eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا امیرالمؤمنین بخش هایی از مقتل امیرالمؤمنین علیه السلام که می توان در گریز روضه های این شب ها استفاده کرد: ۱.کاسه ی شیری برای حضرت آوردند، حضرت مقداری از آن را نوشید و فرمود از این شیر به ابن ملجم هم بدهند و به امام حسن علیه السلام وصیت کرد که مراعات حال اسیر را بنمایند و به او آب و غذا بدهند و دست و پایش را در غل و زنجیر نکنند و فرمودند اگر از دنیا رفتم در قصاص او فقط یه ضربت به او بزنید و بدن او را مثله(قطعه قطعه) نکنید. ۲.اصبغ بن نباته نقل می کند که حضرت در بستر بودند و دستمال زردی به سر مبارک حضرت بسته بودند که از شدت زردی رنگ صورت حضرت قابل تمایز نبود و معلوم نبود کدامیک زردتر از دیگری است. ۳.به امام مجتبی علیه السلام سفارش کردند پارچه ی گران قیمتی برای کفن کردن جسم ایشان استفاده نشود و(به نقل از امام حسین علیه السلام) بدن حضرت را با پنج پارچه کفن کردند و در نقلی دیگر سه پارچه از بهشت برای کفن کردن جسم ایشان در کنار سر مبارک حضرت دیدند و با آن ها بدن را کفن کردند. ۴.لحظه ای که فرق حضرت شکافته شد، با زانو روی زمین افتادند، سپس مردم مشاهده کردند حضرت مشتی از خاک های اطراف محراب مسجد را بر زخم سر می ریزند و آیاتی از قرآن کریم را می خوانند. ۵.امام مجتبی علیه السلام نماز صبح را به جای پدر خواندند و امیرالمؤمنین علیه السلام نیز نماز را با ایما و اشاره خوانده و از شدت ضعف و بی حال هر لحظه بدن و سر مبارکشان به سمتی میل می کرد و کج میشد. ۶.لحظه ای که شمشیر ملعون بر فرق مولا خورد ندای جبرئیل برخواست که تهدمت والله ارکان الهدی، این صدا را همه ی اهل کوفه شنیدند. ام کلثوم با شنیدن این صدا ندا بلند کرد: وا ابتاه وا محمداه وا سیداه... ۷.در هنگام خروج از مسجد حسنین حضرت را یاری میدادند، ردای حضرت را به سر مبارک پیچیده بودند ولی کماکان خون جاری بود، حضرت خون ها را بر محاسن خود میکشید و میفرمود راست گفت رسول خدا(ص)(اشاره به وعده رسول خدا به مولا درباره خضاب شدن محاسن او به خون سرش) ۸.درون مسجد و بعد از نماز، امام حسن مجتبی علیه السلام سر پدر را بر دامن نهاده و با حال گریان می فرمودند که ای پدر پشت ما را شکستی، چگونه تو را با این حال ببینم؟ مولا فرمودند گریه نکن که ملائک آسمان از گریه ی تو به گریه افتادند. ۹.خطاب به حضرت زینب سلام الله علیها در کنار بستر فرمودند: گویا می بینم تو را و زنان دیگر از اهلبیت مرا در این شهر اسیر کرده اند و به ذلت خواری می برند و شما از دشمنان خود خائف و ترسان هستید. علیه السلام ............... لحظات پایانی عمر مبارک حضرت امیرالمؤمنین(ع) اصبغ بن نباته می‌گوید: وارد خانه علی علیه‌السلام شدم، دیدم علی علیه‌السلام یک پارچه زردی را به سر مبارک‌شان بسته‌اند و خون هم مرتب از سر مولا می‌ریزد و رخسار شریف‌شان زرد شده‌است؛ به‌گونه‌ای‌که من بین پارچه و صورت تشخیص ندادم. آن گاه فریاد کشیدم و خود را به دامن حضرت انداختم و او را می‌بوسیدم و اشک می‌ریختم. حضرت فرمود: «لَا تَبْکِ یَا اَصْبَغُ فَاِنَّهَا وَ اللَّهِ الْجَنَّةُ؛ گریه نکن اصبغ به راستی و قسم به خداوند! این [حالی که می‌بینی، مرا در شرف ورود به] بهشت [قرار داده] است.»(۱) و به دخترش ام‌کلثوم که به شدت گریه می‌کرد، جایگاه خویش را گوشزد کرده، فرمود: «یَا بُنَیَّةُ لَا تَبْکِِین فَوَ اللَّهِ لَوْ تَرَیْنَ مَا یَرَی اَبُوکَ مَا بَکَیْتِ؛ دخترم! گریه نکن! به خدا سوگند! اگر می‌دیدی آن‌چه را که پدرت می‌بیند، گریه نمی‌کردی.» عرض کرد: شما چه می‌بینید؟ فرمود: «می‌بینم که ملائکه و انبیاء عظام صف کشیده‌اند و همه منتظرند که من بروم.»(۲) و حسن ختام را جملات عاشق علی علیه‌السلام صعصعة بن صوحان قرار می‌دهیم. وی در حالی که یک دست بر قلب خود گذاشته بود و با دست دیگر خاک بر سر می‌پاشید، می‌گفت: «مرگ و شهادت گوارایت باد! که تولدت پاک و شکیبایی‌ات نیرومند و جهادت بزرگ بود. بر اندیشه‌ات دست یافتی و تجارتت سودمند گشت. بر آفریننده‌ات وارد گشتی و او تو را با خوشی پذیرفت و ملائکه‌اش به گردت جمع شدند. در همسایگی پیغمبر جایگزین گشتی و خداوند تو را در قرب خویش جای داد و به درجه برادرت مصطفی رسیدی و از کاسه لبریزش آشامیدی.»(۳) 📚منبع (۱) اسرار عبادت، عبدالله جوادی آملی، ص ۲۶۵؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۲، ص ۲۰۴ (۲) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۲ ص ۲۰۱؛ خصال، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۶۸ (۳) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۲، ص ۲۹۵ .