eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
41.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام دختری ۶ساله دارم ک از۲سالگی هرجا میرفتم بی قراروبهونه گیر فقط به خودم میچسبیدو کلافه ومدااام میگف بریم وحالا ب شددت ترس داره طوری هست که میخام برم تا پارکینگ کلی گریه وزاری والتماس به من که نرم با وجودی که دختریک سالم پیششه وخییلی عصبی وپرخاشگر وعجول مثال صداش میکنم این کاروکن چنان دادمیزنه وبالحنی بد میگه خووو باهرزبونیم باهاش حرف زدم اما همون لحظه اس وجرئت نیس یه عزیزم به خواهرش بگم فوری با عصبانیت میگه پس من چیتونم با وجود اینکه زیادمحبتی نمیکنم به دخترکوچیکم واقعا کلافه شدم مخصوصا این ترسی که داره واقعا ممنون میشم کمکم کنید 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز 🍀کودکی فرزند شما باید بررسی شود تا دلایل ترس و بی قراری ایشان مشخص شود. زمانی که کودک احساس ناامنی کند مثلا ممکن است توسط فردی دیگر ترسانده شده و یا اینکه احتمالا به جهت مشغله کاری شما برای ساعاتی تنها گذاشته شده و یا جو ناآرام منزل و دلایل دیگر می‌تواند از جمله علت های بی قراری و بهانه گیری فرزند شما شده باشد. و همچنین دیدن افراطی تلویزیون و بازی با موبایل ولو که شاهد فیلم ترسناک هم نباشد و یا امر و نهی زیاد از جانب شما و رفتارهای تند می‌تواند زمینه پرخاشگری و عصبی شدن کودک شده باشد. به هر حال نیاز هست یک ریشه یابی دقیق صورت گیرد و بعد مهارت های لازم در ارتباط با تربیت فرزند را فرا بگیرید و بتوانید به مرور رفتارهای کودک خود را تعدیل کنید. احتمال اضطراب جدایی هست و باید در پی درمان آن باشید تا با شروع مدارس و دوری شما آسیبی نبیند و برای شرایط جدید پذیرش داشته باشد. 🦋پیشنهاد میکنم با مشاوری امین در زمینه کودک ارتباط بگیرید. 🍀در امر تربیت بهتر هست با همسر محترم هماهنگی لازم را داشته باشید و برای کودک خود به اندازه کافی وقت بگذارید. ✨فرزند شما نباید شاهد تنش و بحث والدین باشد. ✨فضای خانه باید آرام باشد. ✨داشتن یک دوست خوب که مودب و آرام باشد می‌تواند اثرگذار بر فرزند شما باشد. ✨دقایقی از روز را به بازی با فرزند خود بگذرانید تا در کنار شما لحظات شاد و پرهیجان را تجربه کند. بازی کردن؛ قصه گفتن و.... بسیار می‌تواند در تعدیل رفتار ایشان موثر باشد. 🍀در زمینه حسادت فرزند نیز در کانال بسیار صحبت شده که می‌توانید سرچ کنید و مطالعه کنید. گاهی بزرگترها یا والدین و یا پدر بزرگ و مادربزرگ به صورت ناخواسته زمینه حسادت فرزند بزرگتر را فراهم می‌کنند. توجه زیادی به کودک کوچکتر و غافل شدن از کودک بزرگتر زمینه حساسیت را به وجود می‌آورد. در این زمینه باید دقت لازم را نمود و توجه و محبت کافی به فرزند اول داشت. و برای رفع این حساسیت؛ ایشان را درگیر مسئولیت های کودک دوم کنید. نظیر مرتب کردن لباس ها و..... تا به مرور زمان این حساسیت کم شود. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه " تربیت فرزند از تولد تا ده سالگی را از کانال همسران خوب تهیه و گوش کنید. انشالله فرزندانی سالم و مهدی یاور تربیت کنید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و خسته نباشید خدمت شما بنده23 سال و یک دختر 9 ماهه دارم دخترم چندوقتی است که به شدت به من وابسته شده حتی یک لحظه نمیتونم ازش دور بشم حتی پیش پدرش نمیمونه، مدام بهانه میگیره و گریه میکنه چجوری باید از وابستگیش کم کنم میترسم ادامه دار بشه و در آینده خیلی سخت، ممنونم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت دقت کنید خواهر بزرگوار از۸ماهگی ما اضطراب جدایی را در نوزادان داریم که باید با مدیریت ورفتار صحیح والدین ،به کودک احساس امنیت را تزریق کنیم نکته مهمی که نباید از آن غافل بود این است که خیلی از اوقات وابستگی مادر به فرزند هم متقابلا وجود دارد و این را به کودک منتقل کرده است مثلاً در سنین پایین تر کودک را از خود دور نمی کرده دائماً در مهمانی ها خودش او را به آغوش می کشیده یا جملاتی را بیان میکرده که کودک حس وابستگی مادر را دریافت کرده است نکته مهم بعدی این است که باید این جملات و رفتارهای وابسته گونه مادر شناسایی شود و حذف گردد یکی از راهکارهای مهم برای ایجاد امنیت در این سن این است که والدین نباید مدت زمان طولانی از کودم دور باشند.از طرفی تا یکسالگی باید نیازهای او بصورت فوری پاسخ داده شوند،مثلا این نباشد که مادر مشغول تلویزیون باشد وهمزمان درحال شستن طرف ها و کودک گریه کند و مادر دیر متوجه شود و با تحکم بخواهد او را آرام کند لذا توجه کنید که باید در امروات روزانه کودک نزدیک خودتان باشد مثلا سرگرمی در طول روز در آشپزخانه داشته باشد ومادر به کارهایش برسد. بازی مشارکتی در این سن بسیار حائز اهمیت است لذا باید تلاش کنید زمان هایی که پدر در خانه هستند بصورت سه تایی با نوزاد بازی کنید و پدر بسیار در بازی به کودک توجه کند و حس اعتماد را منتقل کنید لمس و رابطه ی فیزیکی بسیار مهم است این مورد را توجه ویژه مبذول بفرمایید. نکته مهم دیگر اینکه اضطراب و استرس خودمادرمیتواند موجب این مشکل شود لذا باید برای آرامش خود نیز تلاش کنید تا با آرام بودن شما کودکتان نیز آرام گردد. برای کودکتان فعالیت متناسب با سن اش داشته باشید یعنی خیلی از این بهانه گیری ها و وابستگی ها بخاطر بیکاری نوزاد است لذا بازی های فیزیکی و لمسی متناسب با سن کودکتان را از اینترنت پیداکنید و زمانی که شما مشغول کاری هستیداو را نیز مشغول کنید. ارتباط کلامی بسیار حائز اهمیت است چرا که کودک نمیتواند بفهمد موقع گریه شما وقتی سریع دستتان تان را میشویید ‌قصد رفتن به سمت او را دارید لذاباید مراحل کار را برایش توضیح بدهید مثلا مامانی الان دارم دستامو میشورم،الان خشک میکنم و میام پیش تو لذا با برقراری ارتباط کلامی مفید هم از طرف شما هم پدر،وابستگی کاهش می یابد. ان شاالله با رعایت نکات بالابتوانید گام موثردر بهبودمشکل خود بردارید. 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام برشما مادری بیست و سه ساله هستم،با دختری ۱سال و دوماه دخترم وقتی چیزی رو از دستش میگیرم،خودش رو به زمین میزنه،و به سر خودش میکوبونه،میخواستم ببینم یعنی دخترم عصبانی است ،در ضمن راهکاری هست که اگر خواستم چیزی رو ازش بگیرم،از آن استفاده کنم.وقتی هم چیزی میخواد خودزنی میکنه وگریه ،!چیکارکنم که این رفتارش رو ترک کنه؟ نکته ی بعدی،دخترم داره هفتمین دندان ش رو در میاره،بعضی اوقات هم سرش رو به زمین میکوبونه،چکار کنم؟ ممنونم از کانال پر خیر و برکتتان 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت نکته ی مهمی که باید هر والدی آن را بداند این است که با فرآیند رشدی کودک خود آشنا باشد لذا آنچه طبیعی است را غیر طبیعی نمیپندارد وخودش کمتر اذیت میشود وهمینطور با کودک میتواند رابطه تنظیم شده ی بهتری داشته باشد. سن کودک شما،سنی است که نمیتواند بطور کامل سخن بگوید و هنوز ارتباط کلامی در او تقویت نشده است لذا ناراحتی و عصبانیت خود را با اعمال فیزیکی نشان میدهد،اما یک مادر آگاه تلاش می‌کند این عصبانیت را به سمت مناسب سوق بدهد.مثلا شماباید تلاش کنید ارتباط کلامی خود را قوی کنید و برای او مسائل را در عین آرامش شرح دهید. در این سن نباید وسایل را بطور خشن و مستقیم از او بگیرید بلکه باید از تکنیک جایگزینی استفاده کنید مثلا یک وسیله یا اسباب بازی دیگر به کودک بدهید و آن وسیله را از او بگیرید. نکته ی مهم بعدی این است که شما خودتان باید ‌آرامش داشته باشید اگر مضطرب باشید این به کودک نیز منتقل میشود. یکی از مهم ترین کارهایی که شما باید مدنظر قرار دهید این است که کودکتان را مشغول کنید تا با شناخت محیط که خصیصه ی سنی اوست،به او آرامش دهید.هر کودکی باید متناسب با سن خود بازی ها و مشغولیت هایی داشته باشد در این سن بهترین همبازی هایش پدر ومادر هستند که باید از آنها بهره ببرد. سعی کنید بازی های حرکتی و توپی و...در این سن انجام دهید. حتما کتاب ها و صوتهای تربیت فرزند که برای آشنایی بهتر با فرآیند رشدی کودک است را تهیه کنید.کتاب های انتشارات صابرین در زمنیه ی مهارت آموزی ها برای سنین مختلف کتاب دارد. ان شاالله با در نظر گرفتن نکات بالا بتوانید گام مثبتی در جهت بهبود شرایط بردارید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
با سلام.من ۴۲ ساله و همسرم ۴۵ ساله صاحب یک فرزند پسر سه سال ونیمه هستیم.۷ساله که طبقه پایین مادر شوهرم اصفهان زندگی میکنیم.برادر شوهرم که من از رفتارها و حرفهاش بسیار ناراحتم یک ساله که عقد کرده و خانمش در عقد باردار شده میخاد بیاد جای ما بشینه که مادرش مراقبش باشه.چند روز بحث داشت با مادرش به این مضمون که ما هر چه زودتر خانه رو خالی کنیم .یک خانه ۶۷ متری نزدیکی اصفهان هست که خانواده شوهرم شریکی خریدن وشوهر منم سهم داره.من تمایلی به رفتن انجا ندارم .چون همسرم۶ شب در ماه شیفت شب دارن ودلایل دیگر.شوهرم هم توانایی اجاره دادن نداره که بریم مستاجری همین حوالی.لطفا راهنمایی کنید من باید چه کنم.ممنون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت اگر همسر شما با شما هم عقیده میباشد ،بهتر است،شرایط زندگی و شیفت بودن شان را برای خانواده تشریح کند و خود ایشان با خانواده اش صحبت کند،شما خودتان نباید بطور مستقیم ورود کنید. این مسئله تکنیک خاصی نمیخواهد ،و برای حل آن باید بصورت تفاهمی جلو رفت یعنی باید با خانواده و برادرشان وارد گفتگو شد و خیلی محترمانه از حقوق خود دفاع کرد.نکته مهم دیگر میتوانید خانه ی مذکور بیرون از اصفهان را اجاره بدهید و خودتان در همان محله،خانه ی دیگری اجاره کنید . دقت کنیدکه تنش و دعوا ایجاد نکنید و حرمت و احترام را نیز را رعایت کنید. خط قرمز این مسایل ،رابطه تان با همسرتان است لذا مراقب آن باشید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
