هادیانه ها
📚 #ارزیابی 2⃣ بحث #تمایز_اخلاق_و_تربیت
🔹 مقدمه:
١. در صورتی که بحث را #اصطلاح_شناختی بدانیم، بررسی لغوی بی معنا می شود. یگانه فایده آن، اثبات اندک علاقه ای میان لفظ و معناست، که آن هم وجود دارد.
۲. با توجه به ابهامات موجود درباره چیستی اخلاق و تربيت در تراث اسلامی و نیز تنوعی که در فهم از #اخلاق و #تربيت در دنیای غرب وجود دارد، هیچ یک از این تعاریف به سادگی قابل انطباق و همزبانی با آنها نیست و شاید نیازی هم به این کار نباشد.
#صورت_بندی های جدید دانشی برخاسته از #نیاز هر دوره تاریخی، معنایی متفاوت به تراث می دهد و آنها را ناگزیر از بازسازی و بازنمایی می سازد.
🔹🔹
🔹
🔹 توضیح نظر استاد #غنوی:
۳- سخن استاد اعرافی و استاد غنوی مشابه به نظر میرسد؛ ولی مایز آن «اطلاق و تقیید ساحتی» است؛ به این معنا که در اندیشه استاد اعرافی مطلق دیگرسازی، تربیت است و مطلق خودسازی، اخلاق؛ در حالی که در اندیشه استاد غنوی دیگرسازی در ساحت شناخت، تربیت است و خودسازی در ساحت احساس، اخلاق
🔹اتخاذ موضع بین نظرات:
۴. به نظر میرسد نسبت میان اخلاق و تربيت در اندیشه استاد صفائی و شاگردان ایشان قابل دفاع تر از فروض دیگر است؛
👈چه اینکه مثلا در اندیشه استاد #عالم_زاده و مَن تَبَع، نسبت میان اهداف تربیتی و اخلاقی روشن نیست و به نظر می رسد با قله فرض کردن صفات اخلاقی و حرکت تربیتی برای تحقق آن، دیگر جایی برای بحث از «اهداف تربیتی» باقی نمی ماند و اگر اهداف اخلاقی (قله ها) را همان اهداف تربیتی بدانیم، جایی برای بحث از اهداف اخلاقی باقی نمی ماند و در مجموع، میان اهداف اخلاق با تربیت خلط جدی رخ می دهد.
👈همچنین مزیت تعریف استاد #صفائی و شاگردان ایشان از اخلاق و تربيت، نشان دادن رابطه طولی میان ساحت شناخت و احساس و چگونگی تأثیر اولی بر دومی است و این نحوه برخورد با ساحتهای انسان، واقعی است و از آفت های ساحت بندی های موجود - که ساحات را به صورت انتزاعی! در عرض یکدیگر تعریف می کنند - در امان است.
📌پ ن:
متن این پست برشی است از مطالب جناب استاد جواد #درودی
#علمی
@hadianeha