eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
رحمةالله علیه . دوازدهم تیر ماه سال ۱۳۴۹هجری شمسی مطابق با بیست و هشتم ربیع الثانی ۱۳۹۰هجری قمری مرحوم حاج شیخ عبدالحسین امینی نجفی مشهور به علامه امینی درگذشتند. متولد سال ۱۳۲۰قمری در شهر واقع در آذربایجان بوده اند. اثر نامدار ایشان یازده جلدی "الغدیر" است که به زبان عربی (۲۲ جلد به زبان فارسی) و خلاصه آن به چند زبان ترجمه شده‌ است که در رأس تألیفات علامه امینی و حاصل زحمات ۴۰ساله اوست. به بررسی تفصیلی مسئله ولایت علیه السلام از جنبه‌های گوناگون تاریخی، تفسیری، روایی و حدیثی، فقهی، ادبی، کلامی و اصولی پرداخته است و در مقام محاجه برای اثبات ولایت از کتب استناد میکنند. رضوان الله علیه برای جمع آوری این کتاب به کتابخانه های کشورهای مختلف از جمله عراق، هندوستان، پاکستان، مغرب، مصر و کشورهای دیگر دنیا مسافرت نمودند. وی در نگارش این اثر میفرماید: من برای نوشتن الغدیر، کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خوانده‌ام و به کتاب مراجعه مکرر داشتم. از جمله شهرهایی که ایشان با این هدف به آنها سفر کرد، میتوان حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالی (در هند) رامپور، فوعه، معرفه، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و (در سوریه) را برشمرد. سرانجام در ظهر روز جمعه ۱۲تیر و ۲۸ربیع الثانی در ۶۸سالگی در تهران از دنیا رفته و پیکرشان به نجف منتقل شد و در امیرالمؤمنین علیه السلام که خود بنیانگذارش بودند به خاک سپرده شدند. ایشان میفرمودند هرکس که بعد از صلوات برای عجل الله فرجه دعا کند و کلمه "و عجل فرجهم" را بگوید، من او را در ثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک خواهم کرد. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 در انتظـــار تـ❤️ـو 🎤 حجم: ۷.۸ مگابایت😊 پیشنهاد دانلود👌🏻 😍 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامگاه خادم حضرت زهرا سلام الله علیها قبرستان باب الصغیر
✔️ ...... . در روز ۲۹خرداد ۱۳۵۶شمسی مقارن با ۲رجب ۱۳۹۷قمری در ۴۴سالگی در ساوت همپتون انگلستان مُرد و بدنش را به منتقل ودر گورستانی دفن کردند. شریعتی بخاطر کفریات و اهانتهایش بمذهب حقه شیعه ازدایره تشیع واسلام خارج است وعلما درزمان حیات وبعدش حکم ارتدادش راصادر واو رامشرک میدانند. اماچون افرادی عامدانه یاجاهلانه ازاین منافق حمایت بی اساس میکنند بعضی از انحرافاتش رامی آوریم. علی شریعتی فی الجمله اهانتهایی به قرآن و و علیهم السلام میکند. وی رامجموعه ای ازانجیل وتورات میدانست. پیامبر صلی الله علیه و آله راخاتم انبیاء نمیدانست ومنکر علم غیب حضرت بود ومیگفت نمازصبح پیامبر صلی الله علیه و آله قضاء شده است. شریعتی باخباثت تمام نعوذبالله مدعی بت پرستی علیه السلام شده است. همچنین حضرت و علیهماالسلام را العیاذبالله کافر دانسته است. متأسفانه چنین مشرکی باجسارت به سیدالشهداء میگوید: علیه السلام مظهر شکست آدم است وتعصبی بی حاصل بخرج میدهد. به مبارک اهانت کرده و باتمسخر خاک کربلا رابی خاصیت میداند. اوسنگ ظالمان وغاصبان رابه سینه زده ومیگوید اولین کسی که اسلام آورد ملعون است. ودر دفاع ازسقیفه مینویسد: مردم را ازدخالت پیامبر صلی الله علیه و آله بی نیازکرده بود... قرآن