👂مراقب باشیم؛ گوشمان را به چه کسانی میسپاریم!
🌿...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
🍃«مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ الشَّيْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّيْطَانَ.»
📚الكافي، ج۶، ص۴۳۴
🔶از امام جواد (علیهالسلام) نقل شده است:
🔸«هرکس به گویندهای گوش میسپارد، در حقیقت او را عبادت میکند؛
👈پس اگر آن گوینده از جانب خداوند (عزّوجلّ) سخن گوید، در حقیقت خداوند را عبادت کرده است
👈و اگر گوینده از جانب شیطان سخن گوید، در حقیقت شیطان را عبادت کرده است.»
📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1️⃣در متن عربی حدیث، برای «گوش سپردن» از ماده «صغي» استفاده شده. گوهر معنایی این ماده، «میل و گرایش» است. لذا این گوش سپردن، گوش سپردنی است انفعالی، که در آن درجاتی از فروتنی، تمکین، انقیاد و پذیرش در برابر طرف مقابل، وجود دارد. بههمینخاطر است که این گوش سپردن، نوعی عبادت محسوب میشود و اینجاست که امام جواد (علیهالسلام) این هوشدار را به ما میدهند.
2⃣آنچه نسبت به آن هوشدار داده شده است، گوش سپردنِ منفعلانه است. اگر گوشمان را به کسی بسپاریم که خودش و سخنش خدایی است، این، خود عبادت خداوند محسوب میشود، اما اگر به کسی گوش بسپاریم که شیطان بر او مسلط است و سخنش را بر زبان او جاری میکند، این گوش سپردن، عبادت شیطان خواهد بود.
3⃣شنیدن سخن دیگران، اگر فعالانه باشد؛ یعنی با این پیشفرض باشد که این سخنان قطعی نیست و معلوم نیست درست باشد و قرار نیست من آن را بپذیرم و بر اساس آن عمل کنم و...، در اینصورت اینگونه شنیدن، عبادت محسوب نمیشود و خطرش کمتر خواهد بود.
4⃣اینکه مطالعه کتب ضالّه و تماشای شبکههای معاند و قرار گرفتن در معرض شبهات متعدد، برای عامه مردم جایز نیست، به همین دلیل است. اما آن عالمِ باتقوای هوشیاری که به مبانی دین آگاه است و با حقههای شیاطین آشناست و از فریب معاندان بهدور است، با هدف پاسخ به شبهات و جلوگیری از فساد جامعه، نهتنها جایز است که سخن شیطانصفتان را بشنود، بلکه واجب نیز هست.
5⃣مرحوم کلینی (رحمهالله) این حدیث را در باب غناء (آواز آهنگین) ذکر کرده است. لذا این احتمال زیاد است که امام جواد (علیهالسلام) این سخن را ناظر بر همین موضوع فرموده باشند. بنابراین سخن ایشان در مورد گوش سپردن به آوازهای آهنگین نیز صادق است.
👌درهرصورت، مراقب باشیم که به چه کسانی گوش فرا میدهیم و دل میسپاریم.
#امام_جواد_علیه_السلام #گوش_سپردن #عبادت #سخنرانی #گویندگی #آواز #آوازخوانی #موسیقی #شیطان #شبهه #ماهواره #کتب_ضاله #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠خوشزبانی نشانه ایمان نیست!
🌿...عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَمْرٍو عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ لَنَا ذَاتَ يَوْمٍ: «تَجِدُ اَلرَّجُلَ لاَ يُخْطِئُ بِلاَمٍ وَ لاَ وَاوٍ خَطِيباً مِصْقَعاً وَ لَقَلْبُهُ أَشَدُّ ظُلْمَةً مِنَ اَللَّيْلِ اَلْمُظْلِمِ وَ تَجِدُ اَلرَّجُلَ لاَ يَسْتَطِيعُ يُعَبِّرُ عَمَّا فِي قَلْبِهِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبُهُ يَزْهَرُ كَمَا يَزْهَرُ اَلْمِصْبَاحُ.»
📚الکافي، ج۲، ص۴۲۲
🔶از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که روزی فرمودند:
🔸«شخصی را میبینید که هیچ خطایی در (ادای حروف) لام و واو، از او سر نمیزند و سخنوری تواناست، اما دلش تاریکتر از شب تار است.
🔸(از طرفی) شخصی را میبینید که نمیتواند آنچه در دل دارد را به زبان آورد، اما دلش مانند چراغ نورافشانی میکند.»
#امام_صادق_علیه_السلام #سخنرانی #خطابه #لکنت_زبان #رفاه #سخن #قلب #دل #نور #ظلمت #تاریکی #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠الگویی برای روحانیون و مربیان حلقههای معرفتی
🔶از امام رضا نقل شده است که امیرالمؤمنین جلسات رسول خدا (صلواتاللهعلیهم) با اصحابشان را چنین توصیف فرمودند:
🔸«رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هرگاه نزد گروهی میرفتند که نشسته بودند، در انتهای مجلس مینشستند و (دیگران را نیز) به همین کار دستور میدادند.
