#تصوف
📚 نقد و ابطال وحدت شخصی وجود
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔹آقاى وكيلى درباره نظريه وحدت شخصى وجود، كه زير بناى اعتقادات صوفّيه است، جزوه اى با عنوان «درسنامه توحيد قرآنى و وحدت وجود» نوشته است، و آن را توحيد قرآنى معرّفى مى نمايد، و در كتاب معلم (خداشناسى) ص ۲۲۳ تا ۲۲۵ وحدت شخصى وجود را قول صحيح در باب توحيد مى داند.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔺وحدت شخصی وجود یعنی چه؟🔺
🔸آقای مطهرى در بيان نظريه صوفّيه (یعنی وحدت شخصى وجود) مى گويد:
«نظريه خاص عرفا اين است كه وجودِ واحد، واحدِ من جميع الجهات و بسيط مطلق است، هيچ كثرتى در آن نيست، حقيقت وجود، منحصراً واحد است و او خداست. غير از خدا، هرچه هست وجود نيست، نمود و ظهور است.
غير خدا هرچه را كه شما ببينيد، واقعاً وجود و هستى نيست، هستى نماست، نه هستى. حقيقت نيست، به تعبير خود عرفا، مثل مظهرى است که در آينه پيدا مى شود.
اگر آينه اى در مقابل کسی باشد و او را در آينه ببينيد، آنچه در آينه مى بينيد، چيزی هست، اما واقعيتش اين است، كه عكس آن شخص است، ظلّ او است.
نمى شود گفت اين یک موجود است، و آن یکی، موجود ديگرى، آن فقط ظهور اين است و بس. اين است كه عارف، وجود را از غير، سلب مى كند و غير خدا را فقط نمود و ظهور مى داند و بس». (مجموعه آثار، ج ۲۳، ص ۳۹۶)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔹بنا بر نظريه وحدت شخصىِ وجود، همه ممكنات و موجودات خارجى، مجاز و سراب شمرده مى شوند، و وجود، فقط منحصر در خدا است.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔸آقای حسن زاده آملى مى نويسد:
«حقّ، (یعنی خدا) وجود صِرف است و خلق، عدم صِرف»
(ممد الهمم، ص ۲۶۰)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔹آقای محمّد حسين طهرانى مى نويسد: «اين زمين، اين آسمان، انسان، حيوان، تمام كثراتى كه ملاحظه مى گردد، در حقيقت وجودش، حقّ است (یعنی خدا)، كه يك واحد است، نه وجود اشياء، كه كثرات را نشان مى دهند. يك واحد شخصى بيشتر در كار نيست، و كثراتى در بين نيست». (مهر تابان، ص ۲۱۸)
🔸هم چنين مى نويسد:
«تمامى محسوسات، پوچ و باطل است... اين موجودات و ممكنات، پرده هايى هستند كه او (یعنی خدا) خود را به آنها مى پوشاند زيرا او وجود است، و وجود هم واحد است». (روح مجرّد، ص ۴۷۶)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔹آقای وکیلی درباره آیه «كلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَ يَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلاَلِ وَ الاِكْرَامِ» می نویسد: هركس بر زمين است، فانى و نيست است، و وجه پروردگار، باقى است و باقى مى ماند. بايد دقّت كنيم كه در اين آيات، نمى فرمايد همه چيز (به جز وجه اللّه) بعداً نيست مى شود، بلكه مى فرمايد هم اكنون نيستند. (هفت روز در بهشت، معاد شناسى، ص ۹۷)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
📚 درباره وحدت شخصی وجود، توضیحات بیشتری خواهیم داد.
@hadise_shia
جلسه 1 منظور از اخلاق چیست؟.mp3
41.13M
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
#اخلاق
جلسه ۱
منظور از اخلاق چیست
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
@hadise_shia
#اخلاق
#متن_منبر
چکیده مطالب جلسه ۱
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
🔹اخلاق را بر محور قرآن و معارف اهل بیت علیهم السلام، بررسی می کنیم، و تفاوت آن با سایر نحله های اخلاقی را بیان می کنیم.
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
🔸اخلاق می تواند دو عنوان داشته باشد:
اخلاق به معنای اعم
اخلاق به معنای اخص
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
🔹در روایات، از اخلاق به معنای اخص، تعبیر به حُسن خلق شده است. حُسن خلق یکی از مطالبی است که در اخلاق به معنای اعم مطرح می شود، پس علم اخلاق، همان معنای اعم را مدّ نظر دارد.
