حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_ششم
پيامبر (ص) فرمود: اى گروه ياران من! از سوى پيامبرتان به همه برسانيد كه ما از رسول خدا شنيدم كه مى گفت: آيا شما را به سوى كسى هدايت نكنم كه بهترين مردمند در داشتن پدر بزرگ و مادر بزرگ؟ همه گفتند: آرى، يا رسول اللَّه! پيامبر (ص) فرمود: بر شما باد حسن و حسين كه پدر بزرگ آن دو رسول اللَّه و مادربزرگشان خديجه دختر خويلد بانوى زنان بهشتى است. اى مردمان! آيا شما را به سوى كسى هدايت كنم كه در داشتن پدر و مادر بهترين مردم است؟ گفتند: آرى، يا رسول اللَّه. پيامبر (ص) فرمود: بر شما باد حسن و حسين كه پدرشان على بن ابى طالب (ع) است كه از آن دو بهتر است. جوانى است كه خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند و در اسلام از منفعت و منقبت برخوردار است و مادرشان فاطمه دختر پيامبر خدا و بانوى زنان بهشتى است. اى گروه مردم! آيا شما را به سوى كسى هدايت نكنم كه در داشتن عمو و عمّه بهترين مردم است. گفتند: آرى، يا رسول اللَّه. پيامبر (ص) فرمود: بر شما باد حسن و حسين كه عمويشان جعفر ذو الجناحين است كه با آن دو به همراه فرشتگان در بهشت پرواز مى كند و عمّه شان امّ هانى دختر ابو طالب است. اى گروه مردم! آيا شما را به سوى كسى راهنمايى نكنم كه در داشتن دايى و خاله بهترين مردم است؟ گفتند: آرى، يا رسول اللَّه. پيامبر (ص) فرمود: بر شما باد حسن و حسين كه دايى آنها قاسم بن محمّد پيامبر خدا و خاله آنها زينب دختر پيامبر خداست. آگاه باشيد اى مردمان! به آگاهى شما 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۱ مى رسانم (۱) كه جدّ آن دو و جدّه شان و پدرشان و مادرشان و عمو و عمّه شان و دايى و خاله شان و خود آن دو همگى بهشتى هستند. هر كه دو پسر على را دوست بدارد با ما در بهشت خواهد بود و هر كه آن دو را دشمن بدارد در آتش جاى خواهد داشت و از كرامت آن دوست نزد خدا كه پروردگار در تورات، شبّر و شبير ناميدشان. شيخ چون اين سخنان از من شنيد پيشم داشت و گفت: وضع تو چنين است و اين چنين از على روايت مى كنى. او مرا با خلعتى پوشاند و بر استرى نشاندم كه صد دينار فروخته بودمش، و سپس به من گفت: تو را نزد كسى مى برم كه به تو نيكى مى كند. در اين شهر من دو برادر دارم، يكى از آن دو پيشواى قومى است و هر گاه صبح مى كرد هزار بار بر على لعن مى فرستاد، ولى خداوند بدو نعمتى ارمغان كرد و او را نشانه حق طلبان قرار داد و او مرا امروز على را دوست دارد، و برادر ديگرى دارم كه از شكم مادر على را دوست مى داشت، پس نزد او برو ولى پيش او توقّف نكن. به خدا سوگند اى سليمان! در آن روز در حالى سوار بر استر شدم كه گرسنه بودم و شيخ و اهل مسجد همراه با من برخاستند تا به در خانه رسيديم و شيخ گفت: من منتظر تو مى مانم، پس من در را كوفتم و ديگرانى كه همراه من بودند رفتند و ناگاه جوانى گندمگون از در بيرون آمد و چون استر را ديد گفت: خوش آمدى، به خدا سوگند ابو فلان خلعت خود را به تو نپوشانده و تو را بر استر خويش ننشانده مگر آن كه تو را دوستدار خدا و رسول يافته است، اگر چشمم را آرام كنى چشمت را آرام مى كنم..... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پ
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_هفتم
به خدا سوگند اى سليمان من با اين حديث كه شنيدى و مى شنوى مأنوس هستم. پدرم به نقل از جدّم و او به نقل از پدرش به من گفت كه: با پيامبر بر در خانه اش نشسته بوديم كه ناگاه فاطمه (س) آمد در حالى كه حسين را در آغوش داشت و به شدّت مى گريست. پيامبر (ص) به سوى او رفت و حسين را از او گرفت و گفت: چه چيز تو را به گريه واداشته است اى فاطمه؟ فاطمه (س) گفت: پدر! زنان قريش بر من خرده مى گيرند و مى گويند: پدرت تو را به ازدواج انسان فقيرى درآورده است كه مالى ندارد. پيامبر (ص) فرمود: لحظه اى درنگ كن، اين سخن را من نبايد از تو بشنوم. من تو را به ازدواج در نياوردم تا وقتى كه خداوند از فراز عرشش تو را به ازدواج درآورد و جبرئيل هم گواه
📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۲ آن است. (۱) خداوند سبحان بر دنيا نظر كرد و از ميان مردمان، پدر تو را به عنوان پيامبر برانگيخت، و بار ديگر بدان نگريست و از ميان خلايق، على (ع) را برگزيد و به من وحى كرد و من تو را به ازدواج او درآوردم و او را وصىّ و وزير خود گرفتم. على دلاورترين مردم است و داناترين شان و شكيباترين آنها و قديمى ترين شان در پذيرش اسلام و بخشنده ترين شان و خوش اخلاق ترين شان. اى فاطمه! من پرچم حمد و كليدهاى بهشت را به دست گرفتم و آنها را به على سپردم و آدم و فرزندان او زير لواى او هستند. اى فاطمه! فردا به روز رستخيز من على را بر حوض كوثر مى گمارم و او هر كه را از امّت من بشناسد سيراب مى كند. اى فاطمه! دو پسر تو حسن و حسين آقاى جوانان بهشتى هستند. و نام آن دو پيش از اين در تورات موسى آمده و شبّر و شبير ناميده شده اند و خداوند آنها را به سبب كرامت محمّد و كرامت شان نزد خدا حسن و حسين ناميد. اى فاطمه! پدر تو با دو حلّه از حلّه هاى بهشتى پوشانده شده و على نيز با دو حلّه از حلّه هاى بهشتى پوشانده شده است و پرچم حمد در دست من است و امّتم زير لواى من هستند و من به سبب كرامت على نزد خدا، آن را به على سپردم و منادى ندا در مى دهد: اى محمّد! بهترين جدّ، جدّ تو ابراهيم است و بهترين برادر، برادر تو على است و هر گاه خداى جهانيان مرا فرا مى خواند على را نيز با من فرا مى خواند و هر گاه من به ركوع مى روم على هم با من به ركوع مى رود و هر گاه شفاعت كنم على نيز با من شفاعت مى كند و هر گاه اجابت شوم على نيز با من اجابت مى شود و او در مقامات بالا يار من است در داشتن كليدهاى بهشت. اى فاطمه! برخيز كه على و شيعيانش به روز رستخيز تنها رستگارانند........ #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_هشتم
راوى مى گويد: در حالى كه فاطمه نشسته بود پيامبر (ص) آمد و نزديك او نشست و گفت: اى فاطمه! چرا تو را گريان و غمگين مى بينم؟ فاطمه (س) گفت: يا رسول اللَّه! چگونه نگريم و حال آن كه مى خواهى از من جدا شوى. پيامبر (ص) به او فرمود: اى فاطمه! گريه مكن و غمگين مباش، ناگزير بايد از تو جدا شوم. گريه فاطمه (س) فزونى گرفت، و عرض كرد: اى پدر! كجا تو را ملاقات كنم؟ تو را زير پرچم حمد ملاقات مى كنم و امّتم را شفاعت مى نماييم. فاطمه (س) عرض كرد: اى پدر! اگر تو را نديدم. پيامبر (ص) فرمود: بر صراط مرا ديدار خواهى كرد در حالى كه جبرئيل در سمت راست و ميكائيل در سمت چپ من قرار دارد و اسرافيل قسمت جلوى جامه مرا گرفته است و فرشتگان📚 ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۳ پشت سر من قرار دارند (۱) و من ندا در مى دهم: اى خدا! امّت من، امّت من، حساب بر آنها آسان گير. سپس به راست و چپ امّتم مى نگرم و در آن هنگام هر پيامبرى به خود مشغول است و مى گويد: خدايا! من، من، و من مى گويم: خدايا! امّتم، امّتم. نخستين كسانى كه در روز رستخيز به من مى پيوندند تو هستى و على و حسن و حسين، و خداوند مى فرمايد: اى محمّد! اگر امّت تو با گناهانى نزد من بيايند به بزرگى كوهها آنها را مى بخشم البتّه مشروط بر آن كه چيزى را شريك من نگرفته باشند و دشمن مرا يارى نرسانده باشند. چون آن جوان اين سخنان را از من شنيد دستور داد ده هزار درهم به من دهند و سى جامه به من بخشيد و سپس گفت: تو از كجايى؟ گفتم: اهل كوفه ام. گفت: عرب هستى يا وابسته؟ گفتم: عرب هستم. گفت: همان گونه كه چشمم را آرام كردى چشمت را آرام كنم، و سپس گفت: فردا در مسجد بنى فلان نزد من بيا و مراقب باش راه را گم نكنى. من نزد شيخ رفتم و او در مسجد نشسته منتظر من بود. چون مرا ديد به استقبالم آمد و گفت: ابو فلان چه كرد؟ گفتم: چنين و چنان. گفت: خدا به او پاداش خير دهاد و ما و او را در بهشت گرد هم آورد. اى سليمان! هنگامى كه صبح كردم بر استر سوار شدم و راهى را كه برايم گفته شده بود در پيش گرفتم. هنوز راه زيادى نرفته بودم كه راه بر من مشتبه شد و اقامه نماز را از مسجد شنيدم. گفتم: به خدا سوگند، با اين قوم نماز خواهم گزارد، پس از استر پياده شدم و به مسجد درآمدم. مردى را ديدم كه قامتش همچون قامت دوست من بود. در سمت راست او قرار گرفتم. همين كه به ركوع يا سجود رفتيم عمامه اش از پشت بيفتاد و با دقّت به چهره اش نگريستم و ناگاه ديدم كه چهره، سر، حلق دو دست و دو پايش چونان خوك است، ديگر نفهميدم چگونه نماز مى گزارم و در نماز چه مى گويم و در امر او انديشمند بودم. امام سلام گفت و مسأله را در چهره من خواند و گفت: ديروز نزد برادرم آمدى و به تو چنين و چنان امر كرد. گفتم:....... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_نهم
گفتم: آرى. پس دست مرا گرفت و بلندم كرد، چون اهل مسجد ما را ديدند در پى ما آمدند. او به غلامش گفت: در را ببند و مگذار كسى وارد شود. سپس با دستى بر جامه خود زد و آن را بيرون كشيد و ناگاه ديدم كه پيكر او هم پيكر خوك است. گفتم: برادر! اين چيست كه در تو مى بينم؟ گفت: من مؤذّن قومى بودم و هر روز هنگامى كه صبح مى كردم ميان اذان و اقامه، على را هزار بار لعن مى كردم. او ادامه
📚 ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۴