🔸سهم و بهره همه افراد حاضر در جلسه را ادا میکردند، بهنحوی که هیچیک از آنان گمان نمیکرد دیگری نزد پیامبر از او گرامیتر است.
🔸هرکس نزد ایشان مینشست، حضرت (خودشان جلسه را تمام نمیکردند، بلکه) آنقدر صبر میکردند تا خود آن شخص بلند شود و جلسه را ترک کند...
🔸خلقِ نیکوی ایشان شامل حال عموم مردم بود (نه فقط برای بعضی اقشار خاص).
🔸برای مردم پدری مهربان بودند و در برابر حق، همه برای ایشان یکسان بودند.
🔸جلسه ایشان، جلسه بردباری، حیاء، راستگویی و امانتداری بود.
🔸در جلسه ایشان، صدای کسی بلند نمیشد، حُرمت کسی نمیشکست و اشتباهات کسی بازگو نمیگشت.
🔸حاضرین بر اساس تقوا با هم برابر و به هم پیوسته بودند. نسبت به یکدیگر متواضع بودند، به بزرگترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها مهربان بودند.
🔸نسبت به نیازمندان ازخودگذشتگی میکردند و از افراد غریب محافظت میکردند.
🔸ایشان همواره خوشرو، نرمخو و خوشبرخورد بودند. سختگیر نبودند.
🔸خشن، اهل دادوفریاد، بدزبان و عیبجو نبودند.
🔸نه زیاد شوخی میکردند و نه زیاد از کسی تعریف میکردند.
🔸خود را نسبت به چیزی که خوش نداشتند، به غفلت میزدند تا کسی از ایشان مأیوس نشود و دوستدارانشان نااُمید نگردند.
🔸(در جمعها) نسبت به خود، سه چیز را ترک میکردند؛ بحث و جدل، پرحرفی و حرفهای بیفایده.
🔸همچنین نسبت به دیگران، سه چیز را ترک میکردند؛ هرگز کسی را مذمّت نمیکردند و با سرزنش خود او را سرافکنده نمینمودند، دنبال لغزشها و کارهای زشت و شرمآور کسی نبودند و جز در موردی که امید ثواب داشتند، سخنی نمیگفتند.
🔸زمانی که سخن میگفتند، حاضرین در جلسه آرام میگرفتند، گویا پرندهای روی سرهایشان بود و زمانی که ایشان ساکت میشدند، دیگران سخن میگفتند.
🔸حاضرین، نزد ایشان، فرصت صحبت کردن را از یکدیگر نمیربودند و هرگاه نزد ایشان کسی صحبت میکرد، دیگران خاموش میشدند و گوش میدادند تا حرفش تمام شود.
🔸حضرت به چیزی میخندیدند که دیگران به آن میخندیدند و از چیزی ابراز شگفتی میکردند که دیگران از آن شگفتزده میشدند.
🔸ایشان نسبت به کسی که غریب بود (با آداب حاکم بر جلسه آشنا نبود) و هنگام درخواست کردن و سخن گفتن با بدرفتاری و خشونت برخورد میکرد، صبر میکردند...
🔸سخن کسی را قطع نمیکردند مگر اینکه از حدودِ (الهی) تجاوز کند؛ که در اینصورت یا با نهی کردن یا با برخواستن از مجلس، حرفش را قطع میکردند.
🔸خاموشیِ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بر اساس چهار چیز بود؛ «بردباری»، «احتیاط شدید»، «اندازهگیری» و «تفکّر»؛
👈«اندازهگیریِ» ایشان این بود که در نگاه کردن به مردم (حاضرین) و گوش دادنِ سخنهایشان یکسان برخورد کنند.
👈«تفکر»شان در مورد چیزهایی بود که باقی هستند و چیزهایی که فانیاند (و از بین میروند.)
👈«بردباری» ایشان با صبرشان همراه بود؛ بههمینخاطر چیزی ایشان را نه خشمگین میساخت و نه ناخرسند مینمود.
👈«احتیاط شدید» حضرت نیز در چهار چیز بود: کار زیبا انجام دهند تا دیگران به ایشان اقتدا نمایند، کار زشت را ترک کنند تا دیگران نیز آن را ترک کنند، تمام تلاششان را برای تصمیمگیری برای اصلاح امتشان بهکار گیرند و اقدام برای آنچه که خیر دنیا و آخرت را برای مردم در پی داشته باشد.»
