🙏🏼👌💎 نماز ساده شب سی ام ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الثَّلَاثِينَ رَكْعَتَيْنِ، بِالْحَمْدِ وَ الْأَعْلَى عَشْراً، فَإِذَا سَلَّمَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله مِائَةً، رَفَعَ اللهُ لَهُ أَلْفَ مَدِينَةٍ فِي جَنَّةِ الْمَأْوَى، وَ كَذَا فِي جَنَّةِ النَّعيمِ، وَ لَوِ اجْتَمَعَ أهْلُ السَّمَاواتِ وَ الأرْضِ مَا قَدَرُوا عَلَى إحْصَاءِ ثَوَابِهِ، وَ قَضَى اللهُ لَهُ ألْفَ حاجَةٍ. (البلدالأمين، ص173)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس در شب سی ام ماه شعبان 2 رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد و ده بار سوره أعلی، و بعد از نماز صد بار بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله صلوات فرستد، خداوند برای وی هزار شهر در جنّۀالمأوی و هزار شهر در جنّۀالنّعیم به پا می کند، و اگر اهل آسمان ها و زمین جمع شوند نمی توانند پاداش این نماز را به شمار آورند، و خداوند هزار حاجت این فرد را برآورده می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⏱ نماز اوّل وقت (4)
1) عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ رَجُلٍ رَفَعَهُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» قَالَ: هُمُ التُّجَّارُ الَّذِينَ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، إِذَا دَخَلَ مَوَاقِيتُ الصَّلَاةِ أَدَّوْا إِلَى اللَّهِ حَقَّهُ فِيهَا. (كافي، ج5، ص154)
حسين بن بشّار از شخصى روايت مى كند كه امام عليه السلام در ذیل آيه: «مردانى كه هيچ تجارت و داد و ستدى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمى دارد» فرمود: آنان تاجرانى هستند كه تجارت و داد و ستد آنان را از ياد خدا باز نمى دارد. هنگامى كه وقت نماز فرا رسد، حقّ خداوند را در آن زمان ادا می کنند.
2) عَنِ الرِّضَا علیه السلام قالَ: وَ إِذَا كُنْتَ فِي تِجَارَتِكَ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَلَا يَشْغَلْكَ عَنْهَا مَتْجَرُكَ، فَإِنَّ اللَّهَ وَصَفَ قَوْماً وَ مَدَحَهُمْ فَقَالَ: «رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ»، وَ كَانَ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ يَتَّجِرُونَ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ تَرَكُوا تِجَارَتَهُمْ وَ قَامُوا إِلَى صَلَاتِهِمْ، وَ كَانُوا أَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ لَا يَتَّجِرُ فَيُصَلِّي. (فقه الرّضا عليه السلام،ص251)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: آن هنگام که به تجارت مشغولی، هرگاه وقت نماز فرا رسيد، تجارت، تو را از نماز باز ندارد، زيرا خداوند گروهى را توصيف و ستايش نموده و فرموده است: «مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستد، آنان را از ياد خدا باز نمىدارد». آنان کسانی هستند که تجارت می کنند، امّا هنگام فرا رسيدن وقت نماز، تجارت را رها کرده و به نماز مى ايستند. پاداش آنان بيش از كسانى است كه تجارت نمی کنند و نماز مى خوانند.
3) عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله أَنَّهُ جَاءَتْ إِلَيْهِ امْرَأَةٌ بِشَيْءٍ فَقَالَتْ: هَاكَ، هَذَا حَلَالٌ مِنْ كَسْبِ يَدِي. قَالَ صلّی الله علیه و آله: إِذَا كَانَ الْأَذَانُ وَ فِي يَدِكِ فَضْلٌ تَقُولِينَ حَتَّى أَفْرُغَ مِنْهُ ثُمَّ أَتَوَضَّأُ وَ أُصَلِّي؟ قَالَتْ: نَعَمْ. قَالَ: فَلَيْسَ كَمَا قُلْتِ. (مستدرك الوسائل، ج13، ص257 به نقل از لُبِّ اللُّبَاب راوندی)
در زمان رسول خدا صلّى الله عليه و آله زنى مقدارى كالا نزد آن حضرت آورد و گفت: بفرماييد! اين حلال است و از دست رنجم است. رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: اگر كار نيمه تمامى هنگام اذان در اختيار داشته باشى، آيا نمى گويى: اين كار تمام شود، و بعد وضو بگيرم و نماز بخوانم؟ آن زن پاسخ داد: بله. رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: پس آنگونه كه مى گويى، نيست.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼🙏🏼دعای شب آخر ماه شعبان
روایت شده است که حضرت صادق علیه السلام در شب آخر ماه شعبان و شب اول ماه رمضان، این دعا را می خوانده اند:
«اَللّـهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذي اُنْزِلَ فيهِ الْقُرآنُ، وَ جُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ، وَ بَيِّناتِ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ، فَسَلِّمْنا فيهِ، وَ سَلَّمْهُ لَنا، وَ تَسَلَّمْهُ مِنّا في يُسْرٍ مِنْكَ وَ عافِيَةٍ، يا مَنْ اَخَذَ الْقَليلَ، وَ شَكَرَ الْكَثيرَ، اِقْبَلْ مِنِّى الْيَسيرَ.
اَللّـهُمَّ اِنّي اَساَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ لي اِلى كُلِّ خَيْر سَبيلاً، وَ مِنْ كُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، يا مَنْ عَفا عَنّي وَ عَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّيِّئاتِ، يا مَنْ لَمْ يُؤاخِذْني بِارْتِكابِ الْمَعاصي، عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ، ياكَريمُ!
اِلـهي وَعَظتَني فَلَمْ اَتَّعِظْ، وَ زَجَرْتَني عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ، فَما عُذْري، فَاعْفُ عَنّي يا كَريمُ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ،
اَللّـهُمَّ اِنّي اَساَلُكَ الرّاحَةَ عًنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ، عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ فَلْيَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ، يا اَهْلَ التَّقْوى وَ يا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ.
اَللّـهُمَّ اِنّي عَبْدُكَ، ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ، ضَعيْفٌ فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ، وَ اَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنَى والْبَرَكَةِ عَلَى الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَيْتَ اَعمالَهُمْ، وَ قَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ، وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْق، وَ لايَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ، وَ لا يَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَ، وَ كُلُّنا فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ، فَلا تَصْرِفْ عَنّي وَجْهَكَ، وَ اجْعَلْني مِنْ صالِحِي خَلْقِكَ الْعَمَلِ وَ الأَمَلِ وَ الْقَضاءِ وَ الْقَدَرِ.
اَللّـهُمَّ اَبْقِني خَيْرَ الْبَقاءِ، وَ اَفْنِنِي خَيْرَ الْفَناءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِيائِكَ وَ مُعاداةِ اَعْدائِكَ، وَ الرَّغْبَةِ اِلَيْكَ، وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ، وَ الْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَ التَّسْليمِ لَكَ، وَالتَّصْديقِ بِكِتابِكَ وَ اتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِكَ.
اَللّـهُمَّ ما كانَ فِي قَلْبي مِنْ شَكٍّ اَوْ رَيْبَةٍ، اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ، اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ، اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُيَلاءَ، اَوْ رِياءٍ اَوْ سُمْعَةٍ، اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ، اَوْ كُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ، اَوْ عِصْيانٍ اَوْ عَظَمَةٍ، اَوْ شَيءٍ لا تُحِبُّ، فَاَسْأَلُكَ يا رَبِّ أنْ تُبَدِّلَني مَكانَهُ ايماناً بِوَعْدِكَ، وَ وَفاءً بِعَهْدِكَ، وَ رِضاً بِقَضائِكَ، وَ زُهْداً فِي الدُّنْيا، وَ رَغْبَةً فيما عِنْدَكَ، وَ اَثَرَةً وَطُمَأنينَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً، اَساَلُكَ ذلِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ!