۹ساله باسلام. پسر 9ساله ای دارم. تک فرزند هستش.1 جدیدا خ دوس دارم به جاهای خصوصی آدم ها دست بزنه. مطمعنم از من و پدرش چیزی ندیده. چندی پیش هم توی گوگل جای خصوصی زن رو سرچ کرده بود ولی چیزی براش نیاورده بود.به من گفت و معذرت خواهی کرد. اصلا هم تا این سن جنس مخالف رو ندیده. حالا من نگران این کنجکاویم که یه جایی اذیتش نکنه و اینکه باید چکار کنم. 2.من توی خونه سعی میکنم خ باهاش صمیمی باشم. ولی جدیدا خ بهم بی احترامی میکنه. درحالی نه من نه پدرش اصلا بهم بی‌احترامی نمی‌کنیم. به ایشون هم بی احترامی نمیشه3. و اینکه جدیدا خ دوس داره حرف زشت بزنه من بهش میگم این حرفا زشته. میگه خ دوس دارم. منم به خاطر اینکه تخلیه بشه هیچ عکس العملی نشون نمیدم. ممنون میشم راهنمایی کنین. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت باید در نظر داشت کودکی که پارد سن مدرسه شده است دیگر افراد اثر گذار زندگی اش فقط والدین نیستند لذا باید سایر رقیب های تربیتی را نیز در نظر گرفت،باید تلاش کنید برای او دوستان خوب بیابید ،گوشی را بصورت مراقبت شده تماما استفاده کنند. خیلی از آموزه های این سن در اثر فیلم ها وتلویزیون است لذا باید ورودی های اطلاعاتی کودک مراقبت شود. نکته ی بسیار مهم که نباید از آن غافل شد این است که کودکا شما احتمال زیاد سرگرمی متناسب با سنش را ندارد لذا بیکاری خود میتواند عامل خیلی از این موارد میشود.تلاش کنید فعالیت متناسب با سنش را برایش فراهم کنید و کودک بیکار نباشد. خیلی از اوقات این لجبازی ها در اثر امر ونهی زیاد یا سهل گیری زیاد است در ارتباط با کودک باید رفتار متعادل و قاطعانه داشت اینکه بگویید هیجانش تخلیه شود،چندان حرف صحیحی نیست چرا که والدین باید به کودک بفهمانند که محبت دیدن لیاقت میخواهد و بایدبا سردی در رفتار،قهر یا نگاه و سکوت و....به کودک ابراز کنید که از این رفتار او ناراحت هستید. تلاش کنید فرزند دیگری را بیاورید ،خیلی از مسائل میتواند ناشی از تک فرزندی باشد. درمورد مواردی که ذکر کردید،بنده برای راهنمایی بیشتر نیازمند اطلاعات بیشتر و بررسی های بیشتر رفتارهای شما و کودکتان هستم،لذا بهتر است از یک مشاور امین در این زمینه بصورت تلفنی کمک بگیرید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
عرض سلام و خداقوت خدمت اساتید بزرگوار. من یه دختر ۱۷ ساله‌‌م. سال‌هاست که با پدرم مشکلات فراوانی دارم. ایشون ۴۷ سالشونه و استاد هستند ولی پیاده کردن آموزه‌های اسلامی در رابطه‌شون با خانواده بسیار کمرنگه. بسیار بدخلق‌اند، ثانیه‌ای دست از غر زدن نمی‌کشند، کوچککککترین خطا یا اتفاق تصادفی‌ای رو از جانب هیچکس برنمی‌تابند، وقتی کار‌های خونه عقب می‌افته یا انتظاراتشون برآورده نمی‌شه به راحتی به ما توهین می‌کنند، ما رو می‌زنند، حتی مادرمون رو مثل بچه‌های خردسال به وسیله‌ی منع کردن از نیازهای ضروری تنبیه می‌کنند، در مقابل کارهای خونه و نیازهای ما خیلی کم توجهی می کنند. انتظار محبت و صمیمیت و... ازشون داشتن هم که دیگه خنده داره. تو تمام این سال‌ها، اینقدر که مادرم و ما بچه‌ها تلاش کردیم با ایشون کنار بیایم و فضای خونه رو تلطیف کنیم و اجازه ندیم اقدامات مصرانه ایشون برای نابود کردن رابطه‌های خانواده به ثمر بشینه، واقعاً خسته شدیم. خیلی‌ جاها نمی‌دونستیم باید چکار کنیم و با ندونم کاری وضع رو بدتر کردیم. هنوز هم مادرم خیلی جاها اشتباه می‌کنن. من از وقتی با استاد پوراحمد و آموزش‌هاشون آشنا شدم تمام تلاشمو کردم که بتونم پیاده‌شون کنم ولی تاحالا نتونستم به تنهایی موفق بشم. دیگه واقعاً انگیزه‌ای برام نمونده برای تلاش کردن بهبود وضعیت. در عین حال کنار هم نمیتونم بیام و اذیت می‌شم از رفتاراشون لطفاً کمکم کنید. خدا اجرتون بده 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت احسنت به شما بابت آگاهی تون نکته ی مهم این است که شما بعنوان یک فرد آگاه در این خانواده به اعضای خانواده کمک کنید تا رفتار و رابطه ی بهتری را بسازند. شما باید تلاش کنید تا حد امکان اوضاع را بهبود بخشید اما بدانید شما حلال تمام مشکلات نیستید لذا بیش از اندازه برگردن خود مسئولیت نیندازید و عذاب وجدان بیش از اندازه نداشته باشید. ❇️تلاش کنید مادر خود را با مشاور امین لینک کنید ❇️مشکلات مادرتان را با او بصورت همدلی درمیان بگذارید یعنی اینکه مستقیما نگویید تو اشتباه میکنی یا مقصر هستی یا...باید با او همدلی کنی که مادرعزیزم میدانم زندگی با پدر مان با این شرایط سخت است اما برای مدیریت این اوضاع شاید این روند جواب ندهد شما همه ی راه ها را امتحان کردی این راه را هم امتحان کن مثلا این جملات رابطه راخراب تر میکند یا ... لذا به مادر خودکمک کنید رفتار صحیح را بیاموزد و با کمک مشاور اصلاحات رفتاری انجام دهید.. ❇️با پدر خود تلاش کنید رابطه ی بهتر و محبت آمیز تری بسازید و به جای تمرکز بر روی مشکلات و ویژگی های منفی او،بر روی ویژگی های مثبت او متمرکز شوی و آنها را به خانواده ات نیز یادآوری کن. ❇️خودتان مهارت های کلامی،ارتباط موثر ،حل مسئله و شادابی را درخود بالا ببرید ❇️تلاش کنیدمعنویت را در فضای خانه ایجاد کنید و البته برای مادرتان نیز انگیزه سازی کنید که خدا تمام زحمت های تو وسختی ها را میبیند و فقط برای رضای خدا به وظیفه مون عمل کنیم نه تغییر بابا. ان شاالله با رعایت نکات بالا قطعا میتوانید گام موثری در حل مشکلات خود بردارید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب خدا بهتون عمر با عزت بده که راهنمایی می‌فرمایید. ازتون راهنمایی می‌خوام . شب ها طوری هست که منتظر همسرم میمونم تا بیان و غذا بخورن چون وظیفه من هست رسیدگی به همسرم دوتا بچه ها مو زودتر خواب میکنم ولی خودم منتظر همسرم میمونم. تا 1یا 2شب طول میکشه که ما بخوابیم . از طرف صبح هم باید زود بیدار بشم .ولی نمیشه و متاسفانه نماز صبح هامون قضا میشه من مدتی بود بین الطلوعین بیدار بودم زندگیم رو برنامه ریزی بود ولی متاسفانه .الان نمیتونم رو برنامه ریزی جلو برم. چون اون موقع ساعت ده شب میخابیدم و منتظر همسرم نمی‌شدم ولی مدتی بعد رفتار همسرم عوض شد چون رسیدگی نمیشد بهشون بکنم منم دوباره به همون حالت تا دیر وقت بیدار بودن رفتم. و الان متاسفانه گاهی وقتا خیلی التماس میکنم بخدا که نمازم صبح هام قضا نشه بعضی روزها خودم بیدار میشم ولی بعضی روزا خیلی سنگینم و بیدار نمیشم . 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار در ارتباط با این مسئله اول باید بررسی کرد که آیا ساعات کاری آقا قابل تغییر هست یا خیر؟ و اینکه اگر هست شما چطور و به چه نحوی این مطلب را به آقا منتقل کردید یا خواهید کرد؟و ایشون چه بازخوردی داشتند؟این مسائل باید در ابتدا بررسی بشود. ولی با فرض اینکه نظم زندگی شما بدین نحو هست و نمیتونید تغییری در آن ایجاد کنید، ،اولا میتوانید به جای کمبود ساعات خواب در شب،حداقل ساعتی را در طول روز،مثل پیش از ظهر یا عصر استراحت کنید تا در شب کمتر اذیت بشوید، از طرفی به مسائل اثرگذار دیگر در سبک زندگی دقت کنید، مثل نوع تغدیه مثلا شب ها غذای سرد نخوردید یا اگر خوردید همراه با مصلح آن مصرف کنید و خوردن شام را به همان دقایق اول ورود همسر به منزل موکول کنید که فاصله بیشتر تا زمان خواب داشته باشد و بالافاصله بعد از شام نخوابید، حتی الامکان سعی کنید شام سنگین و چرب نخوردید، اگر براتون مقدور هست در دو وعده عصرانه یا سر شب،کمی با فرزندانتون بخورید و بعد هم مقداری با همسرتون همراهی کنید. این نکته را در نظر داشته باشید که بسیار خوب هست که فرد شب زودتر بخوابد اما افراد زیادی هستند،که به دلایل مختلف مثل امور شغلی، تحصیلی ،رسیدگی به کار های فرزندان و منزل و ... مثل شما مجبورند دیر بخوابند یا حتی دیر تر از شما به رخت خواب روند،با این حال اگر فرد آگاه به اهمیت نماز صبح باشد و اراده کافی برای بیدار شدن داشته باشد، به هر زحمتی هم که شده بیدار میشود و نماز صبحش را میخواند، نهایتا بعد از آن مجددا استراحت میکند، گرچه بیداری بین الطلوعین بسیار سفارش شده اما اگر صفر و یکی به مسئله بپردازیم که یا حتما نماز میخوانیم و بین الطلوعین را بیدار می مانیم یا کلا به خواب می رویم و نماز مان قضا میشود، غلط است، اگر نمیتوانیم عمل مستحب را انجام دهیم حداقل این هست که عمل واجب را به هر تدبیری که شده به انجام برسانیم. پس با وجود دیر خوابیدن در شب،بیدار شدن برای نماز صبح غیر ممکن یا بسیار سخت و مشقت بار نیست و در صورت مداومت بر انجام عمل، انجام دادن آن راحت تر هم خواهد شد، کما اینکه بسیاری از افراد همین حالت را دارند.وقتی کار را برای خودتون خیلی سخت جلوه بدهید، انجام آن هم برای شما سخت میشود و از پس آن به راحتی بر نمی آیید، این نکته بسیار مهمی هست که باید در نظر داشته باشید.با ای حال نکات دیگری علاوه بر نکات بالا هم هست که میتواند این کار را برای شما راحت تر کند،مثل اینکه شب قبل خواب حد الامکان دوش بگیرید و با وضو به رختخواب بروید، خواندن آیات سوره کهف برای بیدار شدن، معمولا توصیه میشود. نکته بسیار مهم دیگر راهکار های تقویت اراده هست، اینکه فرد سه فرایند،مشارطه، مراقبه، و حسابرسی داشته باشد، یعنی برای انجام کاری کامل برنامه ریزی کند،شرایطش را مهیا کند، مثل چند زمان را با ساعت یا تلفن همراه کوک کند تا زنگ بخورد،یا با افرادی قرار بگذارد که همدیگر را برای نماز صبح بیدار کنند و ...از طرفی کاملا مراقبت کند که حتما انجام شود از طرفی با خود شرط کند که اگر نتوانست بر نفس خود غلبه کند و در انجام این کار سهل انگاری و تنبلی کرد، نفس خود را معاقبه کند، یعنی جریمه ای که نه به مشقت زیاد بیفتد و نه برای او خیلی آسان باشد، مثل دادن صدقه، یک روز روزه، فلان تعداد ذکر و ... همچنین دیگر کار هایی که باعث تقویت اراده میشود مثل ورزش کردن، گذشتن از برخی لذت ها، در حالی که میتوان به آن دست یافت، مثلا کم خوردن از غذا یا خوراکی مورد علاقه و ... ان شاالله که موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
