#اهل_سنت_لطفا_تأمل_كنند
💠 نفرین رسول خدا صلی الله علیه و آله بر عایشه!
➖▪️➖🔎📚🔍¤¤¤
⬅️1454 - حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ حَنْبَلٍ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَقَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ عُتْبَةَ عَنْ الزُّهْرِیِّ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ
رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنْ الْبَقِیعِ فَوَجَدَنِی وَأَنَا أَجِدُ صُدَاعًا فِی رَأْسِی وَأَنَا أَقُولُ وَا رَأْسَاهُ فَقَالَ بَلْ أَنَا یَا عَائِشَةُ وَا رَأْسَاهُ ثُمَّ قَالَ مَا ضَرَّکِ لَوْ مِتِّ قَبْلِی فَقُمْتُ عَلَیْکِ فَغَسَّلْتُکِ وَکَفَّنْتُکِ وَصَلَّیْتُ عَلَیْکِ وَدَفَنْتُکِ
عایشه میگوید : رسولخدا (صلی الله و علیه و آله) از بقیع برگشت و بر من وارد شد و من سرم درد میکرد ، و من میگفتم: ای وای سرم ، پس رسول خدا(صلی الله و علیه و آله) فرمود: ای عایشه بلکه من باید بگویم ای وای سرم. سپس فرمود: چه ضرری به تو می رسید اگر قبل از من می مردی و من تو را غسل می دادم و کفن می کردم و بر تو نماز می خواندم و دفنت میکردم!
🔸(حدیث حسن است)
📒 سنن ابن ماجه حدیث 1454
➖▪️➖¤
⚠️ همانگونه که میدانید این تمارض عایشه برای این بود که او مدعی است رسول خدا صلی الله علیه و آله در اثر بیماری ذات الجنب (ذات الریه) ، از دنیا رفته و این بیماری مسری بوده و او نیز مبتلا گشته است‼️
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
گویند عابدی هفتاد سال خدا را عبادت ڪرد.
شبی در عبادتگاہ خود مشغول راز و نیاز بود.
زنی آمد و درخواست ڪرد او را اجازہ دهد شب را در آنجا بسر برد تا از سرما محفوظ بماند.
عابد امتناع ورزید
زن اصرار نمود باز نپذیرفت
مأیوس شدہ برگشت.
در این هنگام چشم عابد بہ اندام موزون و جمال دلفریب او افتاد، هر چہ خواست خود را نگہ دارد، ممڪن نشد
از معبد بیرون آمدہ او را برگردانید.
داستان گرفتار شدن خود را شرح داد
هفت شبانہ روز با او بسر برد
شبی بہ یاد عبادتها و مناجاتهای چندین سالہ افتاد بسیار افسردہ گردید بہ اندازهای اشڪ ریخت ڪہ از حال رفت و بیهوش شد
زن وقتی ناراحتی عابد را مشاهدہ ڪرد همین ڪہ بہ هوش آمد گفت:
تو خدا را با غیر من معصیت نڪردهای اگر با او از در توبہ درآئی شاید قبول ڪند
مرا نیز یادآوری ڪن
عابد از عبادتگاہ بیرون شد سر بہ بیابان گذاشت، شب فرا رسید پناہ بہ خرابهای برد
در آن خرابہ دو نفر نابینا زندگی میڪردند ڪہ هر شب راهبی برای آنها دو گردہ نان بہ وسیلہ غلامش میفرستاد
غلام راهب آمد
بہ هر ڪدام یڪ گردہ نان داد
یڪی از نانها را عابد معصیت ڪار گرفت
نابینائی ڪہ بہ او نان نرسیدہ بود گریہ کرد و گفت امشب باید گرسنہ بہ سر برم
غلام گفت دو گردہ نان را بین شما تقسیم ڪردم
عابد با خود اندیشید ڪہ من سزاوارترم با گرسنگی بسر برم، این مرد مطیع و فرمانبردار است ولی من معصیت ڪار و نافرمانم
سزایم این است ڪہ گرسنہ باشم
نان را بہ صاحبش رد ڪرد
آن شب را بدون غذا بسر بردہ، رنج و ناراحتی فراوان و شدت گرسنگی توان را از او ربود
بہ اندازهای ضعف پیدا ڪرد ڪہ مشرف بہ مرگ گردید، خداوند بہ عزرائیل امر ڪرد روح او را قبض نماید
وقتی از دنیا رفت فرشتههای عذاب و ملائڪہ رحمت دربارهاش اختلاف ڪردند
فرشتگان رحمت مدعی بودند ڪہ
مردی عاصی بودہ ولی توبہ ڪردہ است
ملائڪہ عذاب میگفتند معصیت نمود
و ما مأمور او هستیم
خداوند خطاب ڪرد عبادت هفتاد سالہ او را با معصیت هفت روزهاش بسنجید
وقتی سنجیدند معصیت افزون شد
آنگاہ امر ڪرد معصیت هفت روزہ را با گردہ نانی ڪہ دیگری را بر خود مقدم داشت مقایسہ ڪنید، سنجیدند بہ واسطہ ایثار و انفاق، گردہ نان زیادتر گردید و ثواب آن افزون گشت
ملائڪہ رحمت امور او را عهدہ دار شدند.
📗مستطرف و ڪلمہ طیبہ، صفحه۳۲۱
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الهـی
درهای لطف تـو بـاز است
زیر بـاران رحمتت
دستمان را بہ آسمـان بلند میکنیم
تا میوه های اجابت بچینیم
و میدانیم دست خالی
بر نخواهیم گشـت
ميگن: بـاران
اشک شوق فرشته هاست
الهـی با هر قطـره از بـاران
یکی از مشکلات زندگیتون بریزه
و بـارش این نعمـت الهـی
رحمـت، برڪت، شـادی
و سـرزنـدگی براتـون بیـاره
✨خـدایـا
در این شـب زیبـای پائیـزی
چتـر رحمتت را بر سر دوستانم
همیشہ باز نگهدار
و بهترین تقدیرها را برایشان رقم بزن
🌙شبتـون بـا طـراوت 🌟
🔴 آیا اقوام در قیامت همچنان رابطه فامیلی دارند؟
🍃 باتوجه به آیه زیر روابط فامیلی در قیامت از بین میرود:
🔹فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لَا يَتَسَآءَلُونَ (مومنون آیه 101)
🔮چون قيامت بر پا گردد، بين مردم روابط نَسَبی نخواهد بود؛ و بين خويشاوندان گفتگوئی نيست.
✅ چون روابط اين دنیا از شئون همین دنیاست و قیامت شئون ديگری دارد که در آن روابط فامیلی جایگاهی ندارد.
💢 در این دنیا روابط انسانها بر اساس نیازشان به همدیگر است
☑️ لذا در قیامت که منفعت رساندن بر اساس تقواست،
🔶آن وقت دوستیهای غير خدائی تبديل به دشمنی میشود و انسان از پدرش، مادرش، همسرش و پسرش فرار ميكند.
🔹 الاخِلّآءُ يَوْمَئِذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ. (زخرف ۴۷)
🔵دوستان در آن روز، بعضی با بعضی دیگر دشمنند، مگر پرهيزكاران.
✅ نتیجه اینکه:
اگر رابطه قومی و قبیله ای در این دنیا بر محوریت دین نباشد، در قیامت از بین خواهد رفت و هیچ گونه کمکی نخواهد کرد.
♦️مگر کسانی که ارتباطشان خدایی باشد، مانند زن و شوهری که اهل ایمان باشند، در بهشت هم باهم خواهند بود...
🔴مرگهای ناگهانی آخرالزمان و هشدار به مومنین!
🔰دیشب به بنده تلفن زدند و گفتند که فلان شخص که خیلی هم مواظب سلامتی خودش بود و فشار خونش را همیشه اندازه گیری می کرد تا از حد متعارف تجاوز نکند، سکته کرد و یک مرتبه از بین رفت!
🌸 امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند:
در آخر الزمان مرگ های ناگهانی زیاد می شود.
🌟ملک الموت مردم را می رباید... اگر این زمان را درک کردید باید با طهارت بخوابید.
✅سوال کردند:
یا امیرالمومنین یعنی با وضو بخوابیم؟
🌷 حضرت فرمودند: خیر. یعنی ذمّه خودتان را از حق و خلق خلاص کنید.(یعنی حساب خود را صاف و پاک کنید...)
📒از بیانات آیت الله حق شناس
🔴بهت و تعجب "نکیر و منکر" در شب اول قبر!
✅«سه آیه آخر سوره مبارکه حشر را تلاوت کنید تا ملکه ذهن شما شود و اولین اثری که از آن میبینید، پس از مرگ و شب اول قبر است!