📚عيونأخبارالرضا، ج۱، ص۳۱۸
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_علی_علیه_السلام #امام_رضا_علیه_السلام #مربی #تربیت #کودک #جلسه #مجلس #اصحاب_پیامبر #ادب #احترام #محبت #سخنرانی #مردم #سخن #تفکر #فکر #سکوت #صبر #حلم #نیکی #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠 @hadithona
🐍ماجرای جنی که به شکل اژدها خدمت امیرالمؤمنین رسید
🌿…عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: «بَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَى الْمِنْبَرِ إِذْ أَقْبَلَ ثُعْبَانٌ مِنْ نَاحِيَةِ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ فَهَمَّ النَّاسُ أَنْ يَقْتُلُوهُ فَأَرْسَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنْ كُفُّوا فَكَفُّوا وَ أَقْبَلَ الثُّعْبَانُ يَنْسَابُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى الْمِنْبَرِ فَتَطَاوَلَ فَسَلَّمَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَأَشَارَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِلَيْهِ أَنْ يَقِفَ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ خُطْبَتِهِ وَ لَمَّا فَرَغَ مِنْ خُطْبَتِهِ أَقْبَلَ عَلَيْهِ فَقَالَ: «مَنْ أَنْتَ؟» فَقَالَ: عَمْرُو بْنُ عُثْمَانَ خَلِيفَتِكَ عَلَى الْجِنِّ وَ إِنَّ أَبِي مَاتَ وَ أَوْصَانِي أَنْ آتِيَكَ فَأَسْتَطْلِعَ رَأْيَكَ وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَمَا تَأْمُرُنِي بِهِ وَ مَا تَرَى؟ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَنْ تَنْصَرِفَ فَتَقُومَ مَقَامَ أَبِيكَ فِي الْجِنِّ فَإِنَّكَ خَلِيفَتِي عَلَيْهِمْ.» قَالَ: فَوَدَّعَ عَمْرٌو أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ انْصَرَفَ فَهُوَ خَلِيفَتُهُ عَلَى الْجِنِّ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَيَأْتِيكَ عَمْرٌو وَ ذَاكَ الْوَاجِبُ عَلَيْهِ؟ قَالَ: نَعَمْ.
📚الكافي، ج۱، ص۳۹۶
🌿از جابر بن یزید جعفی نقل شده است:
🔶امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
🔸«هنگامیکه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر منبر (مشغول سخنرانی) بودند، ناگهانی ماری غولپیکر*️⃣ از جانب یکی از درهای مسجدِ [کوفه] پیش آمد.
🔸مردم به تکاپو افتادند که آن را بکشند. امیرالمؤمنین کسی را فرستاد تا از این کار دست بکشند. آنها مار را رها کردند. مار با سرعت خزید و پیش رفت و خود را به منبر رساند.
🔸آنگاه سر بلند کرد و به امیرالمؤمنین سلام کرد. امیرالمؤمنین به مار اشاره کرد که همانجا بایستد تا سخنرانیشان تمام شود.
🔸وقتی سخنرانیشان تمام شد، رو به مار کردند و فرمودند: «تو که هستی؟»
🔸مار عرض کرد: "عَمرو بن عثمان" و خلیفه شما بر جنّیان هستم. پدرم [که خلیفه شما بود،] از دنیا رفت و به من وصیت کرد که نزد شما بیایم و نظر شما را جویا شوم. ای امیرالمؤمنین! من نیز نزد شما آمدهام. پس چه دستور میفرمایید و نظرتان [در مورد جانشینی من] چیست؟
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به او فرمودند: «تو را به تقوای خداوند توصیه میکنم و اینکه نزد قوم خود بازگردی و قائممقام پدرت در میان جنّیان باشی. بهراستی که تو خلیفهی من بر آنان هستی.»
🔸عمرو (جنّی که به شکل مار وارد شده بود) با امیرالمؤمنین خداحافظی کرد و رفت. او خلیفهی امیرالمؤمنین بر جنّیان بود.»
🔷جابر بن یزید جُعفی گوید: به امام باقر (علیهالسلام) عرض کردم:
🔹فدایتان شوم، آیا عَمرو (خلیفه امیرالمؤمنین بر جنّیان) نزد شما نیز آمده است و آیا این کسب تکلیف (از شما) بر او واجب است؟
🔶امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
🔸«بله»
📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
*️⃣در متن حدیث از واژه «ثُعبان» استفاده شده است که خداوند در قرآن (اعراف:۱۰۷) در ماجرای معجزهی تبدیل عصای حضرت موسی (علیهالسلام) به اژدها و شکست دادن ساحران، به آن اشاره فرموده است. (در زبان فارسی کهن، «اژدها» همان مار غولپیکر است.)
#امام_علی_علیه_السلام #امام_باقر_علیه_السلام #جن #اهل_بیت_علیهم_السلام #اطاعت_از_اهل_بیت #امامت #شیعه #ویژگی_شیعه #شهر_کوفه #مسجد_کوفه #باب_ثعبان #خطبه #سخنرانی #مار #اژدها #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠 @hadithona