eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
دختر خانم های حتما بخونن اگر باشی وصدای رو هابشنون اگر باشی و بوی تاچندتا خیابون اونطرف تربیاد اگر و همزمان با با عجیب برا اینکه نشون بدی به اصطلاح هاهم شیک وباکلاس وتمیزن شالهای رنگارنگ ...سر کنی اگر و با های فامیل راحت باشی ... به بهانه اینکه نظرخواهر وبرادری به هم دارین..😓 باهاش بگو و بخند کنی..وداداشی صداش کنی وخودمونی باشی...😒 اگه و تو فضای با عکسهای پروفایلت باژست های خاص وهزار ناز وعشوه بکنی ازنامحرم؟😔 اگر سرکردی و با ادا و اطوار جلوی جمع راه رفتی اگر سر کردی و معیارت برای پول وثروت وموقعیت شغلی خواستگارت بود واگه بودی و... تودانشگاه زل زدی تو نامحرم وباهاش حرف زدی وبه اسم و دانشگاهی باهاش هم کلام شدی و اگر و اگر... پوشیدنت بوی حیا نداد این پوشیدنت 🌷ی نیست یکم فکر کن...🤔 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 حرمت دارد...🌹 برای نیست یادمان باشدبانام و بودن به و لطمه نزنیم...🌷 و شمادوستان نقص ادم ها را به پای و نگذارید و کامل است...🌹 🎀@haram110 🎀
‌💠🔷🔹 🔷 🔹 چیزی که بدردم خورد ☺💐📎کمی طولانی امابسیار خواندنی حضرت می فرمودند: چند شب بعداز ارتحال ، او را در عالم خواب دیدم. حواسم بود که از دنیا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟ ! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه،انگار که از گذشته ای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن… همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند… بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم . ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می آید. صداهایی رعب آور و وحشت افزا! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست می کرد. به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا و کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود با افقی بی انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست، به من نزدیک می شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می کشید و مانع از آن می شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می زدند و مرا به یکدیگر نشان می دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمی آمد. تنها دهانم باز و بسته می شد و داشت نفسم بند می آمد. بدجوری احساس بی کسی غربت کردم . در دل گفتم :خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم …. همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند . بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم:  راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید؟ و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:  من هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدتان خواهم آمد، این اولین مرتبه اش بود؛ ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد… کرامات امام رضا علیه السلام از زبان بزرگان ؛ صفحه ۹۲ (ع)
💢شعیه به اسم نیست عده ای به حضرت آمدند؛ در کوبیدند، دربان پرسید: کیستید؟ گفتند: برو به مولای ما بگو ما جد شما حضرت علی(ع) هستیم‌. امام رضا(ع) به دربان گفتند: «من کار دارم را برگردان» روز دوم سوم و چهارم آمدند، باز آنها را نپذیرفت. دوماه در شهر بودند اما به آنها وقت ملاقات ندادند. بعد از دوماه آمدند به گفتند: به مولایمان بگو ما در شهر مورد و مردم قرار گرفته ایم ما شیعه علی بن ابی طالب هستیم، دیگر از شهر میرویم. حضرت رضا(ع) به دربان فرمود: «به آنها اجازه ورود ده»، آنها وارد شدند و به آن‌حضرت کردند ولى حضرت نه جواب سلام فرمود و نه اجازه نشستن داد و آنان همچنان ایستاده بودند و عرض کردند: بعد از این همه سختگیری در دادن اجازه ملاقات، دلیل این برخورد خشن و تحقیرآمیز چیست؟! دیگر چه چیزی برای ما باقی مانده است؟! آن‌حضرت فرمود: «این آیه را بخوانید: "و آنچه از رنج و مصائب به شما می‌رسد همه از دست اعمال خود شماست در صورتى که خدا بسیارى از اعمال بد را عفو می‌کند"، من درباره  شما از پروردگارم پیروى کردم و همچنین به رسول خدا و امیر المؤمنین و پدران پاکم(ع) اقتدا نمودم آنها شما را عتاب نمودند من هم پیروى کردم». گفتند: اى پسر رسول خدا! چرا؟ امام(ع) فرمود: «زیرا شما ادعا کردید که شیعه امیر المؤمنین على بن ابی‌طالب(ع) هستید. واى بر شما، شیعه امیر المؤمنین(ع) افرادى مانند حسن(ع)، حسین(ع)، ابوذر، سلمان، مقداد، عمّار و محمّد بن ابی‌بکر هستند که هیچ‌یک از خدا را مخالفت نکرده و همچنین هیچ‌کدام از محرّمات او را انجام ندادند، شما هم می‌گوئید ما از شیعیان آن‌حضرت هستیم در حالى که در بیشتر اعمال اوئید و در بسیارى از واجبات کوتاهى می‌کنید، حقوق برادران دینى را و کوچک می‌شمارید. و جایى که مورد تقیّه نیست تقیّه می‌کنید ولى در مواردى که چاره‌اى جز تقیّه نیست این وظیفه بزرگ را انجام نمی‌دهید اگر بجاى ادعاى می‌گفتید، شما از و دوستان آن‌حضرت هستید، دوستان او را دوست و دشمنانش را دشمن می‌دارید من ادّعاى شما را تکذیب نمی‌کردم و می‌پذیرفتم ولى شما مقام بلندى را ادعا کردید که اگر کردارتان این گفته شما را نکند هلاک و نابود شدید مگر این‌که خداوند با رحمت خویش جبران فرماید». 📚طبرسی،الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج 2، ص 440 ✅شیعه بودن به کلام و ادعا نیست، آبروی اهل بیت را حفظ کنیم.