🔵وقتی که نکیر و منکر از طرف پروردگار برای سؤال و جواب می آیند، در جواب «من ربک؟»
بگوئی:
🌺«هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهادة هو الرحمن الرحیم -
هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون ، هو الله الخالق البارئ المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی السماوات و الارض و هو العزیز الحکیم »
✳️وقتی این طور پاسخ بگویی ملائکه الهی مبهوت و متحیر می شوند...!
💥«چون این معرفی حق است به زبان حق، نه معرفی حق به زبان خلق...»
🌴🌴🌴🌿🌼🌸🌼🌿🌴🌴🌴
📗سوره حشر، آیه 24- 22 .
📕مرحوم عارف بزرگ آیت الله نصرالله شاه آبادی
#روز_شمار_شهادت_رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله_اول
📢📢📢... در روز یکشنبه ، اول محرم سال ۱۱ هجری قمری (*) ، ۱۴ فروردین سال ۱۱ هجری شمسی ، ۳۱ مارس سال ۶۳۲ میلادی () ،
چه اتفاقی افتاد؟؟
➖➖➖▪️🌑🔸🌑
🕖🕗🕝... اینجا مدینه است ، ۱۳ روز از ماجرای غدیرخم و اخذ بیعت عمومی بر جانشینی امیرالمؤمنین علیهالسلام میگذرد ....
⚠️ اما ... مدینه بستر حوادث است ؛
در شهر شایع شده است عده ای برای تغییر مسیر اسلام ، پس از درگذشت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، تلاش میکنند؛
رسول خدا مسلمانان را از عواقب چنین مسئله ای آگاه میسازند ؛
آن حضرت در مسجد خویش چنین میفرمایند :
💠 "...بدانید که هر کس به علی و فرزندانش اقتدا کند ،
نجات خواهد یافت و هر کس از آنان روی بگرداند ، گمراه خواهد شد ؛
ای مردم ! خدا را شاهد می گیرم ، خدا را شاهد می گیرم ، دربارهء رفتارتان با عترت و اهل بیتم ؛
همانا فاطمه پارهء تن من است و دو فرزندش بازوان من اند ، من و شوهرش مانند نور هستیم ؛
بارخدایا ! آن کس که بر آنان لطف نمود او را رحمت کن و هر کس به آنان ظلم کرد ، او را مشمول رحمتت مساز .... "
🔹پیامبر صلی الله علیه و آله نیک میدانند که اهل این دیار را عهد و رحمتی نیست ؛
اشک های 💦 آن حضرت در پی این خطبه ، گواه این آگاهی است .(۱)
〰〰〰〰〰〰〰
(*) در زمان پیامبر ، آغاز سال قمری ، اول ربیع الاول بود ، خلیفهء دوم و پیرو آن بنی امیه ، آغاز سال را همانند دوران جاهلیت ، محرم قرار دادند که تاکنون این رسم باقی است.
() این تاریخ بنا بر کتاب "گاهنامه تطبیقی سه هزار ساله" ص۸۳ ، تألیف احمد بیرشک ، بیان شده است.
1️⃣ بحارالانوار ج۲۳ صص۱۴۳،۱۴۴
"رمان #پلاک_پنهان
#قسمت_بیست_و_یک
سمانه وکمیل خیره به تجمع کنار دانشگاه،که دانشجویان ،پوستر به دست ،ضد نامزدی که رئیس جمهور شده بود، بودند.
سمانه شوکه از دیدن بچه های بسیج بین دانشجویانی که تظاهرات کرده بودند،خیره شد.
سمانه یا خدایی گفت و سریع در را باز کرد،که دستی سریع در را بست،سمانه به سمت کمیل برگشت که با اخم های کمیل مواجه شد.
ــ با این تظاهراتی که اتفاق افتاده،میخواید برید؟؟
ــ یه چیزی اینجا اشتباهه،ما به بچه ها گفتیم که نتایج هر چیزی شد نباید بریزن تو خیابون اما الان...
خودش هم نمی دانست که چرا برای کمیل توضیح می دهد ،به پوستر و بنرها اشاره کرد
ــ ببینید پوسترایی که دستشونه همش آرم بسیج و سپاه داره،اصال یه نگاه به
پوسترا بندازید همش توهین و تهمت به نامزدیه که الان رئیس جمهوره،وای خدای من
دیگر اجازه ای به کمیل نداد و سریع از ماشین پیاده شد.
