eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.1هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج محمود کریمیenc_16495490054641614005539.mp3
زمان: حجم: 3.3M
. 📃 یا خیرِ ناظرین ببین چه حالی‌ام 🎙 🗓 🏷 "س" یا خیر ناظرین ببین چه حالی‌ام ببین که می‌چکه اشکام توو دست خالی‌ام بگو که میرسه به تو هنوز صدای من خدا! آغوش رحمتت هنوز بازه برای من حاجت من توو این شبای آخره قول و قرارمون دیگه هرگز یادم نره یه کاری کن دلم فقط عبد خدا باشه فقط سرم روو دامنه آقام امام رضا باشه این‌همه اضطراب، این‌همه تاب و تب تو رو قسم میدم به اون آقای تشنه‌لب یه کاری کن که غم بره از توو دل همه خدا غمی نمونه جزء غم حسین فاطمه نمیشه باورم که وقت رفتنه تموم این سفر، بارش رو شونه‌ی منه کجا می‌خوای بری چرا منو نمیبری حسین، این دم آخری چقد شبیه مادری باید جوابتو با نفسم بدم از پیش من نرو؛ تو رو به کی قسم بدم قرارمون چی شد که بی‌قرار هم باشیم حسین، هرچی که پیش اومد باید کنار هم باشیم من روی خاک و تو سوار مرکبی من توی قلب تو امّا تو چشم زینبی آهسته‌تر برو بذار منم باهات بیام حسین، دیگه نمی‌کشه پاهام که پا‌به‌پات بیام .
@Maddahionlinمداحی آنلاین - نمیشه باورم که وقت رفتنه - محمود کریمی.mp3
زمان: حجم: 4.14M
🍁 🍁نمیشه باورم که وقت رفتنه 🍁تموم این سفر بارش رو شونه‌ی منه 🎤 حاج محمود کریمی
@seyedrezanarimani4_345554935284237438.mp3
زمان: حجم: 1.87M
‍ . 📋 آقام حرم نداره / ویژه کربلایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غروب و غمِ هوای بقیع غروب مدینه شبای بقیع گرفته دلم برای بقیع برای غم و غصه‌های بقیع از این غم غربت بگو چه کنم بیچاره کبوترای بقیع تو حسرتِ گنبد طلای بقیع کجا بپرن؟ کجای بقیع؟ که جایی ندارن به جای بقیع از این غم غربت بگو چه کنم چشمام دریای خون قبرا بی‌سایِبون اشکام مثل بارون میباره جز خاک چی میبینی رو خاکها میشینی از این غم سنگینی همواره "آی مدینه، آقام حرم نداره هیچکی مثلِ، حسن کَرَم نداره" *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
🔰عمریست که من،دیده به راهت 🔰من منتظر نیمه نگاهت ✳️ای منتقم خون حسینی ✳️هرجا که تویی،خدا پناهت 💢یک صبح دل انگیز،ایکاش بیایی 💢ایکاش ببینم در کرببلایی 🔘ایکاش که یک جمعه به مردم 🔘گویی که تو صاحب الزمانی 🔸ایکاش کنار کف العباس 🔸تو روضه مشک را بخوانی 🔺تو منتقم خون خدایی 🔺بس هست دگر آقا،کجایی 🌐دل خوش شده ام که یابن زهرا 🌐این جمعه به جمع ما میایی ☑️ای قبله قلبم،بَرگو که کجایی ☑️سامره نجف یا در کرببلایی ❇️برگرد که شیعه دل غمینه ❇️از دوریه تو زار و حزینه 👌هرجمعه غروب،میگه با خود 👌این جمعه ی بی تو آخرینه ⬅️ ⬅️ 🎤 👇
@RozeKhanegeeروضه خانگی - هشتم شوال - 1521.mp3
زمان: حجم: 7.49M
🎙غبار صحن تو بر درد جان دواست بقیع ... 🔻 | 08:58 👤استاد غبار صحن تو بر درد جان دواست بقیع! خرابه‌های تو، باغِ‌ بهشتِ ماست، بقیع! تو همچو فاطمه در شهر خویش تنهایی غریبی و، همه كس با تو آشناست، بقیع! اگر چه روی به كعبه نماز می‌خوانیم تو قبله ی دلِ مایی، خدا گواست، بقیع! به آن چهار امامی كه در بغل داری برای ما حَرَمت مثل كربلاست بقیع! به یاد چار پسر، در كنار چار مزار هنوز ناله ی اُمُّ البنین به پاست، بقیع! علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو كه قبرِ گمشده ی فاطمه كجاست بقیع؟ هنوز ناله ی زهراست از مدینه بلند هنوز لرزه بر اندامِ مجتبی‌ست بقیع! قوی‌ترین سندِ غربت علی در تو عِذار نیلیِ ناموسِ كبریاست، بقیع! .
