#رابطه_عفت_و_غیرت
🔁رابطه دوطرفهای بین #عفت و #غیرت وجود داره ...
🔰چیزی شبیه #تولی و #تبری؛
تولی: دوست داشتن اولیای خدا
تبری: دشمن بودن با دشمنان خدا
♻️هر چقدر فردی خودش رو بیشتر از #گناه دور کنه، نفرت و واکنشش نسبت به #زشتی و #گناه هم بیشتر میشه💯
👈یعنی نمیشه کسی #ایمان داشته باشه اما در مقابل گناه سکوت کنه و بیتفاوت باشه❗️
و این معناش اینه که ترک گناهش هم از ایمان نبوده.
⚠️حتما دیدید یا میشناسید خانمهای محجبهای رو که در عین باحجابی، از #بیحجابی دفاع میکنن!! و حتی با #امر_به_معروف هم مخالفن😐
‼️یا مردهایی که به ظاهر اهل تدین هستن ولی نسبت به #ناموس شون حساس نیستن😒
💠امام علی علیهالسلام فرمودن:
«پاکدامنی مرد، به اندازه غیرت اوست»*
📖*نهج البلاغه، حکمت۴۷
🔴 حتما این #داستان را بخوانید!
💠 اصمَعی (وزیر مامون) میگوید: روزی برای شکار به سوی بیابان روانه شدیم. من از جمع دور شدم و در بیابان گم شدم، در حالی که تشنه و گرسنه بودم. چشمم به خیمهای افتاد. به سوی خیمه رفتم، دیدم زنی #جوان و باحجاب در خیمه نشسته. به او سلام کردم او جواب سلامم را داد و تعارف کرد و گفت بفرمایید. بالای خیمه نشستم و آن زن هم در گوشه دیگر خیمه نشست. من خیلی تشنه بودم، به او گفتم: یک مقدار آب به من بده: دیدم رنگش تغییر کرد، رنگش زرد شد. گفت: ای مرد، من از شوهرم اجاره ندارم که به شما آب دهم (یکی از حقوقی که مرد بر زن دارد این است که بدون اجازهاش در مال #شوهر تصرف نکند) اما مقداری #شیر دارم. این شیر برای نهار خودم است و این شیر را به شما میدهم. شما بخورید، من نهار نمیخورم. شیر را آورد و من خوردم. یکی دو ساعت نشستم دیدم یک سیاهی از دور پیدا شد. زن، آب را برداشت و رفت خارج از خیمه. پیرمردی #سیاه سوار بر شتر آمد. پاها و دست و صورتش را شست و او را برداشت و آورد در بالای خیمه نشانید. پیرمرد، بداخلاقی میکرد و نق میزد، ولی زن میخندید و تبسم میکرد و با او حرف میزد. این مرد از بس به این زن بداخلاقی کرد من دیگر نتوانستم در خیمه بمانم و آفتاب داغ را ترجیح دادم. بلند شدم و خداحافظی کردم. مرد خیلی اعتنا نکرد، با روی ترشی جواب خداحافظی را داد، اما زن به مشایعت من آمد. وقتی آمد مرا #مشایعت کند، مرا شناخت که اصمعی وزیر مامون هستم.
من به او گفتم: خانم، حیف تو نیست که جمال و زیبایی و #جوانی خود را به پای این پیرمرد سیاه #بداخلاق فنا کردی؟ آخر به چه چیز او دل خوش کردی، به جمال و جوانیش؟! ثروتش؟! تا این جملات را از من شنید، دیدم رنگش تغییر کرد. این زنی که این همه با اخلاق بود با عصبانیت به من گفت: حیف تو نیست میخواهی بین من و #شوهرم اختلاف بیندازی. "هُنَّ لِباس لَکم وَ اَنتُم لباس لَهُنَّ» چون زن دید من خیلی جا خوردم و ناراحت شدم، خواست مرا دلداری دهد گفت: اصمعی! دنیا میگذرد، خواه وسط بیابان باشم، خواه در قصر. اصمعی! امروز گذشت. من که دربیابان بودم گذشت و اگر وسط قصر هم میبودم باز میگذشت. اصمعی! یک چیز نمیگذرد و آن #آخرت است. من یک روایت از پیامبر اکرم شنیدم و میخواهم به آن عمل کنم. آن حضرت فرمود: نیمی از ایمان، #صبر
و نیم دیگرش #شکر است.
اصمعی! من در بیابان به بداخلاقی و تند خویی و #زشتی شوهرم صبر میکنم و به #شکرانه جمال و جوانی و سلامتی که خدا به من عنایت فرمود، به این مرد #خدمت میکنم که ایمانم #کامل شود.
📕کتاب ازدواج و پندهای زندگی
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
🌼🌸🌼🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
🔸 #روایات🔸
🔺#آيا میدانید #کدام کار #زشتی است که #انسان را به #دوزخ میکشاند ؟ 🔺
خداوند کریم در سوره نمل آیات ۸۹ و ۹۰ اینگونه میفرماید :
مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ خَيرٌ مِنها و هُم مِن فَزَعِ يَومَئِذٍ آمِنونَ ، وَ مَن جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّت وُجوهُهُم فِي النّارِ هَل تُجزَونَ إلّا ما كُنتُم تَعمَلونَ.
راوی می گوید: اميرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) در تبيين اين آيه شريفه به من فرمودند:
ای بنده خدا ، آیا تو را به آن کار نیک آگاه کنم که هر که آن را بیاورد در روز قیامت از ترس و وحشت در امان باشد؟!
گفتم: بله.
فرمود: محبت ما اهل بیت (علیهم السلام)؛ سپس فرمود: آیا تو را از آن کار بد خبر دهم که هر که آن را بیاورد خدا او را با رو در آتش جهنم بیافکند ؟
عرض کردم: بله.
فرمود: کینه ما اهل بیت(علیهم السلام).
سپس این آیه را تلاوت فرمود.
📚تفسیر فرات کوفی /۳۱۲ ، ذیل آیه شریفه
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~