اگر خون شهید مرا به حرکت نینداخت و من کپ کردم و زانوی غم بغل گرفتم و دست از کار و فعالیت و مسئولیت های فرهنگی و اجتماعی ام کشیدم و سرد و کرخت و راکد ماندم و....یعنی من به سهم خودم خون شهید را هدر داده ام. الان با این شهادت اسطوره ای و کم نظیر و قهرمانانه ی شهید یحیی، من باید اتفاقا با سرعت و انرژی و روحیه ی مضاعفی بدوم و تلاش کنم و کار و فعالیت و مجاهدتم را گسترش بدهم.
#خون_شهید
#جهاد
#تحرک
#شهید_یحیی_سنوار
https://eitaa.com/hamim1377
خطای بزرگ کفتارها
🔹 درست مثل آرش، درست مثل موسی، درست مثل سلیمان که تکه چوبی در دست داشتند، پرتاب کرد. پرتابی تاریخی، رؤیایی، اساطیری و... نه هوش مصنوعی بود نه سناریویی طراحیشده، همه هالیوود بخواهند این قاب را بازسازی کنند، نمیتوانند. هزار بار سه، دو، یک، حرکت باید بدهند و آخرش هم یکچیز پلاستیکی مقوایی درمیآید و هیچاهیچ.
🔹۲۳ سال زندان بودن، یکعمر مبارزه کردن، به عبری و عربی مسلط بودن و آخرش هم با حمایل خشابهای پر بر دوش و چفیه بر گردن و سلاح بر دوش وسط معرکه در نبرد با سفّاکترین و پلیدترین جلّادهای تاریخ که روی مغول، زامبی و آدمخوار را سفید کردهاند، یعنی یک رفتن یونیک، یعنی یک در میلیارد هم کسی زیستی آنگونه و رفتنی اینگونه به خواب هم نخواهد دید. در کثافت و حقیربودن رژیم کودککش همین بس که با تانک نفر میکشند، با ذهن خیالپردازم با کلمات پوک و حقیرم دارم به لحظات آخرش فکر میکنم، به لحظه شلیک توپ، به چاک خوردن دیوار و توقف زمان، به نشستن داغی ترکش چدنی سرخ و سوزان روی کشکک زانو و ساعدش، به مژههای خاک گرفتهاش، به دهان پر از خاک و تکههای بتن لای موهایش... قلبش تند زده؟ به چه فکر کرده؟ فرشته مرگ را با آن هیبت در کدام صحنه از این سکانس دیده... نفسنفس زده؟ خون پاشان از زانوی خردشدهاش را چرا با چفیه نبسته؟ چقدر دستهایم گزگز میکند، چقدر دهانم طعم خاک و فلز میدهد.
🔹فلسطین آزاد میشود، من یقین دارم عین شهادت محمدالدره، عین لحظه تشییع آن تابوت چوبی و کاک خوردن تشییعکنندگان، این سکانس هم میشود یکی از تصاویر تیتراژ اخبار و کلیپهای سرود ملی جمهوری فلسطین... یحیی سنوار مردانه و لاتی رفت، با همه مختصات یک چریک، با دلی قرص و یقینی لبریز، او با جمجمهای مثل آینه هزارتکه حالا در عرش خداست... ماییم و حسرت رفتنش... لاتی آدابی دارد و سلوکی... ای خدا ۱۰ سال از عمر من کم کن و یکهفته آزاد شدن فلسطین را بهتعجیل بینداز...
✍ حامد عسگری
#شهید_یحیی_سنوار
https://eitaa.com/hamim1377
عصای یحیی
🔹 دوربین از بالا دارد ویرانیهای شهر را قاب میگیرد. صحنه، آخرالزمانی است؛ پر از ساختمانهای ویران و خالی از انسان. انگار دست شیطان در کار بوده تا این شهر سابقاً آباد به این حال و روز بیفتد. دوربین به سمت چپ خیز برمیدارد و از میان آوارها وارد یک واحد مسکونی ویران میشود. رؤیاهای خاک گرفته ساکنان این خانه را میشود وسط چوب و سنگ و آجرهای آوار شده بر زندگی تماشا کرد. جایی در عمق تصویر اما چیزی پیداست. درست ثانیهای قبل از اینکه چشم بیننده به عمق تصویر برسد، مشتی خاک در فضا پراکنده میشود و از پس آن خاک، شمایل یک انسان پیداست.
🔹مردی چهره پوشیده که تیر نگاهش، دوربین دشمن را زخم میزند. نشسته روی مبلی که انگار از آخرین بقایای زندگی در این گوشه دنیاست. نوع نشستنش شباهتی به آدمهای محاصرهشده ندارد. دست مجروحش را روی دسته مبل خاکی گذاشته و سرش را جوری زاویه داده که انگار میخواهد دوربین روی پهپاد را تحقیر کند. مرد مثل یک رئیس وسط قاب میدانداری میکند. مدتی خیره میماند. دوربین هم انگار ترسیده. چند ثانیه بعد، دست سالم مرد بالا میرود و چیزی شبیه چوب، عصا یا اسلحه را پرتاب میکند سمت سلاح دشمن. مرد جان ندارد. ضربهاش کاری نیست بر پهپاد، اما تاریخ را میشکافد. معنا میسازد. جاودانه میشود.