از بین ماشین ها عبور کرد و به صدای کمیل که او را صدا می زد توجه ای نکرد.
چندتا از دخترهای بسیج را کنار زدو به بشیری که وسط جمعیت در حال شعار دادن بود رسید،و با صدای عصبانی فریاد زد:
ــ دارید چیکار میکنید؟؟قرار ما چی بود؟مگه نگفتیم هیچ کاری نکنید
بشیری با تعجب به او خیره شده بود
ــ ولی خودتون..
سمانه مهلت ادامه به او نداد:
ــ سریع پوستر و بنرارو از دانشجوها جمع کنید سریع خودش هم به سمت چندتا از خانما رفت و پوسترا و بنرها را جمع کرد.
نمی دانست چه کاری باید بکند،این اتفاق ،اتفاق بزرگ و بدی بود،می دانست الان کل رسانه ها این تجمع را پوشش داده اند.
،متوجه چندتا از پسرای تشکیلات شد ،که با عصبانیت در حال جمع کردن ،پوستر ها بودند،نفس عمیقی کشید چشمانش را بست وسط جمعیت ایستاد و سعی کرد میان این غلغله که صدای شعار و از سمتی صدای جیغ و فریاد آمیخته بود ،تمرکز کند،تا چاره ای پیدا کند چطور این قضیه را جمع کنند،اما با برخورد کسی به او بر روی زمین افتاد ،از سوزش دستش چشمانش را بست ،مطمئن بود اگر بلند نشود،بین این جمعیت له خواهد شد، اما با صدای آشنایی که مردمی که به سمتش می آید را کنار می زد تا با او برخورد نداشته باشند چمشانش را باز کرد.
حیرت زده به اطرافش خیره شده بود ،با تعجب به دنبال شخصی که مردم اطرافش را کنار زده بود می گشت، اما اثری از او پیدا نکرد،ولی سمانه مطمئن بود صدای خودش بود.
صدا ،صدای کمیل بود.....
ادامه دارد...
نویسنده : #فاطمه_امیری
"رمان #پلاک_پنهان
#قسمت_بیست_و_دو
رویا آب قندی به دست سمانه داد؛
ــ بیا بخور ضعف کردی
سمانه تشکری کرد و کمی از آن را خورد وبا عصبانیت گفت:
ــ فقط میخوام بدونم کی این برنامه رو ریخته
ــ کار هرکسی میشه باشه
ــ الان میدونی چقدر وجه بسیج و سپاه خدشه دار میشه
اشاره ای به لپ تاب کرد و گفت:
ــ بفرما ،این سایتای اونور آب و ضد انقلاب ببین چه تیترایی زدن
عصبی مشتی بر میز کوبید و گفت:
ــ اصال میخوام بدونم،این همه نیرو داشتیم تو دانشگاه چرا باید من و تو و چندتا از آقای تشکلات اون وسط دانشجوهاروجمع کنیم،اصلا آقای سهرابی و نیروهاش کجا بودن؟؟میدونی اگه بودن ،میتونستیم قبل از رسیدن نیرو انتظامی و یگان ویژه ،بچه هارو متفرق کنیم،اصلا بشیری چرا یدفعه ای غیبش زد
ــ کم حرص بخور،صورتت سرخ شد ،نگا دستات میلرزن
ــ چی میگی رویا،میدونی چه اتفاقی افتاد،دانشجوای بسیج دانشگاه ما کل اوضاع کشورو بهم ریختن،کل جهان داره بازتاب میکنه فیلم وعکسای تظاهراتو
ــ پاشو برو خونه الانشم دیر وقته ،فردا همه چیز معلوم میشه
سمانه خداحافظی کرد و از دانشگاه خارج شد ،هوا تاریک شده بود،با دیدن پوسترها روی زمین و مردمی که بی توجه ،پا روی آرم بسیج و سپاه می گذاشتند،بر روی زمین
خم شد و چندتا از پوسترها را برداشت و روی سکو گذاشت،به دیوار تکیه داد و
چشمانش را بست و زیر لب زمزمه کرد:
ـ کار کی میتونه باشه خدا...