به اصل شورا اشاره میکند و کارگردانان سیاسی اسلامی غیراز امیرالمؤمنین علیه السلام و یارانش براساس این حکم درسقیفه گرد هم آمدند تاجانشین پیامبر راانتخاب کنند... توحید ابوبکریک جهان بینی درست اعتقادی است... عمر دراولین مواجه باپیامبر، اسلام صلی الله علیه و آله آورد. حرامزاده راقهرمان وسیف الله معرفی کرده ونیروی راوقف اسلام میداند ومیگوید ابوبکربا اکراه خلافت راپذیرفت. همچنین رایک بت شکن وقهرمان مذهبی میداند. شریعتی حجاب رابه تمسخر میگیرد وآن راحقارت آمیز میداند. وی میگفت: من گاندی آتش پرست رابیشتر لایق شیعه بودن میدانم تاعلامه مجلسی را... وبعد برای ابوحنیفه واحمدبن حنبل مدح میتراشد. وبه مفاتیح نیزتوهین میکند. امابرای ویرژیل ایتالیایی میگوید: ای که پیغمبرمن امام من بودی من گورویچ راتعظیم وماسینیون راتقدیس میکنم لوفور، سارتر مغزم راپُر وماسینیون روحم راسیراب میکند ژان کوکتو مرااندیشه آموخت این صهیونیسم و ماسون و یهودی ها مقتدای شریعتی بوده اند. 📚اسلام شناسی چاپ طوس ص۳۸- ۱۵۵- ۳۷۷- ۴۳۰- ۴۶۲- ۴۸۸- ۴۹۵- ۵۰۸- ۵۶۰- ۵۷۸ 📚فاطمه فاطمه است ص۱۲۶ 📚بامخاطبهای آشنا ص۱۲- ۱۴۱ 📚کویر ص۲تا۱۰- ۸۸- ۱۱۴ 📚حسین وارث آدم ص۴۷ 📚خاتم پیامبران ج۱ ص۳۵۲ 📚تشیع علوی ص۱۰۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖ *✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨*
🌴بســـم ربـــ الــحــیــدر🌴﷽   ✔️ . .. نام يکي از دروازه‏هاي ورودي ، که را از آنجا وارد شهر کردند، همراه مطهر امام حسين‏ «ع‏لیه السلام ».در حالي که مردم به و و طبل ‏زني ‏مشغول بودند. نام آن دروازه‏ «باب ‏» بود. آن دروازه، يکي از دروازه‏هاي شرقي‏ آن شهر بود که راه حلب و کوفه به اين دروازه ختم مي‏گرديد. هنگامي که اسيران به دروازه‏ رسيدند، از شدت ازدحام جمعيت و مانور لشکر ( لعنت الله علیهم اجمعین) ، ساعتها قافله اسرا در کنار دروازه شام توقف کرد. لذا شيعيان اين دروازه را «باب ساعات‏» ناميدند. در عصر حاضر، باب ساعات را «باب » مي‏نامند و آثاري از اين دروازه قديمي‏ باقي مانده است و امروزه باب توما از محله‏ هاي نشين شهر دمشق است و نسبت ‏به نقاط ديگر شهر، از هم پاشيده ‏تر و ‏ تر به نظر مي‏رسد. 📚پی نوشتها:  [1] بحار الانوار، ج 45، ص 128.برخي هم علت نامگذاري را وجود ساعتي مخصوص بر سر در آن دانسته‏اند (نفس‏المهموم، ص 241).  [2] دايره المعارف تشيع، ج 3، ص 12. (به نقلي، توقف سه ساعته آنان يکي از درهاي قصر بود و به آن‏ «باب الساعات‏» گفتند.رياض القدس، ج 2، ص 294 به نقل از منتخب طريحي) اول ماه ، روز ورود اسرا به شهر شام و کاخ لعنت الله علیه الهی ‌بِحَقِ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
🌴بســـم ربـــ الــحــیــدر🌴﷽   ✔️ . .. نام يکي از دروازه‏هاي ورودي ، که را از آنجا وارد شهر کردند، همراه مطهر امام حسين‏ «ع‏لیه السلام ».در حالي که مردم به و و طبل ‏زني ‏مشغول بودند. نام آن دروازه‏ «باب ‏» بود. آن دروازه، يکي از دروازه‏هاي شرقي‏ آن شهر بود که راه حلب و کوفه به اين دروازه ختم مي‏گرديد. هنگامي که اسيران به دروازه‏ رسيدند، از شدت ازدحام جمعيت و مانور لشکر ( لعنت الله علیهم اجمعین) ، ساعتها قافله اسرا در کنار دروازه شام توقف کرد. لذا شيعيان اين دروازه را «باب ساعات‏» ناميدند. در عصر حاضر، باب ساعات را «باب » مي‏نامند و آثاري از اين دروازه قديمي‏ باقي مانده است و امروزه باب توما از محله‏ هاي نشين شهر دمشق است و نسبت ‏به نقاط ديگر شهر، از هم پاشيده ‏تر و ‏ تر به نظر مي‏رسد. 