#یادمان
.
جز دل شکسته ای نفسی یادمان نکرد
جز دستبسته ای کسی امدادمان نکرد
مثل غروب غزّه در آوار غربتیم
صبحی ز خاک بر نشد، آبادمان نکرد
ساز جهان که گوشه ی بیداد می نواخت
بی ذوق بود و گوش به فریادمان نکرد
در آتشی که صلح به پا کرد، سوختیم
از سلطه ی عطش نمی آزادمان نکرد
طوفان جنگ می رسد، امّا خدای قدس
در سوز مرگ بی جهت ایجادمان نکرد
ما با همیم و گریه به حال همیم ما
گیرم در این زمانه یکی شادمان نکرد
این اشک ها روایت المعمدانی اند
چشمی اگر اشاره به اجسادمان نکرد
این اشک ها سرود پرستار عاشقی ست
می خواند: «اگر که باز دلی یادمان نکرد
من با تو تا تب نفسی هست، مانده ام
گیرم که دست دوستی امدادمان نکرد»
.
#حسن_خسروی_وقار
.
آذر ۱۴۰۲
.
#طوفان_الاقصی
#القدس_لنا
#مقاومت
#ادبیات_پایداری
#شعر_انقلاب
#انقلاب_اسلامی
@hasankhosravivaghar
هوالشّاهد
.
پنج رباعی تقدیم به شهدای خدمت:
مانند نهال کوچکی در بوران
یخ کرد دل چکاوکی در بوران
جای پدر شهید او بودی و بود
با گریه پی تو کودکی در بوران
پر سوختن شاپرکی در شب برف
با داغ نهال کوچکی در شب برف
در حسرت گرمای آغوش پدر
سرما زد و مرد کودکی در شب برف
با طبل باد و سنج باران در کوه
پیچیده رثای سربداران در کوه
با جوش و خروش، رودها می خوانند
از سوگ غریبانه ی یاران در کوه
شب، قافله، آسمان، عسس در آتش
راه و مِه و مهتاب و جرس در آتش
می سوختی از تشنگی و می افتاد
از داغ بزرگ ما ارس در آتش
امّید عروج در وطن بود تو را
آن روز هوای پر زدن بود تو را
باران می خواست تا تو را غسل دهد
جنگل تابوت و مِه کفن بود تو را
.
#حسن_خسروی_وقار
خرداد ۱۴۰۳
.
#شهید_خدمت
#شهید_جمهور
#انقلاب_اسلامی
#جمهوری_اسلامی_ایران
#شعر_انقلاب
#ادبیات_پایداری
@hasankhosravivaghar
هوالشّاهد
.
#نیّت
.
غاصبان تیغ و دستار سیادت مرده اند
کعبه خالی مانده و اهل عبادت مرده اند
پشت میدان عمل رزمندگان ادّعا
در خیال خویش از شوق شهادت مرده اند
هرکجا شد، جبهه ای را با دهان وا کرده اند!
فاتحان سفره از فرط رشادت مرده اند
ناامیدی از دوای دوست را آموختم
از مریضانی که با زهر عیادت مرده اند
منّت پرواز دارد آسمان و نسل من
بال خود را بسته، در اوج سعادت مرده اند
قدسم و در حصر... امّا در مسیرم بارها
زائران با نیّت عرض ارادت مرده اند
مرگ من عادی نخواهد شد برای هیچ کس
گرچه گاه جنگ، یاران طبق عادت مرده اند
غزّه جان! با ساغر خون بر خرابی ها برقص!
نارفیقان تا که می بینند شادت، مرده اند
زخم های فتنه در چشمم روایت می کند
از امیرانی که با تیر حسادت مرده اند
ای وطن! در جشن آزادی به اشکی یاد کن
از اسیرانی که در غربت به یادت مرده اند
بارالها! چشم ناداران شادی های ما
باد روزی شان ببینیم از حسادت مرده اند
.
#حسن_خسروی_وقار
خرداد ۱۴۰۳
.
#القدس_لنا
#طوفان_الاقصی
#ادبیات_پایداری
#انقلاب_اسلامی
#شاعر_انقلاب
.
@hasankhosravivaghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوالمنتقم
.
خون فلسطین است و عاشوراست در خون
پس قدس من تشنه ست... پس سقّاست در خون
گیرم که دور خنجر و سر گشته باشد
یا اکبر من اصغر اصغر گشته باشد
طوفان به قاسم خورد و بیش از یک نفر شد
مثل گلی پر پر که پر پر گشته باشد
از کربلا تا غزّه تکثیر حسین است
آیینه را دیدی مکرّر گشته باشد؟
کم کم نگاه سنگ هم سویش می افتد
خواهر اگر دور برادر گشته باشد...
گیرم که بعد از کوفه، داغ شام مانده
ماه ابوزینب ولی بر بام مانده
من مانده ام، خون مانده و شمشیر هم هست
ماه کمان ابرو که باشد، تیر هم هست
من آمدم تا حرفی از خنجر نماند
بر آن سرم تا زیر پایی سر نماند
حقّابه ام را _اشک خود را_ پس بگیرم
من آمدم تا مشک خود را پس بگیرم
از کربلا می آیم، امّا روی نیزه
فکر حسینم باز، حتّی روی نیزه
از دردهای امّت آکنده ست خود را
از غزّه تا تهران پراکنده ست خود را...
.
#حسن_خسروی_وقار
از شعر #میراث_۴
.
#ادبیات_پایداری
#شعر_انقلاب
#داستانک
#خاطره_شیوندی
.
@hasankhosravivaghar