داد: (۱) يك روز از مسجد بيرون شدم و وارد همين خانه گشتم و آن، روز جمعه بود و من على و فرزندانش را چهار هزار بار لعن كرده بودم. به اين سكّو تكيه دادم و خواب بر من چيره شد و در خواب ديدم كه گويى به بهشت رفتهام و على در آن تكيه داده است و حسن و حسين با او شادمان به يك ديگر تكيه داده اند و زير آنها سجّاده هايى است از نور و ناگاه پيامبر (ص) را ديدم كه نشسته است و حسن و حسين در جلوى او قرار دارند و در دست حسن آبريزى و در دست حسين كاسه اى است. پيامبر (ص) به حسن فرمود: بياشام و او آشاميد، و سپس به حسين گفت: پدرت را سيراب كن، على نيز نوشيد. سپس به حسن گفت: جماعت را سيراب كن، و همه آنها آشاميدند، و سپس فرمود: آن مردى را كه بر سكّو تكيه داده نيز سيراب كن. حسين روى از من بگرداند و گفت: اى پدر! چگونه او را سيراب كنم در حالى كه هر روز هزار بار پدرم را لعن مى كند و همين امروز چهار هزار بار بر او لعن فرستاده است؟! پيامبر (ص) فرمود: لعنت خدا بر تو باد، چرا على را لعن مى كنى و به برادر من ناسزا مى گويى؟ چرا چنين مى كنى؟ لعنت خدا بر تو باد، چرا فرزندان من حسن و حسين را ناسزا مى گويى؟ و سپس پيامبر (ص) آب دهان بر چهره من انداخت كه صورت و پيكرم را در برگرفت. پس چون از خواب بيدار شدم موضع آب دهان پيامبر (ص) را ديدم كه مسخ شده است و چنان كه مى بينى نشانه اى شدم براى حق طلبان. سپس منصور گفت: اى سليمان آيا در فضايل على، شگفت تر از اين دو حديث شنيده اى؟ اى سليمان حبّ على ايمان است و بغض او نفاق، على را كسى دوست نمى دارد مگر انسان مؤمن و او را دشمن نمى دارد مگر انسان كافر. گفتم: يا امير المؤمنين! امان دارم؟ گفت: امان دارى. گفتم: امير المؤمنين چه مى گويد در باره كسانى كه اينها را مى كشند؟ گفت: بدون ترديد در آتشند. گفتم: چه مى گويى در باره كسانى كه فرزندان و فرزندزادگان آنها را مى كشند؟...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_دهم
گفت: خداوند سرنگون شان گرداند. سپس گفت: اى سليمان! حكومت پدر و مادر ندارد، ولى آن چه مى خواهى در فضايل
📚 ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۵
على (ع) بگو. (۱) صاحب كتاب نهاية الطلب و غاية السؤال حنبلى «۱»- به اسناد خود از ابن عبّاس مى گويد: نزد پيامبر (ص) بودم و پسرش ابراهيم بر ران چپ حضرت (ص) نشسته بود و بر ران راستش حسين بن على (ع) قرار داشت، [و پيامبر يك بار اين را و بار ديگر او را مى بوسيد] كه جبرئيل با وحيى از سوى خداوند جهانيان فرود آمد و چون از پيش او رفت پيامبر (ص) فرمود: جبرئيل از سوى خداوند عزّ و جلّ آمد و گفت: اى محمّد! خداوند تبارك و تعالى به تو سلام مى رساند و مى فرمايد: اين دو را با هم جمع نخواهم كرد، پس يكى را فداى ديگرى كن. پس پيامبر (ص) به ابراهيم نگريست و گريست و به حسين نگريست و گريست و فرمود: مادر ابراهيم كنيز بوده است، اگر بميرد كسى جز من بر او محزون نگردد، در حالى كه مادر حسين فاطمه و پدر او على، پسر عمويم است كه گوشت و خون من مى باشد، و اگر حسين بميرد دخترم و پسر عمويم و خودم بر او محزون شويم. من حزن خود را بر حزن آن دو برمى گزينم. اى جبرئيل! جان ابراهيم را بگير كه من او را فداى حسين كردم. راوى مى گويد: پس از سه روز ابراهيم وفات كرد و هر گاه پيامبر (ص) حسين را مى ديد كه مى آيد او را مى بوسيد و به سينه اش مى چسباند و آب دهانش را مى مكيد و مى گفت: پسرم ابراهيم را فداى تو كردم. فضايل فرزندان على آشكارتر از آفتاب است و فضايل فرزندان امام ايشان، آن قدر فراوان است كه به شماره درنمى آيد. (۲) خوارزمى در مناقب «۲»- مى گويد: ابن عبّاس نقل كرده است كه: پيامبر (ص) فرمود: اهل بيت من در ميان شما همچون كشتى نوح است، كسى كه بر آن سوار شود نجات يابد و كسى كه از آن كناره گيرد هلاك گردد. _____________ _ (۱) 📚احقاق الحق ۱۱/ ۳۱۶، به نقل از غاية السؤال حنبلى با آن چه در مناقب كاشى است، و آن را در فضايل خمسه ۳/ ۳۱۷ به نقل از تاريخ بغداد خطيب ۲/ ۲۰۴ آورده است..... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پ
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_یازدهم
(۲) 📚مناقب ابن مغازلى/ ۱۳۲، ح ۱۷۳، نيز در همان جا/ ۱۳۴، ح ۱۷۶. ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۶ (۱) ابو ذر «۱»- مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: اهل بيت من همچون كشتى نوح است، هر كه بر آن سوار شود نجات يابد و هر كه از آن كناره گيرد غرق گردد «۲»، و هر كه در آخر الزمان با _____________ _
📚 (۱) همان/ ۱۳۴، ح ۱۷۷، نيز در همان جا/ ۱۳۳، ح ۱۷۵ به اختصار. (۲) سيّد شرف الدّين در مراجعات/ ۷۷- ۷۶ مى گويد: «اين نهايت توانايى است نسبت به ملزم كردن امت در پيروى از آنها و باز داشتن شان از مخالفت با ايشان، و من در ميان همه زبان هاى بشرى در اين مطلب، رساتر از اين حديث نمى يابم... شما مى دانيد كه مقصود از تشبيه اهل بيت به كشتى نوح، آن است كه هر كس در دين بديشان پناهنده شد و فروع و اصولش را از امامان معصوم گرفت از عذاب آتش نجات مى يابد و كسى كه از آنها كناره گرفت همچون كسى است كه به روز توفان به كوهى پناه مى برد تا آن كوه او را از امر الهى حفظ كند ولى در آب غرق خواهد شد و چنين كسى در دوزخ خواهد بود و پناه بر خداى مى بريم. » سيّد حامد حسين در خلاصه 📚عبقات الانوار ۴/ ۳۰ پس از ذكر ابياتى از ابن ادريس شافعى به نقل از ذخيرة المآل مى گويد: «اين است گواهى شافعى- همان گونه كه شنيده مى شود- كه به سواران اين كشتى نجات بخش تصريح مى كند و به اين ريسمان چنگ درمى زند و سواران بر اين كشتى را از گروه نجات يافته مى داند و معتقد است هر كس بر ايشان حكم بر هلاكت كند از راه عدالت دور افتاده است و به امامت خاندان فاطمه (س) خشنود است و خاندان هند و مرجانه و نظاير آنها را نمى پذيرد، پس كجايند مقلّدان او؟! » در همين 📚مأخذ/ ۲۱۰- ۲۰۷ آمده است: «حديث سفينه از چند وجه بر امامت اهل بيت (ع) دلالت دارد: الف- ضرورت پيروى از آن ها: اين حديث دلالت دارد بر ضرورت پيروى از اهل بيت به طور كلى و پس از خدا و رسول، پيروى از هيچ كس جز امام، ضرورت ندارد و اين چنان است كه در وجوه دلالت حديث ثقلين به مطلوب از آن آگاهى يافتيد. گواه ضرورت پيروى مطلق از ايشان، سخنان گوناگون علماى اهل سنّت است كه از جمله آن هاست عجيلى شافعى كه پاره اى از اين سخنان بيان شده است. ب- پيروى از آنها موجب نجات است. اين حديث دلالت دارد بر اين كه پيروى از اهل بيت (ع) موجب نجات و رهايى است و روشن است كه اين دليل عصمت آنها نيز هست كه مستلزم امامت و خلافت مى باشد. گروهى در دلالت اين حديث بر اين جماعت مبارك در بيان وجه تشبيه آنها به كشتى تصريح دارند. واحدى مى گويد: «ببين چگونه مردم را به منسوب شدن به ولايت آنها و پيمودن راه، زير پرچم آنها با تمثيل كشتى نوح (ع) فرا مى خواند. هراسگاهها و خطرهاى هولناك آتش آخرت را به دريايى تشبيه كرده است كه دريانوردان را به زير مى كشد و آنها را به پرتگاه مرگ مى برد و جنگ و گريز بلا بر آنها فيضان مى يابد، و اهل بيت خود را موجب رهايى از اين هراسگاهها و نجات از عواملى مى داند كه اين مشكلات را به هم برآورده اند،..... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_دوازدهم
كه اين مشكلات را به هم برآورده اند، و همان گونه كه از دريايى توفانزده با امواجى متلاطم جز به كشتى نتوان گذشت هيچ كس از آتش در امان نخواهد بود و به نعمت اخروى دست نخواهد يازيد مگر كسى كه اهل بيت پيامبر (ص) را دوست بدارد و محبت و خيرخواهى اش را براى آنها خالص و عقيده اش را در طرفدارى از آنها استوار گرداند. پس كسانى كه از اين كشتى باز مانند به بدى و شرّ گرفتار مى آيند و از دنيا به سوى عقوبت و جهنمى روان خواهند شد كه غل و قيدهاى فراوان دارد، و با تمثيل كشتى نوح، آنها را با كتاب خدا قرين كرده است. 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۷ _____ _ و آنها را كتاب دوم و همسنگ تنزيل دانسته است. » [تفسير واحدى]. سمهودى در تنبيهات الذكر الخامس مى گويد: «دوم: اين سخن پيامبر (ص) است كه فرمود: اهل بيت من در ميان شما همچون كشتى نوح است در ميان قومش و چگونگى آن هم چنين است كه كسانى از قوم نوح (ع) نجات يافتند كه بر كشتى سوار شدند و قبلا آمده است كه پيامبر در توسّل به ثقلين يعنى كتاب خدا و خاندانش (ص) تشويق مى كرده است و اين كه اين دو هرگز از هم جدا نشوند تا آن كه بر سر حوض كوثر بر حضرتش (ص) وارد آيند، و اين كه پيامبر (ص) در برخى طرق فرموده است: خداوند لطيف و خبير مرا آگاه كرده است و اين رستگارى را براى آنها اثبات نموده است و اهل بيت را موجب رسيدن به اين نجات مقرّر فرموده است و بدين ترتيب اين تمسّك كمال مى يابد. نتيجه تشويق به آويختن بر ريسمان ايشان و محبّتشان و بزرگداشتشان، شكر نعمت بزرگ ارجمندشان (ص) و فراگيرى هدايت علماى ايشان و محاسن اخلاقى و رفتارى آن هاست. پس هر كه آن را بگرفت از ظلمات مخالفت رهايى يافت و شكر نعمت هاى فراوان را گزارد و هر كه از آن كنار كشيد در درياى كفران و امواج طغيان غرق شد و آتش را بر خود واجب گردانيد» [جواهر العقدين]. ابن حجر مى گويد: «وجه تشبيه آنها به كشتى در آن چه بيان شد چنين است كه هر كس ايشان را دوست بدارد و براى سپاس گزارى از بزرگ ارجمندشان (ص) بزرگشان شمارد و هدايت علمايشان را كسب كند از ظلمت مخالفتها بركنار ماند و هر كه از آن كناره گيرد در درياى كفران نعمتها غرق گردد و در ناكجاآبادهاى طغيان به نابودى رسد» [📚الصواعق المحرقه/ ۹۱]. ج- دلالت اين حديث بر برترى آن ها. اين حديث دلالت دارد بر برترى مطلق اهل بيت (ع) بر مردمان ديگر، زيرا اگر كسى از آنها برتر مى بود تا با آنها همسنگ بود پيامبر (ص) دستور مى داد از آنها پيروى كنند و در غير اين صورت لازم مى آيد كه امّت خود را فريفته باشد و دور است كه حضرتش (ص) چنين كند........ #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_سیزدهم