. ♦️ «حبیب‌بن‌مظاهر»، آن عاشق شیدایی که «دو بار» برای امام حسین علیه‌السلام جان سپرد... نقل کرده‌اند: حبیب بن مظاهر نوجوانی بود که روزی پدرش "مظاهر" از او پرسید: ای پسرم! چه آرزو داری؟ حبیب گفت: آرزو دارم حسین علیه‌السلام به خانهٔ ما بیاید؛ "مظاهر" قبول کرد و نزد امیرالمومنین علیه‌السلام آمد و حضرت دعوت او را پذیرفت. ➖روز مهمانی فرارسید و حبیب مشتاقانه به بالای بام خانه آمد و از دور، آمدن إمام حسین علیه‌السلام را به نظاره نشست. سرانجام لحظه دیدار سر رسید و سراسیمه از پشت بام پایین می‌آمد که پای او لغزید و از پشت بام به زمین افتاد. ➖پدرش خود را به او رسانید اما حبیب دیگر جان در بدن نداشت؛ "مظاهر" سریع او را پنهان کرد و به خاطر رعایت حال مهمان، چیزی به امیرالمومنین علیه‌السلام نگفت، امّا حضرت بارها اصرار کرد که حبیب کجاست که در آخر "مظاهر" قصه را گفت. امام علیه‌السلام خواست تا مظاهر جسد حبیب را بیاورد؛ چون امیرالمومنین علیه‌السلام جسد حبیب را دید، گریه کرد و به إمام حسین علیه‌السلام فرمود: إبنٖی حُسَین! إنّ هٰذا الشّابّ یُحبُّکَ وَ قَد ماتَ شَوقاً إلیک،فَماذا تَصنَعُ لَه؟ 🔻حسین‌جان ای پسرم! این جوان تو را دوست داشته و از شوق تو مُرده است، برای او چه می‌کنی؟ سیدالشهداء علیه‌السلام هم گریست؛ سپس رو به آسمان کرد و دعایی نمود و حبیب زنده شد؛ در آن حال امیرالمومنین علیه‌السلام رو به حبیب کرده و فرمودند: لِحُبّکَ لِلحُسینِ یٰا حَبیب! سَتَکونُ مُسَجِّلَ زُوّارِ وَلَدیَ الحُسین فَلا یَزورُه الّا مَن سَجَّلتَ اِسمَهُ یا حبیب. 🔻به خاطر محبّتت به حسین علیه‌السلام، تو ثبت‌کنندهٔ اسامی زوّار او خواهی بود و او را زیارت نکند کسی مگر آن‌که تو اسمش را نوشته باشی. 📚حسین،سیدالشهداء،حقیقت بلاانتهاء، ص۵۳۴ .
♦️ بنویسید که ای کاش شوَم مثل "حبیب" تا کِشم سُرمه ز خاکِ رَهِ آن شاهِ غریب... نقل کرده‌اند: یک روز رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با گروهی از اصحاب در حال عبور بودند. ناگاه به کودکانی برخوردند که بر سر راه مشغول بازی بودند. پیامبر نزد یکی از آنان _ که حبیب بن مظاهر بود _ نشست و میان چشمان او را بوسید و نسبت به او محبت نمود، سپس او را در کنار خود نشانید و وی را بیش از پیش بوسید. وقتی دلیل این کار را از حضرت پرسیدند، فرمود: إِنِّی رَأَیْتُ هَذَا الصَّبِیَّ یَوْماً یَلْعَبُ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ رَأَیْتُهُ یَرْفَعُ التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْهِ وَ یَمْسَحُ بِهِ وَجْهَهُ وَ عَیْنَیْهِ 🔻یک روز دیدم که این کودک با حسینم بازی می‌کرد و خاک پای حسین علیه‌السلام را برمی‌داشت و به صورت و چشمان خود می‌مالید. فَأَنَا أُحِبُّهُ لِحُبِّهِ لِوَلَدِیَ الْحُسَیْنِ وَ لَقَدْ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ أَنَّهُ یَکُونُ مِنْ أَنْصَارِهِ فِی وَقْعَةِ کَرْبَلَاءَ. 🔻 من این کودک را به این خاطر دوست دارم که او حسینم را دوست دارد. جبرئیل به من خبر داده، این کودک در کربلا از یاران حسین علیه‌السلام خواهد بود. 📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۲۴۲. 📚 المنتخب ص۲۰۲
لولاك لما خلقت الأفلاك_110170084502.pdf
حجم: 127.6K
● نسخه PDF 💥دفاع از حدیث «لولاك لما خلقت الأفلاك» ✍ نوشتاری از مرحوم استاد سید رسول موسوی تهرانی (برگرفته از کتاب الوسائل الی غوامض الرسائل؛ ج ۳ ص ۲۸۲) 🆔 کانال اسرار تاریخ
گروه تخصصی صدابرداری نیستانUntitled 22.mp3
زمان: حجم: 21.33M
🎤 (۷اردیبهشت ماه۱۴۰۲) | پا پس نمیکشه… محفل زوارالبقیع طهران . پا پس نمی کشه  همه رفتن ولی شمر که  دس نمی کشه زینب رسید و گفت مادر بیا ببین دیگه  نفس نمی کشه تاختن    اونا که ملک ری و باختن   بدجوری با هم دیگه ساختن    تو رو توی گودی انداختن زیرو رو شدی. پشت و رو شدی چجوری با مادرت رو برو شدی بی هوا زدن.  با عصا زدن.  جلو خواهر تو با. کف پا زدن ای وای.   ابی عبدالله۳ بارون نیزه بود.  یه مسلمون برا اب دادن اصغرش نبود لب تشنه کشتنش وسط روزه ولی آسمونا شدن کبود بردن توی مجلسی که مِی خوردن خیلی زینبت رو آزردن دسته گل های تو پژمردن بردن آبرو.    پس کجاس عمو. . که ببینه ما شدیم با کی رو برو چشممون  زدن  بی امون زدن.       چرا دیگه تو رو با خیزرون زدن ای وای ابی عبدالله۳ شعر و نغمه حسین فتحی✍🎼 ........... .