eitaa logo
دکتر حمیدرضا مقصودی
9.7هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
101 فایل
اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه ادمین: @hrmaghsoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
✍️ دربارۀ مناظرۀ تلویزیونی استاد درخشان و دکتر غنی‌نژاد 🔸 مهمترین خروجی این مناظره این بود که ما در دانش اقتصاد چیزی به عنوان علم محض نداریم که قائل باشیم همه اقتصاددان‌ها سر یک گزاره‌هایی توافق کامل دارند. علی رغم اینکه آقای غنی نژاد از علم اقتصاد حرف می‌زدند اما علم اقتصادی که ایشان می‌گفتند، علمی محض نبود که هیچ جهت گیری و هیچ قضاوت ارزشی در مورد آن نباشد. 🔸 آقای غنی نژاد می‌گوید من لیبرال هستم. خب لیبرالیسم یک مکتب اخلاقی است. وقتی می‌گویید من لیبرال هستم همان قدر ایدئولوژیک است که بگویید من مارکسیست هستم. یا بگویید من مسلمان هستم. 🔸 متاسفانه علی‌رغم ادعای آزاداندیشی در طرفداران لیبرالیسم، شاهد رویکردی تقلیدی در حوزه اندیشه‌های فلسفی، سیاسی و اقتصادی هستیم. دکتر غنی نژاد تصریح کردند که من با 95 درصد حرف‌های هایک موافق هستم. در دنیا حتی در چهارچوب لیبرالیسمی که اروپاییان و آمریکایی‌ها ابداع کرده اند و بحث می‌کنند، هیچ وقت، هیچ متفکر و فیلسوف و صاحب اندیشه ای را پیدا نمی‌کنید که بگوید من 95 درصد با اندیشه فلان متفکر و صاحب نظریه موافق هستم. مگر اینکه خود فرد صاحب اندیشه نباشد. وقتی 95 درصد ادعاها و نظریات یک فرد را قبول می‌کنید یعنی خود شما نظر مستقلی ندارید و دیدگاه‌های همان فرد را تبلیغ و ترویج می‌کنید. 🔸 کسانی که دم از لیبرالیسم می‌زنند چه قبل و چه بعد از انقلاب امکانات زیادی در اختیار داشتند و قدرت و نفوذ در خور تاملی در نظام و رسانه‌ها و افکار عمومی، دانشگاه‌ها و مجامع علمی داشتند و از این طریق برای اقتصاد و جامعه اتفاقاتی رقم زدند و تحولاتی مبتنی بر نگاه لیبرالیستی خود ایجاد کرده اند، مسئولیت آن را نمی‌پذیرند. 🔸 همه می‌دانیم که سیاست‌هایی چون خصوصی سازی وکوچک سازی دولت و حذف یارانه‌ها و یارانه‌های پنهان و بسیاری از این اقدامات نظیر ایجاد بانک‌های خصوصی و تاسیس سازمان بورس و اوراق بهادار و عمق بخشی به بازار سرمایه، تماما پیشنهادهایی لیبرالیستی است. آنها نمی‌توانند از این مساله فرارکنند. 🔸 اینکه اقای دکتر درخشان گفتند که ما نیاز به تغییر چهارچوب‌ها داریم شاید ناظر به این بود که یک سری چهارچوب‌هایی در این دوران ما -بخصوص در سه دهه اخیر- ایجاد شده که گویی وحی منزل است درحالیکه بسیاری از این چهارچوب‌ها ماهیت لیبرالیستی دارد مثل بانکداری خصوصی مثل بازار‌های سرمایه که به ندرت در زبان فارسی پژوهش و مقاله ای در نقد این نهاد‌ها و نظامات پیدا می‌کنید. عمده مقالات در ستایش این نهاد‌ها است. 🔸 ولی وقتی وارد حوزه زبان انگلیسی می‌شویم که زبان نظام سرمایه داری است می‌بینیم نقد‌های بسیار بنیان افکنی در خصوص بسیاری از نهاد‌های سرمایه داری نوشته شده است و از بانکداری خصوصی تا مالی سازی و شکاف طبقاتی و معضلات مربوط به عدم عدالت اقتصادی در دنیا و... گزارش‌هایی می‌دهد که این‌ها به گوش بسیاری از کسانی که دم از لیبرالیسم می‌زنند، نرسیده است. چطور ادعای آزاد اندیشی دارید ولی نمی‌بینید که در دنیا چه حرف‌های متفاوتی زده می‌شود و چه نقادی‌هایی در این مورد می‌شود. 🔸 حوزه اقتصاد اسلامی در طراحی نهاد‌ها و طراحی شاخص‌ها و سیاست‌ها مرزهایی را جلو برده است و با همه بی میلی‌ها و کمبود‌ها و با روحیه جهادی عمل کرده ولی اینکه این سیاست‌ها و این نهاد‌ها در عمل پیاده شود و ما بتوانیم خروجی آن‌ها را ارزیایی کنیم این نیازمند این است که نهاد سیاست گذار و نهاد دولت اولا این سیاست‌ها را بپذیرد و بعد از این نهاد‌ها پشتیبانی کند. در دهه 70 چیزی به عنوان بانک خصوصی نداشتیم و در دهه 80 سیاست گذار آمد و پشت ایده تاسیس بانکداری خصوصی ایستاد و علی رغم فشار‌ها و انتقاداتی که بود، سیاست گذار از این ایده حمایت کرد و برای ایجاد بانک‌های خصوصی مجوز‌های متعددی داد. امروز بعد از بیست سال می‌بینیم که پیامد این بانک‌های خصوصی چیزی جز فاصله طبقاتی بیشتر و تورم بیشتر و... نبود. در این طرف اگر بخواهیم کاری بنیادی و حرکتی بکنیم ایده و حرف و نظریه اقتصاد اسلامی وجود دارد ولی سیاست گذار باید تصمیم بگیرد و پای تصمیم اش بایستد. نه اینکه بگوید حرف‌های اقتصاد اسلامی حرف‌های خوبی است ولی من حاضر نیستم زیر بار این بروم. خب شما که یک بار زیر بار لیبرالیسم رفته اید و خروجی را دیده اید دیگر چه اتفاقی بدتر از این می‌تواند رخ بدهد؟! متن کامل: http://fdn.ir/79506 🆔 @DrSaeedi