اِلـهي اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصَى، وَمِنْ كَرَمِكَ وَجُودِكَ تُطاعُ، فَكَانَّكَ لَمْ تُعْصَ، وَ اَنَا وَ مَنْ لَمْ يَعْصِكَ سُكّانُ اَرْضِكَ، فَكُنْ عَلَيْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَيْرِ عَوّاداً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ صَلاةً دائِمَةً لا تُحْصَى وَ لا تُعَدُّ، وَ لا يَقْدِرُ قَدْرَها غَيْرُكَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ!( إقبالالأعمال، ص258-259 /مصباح المتهجد، ص850-852)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👥❤️👥 صله رحم کنید، حساب روز قیامت شما آسان خواهد شد
مرحوم آیت الله تولاّیی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390 قمری می فرمود:
ماه مبارک رمضان است، آیا ارحام فقیرت را به خانهات آوردی؟ به آنها افطاری دادی یا نه؟ اگر دادی خوشا بر احوالت. آیا ارحام فقیرت را دعوت کردی؟ یک سحری به آنها اطعام کردی یا نه؟ اگر کردی خوشا بر احوالت. آیا یک کیسه برنج، یک مقدار روغن، در خانه برادرزاده فقیرت و خواهر زاده فقیرت و قوم و خویش فقیرت بردی یا نه؟ اگر بردی خوشا بر احوالت، اگر نبردی وای بر تو! «إِنَّ الرَّحِمَ مُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْش». رحم یک حقیقت ملکوتی دارد، او به عرش خدا آویخته است، اگر به او نرسی، در این باره به خدا شکایت میکند، خدا عمر آن کسیکه قطع رحم کرده است کوتاه می کند. دو چیز عمر را طولانی می کند: یکی صله رحم است؛ خبرگیری و کمک کردن به او. تو هر شب پلو می خوری با کباب و گوشت جوجه، آنوقت قوم و خویشهای فقیرت، این بیچارهها روزهگیر هم هستند، پنج سیر گوشت نمی توانند بخرند تا یک آب گوشتی کنند و سحر بخورند، تو چطور مسلمانی هستی؟ چطور شیعه علی هستی؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: چگونه من با شکم سیر بخوابم، حال آن که در حجاز یا یمامه یک شکم گرسنه باشد؟! اسم خودم را امیرالمومنین بگذارم و در سختیهای زندگی با آنها شریک نباشم.
ای شیعه علی! چطور تو میتوانی شب بخوری و سحر و افطار و فیما بینهما، از این اذان شروع می کنی و به آن اذان ختم می کنی! یک نوبت مفصّل اینقدر می خوری و خویشان فقیری داری که بوی طعام به آنها نرسیده است. جواب خدا را چه خواهی داد؟ عاقّ علی علیه السلام است کسیکه رحمش را قطع کند.
اگر تا امروز که بیست و یکم ماه رمضان است نشده است که از ارحام خود خبر بگیرید، از امروز در این مقام برآیید، هرکدام از شما به مقدار توانایی و قدرتی که دارید، قدرت مالی، قدرت خوارو باری، قدرت های دیگر، در این 9 روز آینده، از ارحام خود خبر بگیرید، به خانه آنها بروید و یک آب گرمی افطار کنید، پنجاه تومان به او بده، برو به خانه آنها و یک افطاری و یک پیت روغن به او بده، یک کمکی در زندگی او بکن، خدا را خوش نمی آید که تو روزهدار و او هم روزه دار باشد، تو غرق در نعمتها باشی و او خوراک افطار و سحر خود را نداشته باشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام در وصیّتش فرمود: «انْظُرُوا ذَوِي أَرْحَامِكُمْ فَصِلُوهُمْ يُهَوِّنِ اللّه عَلَيْكُمُ الْحِسَاب» صله رحم کنید، حساب روز قیامت شما آسان خواهد شد. بابا حسن و حسین، بچههای من، آهای بچههایِ 1340 سال بعد که میآیید، به شما دارم میگویم من که پدر شما هستم، می گویم صله رحم کن، برو از برادر ضعیفت ، برو از خواهر زاده و برادرزاده و قوم و خویش های نسبی، مخصوصاً ذوی الارحامِ نسبی خبر بگیر، به آنها رسیدگی کن.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روز 21 ماه رمضان1390قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎💎 عظمت ماه مبارک رمضان
1) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: لَا يَكُونَنَّ شَهْرُ رَمَضَانَ عِنْدَكُمْ كَغَيْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ، فَإِنَّ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً وَ فَضْلاً عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ.
(بحارالأنوار،ج96، ص 340 به نقل از کتاب فَضائل الْأَشْهُر الثَّلَاثَة)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: نباید ماه رمضان نزد شما همچون ماه های دیگر باشد. ماه رمضان، نزد خداوند، نسبت به دیگر ماه ها حرمت و برتری دارد.
2) عن سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عن النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: شَهْرُ رَمَضَانَ سَيِّدُ الشُّهُورِ، وَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ سَيِّدَةُ اللَّيَالِي.
(بحارالأنوار، ج40،ص54 به نقل از کنزالفوائد)
سلمان فارسی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: ماه رمضان، سیّد ماه ها، و شب قدر، سیّد شب هاست.
