حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🔰 #فضائل #امیرالمؤمنین #علی علیه السلام از کتب #شیعه و #سنی🔰 #
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠 #فضائل #امیر المؤمنین #علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
🍂🔹 #فضیلت_شماره_یازده🔹🍂
🌸 #در اين كه #اوست صاحب #حوض كوثر و صاحب #اذن در #وارد شدن به #بهشت و اين كه در روز #رستخيز و در صراط #پرچمدار است و دو #ملك او بر ملائك #مى بالند: 🌸
(۲) خوارزمى «۲»- به نقل از ابن عبّاس مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: على به روز رستخيز كنار حوض كوثر قرار دارد و هيچ كس به بهشت درنيايد مگر كسى كه جواز على (ع) را با خود داشته باشد. «۳»
(۳) جابر «۴»- مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: دو فرشته على بن ابى طالب (ع) بر ديگر فرشتگان مى بالند، زيرا پيوسته با على هستند و هرگز به سبب چيزى كه موجب خشم خداى شود نزد خدا بالا نرفته اند.
(۴) مجاهد «۵»- به نقل از ابن عبّاس مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: هنگامى كه روز قيامت فرا رسد خداوند به جبرئيل (ع) دستور مى دهد بر دروازه بهشت بنشيند و هيچ كس از اين دروازه وارد نشود مگر آن كه جواز على (ع) را با خود داشته باشد.
_____ _
📚منابع:
(۱) همان/ ۱۰۵، ح ۱۴۷.
(۲) همان/ ۱۱۹، ح ۱۵۶.
(۳) علّامه مجلسى در بحار الانوار ۳۹/ ۲۱۹ مى گويد:
«بيش تر اخبار اين باب را در كتاب معاد آوردهام و اندكى از آنها را در اين جا ياد كردهام تا اين مجلّد هم خالى از آنها نباشد. برخى از آنها را گفته ايم و برخى ديگر در ابواب بعدى خواهد آمد، و كدام فضيلت همسنگ اين است كه حضرت (ع) ساقى حوض كوثر و پرچمدار و نخستين كسى است كه به بهشت درمى آيد؟ و چگونه رواست كسى بر او مقدّم داشته شود كه هيچ فضيلتى ندارد كه با حضرت (ع) به سنجه درآيد. »
(۴) ابن مغازلى در مناقب/ ۱۲۷، ح ۱۶۷، و نظير آن است در مناقب خوارزمى/ ۲۲۶- ۲۲۵.
(۵) همان/ ۱۳۱، ح ۱۷۲، و همان/ ۲۲۹.
ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۰۴
جابر «۱» بن سمره مى گويد: به پيامبر (ص) گفته شد: يا رسول اللَّه! در روز رستاخيز چه كسى پرچمدار توست؟ فرمود: به روز رستخيز پرچمدار من همان پرچمدار من در دنيا يعنى على بن ابى طالب است.
(۲) عبد اللَّه بن انس به نقل از جدّش مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: هنگامى كه روز رستخيز فرا رسد و پل بر لبه جهنّم كشيده شود، كسى از آن گذر نكند مگر آن كه نامه ولايت على بن ابى طالب (ع) را با خود داشته باشد.
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
#مناظره #مباحثه #بحث #جدل #محاوره
در مناظره ای که بین #امام_رضا (علیه السلام) و #یحیی_بن_ضحاک_سمرقندی در حضور #مأمون_عباسی (لعنت الله علیه) برگزار شد ؛ امام رضا (علیه السلام) به یحیی فرمودند : ای یحیی بپرس . یحیی گفت : شما بپرسید . امام رضا (علیه السلام) فرمودند : ای یحیی ، نظر تو درباره کسی که ادعای #راستگویی میکند ، ولی به راستگویان نسبت #دروغگویی میدهد ، چیست ؟! آیا چنین کسی #راستگو است یا #دروغگو ؟ یحیی مدتی به فکر فرو رفت و چیزی نگفت ! مأمون (لعنت الله علیه) گفت : یحیی چرا جواب نمیدهی ؟ یحیی گفت : امام رضا (علیه السلام) سؤالی از من پرسیدند که نمیتوانم #پاسخ آن را بدهم . مأمون (لعنت الله علیه) از امام رضا (علیه السلام) پرسید : منظورتان از این #سؤال چه بود ؟ امام رضا (علیه السلام) فرمودند : طبق نظر #اهل_سنت ، ابوبکر (لعنت الله علیه) راستگو بوده است . حال راویانِ صادق گفته اند که : روزی ابوبکر (لعنت الله علیه) بر فراز #منبر اعلام کرد : " وَلِيتُكُم وَ لَستُ بِخَيرِكُم 👈🏻 شما مرا #امیر بر خود قرار دادید ، در حالی که من #بهتر از شما نیستم ! " اگر این سخنِ ابوبکر (لعنت الله علیه) راست است ، میگوئیم امیر باید بهتر از مردم باشد ، پس در نتیجه ابوبکر (لعنت الله علیه) #امام نیست ! همچنین از قول او نقل کرده اند که گفته است : " أَنَّ لِي شَيطَاناً يَعتَرِينِي 👈🏻 من شیطانی دارم که مرا #وسوسه میکند و گرفتارش هستم ! " اگر ابوبکر (لعنت الله علیه) راستگوست ، پس این سخن هم راست است . در نتیجه نمیتواند امام باشد ، چون #شیطان توانایی تصرف در #امام_الهی را ندارد . و نیز از #عمر (لعنت الله علیه) نقل کرده اند که گفته است : " كَانَت إِمَامَةُ أَبِي بَكرٍ فَلتَةً وَقَى اللَّهُ شَرَّهَا فَمَن عَادَ إِلَى مِثلِهَا فَاقتُلُوه 👈🏻 امامتِ ابوبکر (لعنت الله علیه) ، یک کارِ ناگهانی و #اشتباه بود که خداوند ما را از #شر آن حفظ کرد ! پس هر که این کار را تکرار کرد ، او را بکُشید ! " اگر عمر (لعنت الله علیه) راستگو بود ، پس امامت ابوبکر (لعنت الله علیه) به نظر عمر (لعنت الله علیه) هم صحیح نبوده و اگر عمر (لعنت الله علیه) دروغ گفته ، پس خودش هم برای رهبری #مسلمین لیاقت نداشته است . سخن امام که به اینجا رسید ، مأمون (لعنت الله علیه) چنان #عصبانی شد که بی مقدمه فریادی کشید که همه ی آن جمع ، پراکنده شدند . سپس به #بنی_هاشم رو کرد و گفت : مگر نگفته بودم که امام رضا (علیه السلام) را شروع کننده ی #بحث قرار ندهید و علیه او جمع نشوید ؟! اینها علمشان ، #علم رسول خداست .
منبع : مناقب آل آبی طالب ، ابن شهر آشوب ، باب إمامة أبي الحسن علي بن موسى الرضا ، فصل في علمه ، جلد 2 ، صفحه 351
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
در مناظره ای که بین #امام_رضا (علیه السلام) و #یحیی_بن_ضحاک_سمرقندی در حضور #مأمون_عباسی (لعنت الله علیه) برگزار شد ؛ امام رضا (علیه السلام) به یحیی فرمودند : ای یحیی بپرس . یحیی گفت : شما بپرسید . امام رضا (علیه السلام) فرمودند : ای یحیی ، نظر تو درباره کسی که ادعای #راستگویی میکند ، ولی به راستگویان نسبت #دروغگویی میدهد ، چیست ؟! آیا چنین کسی #راستگو است یا #دروغگو ؟ یحیی مدتی به فکر فرو رفت و چیزی نگفت ! مأمون (لعنت الله علیه) گفت : یحیی چرا جواب نمیدهی ؟ یحیی گفت : امام رضا (علیه السلام) سؤالی از من پرسیدند که نمیتوانم #پاسخ آن را بدهم . مأمون (لعنت الله علیه) از امام رضا (علیه السلام) پرسید : منظورتان از این #سؤال چه بود ؟ امام رضا (علیه السلام) فرمودند : طبق نظر #اهل_سنت ، ابوبکر (لعنت الله علیه) راستگو بوده است . حال راویانِ صادق گفته اند که : روزی ابوبکر (لعنت الله علیه) بر فراز #منبر اعلام کرد : " وَلِيتُكُم وَ لَستُ بِخَيرِكُم 👈🏻 شما مرا #امیر بر خود قرار دادید ، در حالی که من #بهتر از شما نیستم ! " اگر این سخنِ ابوبکر (لعنت الله علیه) راست است ، میگوئیم امیر باید بهتر از مردم باشد ، پس در نتیجه ابوبکر (لعنت الله علیه) #امام نیست ! همچنین از قول او نقل کرده اند که گفته است : " أَنَّ لِي شَيطَاناً يَعتَرِينِي 👈🏻 من شیطانی دارم که مرا #وسوسه میکند و گرفتارش هستم ! " اگر ابوبکر (لعنت الله علیه) راستگوست ، پس این سخن هم راست است . در نتیجه نمیتواند امام باشد ، چون #شیطان توانایی تصرف در #امام_الهی را ندارد . و نیز از #عمر (لعنت الله علیه) نقل کرده اند که گفته است : " كَانَت إِمَامَةُ أَبِي بَكرٍ فَلتَةً وَقَى اللَّهُ شَرَّهَا فَمَن عَادَ إِلَى مِثلِهَا فَاقتُلُوه 👈🏻 امامتِ ابوبکر (لعنت الله علیه) ، یک کارِ ناگهانی و #اشتباه بود که خداوند ما را از #شر آن حفظ کرد ! پس هر که این کار را تکرار کرد ، او را بکُشید ! " اگر عمر (لعنت الله علیه) راستگو بود ، پس امامت ابوبکر (لعنت الله علیه) به نظر عمر (لعنت الله علیه) هم صحیح نبوده و اگر عمر (لعنت الله علیه) دروغ گفته ، پس خودش هم برای رهبری #مسلمین لیاقت نداشته است . سخن امام که به اینجا رسید ، مأمون (لعنت الله علیه) چنان #عصبانی شد که بی مقدمه فریادی کشید که همه ی آن جمع ، پراکنده شدند . سپس به #بنی_هاشم رو کرد و گفت : مگر نگفته بودم که امام رضا (علیه السلام) را شروع کننده ی #بحث قرار ندهید و علیه او جمع نشوید ؟! اینها علمشان ، #علم رسول خداست .
منبع : مناقب آل آبی طالب ، ابن شهر آشوب ، باب إمامة أبي الحسن علي بن موسى الرضا ، فصل في علمه ، جلد 2 ، صفحه 351
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج