.
#روضه_حضرت_سکینه علیهاالسلام
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#روضه_توسل
#5ربیع_الاول
#روضه_تکلم_امام_حسین_با_حضرت_سکینه_علیهماالسلام_در_قتلگاه
مرحوم #کفعمى در #مصباح[۱] از حضرت سکینه (سلاماللهعلیها) روایت مىکند که:
چون پدرم کشته شد، آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغما و بیهوشى برایم روى داد، در آن حال شنیدم پدرم مىفرمود:
شِیعَتِی مَا إِنْ شَرِبْتُمْ رَی عَذْبٍ فَاذْکُرُونِی
أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِیبٍ أَوْ شَهِیدٍ فَانْدُبُونِی
وَأَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیرِ جُرْمٍ قَتَلُونی
وَبِجَرد الخَیلِ بَعْدَ القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی
لَیتَکُم فی یوْمِ عاشُورا جمیعاٌ تَنْظُرونی
کَیفَ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَاَبَوْا أَن یرْحَمُونی
وسَقَوهُ سَهْمَ بَغْىٍ عِوَضَ الماءِ المَعینِ
یا لَرُزْءٍ وَمُصابٍ هَدَّ أرْکانَ الحَجِونِ
وَیلَهُم قَدْ جَرَحُوا قَلْبَ رَسُولِ الثَّقَلَینِ
فَالْعَنُوهُم مَا اسْتَطَعْتُم شِیعَتِى فِى کُلِّ حِینٍ[۲]
▪️ اى پیروان من! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید، و هرگاه داستان غربت غریبى یا شهادت شهیدى را شنیدید، بر من بگریید.
▪️ من نبیره رسولخدا هستم ، مرا بى گناه کشتند و سپس با تاختن اسب عمدا بدنم را خرد کردند.
▪️ اى کاش همه شما در روز عاشورا بودید و مىدیدید که چگونه براى طفل صغیرم آب طلبیدم و آنان از ترحم به من خوددارى کردند.
▪️ به جاى آب گوارا تیر ستم را به کودک کوچکم چشانیدند، واى از این مصیبت بزرگ و دردناکى که پایههاى کوه بلند حجون (در مکه) را به لرزه در آورد.
▪️واى بر آن که قلب رسول جن و انس را جریحه دار کردند! پس اى شیعیان من! همیشه و هر چه در توان دارید آنان را لعنت کنید[۳].
➖ مرحوم مقرم نیز در #مقتل_الحسین این شعر را آورده است[۴] البته برخی نیز میگویند این شعر زبان حال است[۵].
📚 منابع:
۱. المصباح، کفعمی ص۷۴۱؛ طباطبائى قمى، سیدتقى، شهیدکربلا، ج۱، ص۱۹۷
۲. موسوى وادقانى، سید احمد، یاران کوچک امام حسین علیه السلام، ص۱۳۲؛ به نقل از اسرار الشهادة، فاضل دربندى، ص۴۶۲؛ دمعة الساکبة، ملاباقر بهبهانى، ص۳۵۰؛ معالى السبطین، محمدمهدى، مازندرانى، ج۲ ص۳۱
۳. چهره درخشان حسین بن على علیهماالسلام، ص۸
۴. عبدالرزاق، مقرم، مقتل الحسین، ص۳۰۷
۵. الخصائص الحسینیه، شوشتری، ص۹۹
.......................
◾️ دو روایات از وفات حضرت سکینه(س)؛
روایت نخست حاکى است که وى در پنجم ماه ربیع الاوّل سال ۱۱۷ هجرى قمرى و در عصر خلافت “هشام بن عبدالملک” و در حاکمیت “خالد بن عبدالملک بن حارث”، در مدینه بدرود حیات گفت و روایت دیگر می گوید که وى در پنجم ماه ربیع الاوّل سال ۱۲۶ هجرى قمرى در مکّه معظمه وفات یافت.
در صبح روز رحلتش محمد بن عبدالله(نفس زکیه) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهر جسارت شود. گفت: صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه می آیم ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت دفن نشد.
پس از آن حضرت سجاد علیه السلام _ و به قولی یحیی بن حسن علیه السلام به قولی محمد بن عبدالله نفس زکیه _ بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام در مدینه به خاک سپردند.
📚منبع
ریاحین الشریعة، ذبیح الله محلاتی، ج۳، ص۲۸۰
#حضرت_سکینه
#سکینه_بنت_الحسین
#وفات_حضرت_سکینه
.
.
#وفات_حضرت_سکینه
🏴 پایبندی به حجاب و عفاف
وقتى سهل بن سعد، اسيران را شناخت كه از دودمان پيامبرند جلو رفت و از يكى از آنان پرسيد: تو كيستى؟ گفت: «سكينه(س)، دختر امام حسين(ع)»
پرسيد: آيا كار و حاجتى دارى؟ من، سهل، صحابی جدّت رسول خدايم. سكينه(س) فرمودند: «به نيزهدارى كه اين سر مقدس را مىبرد بگو از ما جلوتر حركت كند تا مردم به نگاهكردن آن مشغول شوند و به حرم رسول الله(ص) چشم ندوزند.»
سهل به سرعت رفت و چهارصد درهم به نيزهدار داد. او هم سر مطهّر را از زنان دور كرد.
در گزارش ديگرى آمده است: يزيد دستور داد اسيران آل محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را وارد مجلس كردند. نام تک تک آنها را پرسيد و خطاب به حضرت سكينه(س) گفت: اين زن كيست؟ گفتند: سكينه دختر حسين(ع).
يزيد گفت: تو سكينه هستى؟ سكينه گريه كرد و به قدرى ناراحت شد كه نزديک بود جان بسپارد. يزيد گفت: چرا گريه مىكنى؟ فرمود: «چگونه گريه نكند كسى كه پوشش ندارد تا صورتش را از نگاه تو و اهل مجلس بپوشاند؟»
يزيد گفت: اى سكينه! پدرت حقّ مرا منكر شد و قطع رحم با من كرد و در رياست و رهبرى با من ستيز نمود. سكينه(س) گريست و فرمود: «اى يزيد از كشتن پدرم خوشحال مباش. او مطيع خدا و رسولش بود و دعوت حق را لبّيک گفت و به سعادت نايل گرديد. ولى روزى خواهد آمد كه تو را بازخواست مىكنند. خود را آماده پاسخگويى كن. ولى از كجا تو بتوانى پاسخ بدهى؟»
يزيد گفت: اى سكينه ساكت باش! پدرت بر من حقّى نداشت.
📚منبع
مقتل الحسین (علیهالسلام)، موفق بن احمد خوارزمی، ج۲، ص۶۸
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۲۸
#حضرت_سکینه
#سکینه_بنت_الحسین
#مداحی_عالمانه
............
.
#بازگشت_به_مدینه
5⃣4⃣1⃣ #حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها نیز نزد قبر مطهر رسول اکرم(ص) می رود!👇
✅حضرت سکینه(س) نیز به عمه خود اقتدا کرد و خطاب به قبر مطهر حضرت رسول اکرم(ص) عرضه داشت :
📋《يَا جَدَّاهُ! إِلَيكَ المُشتَكَى مِمَّا جَرَى عَلَينَا، فَوَاللهِ مَا رَأَيتُ أَقسَى مِن يَزِيدَ وَ لَا رَأيتُ كَافِرَاً وَ لَا مُشرِكَاً شَرَّاً مِنهُ وَ لَا أَجفَى وَ أَغلَظُ》
♦️اى جَدَّا! از مصایبى که بر ما گذشت به تو شکایت مى کنم.
به خدا سوگند، من سنگ دل تر، جفا کارتر و خشن تر از یزید ندیدم و هیچ کافر و مشرکى را بدتر از او سراغ ندارم!
📋《فَلَقَدْ کانَ یَقْرَعُ ثَغْرَ اَبی بِمِخْصَرَتِهِ وَ هُوَ یَقُولُ : کَیْفَ رَاَیْتَ الْضَّرْبَ یا حُسَیْنُ(ع)؟!!》
♦️او با چوب دستى اش به دندان پدرم مى زد و مى گفت : ضربه ها چگونه است اى حسین(ع)؟!(۱)
📚منبع :
۱)مقتل الحسین(ع) مقرّم، ص۳۷۶
.