دلی شکسته و چنگی گسسته گیسویم.mp3
زمان:
حجم:
1.7M
دلی شکسته و چنگی گسسته گیسویم
ولی به زخمه غیبی هنوز می مویم
خمیده تاکم و آشفته بید مجنونی
که سرنگون وسرافکنده برلب جویم
نهفته قند و سخن پشت آئینه و من
به شوق طوطی تصویر خود سخن گویم
به سحر غمزه جانان به جان زنندم تیر
که بسته اند به زنجیر سحر و جادویم
نه منحصر به سرود و ترانه ام دستان
که داستان به فسون و فسانه می گویم
گیاه دانه عشقم فشرده در دل خاک
چنان که دم به دمم می دمند می رویم
گیاه زرد خزانم در آب و گل لیکن
به جان و دل گل مینای باغ مینویم
سر دوراهه رسیدیم و سرنوشت این بود
برو پدر تو از آن سو و من از این سویم
برس به دادم و این بند زانوان بگشای
به روز وعده که جان میرسد به زانویم
چگونه برجهم از چنبر کمانه ی چرخ
که نه فلک همه چوگان و من یکی گویم
میان دلبر و من غیر من حجابی نیست
گر این حجاب فکندیم من همه اویم
به چنگ رودکی و توسن سمرقندی
چه بیم دشت بخارا و رود آمویم
به بوی یاسمن و زلف سنبلم مفریب
غلام سنبل آن زلف یاسمن بویم
به شهر خویش اگر شهریار شیرین کار
به شهر خواجه همان سائل سر کویم
#شعرخوانی
#استاد_شهریار
@hafez_adabiyat
Vahid Taj - Www.Bia2Music.Ws04 Saz o Avaz 1.mp3
زمان:
حجم:
9.81M
بزن که سوز دل من به ساز میگویی
ز ساز دل چه شنیدی که باز میگویی
مگر چو باد وزیدی به زلف یار که باز
به گوش دل سخنی دلنواز میگویی
مگر حکایت پروانه میکنی با شمع
که شرح قصه به سوز و گداز میگویی
به یاد تیشه فرهاد و موکب شیرین
گهی ز شور و گه از شاهناز میگویی
کنون که راز دل ما ز پرده بیرون شد
بزن که در دل این پرده راز میگویی
به پای چشمه طبع من این بلند سرود
به سرفرازی آن سرو ناز میگویی
به سر رسید شب و داستان به سر نرسید
مگر فسانه زلف دراز میگویی
بهسوی عرش الهی گشودهام پر و بال
بزن که قصه راز و نیاز میگویی
نوای ساز تو خواند ترانه توحید
حقیقتی به زبان مجاز میگویی
ترانه غزل شهریار و ساز صباست
بزن که سوز دل من به ساز میگویی
#شعر
#استاد_شهریار
#خوانننده_وحید_تاج
#آواز_افشاری
@hafez_adabiyat
به دوچشم خون فشانت.mp3
زمان:
حجم:
2.75M
به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد ، آشنا را
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
#استاد_شهريار
#مناجات_خوانی
#محمدیان
@hafez_adabiyat