***
ــ سمانه،سمانه،باتوم
سمانه کلافه برگشت:
ــ جانم مامان
ــ کجا میری ،امشب خواستگاریته میدونی؟؟
ــ بله میدونم
ـــ پس کجا داری میری ساعت۹ میان
ــ من دو ساعت دیگه خونم .خداحافظ
سریع از خانه خارج شد و سوار اولین تاکسی شد.
از دیشب مادرش بر سرش غر زده بود که بیخیال این رشته شود،آخرش برایش
دردسر میشوداما او فقط سکوت کرد،صغری هم زنگ زد اما سمانه خیلی خسته بود و از او خواست حضوری برایش توضیح دهد.
کنار دانشگاه پیاده شد و سریع وارد دانشگاه شد،دفتر خیلی شلوغ بود،رویا به سمتش آمد:
ــسلام ،بدو ،جلسه فوری برگزار شده کلی مسئول اومده الان تو اتاق سهرابی نشستن
ــ باشه الان میام
سمانه به اتاقش رفت ،کیفش را در کمد گذاشت ،در زده شد قبل از اینکه اجازت ورود بدهد،خانمی چادر و بعد آقای کت و شلواری وارد اتاق شدند ،سمانه با تعجب به آن ها خیره شد،نمی توانستند که مراجع باشند و مطمئن بود دانشجو هم نیستند.
ــ بفرمایید
ــ خانم سمانه حسینی؟
ــ بله خودم هستم!
ــ شما باید با ما بیاید
سمانه خیره به کارتی که جلوی صورتش قرار گرفت ،لرزی بر تنش نشست و فقط
توانست آرام زیر لب زمزمه کند:
ــ نیروی امنیتی
به اتاق خالی که جز یک میز و دوصندلی چیز دیگری نداشت،نگاهی انداخت،
نمی دانست لرزش بدنش از ترس یا ضعف بود،دستی به صورتش کشید،از سردی صورتش شوکه شد ،احساس سرما در کل وجودش نفوذ کرده بود،چادرش را دور خودش محکم پیچاند،تا شاید کمی گرم شود،اما فایده ای نداشت.
ساعتی گذشته بود اما کسی به اتاق نیامده بود،نمی دانست ساعت چند است،پنجره ای هم نبود که با دیدن بیرون متوجه وقت شود،با یادآوری قرار امشب با مشت بر پیشانی اش کوبید!!
اگر از ساعت۹گذشته بود ،الان حتما خانواده ی محبی به خانه شان آمده بودند،حتی گوشی وساعتش را برده بودند،و نمی توانست ،به خانواده خبر بدهد.
فکر و خیال دست از سرش برنمی داشت،همه ی وقت با خود زمزمه می کرد"که نکند نیروی امنیتی نباشند"
اما با یادآوری کارتی که فقط کد و نام وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران روی آن حک شده بودند،به خودش دلداری می داد که دروغی در کار نیست و در ارگانی مطمئن هست، نفس عمیقی کشید که در باز شد ،سمانه کنجکاو خیره به در ماند ،که خانمی وارد اتاق شد و بدون حرفی روی صندلی نشست و پوشه ای را روی میز گذاشت:
ــ سلام
ــ سلام
ــ خانم سمانه حسینی
ــ بله
ــ ببینید خانم حسینی ،فک کنم بدونید کجا هستید و برای چی اینجایید؟
ــ چیزی که همکاراتون گفتن اینجا وزارت اطلاعاته اما برای چی نمیدونم
ــ خب بزارید براتون توضیح بدم،ما همیشه زنگ میزدیم که شخص مورد نظر به اینجا مراجعه کنه،اما با توجه به اوضاع حساس کشور و اتفاقاتی که تو دانشگاه شما رخ داد ،ترجیح دادیم حضوری بیایم.
سمانه کنجکاو منتظر ادامه صحبت های خانم شد!!
ــ با توجه به اینکه هیچ سابقه ای نداشتید و فعالیت های زیادتون در راستای بسیج و فعالیت های انقالبی و با تحقیق در مورد خانواده ی شما ،اینکه با این همه نظامی در اعضای خانواده ی شما غیر ممکن است که دست به همچین کاری بزنید اما هیچ چیزی غیر ممکن نیست.
و شواهد همه چیز را برخلاف نظر ما نشان می دهند
سمانه حیرت زده زمزمه کرد:
ــ چی غیر ممکن نیست؟
ادامه دارد...
نویسنده : #فاطمه_امیری
✴️ یکشنبه 👈 14 شهریور/ سنبله 1400
👈27 محرم 1443👈 5 سپتامبر 2021
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
⚫️ وفات حضرت حوا علیها السلام .
⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است :
✅ خواستگاری و عقد و ازدواج .
✅ تجارت و داد و ستد .
✅ امور زراعی و کشاورزی .
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ ملاقات ها و دیدارها .
✅ و مطالبه حق خوب است .
👼 زایمان خوب و نوزادش خوش رو و روزی دار و دوست داشتنی و عمری دراز خواهد داشت .ان شاءالله
✈️ مسافرت : مسافرت خوب و مفید است . ان شاءالله
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز : قمر در برج اسداست و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️ ورود به خانه نو .
✳️ عهد و پیمان گرفتن از رقیب .
✳️ خرید حیوان و چهارپایان .
✳️ شروع به شغل و کسب و کار و پروژه .
✳️ جابجایی و نقل و انتقال .
✳️ خرید ملک و خانه .
✳️ کندن چاه و کانال .
✳️ و آغاز معالجه نیک است .
💑مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، فرزند چنین شبی ممکن است کمک حال ظالمان گشته و عده ای را بکشد .
⚫️ طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث پشیمانی است .
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب ایمنی از ترس است .
😴😴تعبیر خواب
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 28 سوره مبارکه " قصص " است .
قال رب انصرنی علی القوم المفسدین ....
و چنین استفاده میشود که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی .
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۱۴ شهریور ۱۴۰۰
میلادی: Sunday - 05 September 2021
قمری: الأحد، 27 محرم 1443
💠 اذکار روز:
- یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه)
- ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه)
- یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️7 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️22 روز تا اربعین حسینی
▪️30 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️31 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️36 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
هدایت شده از حرم
#روایت
✅امام صادق علیه السلام درباره #دعای_عهد فرمودند:
🌸«هر کس با این دعای #عهد چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند».
📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
#دعای_عهد♡
#استاد_فرهمند
کجایى ...؟؟
اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت!
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
4_468051916576786804.mp3
4.02M
#زیارت_عاشورا_صوتی
🎧 با صدای استاد فرهمند
🎁 به سفارش آقا صاحب الزمان (عج) و با نیت تعجیل در امر فرج ایشان هر روز یڪ زیارت عاشورا بخوانیم.
4_5992303887086782356.mp3
4.7M
🌴بســـم ربـــ الــحــیــدر🌴﷽
✔️ #دروازه_ساعات. ..
نام يکي از دروازههاي ورودي #دمشق، که #اسراي #اهل_بيت را از آنجا وارد شهر کردند،
همراه #سر مطهر امام حسين «علیه السلام ».در حالي که مردم به #شادماني و #پايکوبي و طبل زني مشغول بودند.
نام آن دروازه «باب #ساعات» بود.
آن دروازه، يکي از دروازههاي شرقي آن شهر بود که راه حلب و کوفه به اين دروازه ختم ميگرديد.
هنگامي که اسيران به دروازه #شام رسيدند، از شدت ازدحام جمعيت و مانور لشکر #بني_اميه ( لعنت الله علیهم اجمعین) ، ساعتها قافله اسرا در کنار دروازه شام توقف کرد.
لذا شيعيان اين دروازه را «باب ساعات» ناميدند.
در عصر حاضر، باب ساعات را «باب #توما» مينامند و آثاري از اين دروازه قديمي باقي مانده است و امروزه باب توما از محله هاي #مسيحي نشين شهر دمشق است
و نسبت به نقاط ديگر شهر، از هم پاشيده تر و #کثيف تر به نظر ميرسد.
📚پی نوشتها:
[1] بحار الانوار، ج 45، ص 128.برخي هم علت نامگذاري را وجود ساعتي مخصوص بر سر در آن دانستهاند (نفسالمهموم، ص 241).
[2] دايره المعارف تشيع، ج 3، ص 12. (به نقلي، توقف سه ساعته آنان يکي از درهاي قصر بود و به آن «باب الساعات» گفتند.رياض القدس، ج 2، ص 294 به نقل از منتخب طريحي)
اول ماه #صفر ، روز ورود اسرا به شهر شام و کاخ #یزید لعنت الله علیه
الهی بِحَقِالسّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّللِوَلیکَالغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜
#یار_بیست_و_دوم🌹
و
#یار_بیست_و_سوم🌹
💚 #عبدالله_بن_عروه 💚
💖 #عبدالرحمن_بن_عروه💖
💫این دو برادر، جدشان از اصحاب امیرالمؤمنین (ع)بوده و در كربلا به امام حسین (ع)ملحق شدند و در روز عاشورا به نزد آن حضرت آمده و سلام كردند و گفتند: دوست داریم كه در برابرت مبارزه كرده و از حریم تو دفاع كنیم.
