#حی_علی_بُکاءُ_فی_ماتم_الحسین علیه السلام
✔️روز سوم..
حضرت #رقیه_خاتون سلام الله علیها
#مقتل حضرت رقیه سلام الله علیها از منبع
📚(لهوف ، دايرة المعارف ، نفس المهموم ، رياحين الشريعة و روايت كربلا ) رقيه (سلام الله عیلها)
لحظه اي بعد از شهادت امام #حسين (علیه السلام) پدر را از ياد نبرد تاآنكه شبي در #خرابه شام پدر را در خواب ديد...
وبيدار شد و ناله وگريه سر داد و بهانه ی #پدر را گرفت به او گفتند :
پدرت درسفراست .
كامل بهايي ازكتاب حاويه نقل كرده است زنان خاندان #نبوت شهادت پدران را ازفرزندان خردسال پنهان ميداشتند و ميگفتند : پدرتان در سفر است.
اهلبيت(علیه السلام) هر چه رقيه سلام الله علیها را نوازش كردند تا آرام گيرد اما #دختر چنان با سوز گريه ميكرد كه همگي به گريه افتادند و ناله سردادند و #بصورتشان ميزدند و #خاك به سرخود ميريختند...
#يزيد ملعون صداي گريه را شنيد و گفت :
چه خبراست جريان را به او گفتند كه دخترحسين(علیه السلام) بهانه پدرش راگرفته است
يزيد دستور داد #سر پدرش را براي او ببرند و جلوي اوبگذارندتاآرام شود .
سر مقدس را در #طشتي گذاشتند و دستمالي به روي آن افكندند و به خرابه آوردند هرچه حضرت #زينب(سلام الله علیها)فرياد زد نياوريد
اعتنايي نكردند و سر را مقابل دخترگذاشتند رقيه گفت :
اين چيست؟
من پدرم را ميخواهم من كه غذا نمیخواهم گفتند :
پدرتو همين جاست رقيه پارچه را برداشت..
ناگهان #سربريده پدرش راديدچشمهاي دختر گرد شد..
سررابرداشت و به سينه اش چسبانيد و گريه كرد و با سر پدر شروع به سخن گفتن كرد.
📚(نفس المهموم)
👈ياابتاه من ذالذي خضبك بدمائك ؟
پدرجان چه كسي باخونهايت چهره ات رارنگين كرده ؟
👈ياابتاه من ذالذي قطع وريدك؟
پدرجان چه كسي رگهاي گردنت رابريده ؟
👈منْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي؟
پدرجان چه كسي مرادرخردسالي يتيم كرده است؟
👈بابا كاش خاک را بالش زيرسرم قرارميدادم ولي محاسن تورا رنگين به خونت نميديدم
📚(معالي السبطين)
👈يا ابتاه من للنساء الحاسرات ، يا ابتاه من للارامل المسبيات
اي پدر اين زنان داغديده به چه كسي پناه ببرند و اين زنان بي سرپرست را چه كسي سرپرستي كند
سر را نوازش ميكرد برپيشاني و لب هاي پدربوسه ميزدوآه وناله ميكردتااينكه بيهوش شد
وهرچه صدايش كردند ديگر صدايي نشنيدند و وقتي زينب بالاي سررقيه آمد ديد ازدنيا رفته است..
📚(نفس المهموم ، رياحين الشريعة)
هنگامي كه رقيه(سلام الله)ازدنيارفت زن #غساله اي راآوردندكه بدن راغسل دهدكه ناگهان دست ازغسل كشيد وگفت :
سرپرست شما چه كسي است ؟
همه اهل خرابه نگاه به زينب(سلام الله علیها) كردند..
زينب(سلام الله علیها) فرمود :
چه ميخواهي زن غساله؟
گفت : چرا بدن اين طفل #كبود است تا به من دليل آنرا نگوييد كه اين طفل چه بيماري داشته كه از دنيا رفته است بدنش را غسل نميدهم..
با اين حرف زينب(سلام الله علیها) شروع به گريه نمود و به سر خود زد و
فرمود : اي زن او بيمار نبوده است
اين كبودي هاآثارتازيانه وضربه هاي دشمن( #زجر ملعون) است كه اينگونه كبود گرديده
📚(.شيخ عباس قمي به نقل ازمحدث قمي ، وقايع الحوادث و كامل بهايي)
🔻ادامه دارد ان شاءالله ....
🩸 #حضرت_رقیه سلام الله علیها
🩸 #امام_حسین علیهالسلام
🥀 یزید بن معاویه لعنةالله علیه فرمان داد تا خاندان پیامبر و سلاله نبوت و رسالت و دختران علی و زهرا علیهمالسلام را در خرابهای ساکن نمودند، که از گرما و سرما آنان را حفظ نمیکرد.
🥀 سقفی نداشت تا از حرارت خورشید بر سر آن ها سایه بیندازد. و خورشید در گرمای ظهر به آن ها میتابید تا جایی که صورت و #پوست آنها از شدت حرارت آفتاب پوسته پوسته شده بود.
🥀 اما فاطمهی رُقیّه سلامالله علیها...
🥀 حضرت #ام_کلثوم سلامالله علیها در مصیبت این طفل از بقیه زنان خانواده بیشتر بیتابی مینمود و بیشتر میگریست.
و مدتی که در شام حضور داشتند آرام نمی شد.
🥀 عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلامالله علیها به ایشان فرمودند: ای خواهرم! این بیتابی و گریه به خاطر چیست؟! همانا همه ما با رفتن این طفل مصیبت زده شدهایم و تنها تو مصیبت ندیده ای!
🥀 #حضرت #ام_کلثوم سلامالله علیها عرضه داشت: ای خواهر! روزی هنگام عصر در کنار این طفل در آستانه خرابه ایستاده بودم، هنگامی که کودکان شامی از مکاتب خود به سمت خانه و به سوی خانوادههایشان باز میگشتند.
🥀 بعضی از این کودکان ایستادند و کمی به ما نگاه کردند و سپس رفتند. این طفل به من گفت: ای عمه؛ این بچهها به کجا می روند؟!
به او گفتم: به سمت خانهها و خانوادههایشان میروند.
🥀 گفت: ای عمه! برای ما مگر غیر از این #خرابه منزل و پناهگاهی نیست؟!
🥀 و من ای خواهر؛ هر گاه این سخن را یاد میکنم، اشکهایم جاری میشود و دیگر آرام نمیگیرم...
📕 مقتلالحسین علیهالسلام، بحرالعلوم صفحه ۲۹۶
🏷 #کانال حرم
🆔 @haram110