3) قَالَ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله َ: (شَهْرُ رَمَضَانَ) شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ، وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ، وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي، وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.
(بحارالأنوار،ج96،ص356- 358به نقل از امالى و عيون اخبارالرضا)
پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: ماه رمضان، ماهى است كه نزد خدا از تمام ماه ها برتر است و روزهايش بهترين روزها و شب هايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات است.
4) عَنِ العَسکَرِی علیه السَّلامُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی الله علیه وآله: مُحَمَّدٌ فِي عِبَادِ اللَّهِ كَشَهْرِ رَمَضَانَ فِي الشُّهُورِ.
(بحارالأنوار،ج 97، ص 65 به نقل از تفسیر الامام)
حضرت عسکری علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: محمّد در میان بندگان خدا همچون ماه رمضان در میان ماه هاست.
5) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: فَضْلُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ كَفَضْلِ شَهْرِ رَمَضَانَ عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ.
(بحارالأنوار، ج38،ص14 به نقل از فضائل ابن شاذان)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: فضل علی بن ابی طالب علیه السلام بر این امّت همچون فضل ماه رمضان بر سایر ماه هاست.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
📖 پاداش تلاوت قرآن در ماه رمضان
1) عنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله قالَ: مَنْ قَرَأَ آيَةً فِي رَمَضَانَ أَوْ سَبَّحَ كَانَ لَهُ مِنَ الْفَضْلِ عَلَى غَيْرِهِ كَفَضْلی عَلَى أُمَّتِي. (بحارالأنوار، ج96، ص345 به نقل از کتاب النوادر)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: برتری قرائت آیه ای از قرآن یا تسبیح الهی در ماه رمضان نسبت به ماه های دیگر همچون برتری من بر امتم می باشد.
2) عنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله قالَ: مَنْ تَلَا فِيهِ آيَةً مِنَ الْقُرْآنِ، كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِي غَيْرِهِ مِنَ الشُّهُور. (امالی صدوق، ص95)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس در ماه رمضان، یک آیه از قرآن تلاوت کند، پاداش کسی را خواهد داشت که در غیر ماه رمضان، قرآن را ختم کند.
3) قال الرضا علیه السلام: عَلَيْكُمْ بتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ مَا اسْتَطَعْتُمْ. (بحارالأنوار، ج96، ص380 به نقل از فقه الرضا علیه السلام)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: شما را به تلاوت قرآن در شب و روزِ ماه رمضان به مقداری که می توانید، توصیه می کنم.
4) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: لِكُلِّ شَيْءٍ رَبِيعٌ وَ رَبِيعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَانَ. (الکافی، ج2، ص630)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: برای هر چیزی، بهاری است و بهار قرآن، ماه رمضان است.
5) على بن مغيره، از اصحاب موسی بن جعفر علیه السلام به آن حضرت عرض می کند: پدرم در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم می كرد، و من هم پس از پدرم به همين گونه قرآن را ختم می کنم، گاه كمتر و گاه بيشتر، که بستگى به فراغت و آمادگى يا خستگى من دارد. اما چون روز عيد فطر می رسد ثواب يك ختم را برای پيامبر، يك ختم را برای امیرالمؤمنین و يك ختم را برای فاطمه عليهم السلام قرار می دهم و براى هر يك از ائمه ديگر تا شما نیز یک ختم قرآن قرار می دهم، و تاكنون نیز اين كار را ادامه داده ام. در مقابل اين کار چه پاداشى براى من خواهد بود؟ فرمود: پاداش تو اين است كه روز قيامت با ایشان خواهى بود. من تكبير گفتم و با تعجب پرسيدم: چنين پاداشى براى من است؟! سه بار فرمود: آرى. (کافی، ج2، ص618)
6) حضرت صادق علیه السلام به ابابصیر می فرمایند: در ماه رمضان، قرآن را در سه شب ختم کن. قرآن را نباید با شتاب و سرسرى خواند، بلکه بايد با ترتیل یعنی به آرامى خواند، لذا وقتی به آيه ای می رسى كه در آن ذكرِ دوزخ است، توقّف کن و از دوزخ به خدا پناه ببر. (کافی، ج2، ص618-619)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_6012330576558690858.pdf
370.8K
ادعیه شب اوّل ماه رمضان
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5873233559552002878.mp3
1.85M
❓ قبل از ظهر یادم آمد که روزه قضا دارم و از صبح هم چیزی نخورده ام، آیا میتوانم الان نیت روزه قضا کنم؟
🔈 کلیپ صوتی شماره ۱
✅ صوتهایی کوتاه از #احکامروزه
4_5791871996904083569.mp3
852.2K
❓ روز آخر ماه رمضان گذشته را به خیال اینکه عید فطر شده، روزه نگرفتم ولی بعد مشخص شد که روز آخر ماه رمضان بوده است. آیا قضای آن روز بر من واجب است؟
🔈 کلیپ صوتی شماره ۲
✅ صوتهایی کوتاه از #احکامروزه
4_5791871996904083570.mp3
1.22M
❓ در کفاره روزه، آیا حتما لازم است خودِ نان به نیازمندان داده شود یا میتوان پول آنرا پرداخت کرد؟
🔈 کلیپ صوتی شماره ۳
✅ صوتهایی کوتاه از #احکامروزه
4_5895712645285153312.mp3
1.88M
❓از ماه رمضان های سالهای مختلف، روزه قضا دارم. آیا واجب است نیت کنم روزه ای که میگیرم، مربوط به کدام سال باشد؟
🔈 کلیپ صوتی شماره ۴
✅ صوتهایی کوتاه از #احکامروزه
4_5902287222308080916.mp3
2.09M
❓امروز نیت روزه قضا کرده بودم، ولی بعد از ظهر تصمیم گرفتم که روزه نباشم و روزهام را خوردم. آیا این کار اشکال دارد؟
🔈 کلیپ صوتی شماره ۵
✅ صوتهایی کوتاه از #احکامروزه
4_5906576232484440540.mp3
2.49M
❓کسی که اصلاً نمیتواند روزه بگیرد، چه زمانی باید کفاره روزههایی که نگرفته است، پرداخت کند ؟
🔈 کلیپ صوتی شماره ۶
✅ صوتهایی کوتاه از #احکامروزه
4_5976593175890891269.mp3
1.43M
❓آیا واجب است قبل از ماه رمضان امسال، قضای روزههای سال قبل را بگیرم؟
❓ و اگر این کار را انجام ندهم آیا کفاره باید بدهم؟
🔈 کلیپ صوتی شماره ۷
✅ صوتهایی کوتاه از #احکامروزه
4_5875290878951558235.mp3
2.85M
شهزاده خیر النساء ، رقیه بنت الحسین
#مداحی #مداحی_شور #شور_حضرت_رقیه #حضرت_رقیه #رقیه_بنت_الحسین #سیدجوادذاکر #سیدذاکر #سید_جواد_ذاکر #حمیدعلیمی #حمید_علیمی
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی💗 قسمت54 نمک و فلفل را توی کابینت بالای گاز پیدا می کنم و روی
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗کابوس رویایی💗
قسمت55
آهسته و بدون صدا حاضر می شوم و از خانه بیرون می روم.
صدای قیژ در عصبی ام می کند و پری از این پهلو به آن پهلو می شود.
از لای در نگاهش می کنم و می بینم خوابش برده، نفسم بالا می آید و در را می بندم.
خم می شوم تا کفش هایم را ببندم که پاهایی را پایین پله ها می بینم.
نفسم در گلو حبس می شود و دست هایم روی بند های کفش می ماند.
لرزان کمر راست می کنم و بدون این که به چهره اش نگاه کنم سلام می گویم.
سعی دارم طبیعی رفتار کنم اما دست خودم نیست!
کیفم را چنگ می زنم و از کنارش رد می شوم.
صدای بم مردانه اش رقصان به گوشم می رسد و جوابم را می دهد.
کشوی در را می کشم که تیر خلاص را می زند و می پرسد:
_کجا میرین؟
تنم را برنمی گردانم و به سختی از پس ترس نهفته در صدایم جواب می دهم:
_برمی گردم!
_خب نمیخواین بگین کجا میرین که برمی گردین؟
از لحن و حرفش خوشم نمی آید.
تقصیر شخصیتم است اگر جوابش را دندان شکن ندهم!
بنابراین نگاه سختم را به نگاهش گره می زنم و با محکمی جوابم را به طرف پرتاب می کنم.
_نخیر! شما اختیار خواهرتونو دارین نه من!
دفعه دیگه دلم نمیخواد سین جینم کنین چون خودتون سنگ رو یخ میشین. خب؟
با جوابم مبهوت می شود.