گروهى از بزرگان علماى اهل سنّت- همان گونه كه بيان شد- به دلالت اين حديث بر اين نكته تصريح كرده اند. د- دلالت اين حديث بر ضرورت محبّت ايشان. اين حديث دلالت مطلق دارد بر وجوب محبّت اهل بيت (ع)، و وجوب محبّت دليل است بر وجوب عصمت و برترى آنها و دنباله روى از ايشان، چنان كه به تفصيل در جلد مربوط به آيه مودت، آن را بيان كرده ايم، و اينها همه مستلزم امامت است. 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۸ _____ _ ه- محبت آنها موجب نجات است. اين حديث، دلالت بر آن دارد كه محبّت اهل بيت (ع) موجب نجات است و اين معنا مستلزم عصمت آنها مى باشد، زيرا اگر از آنها كارى سر زند كه موجب خشم الهى گردد ديگر محبّت و پيروى از آنها هم جايز نبود- چه رسد به وجوب اين محبّت و پيروى و اعتبار آنها به عنوان سبب نجات- و اين بسى روشن و معلوم است. هر گاه عصمت آنها (ع) به اثبات رسد ديگر در امامت آنها ترديدى باقى نمى ماند. و- هر كه از آنها كناره گيرد گمراه شود. اين حديث دلالت بر هلاكت و گمراهى كسانى دارد كه از اهل بيت (ع) كناره بگيرند. خلفا آشكارا از آنها كناره گرفتند و علماى برجسته ما در كتاب هايشان اثبات كردند كه همين موجب ابطال جانشينى آنها از پيامبر (ص) گشت و خلافت آقاى ما امير المؤمنين (ع) را به اثبات رساند. ز- آنها براى شناخت مؤمن و كافر، ميزان هستند. اين حديث دلالت بر آن دارد كه هر كس از آنها پيروى كند از رستگاران نجات يافته است و هر كه با آنها به مخالفت برخيزد و تركشان كند از كافران زيانكار خواهد بود. پس به سبب آنها و با پيروى از ايشان است كه مؤمن و كافر شناخته مى شوند كه اين معنا نيز مقتضى امامت و رياست عامّه آن هاست، زيرا آن از شئون عصمت است كه مستلزم امامت مى باشد.. و اين پيش تر گفته شد. ح- دلالت اين حديث بر لزوم وجود امام در هر عصر و زمانى. اين حديث دلالت دارد بر لزوم وجود امام معصوم از اهل بيت (ع) در هر زمانى تا روز رستخيز تا امّت در همه اعصار بتوانند بر اين كشتى سوار شوند و با آن از هلاكت نجات يابند. اين حديث نيز گواهى دارد بر صحّت مذهب اهل حق و بطلان مذاهب ديگر، چنان كه پوشيده نيست. » سخن را با بيان چند فايده به پايان مى بريم: اوّل: 📚شيخ طوسى در تلخيص الشافى ۲/ ۲۴۰- ۲۳۹ در حجيّت اجماع اهل بيت (ع) به اين حديث استشهاد مى كند. دوم: دهلوى در «التحفة الاثنى عشرية» پيرامون حديث «اصحابى كالنجوم» و مخالفت آن با «حديث سقيفه» سخن گفته و علّامه حجة سيّد حامد حسين در موسوعه خود: «عبقات الانوار» بدو نيكو پاسخ داده و همان گونه كه در خلاصة عبقات 📚الانوار ۴/ ۳۰۹ آمده مى گويد: «شگفت است از دهلوى كه حديث «اصحابى كالنجوم» را مخالف با «حديث سفينه» مى داند با اين كه بر حسب تصريحات حافظان بزرگ طايفه خود او، اين حديثى باطل و جعلى است. او به احاديث فراوانى كه هم كيشان او از پيامبر (ص) روايت كرده اند توجهى ننموده است؛..... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_چهاردهم
احاديثى كه در آن اهل بيت به نجوم تشبيه شده اند و اقتداى امّت به آنها ضرورى شمرده شده است، و از آن جا كه اين احاديث بسيار فراوان است برخى از آنها را در اين جا مى آوريم و برخى ديگر را به خواست خدا در جاى مناسب آن ذكر خواهيم كرد. » بنگريد به: همان 📚مأخذ/ ۲۸۳- ۲۷۹. سپس سيّد حامد حسين- رحمه اللَّه- در همين كتاب ۲۸۹- ۲۸۳ به شبهه ديگرى پاسخ مى دهد و آن نياز كشتى است به ستارگان براى يافتن راه. او هفت پاسخ مى دهد كه ما برخى از آنها را به عنوان چكيده مى آوريم: «الف: هدف از سوار شدن، نجات است. 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۹ _________ _ هدف اصلى از سوار شدن بر كشتى نوح (ع) نجات يافتن است از هلاكت و غرق شدن در طوفانى كه به قوم نوح رسيد، يعنى: خداوند نجات را براى كسانى كه به اين كشتى سوار شوند تضمين كرد و در اين وضع براى نجات يافتن از هلاكت و رهايى از غرق شدن بدون تكيه بر رهيابى به وسيله ستارگان، صرف سوار شدن كفايت مى كند. همين بود مقصود پيامبر (ص) هنگامى كه فرمود: «هر كه بدان سوار شود نجات يابد و هر كه از آن بازماند غرق گردد. ب: وجود نوح در كشتى چونان عاملى از عوامل نجات. وجود نوح (ع) كه پيامبرى بود معصوم و از پيامبران اولو العزم از عوامل نجات كشتى و سواران آن بود و رهيابى آن به ساحل نجات نيازى به راهنماهاى ظاهرى نداشت. ج: اگر اهل بيت نمى بودند كشتى حركت نمى كرد. اهل بيت پيامبر ما (ع) دليل حقيقى حركت كشتى نوح و نجات اهل آن از غرق و هلاكت بود و اين در حديثى آمده است كه حافظ محبّ الدين بن نجار بغدادى با سندش از انس بن مالك روايت كرده و آن را به تفصيل در اين كتاب آورده است مى گويد: اينها هستند از ويژگى هاى كشتى نوح، و آيا اين كشتى نيازى به رهيابى از ستارگان دارد؟ به خدا سوگند كه چنين نيست، و اهل بيت (ع) همچون سفينه نوح هستند. سوم: دهلوى در تأويل حديث سفينه به مقتضاى منظورش مى گويد: چنين نيست كه محبّت همه اهل بيت و پيروى از آنها براى نجات، ضرورى باشد، زيرا اگر كسى در گوشه اى از كشتى قرار يافته باشد از غرق شدن نجات مى يابد. او اين تأويل را به برخى از علما نسبت مى دهد: سيّد حامد حسين در پاسخ به او مى گويد: «اين متناسب با عقيده اهل سنّت است، زيرا آنها به رغم اين كه گمان مى كنند محبّت اهل بيت (ع) و دوستى ايشان را دارند، ولى با هدايت دشمنان و مخالفان ايشان مشى مى كنند و در حق اهل بيت (ع)، كلمات زشتى بر زبان مى آورند- كه برخى از آنها بيان شده است- و اجماع آنها را حجّت نمى دانند و كسانى را بر ايشان مقدّم مى دارند كه در علم و فقه و زهد با اهل بيت مقايسه نمى شوند... »...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_پانزدهم
نيز مى گويد: «شگفت است كه دهلوى كشتى اهل البيت را با كشتى اى چوبى مى سنجد كه انسان آن را ساخته است و مى توان آن را سوراخ كرد و در آن رخنه پديد آورد با آن كه مسأله چنين نيست. اين كشتى، ساخت خداوند سبحان است و اگر انس و جن جمع گردند تا شكافى در آن پديد آورند نخواهند توانست، اگر چه برخى، برخى ديگر را يارى رسانند» بنگريد به همان/ ۲۷۲- ۲۶۷. «سپس مير حامد حسين- رحمه اللَّه- حديث سفينه را با احاديث ديگرى نظير حديث ثقلين و اشباح و باب حطه و نظاير آن جمع مى كند، و با همه آنها استدلال مى كند كه تنها سبب نجات، فرمان برى از دوازده امام و تمسّك بديشان و وارد شدن به دين از راه همه ايشان و نه برخى از آنها و نه راه ديگران است، و بدين ترتيب فرقه ناجيه را از فرقه هاى ديگر جدا مى كند و اين چنان است كه پيامبر (ص) در اخبار بسيارى بدان تصريح كرده كه همگى دلالت بر آن دارند كه شمار امامان دوازده است. » 📚همان/ ۲۱۵- ۲۱۰ و تقريب المعارف/ ۱۲۵. ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۲۱ آنها بستيزد گويى در كنار دجّال جنگيده است. (۱) ابن عبّاس «۱»- مى گويد: پيامبر (ص) به حسين (ع) فرمود: مهدى از فرزندان توست. (۲) در كتاب فردوس «۲»- به نقل از ابن عبّاس آمده است كه گفته: با دو گوش خود از _____________ _ (۱) ما اين حديث را نه در مناقب ابن مغازلى و نه در مناقب خوارزمى نيافتيم، ولى در 📚احقاق الحق ۱۳/ ۱۱۵ به نقل از ابن مغازلى و او به نقل از مناقب عبد اللَّه شافعى (مخطوط، ص ۲۱۵) آورده است. (۲) اين حديث در فردوس، با خبر خطاب📚 ديلمى ۱/ ۵۲، شماره ۳۵ آمده است و در 📚احقاق الحق ۹/ ۱۵۷ به نقل از چند كتاب آمده است. ترجمه كشف اليقين، ص۳۲۲ پيامبر (ص) شنيدم و كر شوم اگر دروغ بگويم: من درخت هستم و فاطمه، بار آن، و على، لقاح آن، و حسن و حسين، ميوه هاى آن، و دوستداران ما اهل بيت، برگ آن در بهشت هستند حقّا حقّا. (۱) جابر بن عبد اللَّه «۱»- مى گويد: پيامبر (ص) فرمود: بهشت، مشتاق چهار تن از خاندان من است كه خداوند آنها را دوست دارد و به من دستور داده است آنها را دوست بدارم: على بن ابى طالب، حسن، حسين و مهدى- صلّى اللَّه عليهم- كه عيسى بن مريم (ع) پشت سر او نماز خواهد گزارد. (۲) پيامبر (ص) «۲»- مى فرمايد: در روز رستخيز شفاعت چهار كس كنم: آن كه فرزندان مرا بزرگ دارد و نيازهاى ايشان را برآورد و به هنگام اضطرار در راه سامان به امورشان بكوشد و با قلب و زبان آنها را دوست بدارد. (۳) خوارزمى «۳»- به اسنادش از ليث بن سعد روايت كرده است كه مى گويد: سال صد و ده حج گزاردم و خانه خدا را طواف كردم و سعى بين صفا و مروه نمودم و از ابو قبيس بالا رفتم. مردى را ديدم كه دعا مى كرد و مى گفت: خدايا! خدايا! تا ديگر نمى توانست دم برآورد [سپس مى گفت: يا اللَّه! يا اللَّه! تا ديگر نمى توانست دم برآورد، سپس مى گفت: يا حىّ! يا قيّوم! تا ديگر نمى توانست دم برآورد]، سپس مى گفت: [يا ذا الجلال و الاكرام! تا ديگر نمى توانست دم برآورد، ] سپس مى گفت: يا ربّ! يا رب! تا ديگر نمى توانست دم برآورد. سپس گفت: بار الها! دو جامهام پوسيده شده است، پس مرا بپوشان، من گرسنه ام، پس مرا اطعام كن. پس ناگاه سبدى ديده شد كه در آن مقدارى انگور بود بدون دانه و دو جامه ملقاوى، پس من به سوى........ #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_شانزدهم
پس من به سوى او رفتم تا همراه او بخورم. به من گفت: دست نگاه دار. گفتم: من در اين خير، شريك تو هستم. گفت: براى چه؟ گفتم: هر گاه تو دعا مى كردى، من هم آمين مى گفتم. به من گفت: بخور و چيزى باقى مگذار، و ما خورديم و _____________ _
