eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
658 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} از انتظار خسته شدی؟! راهکاری برای تقویت روحیهٔ انتظار/ «پیشنهاد دانلود و نشر»
  ⁉️❔سوالی مهم در رابطه با خواب: ❖ آیا ممکن است شیاطین یا جنیان در خواب انسان آمده و خود را یکی از امامان معرفی کنند و دستوراتی به اشخاص بدهند؟ ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ▓◄ جواب: بله. توضیح اینکه : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی منسوب به ایشان می فرمایند: 🔸من رآني في المنام فقد رآني فإن الشيطان لا يتمثل بي و لا بأحد من أوصيائي إلى يوم القيامة. : هرکس که در خواب من را ببینید، من را دیده زیرا شیطان تا روز قیامت نمی‌تواند به صورت من و اوصیاء من ظاهر شود. (جدای از بحث سندی و دلالی این حدیث) ❰❱باید توجه داشت که اگر شخصی چهره پیامبر اکرم و امامان را ندیده باشد: (مانند ما و تمام کسانی که بعد از شهادت آن بزرگواران به دنیا آمده اند) ❰|¦ اولا معمولا به نحوی تخیل میکند که این شخص که در خواب دیده امام است. اما هیچگاه کسی که در خواب دیده است به او نگفته است که من امامم . ❰|¦ و ثانیا حتی ممکن است شیطان و جنیان به چهره زیبایی ظاهر شده و به دروغ ادعا کند که من فلان امام یا پیامبر هستم! و در اینجا تمثل شیطان به صورت پیامبر اتفاق نیفتاده! بلکه شیطان به دروغ گفته من پیامبرم ! و شخص خوابزده هم چون چهره پیامبر را نمیشناسد ، شیطان را تصدیق کرده و سخن او را باور می‌کند! ✖️به همین علت است که صوفیانی مانند عبدالرحمن جامی در کتاب های خود می‌گویند ما پیامبر را در خواب دیده ایم درحالیکه از شیعیان و روافض خشمگین و ناراحت بود! - نفحات الأنس، ص424 ✖️یا (ممیت الدین) محی الدین ابن عربی می‌گوید من کتاب فصوص الحکم را از دستان پیامبر گرفته ام و مأمور به تبلیغ آن شده ام! - فصوص الحكم، ج‏1، ص: 47 چطور ممکن است ابن عربی صوفی ملعون و ناصبی ، کتابی که در آن به چندین پیامبر عظیم الشان و ائمه طاهرین توهین کرده است و مملو از کفریات و تعریف از اعداء اهل‌بیت علیهم السلام می‌باشد را از رسول الله صلی الله علیه و آله گرفته باشد!!! ✖️به همین نحو است ادعای احمد بصری که دعوت خود را مستند به خوابی از امام زمان کرد و با استحمار عوام شد رکورددار مقام تراشی برای خود در بین مدعیان طول تاریخ! و همو حضرت امیر‌‌ع را مصداق «لفی خسر» در سوره والعصر می‌داند و به سیدالشهداء ع نسبت شرک می‌دهد و‌....! ✅🔚 می‌دانیم که شیطان ملعون به أشکال مختلف ظاهر می‌شود، و حضور او در خواب و کشف و شهودات بسیار پر رنگ است. در موضعی که شیطانی و رحمانی بودن محتمل است، ملاکِ اعتبارسنجی چیست؟ آیا هر نوری و هر شخص نورانی، نور امام و شخص امام است؟! کسی که امام را قبل از دوره غیبت ندیده، چگونه تشخیص می‌دهد که این شخصی که در خواب یا بیداری مشاهده کرده امام است؟! در روایتی از امام صادق آمده که ایشان فرمودند، پدرم امام باقر علیهما السلام می‌فرمودند: 🔸«إِنَّ شَيْطَاناً يُقَالُ‏ لَهُ‏ الْمُذْهِبُ‏ يَأْتِي فِي كُلِّ صُورَةٍ، إِلَّا أَنَّهُ لَا يَأْتِي فِي صُورَةِ نَبِيٍّ وَ لَا وَصِيِّ نَبِي‏.» : شیطانی است بنام «مُذهِب» که به هرشکلی در می‌آید، اما نمی‌تواند به شکل معصومین در بیاید. 📚 اختیار معرفة الرجال حديث ٥١٦ (تصویر الحاقی + 😈شیطانی به نام متکون ؛ 😈شیطانی به نام هزع) ✅🔚 لذا کسی که در زمان حیات یک معصوم علیه السلام ایشان را ندیده، نمی‌تواند تشخیص دهد که آیا شخصی که در خواب یا بیداری دیده، چه کسی است! زیرا چهرهٔ معصوم را ندیده که بتواند یقین کند آن شخصی که رؤیت کرده همان نبی یا وصی است. از طرفی با توجه به اینکه شیطان می‌تواند به هرشکلی ظاهر شود، لذا ممکن است به دروغ خود را نبی يا وصی معرفی کند و چون آن شخص، چهره معصوم را ندیده، فریب می‌خورد. ❰|¦ برای همین ما معتقدیم این اشخاص مدعی دروغ نمی‌گویند ؛ چون چهره پیامبر را ندیده بودند، شیطانی بر آنها ظاهر شده و چنین سخنانی را به آنها القاء نموده است : إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِيائِهِمْ شیاطین به دوستان خود وحی می‌کنند. اگر کسی بگوید این افراد دروغ گفته اند میگوییم : حتی درصورت دروغ ، قابل اثبات نیست دروغگویی آنها . همچون تمام مدعیان دیگر خواب. چون تمام آنها مدعی می‌شوند تنها ما راست می‌گوییم و باقی خواب‌زده های عالَم دروغ ! پس به آنها باید گفت همانطور که شما آنها را قبول ندارید و آنها را دروغ‌گو می‌دانید . ما و آنها نیز شما را قبول نداریم و ادعایتان را دروغ می‌دانیم ... بائک تجر و بائی لا تجر ؟! 🔰بنابراین حدیث ابتدایی تنها در مورد کسانی که پیامبر اکرم و امامان را درک کرده و آن بزرگواران را مشاهده نموده اند، می‌تواند موضوعیت داشته باشد. ▓◄ البته باز هم بمعنای حجیت خواب نیست و این خواب برای آنها نیز حجت نیست، تازمانی که مطابقتش با عقاید صحیحه و قطعیه و شرع و ثقلین ثابت نباشد؛ و بعد از اثبات مطابقت ، تنها بعنوان رؤیای صادقه تلقی می‌گردد.
سؤال : بنظرتون قبل از تولد أمیرالمؤمنین ، مردم هنگام بلند کردن چیزی ، چی میگفتند❓
💠مولا علی علیه‌السّلام: شَرُّ البِلَادِ بَلَدٌ لَا أمنَ فِيهِ بدترين شهر‌ها شهرى است كه در آن ايمنى نباشد. 📚غررالحكم ح۵۲۵۳ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠مولانا امیرالمؤمنین علیه‌السّلام: وَ إِيَّاکَ وَ الاِْعْجَابَ بِنَفْسِکَ وَ الثِّقَةَ بِمَا يُعْجِبُکَ مِنْهَا وَ حُبَّ الاِْطْرَاءِ از خودپسندى و تکيه بر نقاط قوّت خويش و علاقه به مبالغه در ستايش (ستايش گويان) شديداً بپرهيز. 📚نهج‌البلاغه نامهٔ ۵۳ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
حرم
* 💞﷽💞 📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 #قسمت_صد_ودوازدهم ✨ پنج ماه از مرگ زینب سادات گذشت.... وحی
* 💞﷽💞 📚 رمان زیبای 🌈 ✨ سه هفته گذشت... زخم چاقوها خوب شده بود ولی دست و پای راستم تو گچ بود. همه خیلی نگرانم بودن ولی فکر میکردن درگیری خیابانی بوده؛ مثل سابق.هیچکس خبر نداشت چه اتفاقی برام افتاده. وقتی حالم بهتر شد رفتم خونه آقاجون.هرچی به روز برگشتن وحید نزدیکتر میشدیم همه نگران تر میشدن. اگه وحید منو تو این حال میدید با همه دعوا میکرد که چرا هیچکس بهش نگفته. سه روز به برگشتن وحید مونده بود.خونه آقاجون بودم.زنگ آیفون زده شد.... مادروحید سراسیمه اومد تو اتاق،گفت: _وحیده!! منم مضطرب شدم.وحید با عجله اومد تو خونه. داد میزد: _زهرا کجاست؟ آقاجون گفت: _تو اتاق تو. وحید پله ها رو چند تا یکی میومد بالا.صدای قدم هاش رو میشنیدم. مادروحید هنوز پیش من بود.فاطمه سادات هم پیش من بود.ایستادم که بدونه حالم خوبه. تو چارچوب در ظاهر شد.رو به روی من بود. ناراحت به من نگاه میکرد.... مادروحید،فاطمه سادات رو برد بیرون.وحید همونجا جلوی در افتاد. چند دقیقه گذشت. بابغض گفت: _چرا به من نگفتی؟ من به زمین نگاه میکردم.داد زد: _چرا به من نگفتی؟ حتما باید میکشتنت تا خبردار بشم؟ فهمیدم کلا از جریان خبر داره.آقاجون اومد تو اتاق و گفت: _وحید،آروم باش -چجوری آروم باشم؟! تو روز روشن جلو زن منو میگیرن.چند تا وحشی به قصد کشت میزننش.با چاقو میفتن به جونش،بعد من آروم باشم؟!!! به آقاجون گفت: _چرا به من نگفتین؟ -من گفتم چیزی بهت نگن. وحید همش داد میزد ولی من آروم جوابشو میدادم. -قرارمون این نبود زهرا.تو که بخاطر پنهان کردن زخمی شدنم ناراحت شده بودی چرا خودت پنهان کاری کردی؟ -شما بخاطر من بهم نمیگفتی ولی من دلایل دیگه ای هم دارم. وحید نعره زد: _زهرااااا با خونسردی نگاهش کردم. -اونی که باید ازش طلبکار باشی ما نیستیم.برو انتقام منو ازشون بگیر،نه با زور و کتک.به کاری که میکردی ادامه بده تا حقشون رو بذاری کف دستشون. داد زد: _که بعد بیان بکشنت؟! همون چیزی که نگرانش بودم.با آرامش ولی محکم گفتم: _شهر هرت نیست که راحت آدم بکشن.ولی حتی اگه منم بکشن نباید کوتاه بیای وحید،نباید کوتاه بیای. وحید بابغض داد میزد: _زینبمو ازم گرفتن بس نبود؟حالا نوبت زهرامه؟! تا کی باید تاوان بدم؟ رفت بیرون... اشکهام جاری شد.وحید کوتاه اومده بود،بخاطر من. نشستم روی تخت.آقاجون اومد نزدیک و گفت: _تهدیدت کردن؟!!! با اشک به آقاجون نگاه کردم.گفت: _چرا تا حالا نگفتی؟!! حداقل به من میگفتی. -آقاجون،وحید نباید بخاطر من کوتاه بیاد. چشمهای آقاجون پر اشک شد.گفت: _اگه اینبار برن سراغ فاطمه سادات چی؟ قاطع گفتم: _فاطمه ساداتم .خودم و وحیدم هم (ع). کار وحید طوری بود که با دشمنان طرف بود،نه صرفا دشمنان جمهوری اسلامی.گرچه دشمنان جمهوری اسلامی دشمن اسلام هم هستن ولی محدوده ی کار وحید گسترده تر بود. آقاجون دیگه چیزی نگفت و رفت... خیلی دعا کردم.نماز خوندم.از وقتی توبیمارستان به هوش اومده بودم خیلی برای وحید دعا میکردم. بعد اون روز.... ادامه دارد...
* 💞﷽💞 📚 رمان زیبای 🌈 ✨ بعد اون روز دیگه از وحید خبری نداشتم... حتی زنگ هم نمیزد.زنگ هم میزدم جواب نمیداد. نگرانش بودم.میترسیدم کارشو رها کنه. همه فهمیدن بخاطر کار وحید منو تهدید کردن. محمد اومد پیشم... خیلی عصبانی بود. بیشتر از خودش عصبانی بود که چرا قبلا به این فکر نکرده بود که کسانی بخاطر کار وحید ممکنه به خانواده ش آسیب بزنن. بعد مرگ زینب سادات همه یه جور دیگه به وحید نگاه میکردن... همه فهمیده بودن کارش و ولی اینکه اونجوری منو تهدید کنن هیچکس فکرشم نمیکرد... علی هم خیلی عصبانی و ناراحت بود ولی بیشتر میریخت تو خودش.فقط بابا با افتخار به من نگاه میکرد. آقاجون هم شرمنده بود. ده روز بعد از دعوای وحید، حاجی اومد خونه آقاجون دیدن من... خواست که تنها با من صحبت کنه.گفت: _وقتی جریان رو شنیدم خیلی ناراحت شدم. وقتی فیلمشو دیدم خیلی بیشتر ناراحت شدم. -کدوم فیلم؟ -فیلم همون نامردها وقتی شما رو اونجوری وحشیانه میزدن. با تعجب گفتم: _مگه فیلم گرفته بودن؟!! حاجی تعجب کرد -مگه شما نمیدونستین؟!! -وحید هم دیده؟؟!!!!! -آره.خودش به من نشان داد.همون نامردها براش فرستاده بودن. وای خدا...بیچاره وحید.... خیلی دلم براش سوخت.بیشتر نگرانش شدم. -دخترم،شما از وحید خبر دارین؟ -نه.ده روزه ازش بی خبریم.حتی جواب تماس هامون هم نمیده. -پنج روز پیش اومد پیش من.استعفا داده.هرچی باهاش حرف زدم فایده نداشت. همون چیزی که ازش میترسیدم. -شما با استعفاش چکار کردین؟ -هنوز هیچی. -به نظر شما وحید میتونه ادامه بده؟ -وحید آدم قوی ایه.ولی زمان لازم داره و... سکوت کرد. -حمایت من؟ -درسته. -من به خودشم گفتم نباید کوتاه بیاد،حتی اگه من و فاطمه سادات هم بکشن. -آفرین دخترم.همین انتظارم داشتم. -من باهاش صحبت میکنم ولی نمیدونم چقدر طول میکشه.فعلا که حتی نمیخواد منو ببینه. -زهرا خانوم،وحید سراغ شما نمیاد،شرمنده ست. شما برو سراغش. -شما میدونید کجاست؟ -به دو نفر سپردم مراقبش باشن.الان مشهده، حرم امام رضا(ع). سه روزه از حرم بیرون نرفته. حال روحی ش اصلا خوب نیست...نمیدونم شما میدونید چه جایگاهی برای وحید دارید یا نه.من بهش حق میدم برای اینکه شما رو کنار خودش داشته باشه کنار بکشه ولی.... من قبل ازدواج شما مأموریت های خیلی سخت رو به وحید میدادم ولی بعد ازدواجتون بخاطر شما هر مأموریتی نمیفرستادمش... تا اولین باری که اومدم خونه تون،قبل از به دنیا اومدن دخترهاتون،بعد از کشته شدن یکی از دخترهاتون و صحبتهای اون روزتون با متهم پرونده فهمیدم میشه روی شما هم مثل وحید حساب کرد... من همیشه دلم میخواست اگه خدا پسری بهم میداد مثل وحید باشه.وقتی شما رو شناختم فهمیدم اگه دختر داشتم دوست داشتم چطوری باشه... دخترم وحید اگه شهید نشه،یه روزی از آدمهای مهم این نظام میشه...من فکر میکنم این ها هم برای اینه که شما و وحید برای اون روز آماده بشید.خودتون رو برای روزهای آماده کنید، به وحید هم کمک کنید تا چیزی انجام وظیفه ش نشه. مسئولیت شما خیلی مهمه.سعی کنید وحید باشید. حاجی بلند شد و گفت: _من سه هفته براش مرخصی رد میکنم تا بعد ببینیم چی میشه. صبر کردم تا گچ دست و پام رو باز کنن بعد برم پیش وحید... نمیخواستم با دیدن گچ دست و پام شرمنده بشه. از بابا خواستم همراه من بیاد.آقاجون و مادروحید و محمد هم گفتن با اونا برم ولی فقط بابا به درستی کار من ایمان داشت و پا به پای من برای راضی کردن وحید میومد. بخاطر همین از بابا خواستم همراه من و فاطمه سادات بیاد. وقتی هواپیما پرواز کرد. بابا گفت: _زهرا -جانم بابا با مهربانی نگاهم میکرد.گفت:..... ادامه دارد... نویسنده بانو
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 پنجشنبه 🔹 ۲۱ دی / جدی ۱۴۰۲ 🔹 ۲۸ جمادی الثانی ۱۴۴۵ 🔹 ۱۱ ژانویه ۲۰۲۴ 💠 مناسبت‌های دینی و ملی 🕋 طواف دادن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله دور کعبه توسط عبدالمطلب و سپردن آن حضرت به حلیمه سعدیه در طفولیت 🌗 امروز قمر در «برج جدی» است. ✔️ روز مناسبی برای امور زیر است: آغاز ساخت و ساز امور ازدواجی خرید ضروریات و لوازم انواع دیدارها درختکاری برداشت محصول وام و قرض دادن و گرفتن تأسیس شرکت جراحی نو پوشیدن صید امور زراعی 🌎🔭👀 👶 زایمان نوزاد زیبا، خوشرو، محبوب باشد. ان‌شاءالله عقیقه و صدقه برایش لازم است. 🚘‌ مسافرت همراه با صدقه باشد. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و انعقاد نطفه ممکن است گروهی به دست چنین فرزندی هلاک شوند. 🩸 حجامت، خون دادن و فصد باعث قوت دل می‌شود. 💅 ناخن گرفتن روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕 بریدن پارچه روز خوبیست و باعث می‌شود شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. 🌎🔭👀 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود، تعبیرش در آیه ۲۸ سوره مبارکه « قصص » است. ﴿﷽ قال ذالک بینی و بینک﴾ فرد مهمی نزد خواب بیننده بیاید. چیزی همانند آن قیاس گردد. 📿 وقت استخاره از طلوع فجر تا طلوع آفتاب از ساعت ۱۲ تا عشاء آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز پنجشنبه لا اله الا الله الملک الحق المبین 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان می‌گردد. ☀️ ️امروز متعلق است به علیه‌السلام اعمال نیک خود را در به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌎🔭👀 ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز بعد پایان می‌یابد. 🌺 🌎🌺🍃
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از حرم
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است... 🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ... 🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ... 🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ... 🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند 🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸 🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁 ✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨ السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟 🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام) اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