❤️امام علیه السلام فرمود: مرحباً بكما! آفرین باد بر شما! و این دو برادر در نزدیكى امام با دشمن مبارزه كردند تا این كه شهید شدند.
🌸و در زیارت ناحیه آمده است: «السلام على عبدالله و عبدالرحمن ابنا عروة بن حراق الغفاریَّین.»
#ادامه_دارد.....
📙ابصار العین، 104
📗وسیلة الدارین، 165
●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
🍀
🔸داستان اسب یک عارف
درجوانی اسبی داشتم.وقتی از کنار دیواری عبور میکرد و سایه اش به دیوار می افتاد اسبم به آن نگاه و خیال می کرد اسب دیگری است.
به همین خاطر خرناس می کشید و سعی می کرد از آن جلو بزند و چون هر چه تند می رفت,می دید هنوز از سایه اش جلو نیفتاده باز هم به سرعتش اضافه می کرد تا حدی که اگر این جریان ادامه پیدا میکرد مرابه کشتن میداد.اما دیوار که تمام میشد وسایه اش از بین میرفت ارام میشد
🔹در دنیا وقتی به دیگران نگاه کنی بدنت که مرکب توست می خواهد در جنبه های دنیوی از آنها جلو بزند و اگر از چشم و همچشمی با دیگران بازنگهش نداری,تو را به نابودی میکشد
#حاج_محمداسماعیل_دولابی
🍀
🌸وقتی آنکس که دوستش داریم بیمار میشود، میگوییم امتحان الهی است...
ولی هنگامی که شخصی که دوستش نداریم بیمار میشود، میگوییم عقوبت الهیست!
وقتی آنکس که دوستش داریم دچار مصیبتی میشود، میگوییم از بس که خوب بود...
و هنگامی که شخصی که دوستش نداریم، دچار مصیبت میشود، میگوییم از بس که ظالم بود!!
مراقب باشیم...!
قضا و قدر الهی را آن طور که پسندمان هست تقسیم نکنیم...!
همه ما حامل عیوب زیادی هستیم و اگر لباسی از سوی خدا، که نامش سِتْر (پوشش) است نبود، گردنهای ما از شدت خجالت خم میشد...
پس عیب جویی نکنیم، در حالی که عیوب زیادی در وجودمان جاریست!🍃🍃🍃
💚🦋💚
#دلنوشته🎈
💌عریضه ای به امام زمانم (عج)
مهربان ترین پدرِ عالـم ❤️سـلام...✋
حتمـا خوب مرا میشناسے...
من همانـم که سرِکلاس انتظارت زیاد غایب میشـود😞
همانے که حواسش پرتِ منظره ی🏞 بیرونِ کلاس میشـود
و یادش میـرود به حرف هایت گوش کنـد
تو هم همان امام مهربانے ...💞
همانے که بازیگوشی هایـم را به رویم نیاورد✌️
همانی که به جای اخـم و گلایه دستانش را روی سرم می کشیـد..
همانے که تا پشیمانے ام را می دیـد چشـم به خطاهایـم می پوشیـد..😞
و آرام کنارِ گوشم زمزمه می کرد
از نو شروع کن..🙃
آقا جان دیگرمیخواهـم سربازت شـوم..
نگاهم کن .....💔🦋
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی
▪️اگر می خوای امام زمان را ببینی...
▪️حجت الاسلام عالی
•┈•••••✾•••••┈•
4_5787288373446051368.mp3
2.42M
#سخنرانی
اگر ریشه های عاشورا را بررسی نکنیم...
ماجرای شیعیانی که امام زمان را نمی توانند تحمل کنند!
◾️حجت الاسلام پناهیان
☑️بسیار مهم و قابل توجه
•┈•••••✾•••••┈•
4_5787289408533169803.mp3
7.6M
🎙 حجت الاسلام معاونیان
🎵 نگاه خاصِ حضرت زهرا علیهاالسلام به حاج محمد علامه به خاطر ... + پاک زندگی کنیم
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️