eitaa logo
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
1.1هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
258 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🌺🦋🌺🦋 🌺🦋🌺🦋 🦋🌺🦋 🌺🦋 🦋 حالم که بهتر شد دوباره رفتم مدرسه، به زحمت مي تونستم روي صندلي هاي چوبي مدرسه بشينم...😇 هر دفعه که پدرم مي فهميد بدتر از دفعه قبل کتک ميخوردم! چند بار هم طولاني مدت زنداني شدم؛ اما عقب نشيني هرگز جزء صفات من نبود.😌😄 بالاخره پدرم رفت و پروندهام رو گرفت، وسط حياط آتيشش زد! هر چقدر التماس کردم! نمرات و تالشهاي تمام اون سالهام جلوي چشمهام مي سوخت...😩😭 هرگز توي عمرم عقب نشيني نکرده بودم؛ اما اين دفعه فرق داشت... اون آتش داشت جگرم رو مي سوزوند...😓😤 تا چند روز بعدش حتي قدرت خوردن يه ليوان آب رو هم نداشتم، خيلي داغون بودم... 🚰😞 بعد از اين سناريوي مفصل، داستان عروس کردن من شروع شد؛😑 اما هر خواستگاري ميومد جواب من، نه بود و بعدش باز يه کتک مفصل!😢 علي الخصوص اونهايي که پدرم ازشون بيشتر خوشش مي اومد؛😖 ولي من به شدت از ازدواج و دچار شدن به سرنوشت مادر و خواهرم وحشت داشتم، ترجيح مي دادم بميرم اما ازدواج نکنم 😥😬 به خدا توسل کردم و چهل روز روزه نذر کردم، التماس مي کردم... خدايا! تو رو به عزيزترين هات قسم...🙏 من رو از اين شرايط و بدبختي نجات بده... هر خواستگاري که زنگ مي زد، مادرم قبول مي کرد...💫😢 زن صاف و سادهاي بود! علي الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست دختر لجباز و سرسختش خلاص بشه...👩☹️ تا اينکه مادر علي زنگ زد و قرار خواستگاري رو گذاشت.🧐🤨 😍 💌 🙆🏻‍♀ @harime_hawra
🦋🌺🦋🌺🦋 🌺🦋🌺🦋 🦋🌺🦋 🌺🦋 🦋 شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد... طلبه است؟😡😤 چرا باهاشون قرار گذاشتي؟ترجيح ميدم آتيشش بزنم اما به اين جماعت ندم...🙌😬 عين هميشه داد مي زد😓🗣 و اينها رو مي گفت... مادرم هم بهانه هاي مختلف مي آورد... آخر سر قرار شد بيان که آبرومون نره؛😣😢 اما همون جلسه اول، جواب نه بشنون؛ ولي به همين راحتيها نبود. من يه ايده فوق العاده داشتم! نقشه اي که تا شب خواستگاري روش کار کردم.😝 به خودم گفتم)خودشه هانيه! اين همون فرصتيه که از خدا خواسته بودي، از دستش نده😉🤭 ( علي، جوان گندم گون، لاغر و بلندقامتي بود... نجابت چهره اش همون روز اول چشمم رو گرفت.😍 کمي دلم براش مي سوخت؛ اما قرار بود قرباني نقشه من بشه. 🤣 يک ساعت و نيم با هم صحبت کرديم. وقتي از اتاق اومديم بيرون...🏠 مادرش با اشتياق خاصي گفت: به به، چه عجب! هر چند انتظار شيريني بود؛ 😁🙂 اما دهنمون رو هم مي تونيم شيرين کنيم يا...🤔🍰 ادامه دارد... منتظرمون بمونید💐 😍 💌 🙆🏻‍♀ @harime_hawra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 امروز رو قبلا هرگز نديده بودى!😎 از هر ثانيه اش لذت ببر👌 سلااام صبحتون بخیر، ایام به کام😊🌹 💫 ❤️ @harime_hawra
🍭 خیلے مواظب باش که به چی فڪرمیڪنۍ! چون افڪارتوزندگیِ توروپیش میبرن☺️! به ارزوها،برنامه ها و نعمت هات فکرکن بجای موانع و سختی ها چون تو میتونی👌✨ 🍃•😌√ ❤️ @harime_hawra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کیک یخچالی فوق العاده خوشمزه و آسون😋🍩 شب یلدا نزدیکه😍🍉 👩‍🍳 ❤️ @harime_hawra