مثل پسر بچه ای مظلوم می شود و زیر لب می گوید:
_ببخشید... من... منظوری نداشتم.
بی اعتنا به او در را می کشم که مرا با نام رویا خانم صدا می زند.
یکهو آتشم فروکش می کند و رام یک صدا زدنش می شوم.
با کمی مکث برمی گردم اما چیزی نمی گویم.
پاشنهی کفشش را روی زمین می کشد و حرف گیر کرده در گلویش را بیرون می ریزد.
_من معذرت میخوام برای دیروز... سوتفاهم شده بود! واقعا متاسفم.
با یادآوری حرف های ویرانگرش صدای شکستن کاسهی دلم را می شنوم.
دلم نمی خواهد چیزی بگویم چون واقعا فکر کردن هم در موردش روحم را آزار می دهد.
آن حرف ها مثل اسب های سرکش به روی دلم تاختند و با سم شان چیزی از قلب باقی نگذاشتند.
اما انگار تکه هایی شکسته شده هر کدام قلب کوچکی شده اند و بغض می کنند و خواهان ببخش هستند.
پیش خودم او را می بخشم اما نمی توانم چیزی نگویم.
همراه با بغض گیر کرده ام لب می زنم:
_سو تفاهم؟ اون سوتفاهم بود؟
سرش را از شرمندگی به پایین می اندازد.
_بله... من عذر میخوام که...
جفت پا میان حرفش می پرم و می گویم:
_ببینید، شما حق ندارین اگه خانواده ام مثل شما نبوده منو قضاوت کنین.
من توی مهمونی شرکت نکردم که دلم بخواد! من اگه مثل شما نیستم یا شاید اصول دینو نمی دونم به این معنی نیست اهل هر کاری هستم.
بله، پدرم منو آزاد گذاشت اما چارچوب های انسانیت و اخلاق رو نشونم داد.
اون به من یاد داد نباید قضاوت کنم! شما حق نداشتین منو اینجور قضاوت کنین و شخصیتم رو خورد کنین!
بعد از اتمام جملهی آخر فرصت نفس کشیدن پیدا می کنم.
احساس سبکی می کنم. کلمات واقعا معجزه اند! اعجاز کلمات می تواند یک انسان سخت را عاشق کند یا ترسو را شجاعت ببخشد.
کلمات می توانند به آدم حس رضایت بدهند یا برعکس آرامش را به ربایند و دلی را خورد کنند.
نباید اعجاز کلمات را دسته کم گرفت. تا فرصت هست می توان کلمه ها را کنار هم گذاشت و جمله ای ساخت تا دلی را بدست آورد.
مگر چقدر قرار است زنده بمانیم که نتوانیم از کلمات به خوبی استفاده کنیم؟
_قضاوت یا سوتفاهم.
شما مختار هستین هر اسمی دوست دارین روش بزارین اما من تنها یه چیزی میتونم بگم و اونم این که خیلی خیلی معذرت میخوام و متاسفم.
هر کاری بگید برای جبرانش می کنم.
ببخش را به زبان نمی گویم و به باشه ای اکتفا می کنم.
عقربه های ساعت از ۱۱ رد شده اند و می ترسم دیر شود.
جواب بی در و پیکری نصیبش می کنم و با عجله خداحافظی می کنم.
سر کوچه با دیدن پیکان زرد رنگ دست بلند می کنم.
بوی دود پیکان مشامم را به درد می آورد.
سریع سوار می شوم و به راه می افتیم.
از توی کاغذ آدرس را به راننده می گویم.
ذهنم مجالی پیدا کرده تا بتواند حرف های پیمان را در کفهی ترازو بگذارد و بیشتر حساب و کتابشان کند.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوسࢪرویایی💗
قسمت56
با ایستادن ماشین جلوی پارک پیاده می شوم و کرایه را پرداخت می کنم.
کیفم را روی دوشم می اندازم و قدم هایم سینهی سنگ فرش ها را می شکافد.
نگاهم به ساعت می افتد.
عقربه ها خودشان را دوان دوان به دوازده می رسانند.
بادکنک فروش داد می زند بادکنک دارم.
باد میان بادکنک ها می پیچد و آن ها را به آزادی فرا می خواند.
گوشه ای ایستاده ام که مردی با کت و شلوار طوسی خودشان را به من می رساند.
چشمم به دستان خالی اش می افتد و از او نا امید می شوم.
هنوز در فکرش هستم که خیلی آهسته می گوید:
_ناهار خوردی؟
اول خودم را به نفهمیدن می زنم که بعد دوباره تکرار می کند.
نیم نگاهی به چهره اش می اندازم.
پشت موی بلند و مشکی اش اولین چیزی است که می بینم. ابروهای کلفت و عینک قورباقه ای اش به صورتش خودنمایی می کند.
با دست اشاره می کند پشت سرش بروم.
دست و پایم یخ کرده و مدام به این فکر می کنم آیا خودش است یا نه؟
قدم ها ما را از نقطهی اول دور می کنند و به میان چمن و درختان زبان گنجشک می کشانند.
کنار بوته های شمشاد می ایستد و دستش را به میان شان می برد.
ساک ورزشی را بیرون می کشد و نزدیکم می آید.
_ثریایی دیگه؟
بدون این که سر بلند کنم می گویم بله.
ساک را از دستش می گیرم.
دستان گرم او مثل آتش برای دستان یخ زده ام است.
_خیلی با احتیاط و بدون تابلو بازی می بریش به آدرسی که بهت گفتن.
حالا هم خدافظ!
تا زبانم بچرخد و خداحافظی کنم او از من دور شده.
نگاهم به ساک می لغزد و دست های لرزانم بند ساک را در مشت می فشارند.
دست دیگرم را داخل جیب فرو می کنم و قدمی به طرف در خروجی برمی دارم.
همه اش احساس می کنم کسی دارد نگاهم می کند یا مرا تعقیب می کنند!
از در دیگر پارک خارج می شوم.
دست تکان می دهم و تاکسی دیگری می ایستد.
آدرسی که آن طرف کاغذ نوشته شده را برایش می خوانم.
جرئت ندارم ساک را روی صندلی یا کف ماشین بگذارم.
حس کنجکاوی به سراغم نیامده و اصلا تمایلی ندارم که بدانم داخل ساک چیست.
تا تاکسی بایستد هزار بار بخاطر ترمز میمیرم و زنده می شوم.
در آخر سریع پیاده می شوم و دنبال جایی برای قایم کردن ساک هستم.
باغچهی خانه ای را می بینم که پر شده از علف های هرز.
به دور و برم نگاه می کنم و با چاقوی توی کیف باغچه را کمی گود می کنم.
مدام چشمم کوچه و خانه را می پاید.
در عرض همین چند دقیقه ده ها بار با خودم تکرار می کنم اگر از این ماموریت جان سالم به در ببرم قید سازمان را بزنم!
نیمی از ساک را داخل گودی فرو می رود و نیم دیگرش را علف ها پوشش می دهند.
با ترس بلند می شوم.
شلوار و لباسم پر از خاک شده و تکانی به خودم می دهم.
کیف را به دست میگیرم و نمیفهمم چطور خودم را به خانه می رسانم.
نفس هایم کند و به زحمت از بینی ام خارج می شود.
پشت در می ایستم و قبل از رفتن نفس عمیقی می کشم و تمرین لبخند می کنم.
در را باز می کنم و پری را می بینم که با دیدن من سلام می دهد.
لبخند روی لبم، هیچ به احوال چند ساعت پیشم نمی خورد.
نمی دانم چه می شود که پری می پرسد:
_خوبی؟
_آ... آره!
بعدش هم لبخندم را پر رنگ تر می کنم.
_آخه، رنگ صورت زرد شده!
اگر انکار کنم قضیه بو دار می شود و مجبور می شوم ربطش بدهم به حرف های امروز پیمان!
_باورت نمیشه پیمان امروز بهم چی گفت!
_چی گفت؟
_ازم معذرت خواهی کرد.
نه یک بار، دروغ نمیگم اگه بگم بیشتر از سه بار حرفشو تکرار کرد!
پری زیر لب می خندد و دستش را تکان می دهد.
_برو بابا! پیمان؟ محاله!
_باور کن!
دستم را می کشد و کنار پشتی می نشاند.
رو به رویم چهار زانو می نشیند و نگاهش عمیق وارد چشمانم می شود.
_بگو به جون پری!
اولش طفره می روم اما بعد مجبور می شوم بگویم به جان پری.
_من کتکشو خوردم اونوقت از تو معذرت میخواد!
خنده ام می گیرد. روی برگردانده شدهی پری دوباره میزبان نگاهم می شود.
