33.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا ابد دیدن این صحنه ز یادم نرود
فاطمه بد به زمین خورد و برایم بد شد
ماندنش زیر در سوخته طولانی بود
هر کسی دید در افتاده ز رویش رد شد
#روضه_حضرت_زهرا
#غزل_مصیبت
خط غم های من خانه نشین ممتد شد
اشک در دیده بیدار علی بی حد شد
تا ابد دیدن این صحنه ز یادم نرود
فاطمه بد به زمین خورد و برایم بد شد
این چنین راه نبسته است کسی روی کسی
با لگد راه بروی گل حیدر سد شد
فاطمه کعبه من بود ولی صد افسوس
رویش از ضربت سیلی حجرالاسود شد
می کشد تیر دل تیر و کمان می گرید
که جوانم وسط کوچه کمانی قد شد
ماندنش زیر در سوخته طولانی بود
هر کسی دید در افتاده ز رویش رد شد
حال من ماندم و زهرای لگد مال شده
گر یکی بود غمم از غم او یکصد شد
قل هو الله احد خواند به هنگام نماز
باز هم نقش زمین وقت ولم یولد شد
سوخت محراب از آن قامت محرابی او
فاتح بدر خجالت زده از احمد شد
یار با پلک زدن اشهد خود می خواند
با چنین پلک زدن خون به دل اشهد شد
حاج #سید_محسن_حسینی
.
حجت الاسلام کاشانیKashani-14031215-ZarurateVojodeMazhab-05-Hkashani_Com.mp3
زمان:
حجم:
40.03M
🎙 #سخنرانی_کامل
📋 ضرورت وجود مذهب؛ یا وقتی می گوییم شیعه هستیم، یعنی چه؟ - جلسه پنجم
📆 چهارشنبه ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۳
🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است:
▫️ مذهبِ حق
▫️ منطق قرآن و روایات در بیان حق
▫️ قیاسهای نابهجا و تذکری بهجا
▫️ وقتی انبیاء علیهم السلام را، از راهِ نادرست بشناسیم
▫️ #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حامد_کاشانی 🎤
.
|⇦•پشت در تا جای گرفت...
#روضه و توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده #شب_چهاردهم_رمضان به نفسِ کربلایی روح الله صادق پور
●━━━━━━───────
پشت در تا جای یار من گرفت
شعله را او بر سر دامن گرفت
میخ کارش وصل کردن بود
حیف میخ در یار مرا از من گرفت
بیحیایی که ز بغض باغبان
خندهی گل را از این گلشن گرفت
بعد ها در نامه ای که داده بود
کشتن یار مرا گردن گرفت
سرور بانوان جنت بود
آنکه در پشت شعله ها میسوخت
ولی حیدر از آتش خجلت
از در خانه بیشتر میسوخت
اسدالله بود و امر خدا
داد صبرش به بزدلان جرأت
یک نفر داد زد سر زهرا
ای بر آن صاحب صدا لعنت
جمعیت پشت در فراوان بود
دسته دسته زدند بانو را
نور رویش ز صورتش میزد
چشم بسته زدند بانو را
پیش از آن خریده بود علی
تخت چوبی برای گهواره
از بد حادثه ورق برگشت
ساخت تابوت جای گهواره
کوه صبر است حیدر کرار
به غم و غصه دل نمی بازد
ولی داغ، داغ ناموس است
پهلوان را ز پا میانداخت
لعنت حق بر آن حکومت ننگین
هست حتی تصورش سنگین
مرتضی طعنه میخورد اما
قنفذ پست میشود تحسین
ماجرایی شبیه این ایام
سالها بعد اتفاق افتاد
قاتلان حسین جمع و یزید
مثل قنفذ به شمر جایزه داد
کیسه هایی که دست خولی بود
از طلاهای قیمتی پر کرد
بابت دقت هدف گیری
خیلی از حرمله تشکر کرد
چقدر بی خبر و بیهوا زدی نامرد
آخرین سرباز لشکر راهی از گهواره شد
در میان خیمه ها یک مادری آواره شد
بابا این پسر را مثل زهرا بیهوا زد
روی زهرا عبا کشید علی
بغض زد چنگ بر گلوی حسین
سالها بعد روز عاشورا
زینب آمد به جستجوی حسین
یوسفش را به خاک عریان دید
تا که آنجا شنید بوی حسین
غیرت خواهری اجازه نداد
چادرش را کشید روی حسین
*اما قبلش...*
نیزه ها در قیام و سجده یشان
اشهد حنجر تو را خواندند
عدهای آمدند در گودال
صورتت را به خیمه گرداندن
گر چه با ضربه های پی در پی
بارها روی خاک غلطیده است
تا به امروز لحظه ای مرد پشت برآسمان
ماده شیری وارد گودال شد
از نهیبش لرزه بر افلاک شد
مانعی بود از ورود تیر ها
میگرفتن نوک آن شمشیر ها
دید دشمن چون که زینب روی پاست
حافظ جانِ عزیز مصطفي است
عده ای دست از حسین برداشتن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ماه_رمضان
#کربلایی_روح_الله_صادق_پور
#روضه_حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
@babolharam_net1403010608(2).mp3
زمان:
حجم:
31.09M
|⇦•دلی که سوخت...
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجراشده
#شب_چهاردهم_ماه_رمضان به نفسِ حاج حسین طاهری
.
|⇦•غنچه پرپر گشته بود...
#روضه و توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده #شب_چهاردهم_رمضان به نفسِ حاج #محمدرضا_طاهری
●━━━━━━───────
غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود
پشت در جان علی مرتضی ،افتاده بود
دست مولا بسته بود بیت ولایت سوخته
شاید یکی بگه چقدر بیرحمی ایشالله این درست باشه.بابا دست بسته باشه،اون چیزی که شیخ جعفر میگه نباشه.میگفت : دیدم عمامه مولا را دور گردن...*
دست مولا بسته بود و بیت ولایت سوخته
آیه ای از سوره ی کوثر جدا افتاده بود
گوش ناموس خدا شد پاره چون برگ گل
گوشواره من نمیدانم کجا افتاده بود
*فقط امام حسن دید ،مادر داره با دست رو خاکا میگرده..*
آه آه آه!
دست قنفذ رفت بالا، باروی زهرا شکست.
پای دشمن باز شد، زهرا ز پا افتاده بود
مجتبی در آن میانه رنگ خو درا باخته
لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود
«وای مادرم،مادرم،مادرم،مادرم»
آخ فاتح خیبر برای حفظ قرآن در سکوت
اما کل قران در میان کوچه ها افتاده بود
*شب مجیر بود اجرنا من النار یا مجیر گفتیم حالا باهاش گریه کن..*
کاش ای آتش بسوزی در شرار قهرحق
آخ حُرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود؟
*آه امام زمان فقط متوجه این بیت میشه،خود حضرت با این گریه میکنه امشب...*
مادر مظلومه میپیچید پشت در به خود
دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود
کل محل را دود گرفته
زندگی کی داره می سوزه
ماه داره با ستاره می سوزه
چرا کسی آب نمیاره
حجم آتیش خیلی زیاده
شعله الان چادر و میگیره
همسایه ها به چی شدن خیره
آخه سوختن زن دیدن داره
اینجا مگه خونه ی گلها نیست
این که زیر پاست مگه زهرا نیست
عجب زمونه ای خدایا
از جا دراومده در خونه
دیوا را هم پر از رد خونه
دیگه چه خونه ای خدایا!
*چشم باز کرد، پشت در با چه وضعی انشاءالله همه این چیزایی که ما میخونیم دروغ باشه. اگه در کنده شده باشه،فاطمه هم پشت در باشه چهل نفرم از روی این در رد شده باشه از یه زن معمولی نمیگمااا..کسی که پشت در بچه اشو سقط کرده.پهلوشو شکستن..اما این بی بی تا چشمشو باز کرد. نگفت آخ پهلوم آخ بچه ام.. گفت: اسما علی را کجا بردن؟گفت خانوم دارن تو کوچه ها میبرنش..یه یا علی گفت ،از جا بلند شد،اومد دید دارن مولارو میبرن..تا دید دارن امیرالمومنین را میبرن کمربند مولا را گرفت،گفت مگه زهرا مرده باشه.به یه اشاره دست فاطمه، چهل تا از مردای نامی عرب رو زمین میافتادن. نانجیب گفت: اینجا ایستادین، آبرو تونو یه زن ببره..نگم چه کردن، یکی با غلاف شمشیر یکی با تازیانه میزنه..دست گداییتو بالا ببر یا زهراااا...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ماه_رمضان
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
کربلایی علی کرمی4_5825623043916960898.mp3
زمان:
حجم:
7.2M
شروع ماه رمضان با روضه ی مادر ....
[ لطفا با حال مناسب شنیده شود . ]
🎙کربلایی علی کرمی
▪️هیئت مکتب الرضا علیه السلام
#ماه_رمضان
#روضه_حضرت_زهرا
#علی_کرمی
.
|⇦•علی بیا به برم...
#روضه و توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده #شب #عید_فطر به نفسِ حاج #محمدرضا_طاهری
●━━━━━━───────
علی بیا به بَرَم، که راهیِ سفرم
خدانگهدار علی خدا نگهدار علی
* شب خداحافظیه...*
مي طلبم ز خدا، سلامتي تو را
خدا نگهدار علي خدا نگهدار
شکسته بالم، کن نظر به حالم
رفتنی ام من، کن علی حلالم
اي رهبر مظلوم من اي شمعِ وجودم
نذر تو جواني من و بود و نبودم
* یدونه علی یدونه فاطمه میگه. زهرا جان...! *
دار و ندار علي، ياور و يار علي
فاطمه جانم خانم فاطمه جانم
بانوي خانه مرو، يار يگانه مرو
فاطمه جانم مرو فاطمه جانم
همسفر من بشکسته پر من
سنگ صبورم، سینه سپر من
ای دلخوشی ام هم نفسم نور دو عینم
حالا مرو زود است بمان جان حسینم
* عزیز دلم...گفت علی جان! بذار فاطمه راحت جون بده...*
عشق تو حاصل من ، اشک تو قاتل من
خدانگهدار علی خدانگهدار
*علی جانم...*
به دختِ (دختر) در مَحنم ، سپرده ام کفنم
خدانگهدار علی خدانگهدار
*وصیت داره میکنه...*
شبانه بردار، تابوت منه زار
تا که نگردد قاتلم خبردار
من می روم و هست تو را، غربت حاکی
گوشواره و مسمار در و چادر خاکی
* عزیز دلم...!چه وداعی کرد. یه وداع اینجا بود. یه وداع هم وقتی بدن رو غسل داد کفن کرد. امیرالمومنین هم خودش وداع کرد هم فرمود حسنم حسینم، زینبم کلثومم، بیاید برا بار آخر با مادر وداع کنید. از این جا روضه خون خود امیرالمومنینه. می فرماید: تا بچه ها اومدن رو سینه مادر، والله قسم دیدم بندهای کفن باز شد، دستای فاطمه بیرون اومد. با یه دست حسنو در آغوش گرفته، با یه دست حسینو در آغوش گرفته. بابا اینجا کنار بدن اسما داره بچه ها رو نوازش میکنه، امیرالمومنین داره دلداری میده، با این وجود مولا می فرماید: شنیدم بین زمین و آسمان هاتفی صدا میزد علی جان! بچه ها رو از بدن مادر بردار. ملائکه طاقت ندارن این منظره رو ببینن. یا الله... آیا این ملائکه نبودن کربلا ؟ وقتی بچه رو بدن بابا افتاده بود."فاجتمعت عده من الاعراب... "یه عده بی حیا ریختن تو گودال. "حتّی جَرّوها من نعش أبیها..."ناله ات رو آزاد کن. حسین ...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ماه_رمضان
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
@babolharam_net1403012206-2.mp3
زمان:
حجم:
21.75M
|⇦•علی بیا به برم...
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده #شب_عید_فطر به نفسِ حاج محمدرضا طاهری
.
|⇦•درد داری دست بر...
#قسمت_اول #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده #شب_عید_فطر به نفسِ کربلایی حسین طاهری
●━━━━━━───────
درد داری دست بر بازو بگیر اما بمان
پیش چشمم دست بر پهلو بگیر اما بمان
*تا دیروز میگفتم فاطمه جان رو نگیر از من خانوم بلند شدی کار می کنی نه نه همه رو فراموش کن. شنیدم داری میری
همین که سایه ات تو خونه ام بود همین برای من و بچهها بس بود.همین که داری آروم آروم میری ببین وضع بچههامون خونه ام عزا خونه شده فاطمه ..حسن و حسین دست گردن هم انداختن دارن گریه می کنن میگن داریم بیچاره میشیم*
درد داری دست بر بازو بگیر اما بمان
پیش چشمم دست بر پهلو بگیر اما بمان
*بگو خانم سی شبه برای پسرت دارم گریه می کنم .بخدا به فکر هیچی نبودم شبا میومدم نیمه شبی حسین حسین میگفتم میرفتم. به ناله هایی که نیمه شب می زدی دست بر پهلو می گرفتی امشبی یه ناله ای برای ما بزن بگو آی خدا اینها رو برای گریه ی حسینم ببخش امشب.. وای مادر..
امام صادق علیه السلام فرمود: برای مادر ما بلند بلند گریه کنید. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: کور بشه اون چشمی که برا مادر ما گریه نمیکنه.حالا می خواهی برای فاطمه گریه کنی ؛ بلند بلند داد بزن. امیرالمومنین آستین به دهن گرفت گریه می کرد. تو که می تونی داد بزنی نیمه شب.. فرمود: نیمه شب آروم گریه کنید فاطمه دوست نداره کسی متوجه بشه..حالا شما نیمه شبی بلند بلند داد بزنید آی مادر. حالا هممون نشستیم دور هم نیمه شبه فکر کن خونه امیرالمومنین زبون بگیر آی ننه ام ای وای.*
گریه کنید مادر ما بی گناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود ...
حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ماه_رمضان
#کربلایی_حسین_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
طعم بهار را نچشیدم خزان شدم
یاسم ولی به رنگ گل ارغوان شدم
این روزها, قیام و رکوعم شده یکی
مثل هلال ماه, خمیدم کمان شدم
آمد به خانه دختر طلحه به دیدنم
گفتم ببین که پوستِ بر استخوان شدم
یک روز اگر زمین نخورم شب نمی شود
نیرو ز دست داده ام و ناتوان شدم
من بازویم شکسته ولی کار می کنم
حیدر ببیندم که دوباره جوان شدم
گیرم وضو جبیره, مقصر مغیره شد
بس ضربه زد به بازوی من نیمه جان شدم
#سعید_خرازی
...........
مَردکِ پست که عُمری نمکِ حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادر به غرورم بر خورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
ــــــــــــــــــ
حجت الاسلام کاشانیKashani-14030807-Sakhtiha-Hkashani_Com.mp3
زمان:
حجم:
33.36M
🎙 #سخنرانی_کامل
📋 در شرایط شبه جنگ و سختی روزگار ما، چه باید کرد؟
📆 دوشنبه ۷ آبان ماه ۱۴۰۳
▪️ هیئت محترم بضعة الرسول سلام الله علیهما
🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است:
▫️ «دینداری» باید اثر داشته باشد
▫️ به کارگردانی خدا ایمان داشته باشیم
▫️ حکمتِ بعضی از گرفتاری ها
▫️ احساس تکلیف یا توهّم تکلیف؟!
▫️ عبادتِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین در خوشی و ناخوشی
▫️ در برابرِ ناملایمتی ها چه کنیم؟
▫️ دنیا مسیرِ خیر و شرّ است
▫️ جبهه ی حق و باطل
▫️قبل از انتقام چه کنیم؟
▫️ بعضی اوقات حق و باطل خیلی واضح است
▫️#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حامد_کاشانی 🎤