🔹زندگی یحیی سنوار هیچ پیرایه و اضافهای نمیخواهد. خودِ خودِ اسطوره است. زندگینامهاش بدون نیاز به بازنویسی بهترین فیلمنامه است و قصه زندگیاش بدون ویرایش، بهترین رمان. ما در روز ۲۶ مهر ۱۴۰۳ صحنهای را دیدیم که هیچ کارگردانی نمیتوانست آن را به این خوبی میزانسن دهد، قابی را تماشا کردیم که بهترین قاب آخر برای داستان زندگی یک قهرمان است. این بار حقیقت از خیال جلو افتاد. «مردی چنین میانه میدان» حالا برای ما قصهای ساخته که میتوانیم تا سالهای سال تعریفش کنیم. ما مردی را دیدیم که آرمانش آزادی بود و زندگی و برای آرمانش برخاست، طرح نوشت، نقشه کشید، به دل دشمن زد، عملیات کرد و تاآخریننفس جنگید. ما مردی را دیدیم که قصهاش رفت وسط لالایی مادرها و حکایت پدرها. از حالا دشمن باید بیشتر بترسد، چون نام تمام فرزندان جغرافیای بدون مرز مقاومت، یحییاست.
✍ محمد صالح سلطانی
#شهید_یحیی_سنوار
#مقاومت
https://eitaa.com/hamim1377
عصای موسی در دست سنوار
در این روزگار باژگون که ستمگران، این خفاشان خون آشام، نماد آزادی شده و ستمدیدگان، با کلمات مسخ شده زبان مردهای که از حلقوم بیرون کشیده شده، متجاوز خوانده میشوند، مردی از جنس نور، تنها در هجوم خفاشان سیه روی، معجزه میآفریند.
گوساله پرستان قوم موسی، نیرنگ ورزانه، نام موسی بر زبان میرانند و عشق گوساله زرین در دل نهان میدارند، غافل از این که عصای موسی اینک در دست سنوار است و آن را به سوی دریای ظلمانی دروغ و دغل پرتاب میکند و دریای فریب، به پهنای همه دنیای کنونی را سینه شکافته، به دو نیم خواهد کرد.
این گذر کند زمان است که حجاب دیده خفاشان میشود و آینده شوم آنان را نهان میدارد.
رخصتی باید؛ بگذاریم تا بگذرد.
✍ دکتر خسرو باقری
#شهید_یحیی_سنوار
https://eitaa.com/hamim1377
May 11
20.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قهرمان!
در جهانی که همجنسگراها و مردان زنانهپوش و زنان مرد نما و فوتبالیستها و بازیگران هالیوود و...، به عنوان الگو و قهرمان معرفی میشوند، مرگ شبه اساطیری یحیی سنوار تصویر جدیدی از «قهرمان» را برای بشر دلمرده قرن بیست و یکمی معرفی کرد. قهرمانی که نام و تصویرش از تک تک روستاها و شهرهای فلسطین گذر کرده و سرتاسر خاورمیانه و کشورهای اسلامی و جهان را دربر خواهد گرفت...
زندگی سنوار ترجمه این شعر محمود درویش بود که میگفت:
"محاصره را محاصره کن
راه فراری نیست
بازوان قطع شده ات را بردار
و دشمنت را با آن بزن
راه فراری نداری
من در کنارت افتاده ام؟
مرا بردار و با من دشمنت را بزن
که اکنون آزادی، آزاد..."
#شهید_یحیی_سنوار
#الگو
#قهرمان
https://eitaa.com/hamim1377
سلام
لطفا اگر مقدور بود؛ برای عموی من، امشب نماز لیلة الدفن بخوانید
یوسف علی ابن محمدقلی
اگر هم حال نداشتید؛ به فاتحه ای آن مرحوم را میهمان کنید🙏
خدا اموات شما رو بیامرزه
میگویند یحیی یعنی زنده کننده
بله ببینید او چطور به عطر و تسبیح جان داد! چطور حتی صندلی و چوبدستی از او جان گرفتند و نماد مبارزه شدند!
همین دیگه!
#یحیی
#جان
#حیات
https://eitaa.com/hamim1377
*به اندازهای که توقع داشته باشی تحمل نمیکنی، میشوری، آشفته میشوی.*
ولی وقتی که توقعها افت کرد،
تحملها زیاد میشود.
ظرفیتها میآید،
ظرافتها در برخوردها میآید، محبتها میآید،
مماشات میآید.
مماشات یعنی با هم راه رفتن.
یعنی: با هم دست هم را بگیریم، قدم به قدم با هم راه برویم. او را به زمین نمیکشی. هُلش نمیدهی. رهایش هم نمیکنی. با او راه میروی.
*آن که قویتر است باید این مراحل را طی بکند.*
#عین_صاد
#ظرفیت
#توقع
https://eitaa.com/hamim1377
نوجوانان را دریابیم؛ همه شان را
به چهره های فرماندهان بزرگ مقاومت نگاه کنید. اگر ما در مجموعه های تربیتی مان با این چهره ها مواجه شویم، با این چهره های معمولی ِنه چندان خواستنی، لابد خیلی تحویلشان نخواهیم گرفت و چندان وقتی را صرف آنها نخواهیم کرد و در پیشانیشان آینده ی درخوری نخواهیم دید و امیدی به آنها نخواهیم بست. اما همین ها شدند قله ی مردانگی و کعبه ی شرف و اسطوره ی در افتادن با طواغیت عالم. همین ها یک تنه امت اسلام را سربلند و زنده کردند. هر کدامشان هم عالَمی بسیار بزرگ و کتابی بسیار خواندنی هستند. نانِ دستاورد و ثمره ی این چهره ها را امام خمینی و امام موسی صدر و شیخ احمد یاسین و...میخورند. حرفم این است که نوجوانان را دريابيم، همه شان را. هر نوجوانی بالقوه، فرمانده فرداست.
#شهید_سليماني
#شهید_نصرالله
#شهید_السنوار
#شهید_هنیه
https://eitaa.com/hamim1377