📚(۱) اين حديث را نه در فردوس ديلمى و نه در مناقب خوارزمى و ابن مغازلى و نه در مأخذ ديگرى نيافتيم. (۲) اين حديث در 📚احقاق الحق ۹/ ۴۸۳- ۴۸۱ به نقل از چند كتاب اهل سنّت آورده شده است. (۳) 📚مناقب ابن مغازلى/ ۳۸۹، ح ۴۴۴. اين حديث در احقاق الحق ۱۲/ ۲۴۱- ۲۳۹ به نقل از مآخذ بسيار آمده است. 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۲۳ در آن هنگام در منطقه ما انگور يافت نمى شد. با شكم پر بازگشتيم در حالى كه از سبد چيزى كاسته نشده بود. او به من گفت: يكى از اين دو جامه را براى خود بردار. گفتم: نيازى به جامه ندارم. گفت: از جلوى چشم من دور شو تا آن دو جامه را بپوشم. آن دو جامه را پوشيد و لباس كهنه را در دست گرفت و فرود آمد. من هم در پى او به راه افتادم. گدايى او را ديد و گفت: مرا بپوشان [خداوند تو را بپوشاند] اى پسر دختر پيامبر خدا. او هم لباس كهنه را به گدا داد. در پى گدا رفتم و به او گفتم: اين كيست؟ گفت: اين جعفر بن محمّد الصادق (ع) است. (۱) سفيان [ثورى] سالى حج گزارد و گفت: جعفر بن محمّد (ع) را ديدم و هيچ حاجى را نظير او نديده بودم كه در مشعرها بايستد و چنين سخت گريه و زارى كند. چون به عرفه رسيد كنارى از مردم را برگزيد و در آن موقف، بسيار دعا كرد. سپس انگورى از آسمان بر او فرود آمد و فرمود: اى سفيان! آيا مى دانى چند تا حاجى است؟ گفتم: خدا و پسر پيامبرش آگاه تر است. پس فرمود: اى سفيان! چهار صد هزار حاجى هستند و تنها چهار تن از آنها حجى صحيح و پذيرفته دارند و خداوند حج همه را به سبب حجّ اين چهار نفر مى پذيرد. اخبار در فضايل آنها بيش از آن است كه به شماره درآيد. (۲) در جمع بين صحيحين به نقل از جابر بن سمره «۱»- آمده است كه گفت: از پيامبر (ص) شنيدم كه مى فرمود: پس از من دوازده امير خواهند بود كه همگى از قريش هستند. (۳) در مسند احمد بن حنبل «۲»- به نقل از مسروق آمده است كه گفته: به همراه عبد اللَّه بن مسعود در مسجد نشسته بوديم. مردى نزد او آمد و گفت: اى ابن مسعود! آيا پيامبرتان به شما گفته است پس از او چند خليفه خواهد بود؟ ابن مسعود گفت: آرى، به شمار پيشوايان بنى اسرائيل، (۴) و پيامبر (ص) به حسين (ع) فرموده است: اين پسر من امام [برادر امام]، [پسر امام] پدر نه امام [و] نهمين شان قائم ايشان است. «۳» _____________ _
📚(۱) علّامه عسكرى احاديث به اين مضمون را در مقدّمه خود بر مرآة العقول ۱/ ۲۴ آورده است. (۲) 📚مسند احمد ۱/ ۴۰۶؛ و نظير آن در همين كتاب ۱/ ۳۹۸ آمده است. (۳) 📚شيخ صدوق در كمال الدين به نقل از نوبختى- از علماى بزرگ متقدّم ما مى گويد:......... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_هفدهم
متقدّم ما مى گويد: «از روشن ترين دلايل امامت، آن است كه خداوند عزّ و جلّ، نشانه پيامبر (ص) را آن قرار داد كه داستان پيامبران (ع) گذشته را نقل مى كرد، و از تورات و انجيل و زبور بى آن كه ظاهرا كتابت بداند يا مسيحى يا يهودى اى را ملاقات كرده باشد آگاهى كامل داشت و اين از بزرگ ترين معجزات حضرت (ص) بود. » او پس از اشاره به علم لدنى امامان مى گويد: «نيز گروه امامان (ع) چنين است سنّت شان در علم كه هر گاه از حلال و حرام پرسيده شوند بى آنكه از كسى آموخته باشند پاسخ هايى يكسان مى دهند. كدام دليل قوى تر از اين بر امامت ايشان. و ديگر آن كه پيامبر (ص) آنها را نصب كرده و تعليم داده و علم خود و پيامبران پيش از خود را بديشان سپرده است. آيا معمولا ما كسى را مى بينيم كه همچون محمّد بن على و جعفر بن محمّد (ص) بى آنكه از كسى بياموزند چنين افاضاتى داشته باشند؟. » بنگريد به: 📚علم اليقين ۱/ ۴۱۴- ۴۱۳. فيض كاشانى در همان مأخذ/ ۴۱۳ مى گويد: «اين روايت و امثال آن در كتب عامّه، فراوان آمده است، و در نزد ما با نصوص واضح و آشكار و مفصّل به چنان تواترى رسيده كه هيچ گونه ترديدى در آن راه ندارد. هر يك از امامان (ع) به امام بعدى تصريح كرده است و امامت او و نام و وصفش را به آگاهى اصحابش رسانده است، و پاكى و صداقت همه آنها نزد تمامى معتبران مسلمان، اثبات شده است، و اين از نخستين دلايل حجيّت شخص آن هاست براى كسانى كه در فضل و وضع آنها اختلاف يافته اند. نيز عصمت آنها و ولايت الهى آنها نزد ما ثابت است، و شرافت و فضيلت و حجيّت آنها با كندو كاو در آثار و معارفشان چنان هويدا مى گردد كه ديگر جايى براى ترديد باقى نمى ماند. » شيخ قندوزى حنفى در ينابيع المودّة ذيل روايت پيامبر (ص) كه فرمود: «بر شما باد سنّت من و خلفاى راشدين» چنان كه در خلاصة 📚عبقات الانوار ۲/ ۳۵۸- ۳۵۷ از او نقل شده است مى گويد: «احاديثى كه دلالت بر آن دارد شمار جانشينان پس از پيامبر (ص) دوازده تن هستند از طرق فراوان، شهرت يافته است و با شرح زمان و تعريف كون و مكان دانسته مى شود كه مقصود پيامبر (ص) از حديث خود چنين است: دوازده امام از اهل بيت و عترت او. چه، امكان ندارد اين حديث بر اصحاب جانشين او حمل گردد كه شمارشان از دوازده كمتر است، چنان كه نمى شود آن را بر سلاطين اموى حمل كرد كه شمارشان از دوازده بيش تر است و جز عمر بن عبد العزيز آشكارا ستم مى كرده اند و از بنى هاشم هم نبوده اند، 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۲۴ _________ _ زيرا پيامبر (ص) در روايت عبد الملك بن جابر فرموده است همه آنها از بنى هاشم هستند، و مسكوت گذاشتن اين سخن پيامبر (ص) اين روايت را تقويت مى كند، زيرا آنها خلافت بنى هاشم را دوست نمى داشتند،.... #ادامه_دارد
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پ
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_هجدهم
چنان كه اين حديث را نمى توان بر سلاطين عبّاسى حمل كرد كه شمار آنها نيز از دوازده تن بيش تر بوده است و اعتنايى به اين آيه كريمه: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى و حديث كساء نداشته اند. پس ناگزير بايد اين حديث را بر دوازده امام اهل بيت و عترت پيامبر (ص) حمل كرد، زيرا آنها داناترين و بزرگوارترين و پاكدامن ترين و پرهيزكارترين شخصيت هاى زمان خود بوده اند كه نسبشان از همه والاتر و حسبشان از همه گرانقدرتر بوده است، نزد خداوند گرامى ترين افراد به شمار مى آمده اند و علومى كه از پدرانشان برگرفته بودند از راه وراثت و لدنى بودن به جدّشان پيامبر (ص) مى رسد و اهل علم و تحقيق و اهل كشف و تدقيق آنها را معرفى كرده اند. حديث ثقلين و احاديث آمده در اين كتاب و كتاب هاى ديگر تأييد مى كنند و گواهى مى دهند كه مقصود پيامبر (ص)، دوازده تن از اهل بيتش بوده است، و مقصود پيامبر (ص) در روايت جابر بن سمره كه: «همه امّت بر آنها همداستان خواهند شد» اين است كه همه امّت به هنگام ظهور قائم آنها مهدى- رضى اللَّه عنه- به امامت همه آنها اعتراف خواهند كرد. » اربلى در 📚كشف الغمه ۱/ ۵۸ چنان كه علم اليقين ۱/ ۴۱۵- ۴۱۴ از او نقل مى كند مى گويد: «اين كه امامان (ع) از خلافت منع شدند و از منصبى كه خدا بر ايشان برگزيده بود كنار نهاده شدند و افراد ديگرى در برابر آنها به صحنه آمدند، خدشه اى به مسأله وارد نمى كند، چنان كه تكذيب مكذّبان به نبوّت پيامبران خدشه اى وارد نكرد و به سبب انحراف منحرفان، ترديدى به دل آنها راه نيافت و وارد كردن اشكال از سوى جمعى چهره نيكوى آنها را نيالود و مخالفت دشمنان و اعلان جنگ آنها و سركشى آشكار اين جماعت، گردى بر شرافت اين بزرگواران ننشاند. » شيخ مظفّر در 📚دلائل الصدق ۲/ ۴۹۵- ۴۸۸ اين سخن را روشن مى كند كه ما چكيده اى از آن را بيان مى كنيم: «پيامبر (ص) فرمود: پيوسته خلافت در ميان قريش خواهد بود تا زمانى كه از مردم تنها دو تن باقى بمانند. مقصود از اين سخن، حصر امامت شرعى است در قريش مادامى كه مردم برقرارند نه سلطه ظاهرى كه بيش تر از آن غير قرشيان بوده است، و اين خود قرينه اى است بر آن كه مقصود از حديث اوّل، حصر خلفاى شرعى است در دوازده تن كه جز با مذهب ما راست نمى آيد. » 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۲۵ _________ _ او همچنين مى گويد: «آنها بنا به اين نص پيامبر (ص) خليفه هستند: به شمار پيشوايان بنى اسرائيل و پيشوايان آنها هم بنا به نصّ قرآنى، خليفه بوده اند: وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً [📚مائده/ ۱۲؛]، با وجود آن كه سؤال صحابه از پيامبر (ص) پيرامون خلفايى بوده است كه با نصّ، سر كار مى آيند نه آن كه بر مردم امارت مى يابند يا بر آنها چيره مى شوند، زيرا اين سؤال براى مردم مهم نبوده است، چرا كه امارت يافتن بر مردم و چيرگى سلاطين معمولا بر دين استوار نيست تا پرسش از آن براى صحابه مهم باشد و سلاطين بلا نص و شمار آنها نيازى به پرسش ندارد، زيرا عادت، بر وجود چنين افرادى جارى است و در عدد خاصّى منحصر نيستند. پس روشن مى شود كه پرسش، پيرامون خلفاى منصوص عليهم است و پاسخ پيامبر (ص) هم در باره آن هاست. اين كه خلفاى دوازده گانه منصوص عليهم غير از امامان ما (ع) است گوينده اى ندارد، پس مقصود از دوازده امام در اين حديث تنها ايشان هستند. ».... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پ
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_نوزدهم
او در توضيح سخن اربلى توضيحى دارد: «همان گونه كه صحيح نيست گفته شود نبوّت پيامبر بر كنار از عملكرد سودى ندارد صحيح نخواهد بود اگر گفته شود امامت امام بر كنار از عملكرد سودى ندارد، زيرا فايده، تنها در عملكرد منحصر نيست، زيرا وجود آنها كافى است تا حجّت، روشن گردد و راه، نمايانده شود و دانش، گسترده گردد، و حتّى اگر امكان اين را هم نيابند فايده آنها اين است كه وجودشان حجّت خداست بر بندگان و دفع كننده عذر آن ها، چنان كه خداوند در شأن پيامبران مى فرمايد: لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ [نساء/ ۱۶۵؛]، پس همان گونه كه پيامبر، حجّتى است كه نبوّتش با حبس يا عدم حضورش باطل نمى گردد همان گونه كه پيامبر ما در غار پنهان شد و موسى از قومش كناره گرفت، امام نيز چنين است و طول غيبت يا انحصارش به يك فرقه و گروه، تأثيرى بر مسأله نمى نهد. » بنگريد به سخن سيّد مرتضى عسكرى در 📚معالم المدرستين ۱/ ۳۴۱- ۳۳۶. او در همين 📚مأخذ ۱/ ۳۳۰ مى گويد: «رسول خدا (ص) در روايات خود بر امامت امام اوّل على بن ابى طالب (ع) بيش از ديگر ائمه تأكيد كرده است و به امام آخر حضرت مهدى (عج) بشارت داده فرموده است كه شمار امامان دوازده تن است. زيرا اگر امام اوّل و آخر و شمار آنها اثبات گردد ديگر جايى براى ترديد در اين باقى نمى ماند كه اين دوازده امام كيانند كه نخستين شان امام على و آخرين شان حضرت مهدى- سلام اللَّه عليهم اجمعين- است. » او پس از آوردن پاره اى از الفاظ اين حديث در همين مأخذ/ ۳۳۶ مى گويد: 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۲۶ _________ _ «از آن چه گفته آمد نتيجه مى گيريم كه: شمار امامان در اين امّت دوازده تن پياپى است و پس از اين دوازده تن عمر جهان به پايان مى رسد. در حديث اوّل چنين آمده است: «همچنان اين دين برپاست تا رستخيز به پا شود يا دوازده خليفه بر شما بگردد.. » اين حديث، مدّت برپايى دين را معلوم مى كند و اين مدّت را با فرا رسيدن رستخيز، مشخّص مى سازد و شمار امامان را در اين امت دوازده تن معيّن مى كند. در حديث پنجم آمده است: «پيوسته اين دين، موجود است تا دوازده خليفه از قريش. پس هر گاه آنها نابود شدند زمين اهل خود را مى بلعد. » اين حديث دلالت دارد بر پايايى وجود دين تا دوازده خليفه كه پس از آن زمين در هم كوبيده مى شود. در حديث هشتم، شمار اين خلفا منحصر در دوازده است: «جانشينان پس از من به شمار اصحاب موسى هستند. » اين حديث دلالت دا بر آن كه خليفه اى پس از پيامبر نيست مگر اين دوازده تن. .... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پ
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست
محتواى اين روايتها تصريح دارد بر اين كه شمار خلفا در دوازده منحصر است و پس از ايشان پريشانى پيش مى آيد و زمين، درهم كوفته مى شود و رستخيز بر پا مى گردد. محتواى احاديث ديگرى كه احتمالا درك نمى شود با اين تصريح، روشن مى گردد. بر اين اساس ناگزير بايد عمر يكى از آنها خارق العاده باشد چنان كه عملا عمر دوازدهمين امام و وصىّ پيامبر (ص) چنين شده است. » 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۲۸ (۱) در كتاب مناقب «۱»- به نقل از ابو سعيد خدرى آمده است كه پيامبر (ص) فرمود: نزديك است كه فرا خوانده شوم و پاسخ گويم. من در ميان شما دو امر گران سنگ نهاده ام: كتاب خدا كه ريسمانى است كشيده شده از آسمان به زمين و خاندانم كه همان اهل بيت منند، و خداوند لطيف خبير، مرا آگاهانيده است كه اين دو هرگز از هم جدا نگردند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. پس بنگريد بعد از من در خصوص اين دو چه پيش مى فرستيد. «۲» _____________ _ (۱)📚 مناقب ابن مغازلى/ ۲۳۵، ح ۲۸۳. (۲) سيّد حامد حسين در خلاصة عبقات الانوار ۲/ ۳۳۳- ۲۶۹ در دلالت اين حديث فصلى فراگير را در آن چه از رجال اهل سنت در تبيين اخبار ثقلين رسيده است مى آورد كه ما با حذف شواهد، چكيده آن را بيان مى داريم: «اين حديث دلالت دارد بر آن چه اهل حق ادّعا مى كنند و بيان آن در چند بند به شرح زير است: الف- محتواى حديث، وجوب پيروى است: محتواى اين حديث، وجوب پيروى از اهل بيت است در همه اقوال و احكام و افعال و اعتقادات، و به نظر مى رسد كه اين شأن از اين نگاه، تصوّرى ندارد مگر براى كسى كه به زعامت كبرى رسيده باشد و پس از رسول خدا از امامت عظمى برخوردار باشد. پس امير المؤمنين (ع) سرور اهل بيت و همان امام و خليفه است و كسى است كه امت بايد پس از پيامبر به او اقتدا كند و تنها از او پيروى نمايد و از هدايت او ره بجويد و احكام را از او برگيرد و اوامرش را فرمان برد. ب- پيروى اهل بيت همچون پيروى پيامبر: پيامبر (ص)، پيروى از اهل بيت و اقتداى به ايشان را همچون پيروى از قرآن و تسليم در برابر اوامر و دست كشيدن از نواهى آن در وجوب و لزوم مى داند. پيامبر (ص) در اين باره حجّت را به كامل ترين شكل تمام نموده و روشن است كسى كه اقتداى به او پس از پيامبر همچون اقتداى به قرآن باشد نيست مگر خليفه و امام، و بدين ترتيب آشكار مى شود كه اهل بيت، تنها جانشينان پيامبر (ص) هستند، زيرا نمى توان احكام و افعال ديگران را در وجوب فرمان برى همچون احكام قرآن دانست، به علاوه آن كه هيچ يك از مسلمانان مطلقا چنين چيزى را نگفته است. با اين بيان روشن شد كه جانشينان پيامبر همان اهل بيت اويند و نه مردمان ديگر و به همگان دستور داده شده است از اهل بيت (ع) پيروى كنند. ج- پيروى از اهل بيت، فريضه اى بر امّت: محتواى اين سخن پيامبر (ص): «مادامى كه به اين دو چنگ درزنيد پس از من گمراه نگرديد» همان وجوب پيروى از اهل بيت (ع) است. پيامبر (ص) اين را بر امّت فرض شمرد تا پس از او گمراه نشوند و همچون زيانكاران به قهقرا باز نگردند. بدون ترديد واجب شمردن پيروى از آنها دليلى است متين و برهانى است استوار بر امامت و خلافت ايشان و به همين سبب هنگامى كه خلافت و امامت را به اهل بيت (ع) تحويل ندادند و با پيامبر خدا (ص) به مخالفت برخاستند گمراه شدند و به كژراهه افتادند و به قهقرا رفتند چنان كه خداوند سبحان، خود فرموده است. د- واژه «ثقلين» دليلى است بر وجوب پيروى. پيامبر اكرم (ص) در اين حديث براى كتاب خدا و عترت خود، واژه «ثقلين» را به كار برده است ..... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پ
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_یکم
پيامبر اكرم (ص) در اين حديث براى كتاب خدا و عترت خود، واژه «ثقلين» را به كار برده است و صرف همين كاربرد، دليلى روشن و برهانى آشكار است در وجوب پيروى از اهل بيت و عترت طاهره، و سبب آن هم سخن بسيارى از پيشوايان حافظ اهل سنّت در وجه تسميه اين تعبير است: تلاش و گرفتن آن دو و فرمان برى از آن دو و پاس داشت حقوق آن دو را رعايت اين حقوق و آن چه براى آن دو ضرورت دارد كارى نفيس و گران است. روشن است كه گرفتن و عمل كردن به احكام قرآن، فريضه است و عترت نيز چنين است و اين همان 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۲۹ _____ _ مطلوب ماست. ه- امر به چنگ زدن به ريسمان خدا، دليلى بر وجوب ولاء: جماعت از پيامبر (ص) نقل كرده اند كه فرموده است: من در ميان شما آن به يادگار مى نهم كه اگر پس از من بدان چنگ زنيد گمراه نگرديد: كتاب خدا و عترتم، اهل بيتم. در روايتى از جعفر بن محمّد آمده است كه او ريسمان خدا را در اين سخن پروردگار: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً تفسير كرده است. در اين جا گفتنى است كه شافعى بِحَبْلِ اللَّهِ را ولاء اهل بيت تفسير كرده و در بيان آن اين ابيات را به نظم كشيده است. هنگامى كه مردم را ديدم كه مذاهبشان آنها را به درياهاى گمراهى و نادانى مى كشانند با نام خدا بر كشتى نجات نشستم كه همان اهل بيت پاك خاتم پيامبران هستند. و به ريسمان خدا چنگ در زدم كه همان ولاء ايشان است چنان كه دستور داده ايم به اين ريسمان چنگ زنيم تا پايان ابيات. نيز شايسته گفتن است كه برخى از آنها حبل را در آيه كريمه وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً با استناد به حديث ثقلين به عترت طاهره تفسير كرده اند، و حديث به گونه اى رسيده است كه آشكارا دلالت بر آن دارد كه مقصود از حبل همان اهل بيت اند كه خداوند دستور داده بديشان چنگ زنند. علاوه بر اين برخى از علماى اهل سنّت حديث ثقلين را با آيه: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ همراه ساخته اند و بدين ترتيب در صدد اثبات چنگ زدن به اهل بيت (ع) برآمده اند. و- واژه اخذ در حديث، دليل وجوب پيروى است: در حديث ثقلين آمده است: «من در ميان شما آن به يادگار نهادهام كه اگر آن را «اخذ» كنيد هرگز گمراه نگرديد: كتاب خدا و عترت من اهل بيتم»، كه اين نيز مفيد وجوب پيروى از اهل بيت (ع) است. ز- واژه «پيروى» در برخى نصوص اين حديث: پيامبر (ص) با بيان اين سخن: «هرگز گمراه نمى شويد اگر از آن دو پيروى كنيد» وجوب پيروى از اهل بيت (ع) را روشن كرده است، و اين كه اهل بيت تا روز رستخيز از گمراهى جلوگيرنده هستند، و اين مفهوم، ملازم است با امامت حقّه و خلافت شرعى. ح- تكرار در حديث دليلى بر وجوب پيروى از اهل بيت: اين فرموده پيامبر (ص): «خداى را در باره اهل بيتم به ياد شما مى آورم» امر است به امّت در فرمان برى از اهل بيت (ع) و پيروى از ايشان و چنگ درزدن بدان ها... ط- همراه ساختن عترت با قرآن، دليلى بر وجوب پيروى: پيامبر (ص) با اين سخن: «اين دو از يك ديگر جدا نمى شوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد آيند» به امّت دستور مى دهد به اهل بيت (ع) چنگ درزنند. 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۳۰ _____ _ ى- امر پيامبر به رعايت اهل بيت (ع): اين فرموده پيامبر (ص): «پس بنگريد در باره آن دو چه پيش مى فرستيد» دليل ديگرى است بر وجوب پيروى از اهل بيت (ع)...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پ
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_دوم