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرفسور درخشان: حضرت امام می‌فرمایند ما باید منافع مستضعفین را تامین کنیم دکتر غنی‌نژاد: بفرمایند! تمام دعوای جبهه حق و باطل بر سر همین یک کلمه است! خداوند فرموده؟ بفرمایند پیامبر فرموده؟ بفرمایند علی (ع) فرموده؟ بفرمایند قرآن فرموده؟ بفرمایند ولی فقیه فرموده؟ بفرمایند همه مردم ایران باید این چند ثانیه را ببینند! نکات بسیار مهم این کلیپ: ۱. دو دیدگاه در مورد اقتصاد وجود دارد. یکی می‌گوید باید منافع سرمایه‌داران تامین شود و به اصطلاح کیک اقتصاد در دست ایشان باشد و دومی می‌گوید، باید منافع مستضعفان را تامین کرد تا اقتصاد رشد عادلانه کند. یعنی پیشرفت و عدالت توامان صورت بگیرد. ۲. استاد درخشان بر مبنای نظر امام خمینی رحمت‌الله‌علیه از یک امر ارزشی و یک هنجار و یک "باید" سخن می‌گوید و دو پاسخ از دکتر غنی‌نژاد دریافت می‌کند: ۱. بفرمایند (یعنی امام فرموده‌اند که فرموده‌اند. من نظریه عدالت امام را قبول ندارم) ۲. این حرف امام را بعنوان یک گزاره علمی قبول ندارم در صورتی که اساسا صفت علمی را نمی‌توان بر یک گزاره هنجاری بار کرد در حقیقت از نظر ایشان اگر ایدئولوژی، ایدئولوژی لیبرال باشد علمی است! اما اگر ایدئولوژی اسلام باشد غیرعلمی‌ست خلاصه دعوای بین مکتب اقتصادی اسلام و مکتب سرمایه‌داری لیبرال همین نکته است که اتفاقا اصل۴۳ آن را تعیین تکلیف کرده است اینکه باید منافع عموم مردم تامین شود یا منافع سرمایه‌داران امری‌ست که نه قابل اثبات است نه رد یک باید است! اما اینکه آیا تامین منافع مستضعفین و عموم مردم باعث رشد حقیقی می‌شود حتما قابل اثبات است ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
امیرحسین مهدوی؛ کارشناس ارشد اقتصاد مسئله اصلی بحث بر چرایی هاست نه چگونگی‌ها ! نکاتی درباره مناظره دکتر غنی نژاد و درخشان فارغ از عملکرد طرفین در مناظره، یکی از انتقاداتی که به کرات مشاهده میشد، این بود که در مناظره ایدئولوژی جای بحث علمی را گرفته بود! گویا افراد بیشتر توقع داشتند طرفین با استدلالات آماری و نشان دادن نمودارهای متعدد در یک بحث کاملا علمی! به علل ناکامی اقتصاد بپردازند. و مباحث نظری فلسفه سیاسی دردی را دوا نخواهد کرد. اصلا جان استوارت میل، هایک و.... فلان شخصیت را داشته، به ما چه! حرفش را ببینید! یک موقع میگوییم استوارت میل فیلسوف این را گفت، یک موقع میگوییم چرا استورات میل این را گفت اتفاقا مسئله اصلی همینجاست؛ نه در اقتصاد بلکه در بقیه علوم. بگذارید بیشتر توضیح دهیم. 1- بسیار برای نگارنده پیش آمده که در بحث های مختلف، وقتی از وحی و دین و... بحث میشود؛ میگویند علمی بحث کن، مکتبی بحث نکن! خب روش علمی چیست؟ تجربه گرایی – فارغ از حصر کردن روش علمی در این مدل تجربه گرایی اصلا درست یا نه، خوب است ببینیم این تجربه گرایی از کجا نشات میگیرد؟ 2- تجربه گرایی که از کتاب ارغنون جدید نشات می گیرد. ارغنون کتابی است بر شش رساله از تألیفات ارسطو در علم منطق و بیکن این کار ارغنون جدید را در مقابل کار ارسطو تالیف کرد. تا روش علمی را بر خلاف ارسطو در تجربه منحصر کند و از اینجا به بعد دیگر وحی و عقل در حوزه خارج از ماده منابع کشف حقیقت نیستند. اما جالب است بدانید بیکن لرد صدر اعظم انگلستان و اولین دریافت‌کننده مقام مشاور حقوقی مخصوص ملکه بود! وی در زمانی زندگی میکرد که اوج دعوای کلیسا و پادشاهی بود! اگر شما جای بیکن بودید و میخواستید وحی را که کلیسا از آن سخن میگوید را بزنید تا به پادشاهی کمک کنید، چیزی غیر از کتاب ارغنون جدید را تالیف میکردید؟ کار بیکن توسط جان لاک ، هیوم و....ادامه یافت، جالب است بدانید جان لاک رفیق از و یار صمیمی آنتونی اشلی از بزرگان دربار و ثروتمندان انگلیسی بود، وی نیز دقیقا به نفع پادشاهی قلم میزد و.... 3- یک موقع است که میگویم هایک فلان چیز را در باب آزادی گفت، یک موقع میپرسیم چرا هایک فلان مطلب را گفت. طبعا اگر کسی همچون هایک را یک فیلسوف گوشه گیری بدانیم که توصیه هایی اقتصادی میکند با اینکه هایک را فیلسوفی بدانیم که با پول آنتونی فیشر تاجر انگلیسی(Antony Fisher) در Mont Pelerin Society شروع به نظریه پردازی برای تثبیت حاکمیت تجار پرداخت! متفاوت است. 4- سوالی که اینجا مطرح است این است که تقریبا همگی اقتصاددانان (غربی) به تبعیت از آدام اسمیت، پدر اقتصاد مدرن، انگیزه اصلی انسان را نفع شخصی می‌دانند، اکثریت آنان نیز تنها انگیزه انسان را نفع شخصی میدانند و منکر انگیزه‌هایی همچون نوعی دوستی، دگر خواهی و... هستند؛ حال سوالی که اینجا مطرح می‌شود، این است که کسانی که چنین تفکری دارند، در نظریه پردازی، چطور نظریه پردازی میکنند؟ در نظریه پردازی نفع چه فرد یا افرادی را در نظر میگیرند؟ بین منافع جامعه و نفع خود چه کسانی را در نظر میگیرند؟ اصلا چرا با نظریات اقتصاددانان همچون مصلحان اجتماعی برخورد می‌شود؟!! 5- چرا اگر صحبت از نظریه کارآفرینی (entrepreneurship) شومپیتر صحبت کنیم یا ایده خلق پول از هیچ وی (money creation out of nothing) یک حرف علمی زده ایم ولی اگر یگوییم وی که مدافع خلق پول از هیچ بانکهاست، خود یک بانکدار بوده است، یک حرف کاملا غیر علمی زده ایم! 6- همین روند در همه جا مطرح است، ما دنبال چگونگی عوامل تورم هستیم (از فشار هزینه ، فشار تقاضا، ساختاری و....) ولی یکبار بررسی نمیکنیم که ذینفعان تورم چه کسانی هستند و از چه جریاناتی حمایت میکنند. متضررین و ذینفعان تورم چه کسانی هستند؟ در بقیه عرصه های غیر اقتصادی نیز همین است. سه سال و نیم پیش را به یاد آورید – یک دفعه گفته شد از یک خفاش، خوک یا هر چیز دیگری که آخر سر معلوم نشد، ویروسی به نام کرونا متولد شد! هیچکس از خود نپرسید که این ویروس به نفع کدام قشر بود ؟ از کجا آمد؟ چه کسانی را از بین برد؟ در اینجا کوچکترین انتقادات با سرکوب مواجه میشد که این یک مسئله تخصصی و کاملا علمی پزشکی است – مرجع پاسخگویی نیز who و CDC آمریکاست. حال آیا حق نداریم سوال کنیم که آیا ارتباطی وجود دارد بین اینکه حامیان این سازمان ها افرادی چون بیل گتیس و زاکربرگ بوده و ثروت اینان در دوران کرونا افزایش شدید داشته ! یا این یک پرسش شعاری، سیاسی و ایدئولوژیک است و کرونا صرفا یک مسئله پزشکی است؟ آیا بین اینکه کرونا نیم میلیارد نفر دیگر را در جهان زیر خط فقر می‌برد و همزمان دارایی ثروتمندان جهان را دو برابر میکند، رابطه ای وجود دارد؟ آیا حق داریم از زمینه های کمی شک به خودراه دهیم؟‌ ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
2.29M
توضیحی در مورد به همراه جایزه ۱ میلیارد تومانی! لطفا بشنوید و بشنوانید! ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
نگاه یک دانشجوی فلسفه به مناظره دکتر درخشان و دکتر غنی نژاد: به نظرم این مناظره بیشتر از اینکه برای یه دانشجوی اقتصاد که در یک فضای پارادایمی مشخصی تربیت شده جذابیت داشته باشه برای دانشجوی فلسفه که سعی می کنه نگاه فراپارادایمی داشته باشه جذابیت داشت من که حقیقتا از این جدل علمی لذت بردم مباحث بیشتر از اون که رنگ و بوی فلسفه اقتصاد داشته باشه رنگ و بوی فلسفی داشت و تقابل دو نوع نگاه رو نشون می داد نگاهی که علم رو مساوی science می دونه و هرحرفی خارج از پارادایم رایج علمی حاکم را حرفی غیرعلمی و ناشی از ایدئولوژی شخصی فرد تلقی می کنه و نگاهی که سعی در نشان دادن بن بست های فکری پارادایم موجود دارد و به نقد آن میپردازد و با متصل شدن به اصول و مبانی فرا انسانی سعی در حل مسائل و این بن بست ها دارد ( نگاهی کاملا افلاطونی و کلاسیک) مناظره دو شب پیش شباهت زیادی به مناظرات افلاطون با سوفسطائیان داشت ( سوفیست ها دانشمندها و رجل سیاسی و مؤثر زمان افلاطون بودن که حکم اعدام سقراط رو صادر کردن، و افلاطون شاگرد سقراط هست) در بسیاری از مناظرات، افلاطون به تمسخر و نهیب میپردازه تا طرف مقابل رو از خواب جزمی بیدار کنه. در نگاه اول بازنده مناظرات سقراط و افلاطون بودن و اکثریت پیروزی نهایی را از آن پرتاگوراس و گرگیاس و ... می دانستند اما قضاوت یونانیان آن زمان با تاریخ متفاوت بود در هر صورت هرآنکس که بخواهد نظم فکری انسانها را برهم بزند و آنها را از خواب جزمی پنداری بیدار کند خود به اتهام جزمی اندیشی طرد خواهد شد این سرنوشتی است که اندیشمندان فراپارادایمی به آن دچار خواهند شد همچون ابراهیم ع که به شکستن بت های فکری و ظاهری میپردازد که نه تنها توسط قدرت های نمرودی زمانه طرد شد بلکه حتی دوستانش بر آتش نمرودی هیزم افزودند ( ابراهیم پیش از آنکه پیامبر شود یک متفکر بود و بعد از جریان به آتش کشیده شدن به رسالت مبعوث شد) ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
2.61M
سه طیف حزب اللهی در مواجهه با مناظره دکتر درخشان و دکتر غنی نژاد ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
این توییت رو نشون بدید به اونهایی که چندهفته اخیر به طور هماهنگ، دلارزدایی رو تمسخر کردن. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
کتاب « ابهام زدایی از اقتصاد اسلامی» نوشته مجموعه جامعی مرکب از چهل‌ و پنج پرسش اساسی در خصوص وجوه گوناگون اقتصاد اسلامی است که طی هشت فصل طبقه‌بندی و ضمن پاسخگویی تبیینی به آن‌ها، مباحث مطروحه با افزودن پی‌نوشت‌های لازم مورد پشتیبانی قرار داده شده است. این سئوالات معطوف به ابهامات، پرسش‌ها، کنجکاوی‌ها،انکار‌ها، تمجید‌ها و قابلیت‌سنجی‌هایی است که پیرامون اقتصاد اسلامی شکل گرفته و ابهاماتی را در کنار مشکلات اجتناب‌نا پذیر دوران رشد و نضج اقتصاد مقید به اسلام فراهم آورده است. این کتاب بر آن است تا از این مسیر بر سرعت رشد و گسترش ادبیات اقتصاد اسلامی افزوده شود و در عین حال با عجین شدن مجدد اخلاق و اقتصاد و به طور خاص اسلام و اقتصاد، ضمن کاستن از گستره فقر، بر وسعت و سیطره رشد و فراوانی امکانات لازم برای زمینه سازی نائل شدن انسان به هدف اصلی از خلقت وی که همانا عبادت پروردگار است افزوده گردد. 🆔 @DrSaeedi
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
یک اعتراف تاریخی دیگر: تاثیر افزایش دستمزدها روی تورم سال گذشته تنها ۳.۳ درصد بود! 👤 محمد جعفری، رئیس امور اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه: سازمان برنامه مخالف افزایش ۵۷ درصدی دستمزد در سال گذشته بود، در حالیکه تاثیر افزایش دستمزدها روی تورم سال گذشته تنها ۳.۳ درصد بود! ----------------------------------- ما همان مواقع این محاسبه را انجام دادیم و برای دولتمردان هم فرستادیم اما متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد! 🆔 @DrSaeedi
نتیجه مناظره دکتر درخشان و دکتر غنی نژاد، این سطح از آزادیست. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این اعتراف تاریخی مدیر دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه‌و‌بودجه را به عنوان بانی اصلی حذف ارز ترجیحی و مخالف افزایش دستمزد کارمندان و کارگران ثبت کنید! *تاثیر افزایش دستمزدها روی تورم سال گذشته تنها ۳.۳ درصد بود* 👤 محمد جعفری، رئیس امور اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه: سازمان برنامه مخالف افزایش ۵۷ درصدی دستمزد در سال گذشته بود، در حالیکه تاثیر افزایش دستمزدها روی تورم سال گذشته تنها ۳.۳ درصد بود! علت اصلی تورم حذف ارز ترجیحی و افزایش نرخ ارز بود. ✍سیدامیرحسین حسینی ✅به افرا بپیوندید: @afra_eco
هدایت شده از علی سعیدی
‏‎ حقوق‌خوانده و ‎ حسابدار، اقتصاد میدانند اما امام و رهبری که بحثهای عمیقی در باب مکاسب و فقه معاملات و ‎ دارند، اقتصاد نمی‌دانند! همینقدر تخیلی و همینقدر ‎! ‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علم: توصیف و هنجار چندسال پیش،یکی از دوستانم،برای دفاع از پروپوزالی پیرامون نقش انسان شناسی با تأکيد بر آرای علامه جوادی آملی در مشاوره وارد اتاق دفاع شد. درحالی که فقط در حدود ۱۰ دقیقه طول کشید تا همکلاسی اش از عنوانش درباره نقش انسان شناسی آبراهام مزلو در مشاوره با موفقیت عبور کند،دوست من پس از بیش از نیم ساعت چالش با داوران،با چشمهای گریان و با رأی منفی داوران از جلسه خارج شد. آیا علم تجربی گزاره های مزلو درباره انسان را اثبات کرده است؟ بسیاری نویسندگان معتقدند دیدگاه مزلو نه در ابطال پذیری چندان توفیق داشته و نه در همسانی درونی (فیست و فیست، ۲۰۱۳، صص ۴۰۸_۴۰۷). آیا اینها باعث شده تا نظریه مزلو تدریس نشود؟ نه آیا دانشجوی ما می‌تواند انسان شناسی را از زوایای دیگری هم یاد بگیرد؟ آیا می‌شود مزلو را نقد کرد؟ بله،اما فقط از زبان منتقدان خارجی!چون آنها زبان علم را بلدند. از منظری درست می‌گويند. آنها فن بلدند. اگر بتوانی یک ایدئولوژی را ذیل عنوان علم جا بیندازی،بی آنکه به ایدئولوژیک بودن متهم شوی،یعنی فن بلدی مخاطب عام،جمله 《علمی نیست》را 《درست نیست》ادراک می‌کند،اما مخاطب خاص متوجه فریب می‌شود. اگر فروید یا اسکینر درباره دین نظرات منفی بدهند،علمی می‌گویند. اما اگر یونگ و آلپورت درباره دین نظر مثبت بدهند، نظر شخصی می‌دهند. آری! علمی بودن، آنطور که مخاطب عام باید فهم کند، یعنی در معنای درست بودن، ویژگی گزاره های خاصی است. این گزاره‌ها، نباید برآمده از دین یا برخلاف منافع گروه‌های خاص باشند. دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از بیداری ملت
🔥تقدیس پزشک برده فروش در سیما❗️ 🔻دکتر غنی‌نژاد در مناظره با دکتر درخشان تاکید می کرد که اقتصاد، علم است و جایی نیست که فقهای برجسته اسلام درباره آن نظر بدهند و لیبرال‌های حقیقی دارای حق علمی برای اظهار نظر درباره اقتصاد هستند!! 🔻خب؛ از تاریخ می پرسیم کلاسیک کیست؟ می گوید «جان لاک». 🔻دوباره می پرسیم این آقا چه کاره بوده‌اند؟ می گوید آقای لاک، پزشک بود و از سرمایه گذاران اصلی تجارت در انگلستان در قرن هفده بود!! و البته او از اصلی ترین بنیان گذاران فکری مکتب فلسفی است برای آزادی انسانها!!! 🔻لاک رضایت مردم را مبنای مشروعیت سیاسی می داند اما مردم را صرفا سرمایه داران تعریف می کند و اقشار فرودست و فقیر را جزء مردم به حساب نمی آورد و خلاصه رضایت سرمایه داران را مبنای مشروعیت سیاسی می داند!! 🔻می پرسیم نتیجه اندیشه های او و همفکرانش چه قدر باعث آزادی مردم اروپا شد؟ تاریخ پاسخ می دهد: نظرات جان لاک ها موجب بسترسازی نظری وحشیانه‌ترین جنایات بر علیه کارگران در قرن هجده و نوزده میلادی در اروپا شد که موجب شکل گیری اعتراضات خشونت بار و فراگیر کارگران و فرودستان شد. 🔻اما دردناک اینجاست که همین ذهنیات که برخی شان حتی روشمند هم نیستند بخاطر ضعف فلسفی و شناخت شناسی در بخش بزرگی از جامعه نخبگانی، عنوان «علمی» بودن دریافت می کند و مدعیان اندیشمندی و رسانه‌های غربگرا، همین حرفها را ناف علم دانسته و کسی که اسمش اروپایی نباشد را نه عالم می دانند و نه دارای حق حرف زدن در موضوعاتی که به نظرات جماعت چشم آبی متبرک شده است! ✍حمیدرضا ابراهیمی 🔴بیداری_ملت👇 @bidariymelat
هدایت شده از مستضعفین تی‌وی
⭕️ بهشتی؛ همچنان مظلوم... 🔹ما باید روی اقتصاد تعاونی به عنوان یک وسیله و عامل برای تکیه کنیم و این است که دخالت مستقیم دولت، چه در اقتصاد و چه در اداره مملکت، هرچه کمتر شود؛ این خط کلی است. 🔸به عنوان یک نقطه نظر کلی عرض می کنم که نقش دولت به صورت مستقیم و روزبه روز ؛ اما وقتی نقش دولت کمتر می شود، نباید جایش را به قطب‌های یعنی یا قطب های سلطه سیاسی بسپارد ... 🔹حتی الامکان در بخش عظیمی از اقتصاد یا تمام آن می‌توانیم طوری عمل کنیم که دولت کمتر دست اندرکار باشد و مردم دست اندرکار باشند. اما در عین حال، به سمت هم کشانده نشویم ... 📚 ، نظام اقتصادی در اسلام (مباحث کاربردی ) ۱۳۹۷، تهران: انتشارات روزنه صص۲۱۱-۲۱۲ 🎬@Mostazafin_TV