چشمان ریز شده اش حالت صورتش را عوض کرده و میان خنده ام لب می زنم:" ولی حرفاشو من شنیدم!"
یکهو لبخند از صورت دو نفر مان رخت می بندد.
پری دستش را روی شانه ام می گذارد و لب باز می کند تا چیزی بگوید که صدای در اجازه را بهش نمی دهد.
پری زودتر از من بلند می شود و در را باز می کند.
من پشت در ایستاده ام که صدای بی مقدمهی پیمان به گوشم می رسد.
_به رویا خانم بگو یه دیقه بیاد بالا.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 دوشنبه
🔺 ۲۱ اسفند / حوت ۱۴۰۲
🔺 ۳۰ شعبان ۱۴۴۵
🔺 ۱۱ مارس ۲۰۲۴
🌎🔭👀
🌗 امروز قمر در «برج حمل» است.
✔️ مناسب برای امور زیر میباشد:
خرید کردن
غرس کردن
بنایی
امور زراعی
معالجه
امور مشارکتی
ختنه نوزاد
ارسال کالا
افتتاح شغل و کار
صید
دیدار با رؤسا
🌎🔭👀
🚘 مسافرت
شدیدا کراهت دارد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.
منظور مریضی است که امروز مریضیش شروع شود.
👶 زایمان
نوزاد خوشقدم و خوب تربیت شود. انشاءالله
💞 انعقاد نطفه
امکان سقط وجود دارد.
💇♂ اصلاح سر و صورت
باعث ایمنی از بلاها میشود.
🔴 حجامت، خون دادن، فصد
حکمی ندارد.
🔵 ناخن گرفتن
روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قرآن گردد.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب دوشنبه) دیده شود، تعبیرش از آیه ۳۰ سوره مبارکه « روم » است.
﴿﷽ فاقم وجهک للدین حنیفا﴾
خواب بیننده را امری پیش آید و عدهای میخواهند او را از آن کار منع کنند و او سخن آنان را گوش نکند و همین درست است. ان شاءالله
مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از طلوع فجر تا طلوع آفتاب
از ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر
از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
📿 ذکر روز دوشنبه
یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۱۲۹ مرتبه «یا لطیف» که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
🌎🔭👀
☀️ ️روز دوشنبه متعلق است به
حضرت #امام_حسن علیهالسلام
#امام_حسین علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز بعد پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
.
سلام سلام 😊
بر روزه داران عزیز💞
طاعات قبول🤲
✔️کلیه اقلام مورد نیاز خودتون رو با قیمت مناسب از کانال زیر تهیه کنین👇
https://eitaa.com/joinchat/190316613Cc2bbc3df5e
التماس دعا🙏
🛑 #دستور_العمل امام رضا علیهالسلام برای روز های آخر #ماه_شعبان
🖇 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
👤 عبد السّلام بن صالح هروى گويد:در روز #جمعه_آخر ماه شعبان بر #امام_رضا وارد شدم ایشان فرمودند:
يا اباصلت بيشتر ماه شعبان گذشت و اين جمعه آخر است،
1⃣هرچه از #عبادت در اين ماه كوتاهى كردهاى در باقى آن #تلافى كن
2⃣بر تو باد اهتمام نمودن در امور #مهم و ترك آنچه مهم نباشد
3⃣زياد #دعا و #استغفار كن و #قرآن را تلاوت كن و از گناهان #توبه كن تا اينكه ماه خدا به تو رو كند و تو از #مخلصين باشى،
4⃣#امانتى در گردن خود مگذار مگر آنكه ادا كنى
5⃣در قلب خود #كينه بر #مؤمنى جاى نده مگر آنكه بيرون برى
6⃣قصد نكن به انجام #گناه مگر آنكه خود را بازدارى، #تقوا پیشه كن و در امور پوشيده و آشكار بر او #توكل كن.همانا آن كه بر خدا توكل كند،خداوند او را #كافى است، خداوند امر خويش را به پايان خواهد برد، همانا خداوند براى هرامرى زمانى قرار داده است.
7⃣👈و در باقى ماندۀ اين ماه بسيار بگو:«اللّهمّ إن لم تكن قد غفرت لنا في ما مضى من شعبان فاغفر لنا فيما بقي منه»👉
همانا خداوند تبارك و تعالى در اين ماه بسيارى را به حرمت #ماه_رمضان از آتش #جهنم آزاد مىكند.
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۲، ص ۵۱
@haram110