هدایت شده از حرم
💢شعیه به اسم نیست عده ای به حضرت آمدند؛ در کوبیدند، دربان پرسید: کیستید؟ گفتند: برو به مولای ما بگو ما جد شما حضرت علی(ع) هستیم‌. امام رضا(ع) به دربان گفتند: «من کار دارم را برگردان» روز دوم سوم و چهارم آمدند، باز آنها را نپذیرفت. دوماه در شهر بودند اما به آنها وقت ملاقات ندادند. بعد از دوماه آمدند به گفتند: به مولایمان بگو ما در شهر مورد و مردم قرار گرفته ایم ما شیعه علی بن ابی طالب هستیم، دیگر از شهر میرویم. حضرت رضا(ع) به دربان فرمود: «به آنها اجازه ورود ده»، آنها وارد شدند و به آن‌حضرت کردند ولى حضرت نه جواب سلام فرمود و نه اجازه نشستن داد و آنان همچنان ایستاده بودند و عرض کردند: بعد از این همه سختگیری در دادن اجازه ملاقات، دلیل این برخورد خشن و تحقیرآمیز چیست؟! دیگر چه چیزی برای ما باقی مانده است؟! آن‌حضرت فرمود: «این آیه را بخوانید: "و آنچه از رنج و مصائب به شما می‌رسد همه از دست اعمال خود شماست در صورتى که خدا بسیارى از اعمال بد را عفو می‌کند"، من درباره  شما از پروردگارم پیروى کردم و همچنین به رسول خدا و امیر المؤمنین و پدران پاکم(ع) اقتدا نمودم آنها شما را عتاب نمودند من هم پیروى کردم». گفتند: اى پسر رسول خدا! چرا؟ امام(ع) فرمود: «زیرا شما ادعا کردید که شیعه امیر المؤمنین على بن ابی‌طالب(ع) هستید. واى بر شما، شیعه امیر المؤمنین(ع) افرادى مانند حسن(ع)، حسین(ع)، ابوذر، سلمان، مقداد، عمّار و محمّد بن ابی‌بکر هستند که هیچ‌یک از خدا را مخالفت نکرده و همچنین هیچ‌کدام از محرّمات او را انجام ندادند، شما هم می‌گوئید ما از شیعیان آن‌حضرت هستیم در حالى که در بیشتر اعمال اوئید و در بسیارى از واجبات کوتاهى می‌کنید، حقوق برادران دینى را و کوچک می‌شمارید. و جایى که مورد تقیّه نیست تقیّه می‌کنید ولى در مواردى که چاره‌اى جز تقیّه نیست این وظیفه بزرگ را انجام نمی‌دهید اگر بجاى ادعاى می‌گفتید، شما از و دوستان آن‌حضرت هستید، دوستان او را دوست و دشمنانش را دشمن می‌دارید من ادّعاى شما را تکذیب نمی‌کردم و می‌پذیرفتم ولى شما مقام بلندى را ادعا کردید که اگر کردارتان این گفته شما را نکند هلاک و نابود شدید مگر این‌که خداوند با رحمت خویش جبران فرماید». 📚طبرسی،الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج 2، ص 440 ✅شیعه بودن به کلام و ادعا نیست، آبروی اهل بیت را حفظ کنیم.
40.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑کلیپ کاملِ سخنرانی حدود۴دقیقه و۴۸ثانیه 🖇نکته شرم آوردیگردراین کلیپ اوحتی امیرعوالم حضرت امیرالمومنین سلام الله علیه وآله راالعیاذبالله 😳👈🏻گوش تلخ خطاب می کند‼️💔 👤مریدانِ پناهیان پیوی مراجعه کردندوگفتندکلیپ تقطیع شده‼️ وبرای توجیه جناب پناهیان،مکرراًهمین رادارندومن کلیپ راقراردادم تا مطلب برای اهلش مشخص شود. 😔وای برجماعتی که رانشانه رفته اندبنامِ و... ✍🏻@haram110