🍃🌸🌸🌸🍃🌸🌸🍃
☺️ عواملی که باعث #شادی انسان می شوند 👇👇👇
🌹 دیدار انسان مومن .
🌹 نگاه کردن به آب روان .
🌹 استفاده از عطرهای طبیعی .
🌹 همبسترشدن .
🌹 سواری (اسب، ماشین و...) .
🌹 دود کردن و خوردن اسفند .
🌹 شناکردن .
🌹 کوتاه کردن ناخن و سبیل .
🌹 نگاه کردن به چهره زیبا .
🌹 مسواک زدن باچوب مسواک.
🌹 خوردن عسل .
🌹 شستن سر با گل ختمی .
🌹 خوردن و آشامیدن (به اندازه) .
🌹 قدم زدن .
🌹 نگاه کردن به سبزه و طبیعت .
🌹 استفاده از نورهء طبیعی
🔹 @haram110
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 #داستان_هایی_از_امام_زمان(عج) 💠ملاقات خضرعليه السلام و دجّال
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#داستان_هایی_از_امام_زمان(عج)
💠فاطمه جان گريه نكن!💠
علي بن هلال از قول پدرش ميگويد:
هنگامي كه پيامبر خداصلي الله عليه وآله وسلم در بستر بيماري - كه به رحلت ايشان منجر شد - قرار داشت، براي عيادت به خدمت شان شرفياب شدم. حضرت فاطمه عليها السلام بر بالين حضرت صلي الله عليه وآله وسلم نشسته و ميگريست، تا اين كه صداي گريه حضرت زهراعليها السلام شدّت گرفت. پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم سرشان را به طرف زهراعليها السلام بالا برده و فرمود: عزيز دلم! فاطمه جان! چرا گريه ميكني؟!
حضرت زهراعليها السلام عرض كرد: از ضايعه اي كه بعد از شما است ميترسم.
حضرت صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: عزيزم! آيا نمي داني كه خداوند كاملاً بر احوال زمين آگاه است و در يك نظر پدرت را به رسالت مبعوث نمود، و بر اساس همان آگاهي، در نظر بعد، شوهرت را برگزيد، و به من وحي كرد كه تو را به نكاح او در آورم.
فاطمه جان! خداوند به ما اهل بيت هفت خصلت عطا نموده است كه به كسي قبل از ما عطا نشده، و پس از ما نيز به كسي عطا نخواهد شد:
اوّل آن كه من، خاتم پيامبران و برترين ايشان و محبوب ترين مخلوق در نزد خدا هستم و پدر توأم.
دوّم آن كه جانشين من، بهترين جانشينان و محبوبترين ايشان نزد خدا است و او شوهر توست.
سوّم آن كه شهيد ما، بهترين شهدا و محبوب ترين آنها نزد خدا است، و او حمزه، عموي پدر و عموي شوهر توست.
چهارم از ماست آن كه دوبال دارد و هرگاه بخواهد با آن در بهشت با ملائكه پرواز ميكند، و او پسر عموي پدر و برادر شوهر تو است.
پنجم و ششم؛ دو نوه پيامبر اين امّت فرزندان تو هستند، حسن و حسين، كه آقاي جوانان بهشتند، و قسم به خدا! پدرشان از هر دوي آنها نيز نيكوتر است.
هفتم؛ فاطمه جان! قسم به كسي كه مرا به پيامبري بر انگيخت، #مهدي اين #امت فرزند آن دو [حسن و حسين عليهما السلام است. هنگامي كه دنيا را #هرج و #مرج #فراگيرد #آشوبها پديدار گرديدند، #راهها بسته شده و گروهي، گروهي ديگر را #غارت ميكند، بزرگان به #كودكان_رحم نمي نمايند، و كوچكترها #حرمت #بزرگان را #رعايت_نمي كنند، در اين هنگام خداوند از نسل آن دو كسي را بر ميانگيزد كه قلعههاي گمراهي و دلهاي قفل زده را ميگشايد. و اساس دين را در آخرالزمان استوار ميكند، چنان كه من در آخرالزمان (دوره رسالت) آن را استوار نمودم، و زمين را پس از آن كه از ظلم و جور انباشته شده باشد پر از عدل و داد ميكند.
فاطمه جان! اندوهگين مباش و گريه مكن همانا خداوند - عزوجل - از من نسبت به تو مهربان تر و رئوف تر است، و اين به خاطر جايگاه تو نزد من و مهر توست در قلب من؛ خداوند تو را به مردي تزويج نمود كه از جهت خاندان بزرگ ترين مردم، و از جهت بزرگواري و مقام برترين ايشان، و مهربان ترين آنها نسبت به مردم، و عادل ترين آنها در مساوات، و بيناترين آنها در رويدادها و مسائل است. و من از خدا خواستهام كه تو اوّلين كسي باشي كه از اهل بيتم به من ملحق خواهي شد. (#۱۰)
[آنگاه آثار #سرور و #شادي در #چهره #حضرت #زهراعليها السلام نمايان شد.]
📚منابع:
۱۰#) كشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۷ و ۲۶۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۹.
