eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
😂نمونه کتاب 😊 کتاب پر استقبال شادی حکیمانه😍 خیلی ها به دنبال متن سخنرانی هستند که هم شادی آفرین باشد و هم حدود شادی و خنده رعایت شود و در ضمن معارف دین و اهلبیت به زیباترین روش ممکن به مخاطب عرضه گردد تا مخاطب با لبخند کنج لبش لذت بیشتری از سخنرانی ببرد. ما با نگارش این کتاب شریف که به تقریظ استاد سخن حجه الاسلام دانشمند رسیده است این مشکل را رفع نموده ایم. ♦️نام کتاب: شادی حکیمانه ♦️موضوع: سخنرانی شاد ♦️نویسنده: حجه الاسلام مهدی یعقوبی ♦️مخاطب: عموم جامعه ♦️تعداد جلسات: پانزده جلسه سخنرانی روشمند کوتاه ♦️سال انتشار: ۱۴۰۱ ♦️شماره دفتر: چهلم ❇️ 🌸طنز از نگاه رهبر معظم انقلاب 🌸عادات بد ممنوع 🌸تربیت نادرست ممنوع 🌸خودشیفتگی ممنوع 🌸عادی شدن دروغ ممنوع 🌸ناامیدی ممنوع 🌸ازدواج بد ممنوع 🌸فضولی ممنوع 🌸نوستالژیک بودن ممنوع 🌸زرنگ بازی ممنوع 🌸جوگرفتگی ممنوع 🌸فرق گذاشتن ممنوع 🌸بی‌نظمی ممنوع 🌸پول سالاری ممنوع 🌸توبه شکستن ممنوع 🌸قضاوت عجولانه ممنوع 🔰ضمانت: اگر نخندیدی و نخندوندی همه هزینه شما پس داده می شود. 🆔 @Admin_asemani ♦️کارخانه تولید محتوای مذهبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🙃💪 اولین نشانه ای که باعث میشه مخاطب به ما اهمیت بده چیه؟🤔 در این ویدیو چند تمرین صداسازی براتون گفتم که با به کارگیریشون میتونید صداتون رو فوق العاده بهتر کنید ، و در گفت و گو ها و سخنرانی های خودتون تحول ایجاد کنید.👌👍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️استاد حاج منصور ارضی: ▪️از فرازهای زیارات و ادعیه در روضه ها استفاده کنید مثل فرازهای زیارت ناحیه مقدسه و ...
🔺استاد حاج منصور ارضی: 🔻از روایات در روضه ها استفاده کنید. مثل روایت امام سجاد علیه السلام که می فرماید:"به خدا حیوانات هم در کربلا سیراب بودند ولی به ما آب ندادند." .
علیه_السلام ◻️ [جلسه‌ی چهارم] ۸ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت امام هادی علیه‌السلام، ۳رجب ۱۴۴۴ق 📚 مطالب مطرح شده: ۱۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۱۲‌. نگاهی به‌زیارت جامعه‌کبیره * وجه تسمیه و نام‌گذاری * دو زیارت‌جامعه‌کبیره شهرت دارد ۱۳. امام‌شناسی در زیارت جامعه‌کبیره * معنای السلام عليكم یا أهل بیت النبوة * معنای خزان العلم * معنی منتهی الحلم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی به کسی جمال خود را ننموده‌ای و بینم همه جا به هر زبانی بود از تو گفت‌وگویی... شود این‌که از ترحم دمی ای سحاب رحمت من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلویی بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خم می سلامت شکند اگر سبویی همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نِه بنشین کنار جویی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️استاد حاج منصور ارضی: ▫️از بعضی از مسائل شرعی و احکام در روضه ها استفاده کنید. مثلا اگر ظرف آبی داشته باشیم و حیوانی حتی وحشی از تشنگی نزدیک هلاکت باشد، جایز است آب را به آن حیوان بدهیم و خودمان برای نماز تیمم کنیم اما در کربلا ... .
4_5952062723582857187.mp3
13.87M
👈 کربلایی سید رضا نریمانی 🔊 | غم فراق آمد و غم دگر درست شد . .....سلام علي آل يس..... غم فراق آمد و غم جگر درست شد همیشه کار من به لطف چشم تر درست شد شکسته بال پر زدم تمام روز تا خدا به آسمان رسیدنم دم سحر درست شد غبار آشیانه ی کبوتر تو آمد و دوا برای زخم های بال و پر درست شد هر آنکه پشتِ در نشست عاقبت گرفت و رفت همیشه کار سائلان به پشت در درست شد هزار مدّعی برای دیدن تو آمدند ولی در این میانه، کار یک نفر درست شد میانه ی من و تو را گناه زد بهم ولی همیشه با بزرگیِ، تو بود اگر درست شد به جای یارتان شدن همیشه بارتان شدم فقط برای تو، همیشه دردسر درست شد به داد من نمی رسند توبه های ناقصم هــــزار بار توبه کرده ام مگر درست شد اگر به شهر ما بلا نمی رسد به لطف توست که از دعای تو برای ما سپر درست شد عجیب گوشه چشم تو رئوف و کیمیاگر است هزار عبد رو سیَه به یک نظر درست شد به هر دری زدم که کربلا روم نشد نشد به دست تو فقط برات این سفر درست شد محمد جواد پرچمی✍ .
. کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی نه من آنم که ز لطف و کرمت چشم بپوشم نه تو آنی که کنی منع گدا را ز نگاهی در اگر باز نگردد نروم باز به‌جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی تو کریمی و دو صد کوه به یک کاه ببخشی من بی‌چاره چه سازم که ندارم پر کاهی سوز دوزخ به از این کز شرر عشق نسوزم به بهشتم ندهم گر بدهی شعلۀ آهی سوز ده تا که بسوزد ز غمت سخت‌درونی اشک ده تا که بگرید ز غمت نامه‌سیاهی چو به دوزخ ز دهان شعله صفت سر به در آرد؟ این زبانی که دل شب به تو گفته‌ست الهی چون پسندی که فرود آوری‌اش در دل آتش؟ این جبینی که به خاک تو فرود آمده گاهی... دست «میثم» تو بگیر از کرم خویش که باشد همچو کوری که نشسته‌ست به غفلت سر چاهی ........................... الهی : از کوی تو بیرون نشود پای خیالم، نکند فرق به حالم …. چه برانی، چه بخوانی، چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی… نه من آنم که برنجم، نه تو آنی که برانی… نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم، نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی، در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی… باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی…   .
4_5954314523396542135.mp3
25.93M
🔊 و دعا | نه من آنم که ز فیض نگاهت چشم بپوشم
. زبان حال در عزای جدّ غریبشان (علیه السلام) هزار حیف نبودم بـه روز عاشورا                               کـه یـاری تـو نمایـم بـه دشـت کربـبـلا ولی تـلافی آن می‌کنم بـه صبـح و مسـا                              لانــدبـنـک فـی کــل حــال یــا جــدّاه پی شفاعـت امت تـو تشنـه جــان دادی                               به شب غریب دو دستت به ساربان دادی لبان خویـش پی چـوب خـیـزران دادی                              لانــدبـنـک فـی کــل حــال یــا جــدّاه فـدای دیـده گـریـان اشک جــاری تـو                              کسـی نـبــود نـمایـد ز مـهـر یـاری تــو نـمـود زیـنـب خونـدل رکـابـداری تـو                               لانــدبـنـک فـی کــل حــال یــا جــدّاه بگویم ای شه لب تشنگان کدام غـمـت                              کـه بـعد قتـل تـو آتـش زدنـد بـرحرمت اسیـر کیـنـه نـمودنـد عـیـال محتـرمـت                                لانــدبـنـک فـی کــل حــال یــا جــدّاه هـزار فـرقـه پـی قصـد و قـتل کیـنـة تـو                              نظـاره‌گـر بـه بـلـندی بـدی سکـیـنـه تـو کـه شمـر آمد و بنشست روی سینـه تـو                              لانــدبـنـک فـی کــل حــال یــا جــدّاه گهی بـه خانه خـولی تـو میهـمان بـودی                             گهـی بـه فـکر یتیمـان و بی‌کسان بـودی گهی بـه نیزه گـهی بـر سـر سنـان بـودی                            لانــدبـنـک فـی کــل حــال یــا جــدّاه تو کشته گشتی بس رخنه‌ها به ایمان شد                             هزار حـیـف تـنـت پـایـمـال اسبـان شـد سـر مـنـیـر تــو انـدر تـنـور پـنـهـان شـد                              لانــدبـنـک فـی کــل حــال یــا جــدّاه روا نبود کـه طـفـلان پـیـاده شمـر سـوار                             بـه روی خـار مغیـلان دوند در شب تـار طنـاب و غـل بـگذارند گـردن بـیـمـار                              لانــدبـنـک فـی کــل حــال یــا جــدّاه اشاره به مصیبت امام زمان که خطاب به جدشان می‌فرمایند: «فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» ای جد غریب اگر اشک چشمم در عزای شما خشک شود به جای آن خون گریه می‌کنم. .
. 📋خبر گریه ی گرفتاران.. (ع) (س) (ع) (ع) 🏴مراسم عزاداری شهادت امام هادی (ع) ............................................. خبر گریه ی گرفتاران.. میرسد شب به شب به دلداران این قبیله به فکر ما هستند پیرشان کرده غصه یاران نخ تسبیحشان که میچرخد سرِ پا میشوند بیماران سر به دیوار اهل بیت زدیم خوش به احوال سر به دیواران ما گنهکارهای آلوده پشتمان گرم شد به غفاران دل ما تنگ سامرا شده است ما و آقا و نم نم باران! ما طلبکار این کریم شدیم بس که رو داده بر بدهکاران .(آقا رو دید جای خلوت ، خوب فرصتیه یابن فاطمه رو نگه داشت ؛ آقا بدهکاریم زیاده ، هی تهدیدم میکنن زن و بچه مو میترسونن یه کاری کن برام ! آقا فرمود من که چیزی ندارم منو از مدینه آوردن سامرا منم غریبم تو این شهر ، آقا یه کاری کن گفت هرچی بگم قبول می کنی ؟ گفت بله ، گفت برو یه کاغذ و دوات بیار ، برات بنویسم ، نوشت من به این آقا مثلاً ۳۰ هزار دینار بدهکارم ! گفت آقا چیکار کنم ؛ گفت فردا بیا مجلس متوکل منم اونجام از در بیا بگو ای مرد چرا بدهکاری تو نمیدی ! گفت آقا آبروتون ؛ گفت به خاطر آبروی من بدهکاری تو میده ؛ وارد جلسه شد داد زد چرا بدهکاری تو نمیدی اشاره کرد به آقای ما یابن الحسن ! متوکل گفت : چیه چی میگه ؟ آی متوکل من به این آقا بدهکارم ! گفت چقدر بدهکارید ؟ گفت ۳۰ هزار دینار گفت ۶۰ هزار بهش بدید دو برابر بهش بدید این آقا مهمون منه ؛ آقا دست مون به دامنت آقا.) یوسف سامرا نگاهی کن ناز بفروش بر خریداران شیرها پوزه میکشند به پات تشنه ی کشتن تو خونخواران اهل عالم غم و محن بس ماست این که بی کس شده همه کس ماست .(نانجیب هر چند وقت یه بار می‌فرستاد می اومدن خونه امام هادی ؛ یه وقت متوجه شد صدا میاد دارن میان داخل خونه ، چراغ دستی و آورد نور نیست نگاه کرد دید دشمن بالا دیواره جلو آمد و گفت عزیزم خوب نگاه کن زیر پاتو ! زمین نخوری آقا شما که بر دشمنات هم نظر داشتی آقا). گرچه از زهر حال مضطر داشت به دلش داغهای بدتر داشت .(تا زهر رو به آقا خوراندن یه وقت افتاد رو زمین اینقدر این زهر زود اثر کرد همه بدنش رو گرفت!). حجره از ناله ی انا العطشان حال و روزی شبیه محشر داشت علی بن جواد این آخر ذره ای خاک کربلا برداشت .(خیلی امام هادی حسینه ، یه وقت تب کرد آقا ، به ابوهاشم فرمود : برید زیر قبه جدم واسه شفام دعا کنید ، شیعیان گفتند آقا شما امام هستین ، فرمود خدا دعا زیر قبه جدم و خیلی دوست داره). آب شرمنده ی لبانش شد اثر تشنگی به حنجر داشت انقدر بین حجره می غلطید جای خونمردگی به پیکر داشت .(«یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ اَلسَّلِیمِ» مثل مار گزیده به خودش می پیچید خودش روضه خونه مادرش اینجور می فرماید ، میگه تو مدینه شر به پا کردن در خونه مادر ما رو آتیش زدن آن چنان محکم به صورت مادر ما زد صورت مادرمم کبوده چند بار اومدن آقا رو با لباس در منزل بدون عمامه و عبا با پای برهنه کشان کشان بردنش ، خودشون سوار بر مرکب آقا پشت مرکب می دوید ، یه وقت وارد مجلس متوکل شد دید نانجیب داره شراب میخوره گفت بیا بخور یه مقدار!). بعد ازآن مجلس شراب فقط از غم عمه دیده ی تر داشت .(من مرد بودم رفتم داخل مجلس شراب راوی میگه وقتی دیدم تو مجلس یزید فقامت زینب بنت علی بن ابی طالب یه وقت زینب پا شد سرپا معمولاً خانوم میرفت یه گوشه کسی نشناسنش ، نانجیب نریز شراب و ، این لب و دهان و پیغمبر می بوسید). این لباسش اگر چه خاکی شد! باز آقا لباس دیگر داشت! گرچه سردرد اذیتش میکرد هرچه هم بود لااقل سر داشت دور و بر خنجری به دستی نیست قاتلش را کجا برابر داشت؟! .(فهمید قبر سید شهدا کجاست! چند بار دستور داد قبر آقا رو به آب بستن شخم زدن گندم کاشتن اثری نمونه ، هر موقع حیوونا رو میبردن اونجا اونا رو قبر مطهر که می‌رسیدن می ایستادن اینجا جای شریفیه نانجیب ای کاش پا رو سینت نمی ذاشت ارباب یه وقت چشماشو باز کرد گفت میدونی کجا نشستی؟ بالاترین جای عالم نشستی گفت میدونم یابن فاطمه). دخترش گرچه داغدارش بود پشت صد پرده بود معجر داشت روضه من فقط همین جمله ست پسرش را کنارش آخر داشت کربلا داغ بر دلم خورده وای از آن تشنه ی پسر مرده! شاعر : ✍ اي پسر من پدر پير تو ام پدر پير و زمين گير تو ام خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ببر ......................................... .👇