eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📜 استاد دکتر محمدحسین ویژه ماه 🚦آیا فرزندان وجود مقدس حضرت زینب کبری سلام الله علیها در کربلا شهید شدند؟ 📍پیرامون فرزندان آن حضرت دو نقل داریم. 🔸نقل اول: نقلی حاکی از آن است که آن وجود مقدس از عبدالله بن جعفر چهار پسر به نام های علی، محمد، عون و عباس و یک دختر به نام ام کلثوم داشته اند. 🔸نقل دوم: اما نقل دیگری هم وجود دارد که سه پسر به نام‌های علی، جعفر و عون و یک دختر هم به نام ام‌کلثوم داشته اند. 📍اما اینکه کودکانی از حضرت زینب سلام الله علیها در کربلا به شهادت رسیده باشند، در هیچ منبع معتبری چنین نکته‌ای ذکر نشده است و اساساً آن وجود مقدس یعنی حضرت زینب علیهاالسلام هنگام فاجعه کربلا حدود ۵۵ یا ۵۶ سال داشتند و معنا ندارد فرزند کوچک، آن هم در حد طفل و کودک داشته باشند. 📍ولی آنچه مسلم است دو تن از فرزندان عبدالله بن جعفر در کربلا به شهادت رسیده اند؛ یکی عون و دیگری محمد. 📍برخی از منابع مطرح کرده‌اند که هر دوی این شهدای بزرگوار از حضرت زینب سلام الله علیها بوده‌اند اما یکی از نقل‌ها حاکی از این هست که محمد بن عبدالله بن جعفر مادرش خوصاء دختر حفصة بن ثقیف بوده و این نقل را مناقب ابن شهر آشوب و ابوالفرج اصفهانی مطرح کرده‌اند. 📍اما در اینکه حداقل حضرت زینب سلام الله علیها مادر یک شهید در کربلا هست شکی نیست و چه بسا این محمد هم طبق نقلی که عرض کردیم که حضرت زینب علیهاالسلام فرزندی هم به نام محمد داشته او هم فرزند حضرت زینب سلام الله علیها باشد و آن وجود مقدس مادر دو شهید باشد. 📍دو نکته هم در اینجا عرض کنم که برخی از منابع (البته خبر متفق القولی نیست) گفته اند که غیر از این دو شهید از فرزندان عبدلله بن جعفر فرزند دیگری هم بوده است به نام عبیدالله بن عبدالله بن جعفر و او هم در واقعه کربلا به شهادت رسیده که ابوالفرج اصفهانی می‌گوید که این عبیدالله برادر همان محمد از خوصاء بوده است ولی همان طور که عرض کردم این نقل مورد اتفاق نیست. 📍نکته دوم هم راجع به دختر حضرت زینب علیهاالسلام است که ما نقلی را داریم که تفصیل آن را مرحوم علامه امین عاملی در کتاب ارزشمند اعیان الشیعه آورده است و به سند خود روایت می کند که معاویه لعنه الله هنگامی که بر عالم اسلام غاصبانه حکومت می کرد، در پی به دست آوردن دل بنی‌هاشم و عمدتاً امام حسین علیه‌السلام و خاندان امیرمومنان علیه‌السلام به ظاهر برآمده بود 📍لذا در این ارتباط تلاش کرد که ام‌کلثوم دختر حضرت زینب علیهاالسلام را برای یزید لعنه الله پسر خود خواستگاری کند و در این ارتباط مروان حکم لعنه الله فرمانروای خود در مدینه را مامور خواستگاری کرد. اما عبدالله بن جعفر موضوع را با امام حسین علیه‌السلام در میان گذاشت و اختیار دختر خود و تصمیم گیری برای ازدواج او را به حضرت واگذار کرد و امام علیه‌السلام ضمن مخالفت با این ازدواج ام‌کلثوم را به عقد قاسم بن محمد بن جعفر بن ابیطالب یعنی پسر عموی او با میل و رضایت خود ام‌کلثوم در آورد. 🔸در این نقل هست که امام علیه‌السلام خیر ام‌کلثوم را در این ازدواج دیدند و وقتی با او در میان گذاشتند ام‌کلثوم هم پیشنهاد حضرت امام حسین علیه‌السلام دایی بزرگوار خود را پذیرفت و این ازدواج صورت گرفت واقدام معاویه ناکام ماند . .