🌹 اما فصل #بهار
و آن انرژی روزگار است،
اولین ماه آن #آذار 31 روز است.
(23اسفند تا 24فروردین)
🔹در این ماه شب و روزش #شادی آور است.
🔸 زمین نرم می شود.
🔹 غلبه #بلغم از بین می رود.
🔸 #خون به هیجان می آید.
🔹 مصرف غذای #لطیف و گوشتها و تخم مرغ نیمبِرشت مفید است.
🔸 #شربت_رضوی را که با آب رقیق شده باشد بنوشید.
🔹از خوردن پیاز و سیر و ترشی #پرهیز شود.
🔸نوشیدن شربتهای #مُسْهِل مفید است
(شربت مسهل مانند: انواع سکنجبین ها، شربت رضوی، شربت تخم شربتی+اسفرزه+خاکشیر، سنا+گل ، شیر+شکرسرخ و ...)
🌹 همچنین توصیه به #حجامت و #فَصْد می شود.
( حجامت در ده روز اول ماه آذار(23 اسفند تا سوم فروردین) بسیار توصیه می شود.)
📚رساله ذهبیه، امام رضا علیه السلام
حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_هفتم 💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_هشتم
💠 عباس بیمعطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش نمانده بود به سمت ایوان برگشت.
میدانستم از #شیرخشک یوسف چند قاشق بیشتر نمانده و فرصت نداد حرفی بزنم که یکسر به آشپزخانه رفت و قوطی شیرخشک را با خودش آورد.
💠 از پلههای ایوان که پایین آمد، مقابلش ایستادم و با نگرانی نجوا کردم :«پس یوسف چی؟» هشدار من نهتنها #پشیمانش نکرد که با حرکت دستش به امّ جعفر اشاره کرد داخل حیاط شود و از من خواهش کرد :«یه شیشه آب میاری؟»
بیقراریهای یوسف مقابل چشمانم بود و پایم پیش نمیرفت که قاطعانه دستور داد :«برو خواهرجون!» نمیدانستم جواب حلیه را چه باید بدهم و عباس مصمم بود طفل #همسایه را سیر کند که راهی آشپزخانه شدم.
💠 وقتی با شیشه آب برگشتم، دیدم امّ جعفر روی ایوان نشسته و عباس پایین ایوان منتظر من ایستاده است. اشاره کرد شیشه را به امّ جعفر بدهم و نصف همان چند قاشق شیرخشک باقیمانده را در شیشه ریخت.
دستان زن بینوا از #شادی میلرزید و دست عباس از خستگی و خونریزی سست شده بود که بلافاصله قوطی را به من داد و بیهیچ حرفی به سمت در حیاط به راه افتاد.
💠 امّ جعفر میان گریه و خنده تشکر میکرد و من میدیدم عباس روی زمین راه نمیرود و در #آسمان پرواز میکند که دوباره بیتاب رفتنش شدم.
دنبالش دویدم، کنار در حیاط دستش را گرفتم و با #گریهای که گلویم را بسته بود التماسش کردم :«یه ساعت استراحت کن بعد برو!»
💠 انعکاس طلوع آفتاب در نگاهش عین رؤیا بود و من محو چشمان #آسمانیاش شده بودم که لبخندی زد و زمزمه کرد :«فقط اومده بودم از حال شما باخبر بشم. نمیشه خاکریزها رو خالی گذاشت، ما با #حاج_قاسم قرار گذاشتیم!» و نفهمیدم این چه قراری بود که قرار از قلب عباس برده و او را #مشتاقانه به سمت معرکه میکشید.
در را که پشت سرش بستم، حس کردم #قلبم از قفس سینه پرید. یک ماه بیخبری از حیدر کار دلم را ساخته و این نفسهای بریده آخرین دارایی دلم بود که آن را هم عباس با خودش برد.
💠 پای ایوان که رسیدم امّ جعفر هنوز به کودکش شیر میداد و تا چشمش به من افتاد، دوباره تشکر کرد :«خدا پدر مادرت رو بیامرزه! خدا برادر و شوهرت رو برات حفظ کنه!»
او #دعا میکرد و آرزوهایش همه حسرت دل من بود که شیشه چشمم شکست و اشکم جاری شد.
💠 چشمان او هم هنوز از شادی خیس بود که به رویم خندید و دلگرمی داد :«#حاج_قاسم و جوونای شهر مثل شیر جلوی #داعش وایسادن! شیخ مصطفی میگفت #سید_علی_خامنهای به حاج قاسم گفته برو آمرلی، تا آزاد نشده برنگرد!»
سپس سری تکان داد و اخباری که عباس از دل غمگینم پنهان میکرد، به گوشم رساند :«بیچاره مردم #سنجار! فقط ده روز تونستن مقاومت کنن. چند روز پیش #داعش وارد شهر شده؛ میگن هفت هزار نفر رو کشته، پنج هزار تا دختر هم با خودش برده!»
💠 با خبرهایی که میشنیدم کابوس عدنان هر لحظه به حقیقت نزدیکتر میشد، ناله حیدر دوباره در گوشم میپیچید و او از دل من خبر نداشت که با نگرانی ادامه داد :«شوهرم دیروز میگفت بعد از اینکه فرماندههای شهر بازم #اماننامه رو رد کردن، داعش تهدید کرده نمیذاره یه مرد زنده از #آمرلی بره بیرون!»
او میگفت و من تازه میفهمیدم چرا دل عباس طوری لرزیده بود که برای ما #نارنجک آورده و از چشمان خسته و بیخوابش خون میبارید.
💠 از خیال اینکه عباس با چه دلی ما را تنها با یک نارنجک رها کرد و به معرکه برگشت، طوری سوختم که دیگر ترس #اسارت در دلم خاکستر شد و اینها همه پیش غم حیدر هیچ بود.
اگر هنوز زنده بود، از تصور اسارت #ناموسش بیش از بلایی که عدنان به سرش میآورد، عذاب میکشید و اگر #شهید شده بود، دلش حتی در #بهشت از غصه حال و روز ما در آتش بود!
💠 با سرانگشتان لرزانم نارنجک را در دستم لمس کردم و از جای خالی انگشتان حیدر در دستانم #آتش گرفتم که دوباره صدای گریه یوسف از اتاق بلند شد.
نگاهم به قوطی شیر خشک افتاد که شاید تنها یکبار دیگر میتوانست یوسف را #سیر کند. بهسرعت قوطی را برداشتم تا به اتاق ببرم و نمیدانستم با این نارنجک چه کنم که کسی به در حیاط زد.
💠 حس کردم عباس برگشته، نارنجک و قوطی شیر خشک را لب ایوان گذاشتم و به #شوق دیدار دوباره عباس، شالم را از روی نرده ایوان برداشتم.
همانطور که به سمت در میدویدم، سرم را پوشاندم و به سرعت در را گشودم که چهره خاکی #رزمندهای آینه نگاهم را گرفت. خشکم زد و لبهای او بیشتر به خشکی میزد که به سختی پرسید :«حاجی خونهاس؟»...
#ادامه_دارد
نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
@haram110
🛑 طرفداری از #عایشه در #جنگ_جمل و توهین به #اميرالمؤمنين توسط #حفصه دختر عمر در منابع شیعه و سنی
🖇اخر ماه شعبان سالمرگ #حفصه_بنت_عمر_بن_خطاب
🖇 #مطاعن
👤 #شیخ_مفید رحمه الله مینویسد:
✅...فلما وصل الكتاب إلى حفصة استبشرت بذلك ، ودعت صبيان بني تيم وعدي وأعطت جواريها دفوفاً ، وأمرتهن أن يضربن بالدفوف...
🔰هنگامی که خبر رسیدن امیرالمؤمنین به منطقه #ذی_القار به #عایشه رسید، نامه ای به حفصه دختر عمر نوشت:
📜امّا بعد! مـا در بـصره فرود آمده ایم و على در ذى قار است و #گردنش چنان شکسته شده است که ،گویى #تـخم_مرغى را به کوه صفا کوبیده باشند😡 و چون #شتر_سرخ_موى، محاصره شده است که اگر قدمى پیش گذارد خنجر به گلویش فرو برند و اگر قدمى به عقب بردارد از پشت پاهایش را قطع کنند😡
🔰وقـتى نامه عایشه به حفصه رسید، #خوشحال_شد و بچه هاى قبیله ی تیم و عدى را فراخواند تا #شادى و #پایکوبى کنند و به کنیزکانش #دف داد تا بزنند و بگویند:
🗣خـبـر تـازه چـیست؟ خبر تازه چیست؟ على چون شتر سرخ موى😡 محاصره شده و در ذى قار است. اگر جلو رود دشنه به گلویش مى زنند و اگر عقب رود پاهایش را قطع مى کنند.
🔰این خبر به #ام_سلمه همسر رسول الله رسید که حفصه و عده ای از زنان جمع شده اند و به امیرالمؤمنین #فحاشی می کنند و شاد هستند به سبب نامه ای که عایشه برای انها فرستاده پس ام سلمه #گریه افتاد و گفت : لباس مرا بدهید تا نزد انها برم و توبیخ شان کنم.
📚الجمل للمفيد ج۱ ص۲۷۶
📚قاموس الرجال للتستري ج۱۲ ص۲۳۵
📚 الجمل لابن شدقم ص۳۲
📚الكافئة للشيخ المفيد ص۱۷
@haram110
هدایت شده از سلامتکده مشکات | ارگانیک
📌تدابیر فصل بهار از #رساله_ذهبیه
🟣 با مراجعه به کتب روایی، و خصوصا رساله ارزشمند ذهبیه میتوان گفت طبق نظر اهل بیت علیهم السلام فصل بهار بر اساس ماه های رومی به شرح ذیل میباشد:
۱- ماه آذار
۲- ماه نیسان
۳- ماه ایار
اولین ماه آن #آذار 31 روز است.
(23اسفند تا 24فروردین)🌱
👈🏻در این ماه شب و روزش #شادی آور است.
👈🏻زمین نرم میشود.
👈🏻غلبه #بلغم از بین میرود.
👈🏻#خون به هیجان میآید.
https://eitaa.com/joinchat/190316613Cc2bbc3df5e