فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید بچه های غزه، خیبر را به یهودی ها و صهیونیستها یادآور میشوند. داستان خیبر و فاتحِ یهودکُشِ آن را که حتما میدانید؟!
#خیبر
#غزه
#فاتح_خیبر
https://eitaa.com/hamim1377
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایناس هنیه عروس شهید هنیه که خود همسر شهید و مادر دو شهید نیز هست، پایان جنگ و آتش بس را با یک سلام بزرگ اعلام کرد.
این سلام بزرگ را بشنوید
و بینید که در غزه هیچکس از قلم نمیافتد...
✅ زیرنویس شده
#غزه
#فلسطین_مظلوم
https://eitaa.com/hamim1377
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحنه بازگشت مردم غزه به خانه هایشان بعد از آتش بس خیلی چیز عجیبی است
مقاوم ترین مردم جهان در میان خرابه ها، با گاری و ماشین های شیشه شکسته و پای پیاده بر می گردند. تصویری خاکستری که شور و امید از آن زبانه می کشد و معنای واقعی پیروزی خون بر شمشیر است.
اگر تنها به دنبال یک دلیل برای پیروزی مردم غزه هستید، همین یک دقیقه و سی ثانیه برای شما کافی است.
این صحنه های تاریخی را نه یکبار چند بار ببینید. غرورانگیر است.
#غزه
#حماس
https://eitaa.com/hamim1377
جنگیدن در چند جبهه؟ چرا؟
اگرچه ظاهر زندگی چنین نشان میدهد که چاره ای جز جنگیدن در چند جبهه وجود ندارد اما چیزی پنهان در این وضعیت هست که به نظرم نادرست میرسد.
ما در تمام زندگی در واقع سه جبهه جنگ اصلی بیشتر نداریم: مسائل عاطفی، مسائل اجتماعی و مسائل فکری.
خیلی از آدمهای بزرگی که میشناسیم در واقع فقط در یک جبهه جنگیده اند و شاید به خاطر همین جنگیدن در یک جبهه واقعا به پیروزی هایی دست یافته اند. مثلا نیچه مشخصا فقط در جبهه مسائل فکری شمشیر زده و مطلقا خودش را درگیر مسائل خانوادگی و مسائل اجتماعی نکرده است.
مصطفی چمران یکهو کل مسئله خانواده را یک جا رها کرده و برای مسائل اجتماعی جنگیده.
بیشمار آدم در سراسر تاریخ روی کره زمین هم فقط برای مسائل خانوادگی، اعم از معیشتی و عاطفی عمر و ذهن شان را گذاشته اند.
چطور میشود گفت کار کدام یک ارزشمندتر بوده؟ اگر بر اساس قانون اخلاقی مطلق کانت به ماجرا نگاه کنیم کار هر سه دسته یک اندازه ارزش دارد. سوال من هم این نیست که کدام باارزش تر است؟ چیزی که نمیتوانم برای خودم حل کنم این است که چرا باید در چند جبهه جنگید وقتی برای انسان بودن و انجام دادن وظیفه اخلاقی جنگیدن در یک جبهه کفایت میکند؟
جنگیدن در چند جبهه احتمالا فقط باعث میشود کیفیت جنگیدن کاهش پیدا کند. در مورد مبارزانی که در زندگی خانوادگی موفق یا نسبتا موفق بوده اند هم نباید پشت صحنه را از یاد برد: همسری که مطلقا از نقش اجتماعی خودش چشم پوشی کرده (و ممکن است بغضش را تا پایان عمر پنهان کند یا حتی به خودش هم اعتراف نکند)، فیلسوفی که عقده یک رابطعه عاطفی را به گور میبرد (مثل جان استیوارت میل و ...) و...
میگویند کانت که تمام عمرش در خلوت و اندیشه میگذشت یک بار به یک تفریح و گردش رفت و آنچنان آشفته شد که این در زندگینامه اش ثبت شده. من هم مثل خود کانت معتقدم کاش او این هوس را در خودش میکشت (و کسانی که به او توصیه میکردند کمی از اتاق کارش بیرون برود لال میشدند) تا مگر او یک خط دیگر با شفافیت حیرت انگیزش به گنجینه فلسفه اخلاق بشریت اضافه میکرد.
یا چطور میشود پدر خانواده را که خسته و کوفته از سر کار برمیگردد و در فاصله خنک شدن چایش روی مبل بیهوش میشود سرزنش کرد که چرا مطالعه نمیکند؟ یا اگر چگوارا زن اولش را طلاق نمیداد و انقلاب کوبا ناکام میماند حیف نبود؟
من از اولین کلمه این متن مدام دارم به زندگی امیرالمومنین علی ع فکر میکنم که در هر سه جبهه به تمامی جنگیده و پیروز شده. اما به قول دکتر شریعتی علی حقیقتی بر گونه اساطیر است. با یکی از رفقا گاهی به این مسئله نوک میزنیم و میبینیم چاره ای نیست و آدم مسلمان شیعه خواه ناخواه باید بین این سه مقوله له و لورده بشود ولی هیچ کدام را رها نکند.
علی، این الگوی غیر قابل انکار که مثل یک فانوس دریایی از دوردست ها مسیر پارو زدن را به من بیچاره اسیر بیم موج و گردابی چنین هائل نشان میدهد تکلیف را یکسره کرده. ولی آن وسواس لعنتی هم رها نمیکند. باید ماجرا روی کاغذ یک طوری درست بشود.
برای من، این موجود ناکافی ناتوان باید راه درست تری وجود داشته باشد. نمیخواهم مبارز نستوهی مثل مصطفی چمران باشم که دخترش الآن در آمریکا چاق و وارفته روی کاناپه افتاده و دوست ندارد اسم پدرش را بشنود. دوست هم ندارم جان استوارت میل یا هر استاد و اندیشمند بزرگ دیگری باشم که میراث فکری اش شادی و رضایت را برایش به ارمغان نیاورد.
✍مجید اسطیری
https://eitaa.com/hamim1377
یکی از مشهورترین زنان فلسطینی که دیشب آزاد شد، خانم خالده جرار است. یه فعال سیاسی اجتماعی با گرایش های فمنیسم که قبلا هم بارها دستگیر شده بود.
اما آنچه نظرم را جلب کرد، تغییر ظاهری او طی آخرین دوره بازداشت بوده که نشان می دهد از اواخر سال 2021 که او دستگیر شده تا امروز که اوایل 2025 است، او به شدت از نظر روحی و جسمی تحت فشار بوده است.
از سویی دیشب که زنان اسیر اسرائیلی آزاد شدند، نمایندگان صلیب سرخ و وزارت بهداشت اسرائیل اعلام کردند که در آنها هیچ علائمی از ضرب و جرح یا آسیب روانی وجود ندارد و تمام آزاد شده گان نیازی به خدمات پزشکی ندارند.
تاریخ چگونه می تواند این تفاوت ها را کناری بگذارد؟
وجدان بشری چگونه می تواند به یکی دموکراسی خاورمیانه لقب دهد و به دیگری تروریست بگوید؟
✍ سلمان کدیور
#غزه
#حقوق_بشر
https://eitaa.com/hamim1377
دستهبندی انسانها
انسانها چهار دستهاند:
دسته اول آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند. عمده آدمها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
دسته دوم آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند؛ مردگانی متحرک در جهان؛ خودفروختگانی که هویتشان را بهازای چیزی فانی واگذاشتهاند، بیشخصیتند و بیاعتبار، هرگز به چشم نمیآیند، مرده و زندهشان یکی است.
دسته سوم آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند؛ آدمهای معتبر و باشخصیت؛ کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تأثیرشان را میگذارند، کسانی که همواره به خاطر ما میمانند، دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
دسته چهارم آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هستند؛ شگفتانگیزترین آدمها در زمان بودشان چنان قدرتمند و باشکوهند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما میروند نرمنرم و آهسته آهسته درک میکنیم، باز میشناسیم، میفهمیم که آنان چه بودند، چه میگفتند و چه میخواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود. سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان میشویم و درست در زمانی که میروند یادمان میآید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.
✍ دکتر علی شریعتی
#بودن
#نبودن
#شخصیت
https://eitaa.com/hamim1377
🔸کتابی برای بچه مسجدی ها
اگر به من بگویید یک ویژگی خاص که از شهید عبدی در یادت مانده، چیست، میگویم: درد داشت و خیرخواه مردم بود. محمد عبدی متولد ۵۵ بود، عاشق شهادت، بسیج و مسجد.
اهل محله تهرانپارس بود و از آن آدمهایی که فهمیده بود مجاهدت واقعی، کف میدان است و در دل نوجوانها. محمد عبدی از آنهایی بود که درد دیگران، درد او هم بود و نمیتوانست یکجا بیخیال و آرام بنشیند. همین ویژگی، او را تبدیل به آدمی اهل حرکت و دویدن کرده بود.محمد، متولد ۵۵ بود و سال ۷۷، وقتی من دوسال داشتم، در درگیری با اشرار سیستان و بلوچستان به شهادت رسید.جالب است که پرانرژی بودن و معنویتش، هرجا که بود، روی بقیه هم اثرمیگذاشت وباعث میشد بقیه هم بلند شوندو دوقدم جلوتر بروند.کتاب «همیشه مربی» را به همه دوستان توصیه میکنم، اگر اهل کار فرهنگی در دانشگاه و مسجد هستید، این را به شما دوبل توصیه میکنم!
عرفان جمشیدی - فعال فرهنگی
#شهید_محمد_عبدی
#کتاب_همیشه_مربی
#روزنامه_جام_جم
https://eitaa.com/hamim1377