َشب خوب علم اقتصاد ایران 🖌حسین مهدیزاده 📍مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم نمی دانم دقیقا چند سال پیش بود، اما احتمالا در حال نزدیک شدن به یک دهه می شود که در سایت مکتبخونه، تدریس اقتصاد خُرد دکتر فرهاد نیلی را گوش می دادم. نمی دانم جلسه یک و یا ابتدای جلسه دو بود که ایشان تاکید می کرد که علم اقتصاد، علم باید و نباید نیست، علمی است برای پس از مشخص شدن باید و نباید، شایست و ناشایست! علم اقتصاد متعارف در یک قرن اخیر، علمی است که «پس» از مشخص شدن باید و هنجار، نباید و ناهنجار، رفتار انسانی را بهینه می کند و توسعه می دهد. آنجا یادم هست که فرهاد نیلی تاکید داشت که شایست و ناشایست را سیاست مشخص می کند و ما در قرن بیستم، دیگر اقتصاد سیاسی نداریم، یا اقتصاد می خوانیم یا سیاست و دیگر این دو، علم یک علم نیستند! چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید، اسلامگرایانی که انقلاب 57 را رقم زدند، مواجهه علمی ناچیزی با مدرنیته داشتند و برای پاسخ به این سوال بسیار ضعیف تر از امروز بودند. آن سالها هنوز فکر می شد که علم، یک دستگاه همه فن حریف است که هر کس، با هر غایتی می تواند از آن استفاده کند و به هیچ کس نه نمی گوید! این حرف به راحتی در طلبه های حجره نشین قم و دانشجویان از فرنگ برگشته جا باز کرد تا جایی که نتیجه این خطای بزرگ این وضعیت قر و قاطی امروز شد که حزب اللهی ها، با عزم و اراده پولادی و جهادی و مومنانه، روز به روز سفره مردم را تنگ تر می کنند و عدالتخواهان پیشین، دولتشان را دو دستی به بنگاه دارنی که چیزی جز سود شخصی سازی شده نمی فهمند، تحویل داده اند و از بسیج و نیروی انتظامی و روحانی و هیات و امام حسین و... توقع دارند که این کلاف سردرگم را حمایت کنند و لخت بودن این انسان را به معنی انقلابی بودن آن بگیرند! مناظره دوشنبه شب مسعود درخشان و موسی غنی نژاد، شاید برای نخستین بار اقتصاد را به سر جای خودش برگرداند: «اقتصاد دین مدرن است!» و اساسا این یک گزارش غلط از جایگاه علم از بیخ غلط بوده! آن سالهایی که انقلابی ها، مکتب اسلام واقعی را می دانستند، اقتصاد مدرن دین واقعی همان کشورها بود. دوشنبه اما همه چیز سر جای خود برگشت! غنی نژادِ حسابدار و مترجم هایکِ حقوق-سیاست دان با مسعود درخشان، نابغه اقصادسنجی و اقتصاد انرژی دو ساعت و نیم روبروی هم نشستند و یک کلمه هم از جزئیات نگفتند و نمودارها و سنجه ها را به رخ هم نکشیدند و با عصبانیت و جدیت تمام از آنچه باید یک اقتصاددان به آن «ایمان» داشته باشد گفتند! غنی نژاد ایمان خودش به را فریاد زد! تو گویی مردان پارسی قرار است آنچه لیبرال های اروپایی و آمریکایی هیچگاه روی زمین ننشسته است را از ثریا بیاورد و به زمین بنشاند و هیچ ابایی هم نداشت که آنکسی که جلوی او نشسته است هم یک پروفسور کامل اقتصاد است و باید با او با زبان اقتصاد حرف بزند! درخشان هم مدام از آرمان ادیان و انقلاب اسلامی و ولایت فقیه می گفت و اینکه ما باید تابع حکم حکومتی رهبری باشیم که مشخص می کند امروز چه جامعه ای اسلامی است و چه جامعه ای اسلامی نیست و ما باید علم اقتصاد مورد نیاز او را تولید کنیم! دوشنبه شب حقیقت علم اقتصاد با حقیقت علم اقتصاد مناظره کرد و تنها کسانی که نمی خواهند این حقیقت ایدئولوژیک و الاهیاتی خودش را آشکار کند و همچنان می خواهند ایران مصرف کننده طرح هایی باشد که نمی دانند چه رویایی در سر دارند، از این مناظره ناراحت هستند و البته آنهایی که به اشتباه فکر می کنند دعوای لیبرالیسم با ادیان را باید در جعبه إجورث تعیین تکلیف کنند، این شب را «شب بد اساتید» نامیدند! روزهای خوب علم اقتصاد ایران در حال آغاز است. پیرمردهای استخوان خرد کرده ای که خودشان درس مخفی شدن پشت فرمولها را به شاگردانشان داده بودند، حالا خودشان دست برداشتند و لخت و عور نشان دادند که اقتصاد بخشی از تکنولوژی تحقق ، در کف زندگی است و یگانه نیست و آسمان ریاضی باز نشده است و این کودک یگانه را فروفرستاده باشد! می دانم که نه چپ از این ماجرا خوشحال است و نه راست! چون هر دو سالها، برج و باروهایی دور این لایه مخفی شده علم ساخته بودند که کسی دیگر به سوی آن باز نگردد و حالا رستم ها آمده اند تا با پتک این دیوارها را خراب کنند، تا معلوم کنند که مساله از رکود در آمدن نیست، مساله تورم نیست، حالت بهینه گردش مالی نیست، بلکه مساله این است که چه غایتی داریم و چه انسانی می خواهیم بسازیم و چه کیفیتی از جامعه برای این انسان مناسب است؟! مشخص شدن مرزها، فقط برای آدمهای کوچک دلسرد کننده است، آدمهای جدی از اینکه مرزهای دانش شفاف تر می شوند، فقط لذت می برند.