عرض سلام و خداقوت. بنده خانمی 26ساله و همسرم 28سال حدودا 6 ساله که ازدواج کردیم و1فرزند داریم. مشکل ما طلاق عاطفی شدید هست که بخاطر مسائلی بوجود آمده از جمله خیانت همسرم که چه در فضای مجازی و چه حقیقی رخ داده درصورتی که ما خانواده ای مذهبی هستیم. قبول دارم که اشتباهاتی از جانب من بوده و اونطور که باید هنر زن بودن رو بلد نبودم ولی از ماه های ابتدایی زندگی همسرم مدام از طلاق و همسر دوم صحبت میکردن و همین باعث بحث وسردی میشد. تمام ارتباط هایی که همسرم میگرفتن به دلیل انتخاب همسر دوم بوده و وقتی من متوجه میشدم قطع میکردن ولی بعد مدتی دوباره شروع میشد. آخرین ارتباطش با صمیمی ترین دوست بنده بوده که ایشونم متاهل بوده و در تمام طول این مدت حدودا1 سال و نیم بنده بی خبر بودم. الان همسرم قسم خوردن که دیگه سراغ این کارها نمیرن و میدونم که اینطور هست ولی از لحاظ روحی خودم دچار بحران شدیدی هستم از طرفی خیانت همسرم و از طرفی اعتماد کردن به کسی که مثل خواهرم بوده. مدام درحال فکر و خیالم حتی وقتی خوابم کابوس این اتفاقات رو میبینم. هنر زن بودن و همینطور کلاس طلاق عاطفی و راه های برون رفت رو مرتب گوش میدم ولی اصلا نمیتونم اجرا کنم. هم خودم و هم همسرم به کلی از زندگی خسته ایم و نشاط برای هیچ کاری نداریم.لطفا راهنمایی بفرمایید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار متوجهم که بسیار شرایط سختی داشتید که تا حدودی همچنان ادامه پیدا کرده، متاسفانه تخم مسموم خیانت وقتی کاشته بشود،محصولاتی جز این هم نمیتوان از آن درو کرد. خیلی از اوقات افراد برای تامین غرایز زیستی که بخشی از وجود پیچیده و هزار لایه ی آن ها به عنوان انسان هست، همه زندگی و امور ارزشمند تر خودشان را فدا میکنند. و حتی با روی آوردن به هیجانات موقت و زودگذر، تامین همون غرایز زیستی را هم برای طولانی مدت با مشکل مواجه میکنند ، مثل همین سردی هایی که بعد از آشکار شدن خیانت در زندگی ها اتفاق می افتد. در این ارتباط طبیعی هست که نتوانید در شرایط فعلی صوت های هنر زن بودن را پیاده کنید، چرا که اولا به قول خودتون نشاطتون را در زندگی از دست دادید، و ضربه ی سنگینی به روان شما وارد شده که هنوز کابوسش را میبینید، و احتمالا البته بسیار هم خودتون را سرزنش میکنید بابت مسئله ی دوستتون که همین حال شما را بدتر میکند، پس باید اول اون ضربه را حداقل اندکی ترمیم کنید تا انرژی و انگیزه کافی برای اجرای آموزش هایی مثل هنر زن بودن را دوباره به دست بیاورید ان شاالله. پس توصیه میکنم حتما به یک روان شناس بالینی یا زوج درمانگر متعهد و متدین مراجعه کنید، ترجیح این هست که هر دو نفر با هم مراجعه کنید اما اگر نشد خودتون به صورت فردی حتما مراجعه بفرمایید. نکته دیگر این هست که هر انسانی ممکن هست در زندگی خودش اشتباهاتی انجام بدهد که دوره ای موقت از زندگی اش را با چالش مواجه کند، خب این فرد دو راه پیش رو دارد،یکی اینکه با حسرت گذشته، مسیر طولانی تری از زندگی را تلخ کند و مهم تر اینکه با سرزنش مداوم خود، ذهن و روان و حتی جسم خود را فرسوده کند، و مسیر دیگر اینکه علی رغم ناراحتی که از گذشته و اتفاقات آن دارد، سعی کند با آسیب شناسی رفتار گذشته خود، آینده ای را پایه ریزی کند که در آن ، اشتباهات گذشته را تکرار نکند و چه بسا آن قدر خوب عمل کند که بتواند ناراحتی ها و آسیب های گذشته را تا حد زیادی جبران کند و زخم های ناشی از آن را ترمیم کند،همین مسئله در مورد ارتباط شما با دوست صمیمی تان وجود دارد، این که شاید به خاطر رعایت نکردن برخی از احتیاط های عقلی و شرعی و به کار نبردن دوراندیشی و حزم و زود اعتماد کردن به افراد یا راه دادن هر فردی حتی بهترین افراد به حریم خصوصی زندگیتان ، خود را سرزنش میکنید، تا حدودی ناراحتی طبیعی است اما از جایی به بعد باید بلند شوید و روی پای خودتان بایستید و زندگی را از نو شروع کنید که اشتباهات گذشته در آن تکرار نشود، و این کار قطعا امکان پذیر است اما اگر در شرایط فعلی نشاطی برای انجام این کار ندارید، پیشنهاد میکنم مراجعه به روان شناس متعهد را پیگیری کنید همچنین گوش کردن صوت های رضایت از زندگی استاد پور احمد و خواندن این کتاب را هم به شما توصیه میکنم: برای زن و شوهر ها وقت زندگی بهتر رسیده،ترجمه مهرداد فیروزبخت موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
خانمی ۳۳ساله هستم یک پسر ۱۱ساله دارم.از همون اول همسرم رو دوست نداشتم ولی نتونستم به خانوادم بگم و ازدواج کردیم.همسرم ابتدا۲سالی دانشجو بود خرج ما رو پدرشون میداد کاری نداشت مدام خونه بودخیلی سختی کشیدیم.همسر من ادم عصبی هستن ،بد دهن ،اعتیادبه فیلم غیراخلاقی دارن،و خسیس،و گاهی دست بزن،از اون ادم هایی هستن که زن رو ضعیفه خطاب میکنن،و جلوی دیگران کسرشون میشه به زن احترام بزارن.الان که سر کار میرن شغلشون طوری هست که بیشتر خونه هستن.شیفت چرخشی دارن.صبح و ظهر و شب،وقتی شب کارباشن ۳روز تعطیلن و تو خونه بعد باز صبح کار میشن،تو خونه با من حرف نمیزنن تنها حرفی که میزنن غذا رو بیار یا می خوان رابطه بر قرار کنن،همش سرشون تو گوشی و بازی های گوشی مثل پابجی بازی میکنن احترام به من نمیزارن،دوست داره مسخره کنه من رو،من ادم شادو و خوش خنده ای هستم،دوست داشت همیشه همینجوری باشم،اگه دوران پریودی یا سرماخوردگی یا سردرد میگرنی داشتم که بیحال بودم عصبانی میشد و بد دهن ،درک نمیکرد،میگفت چرا نمی خندی پیش چند تا مشاور رفتیم ولی تاثیری تو زندگیمون نداشت،می گفتم بهم محبت نمیکنی من اینجوری شدم میگفت همین که هستم نمی خوای برو خونه بابات باز بدون اینکه به خانوادم بگم برمیگشتم خونه،تا اینکه یک دفعه که بیرون کردرفتم خونه بابام و بهشون گفتم ماجرا رو،۲ماه خونه بابام بودم مهریه ام رو اجرا گذاشتم،خانواده همسرم خیلی دوسم دارن،با واسطه اونا رفتم خونمون،بازم مشکلاتمون حل نشد،دیگه تصمیم گرفتیم توافقی جدا شیم،همسرم من رو خیلی دوست داره الان که میبینه داریم جدا میشیم خیلی نرم تر شده اخلاقش،یک بدی که من دارم زود ناراحت میشم از دست شوهرم و زود هم خوشحال میشم.نمی دونم این مشکل که ناخواسته باهاشون ازدواج کردم حل میشه شاید بخاطر همین مساله این همه مشکل داشتیم و نتونستیم حلشون کنیم.همیشه به همسرم می گفتم جدا شیم میگفت نه .من تازه با کانالتون اشنا شدم،اگه از همون اول از شما مشاوره میگرفتم و ویس های کانالتون رو گوش میکردم اینقد تو زندگی اذیت نمیشدم و مشکلم خیلی قبل حل میشد. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر گرامی خوشحالم که آشنایی با مشاوره های کانال تونسته براتون مفید واقع بشه، و مشکل را از نظر شما قابل حل تر بکنه، با توجه به مسائلی که فرمودید مشخص هست که سختی ها و ناراحتی های زیادی داشتید، اما نکات مثبتی هم وجود دارد که به آن اشاره کردید از جمله اینکه همسرتون همچنان مایل به ادامه زندگی هستند و برای اینکه شما به زندگی با ایشان ادامه دهید تغییرات مثبتی در خود به وجود آوردند، یا اینکه شما همچنان دلخوشی هایی در زندگی با ایشان دارید، و چه بسا خود شما نیز هنوز راه هایی برای ادامه بهتر زندگی مشترک در نظر داشته باشید، پس توصیه میکنم حتما پیش از اقدام به طلاق، از مشاوره امین یا زوج درمانگر متخصص و متبحر کمک بگیرید. در حال حاضر، از عجله کردن در تصمیم گیری و اقدام خودداری کنید، چرا که ممکن است بر اثر خشم یا ناراحتی موقت به اقدامی دست بزنید که بعد ها برای شما پشیمانی برای شما به همراه داشته باشد. و هر چه سریع تر با مشاور خانواده یا زوج درمانگر متعهد ارتباط بگیرید تا همه جوانب تصمیم شما بررسی شود و همه امکان ها برای اصلاح یا ادامه زندگی نیز مورد بررسی قرار بگیرد تا بتوانید هر تصمیمی میگیرید با چشم باز و بدون پشیمانی بعدی باشد. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام طاعات قبول پسری ۴ ساله دارم که متاسفانه خیلی گریه میکنه برای هرچیزی بجای حرف زدن یا درخواست کردن یا شکایت گریه میکنه دیگه در ضمن اصلا اینطور نبوده که تا گریه کنه چیزی که میخواد بهش بدم یا تسلیم بشم ولی به گریه ش ادامه میده بغلش کردم باهاش حرف زدم حواسشم پرت کردم ولی دوباره شروع میکنه ضمنا خیلی جیغم میزنه کلا بلند صحبت میکنه هرچی میگیم آروم بگو اصلا فایده نداره یه وقتایی مجبور میشیم دعواش کنیم لطفابگید دیگه چیکار میتونم بکنم واقعا خسته شدیم یه وقتایی من و همسرم میزنیم تو سرمون از دستش،اینم بگم که خودم ۴۰ ساله و همسرم ۵۰ سالشونه میدونم که خودمونم حوصلمون کمه ولی حتما یه راهی هست در ضمن خیلی راجع بخدا میپرسه که چقدر بزرگه و چه اندازه ای هست. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار اینکه در برابر گریه کودک کودک تسلیم نمیشوید و به کودک باج نمی دهید، کار بسیار خوبی هست، توجه داشته باشید که این کار باید همیشگی و تحت هر شرایطی انجام بشود،مثلا اگر ۱۰ بار این کار را انجام دهید ولی یکبار در برابر گریه کودک تسلیم شوید، همان یکبار اثر منفی بیشتری خواهد داشت. از طرفی سعی کنید تا جای فضای بازی و آزادی را به کودک خود بدهید، یعنی تا جایی که به کودک آسیب جدی نرسد و برای خود او و دیگران خطرناک نباشد،از کار های او ممانعت نکنید، محیط را برای کودک ایمن سازی کنید و به او آزادی بدهید تا بازی کند ،کشف کند و در محیط پیرامونش کنجکاوی کند، حتی گاهی اوقات کثیف کاری هم میتواند در رشد کودک اثر مثبت داشته باشد،خب این کار ها نیازمند صبر و حوصله والدین هست.میدونم شاید براتون سخت باشه اما اگر اثرات مثبت آن را بدانید، قطعا راحت تر میتوانید این کار را انجام دهید. از طرفی سعی کنید خودتان و پدرشان حتما در طول روز حداقل نیم ساعت با کودک بازی اشتراکی داشته باشید. میدونم که از گریه کردن بیش از حد کودک اذیت میشوید اما نباید از محبت کردن به کودک و رفع نیاز های عاطفی او غفلت کنید،بغل کردن ،بوسیدن، قربان صدقه رفتن ،نگاه محبت آمیز به کودک و ... همگی در کمتر کردن حالت های نابهنجار کودک اثرات مثبت زیادی دارد. از طرفی سعی کنید مهارت های کلامی کودک را با صحبت کردن با او،خواندن شعر و قصه زیاد برای کودک تقویت کنید ، داستان هایی با مضمون درخواست های کودکان از والدین برای کودک خود تعریف کنید تا الگو های مناسبی برای این کار یادبگیرد. از طرفی زمان هایی که او درخواستنش را بدون گریه و با ارامش مطرح میکند هر چند کم باشد، تشویق کنید و دقیق بگویید که این کارت خیلی خوب بود، خیلی قشنگ بود و من خیلی خوشحالم که این طور حرفت را گفتی. اگر مسائل از این طریق حل نشد پیشنهاد میکنم با یک روان شناس کودک متعهد مشورت کنید. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
