eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
6.2هزار ویدیو
622 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 (عج) 💠غذاي ؛ و از !💠 ابو محمّد عيسي بن مهدي جوهري مي‌گويد: سال ۲۶۸ هجري قمري به حج مشرّف شدم. اعمال حج را به جا آوردم، پس از پايان اعمال بيمار شدم. قبلاً شنيده بودم كه مي‌توان امام زمان عليه السلام را ملاقات نمود و اين موضوع براي من ثابت شده بود به همين منظور، با اين كه بيمار بودم از «قلعه فيد» كه نزديك مكه و اقامت گاهم بود به قصد مدينه به راه افتادم. در راه هوس ماهي و خرما كردم، ولي به جهت بيماري نمي توانستم ماهي و خرما بخورم. به هر نحوي بود خودم را به مدينه رساندم، در آنجا برادران ايماني‌ام به من بشارت دادند كه در محلي به نام «صابر» حضرت عليه السلام ديده شده است. من به عشق ديدار مولا به طرف منطقه صابر حركت كردم، وقتي به آن حوالي رسيدم، چند رأس بزغاله لاغري ديدم كه وارد قصري شدند. ايستادم و مراقب قضيه بودم تا اين كه شب فرا رسيد، نماز مغرب و عشا را به جا آوردم، و پس از نماز رو به درگاه الهي آورده و بسيار دعا و تضرّع نمودم، و از خدا خواستم كه توفيق زيارت حضرت عليه السلام را نصيبم نمايد. ناگاه در برابر خود خادمي را ديدم كه فرياد مي‌زد: اي عيسي بن مهدي جوهري! وارد شو! من از شوق تكبير و تهليل گفتم، خدا را بسيار حمد و ثنا نمودم، وارد حياط شدم، ديدم سفره غذايي گسترده شده است. خادم به طرف آن رفت و مرا كنار آن نشاند و گفت: مولايت مي‌خواهد كه از آنچه كه در زمان بيماري هنگام خروج از «فيد» هوس كرده بودي، ميل كني. من پيش خود گفتم: تا همين مقدار حجّت بر من تمام شد كه مورد عنايت امام زمان عليه السلام قرار گرفته ام. اما چگونه غذا بخورم در حالي كه مولايم را نديده ام؟ ناگاه صداي حضرت عليه السلام را شنيدم كه مي‌فرمود: اي عيسي! از طعامت بخور! مرا خواهي ديد. وقتي به سفره نگاه كردم، ديدم ماهي سرخ شده و كنار آن خرمايي كه مثل خرماهاي شهر خودمان بود و مقداري شير نهاده شده است. باز با خود گفتم: من مريضم چطور ماهي و خرما را با شير بخورم؟ باز صداي حضرت عليه السلام را شنيدم كه فرمود: اي عيسي! آيا به كار ما شك مي‌كني؟ آيا تو بهتر نفع و ضرر خودت را مي‌داني يا ما؟ من گريستم و استغفار كردم، و از همه آن‌ها خوردم. اما هرچه مي‌خوردم چيزي از آن كم نمي شد، و اثر خوردن در آن باقي نمي ماند، غذايي بود لذيذ كه طعم آن مثل غذاهاي اين دنيا نبود. مقدار زيادي خوردم. دوست داشتم باز هم بخورم، اما خجالت مي‌كشيدم. حضرت عليه السلام دوباره فرمود: اي عيسي! بخور! خجالت نكش! اين طعام بهشتي است و به دست انسان پخته نشده است. دوباره مشغول خوردن غذا شدم اما سيري نداشتم. عرض كردم: آقا جان! كافي است. حضرت عليه السلام فرمود: اكنون بيا نزد من! من پيش خود گفتم: چگونه نزد مولايم بروم در حالي كه دست هايم را نشسته ام؟ حضرت عليه السلام در همان حال فرمود: اي عيسي! آيا لك آنچه خورده اي باقي است؟ دستانم را بو كردم، عطر مشك و كافور داشت. آن گاه نزديك تر رفتم ناگاه نور خيره كننده اي درخشيد و براي چند لحظه گيج شدم. وقتي به حالت عادي برگشتم حضرت عليه السلام فرمود: اي عيسي! اگر سخن كنندگان نبود كه مي‌گويند: او است؟ و كجا به آمده است؟ و چه او را ديده است؟ و چه از او به شما مي‌رسد؟ و به شما چه مي‌دهد، و چه اي دارد؟ هرگز تو نمي ديدي. بدان كه با اين كه عليه السلام را و او مي‌رفتند نمانده بود كه او را به برسانند. آنها پدران مرا اين كرده و آن‌ها را به ، و چيزهاي ديگر دادند. اي عيسي! آنچه را كه ديدي به ما بگو و از ما پنهان دار! عرض كردم: آقا جان! دعا بفرماييد من در اين اعتقاد ثابت بمانم! فرمود: اگر خداوند تو را ثابت قدم نمي نمود، هرگز مرا نمي ديدي، بازگرد كه راه يافتي! من در حالي كه خدا را بر اين توفيق سپاس مي‌نمودم و شكر مي‌كردم بازگشتم. (۱۵۵) 📚۱۵۵) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۶۸ - ۷٠.
33.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑اهانت به نبی اکرمﷺوامیرعوالم حضرت سیدناومولاناامیرالمومنین سلام الله علیه وآله💔 🖇 دقیقاًصفاتی که متعلق به است رابه خدای تعالی می دهد‼️ 👤حضرت على صلوات الله علیه وآله درخطبه میفرمايد: ✅«فصيّرهافي حوزةخَشْناءَ،يَغلُظ كَلمُهاويخشُنُ مَسُّها» 🔰سرانجام(ابوبكر)آن[= خلافت]رادراختياركسى قراردادكه جوّى ازخشونت و بود. سخن گفتنش به تندی بودونزدیک شدنش باسخت گیری و همراه بود 📚نهج البلاغه خطبه۳ 👤ابن ابى الحديدمعتزلى مى نويسد: «كان عمرشديدَالغِلْظَة،وَعْرَالجانب،خَشِنَ المَلمَس،دائم العبوس،كان يعتقدأنّ ذلک هوالفضيلةوأنّ خلافه نقص» 🔰عمر،، و بود.او عبوس وترش روبودوباورش اين بودكه اين تندخويى هافضيلت است وخلاف آن نقص وعيب است 📚شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديدج6ص372   👤 عمربن خطاب به خودش وقتی به می رسد،روزی بالای منبرمی رودومی گوید: «اللهم إني غليظ فليّني» 🔰خدایامن آدم هستم مرانرم خوگردان 📚كنزالعمال متقی هندی ج5ص273 📚الكنى والأسماء،دولابی ج2ص666 📚الطبقات الكبرى ابن سعدج3ص274 📚الصواعق المحرقةج1ص256 📚تاريخ الخلفاءج1ص139 ✍🏻@haram110 ⬇️ادامه⬇️