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
🔸در اسلام، اخلاقیات به معنای اعم، منحصر به روابط اجتماعی نیست، بلکه شامل روابط بین عبد و خالق، و روابط بین شخص با خودش نیز می شود.
هیچ نحلهی دیگری این جامعیت را ندارد.
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
🔹یکی از مشوّقات اسلام، به سوی کسب فضایل اخلاقی، و دوری از رذایل اخلاقی، وابسته کردن تقرّب به خدا، و دوری از خدا، به اخلاق است.
مشوّق دیگر
در روایت انّما بُعِثت لاتمم مکارم الاخلاق، هدف و نتیجهی بعثت، اتمام و تکمیل اخلاق، معرفی شده است.
حُسنُ الخُلق فی الجنّة، اخلاق خوش، فرد را به بهشت می رساند.
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
🔸اعتقاد به دین، قیامت، حساب و کتاب، بهشت و جهنم، داعی به سوی اخلاق است، فرد لائیک، انگیزهای به کسب اخلاق ندارد. حتی اگر قانونی در محیط زندگی او، وضع شود، از ترس جریمه، رعایت می کند. آن هم در اجتماع، و الّا اخلاق فردی، هیچ اهمیتی برایش ندارد.
او برای رسیدن به منافع خود، از کاری فروگذار نمی کند، سرقت، شکنجه، حتی قتل انسان و حتی قتل عام مردم. هدف، وسیله را توجیه می کند.
اما در اسلام، مهم ترین امری که مشوق به سوی اخلاق است، باور به خدا، قیامت، ... و در یک کلمه، غیب است.
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
🔹مبانی اخلاق اسلامی
🔸۱: یکی از ابزارهای تشخیص خوب و بد، حجیّت عقل است (حُسن و قُبح عقلی).
حکم عقل حجّت است. اگر کاری را حسن دانست، باید انجام داد و اگر کاری را قبیح دانست، باید ترک کرد، حتی اگر حدیثی هم نباشد.
هر چه از احکام عقل، پیروی شود، عقل هم قویتر می شود. و هر چه تبعیت از هوای نفس کند، عقل، ضعیفتر میشود.
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
🔹۲: مبنای دیگر، حجیّت شرع است. قوانین شرع، بخش اعظم اخلاقیات را تشکیل میدهد. احکام شرعی در عبادات و معاملات، مبنای اخلاق است.
🔸مثال: بشّاش بودن، فضیلت اخلاقی است، اما نه در مقابل جنس مخالف. این یک قانون شرعی است. در جوامع غیر اسلامی، مطلق بشّاشیت، نیکو شمرده می شود. اما در شرع، بشاشیت با نامحرم، رذیله است. چه زن، با مرد نامحرم، و چه مرد، با زن نامحرم.
🔹مثال های دیگر:
حجاب، در اسلام، فضیلت است، اما در غیر اسلام، چه بسا توهین به زن یا مخاطبین زن، به حساب آید.
🔸 آزادی، در اسلام، ضوابطی دارد که متفاوت از غیر اسلام است. مثلا آزادی جنسی در غیر اسلام، در اسلام، لا ابالی گری به حساب می آید.
🔹ربا، یک موضوع اقتصادی در غیر اسلام است، اما در اسلام، از گناهان کبیره است.
🔸موسیقی، در اسلام حرام، و در غیر اسلام، استعداد است.
🔹در اسلام، از عزوبت و ترک ازدواج، نهی شده، در حالی که در برخی آیین ها، فضیلت به شمار می آید.
🔸اذیت کردن خود، در اسلام نهی شده، اما در برخی آیینها، فضیلت است. مرتاض های هندی، اساس کارشان بر زجر دادن به خود است.
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
@hadise_shia
c859517f-c56f-470a-84c7-7f3547b398f1.mp3
10.81M
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
#نوحه
الــــــــــــــلامـایماهحرم
کربلاییوحیدشکری
┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄
@hadise_shia
#مهدویت
#چکیدهکتابمهدیمنتظر
بخش ۴
#متن_منبر
┄┄┄┄┅┅═✧❁❁✧═┅┅┄┄┄┄
برخی از اتفاقاتی که در دوران غیبت می افتند، علامت ظهور نیستند، و ذکر آنها برای نهی کردن از انجام آنها است.