📚پی نوشتها:  [1] بحار الانوار، ج 45، ص 128.برخي هم علت نامگذاري را وجود ساعتي مخصوص بر سر در آن دانسته‏اند (نفس‏المهموم، ص 241).  [2] دايره المعارف تشيع، ج 3، ص 12. (به نقلي، توقف سه ساعته آنان يکي از درهاي قصر بود و به آن‏ «باب الساعات‏» گفتند.رياض القدس، ج 2، ص 294 به نقل از منتخب طريحي) اول ماه ، روز ورود اسرا به شهر شام و کاخ لعنت الله علیه الهی ‌بِحَقِ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
🩸 🩸 🥀 نقل است که سوی روانه شدند، در راه به دیری رسیدند، فرود آمدند تا بخوابند، نوشته‌ای بر دیوار دیر بدیدند: 🥀 اترجوا امة البیت... 🥀 راهب را پرسیدند از آن خط و نویسنده آن؛ گفت: این خط پانصد سال پیش از آن که پیغمبر شما مبعوث شود اینجا نوشته بود. 🥀 سبط ابن جوزی مسندا روایت کرد از ابی محمد عبدالملک بن هشام نحوی بصری در ضمن حدیثی که چون آن مردم در منزلی فرود آمدند سر را از صندوقی که برای آن ساخته بودند بیرون آوردندی و بر نیزه نصب کردندی و همه شب پاس او را داشتندی تا وقت رحیل باز آن را در صندوق می نهادند. پس در منزلی فرود آمدند دیر راهبی بود سر را به عادت بیرون آوردند و بر نیزه نصب کردند و پاسبانان پاس می دادند و نیزه را به دیر تکیه دادند نیمه شب نوری دید از آن جا که تا به آسمان کشیده و بر آن قوم مشرف گشت و گفت: 🥀 شما کیستید؟ 🥀 گفتند: اصحاب ابن زیاد. 🥀 پرسید: این سر کیست؟ گفتند: سر حسین بن علی بن ابی طالب و فاطمه دختر رسول خدا... 🥀 پرسید: پیغمبر خودتان؟! 🥀 گفتند: آری... 🥀 گفت: چه بد مردمی هستید، اگر را فرزندی بود ما او را در چشم خویش جای میدادیم... 🥀 آنگاه گفت: شما می‌توانید کاری کنید؟! 🥀 گفتند: چه کار؟ 🥀 گفت: من ده هزار دینار دارم، آن را بستانید و سر را به من دهید، تاامشب نزد من باشد و چون خواستید روانه شوید آن را بگیرید... 🥀 پذیرفتند، را را به او دادند و پول ها را بگرفتند راهب را برداشت و بشست و خوشبوی کرد و روی زانو گذاشت و همه شب بگریست تا سپیده صبح بدمید. 🥀 گفت: ای سر من غیر خویشتن چیزی ندارم و شهادت می دهم به یگانگی خدا و این که جد تو پیغمبر او بود و شهادت می دهم که من خود بنده توأم، آن گاه از بیرون آمد و اهل بیت را خدمت می کرد. 🥀 ابن هشام در سیره گفت: را برداشتند و روانه شدند چون نزدیک رسیدند با یکدیگر گفتند: آن مال را زودتر میان خویش قسمت کنیم مبادا یزید بر آن واقف شود و از ما بستاند، پس کیسه ها را آوردند و گشودند و آن زرها سفال شده بود و بر یک سوی آن نگاشته: ( و لا تحسبن الله غافلا عما یفعل الظالمون ) و بر روی دیگر ( و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون ) پس آن ها را در بردی ریختند. 🥀 شیخ راوندی در خرائج این خبر را به تفصیل آورده است و در آن کتاب گوید: 🥀 چون سر شریف را به آن ها بازگردانید، از دیر فرود آمد و در کوهی تنها به عبادت پروردگار پرداخت و هم در آن کتاب گوید: که رئیس آن جماعت عمر سعد بود و او آن مال را از راهب بگرفت و چون دید سفال شده است غلامان خود را فرمود در نهر ریختند. 📕 دمع‌السجوم، فصل یازده 📕 نفس‌المهموم 🏷 #