ك- قرآن و اهل بيت، دو همراه: اگر پيامبر (ص) نمى گفت جز «من دو امر را در ميان شما به يادگار مى نهم، يكى از آن دو كتاب خدا و ديگرى اهل بيتم» باز هم دليلى كافى بود در امامت ايشان (ع)، زيرا آن چه به ذهن مى نشيند چنين است: اين دو امر را پس از من حاكم قرار دهيد و خود را محكوم آن دو بدانيد و از آن دو پيروى نماييد و لگام خويش به دست آن دو سپاريد نه آن كه بر كتاب و اهل بيت حكومت كنيد و آنها را پيرو خويش قرار دهيد... چنين دوگانگى ناپسندى هرگز بر خاطر هيچ كس گذر نمى كند. (تكميل و تتميم) حديث ثقلين همان گونه كه بر امامت دوازده امام از اهل بيت (ع) و امامت بلا فصل على (ع) پس از پيامبر (ص) دلالت دارد بر وجود و بقاى امام دوازدهم- عجّل اللَّه تعالى ظهوره- حجّت منتظر نيز دلالت دارد. بيان آن چنين است كه اين حديث دلالت دارد بر عدم جدايى قرآن و عترت تا روز رستاخيز به هنگام ورود به حوض كوثر. پس همان گونه كه قرآن تا روز رستاخيز باقى است بايد كسى وجود داشته باشد كه شايسته تمسّك و پيروى باشد و تا روز قيامت، امام زمان و حجّت وقت از عترت طاهره تلقّى گردد. ل- دلالت حديث بر عصمت امامان اهل بيت: حديث ثقلين بر عصمت اهل بيت (ع) دلالت دارد، زيرا: اوّل: پيامبر در اين حديث به مسلمانان دستور داده است از اهل بيت پيروى كنند و دور است كه پيامبر (ص) به پيروى از خطاكاران و مخالفان با كتاب و سنت دستور دهد. دوم: پيامبر (ص)، اهل بيت را با كتاب خدا قرين ساخته به پيروى از هر دو با هم دستور داده است، پس همان گونه كه قرآن از هر گونه باطلى بدور است اهل بيت نيز چنين هستند. سوّم: پيامبر (ص)، چنگ در زدن به اهل بيت را همچون چنگ زدن به قرآن مانع از گمراهى دانسته و كسى كه گمراهى بر خود او روا باشد نخواهد توانست مانع از آن گردد.. چهارم: پيامبر (ص) به جدايى ناپذيرى ميان قرآن و عترت تصريح كرده است و اين بدان مفهوم مى باشد كه ايشان هيچ گاه با قرآن به مخالفت برنخواهند خاست. پنجم: پيامبر (ص)، در برخى طرق چنين تصريح دارد: «على (ع) با قرآن است و قرآن با على (ع) و اين دو از يك ديگر جدا نگردند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند»، و اين تخصيص پس از تعميم است... ششم: پيامبر (ص)، براى على (ع) دعا كرده است، چنان كه در برخى روايات آمده است: «خدايا! حق را هر كجا كه على (ع) است قرار ده. » هفتم: پيامبر (ص)، چنان كه در برخى احاديث آمده فرموده است: «يارى رساننده به آن دو به من يارى رسانده است و هر كه از يارى رساندن به آن دو دريغ ورزد از يارى رساندن به من دريغ ورزيده است، دوست آن دو دوست من و دشمن آن دو دشمن من است»، و آن هر دو را در عصمت همچون خويش دانسته است. 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۳۱ _____________ _ هشتم: پيامبر (ص)، در برخى روايات در حقّ اهل بيت فرموده است: ...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_سوم
هشتم: پيامبر (ص)، در برخى روايات در حقّ اهل بيت فرموده است: «آنها هرگز شما را از دروازه هدايت خارج نمى كنند و هيچ گاه شما را به دروازه گمراهى واردتان نمى سازند. » نهم: پيامبر (ص)، در برخى از احاديث ثقلين صراحتا، عصمت اهل بيت را تبيين فرموده است، و عصمت همان گونه كه در جاى خود اثبات شده است مستلزم امامت مى باشد. بعضى از علماى بزرگ اهل سنّت، به مقتضاى قرآن و سنت و به ويژه حديث ثقلين به عصمت اهل البيت (ع) اعتقاد يافته اند. م- حديث ثقلين بر داناتر بودن اهل بيت دلالت دارد، زيرا: اوّل: پيامبر (ص)، همراه با قرآن، آنها را «ثقلين» خوانده است و اين حكايت از داناتر بودن آنها دارد. از سوى ديگر علماى اهل سنّت در بيان وجه تسميه كتاب و سنّت به «ثقلين» گفته اند: «زيرا دين به سبب آن دو صلاح و آبادانى مى يابد»، و اين دليل ديگرى است بر داناتر بودن ايشان. دوم: پيامبر (ص) در اين حديث، اهل بيت را با قرآن قرين ساخته است... سوم: پيامبر (ص) در اين حديث به مردم دستور داده است علم را از آنها فرا گيرند، در حالى كه اگر در ميان اصحاب او و ديگران كسانى داناتر از ايشان يافت مى شدند پيامبر (ص) امّت را پس از خود به آنها ارجاع مى داد و حال آن كه صراحتا دستور داده است همگى بايد علم را از اهل بيت فرا بگيرند. چهارم: از محتواى اين حديث چنين به دست مى آيد كه علوم پيامبر (ص) با وراثت به امير المؤمنين (ع) منتقل مى شود و اين دليلى است آشكار در داناتر بودن حضرت (ع). پنجم: پيامبر (ص) در برخى از احاديث رسيده فرموده است: «اين دو از يك ديگر جدا نمى شوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد آيند، من اين را از خداى خويش خواسته ام، پس بر آن دو پيشى نگيريد كه هلاك شويد و از آن دو عقب هم نمانيد كه به نابودى كشانده شويد و به آنها چيزى نياموزيد كه از شما داناترند». علماى اهل سنّتى كه حديث پيشگفته را روايت كرده اند در پى يادآور خواهيم شد. ن- دلالت لفظ خلافت بر امامت در اين حديث: پيامبر اكرم (ص) در برخى از احاديث قرآن و عترت را به «دو خليفه» تعبير كرده است و بر اين اساس در دلالت حديث بر امامت امير المؤمنين (ع) ديگر جايى براى ترديد باقى نمى ماند. س- پيشى گرفتن بر اهل بيت، گمراهى است: پيامبر در حديث ثقلين مى فرمايد: «از اهل بيت من پيشى نگيريد كه نابود مى شويد»، و اين حاكى از خلافت اهل بيت (ع) است و دلالت بر آن دارد كه پيشى گرفتن بر امير المؤمنين (ع) در خلافت- كه سرور اهل بيت است- هلاكت و گمراهى است. شيخ نعمانى در 📚الغيبة/ ۵۱- ۴۳ سخن مفصّلى پيرامون اين حديث دارد كه ما چكيده اى از آن را در اين جا مى آوريم: 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۳۲..... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پ
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_چهارم
«اوّل: وجوب فرا گرفتن علم قرآن از عترت: قرآن با عترت و عترت با قرآن است و اين دو ريسمان استوار خدايند كه همان گونه كه پيامبر (ص) فرمود از يك ديگر جدايى نپذيرند، و در اين سخن براى آن كه خداوند گوش دل او را گشوده است و حسن بصيرت در دين بدو بخشيده، دليلى است آشكار. هر كس علم قرآن و تأويل و تنزيل و محكم و متشابه و حلال و حرام و خاصّ و عامّ را جز از كسى بجويد كه خداوند فرمان برى از ايشان را واجب گردانيده و پس از پيامبر، واليان امور قرارشان داده و پيامبر (ص) به دستور الهى با قرآن قرينشان ساخته و قرآن را تنها همراه آنان گردانيده و بارى تعالى، علم، شريعت، فرايض و سنّت هاى خويش را بديشان سپرده است، به تحقيق گمراه و منحرف گشته، هم خود به هلاكت مى رسد و هم ديگران را به نابودى مى كشاند. دوم: گمراه كنندگان و گمراه شدگان: مردم كسانى را ترك گفتند كه اين است ويژگى آنها و اين است ستايش آنها و دعوت به سوى آن ها، و در برابر، مردم از آنها روى برتافتند و چهره درهم كشيدند و امر پيامبر (ص) را بيهوده شمردند و سخن او را لغو پنداشتند و كسى را كنار زدند كه خداوند به زبان پيامبرش فرمان برى از او و پرسيدن و بهره گرفتن از او را با اين فرموده فرض كرده بود: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ [انبياء/ ۷؛]، و نيز با اين آيه شريفه: أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ [نساء/ ۶۰؛]، و پيامبر (ص)، نجات را با توسّل بدو و عمل به سخن او و تسليم در برابر اوامر او و آموزش گرفتن و نور جستن از پرتو او دانسته است، ولى آنها اين همه براى ديگران ادّعا كردند و از اهل بيت به ديگران روى آوردند و به همين ديگران دل خوش داشتند و خداوند آنها را از علم دور گردانيد و هر يك بر پايه هوى و هوس خود به توجيه روى آوردند و گمان بردند با عقل و قياس و آراى خود از امامانى بى نيازند كه خداوند، آنها را هدايتگران خلقشان قرار داده است، و خداى عزّ و جلّ هم به سبب مخالفت ايشان با امر او و عدولشان از برگزيدن پروردگار و دورى از فرمان برى خداى و فرمان برى از كسى كه خداوند او را براى خويش برگزيده بود تركشان كرد، و آنها را به اختيار خود و آرا و عقولشان وانهاد و در نتيجه، ايشان گمراه شدند و به كژراهه هاى ژرف درافتادند و نابود شدند و به نابودى كشاندند و براى خود چنان شدند كه پروردگار فرمود: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً [📚كهف/ ۱۰۳]، گويى مردم، سخن پروردگار را كه سخن ستمكاران اين امّت را در روز رستخيز و به هنگام پشيمانى بر عملكرد خود نسبت به خاندان پيامبرانشان و كتاب خدايشان نشنيده اند آن گاه كه مى فرمايد: وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا* يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا [📚فرقان/ ۳۲- ۳۱]، و چه كسى رسول است جز محمّد (ص)؟ و اين «فلان» كه به نام ناپسندش تصريح نشده و منش و مصاحبت و همراهى او در جامعه با ستم همراه است كيست؟ سپس مى گويد: لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي، يعنى پس از آوردن اسلام و اعتراف بدان. اين ذكرى كه خليل او پس از آمدنش از آن غافلش گردانيده است چيست؟ آيا همان قرآن و عترتى نيست كه همه در ظلم بدان و طرد آن دست به دست هم دادند و همداستان گشتند؟ 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۳۳
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_پنجم