باسلام ممنون از کانال خوبتون من خانمی ۳۶ساله با دوفرزند پسرم ۱۱ساله ودخترم ۱۴ساله هستند ،من فایل صوتی هنرزن بودن وتربیت نوجوان رو گوش دادم،خیلی خوب بودن،مشکل من اینه که نمیتونم به بچه هام ابرازمحبت کنم،چه زبانی وچه تماسی،البته خیلی دوستشون دارم وحاضرنیستم ی خارتو پاشون بره تا ۵،۶سالگیشون ام میتونستم ابرازمحبت کنم،ولی خودم فکرمیکنم ازوقتی حرفامومیفهمن ولی به حرفم گوش نمیدن ولجبازی میکنن،این طوری شدم،اینوهم بگم که من اوایل پسرموخیلی بیشترازدخترم دوست داشتم وهمش میخواستم بهش ابرازمحبت کنم وبوسش کنم و....ولی چون دخترم میدید،به خاطراینکه دخترم ناراحت نشه ودلش نشکنه،این کارونمیکردم دخترم ی کم تنبله وکم مسئولیت،هزارباربایدبهش بگی تا ی کاری روانجام بده،یادرس بخونه،وبابرادرشم بسیاربسیاربدرفتاره،واصلا حاضرنیست که باهاش خوب باشه وهمیشه ازنبودنش خوشحاله وبرعکس پسرم بسیارمهربون ودلسوزهست وخواهرشوخیلی دوست داره ودلش میخوادکه باخواهرش رفیق باشع،وهمین مساله خیلی منواذیت میکنه،خیلیم با دخترم صحبت کردم ولی نمیپذیره ،اینم اضافه کنم که درطول روزاگه بچه هام اذیتم کنن دیگه نمیتونم فراموش کنم وباهاشون تا چند ساعت خوب نیستم و درکل با غریبه هاودوستام بهترمیتونم ابرازهمدردی ومحبت کنم ،توروخداکمکم کنید،ممنون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار اینکه فایل های صوتی آموزشی را گوش دادید،بسیار عالی هست ان شاالله که بتونید با رعایت دیگر نکات، مشکلاتی که هست را بهتر برطرف کنید. در مورد اینکه نمیتوانید به فرزندان خود محبت کنید، باید همه علل را بررسی کرد، چرا چنین اتفاقی رخ داده و علت این محبت نکردن چیست؟ اینکه فرزندان شما بعضی از اوقات حرف شما را گوش نمیکنند یا با شما لجبازی میکنند ، ممکن است ریشه در رفتار غلط خود شما با فرزندان داشته باشد، اولا ما باید در نظر بگیریم که فرزندان ما برای اطاعت صد در صد و بی چون و چرا از ما به این دنیا نیامده اند!! بلکه باید برای خود زندگی درستی بسازند که ختم به سعادت بشود و در این راه ما به عنوان والدین به آن ها کمک میکنیم،حمایتشان میکنیم یا آموزش هایی به آن ها میدهیم، پس انتظار اطاعت بی چون و چرا از فرزندان اساسا انتظاری غلط است که باید در آن تجدید نظر کرد، از طرفی در همان مواردی که برای زندگی فرزندانمان لازم هست باید از روش درست اقدام به آموزش فرزندان بکنیم، امر و نهی بیش از حد به هر کسی اعم از کودک،نوجوان، همسر و ... بدون شک رفتار لجبازی را به دنبال خواهد داشت ، در مورد انجام کار ها توسط فرزندان توصیه میکنم بخش قانون و تشویق و تنبیه را دوباره از صوت های تربیت نوجوان دریافت کرده و با دقت گوش دهید و به جای روش فعلی اجرا کنید، از طرفی در مورد نوجوان باید اصل مدارا را مورد توجه قراداد، چرا که نوجوان به دنبال کسب استقلال و یافتن هویت خود است بنابراین، اطاعت از پدر و مادر که در دوران کودکی بوده، در نوجوانی کم رنگ تر میشود و نوجوان به دلیل ویژگی های دوره سنی خاص خود،تمایل بیشتری به لجبازی کردن دارد، که در این مورد توضیحات کاملی در صوت های تربیت نوجوان آمده است. با این حال این که شما در صورت انجام این کار توسط فرزندان، در محبت کردن به آن ها سست و ناتوان بشوید جای بررسی دارد. در مورد ارتباط دختر و پسرتان، این را توجه داشته باشید که پدر و مادر تحت هیچ شرایطی و به هیچ عنوان نباید بین فرزندان خود مقایسه کنند، چون هر کدام از آن ها برای خود موجودی منحصر به فرد هستند با ویژگی ها و استعداد های متفاوت! و از طرفی هرگز نباید بین آن ها تبعیض قائل شوند،حتی اگر در دل خود و در درون خود یکی را اندکی بیشتر دوست دارند،در رفتار بیرونی خود هرگز نباید این مسئله را بروز دهند، و به همه فرزندان به یک اندازه محبت و توجه و رسیدگی کنند،نیازی نیست که شما برای برقراری این تعادل به پسر خود محبت نکنید، بلکه باید هم به پسر خود محبت کنید و هم به دختر خود ، چه اشکالی دارد که دختر خود را نیز در آغوش بگیرید و او را ببوسید و ...؟ امکان دارد حساسیت دختر شما روی پسرتان،ریشه در رفتار ها و تبعیض ها یا مقایسه هایی باشد که شما بین پسر و دختر خود اعمال میکنید، ممکن است دختر شما، برادر خود را کسی میبیند که همه توجه و محبت شما را به عنوان مادر به خود اختصاص داده و او در این میان بهره چندانی از توجه و محبت شما ندارد! یا کسی که مدام خوبی ها و نقاط مثبت او به رخش کشیده میشود و به خاطر اینکه شبیه برادرش نیست سرزنش میشود، خب طبیعی است که همه این شرایط بر نوع نگاه و رفتار این خواهر با برادر خود تاثیرات منفی میگذارد، و کلید حل بسیاری از این چالش ها به دست خود شماست، که با رعایت عدالت در همه زمینه ها بین فرزندان، محبت به آن ها، تحقیر نکردن دختر خود یا ...
ادامه... مقایسه نکردن او با هیچ کس، و به جای آن، دیدن ویژگی های مثبت او، تشویق او به خاطر این ویژگی های مثبت و حمایت کردن و کمک به دختر خود در برطرف کردن نقاط ضعفش ، میتوانید هم روابط خود با فرزندان و هم روابط بین فرزندان خود را اصلاح کنید و به دختر خود برای برطرف کردن نقاط ضعفش کمک کنید. توصیه میکنم برای بررسی دقیق تر موضوع و حل چالش ها و البته بحث محبت به فرزندان، از مشاوره امین کمک بگیرید، صوت های تربیت نوجوان را مجددا با دقت گوش دهید و از کتاب های خوبی که در بحث تربیت نوجوان نگاشته شده نیز استفاده کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام من تست نئو زدم. نمره ی توافقم (A)در این تست خیلی بالا(بالاتر از۶۵) است. آیا این اشکال محسوب میشه؟ با توجه به اینکه خودم هم از این مسأله رنج میبرم،خودم برای رسیدن به اهدافم همه تلاشم رو انجام میدم ولی وقتی نیاز به همراهی و همکاری اطرافیان باشه خیلی سریع کوتاه میام، یا اصلا درخواستم رو مطرح نمیکنم. و در واقع برای رسیدن به خواسته هام با بقیه وارد جدل نمیشم و حتی اصرار هم نمیکنم! با توجه به این که همراهی همسرم هم کمه و مدام عادت دارن در برابر اغلب درخواست ها جواب منفی بدن،حس قربانی یا فدا شدن در زندگی بهم دست میده! مثلاً در بچه داری مدام شانه خالی می‌کنن و حس میکنم بیشتر بار بچه داری با منه! در دوران مجردی دختر پر تلاش و فعالی بودم(شاگرد اول دانشکده و شرکت در جشنواره و..) و خانواده هم باهام همراه بودن و نیاز نبود برای خواسته هام اصرار کنم؛ با اینکه پر توقع نبودم ولی همان چیزی هم که میخواستم فراهم میشد؛ با این وجود همان موقع هم درخواست هایی که می‌دانستم جواب منفی در برابرشان می‌شنوم اصلا مطرح نمی‌کردم، مثل بیرون رفتن زیاد با دوستان. یا برای رانندگی، وقتی دیدم پدرم خیلی راغب نیستن، من هم مدرک گرفتم ولی برای استفاده از ماشین بابا اصرار نکردم! چطور میتونم خودم رو اصلاح کنم و بتونم برای درخواستم از دیگران هم توقع داشته باشم و به خواسته ام برسم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت اینگونه تست ها حتماباید توسط متخصص تحلیل شود و یک قسمت عمده تحلیل وبررسی آنها،سوال پرسیدن روانشناس از خود شماست تا بتوان نتیجه دقیق تری را بدست آورد. ❇️اینکه شما نمیتوانید درخواست داشته باشید باید ریشه اش بررسی شود که آیا ترس است،یا نگرانی درمورد از دست دادن محبوبیت یا...؟ ❇️بهترین پیشنهادبنده این است که شما باید ریشه های این را به کمک یک مشاور روانشناس امین بیابید و بعد از آن شروع به یادگیری رفتار جراتمندانه کنید ❇️وقتی باورهای ذهنی شما تغییر کند شما در رفتار و احساس خود نیز تغیبراتی می یابید و دیگر با درخواست کردن احساس گناه یا حس از دست دادن محبوبیت خود را ندارید ❇️میتوانید در زمینه ارتباط موثر یا رفتار جراتمندانه خودتان نیز مطالعه کنید و تمارین آن را انجام دهید.کتاب چگونه زندگی خود را دوباره بیافرینیم در این زمینه میتواند مفید باشد. ❇️ شروع به تمرین کنید و درخواست هایی که احساس میکنید منطقی هستند و درمورد آنها خوب فکر کرده اید را مطرح کنید،البته باید درمورد نوع بیان ،لحن و‌..نیز سنجیده عمل کنید.و خواسته ی خود را وظیفه ی طرف مثابل ندانید ❇️ترس از نه شنیدن را باید از بین ببرید ،چرا که نه گفتن و نه شنیدن یکی از منطقی ترین رخدادهای روابط هست لذا شما باید در روابط جراتمندانه این رابیاموزید که هرکس حق دارد باتوجه به شرایط خودش نه بگوید و من نباید احساس شکست یا سرخوردگی داشته باشم.و به معنای بی احترامی یا نادیده گرفتن شخصیت من نیست. ان شاالله با درنظر گرفتن نکات بالا و البته مطالعه در زمینه رفتار جرات مندانه و کمک یک مشاور امین بتوانید گام موثری در حل مشکل خود بردارید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام علیکم ،من دو فرزند پسر ۱۲ ساله و دختر ۷ ساله دارم ، از لحاظ اعتقادی به همه چی پایبند هستیم نماز اول وقت می خونیم و قرآن و نماز و غیره اما برای پسرم یه اتفاقهای افتاده که خجل هستم از گفتنش ،اینکه پارسال تو گوشی پدرش موارد بد رو سرچ کرده بود و وقتی قضیه رو فهمیدیم پدرش خیلی آروم و منطقی همه چی رو براش توضیح داد البته سربسته یه جور روشنگری کرده ،تا اینکه چندی پیش وقتی در منزل رو زد و وارد پارکینگ شد فردی هم پشت سرش وارد شده و حیاط رو بررسی کرد و تهدید کرد که صدات در بیاد میزنمت 😣 و اذیتش کرده، حال به همسر گفتم ایشون منو مقصر اصلی تمام اتفاقها میدونید و گفتند که زن زندگی نیستم و باورم نداره ،حالا نماز و قران و عباداتم رو زیر سوال بردن من چیکار باید بکنم ، مستأصل و حیرانم میشه راهنماییم کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر گرامی می دونم که در این شرایط هول کردید و استرس گرفتید و نگران فرزندتون هستید، اما توجه داشته باشید که برای در پیش گرفتن راه حل درست و پرداختن صحیح به مشکل، باید بر این استرس غلبه کنید و آرامش فکری و ذهنی داشته باشید تا بتوانید درست چاره جویی و اقدام کنید، متاسفانه ترس و استرس بیش از حد والدین در این شرایط باعث میشود، اقداماتی انجام دهند که نه تنها باعث بهبود اوضاع نمیشود بلکه همه چیز را بد تر میکند از طرفی، والدین برای کم کردن بار مسئولیت خود و غلبه بر احساس گناه شدیدی که دارند و کم کردن استرس خود ، به دنبال مقصر میگردند و گاه همدیگر را مقصر میکنند و با هم به مشاجره میپردازند. توجه داشته باشید که اول خودتون را گم نکنید و برخود مسلط باشید از طرفی به منشا رفتار همسر آگاه شوید و بدانید که صحبت ایشان نه از ته دل بلکه از استرس و احساس گناه شدیدی است که احساس میکنند، پس به مقابله به مثل یا مشاجره با ایشان نپردازید بلکه سعی کنید تا جای ممکن ایشان را نیز آرام کنید و با هم به جای گشتن دنبال مقصر، به چاره جویی برای حل مشکل بپردازید. متاسفانه وقتی مدیریت فضای مجازی و دیگر مسائل تربیت جنسی به درستی رعایت نشود، این مسائل بیشتر اتفاق می افتد، بنابراین حتما صوت های تربیت جنسی استاد پوراحمد را گوش دهید و ترجیحا همراه با همسر محترم گوش دهید. برای مسئله اذیت کردن نوجوان توصیه میکنم حتما همراه نوجوان به یک روان شناس یا مشاور نوجوان مومن و متعهد و قابل اعتماد، مراجعه کنید تا اگر اون اتفاق همچنان روح و روان نوجوان را آزرده میکند ، مشاور بتواند به او کمک کند. توجه داشته باشید که هرگز نوجوان را به خاطر این اتفاق تحقیر یا سرزنش نکنید، او خود به اندازه کافی از این اتفاق ضربه دیده، بنابراین بیشتر از هر چیز به همدلی و حمایت شما نیاز دارد، این که بداند شما در هر شرایطی او را دوست دارید و برای او ارزش قائل هستید.و همچنین ارامش در خانه به همه کمک میکند، تنش و مشاجره به خصوص بین شما و همسر فقط اوضاع را بدتر میکند. از کار پسر خود،فاجعه سازی نکنید ، این کنجکاوی ها در این سن در همه نوجوان وجود دارد،اولا توجه داشته باشید که نوجوان تا رسیدن به سن تمیز نباید گوشی شخصی داشته باشد و برای انجام کار های خود باید گوشی عمومی در خانه باشد که همه اعضا بتوانند از آن استفاده کنند و به آن دسترسی داشته باشند. نوجوان علاوه بر درس،باید فعالیت ها و مشغولیت های فکری و ذهنی مناسبی داشته باشد از قبیل فعالیت های ورزشی،فرهنگی و ... همچنین سعی کنید در فرایند دوست یابی فعال به فرزند خود کمک کنید تا دوستان مناسب و مومنی پیدا کند، چرا که گروه دوستان بیشترین تاثیر مثبت یا منفی را در این سن دارد.برای آگاهی از بقیه نکات حتما صوت های تربیتی جنسی را گوش دهید و اجرا کنید. سعی نکنید ارتباط عجیب و غریبی بین کار قبل پسرتون و اتفاق اخیر برقرار کنید،اتفاق اخیر ممکن بود برای هر نوجوانی رخ بده،و نیاز هست هم شیوه مراقبت از خود را به فرزندتون اموزش بدهید و هم از او حمایت کنید تا با مسئله کنار بیاید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید من‌‌و همسرم هجده سال باهم زندگی کردیم در بارداری دوم ایشون به من گفتن که خانمی رو صیغه کردن و به اون قول دادن که بعد از زایمان منو طلاق بدن واون خانم رو عقد کنن و خونه نمیومدن.من با هزار مشکلات بارداری رو در خانه پدرم گذروندم بعد از زایمان به خاطر بچه هام دوباره به زندگی برگشتم‌ وایشون هم با پادرمیونی پدرش قول داد اون خانم رو کنار بزاره.بعداز دو سال موفق شد از اون خانم دل بکنه ولی همش به من میگفت برو خونه بابات من از تو خوشم نمیاد بعداز یه عالمه توهین و تحقیر ،دیگه خسته شدم با بچه ها به خونه پدرم‌ اومدم سه ساله من بلاتکلیف خونه پدرم هستم به همه گفته من دوسش ندارم نمیخوامش.تازگی دو بار با هم‌صحبت کردیم ومیگه به خاطر بچه ها زندگی کنیم نه به خاطر خودت.میگه قول نمیدم سراغ خانم‌دیگه ای نروم به نظرتون من چه کار کنم؟( بیشتر مشکلات ما از نظر جنسی هستش) 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و وقت به خیر خدمت شما خواهر بزرگوار طبیعتا با حجم مسائل پیش آمده و توضیحات بسیار مختصر قضاوت کرد که در وضعیت فعلی درست ترین کار چیست؟ مسائل زیادی باید مورد توجه قرار بگیرند و بررسی بشوند از جمله اینکه: شما چگونه با هم آشنا شدید و ازدواج کردید؟ ازدواج مورد رضایت هر دو طرف بود؟ مسائل و اختلافات شما از چه زمانی آغاز شد؟آیا زمانی بوده که این مسائل وجود نداشته یا کمتر بوده اند؟ ارتباطات عاطفی و زیستی شما به چه شکل بوده؟ مسائلی که مورد اعتراض یا نقد همسر بوده،چه مسائلی بوده؟ پیش از بارداری دوم، روابط شما در زمینه های مختلف با همسر چگونه بوده است؟ زمانی که مجدد به زندگی بازگشتید،چه تلاشی برای بهتر شدن روابط یا حل اختلافات قبلی کردید؟آیا از مشاور خانواده کمک گرفتید؟ معمولا چه زمان هایی و پس از چه اتفاقاتی همسر از شما درخواست میکردند که به خانه پدرتان برگردید؟ در این ۳ سال که در خانه پدر تشریف دارید،چه تلاش هایی برای مشخص شدن وضعیت و تکلیف خودتون کردید؟ فرمودید بیشتر مشکلاتتان جنسی هست،آیا در طول این سال ها، برای حل این مشکلات اقدامی انجام دادید؟از مشاور یا درمانگری کمک گرفتید؟ و ... پاسخ این سوالات و سواات متعدد دیگر برای بررسی همه جانبه ی مسئله مورد نیاز هست و قطعا با چند خط، نمیتوان نظر مشخصی راجع به ادامه یا پایان یک زندگی و چگونگی هر کدام داد. اما آن چه که مسلم هست این هست که شما باید روش فعالانه ای در حل مشکلات و مسائل در پیش بگیرید، این که در برخورد با مسائل و اختلافات هر دو نفر راه حل های ناکارامد و غلطی را در پیش بگیرید، همسر یا خودشون را از میدان دور کنند یا شما را، و شما نیز منفعلانه به منزل پدر برگردید و مدت های طولانی را در آن جا سپری کنید، قطعا نتیجه ای جز بلاتکلیفی و فشار های مختلف روانی، در بر نخواهد داشت. باید ابتدا خود شما تصمیم جدی برای مشخص شدن وضعیت بگیرید ، و این روند را آغاز کنید و طرف مقابل را هم به روشی که امکان پذیر هست با خودتون همراه کنید، ترجیح این هست که به یک زوج درمانگر متبحر و با تجربه متدین و قابل اعتماد رجوع کنید و هر دو مسائل خود را مطرح کنید و شرح حال کاملی بدهید تا ابتدا مسائل مشخص شود، راه حل احتمالی هر کدام و سهم هر کدام از شما در حل این مسائل، سود و هزینه هر یک از دو راه ادامه زندگی یا جدایی و در پیش گرفتن راهکار های جدید! برای ادامه این راه که مجددا به وضعیتی مشابه وضعیت فعلی منجر نشود.در صورت عدم همکاری همسر در ابتدا یا تشخیص نیاز شخصی، خودتون روند مشاوره خانواده را با مشاوری امین آغاز کنید و فرصت را بیش از این از دست ندهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت استاد گرامی وهمکاران ارجمند ایشان. استاد یک ماه است که به لطف خدا وراهنمایی های شما پسر دوساله ام رو از شیر گرفتم سوالم این است که چه مدت بعد میتوانم از پوشک بگیرمش. ممنونم از همگی شما بزرگواران بابت مشاوره های عالیتون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی، بسیار عالی هست که در مراحل مختلف رشد و تربیت کودک سعی دارید از نکات علمی و شیوه درست بهره بگیرید، ان شاالله که فرزندانی سالم و صالح تربیت کنید. اولا توصیه میکنم پاسخ همه سوالاتی که در کانال در ارتباط با از پوشک گرفتن کودک مطرح شده را جست و جو و مطالعه کنید. بهترین زمان از پوشک گرفتن بین دو تا دو و نیم سال هست، اما این زمان قطعی نیست و از هر کودکی به کودک دیگر متفاوت هست، ابتدا باید پیش زمینه های مناسب برای از پوشک گرفتن کودک فراهم باشد، یکی از مهم ترین این پیش زمینه ها، رسش جسمانی کافی برای کنترل ادرار و مدفوع در کودک است، یعنی زمانی که ماهیچه های حلقوی مثانه توانایی لازم را کسب کرده اند، چطور میتوان متوجه این مرحله از رسش در کودک شد؟ زمانی که شب هنگام خواب کودک را پوشک کردید و صبح حدود ساعت ۶-۷ صبح، پوشک او را چک کردید و خشک بود، نشان میدهد کودک توانایی لازم برای کنترل ادرار خود را کسب کرده است. یکی از پیش زمینه های دیگر،کسب مهارت ارتباط کلامی در کودک است، یعنی بتواند خواسته های خود را با والدین مطرح کند و متوجه انتظارات والدین بشود، که در آموزش دستشویی رفتن، اهمیت زیادی دارد. و یکی دیگر از پیش زمینه ها داشتن انگیزه لازم برای دستشویی رفتن هست گاهی از اوقات والدین اشتباهاتی انجام میدهند که این انگیزه را در کودک از بین میبرند و او را نسبت به کنار گذاشتن پوشک مقاوم میکنند. در این رابطه اولین توحه داشته باشید که این سن تقریبا مقارن با سن شکل گیری "من" کودک و تشخیص خود یه عنوان موجودی منحصر به فرد از محیط و والدین است، کودک خودش و اراده مجزای خود را کشف کرده و در راستای تثبیت و تداوم آن سعی میکند با والدین مخالفت کند یا کلمه نه را بیشتر استفاده میکند، این رفتار های کودک مرحله ای طبیعی و صروری از رشد هستند و هرگز نباید به معنای لجبازی تلقی شوند، در این سن والدین نباید با کودک با زبان امر و نهی صحبت کنند یا وارد بازی قدرت شوند،این اشتباهات والدین هست که میتواند این مرحله طبیعی را به سمت لجبازی کردن سوق دهد. پس برای از پوشک گرفتن کودک صبور باشید، با کودک خود بدرفتاری نکنید،این مرحله برای کودک و والدین حساسیت های خود را دارد، نباید آن را برای هر دو طرف، سخت تر و تلخ کرد. نکته با اهمیت دیگر، مناسب سازی محیط دستشویی برای کودک است، به نحوی که او اشتیاق برای دستشویی رفتن داشته باشد، تمیزی، نور کافی و کمک گرفتن از ابزار هایی مثل قصری برای کودک میتواند به این امر کمک کند. اما همان طور که خود شما اشاره کردید، باید بین اتفاقات مهم در کودکی مثل از شبر گرفتن و از پوشک گرفتن و .. فاصله باشد چرا که تداخل و همزمانی آن ها برای کودک بسیار سنگین و همراه با فشار مضاعف است. بنابراین اولین چک کنید که کودک توانمندی های مذکور را کسب کرده یا خیر، اگر کسب نکرده به فضا و شرایط را برای کسب و تقویت این توانمندی ها مهیا کنید و اگر همه این توانمندی ها را کسب کرده، بهتر هست زمانی اقدام به این کار کنید که کودک کاملا با تغییرات قبلی یعنی از شیر گرفتن کنار آمده، وابستگی دیگری به شیر ندارد و با شرایط جدید کاملا وفق پیدا کرده،ممکن است از یکی دو ماه تا شش ماه بنا به شرایط کودک و محیط او طول بکشد. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وخداقوت رابطه ی من وپسرم که ۱۴ سال دارد دوستانه نبود در حد مادر وپسر ...در حال حاضر متوجه شدم متا سفانه از طریق پسر عمویش که از او کوچکتر است وارد برنامه مجازی مبتذل شده وخود ارضا یی می کند ...کاش مرده بودم ومی گفتن مادرش مرده نفهمیده باپدرش در میان گذاشتم زیاد اهمیت نداد می گه درست می شه...خیلی ناراحتم نمدونم چه کنم؟ ما خانواده ی ۵ نفره یه دختر و۲ پسر هستیم ازدواج ما سنتی و تحصیلات پدر ابتدایی،مادر دیپلم ودختر کنکوری محجبه وباایمان پدر اهل نماز واعتقاد نیستن ومادر مذهبی لطفا راهنماییم کنید من در۲ کلاس شما نوجوان ورابطه همسر وزن شرکت کردم خیلی مفید بود متشکرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار میدانم که از اتفاقی که رخ داده،احساس بسیار بدی پیدا کردید و دچار آشفتگی شدید، اما وارد شدن نوجوان شما به این برنامه ، به این معنا نیست که او دیگر از دست رفته و دنیا به آخر رسیده و هیچ کاری نمیتوان برای اصلاح انجام داد. مهم ترین کاری که در این باره باید انجام دهید این هست که اولا خونسردی خود را حفظ کنند و بر خود مسلط باشند، فعالانه به دنبال راه حل موثر و مفید باشند، و البته مهم تر از همه نحوه مواجهه با نوجوان هست، نوجوان کار خطایی انجام داده، اما نباید به او به چشم یک مجرم که گناه نابخشودنی انجام داده نگریست و برخورد قهری و تند با او انجام داد. مهم ترین راهکار برای اصلاح رفتار نوجوان، برقراری ارتباط مثبت با اوست، به خصوص اگر از طرف مادر باشد، رابطه طبیعی و سالم مادر و پسر هم قطعا بر مبنای محبت ورزی و عاطفه مادری و ابراز این محبت بنا شده است، با بالاتر رفتن سن این شیوه این ابراز محبت ها تغییراتی میکند اما از کیفیت آن کاسته نمیشود و هرگز قابل حذف نیست حتی تا پایان عمر ، اگر غیر از این باشد باید آسیب شناسی شود که چرا و به چه علت روابط سرد بوده و ابراز محبت به شیوه موثر از طرف مادر یا بین مادر و فرزند رخ نداده است؟ پس برلی حل این مسئله، پیشگیری از موارد دیگر و بقیه آسیب ها در سن جوانی و نوجوانی، نیازمند برقراری ارتباطی خوب و موثر با نوجوان هست، اگر والدینی قادر به برقراری این ارتباط نباشند، قطعا بر آن ها واجب هست که این مهارت را کسب کنند، چرا که محبت نیاز فطری هر انسانی است و اگر والدین محبت را از فرزند خود دریغ کنند، به خصوص در شرایط فرهنگی اجتماعی فعلی، نمیتوانند انتظار داشته باشند که فرزندشان شبیه آن ها فکر یا رفتار کند، بلکه فرزند به سمتی میرود که این نیاز او برطرف میشود. بسیار عالی هست که صوت ها توانسته مطالب مفیدی برای شما داشته باشد، قطعا اگر به آموزه های صوت ها جامه ی عمل پوشانده شود، در عمل نیز نتیجه آن را خواهید دید و برکت و آثار مثبت آن در زندگی و روابط شما با همسر و فرزندان، جاری و ساری خواهد بود.توصیه میکنم دوباره به شکل جدی و برای عمل کردن به آن،صوت های تربیت نوجوان را گوش دهید و در کنار آن صوت های تربیت جنسی کودک و نوجوان را نیز حتما گوش دهید. در حال حاضر بر روابط خود با نوجوان کار کنید، سعی کنید نقاط مثبت نوجوان را ببینید، روی ان ها کار کنید و تقویتشون کنید، به نوجوان شخصیت بدهید، بخشی از کار های منزل یا خانواده را به عهده او بگذارید و پس از انجام آن به هر کیفیتی،او را تشویق کنید تا بهتر و بیشتر انجام دهد. حتما نوجوان باید فعالیت هایی به غیر از درس خواندن داشته باشد، حتما ورزش باید جزو برنامه های نوجوان باشد تا انرژی های اضافه او تخلیه بشود،بسیار توصیه میشود که تابستان ها یا زمان هایی که درس ندارند، در محیط های سالم و مطمئن،مشغول به کار های موقت بشوند تا هم مهارت کسب کنند هم لااقل پول تو جیبی خودشون را در بیاورند، و برای مدیریت اقتصادی زندگی آینده خود آماده شوند، بیکاری و داشتن وقت زیاد اضافی و انرژی تخلیه نشده برای نوجوان سمی مهلک است! باید طوری برنامه ریزی شود که نوجوان به محض ورود به رخت خواب در شب ، از خستگی به خواب برود. نکته بسیار مهم این هست که نوجوان تا رسیدن به سن تمیز نباید گوشی شخصی داشته باشد،برای برنامه ها درسی و ... باید یک گوشی عمومی برای منزل خریداری بشه که تا زمانی که نوجوان کار داره دست او باشه اما همه بتوانند از آن استفاده کنند و به آن دسترسی داشته باشند همچنین باید در گفت و گوی منطقی با خود نوجوان در مورد نحوه و میزان استفاده از گوشی و فضای مجازی به توافق برسید و به آن حتما عمل کنید. در حال حاضر پیشنهاد میکنم برای حل این مسئله و مسائل دیگر حتما به یک مشاور نوجوان متدین و مومن و قابل اعتماد در شهر خود مراجعه کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با عرض سلام و خدا قوت حضور شما بزرگواران،بنده خانمی ۳۸ ساله هستم وپسر ۲ سال و ۸ ماهه و پسری ۱ ماهه دارم ،پسر اولم رفتارای بدی داره اگه چیزی بخواد و بهش ندیم مخصوصا گوشی ب شدت جیغ و داد میکنه و ب شدت کتک میزنه ، کمتر با اسباب بازیهاش بازی میکنه و بیشتر با وسایل خونه بازی میکنه تقریبا ب همه چیز آسیب رسونده ،همش ب برادرش حمله میکنه و دست و پاشو میخواد بکشه،وسایل رو پرت میکنه ...نمیدونم چ رفتاری باهاش داشته باشم همش نگرانم همینجوری پیش بره بزرگتر ک بشه چکار کنیم؟؟!!در ضمن من و پدرش خیلی رعایت میکنیم واهل مشاجره و یا بی احترامی ب همدیگه نیستیم و همین باعث تعجب ماست.البته این بچه کارای خوب هم داره مثلا کنار ما ب نماز می ایسته و گاهی چیزی ک بهش میگم واسم میاره،ولی ب شدت با خیلی چیزا مخالفه با حموم کردن ،لباس عوض کردن ،پوشک عوض کردن و ب هیچ وجه حاضر نمیشه دستشویی رفتن رو شروع کنه و هنوز پوشک میشه ،لطفا راهنمایی بفرمایید ،ممنون از لطف شما بزرگواران. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی گرامی بسیار خوب هست که شما با همسرتون در محیط خانه رفتار مناسبی دارید، ان شاالله که ابن روند را ادامه بدید اما نکات دیگری هم هست که باید نسبت به آن توجه داشته باشید اول اینکه در نوع رفتار خود با پسر کوچک و بزرگتون دقت کنید،هم شما،هم پدر و هم بقیه اطرافیان، احتمال دارد که حتی به شکل ناخودآگاه چون پسر کوچکتر هنوز شیطنت های پسر بزرگتر را ندارد و زحمت کمتری برای شما ایجاد میکند از طرفی ضعیف تر هست و نیاز بیشتری به مراقبت دارد،بیشتر توجه و محبت شما معطوف به فرزند کوچکتر میشود و همین مسئله حساسیت فرزند بزرگتر شما را نسبت به او برانگیخته است.وقتی دو فرزند شما حضور دارند اتفاقا بیشتر توجه و محبت شما باید معطوف به فرزند بزرگترتون باشه،چون او بیشتر میفهمد و متوجه میشود، و محبت های خود را نسبت به فرزند کوچکتر، زمانی انجام دهید که فرزند بزرگتر شما حضور نداشته باشد تا حساسیت او برانگیخته شود، در زمانی که کودک حس مالکیت پیدا میکند، نمیتواند مادر خود را با دیگری قسمت کند بنابراین نباید به شکلی رفتار کرد که حساسیت او برانگیخته شود. از طرفی این طبیعی هست که کودک در این سنین به دنبال کشف جهانی است که می خواهد در آن زندگی کند بنابراین در مورد هر چیزی کنجکاوی میکند، طبیعی است که نسبت به وسایل منزل نیز چنین کنجکاوی هایی دارد،اگر والدین نسبت به وسایلی حساس هستند یا کلا وسایل گران قیمت و شکستنی اصلا نباید دم دست کودک باشد یا اگر مورد استفاده هست، زمان هایی استفاده شود که در معرض توجه کودک نباشد، و اینکه کلا محیط منزل باید برای کودکان این سنین ایمن سازی شود، و هر آن چه روی آن حساس هستید، خود شما نباید در دسترس کودک قرار دهید. از طرفی همان طور که قبل هم گفته شده در این سنین کودکان خود را مجزا از محیط و والدین میشناسند و یکی از راهکار های عرضه این خود مخالفت با دیگران هست، این دوره طبیعی از رشد کودک هست که والدین متاسفانه از ان اغلب بی اطلاع هستند و این کار کودک را تعبیر به لجبازی میکنند و سعی میکنند، با کودک به مقابله برخیزند،او را مکررا امر و نهی میکنند، تنبیه میکنند و با کودک وارد بازی قدرت میشوند، این رفتار ها میتواند واقعا رفتار لحبازی را در کودک به وجود بیاورد، از طرفی بسیاری ار ناهنجاری های کودک و شیطنت های او ناشی از تخلیه نشدن انرژی کودک در محیط خانه ها به خصوص خانه های کوچک و آپارتمانی است که باید برای بیرون بردن روزانه کودک برنامه ریزی کرد، در محیط های خلوت که از جهت انتقال ویروس هم خطری نداشته باشد، از طرفی خود والدین حتما باید روزانه حداقل به مدت نیم ساعت بازی مشارکتی با کودک داشته باشند، و علت دوم امر و نهی و کنترل گری بیش از حد والدین هست، والدینی که مدام می خواهند همه کار کودک را کنترل کنند،مدام امر به نشستن، ساکت بودن و انجام ندادن کار ها میکنند،طبیعتا با چنین نتایجی مواجه میشوند. در صورتی که اصل بر این است که به کودک زیر ۷ سال آزادی و فضای بازی برای فعالیت و بازی داده شود، مگر در کار هایی که برای او،دیگران یا وسایل محیط خطرناک و آسیب رسان است. پس از رعایت نکات بالا،میتوانید در مورد نابهنجاری های باقی مانده از قانون تشویق و تنبیه به نحوی که در صوت های تربیت کودک گفته شده استفاده کنید. پیشنهاد میکنم برای بررسی بیشتر مسئله و آسیب شناسی دقیق تر،از مشاوره امین استفاده کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید ممنونم از کانال خوبتون من خانم ۳۶ساله هستم ک چند وقت شده دچار وسواس شدم شدید شدم دستشویی رفتنم یک ربع وحمام رفتنم خیلی طول میکشه وبا گریه میام بیرون همش فکر میکنم نجسم و بچه کوچک دارم وقتی پوشکش عوض میکنم خیلی دستام میشورم ک خسته میشم حتی بعضی وقتا دلم میخواد دستام. قطع کنم یا دست به خوکشی بزنم من بعضی موقع ها نماز هایم را نمیخوانم میگم نجسم بخدا نمیدونم چکار کنم چند دفع با کارشناس مذهبی هم صحبت کردم ولی فایده نداشت دکتر هم رفتم، از شما خواهش دارم کمکم کنید ک نجات یابم چون دگه ناامید شدم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار میدونم که الان از این حالات خیلی اذیت میشوید، همه این شرایط گویای این هستند که ان شاالله باید هر چه سریع تر به یک روان شناس بالینی متدین و متبحر در درمان وسواس مراجعه کنید و دوره کامل درمان وسواس را بگذرانید. درمان را در جلسات اول قطع نکنید چرا که درمان وسواس اندکی زمان بر هست و نیاز به صبر و همکاری شما با درمانگر دارد اما زمانی که با درمانگر خود همکاری کافی را داشته باشید، و از پس این مسئله بر بیایید، با لطف و عنایت خداوند، جسم و جان شما از این افکار و اعمال اجباری و آزار دهنده خلاصی می یابد ان شاالله. افکار وسواسی مثل ویروس وارد ذهن می شوند و کنترل بقیه افکار و همه اعمال شما را به دست خود میگیرند، آن چه که اهمیت دارد این است که شما نباید کنترل رفتار و اعمال را به این افکار واگذار کنید، میدانم که فشار زیادی را روی خود احساس میکنید که مبتنی بر افکار خود در راستای نجس بودن و کثیف بودن و ... عمل کنید،اما عمل کردن بر این اساس و تداوم رفتار های وسواسی مثل این هست که شما بدون هیچ مقاومتی کنترل کشور و مملکت وجودی خود را به دشمن بسپارید و او را در مملکت وجودی خود مسئول همه امور و کنترل کننده همه چیز کنید ، هرگز به این افکار مسموم نباید همچین باجی بدهید، هر چقدر شما در برابر این افکار کوتاه بیایید و مبتنی بر آن عمل کنید ، این افکار در ذهن شما بیشتر تقویت میشوند و هر روز بیشتر از قبل شما را اذیت میکنند و کنترل رفتار شما را به دست میگیرند، پس هرگز در برابر فشار این افکار برای انجام کار های وسواسی کوتاه نیایید و تسلیم نشوید، میدانم که اولش برای شما سخت هست اما اگر با توکل به خدا بتوانید مدتی در برابر این فشار مقاومت کنید، این موجود سمی در ذهن شما ضعیف و ضعیف تر میشود تا زمانی که دیگر قادر نیست این گونه شما را بیازارد. پس به افکار وسواسی خود اعتنا نکنید در جای جای منزل مثل دست شویی، حمام، آشپزخانه و .. برای خود بنویسید که این افکار مسموم است و من در برابر آن تسلیم نمیشوم، من میتونم با توکل بر خدا به این وسواس غلبه کنم. در مورد بحث نماز خواندن متاسفانه این حالت برای افراد وسواس به پاکی و نجسی زیاد پیش می آید و اگر به این افکار که من نجسم پس نماز نمی خوانم ادامه دهید و به آن فرصت جولان دهید خدای نکرده شما را تا مرز تارک الصلاه شدن پیش میبرد، اولا در احکام ما نیز مطرح شده که تا صد در صد یقین حاصل نشده که چیزی نجس است، ما موظفیم و باید اصل را بر پاکی قرار دهیم، از نظر دین اسلام همه چیز پاک است مگر با شواهد و دلایل قوی و مستدل و محکم نجس بودن آن اثبات شود، اما آن چه در مورد شما اهمیت ویژه دارد این هست که علما میگویند فردی که مبتلا به وسواس شده حتی یقینش هم اعتباری ندارد و نمیتوان به آن توجه کرد...!!! مطمئن باشید خداوند تکلیف سخت و طاقت فرسا که موجب اذیت و آزاری بتده اش باشد به او نداده و بر عهده اش نگذاشته است، این نداهای های شیطانی است که ما را به بهانه پاکی و نجسی از هم صحبتی و مصاحبت با مهربان ترین مهربانان، کسی که به احوال ما اگاه است و از همه به ما رحیم تر و رئوف تر است، باز میدارد... خداوند بحث پاکی و نجسی را جهت طهارت جسم و روح مطرح کرده که خود وسیله ای برای تقرب به خداست، نه اینکه ما چنان به آن وسیله و شرایط ابتدایی سرگرم شویم که از مقصد و هدف اصلی خود باز بمانیم...، این قدر که ما به خودمان سخت میگیریم خدا هرگز به ما سخت نخواهد گرفت، زمان نماز وقتی است که خداوند شما را صدا زده تا با او هم صحبتی کنید،نگذارید شیطان با بهانه های واهی شما را از این ملاقات ارزشمند و روحانی، دور کند. در آخر اینکه حتما حتما هر چه سریع تر به یک درمانگر متعهد و متدین وسواس مراجعه بفرمایید ان شاالله که موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام همسرم اوایل دانشجو بودن ،و بعد رفت سربازی، در هر دو مرحله سرکار میرفت ،ولی اصلا به من خرجی نمیداد،و میگفت وظیفه ی پدرته ک بهت پول بده، منم زیاد توقعی ازش نداشتم، حتی متاسفانه چن بار از وام دانشجویی خودم بهش دادم،که دیگ بر نگردوند‌...(چون دیدش این بود ک پدر مادر من وضع مالی خوبی دارن،پس وظیفه دارن کمک کنن) از زمانی ک اومدیم خونه ی خودمون ،من سر کار میرفتم و تمام حقوقم رو میدادم بهش، یه مدت کوتاه نرفتم سرکار و دوباره رفتم سر کار،ولی این بار بهش گفتم زن هیچ وظیفه ای در قبال خرج خونه نداره،و دیگ اشتباه گذشته ی خودم تکرار نکردم ک بهش پول بدم، حالا ک سر کار نمیرم،و طبق صوت هنر زن بودن ،بهش میگم باید برام پول بریزی ،اول ک مخالفت کرد،ولی بعدش یه ماه میریزه ،یه ماه نمیریزه،در آمد بالایی داره و اصلا خسیس نیست، اما دائم دلش میخواد من وابسته اش باشم،و ازش خواهش کنم برای پول،و من متنفرم از این کار...چیکار کنم حالا؟ و لطفا بگین این پولی ک مرد برای زن میریزه باید خرج چیا بشه،من باردارم و دکتر میرم،آیا باید برای اونم از همین پول ک کم هست خرج کنم،یا این فقط برای خرج خودم مثل لباس اضافه، یا وسایل دلخواه خودم بخرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر گرامی از این که با گوش کردن صوت های هنر زن بودن توانستید تا حدودی مناسبات مالی خودتون با همسر را تنظیم کنید جای خرسندی هست، البته به شرطی اثرات مثبت خود را خواهد داشت که جنبه های دیگر ارتباط شامل روابط عاطفی، اعتماد متقابل،ارتباطات زیستی و ... هم به نحو مطلوبی تنظیم شود. اگر قرار باشد تغییرات جدید همراه با القای بی اعتمادی و خشم نسبت به همسر باشد، چه بسا اثرات منفی دیگری در رابطه شما به این جهت ایجاد شود، کار همسر محترم هم قابل تایید نبوده و قابل درک هست که شما احساس منفی نسبت به بعضی از وقایع داشته باشید، واقعیت این هست که هر دو طرف اشتباهات و خطاهایی داشتید و الان که برای اصلاح روابط اقدام کردید، بهتر هست وقایع غیرمطلوب گذشته را پشت سر بگذارید و شروع جدیدی با اصلاح روابط در همه زمینه های زندگی زناشویی و مبتنی بر اعتماد متقابل قرار دهید، به هر حال شما الان از همسر محترم درخواست کردید که هزینه های را کامل بر عهده بگیرند و ایشان هم مقاومتی نکردند، مسئله ای که در ارتباط با تمایل ایشون به وابسته کردن شما هست، احتمالا باید در نوع رفتار شما هم بررسی شود، به هر حال در یک ازدواج هر دو طرف نیازهایی به هم دارند که اساسا ازدواج میکنند و زندگی مشترک تشکیل میدهند، این نیاز ها هم فقط نیاز مادی نیست،نیاز عاطفی،جنسی،حمایت اجتماعی و ... گاهی اوقات یکی از زوجین به نحو افراطی ابراز استقلال و بی نیازی از طرف مقابل میکند و به نوعی نشان میدهد که من هیچ نیازی به تو ندارم،یا بود و نبود تو فرقی برای من در زندگی ندارد! طبیعتا این شرایط، شرایط سختی برای طرف مقابل خواهد بود ولو اینکه مستقیما ابراز نکند. از آن جایی که شاید به شکل فرهنگی و اجتماعی به این شکل جا افتاده باشد که وابستگی زنان به همسرشان بیشتر حول و حوش مسائل مالی است، این ابراز استقلال افراطی در زنان شاغل بیشتر هست، ممکن هست یکی از علل این که همسر محترم، چنین رفتاری از خود بروز می دهند این هست که به شکل ناخودآگاه حالاتی شبیه این در رفتار شما احساس کرده اند و شاید به این خاطر که احساس میکنند تلاش هایایشان در زندگی از طرف شما دست کم گرفته میشود و سعی میکنند این خلاء را به این شکل جبران کنند. اولا سعی کنید برای تعدیل فضای خودتون نسبت به همسر در کنار ویژگی های منفی از همسر که در ذهن شما الان پررنگ هست،ویژگی های ایشان را هم در نظر بگیرید، قطعا هر فردی ویژگی های مثبتی هم دارد، یادآوری خاطرات مثبت و دلایل محکمی که هنوز برای زندگی با هم دارید. بعد به شکل فعالانه سعی کنید خود شما از زحمات همسر در زندگی قدردانی کنید،ویژگی های مثبت او را بیان کنید، هرگز و هرگز سعی نکنید همسر خود را تحقیر کنید یا با مرد دیگری او را مقایسه کنید این مسائل خط قرمز زندگی زناشویی است و در صورت انجام زخم های عمیقی در رابطه ایجاد میکند که ترمیم آن زمان و انرژی زیادی میبرد.اگر تمایل دارید همسر محترم هم چنین رفتاری نسبت به شما داشته باشد، به شیوه و راه درست از ایشان درخواست داشته باشید. در ارتباط با نحوه مصرف خرجی ماهیانه، این مبلغ مخصوص نیاز ها و مصارف شخصی خانم هست و میتوند پس انداز هم بشود، اما خرج های عمومی مثل خرید های منزل، خرج دکتر و ... بر عهده مرد هست، مگر اینکه اقا هر دو رو توامان به خانم پرداخت کنند و بیان کنند که از این مبلغ این مقدار پول ماهیانه خانم هست و فلان مقدار مربوط به فلان مصرف دیگر. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با عرض سلام و ادب طاعات و عباداتتون قبول باشه سوال بنده این هست که اگر انتقادی به رفتار همسر داشتیم، مثلا نحوه غذاخوردن یا مثلا رعایت نظم در امور منزل و... چطور بیان کنیم که ایشان ناراحت نشن و صحبت ما هم تاثیر داشته باشه سپاس از راهنماییتون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ممنون از توجه و همراهی شما. ⚜ نکات مهم در مهارت های کلامی: ۱. توجه به زبان بدن زبان بدن یعنی فرم و حالت اعضای بدن نسبت به شخص مقابل و زبان بدن گاهی از کلام موثرتر است، چون به صورت غیر مستقیم مطالبی را القاء می کند. کارشناسان می گویند ۶۷ درصد دریافت از طریق دیدن است. در کلام لفظ دیده نمی شود ولی زبان بدن دیده می‌شود برای همین تاثیر بیشتری دارد. 🔻 به عنوان مثال اگر شخص در حین صحبت کردن دست به کمر باشد یا دست را پشت خود بگیرد، حالت تحکمی دارد و یا اگر بعد اتمام صحبت نگاه و دیده شخص روبه بالا برود نشانه خودخواهی است و اگر دید به پایین برود نشانه تواضع است. ۲. نقد منصفانه در زندگی مشترک بالاخره زن و یا مرد اشتباه می‌کند و نحوه‌ی رو برو شدن با این اشتباه مهم است و بیشترین اختلافات درمیان زوج ها به دلیل بیان نقد هاست. 🔸 در نقد باید به این توجه کرد که تاثیر گذار باشد و نقد منصفانه، به نقدی گفته می شود که در پس آن دعوا رخ ندهد، نه به این که نقد به حق باشد. 🔻 بعضی ها می گویند: «من رُک ام!» و انتقاد منصفانه را رک بودن میدانند که در آن، عدم رعایت قاعده های مناسب مربوط با انتقاد کردن و فقط با گفتن حرف حق و با هر لحن یا لفظی نامناسب، می دانند، این انتقاد منصفانه نیست یک بیماری و مریضی است و درحالی که باید در انتقاد تلطیف کلام داشت. 🔹 به عنوان مثال می توان از فرمول های انتقاد منصفانه به روش های زیر اشاره کرد: 👌 بیان کار خوب + نقد + کارخوب مثلا همسرمان، در منزل بی نظمی درست کرده اند و چون عجله داشته و یا خسته بوده اند نتوانسته اند برخی نکات رو رعایت کنند. حال می‌توان سه بازخورد داشت: ➖ اول: واقعا که بی نظمی، مدام یکی باید پشت سرت راه بره و جمع کنه! این باز خورد ایجاد کننده دعوا است. ➖ دوم: خیلی از بی نظمی بدم میاد، نمیدونم کی میخوای یاد بگیری! نتیجه می شود ناراحت شدن همسر، درسته حرف حق است ولی این رک بودن است و نادرست. ➖ سوم: واقعا ممنونم یا خدا قوت به شما، + ولی + یکم خیلی خوشحال میشدم وسایلتون رو هم سر جاش میدیدم، + راستی چه خرید خوبی امروز کردین،خیلی تازه ست. ♦️ یعنی انتقادمان را بین دو کار خوب بیان کردیم و همین سبب می شود که طرف مقابلمان درصدد جبران باشد؛ این نقد تاثیر گذار است. انشاالله 🌺 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر من ۲۰ سالمه دانشجو هستم و متاستفانه خیلی تنبل و بی انگیزه هستم . یعنی نمیدانم تنبلی ام بخاطر بی انگیزگی است یا بی انگیزگی ام بخاطر تنبل بودنم . در واقع این دو مورد کل زندگی ام را تحت شعاع قرار داده اند و هیچ فعالیتی چه درسی و چه غیره ندارم . احساس میکنم نیاز به محرک دارم اما نمیدانم چه محرکی؟ و چگونه ان را پیدا کنم لطفا راهنمایی ام کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ابتدا پیشنهاد بنده برای رفع این کسالت روزمرگی، مراجعه به طب سنتی و اصلاح تغذیه و مزاج هست سپس در کنار آن، داشتن یک دوست خوب و اکتیو و با انرژی و برنامه ریزی با ایشان جهت انجام پیاده روی روزانه به مدت ۳۰ دقیقه. در کنار این دو اقدام، باید در طی روز اوقاتی را به تفکر بگذرانید و برای خود اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در زندگی تعریف کنید تا از این رخوت و نداشتن انگیزه در بیایید. برای این منظور داشتن مراقبه خیلی به آدم کمک میکنه یکسری دستورات و اهداف رو برای خودتون در نظر گرفته و نفس تون رو به اون عادت بدین، جهت موفقیت در طول روز مراقبه و در پایان روز محاسبه داشته باشید و اگر جایی کوتاهی کرده بودین، برای خودتون معاقبه و مجازات در نظر بگیرید. مجازاتی که خیلی سهل و نه خیلی سخت برای شما باشه، و برای انجام اون کمی در سختی و تلاش بیفتید. نکته بعدی، اگر اهداف ما خیلی بلندمدت و ایده آل گرایانه باشه و یا در انجام اون روحیه کمال گرایی داشته باشید، هم خودش باعث در جا زدن میشه، چون هیچ وقت رضایتی از از خویش صورت نمیگیره. سعی کنید تلقین مثبت داشته باشید و از تلقین های منفی پرهیز کرده و در این راستا از ذکر استغفار و تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها هم غافل نباشید. موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر من دختری 20 ساله هستم که از نظر زیبایی و قد و مسائل ظاهری و هم از نظر ایمان و اخلاقم و مسائل باطنی خوب هستم و در نظر اطرافیانم هم همینطوره اگر تعریف از خودم نباشه، چند هفته پیش خواستگاری برای من اومد که اولین کسی بودن که مامانم راه دادن و من باهاشون صحبت کردم حدود 4 جلسه هر کدوم یک ساعت صحبت میکردیم بنظرم پسر خوبی هستن و از نظر ایمان و اخلاق و خوشرویی خیلی خوبن، از نظر مالی هم تقریبا هم کفو هستیم اما اونا مقداری پایین ترن، در کل اما مسائل مالی برای من مهم نیست چیزی که بعد از این چند جلسه ازارم میده اینه که انگار هنوز مهرشون به دلم نیست، نه اینکه زشت باشن، معمولی هستن اما من هنوز نتونستم قبول کنم که ایشون همسرم باشن، بعضی موقع ها تو جلسات حس گریه بهم دست میده که انگار نمیخوام این کار ادامه پیدا کنه، اما بعدش که فکر میکنم میبینم دلیلی ندارم برای اینکه ایشون رو رد کنم، چون از نظر ایمان و اخلاق و مهربونی خیلی خوبن، خانوادشون هم مخصوصا مادرشون عالی هستن ممنون میشم کمکم کنید با توجه به اینکه سنم بالا نیست و هنوز فرصت دارم ایشون رو رد کنم؟ یا بعد از ازدواج میتونم قبولشون کنم؟ البته موقعی که باهاشون حرف میزنم حس خوبی دارم اما نه به عنوان همسر، ممنون از لطفتون اجرتون با امام زمان (عج) 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر خوبم، در جریان پروسه انتخاب همسر ابتدا باید خیلی با دقت و مطالعه مسئله رو پیش ببرید. با مطالعه کتب و کلاس های این دست، علاوه بر دانش افزایی در مسیر زندگی و انتخاب صحیح، باعث میل، انگیزه و رغبت در مسیر ازدواج نیز خواهید شد. معمولا توصیه بر این است که اگر خواستگاری با شرایط متعادل و مناسبی داریم، بلافاصله رد نکنیم و وارد جلسات گفتگو و خواستگاری بشیم که بعد از رسیدن به کفویت و نقاط مشترک در طی این گفتگوها، تحقیقات و مشاوره، آن کشش و میل نیز به مرور ایجاد خواهد شد. اما اگر بعد از طی تمام این مراحل، باز هم گرایشی ایجاد نشد، صلاح نیست وارد مرحله عقد و ازدواج شد با این امید که بعدا میل و محبتی ایجاد میشود، مگر اینکه رغبت و رقت قلبی از قبل در طی گفتگو و یا در دوران شناخت صورت گرفته باشد. اینکه بگوئیم الان سن مان اینقدر است و هنوز فرصت دارم، الزاما ملاک درستی نیست، پیشنهاد میشود، جهت شناخت بیشتر تمام پروسه انتخاب همسر (اعم از سوالات و جلسات خواستگاری، تحقیقات، مشاوره) به طور کامل طی شود و در کنار آن اگر فکر می کنید به لحاظ زیستی و جسمی سردی برایتان غالب شده، اصلاح تغذیه نیز صورت بگیرد و همچنین کتب غنی در ارتباط با زندگی مشترک، مانند کتب استاد ولدی عباسی و کتاب مطلع عشق، کتب زندگی شهدا مثل یادت باشه، دلبری، خداحافظ سالار و ... را نیز مطالعه داشته باشید، تا اگر علتی جسمی و یا روحی بر این مسئله دامن زده به مرور برطرف گردد. انشاالله سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام دختری هستم ۲۴ ساله کارشناسی دارم چهار ماه است که عقد کردم نامزدم همه ملاک های مرا دارد اما هرچه میگذرد من ازش خوشم نمی آید قد ایشان با من ۲۸ سانتی متر تفاوت دارد و این هم اصلا برایم خوش آیند نیست من نمی توانم دوستش داشته باشم حتا به عکس هایش هم نگاه نمی کنم میخواهم راهنمایی ام کنید 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در صورت سوال فرمودید که نامزد شما تمام ملاکهای شما را دارد، و بعد تفاوت قد را بیان می کنید و ... سوال این است که آیا معیار قد جزو ملاک های شما نبوده؟ اگر نبوده الان چرا انقدر دچار حساسیت شده اید که حتی به عکس ایشان واکنش نشان دهید و اگر ملاک بوده و انقدر مهم در دیدگاه شما که باعث بی میلی تان شود، چرا در نظر گرفته نشده...!! پیشنهاد میشود چون در دوران عقد هستید ، حتما بصورت حضوری با مشاوری امین صحبت داشته باشید، و در ملاک های انتخاب تان برای همسر در معیارهای درجه اول و درجه دوم خودتان یه بازنگری داشته باشید تا خودتان را از این بلاتکلیفی نجات دهید. اگر بدون شناخت و مطالعه و هدف وارد پروسه انتخاب همسر شد، علاوه بر فشارها و لطمات روحی که به خودمان تحمیل می کنیم، در برابر احساسات، زمان، و برنامه ها و چه بسا آبروی طرف مقابلمان، مسئولیم. و لذا انشاالله با توکل، و پیگیری یه بازنگری در شرایط داشته باشید. و نکته آخر خواهر عزیزم، هیچ انسانی در زندگی صد در صد نیست که ما از طرف مقابل چنین انتظاراتی برای خودمان تعریف کنیم. مگر خود ما در همه چیز نمره مان بیست است؟! اگر مردی تمام ملاکهای یک همسر همراه و یک پدر مهربان را دارد ، حال با کاهش یا افزایش قد این نمره او تغییر پیدا میکند، و آیا لازمه همسر موفق بودن داشتن قد بلند، چشمان روشن، موهای ضخیم، پوست سفید و ... است؟ و آیا تمام خوبی ها و زیبایی ها در یک نفر جمع میشود و اگر کسی همه این شرایط ظاهری را داشته باشد، الزاما میتواند فرد مناسبی برای زندگی باشد؟ و ... سعی کنید فایل انتخاب همسر استاد پوراحمد را دریافت نموده و یا کتاب از من بودن تا ما شدن استاد عباسی را مطالعه بفرمائید. موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام روزتون بخیر خدا قوت،ممنون که گره گشای مشکلات زندگی بقیه هستید،دختری دارم چهار سالو نیمه،از چند ماهگیش از مردا به خصوص غریبه ها میترسید مثلا اگه موقع بازی میدید مردی داره نگاش میکنه سریع میومد پیش من پناه میگرفت و با همین حس بزرگ شد ولی مثلا نسبت به شوهر خاله هاش یکم کم رو هست ولی ترس نداره،الان طوری شده که کلا فراریه از مردایی که آشنا نیست باهاشون مثلا خونه مادربزرگم دو.ماه پیش بودیم پسرداییم اونجا بود،تا موقعی که اونا بودن منو دخترم تو اتاق بودیم و.مدام با گریه بهم میگفت بریم خونه طوری هم میترسه که من نگران میشم حالا چند شب پیش خواستیم بریم اونجا یادش بود که دفعه آخر پسر دایی من اونجا بود همش گریه میکرد خونه مامانبزرگم و با ترس میگفت بریم دیگه ممکنه مهمون بیاد ،یا مثلا پدرو مادرم رفتن شهرستان باهاشون تصویری صحبت نمیکنه چون حدس میزنه جایی هستن که غریبه ها پیششونن،من همچین مواقعی چکار باید انجام بدم به حرفش گوش بدم. و نرم خونه کسی که غریبه هست یا اجبارش کنم تا متوجه بشه کسی براش خطری نداره،مثلا این حس ترسو نسبت به مردایی که مثلا تو سوپری هست و تو.خیابون میبینه نداره ولی وقتی حس کنه مردی میخواد بیاد پیشمون و نزدیک.ما باشه و باهامون صحبت کنه همین باعث ترسش میشه،عدر میخوام که طولانی شد،پیشاپیش ممنون از شما 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم سپاس از اعتماد و همراهی شما بزرگوار در خصوص مسئله پیش آمده، ببینید ممکن است تیپ شخصیتی کودک درون گرا باشد که این عیب نیست، گاهی والدین خودشان به این ترس ها و یا خجالت های بچه ها دامن می زنند. مثلا در هنگام مواجهه با افراد و یا مهمانی ها از کودک بخواهیم و یا اصرار کنیم که برو سلام کن، یا عمو هست یا ترس نداره، یا ببین برات فلان چیز رو آورده و ... در واقع هر طوری هست می خواهیم این ارتباط کودک با آن فرد موردنظر رخ دهد و لذا این مسئله برای کودک تشدید میشود. در صورتیکه کودک باید آزادی عمل داشته باشد و کسی هم بدون اجازه وارد حریم او نشود و یا به زور بوس و بغل و سلام بخواهد. اصلا این را توصیه نمی کنیم. ابتدا سعی کنید، به این مسئله بی تفاوت و عادی برخورد کنید و اگر دوباره در این موقعیت قرار گرفتید بدون حاشیه و یا سرزنش و یا توضیحات اضافه برای کودک که ترس نداره یا ببین بخاطر این کار تو مهمونی ما خراب شد ... و بجای دادن حس منفی و بار گناه، با کودک خود همدلی کنید. در آغوش بگیرید ، بیان کنید می دونم چه حسی داری، احساس ناراحتی و ترس بهت دست داده، اشکال نداره منم هم سن شما بودم این جوری میشدم گاهی وقت ها ولی بعدش که یکم فکر میکردم و با مامانم حرف میزدم آروم میشدم و بعدا که یکم بزرگتر شدم دیگه از این مسئله ناراحت و نگران نمیشدم، شمام که کم کم بزرگ تر بشید ، بهتر و بیشتر میتونید فکر کنید و دیگه بعدا خودت شاید خنده ات هم بگیره که چرا کوچولو که بودی از بعضی چیزا میترسیدی، مثل من... انشاالله با رعایت همین مسئله، مشکل برطرف خواهد شد. و اگر مسئله باقی ماند و یا تشدید شد و با همه رعایت ها دیدیم که ناآرامی و اضطراب بر کودک حادث شده، بهتر است از مشاوری حضوری نیز جهت ریشه یابی و بررسی ابعاد دیگر مسئله بهره مند شوید. موفق باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob