eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. قسمتی از وصیتنامه جانسوز و مهم سلام‌الله علیها 🥀 ای اباالحسن! برای من لحظه‌ای بیش از زندگانی نمانده است، و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای را هرگز نخواهی شنید... 🥀 ای اباالحسن! تو را وصیّت می‌کنم که مرا نکنی و پس از وفات من همواره مرا کنی... 🥀 پس، وقتی وفات کردم، تو خود غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظه‌هایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا می‌سپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم. 🥀 و همانا من تو را می‌کنم که و کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد و وقتی وفات کردم، مرا دفن کن و هیچ کس را خبر نکن و ابوبکر و عمر را نیز مطّلع نساز و تو را سوگند می‌دهم به حق رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم که ابوبکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند! 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۳، و جلد ۷۹ صفحه ۲۷ 🏷 .
. |⇦•علی بیا به برم... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌ ●━━━━━━─────── علی بیا به بَرَم، که راهیِ سفرم خدانگهدار علی خدا نگهدار علی * شب خداحافظیه...* مي طلبم ز خدا، سلامتي تو را  خدا نگهدار علي خدا نگهدار شکسته بالم، کن نظر به حالم رفتنی ام من، کن علی حلالم اي رهبر مظلوم من اي شمعِ وجودم نذر تو جواني من و بود و نبودم * یدونه علی یدونه فاطمه میگه. زهرا جان...! * دار و ندار علي، ياور و يار علي فاطمه جانم خانم فاطمه جانم بانوي خانه مرو، يار يگانه مرو فاطمه جانم مرو فاطمه جانم همسفر من بشکسته پر من سنگ صبورم، سینه سپر من ای دلخوشی ام هم نفسم نور دو عینم حالا مرو زود است بمان جان حسینم * عزیز دلم...گفت علی جان! بذار فاطمه راحت جون بده...* عشق تو حاصل من ، اشک تو قاتل من خدانگهدار علی خدانگهدار *علی جانم...* به دختِ (دختر) در مَحنم ، سپرده ام کفنم خدانگهدار علی خدانگهدار *وصیت داره میکنه...* شبانه بردار، تابوت منه زار تا که نگردد قاتلم خبردار من می روم و هست تو را، غربت حاکی گوشواره و مسمار در و چادر خاکی * عزیز دلم...!چه وداعی کرد. یه وداع اینجا بود. یه وداع هم وقتی بدن رو غسل داد کفن کرد. امیرالمومنین هم خودش وداع کرد هم فرمود حسنم حسینم، زینبم کلثومم، بیاید برا بار آخر با مادر وداع کنید. از این جا روضه خون خود امیرالمومنینه. می فرماید: تا بچه ها اومدن رو سینه مادر، والله قسم دیدم بندهای کفن باز شد، دستای فاطمه بیرون اومد. با یه دست حسنو در آغوش گرفته، با یه دست حسینو در آغوش گرفته. بابا اینجا کنار بدن اسما داره بچه ها رو نوازش میکنه، امیرالمومنین داره دلداری میده، با این وجود مولا می فرماید: شنیدم بین زمین و آسمان هاتفی صدا میزد علی جان! بچه ها رو از بدن مادر بردار. ملائکه طاقت ندارن این منظره رو ببینن. یا الله... آیا این ملائکه نبودن کربلا ؟ وقتی بچه رو بدن بابا افتاده بود."فاجتمعت عده من الاعراب... "یه عده بی حیا ریختن تو گودال. "حتّی جَرّوها من نعش أبیها..."ناله ات رو آزاد کن. حسین ...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ‌👇