این وقایع عبارتند از:👇
@hadise_shia
#تفسیر_روایی
#سوره_فاطر
💠 أَ فَمَن زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (۸)
💠 آیا آن کس که زشتی کردارش برای او آراسته شده و آن را زیبا میبیند (مانند مؤمن نیکوکار است)؟ خداست که هر که را بخواهد بی راه میگذارد و هر که را بخواهد هدایت میکند. پس مبادا به سبب حسرتها (ی گوناگون) بر آنان، جانت (از کف) برود. قطعاً خدا به آن چه میکنند، داناست.
🌺 امام هادی علیه السلام در نامهای که به اهالی اهواز فرستادند، به وکیل خود در اهواز، مطالبی را فرمودند که بخشی از مضمون کلام ایشان، از این قرار است:
🌺 اگر کسی از این آیه سوال کرد که چرا خدا گفته: هر کسی را بخواهد گمراه می کند؟ در پاسخ بگو: این آیه دو معنا دارد:
🌺 ۱: خداوند قادر است بر اینکه راه درست را به بندگان نشان دهد، نه اینکه آنها را مجبور به هدایت یا گمراهی کند.
🌺 ۲: هدایت به معنای نشان دادن راه راست، و گمراه کردن، به معنای رها کردن است، نه به معنای اجبار به گمراهی.
🔸ایشان در ادامه فرمودند: در قرآن، آیات محکم، و آیات متشابه وجود دارد. آیات متشابه را باید به آیات محکم برگرداند.
🔹آنچه در قرآن، مسلّم است، این است که انسان، در انتخاب هدایت یا گمراهی، آزاد است. این آیه، در ظاهر می گوید: خدا بندگان را مجبور به گمراهی یا هدایت می کند. اما این یک آیه متشابه است، و نمی توان به ظاهر آن، اخذ کرد.
🔸 سپس امام علیه السلام، این آیه را بیان فرمودند:
🌸 هُوَ الَّذِی أنزَلَ عَلَیکَ الکِتابَ مِنهُ آیاتٌ مُحکَماتٌ هُنَّ أمُّ الکِتابِ وَ أُخَرَ مُتَشاِبهاتٌ فَأمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم زَیغٌ فَیَتََّبِعُونَ ما تَشَابَهَ مِنهُ ابتِغاءَ الفِتنَةِ وَ ابتِغاءَ تَأوِیلِهِ. آل عمران/۷
🌸 اوست کسی که این کتاب را بر تو فرو فرستاد. پاره ای از آن آیات محکم (یعنی صریح و روشن) است. آنها اساس کتابند و پاره ای دیگر متشابهاتند (که تأویل پذیرند). اما کسانی که در دلهایشان انحراف است، برای فتنه جویی و تأویل آن (به دلخواه خود)، از متشابه آن پیروی میکنند.
🔹همچنین آن حضرت، این آیه را نیز قرائت فرمودند:
🌸 فَبَشِّر عِبادِ* الَّذِینَ یَستَمِعُونَ القَولَ وَ یَتََّبِعُونَ اَحسَنَهُ أولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللهُ وَ أولئِکَ هُم أولُوا الألبَابِ. زمر/۱۷و۱۸
🌸 پس بشارت ده به آن بندگان من، که به سخن، گوش فرا میدهند و بهترین را پیروی میکنند؛ اینان کسانیاند که خدا آنها را هدایت نموده و اینانند همان خردمندان.
#ترجمه_تفسیر_برهان_ج۷_ص۵۷۶
@hadise_shia
#تفسیر_روایی
📚 یکی از حکمتهای وجود آیات متشابه در قرآن، این است که مسلمانان، برای فهمیدن معنای آنها، به جانشینان واقعی پیامبر اسلام، که وارث علم ایشان هستند، مراجعه کنند. منظور امام هادی علیهالسلام نیز، از قرائت آیه ۱۷ و ۱۸ سوره زمر، همین است. یعنی ایشان می فرمایند: سراغ ما نیز بیایید و معنای قرآن را از ما نیز بپرسید، خودتان خواهید دید که قول ما، بهترین اقوال است.
@hadise_shia