پیرامون مناظره دو اقتصاد دان شب گذشته مناظره دیدنی میان دو اقتصاد دان ایرانی که هر کدام مدافع دیدگاه خاصی و تاثیر گذار هستند؛ یعنی آقای دکتر موسی غنی نژاد و آقای دکتر مسعود درخشان، در شبکه افق برگزار شد. همانطور که حدس زده می شد مناظره ای عالمانه و بی پرده و بدون ملاحظه و لذا همراه با پاره ای از مواجهه های خارج از عرف بود. نگارنده از این گفتگو بهره بردم و به سهم خود از برگزارکنندگان آن تشکر می کنم. اما در اینجا به چند نکته پیرامون مباحث طرح شده اشاره می کنم. 🖌 1. گفتگو عمدتاً نظری بود و تلاش مجری برای پرداختن آن دو بزرگوار به مسائل جاری اقتصادی کشور چندان نتیجه نداد. ولی بنده این مسأله را ضعف مناظره تلقی نمی کنم. چون مهم تر از فهم واقعیت موجود شناخت ریشه های نظری آن است. مردم نزاع اصلی میان دو اقتصاد دان متعلق به دو گفتمان تاثیر گذار را مشاهده کردند و نه منازعه میان دو مدیر اجرایی اقتصاد. 🖌 2. غنی نژاد نماینده دیدگاه اقتصادی است که پدید آورنده وضعیت موجود است. او چندان در تظاهر به منتقد وضع حالیه بودن موفق نبود. اعتراف و اذعانی که وی از اقتصاد سرمایه داری یا لیبرال داشت مانع پذیرش چنین تظاهری می شد. ذکر چند بانک خصوصی موفق یک نمونه آن است. کیست که نداند وضعیت موجود، نتیجه نسخه پیچی های سه چهار دهه همین دیدگاه است. حتی اگر قبول کنیم مواد اقتصادی قانون اساسی را چپ های مصدقی نوشته اند. قدرت این دیدگاه به حدی است که دیدگاه مقابل را همچنان در نقش منتقد حاشیه نشین مجبور کرده است. 🖌 3. غنی نژاد برای پنهان نگه داشتن نقش بانیان فکری وضع موجود و انحراف افکار عمومی به همان شیوه سنتی و نخ نما شده لیبرال های غربی رو آورد. او به شیوه چپ هراسی و القای اینکه مواد اقتصادی متن قانون اساسی جمهوری اسلامی را چپ ها نوشته اند، چنین وانمود می کرد که وضع موجود نتیجه کار آنان در قانون اساسی بوده است. غنی نژاد حتی برای وجیه نشان دادن گفته خود از آنها با عنوان چپ های مصدقی یاد کرد. در حالی که این عنوان برگردان عنوان چپ های آمریکایی است و دو دهه اخیر طرح شده است و دلالت بر استحاله ایدئولوژیک چپ از مواضع ضد امپریالیستی گذشته شان است. درست مانند ویتنامی های کمونیست که غنی نژاد برای کنار آمدن با امپریالیسم مثال زده است. 🖌 4. به هر حال، فرضاً که ادعای غنی نژاد درباره مواد اقتصادی قانون اساسی درست باشد ولی این ثابت نمی کند که در عمل هم چنین بوده است بلکه بعد از جنگ تحمیلی برنامه ها و سیاست های اقتصادی بر اساس اندیشه لیبرال و دانش آموختگان مدرسه نیاوران تنطیم و اجرا شده است. به عبارتی، هر چند مفاد قانون چپ گرایانه نوشته شد ولی راست گرایانه خوانده شد و عمل کردند. بگذریم که اساساً نزاع چپ و راست در جهان مدرن، صوری است. چون مبانی اومانیستی و سکولاريستی هر دو یکی است. 🖌 5. قضاوت دکتر غنی نژاد درباره دانش اقتصادی امامین انقلاب و وجود اقتصاد اسلامی، متناقض و غیر منصفانه است. ایشان از سویی می گوید مباحث فقه معاملات در قانون اساسی دیده نمی شود و یا اینکه اسلام مالکیت خصوصی را پذیرفته است. از طرف دیگر منکر اقتصاد اسلامی است. مفروض ایشان در ادعای فقدان آشنایی امامین انقلاب با علم اقتصاد را در عدم شناخت از نظریه های اقتصاد دان های غربی است. فرضاً این دو بزرگ مرد، هایک را نخوانده اند ولی دلیل بر عدم آشنایی از امر اقتصاد نمی شود. خوب است که آقای غنی نژاد بداند که هر دو رهبر انقلاب سال های متمادی درس خارج مکاسب برگزار کرده اند و کتاب بیع امام خمینی ره پنج مجلد قطور است. 🖌 6. غنی نژاد مدعی بود که انسان لیبرال نمی تواند مجتهد نباشد. با وصف این، معترف بود که 95 درصد دیدگاه های هایک را قبول دارد. خب، با مخالفت 5 درصدی که به کسی مجتهد نمی گویند. مضافاً اینکه دکتر درخشان به درستی گفتند که اگر شما مجتهد هستید، چرا آثار هایک لیبرال را بدون نقد آن فقط ترجمه می کنید. 🖌 7. دکتر درخشان مدعی بود که اندیشه لیبرالیستی غربی، ماتریالیستی و الحادی است. اما آقای دکتر غنی نژاد در پاسخ مثال به لرد اکتون می زند که او لیبرال مذهبی و مسیحی مقید کاتولیک بود. در حالی که ایشان مغالطه ورزیده است. سخن در دخالت دادن آموزه های دینی در نظریه های علمی است و نه اينکه این افراد چقدر مذهبی هستند. نظریه لیبرال بر پایه اندیشه سکولار با به کار گیری آموزه های دینی در علم اقتصاد مخالف است. اگرچه ممکن است که صاحب آن نظریه فردی مذهبی باشد. مانند جریان موسوم به روشنفکری دینی در ایران که آموزه های دینی را در مباحث علمی شان دخالت نمی دهند. 🖌 8. نکته مهم دیگری که در گفتار دکتر غنی نژاد مشهود بود تفسیر ایشان از نظام سرمایه‌داری امپریالیسم آمریکا است. به زعم ایشان نظام سرمایه داری آمریکا از کف کار تا یک‌جایی قانونی و موافق با اصول علمی پیش می رود ولی از یکجا به بعد یعنی در سطوح
فوقانی قدرت به سرمایه داری رفاقتی و انحصاری تبدیل می شود. اما آیا باید چنین اقتصاد سرمایه داری طبقاتی را ستود یا نکوهش کرد. سرمایه داری قانونی که نردبان سرمایه داری رفاقتی است، اصالت علمی ندارد و فریبی بیش نیست. 🖌 9. باور دکتر غنی نژاد به سراب بودن عدالت اجتماعی هم خیلی عجیب و نا گوار است. بی جهت نیست که مدیران اقتصادی مملکت در سه دهه اخیر دغدغه جدی نسبت به مساله عدالت اجتماعی نداشتند. 🔺 به هر حال، کمترین فایده این مناظره آگاهی عمومی از ریشه های فکری پدید آورندگان وضعیت نابسامان اقتصادی موجود است. همان کسانی که امروز به جای پاسخگو بودن، موضع اپوزیسیون گرفته اند. بطور قطع، کار برای دولت تحول خواه آیت الله رئیسی بسیار سخت و دشوار است. ولی اگر دست به جراحی بزرگ نزند، با این پروپاگاندایی که آنها دارند، وضعیت اقتصادی موجود را نا جوانمردانه به پای این دولت ثبت می کنند. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
حجم ادبیات بی سابقه ای در حوزه تفکر اقتصادی انقلاب اسلامی در حال تولید است. متخصصانی که نهان خانه اندیشه شان را به یکباره به نمایش گذاشته اند. این اثر برگزاری یک کرسی آزاداندیشی است که سالهاست رهبری آن را خواسته اند. یک کرسی مناظره در حد و اندازه نظام جمهوری اسلامی. ای کاش تلویزیون، این ظرفیت تاریخی خود را شناخته باشد و بتواند بارها و بارها این را تکرار کند. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
وقتی هیئت مردمی تبریزی، صادرکننده فولاد می‌شود! جمعی از اعضای هیأت زنجیرزنان محله حکم‌آباد تبریز زمانی که دیدند همسایه کارخانه‌دار محب اهل بیت شان ورشکست شده است، به کمک او رفتند و با پرداخت بدهی‌هایش او را از زندان آزاد کردند و کارخانه را سرپا کردند. داوود قدیم؛ مسئول هیأت می‌گوید: "هیأت باید به حرف ولی خود گوش دهد. ۱۱ سال است رهبری روی تولید تأکید دارند. به سهم خود در این عرصه وارد شدیم و این کارخانه را احیا کردیم". این کارخانه امروز صادرکننده نمونه در عرصه فولاد است و به ۵ کشور همسایه علاوه بر بازار داخل، صادرات دارد.  آنها برای جذب نیرو در هیأت فراخوان می‌دهند و درحال حاضر ۱۰۰ تا ۱۲۰ نیرو دارند.  کانال شیفت در ایتا و تلگرام: eitaa.com/inpt1404 t.me/inpt1404
هدایت شده از پونز
🔻یک لحظه چشمهای خود را ببندید و فکر کنید بجای این دو روحانی که امروز به جانشان سوءقصد شد و یکی شهید گشته و دیگری گویا به کما رفت، دو دختر بودند! 🔸اکنون فلان مداح صورتی و فلان وزیر سابق و فلان روزنامه و فلان حقوقدان توئیتری و فلان سلبریتی و یه عده لشکر دنباله رو... چه موضعی می‌گرفتند؟! 🔹و حال آن را با سکوت کر کننده فعلی شان مقایسه کنید... 🔸کاش فقط سکوت می‌کردند، بلکه بیشترشان در خفا خوشحالند 🔗 هیرسا 📌 @ponezs
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه‌ی رجوع مراجع شیعه به ساموئلسون و فریدمن؟! در مقابل این دیدگاه ساده‌انگارانه به منشور روحانیت امام ارجاعتان می‌دهم: برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست كه مرجع و مجتهدش بگوید من در مسایل سیاسی اظهارنظر نمی‌كنم. آشنایی به روش برخورد با حیله‌‌ها و تزویر‌‌های فرهنگ حاكم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از كیفیت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، شناخت سیاست‌ها و حتی سیاسیون و فرمول‌‌‌های دیكته شده‌ی آنان و درك موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه‌داری و كمونیزم كه در حقیقت استراتژی حكومت بر جهان را ترسیم می‌كنند، از ویژگی‌‌‌های یك مجتهد جامع است. ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
◀️فتحِ درخشان ✅علم‌ورزی واقعی کاری عمیقاً سیاسی است حمید ابدی دانشجوی دکتری مدیریت راهبردی دانش 1⃣ از 2⃣ عمده واکنش‌ها در فضای نیروهای انقلابی به مناظره درخشان ـ غنی‌نژاد به ارزیابی اخلاقی و محتوایی ـ منطقی این گفتگو و به طور خاص پرفسور درخشان معطوف بوده است. در میان مکتوبات، نوشته‌ای از یک ژرونالیست دیدم که با ژِستی علمی و تعابیری توهین‌آمیز و زشت، سعی داشت پرفسور درخشان را شخصیتی تصویر کند که هاله اطرافیان و علاقه‌مندان مانع نمودار شدن بی‌سوادی و پوپولیسم علمی او شده‌ است. من چنین نوشته‌ای را مشتی نمونه خروار نفهمی از درک مناسبات علم و سیاست و رسانه می‌دانم. فرآیند علم‌ورزی و مدیریت تحوّلات علمی در نسبت با سیاست جاری جمهوری اسلامی، اینقدرها هم با روندهای منطقی و استدلالی متعارف علمی پیش نمی‌رود. ما که عادت کرده‌ایم مباحث علمی و به ویژه دغدغه علوم انسانی اسلامی را در کنج عزلت و محافل خودمانی پی بگیریم و امری حاشیه‌ای در تصمیم‌گیری‌های جمهوری اسلامی باشیم، اتّفاقا باید به استقبال نحوه مواجهه پرفسور و اتّفاقی که در مناظره رخ داد، برویم. لذت بردن از قوّت و قوام روش‌شناختی و معرفت‌شناختی و محتوایی مباحث علمی، نباید ما را چنان مدحوش کند که صحنه به شدت خشنی که در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی کشور در جریان است، را نبینیم. تصویری که پرفسور از مناسبات نهادی علم و سرمایه‌داری در ابتدای گفتگو تلاش کرد خلق کند، به حسب تجربه‌ای چند دهه‌ای بود که شخصاً از نزدیک در متن آن حضور داشت و با پوست و گوشت درک کرده بود. همچنین در کنار تیتر بد روزنامه فرهیختگان ـ «شب بد اساتید»! ـ نوشته‌ای در سایت این روزنامه دیدم با عنوان «پایانی بر موج دوم اقتصاد اسلامی». واقعاً فهم این مطلب برای نگارنده مقدور نیست که چگونه با نظر به این مناظره، این همه دلالت اخذ شد و این همه رطب و یابس در این نوشته به همه بافته شد و این نتیجه استنتاج شد که «یک موج» فروکش کرد. من البته ـ برخلاف نویسنده آن نوشته ـ معتقدم فتح بزرگ درخشان این بود مسئله اقتصاد اسلامی را به لحاظ سیاسی و رسانه‌ای برجسته کرد و این مناظره اتّفاقا «آغاز اقتصاد اسلامی گام دوم» ـ با هر قرائتی، ولو متفاوت با ایده پرفسور درخشان ـ بود. درخشان در این مناظره، حدّ و اندازه خود را بزرگ‌تر از یک ایده خاص در اقتصاد اسلامی دید و در وزان گشایش‌دهنده به یک مجموعه بزرگ از نخبگان و اندیشمندان اقتصادی وارد میدان شد. @social_theory
◀️فتحِ درخشان ✅علم‌ورزی واقعی کاری عمیقاً سیاسی است ✍حمید ابدی دانشجوی دکتری مدیریت راهبردی دانش 2⃣ از 2⃣ حرف ساده پرفسور درخشان که «من نظریه اقتصادی‌ام را بر دیدگاه امام خمینی و رهبری استوار می‌کنم» در عین سادگی، بسیار پیچیده و با یک پشتوانه نظری و مطالعه تاریخی عمیق همراه است. علاقه‌مندان به فهم نظری اقتصاد را به استماع مجموعه 16 جلسه‌ای از ارایه تاریخ عقاید اقتصادی پرفسور درخشان دعوت می‌کنم تا طرح نظری مورد نظر او ـ «تابعیت اقتصاد از سیاست» یا «هماهنگی نظم سیاسی، نظم فرهنگی و الگوی اقتصادی» ـ را با تبیینی تاریخی در متن تحوّلات اقتصادی غرب مدرن درک نمایند. درخشان معتقد است که اقتصاد همواره و همیشه تابع سیاست بوده و در پی یک طرح سیاسی آمده و تغییرات نظم سیاسی، تغییرات الگوهای اقتصادی را رقم زده‌اند. لذا اگر اشاره‌ای به امام و رهبری دارد، از سر تعارفات مذهبی و انقلابی متعارف نیست. برخلاف نظر نویسنده مقاله «پایانی بر موج دوم اقتصاد اسلامی»، مسیر درخشان، بی آن‌که بخواهد با سروصدا و فخرفروشی علمی بر تبل اختلاف با نحله‌های اقتصاد اسلامی بکوبد، غیر از آن چیزی است که توسط اساتید حوزوی اقتصاد اسلامی دنبال شده است. جمله مهم او که «اقتصاد مقاومتی، همان اقتصاد اسلامی است» شاید حمل بر پنهان شدن پشت شعار رسمی جمهوری اسلامی تلقّی شود، امّا او واقعاً معتقد است که نقش او به عنوان نظریه‌پرداز اقتصاد، ارایه تبیینی نظری از یک الگو و راهبرد اقتصادی در هماهنگی با طرح اقتصاد سیاسی موردنظر ولی فقیه است؛ نه در انداختن یک طرح نظری اقتصادی و تلاش برای الصاق سیاسی آن به دیدگاه ولی فقیه. این‌که درخشان همه آبروی خود را پای ایده «تجمیع بانک‌های خصوصی و دولتی در یک بانک ملّی و حذف بانک مرکزی» آورده، نه از سر ساده دیدن پیچیدگی‌های اقتصاد، بلکه برآمده از درک او از تاثیر مناسبات مالی بانکی بر جریان تولید در کشور و زمینه‌سازی برای عملی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است. در پایان، به نکته‌ای که در آغاز اشاره شد برمی‌گردم. نیروهای تحوّل‌خواه انقلابی در حوزه و دانشگاه، باید بیاموزند که تصمیم‌گیری در نظم سیاسی و اقتصادی کنونی جمهوری اسلامی، محیط پرتنش و همراه با کشمکش‌های خشنی است که با پز علمی و ژست‌های علم‌ورزانه نمی‌توان با آن رو به رو شد. درخشان فداکارانه و خودآگاه، خود را به مثابه یک لیدر «سیاسی» جلو انداخت و راه گفتگو از اقتصاد اسلامی را در سیاست رسمی جمهوری اسلامی باز کرد. کسی اگر درکی از رسانه داشته باشد، می‌فهمد که حتّی تیتر منفی روزنامه هم‌میهن ـ «شکست استاد» ـ نشانه ترک برداشتن دیواری است که بین اندیشمندان انقلابی اقتصاد و سیاست رسمی جمهوری اسلامی طی دهه‌های اخیر کشیده شده است. @social_theory