سوم: كنار گذاشتن قرآن به منزله ستم به عترت: در ميان امّتى كه شرم دارد و افترا نمى زند و از دروغ، روى برمى تابد و خودسرى نمى كند اختلافى نيست كه وصىّ پيامبر خدا امير المؤمنين (ع) است كه صحابه را در هر دشوارى و گرفتارى راهنمايى مى كرد و آنها نمى توانستند او را به سوى حق راهنمايى كنند و او هدايتشان مى كرد و جز او كسى هدايت نمى كرد و همه به او نياز داشتند و او از همه بى نياز بود و همه علوم را در بر داشت و آنها نمى توانستند به او نكته اى بياموزند. با فاطمه (س) دخت پيامبر (ص) چنان كردند كه او را به اين وصيّت واداشت كه شبانه به خاكش بسپارند و كسى از امّت پدرش جز آن كه نامش را برد بر او نماز نگزارد. اگر در اسلام مصيبتى پيش نمى آمد و مسلمانان را رسوايى و عارى در بر نمى گرفت و حجّتى براى مخالفان دين اسلام باقى نمى ماند مگر آن چه به فاطمه (س) رسيد تا جايى كه با خشم از ميان امّت پدرش ره پيمود و چنان رفتارى با حضرتش- عليها السّلام- در پيش گرفته شد كه ايشان را واداشت وصيّت كند كسى بر او نماز نگزارد همين خود، فاجعه اى عظيم و دهشتناك به شمار مى آيد كه به اهل غفلت هشدار مى دهد، مگر آن كس كه خداوند بر قلبش مهر زده و كورش گردانيده است كه چنين پديده اى را زشت نشمارد و بزرگش نداند و به چيزى نگيرد، ولى اين وضع بر رنج يك مسلمان دامن مى زند و آتش آن را بيش تر بر مى افروزد و ترجيح مى دهد كه اى كاش او به جاى فاطمه (س) و على (ع) و فرزندان او اين رنج را تحمّل مى كرد و البته شأن چنين مسلمانى هم در نزد اهل بيت، بزرگ است. چهارم: دورى گزيدن از اهل علم و چنگ زدن به قياس و اجتهاد: شگفت تر ادّعاى كران و كورانى است در اين كه در قرآن كريم، علم همه فرايض كوچك و بزرگ و احكام و سنن دقيق وجود ندارد. از آن جا كه اين عده، علوم پيشگفته را در قرآن نيافته اند به قياس و اجتهاد به رأى و تلاش در حاكم گردانيدن اين دو نيازمند شده اند و اين دروغ را به پيامبر (ص) نسبت داده اند كه ايشان، اجتهاد را براى اين عدّه روا شمرده است. هر كه اين حقيقت را انكار كند كه همه امور دنيا و آخرت و احكام و فرايض و سنن دينى و هر آن چه اهل شريعت بدان نياز دارند در قرآنى موجود نيست كه پروردگار در باره آن فرموده است: تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ ءٍ [📚نحل/ ۸۹؛] سخن خداى را پس زده بر مقام كبريايى اش دروغ بسته، كتابش را تصديق نكرده است. به جان خودم سوگند آنها در باره خويش و پيشوايانشان در اين كه چنين امورى را در قرآن نمى يابند راست مى گويند، زيرا اساسا اهل اين كار نيستند و علم آن بديشان داده نشده و خدا و رسولش براى آنها بهره اى قرار نداده اند. تمامى اين علوم را اهل بيت پيامبر (ص) به كسانى اختصاص داده اند كه علم را به آنها بخشيده اند و هدايتشان كرده اند، كسانى كه بديشان دستور داده شده از اهل بيت سؤال كنند تا محلّ اين نكات را در كتابى براى آنها روشن سازند كه ايشان خزانه داران، وارثان و بازگوكنندگان آنند. 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۳۴...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_ششم
اگر آنها به اين فرمان الهى گردن نهند كه: «وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ» [نساء/ ۸۳؛] و «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» خداوند نيز آنها را به نور هدايت مى رساند و به آنها آن مى آموزد كه نمى دانند و از قياس و اجتهاد به رأى بى نيازشان مى سازد. او در همين 📚مأخذ/ ۵۶- ۵۵ مى گويد: «چون با پيامبر (ص) مخالفت شد و سخن او را به كنارى نهاده و اوامرش در باره اهل بيت (ع) با سركشى رو به رو گشت و مردم در برابر آنها خود رأيى به كار زدند و حقّشان را انكار كردند و از دادن ارث شان خوددارى ورزيدند و از روى تجاوز و حسادت و ستم و دشمنى به تبانى با يك ديگر پرداختند، بر مخالفان امر او و سركشان در برابر ذريّه او و پيروان ايشان و هر آن كه به عملكرد آنها خشنود بود تهديد الهى در پيش آمدن فتنه و عذاب دردناك، ثابت گرديد و خداوند با كور كردنشان در پيمودن مسير معتدل و اختلاف در احكام و گرايشها و پراكندگى در آرا و پرداختن به كارهاى كوركورانه، خيلى زود فتنه در دين را برايشان پيش آورد و براى آنها تا روز حساب در رستخيز عذابى دردناك فراهم آورد. » بنگريد به همين معنا در:📚 طرائف/ ۱۱۷ و دلائل الصدق ۲/ ۴۷۷. ما برخى از سخنان بزرگان در كتاب هايشان را كه به اين حديث مربوط است بيان مى داريم: ۱-📚 علّامه عسكرى در معالم المدرستين ۱/ ۳۶۱ مى گويد: «اين روايات را بر غير دوازده امام اهل بيت پيامبر (ص) كه عمر آخرين آنها به درازا كشيده شده است و پس از آنها دنيا نابود خواهد شد تصديق مكن. از آن جا كه علماى مكتب خلفا به امامان اهل بيت رضايت ندادند در تفسير اين گونه روايات صحيح سرگردان شدند و نتوانستند آنها را چنان تفسير كنند كه خود خشنود گردند. » ۲-📚 ابن بطريق در عمده/ ۷۳ مى گويد: «هر كه مسلمان باشد لزوما بايد از ثقلين يعنى قرآن و عترت پيروى كند. بر اهل بيت پيامبر لازم نيست از احدى پيروى كنند، زيرا پيامبر (ص) وصيّت كرده است به اهل بيت او چنگ درزنند و اين را به امّتش دستور داده است. نيز پيامبر (ص) دستور داده است تا قطع شدن تكليف بايد از اين دو پيروى كرد، چه، پيامبر (ص)، تمسّك به اين دو را تا ابد دانسته است و مدّت با هم بودن اين دو را تا هنگام ورود به حوض كوثر بر پيامبر (ص) معرفى كرده است. » ۳- ابن بطريق در همين مأخذ/ ۷۴ به حديث تقسيم امّت به هفتاد و سه فرقه اشاره كرده است: «بنا به اجماع همه مسلمانان خبرى از زبان پيامبر (ص) رسيده است كه فرقه ناجيه امّت را بيان مى دارد و اين همان فرقه اى است كه به ثقلين يعنى كتاب خدا و عترت رسول چنگ در زده است، زيرا پيامبر (ص) فرموده است: «مادامى كه به اين دو چنگ درزنيد هرگز گمراه نگرديد»، پس تمسّك به اين دو راه رستگارى و چنگ در نزدن به آن دو، راه گمراهى است. » 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۳۵ _________ _ شريف مرتضى با اين شيوه به حجّيت اجماع اهل بيت (ع) استدلال مى كند. مراجعه كنيد به سخن او در 📚بحار الانوار ۲۳/ ۱۵۶- ۱۵۵ و تلخيص الشافى ۲/ ۲۴۰- ۲۳۹. ۴- شيخ مفيد چنان كه در طرائف/ ۱۲۰ آمده است در بيان اين حديث مى گويد: ..... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_هفتم
شريف مرتضى با اين شيوه به حجّيت اجماع اهل بيت (ع) استدلال مى كند. مراجعه كنيد به سخن او در📚 بحار الانوار ۲۳/ ۱۵۶- ۱۵۵ و تلخيص الشافى ۲/ ۲۴۰- ۲۳۹. ۴- شيخ مفيد چنان كه در طرائف/ ۱۲۰ آمده است در بيان اين حديث مى گويد: «هيچ سخنى بليغ تر از اين نيست كه كسى بگويد: در ميان شما فلانى را نهادم، چنان كه يك امير به هنگام ترك كشور، براى مردم كسى را به جانشينى خويش نهد و بگويد: فلانى را در ميان شما نهادم كه سرپرستى تان كند و در بين شما جايگاه مرا داشته باشد، يا كسى كه مى خواهد از كس و كارش دورى گزيند و قصد آن داشته باشد كسى را به وكالت خويش برگزيند كه امور آنها را انجام دهد خطاب به آنها بگويد: فلانى را در ميان شما نهادم، سخنش بشنويد و فرمانش بريد. پس اين نصّ آشكار كه احتمال ديگرى در آن راه ندارد همين گونه است، چه، پيامبر (ص) در ميان همه خلايق، اهل بيت خود را به جانشينى خويش برگزيد و دستور داد همه از ايشان فرمان برند و سر تسليم در برابرشان فرود آورند، زيرا پيامبر (ص)، خبر از عصمت ايشان داده بود و گفته بود كه آنها از قرآن جدا نمى شوند و از حكومت صواب، پا فراتر نمى نهند. » همين سخن در📚 بحار الانوار ۲۳/ ۱۱۳- ۱۱۲ به نقل از شيخ مفيد آمده است. ۵- سيّد بن طاوس در 📚طرائف/ ۱۳۰ مى گويد: «بنگريد به علم و اجماع و اتّفاق مسلمانان در اين كه فاطمه (س)، حسن و حسين (ع) همگى در امام و رئيس شان، همداستان بوده اند و بدون هيچ گونه اختلافى پيروى از على بن ابى طالب (ع) را واجب مى دانستند. اين احاديث كه همه مسلمانان به اجماع آنها را صحيح مى دانند به صراحت دليل آن است كه پيامبر در ميان آنها على بن ابى طالب (ع) را به جانشينى برگزيده و تمسّك به او و كسانى از ذريّه خود را كه براى خلافت تعيين كند ضرورى دانسته است و بدين ترتيب، پيامبر (ص)، حجّت را براى امّت آشكار ساخته است. پس آيا پيامبر (ص) در ترك خلافت و پرداختن به مخالفت، عذرى را براى مسلمانى باقى گذاشته است؟. » ۶- شيخ مظفّر در دلائل 📚الصدق ۲/ ۴۷۶ با الفاظ گوناگون به اين خبر اشاره مى كند: «هر يك از اين سخنان در بطلان خلافت شيوخ سه گانه صراحت دارد، زيرا پيامبر (ص)، گمراه نشدن امّت را براى هميشه موكول به تمسّك به ثقلين كرده و اين بدان معناست كه ضرورتا به سبب اختلاف اديان و عملكردهاى تباه، گمراهى پيش خواهد آمد. پس دانسته مى شود كه ايشان در آغاز امر به اهل بيت و قرآن تمسّك نجستند، و خلافت سه خليفه اوّل به معناى عدم تمسّك به اين دو است و به همين سبب، گمراهى پيش آمد، و اين سخن، نقضى نمى پذيرد كه امّت به واسطه بيعت با على (ع) به اهل بيت، تمسّك جست ولى با اين حال باز هم همين گمراهى پيش آمد، زيرا مقصود از تمسّك به اهل بيت، همچون تمسّك به كتاب خداست كه بايد پس از پيامبر (ص)، بلا فصل باشد، با در نظر گرفتن اين كه امّت به سبب مخالفت بسيارى از مسلمانان به على (ع) تمسّك نجستند تا جايى كه على (ع) روزگار خود را به جنگ با امّت سپرى كرد. پس كجاست تمسّك امّت به اهل بيت و كجاست تمسّك امّت به كتاب خدا و حال آن كه على (ع) بر سر تأويل همين كتاب با آنها به نبرد برخاست. » 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۳۶
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_هشتم
۷- سيّد شرف الدّين در 📚مراجعات/ ۷۵ مى گويد:
«براى امامان عترت طاهره همين بس كه نزد خدا و رسول خدا همچون قرآن مجيدى باشند كه به هيچ روى باطلى بدانها راه نيابد و همين حجّتى است كه همه را با قدرت وامى دارد تا نسبت به مذهب آنها تعبّد داشته باشند. يك مسلمان هرگز براى كتاب خدا جانشينى را نمى پذيرد پس چگونه براى همسنگان آن انتقال را روا مى دارد؟. » ۸- آشتيانى در 📚لوامع الحقائق (مبحث امامت) ۱- ۲ در ضرورت عقلى حديث ثقلين مى گويد:
«ما در بحث نبوّت بيان داشتيم كه بايد براى كمال يافتن حكمت ايجاد جهان جسمانى و سامان يافتن امور دنيوى و اخروى مردم، عالمى حكيم وجود داشته باشد كه بدون اختصاص به زمان و عصر و قرنى، پاك و بركنار از خطا باشد. نيز در همان جا نبوّت پيامبر ما (ص) و خاتميت او و اين كه پيامبرى پس از او نخواهد آمد و دين و شريعت او تا روز رستخيز باقى خواهد ماند ثابت شد. ضرورتا روشن است كه شارع حكيم در هر رويداد و رخدادى حكمى دارد كه مردم بايد بدان عمل كنند. آيات قرآنى نيز در حرمت تشريع و بدعت گذارى در دين، صراحت دارند، و روشن است قرآن كريمى كه بر پيامبر (ص) نازل شد و تا روز رستخيز معجزه باقى خواهد ماند در هدايت و آموزش و به كمال رساندن مردم، كافى نيست و اختلاف هاى ميان مسلمانان با آن از ميان نمى رود، زيرا هر يك از آنها قرآن را بر اساس رأى و مسلك خود تفسير مى كند با آن كه در قرآن، آيات مجمل و متشابهى وجود دارد كه فهم مقصود از آنها به مفصّل و مفسّر و مبيّنى نيازمند است كه با خاندان وحى و رسالت در پيوند باشد، پس پيامبر (ص) ضرورتا مى بايست جانشينانى داشته باشد كه پس از ارتحال او به انجام همان وظايفى كمر بندند كه پيامبر (ص) در زمان حياتش بدانها مى پرداخت؛ وظايفى همچون آموزش بندگان و به كمال رساندن ايشان و تبليغ احكام دين و اجراى قوانين دينى و نظاير آن- كه پيش تر در فوايد وجود پيامبر بيان داشتيم- و اثبات حقيقت اسلام براى مسلمانان و نبوّت محمّد (ص) با براهين قطعى يا اظهار معجزات و كرامات، و تبيين آيات مجمل و متشابه قرآنى، و حفظ شريعت محمّدى از تغيير و دگرگونى. » ۹- سيّد محسن امين در📚 الغدير ۳/ ۲۹۸ مى گويد:
«حال كه اين حقيقت دانسته شد آشكار گشت كه ممكن نيست مقصود از اهل بيت، همه بنى هاشم باشند، بلكه آن عامّى است كه اختصاص زده شده است با كسانى كه اختصاص شان در فضيلت و علم و زهد
📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۳۷
_____ _
و عفت و نزاهت به اثبات رسيده است يعنى همان امامان خاندان پاك و دوازده امامى كه مادرشان زهراى بتول است، زيرا اجماع است در اين كه ديگران از عصمت بى بهره اند و وجدان نيز اقتضاى خلاف آن را دارد، چه، از اعضاى ديگر بنى هاشم، گناه سر مى زند و بسيارى از احكام را نمى دانند و امتيازى بر ديگر خلايق ندارند و نمى توان آنها را همسنگان قرآن در امور پيشگفته تلقّى كرد، پس بايد برخى از آنها مطرح باشند نه همگى شان، زيرا آنها چنانند كه گفتيم. امّا تفسير زيد بن ارقم كه مقصود، مطلق بنى هاشم است در صورت صحّت صدور اين سخن از او پس از اقامه دليل بر بطلان آن ديگر ضرورتى در پذيرش آن وجود نخواهد داشت. » در📚 خلاصة عبقات الانوار ۲/ ۲۴۲ سخنى مشابه از توفيق ابو علم رسيده است....... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_بیست_و_نهم
۱۰- #شيخ طوسى در تلخيص الشافى ۲/ ۲۴۷- ۲۴۶ به برخى از اخبار همچون: «از كسانى كه پس از من مى آيند پيروى كنيد» كه شبهه معارض حديث ثقلين هستند پاسخ هايى داده است كه ما يكى از آنها را مى آوريم:
«نخستين سخن پيرامون اين اخبار آن است كه با اخبار و احاديث ما ناهمگونى دارند، زيرا اخبار ما را موافق و مخالف نقل كرده اند و مخالفان نيز آنها را درست دانسته اند و امّت با نگاه پذيرش بدانها نگريسته و اختلاف در تأويل و تفسير آن هاست، در حالى كه اخبار مخالف با آنها مسيرى ديگر گونه دارند و تنها شخص مخالف آن را نقل كرده است و چيزى از آن بر نمى تابد مگر آن كه پس از كشف آن و بررسى سند آن، انحراف راوى و تعصّب مدّعى آن بر ما هويدا مى گردد، و پيش تر بى ارزش بودن مخالفت اخبارى را كه اين مسير را مى پيمايند روشن ساخته ايم. » ۱۱- علّامه مجلسى در 📚بحار الانوار ۲۳/ ۱۲۶ مى گويد:
«مقصود از جدايى ناپذير بودن قرآن و عترت آن است كه خاندان پيامبر از الفاظ قرآنى و چگونگى نزول و تفسير و تأويل آن آگاهند و گواه صحّت قرآنند چنان كه قرآن نيز گواه حقانيّت و امامت ايشان است و هيچ كس به يكى از اين دو ايمان نمى آورد مگر آن كه به ديگرى ايمان بياورد.
در توضيح اين سخن مى گوييم: همان گونه كه حديث ثقلين، گواه جدايى ناپذيرى كتاب و سنّت است قرآن نيز گواه جدايى ناپذيرى آن با سنّت مى باشد و آياتى كه اين مفهوم را تفسير مى كند فراوان است و ما تنها برخى از آنها را بيان مى داريم:
الف- وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً [نساء/ ۶۱؛].
در اين جا خداوند بيان مى دارد كه پيامبر (ص)، همسنگ قرآن است.
ب- فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ [نساء/ ۶۴؛].
مى بينيم كه قرآن، ايمان را پس از تحكيم به پيامبر و فرمان برى از او بيان مى دارد. ترجمه كشف اليقين، _ _
ج- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ، فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ [نساء/ ۵۹؛].
بازگرداندن امور به خدا يعنى پذيرش آن چه در قرآن است و بازگرداندن امور به پيامبر يعنى پذيرش حكم پيامبر و اين هر دو به مساوات، شرط كمال ايمان به خدا و روز واپسين است.
د- وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ [نحل/ ۴۴؛].
قرآن، بدون تبيين پيامبر، مبهم است و «لام» در «لتبيّن» براى بيان غرض از نزول قرآن است.
ه- وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ [نحل/ ۶۴؛].
اين آيه در رساندن مقصود از آيه قبل، رساتر است و در آن افزايش حصر است در غرض نزول و تصريح به اين كه تنها در قرآن، اختلاف ممكن است و براى پيمودن اين گردنه وجود پيامبر لازم است.
و- وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ [آل عمران/ ۱۰۱؛].
تلاوت آيات به سوى راه مستقيم هدايت نمى كند مگر با وجود پيامبر و تبيين او و با اين دو امر است كه چنگ زدن به خداوند سبحان صورت مى پذيرد.📚 ترجمه كشف اليقين ۳۳۸ مبحث نوزدهم
ز- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا، آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ [نساء/ ۱۳۶؛].
نداشتن ايمان به يكى از آنها ايمان را ناقص و حتّى در حقيقت از ميان مى برد.
ح- وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِيِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ [مائده/ ۸۵؛] ط- رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ [آل عمران/ ۵۳؛].
ى- وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّما كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ، قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ [توبه/ ۶۵؛].
ك- ذلِكَ جَزاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِما كَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ رُسُلِي هُزُواً [كهف/ ۱۰۶؛].
ل-: فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا [تغابن/ ۸؛]..... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_سی
#پایان_این_بخش
مقصود از نور در اين جا همان گونه كه بيش تر مفسّران گفته اند قرآن است.
م- بَلْ مَتَّعْتُ هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّى جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِينٌ [زخرف/ ۲۹؛].
مقصود از حق در اين جا همان گونه كه بيش تر مفسّران گفته اند قرآن است.
ن- فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ [دخان/ ۵۸؛].
اين آيه، مفهوم آيه تكرارى در سوره قمر را تبيين مى كند: وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ، و حاكى از آن است كه پيامبر تنها سبب تيسير قرآن مى باشد.
س- يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً [نساء ۱۷۴؛].
مقصود از برهان، پيامبر و مراد از نور، كتاب اوست.
ع- إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ [نساء/ ۱۰۵؛].
اين آيه حاكى از آن است كه اختلاف مردم، روى نياوردن آن هاست به سخن پيامبر در آن چه در كتاب خدا با بينش الهى آشناست و آنها آشنا نيستند، و روى آوردن به هدايت پيامبر (ص)، امرى ضرورى است.
ف- قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ [مائده/ ۱۵؛].
مقصود از نور در اين جا پيامبر اكرم (ص) است.
اين آيات، عدم جدايى كتاب و پيامبر را تبيين مى كند.
از آن جا كه ما در اين كتاب جايگاه اهل بيت را نسبت به پيامبر به ثبوت رسانديم و بيان داشتيم كه آنها همه نورى واحد و همگى جانشينان پيامبران در همه امور و شئون جز نبوّت هستند پس اين آيات به اهل بيتى مربوط هستند كه حاملان قرآن و قرآن گويا به شمار مى آيند.
پيامبر (ص) خود، حق عترتش را تبيين كرده مى فرمايد: خدايا! آنها از من و من از آن هايم.
📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۴۳
(۱) ابن عبّاس «۱»- مى گويد: هنگامى كه آيه شريفه: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي
_____ _
(۱) 📚همان/ ۳۰۹- ۳۰۷، ح ۳۵۲.
ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۴۴
الْقُرْبى «۱»- نازل شد، گفتند: يا رسول اللَّه! اينانى كه خداوند به مودّت آنها دستور مى دهد كيانند؟ فرمود: على (ع)، فاطمه (س) و فرزندان آن دو. (۱) هنگامى كه حسن (ع) به حال احتضار افتاد گريست. حسين (ع) برادرش پرسيد: آيا از ترس مرگ گريه مى كنى و حال آن كه يكى از دو آقاى جوانان بهشتى هستى و بيست حج را پياده گزارده اى و سه بار دارايى خود را با خدا به دو نيم تقسيم كرده اى و يك لنگه كفش را صدقه داده و لنگه ديگر آن را براى خود نگاه داشتى؟
امام حسن (ع) فرمود: من از ترس مرگ نمى گريم و گريه من به سبب دورى دوستان است. «۲»-
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~