مصیبت راتبه شب چهارم 1400.aac
10.59M
🎧 🎧 صوتی 🔹 فرزندان حضرت زینب سلام‌الله علیها 🔹 حجةالاسلام محسن حنیفی
. سلام_الله_علیها ۵۵۶ من از خیمه آورده ام دو ستاره به سوی من و این دو گل کن نظاره به یاد غریبی تو غرق دردم به همراه این دو به دورت بگردم دارم التماس که عزیز پیمبر بذار تا که باشیم فدایی اکبر میخوان تا که باشن برای تو بی سر عزیزم قبول کن تورو جون مادر **** یادته توو کوچه چجور شد حسن پیر یه سیلی و دید شد همونجا زمین گیر میمیرن اگه هر دوتا وقت غارت ببین که میشه به مادر جسارت چه حالی رو دارن دوتا بچه من ببینن توی خیمه میریزه دشمن بذار تا که این دو نباشن برادر نبینن روی نیزه ها راس اصغر حسین غریبم **** .👇
فرزندان حضرت زینب.mp3
3.79M
🎧 سلام‌الله علیها 🔻 حجةالاسلام محسن حنیفی 🔻 محرم‌الحرام ۱۴۴۵
◾️ ترسیدم امام حسین(ع) خجالت بکشد؛ وقتی عبدالله بن جعفر(ع) حضرت زینب(س) را ملاقات کرد گفت: شنیدم در کربلا هر کشته‌ای را برادرت حسین(ع) می‌آورد از میدان، او را پیشواز و همدردی می‌کردی اما وقتی فرزندان مرا (عون و محمد)‌ حضرت با بدن غرق به خون از میدان آورد از خیمه بیرون نیامدی. ممکن است بفرمایید علت این کار چه چیز بود که برای دیدن آنها حتی از خیمه بیرون نیامدی؟ صدای گریه خانم زینب(س) بلند شد و فرمود: «عبدالله آنچه شنیدی راست است نیامدن من از خیمه از این جهت بود که ترسیدم از گریه و بی‌تابی من حسینم خجالت بکشد.» 📚منبع سوگنامه آل محمدصلی الله علیه وآله، محمدی اشتهاردی، نشر ناصر، ۱۳۷۰ ش، ص ۲۹۲ مقتل سالار شهیدان، نادعلی کربلایی، ص۳۸۴ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۵۳ .
. ❁﷽❁ (سلام الله علیها) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا بنت امیرالمومنین السلام ای دختر شاه نجف السلام ای صابر صحرای طف السلام ای چادر زهرا به سر السلام ای نور خورشید و قمر چشم بهم زدیم رسیدیم به شب چهارم محرم، امشب مهمان عقیله ی بنی هاشم و دوتا بچه هاشیم. السلام ای مقتدای عالمین السلام ای خواهر خوب حسین السلام ای بانوی ماتم زده صبر تو صبر جهان بر هم زد السلام ای تار و پود فاطمه دختر صورت کبود فاطمه السلام ای مظهر شور و شعور پای تا سر،عشق سر تا پا حضور السلام ای کربلا در کربلا ای به ایمان برادر مبتلا(۱) تا دید علی اکبر به شهادت رسید عبدالله بن مسلم بن عقیل هم به شهادت رسید دیگه زینب طاقت نیاورد هر دوتا پسرشو آماده کرد خودش لباس رزم تن این دوتا آقازاده کرد هر دو تا رو آورد محضر برادر، حالا میخاد مجلس گرمی کنه زینب  این دو سرباز جوان رزم آورند هر دو ابن الجعفر ابن الحیدرند دو وجیها عند ربک دو عزیز میوه ی دل نور چشم حیدرند دو چکیده آیه ی قرآن حق دو اثر از مکتب پیغمبرند این دو مشتاق صعود آسمان در حقیقت بالهای جعفرند تُنفِقوا مِمّا تُحِبُّونِ منند گر چه هر دو ریزه خوار اکبرند(۲) هر کاری کرد دید حسین راضی نمیشه ، صدا زد حسین جان، تو رو به جان مادرم، فاطمه ی زهرا اجازه بده این دو تا برن ، هر طوری بود اجازه ی میدانشونو گرفت، یکی یکی اول ،محمد، وارد میدان شد، یه چند دقیقه ای گذشت ،شاید زینب اول جلو خیمه ها ایستاده بود، رزم محمدشو تماشا می‌کرد از دور هی تکبیر میگفت، اما همینکه صدای ناله ش بلند شد، دایی جان ، به فریادم برس، دیدن زینب اومد تو خیمه، دیگه زینب از تو خیمه بیرون نیومد ، دومین پسر، عون به میدان رفت، رجز که میخوند نعره ی حیدریش، تمام لشکرو پر می‌کرد اما زینب دیگه از خیمه بیرون نیومد حتی اون لحظه ای که ابی عبدالله بدن نازنینشونو یکی یکی ، برمیگردوند سمت خیمه ها، دیدن زینب از خیمه بیرون نمیاد، بعدها عبدالله جعفر تو مدینه سوال کرد بی بی جان، یه سوالی دارم ازت، مگه بچه های من عیبی دلشتن،شنیدم هر شهیدی رو زمین میفتاد تو میرفتی بالا سرش، علی اکبر که رو زمین افتاد، تو اول اومدی کنار حسین، اما شنیدم وقتی بچه های من رو زمین افتادن ،از خیمه بیرون نیومدی زینب، تا اينو شنید شروع کرد بلند بلند گریه کردن، صدا زد عبدالله، دست به دلم نزار، خدامیدونه منم دلم میخاست بیام بچه هامو بغل بگیرم، اما دیدم حسین هر قدمی که میاد سمت خیمه ها، یه نگاه میکنه سمت خیمه ی من، فهمیدم اگر بیام از من خجالت میکشه، نخواستم خجالت حسینو ببینم، اما میخوام بگم بی بی جان، من یه سوالی از شما دارم، اون لحظه ای که غل و زنجیر به دستان شما میبستن، سر نورانی برادرت حسین، بالا نیزه ها، اونجاچجورتحمل کرد؟ هر جا هستی ناله بزن یا حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (۱)✍سید جمال الدین شهرزاد (۲)✍ جواد حیدری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام الله علیها .👇
. آمد زینب با دو سرو رشید چشمش جز زیبایی دگر ندید حتی وقتی شد مادر شهید زندگی ام فدای یک تار گیسوی تو جان می‌دهم تا نبینم خم به ابروی تو باید سرم، افتد به پای تو جان زینب، جانم فدای تو زینب جانش بود و جان حسین بود عمرش بسته به چشمان حسین شد اولادش هم قربان حسین جان را آورد میدان اما خم به ابروش نه در دل داغ و در جان غوغا خم به ابروش نه اولاد من، نذر گلهای تو جان زینب ، جانم فدای تو مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. 📋میگن که تنهاست ، شده تو خیمه گریون (س) (ع) 🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446 ............................................ .(بند اول). میگن که تنهاست / شده تو خیمه گریون .( کار حسنو ببین جایی رسیده که بچه هارو می فرستی ازت دفاع کنه ! ). حسین غریب شده بچه فرستاده به میدون دلت گرفته ست / یه خرده هم خمیدی غصه برات بسه ، تو داغ اکبرو چشیدی بزار برن نبینن / اونایی رو که دور منن بزار برن نبینن / تو کوچه ها منو می زنن  بزار برن نبینن / گوشواره از گوشا می کَنن ، غمات زیادن یکی ام  ، تو کوچه راه مادر و بست یکی زد ، حسن همونجا بود که شکست .(بند دوم). زدن یه روضه ست / نزدنت یه روضه ست بچه های منو بغل گرفتنت یه روضه ست رو سینه ی تو / مونده یه زخم کاری پسرت اونقده ریز بود  نشد،  تو دست بیاری موندم تو خیمه حسین / تا سر به زیر نیای به حرم موندم تو خیمه حسین  / من هم شکسته شد کمرم موندم تو خیمه حسین / از غصه ی تو با خبرم  ، از زینب فدای ، دله  از من غریب تر تو چیزی نیست، قربونی های خواهر تو شاعر : ................................................ .👇