eitaa logo
حتی بیشتر
205 دنبال‌کننده
159 عکس
43 ویدیو
0 فایل
می گویند در روز حشر، از همه چیز می پرسند از همه ی داشته ها... و شاید از قلمی که می توانست بنویسد و بر زمین انداخته شد هم ! بی جواب ماندن برایم گران است ... می نویسم! #حتی_بیشتر پیام ناشناس 📝https://harfeto.timefriend.net/16766095082952
مشاهده در ایتا
دانلود
مادربزرگ من خانم مومنه ای بودند. تو خواب و بیدار،لبشون ذکر خدا بود. تسبیح توی دستشون حتی توی خواب هم می‌چرخید... یه خواهشی دارم هیچ منتی هم سرتون ندارم اما اگر تونستید امشب که شب اربابه😭 دعاشون کنید. شما که صداتون می‌رسه ، از آقا بخواید بغل باز کنند براشون تونستید با یه صلوات با یه حمد مهمونشون کنید! الهی وقتِ احتیاج ، کسایی یادتون کنن که حتی نمیشناختنتون.....😭😭😭
1_8895262180.mp3
10.79M
شب جمعه است هوایت نکنم می‌میرم‌‌.. اباعبدالله😭😭😭
باز شب جمعه است و بغل باز کرده ای...حسین جان❤️ اضطرارمان را می‌بینی ؟ چشم های نگران دل های آشوب تن های خسته ...😭 نگو که کاش برای آمدنِ آقایتان این کارها را هم می‌کردید ... نگو حالا بفهمید اضطرار یعنی چه... انتظار یعنی چه... این ها را نگو آقا ! خودمان می‌دانیم... ما تا به چه کنم چه کنم نیفتیم ، جان و مال و آبرو نمی‌گذاریم ... ما خیلی با آرزوی تو از شیعه بودن فاصله داریم اما... آقای من!مولا... پناهِ بی پناهان! مثل همیشه چشم هایت را ببند و بغل باز کن ! این بار، نه تنها برای من، به اندازه ی یک ایران.... @hattabishtar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بغض بدجوری تو گلوهامونه! چقدر خوب که امشب ، شب اول محرمه ! نه ؟
. بغل باز کن برایمان... حسین(ع) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ما روضه حسین'ع' شنیدیم و نمُردیم، ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود ..😭😭😭 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال و هوای کوچه ی ما ...
نوجوان که بودم زیاد می‌شنیدم که می‌گفتند: کوچه و محله را سیاهی بزنید . ایستگاه صلواتی های کوچک برپا کنید . روضه های خانگی بگیرید . اما راستش را بگویم برای هیچکدام را از تهِ دل ضرورتی احساس نمی‌کردم ! هیات های بزرگ و باحال را به روضه های کوچک ترجیح می‌دادم. بهتر بگویم روضه های خانگی را نگاه هم نمی‌کردم ! پیشنهاد هم که می‌دادند ، می‌گفتم من این ساعت مراسم حرم را شرکت می‌کنم ،یا فلان هیات می‌روم !
پرچم و سیاهی زدن ها ، دسته های عزاداری ، آنچنان توجّهم را جلب نمی‌کرد. نه که خوشَم نیاید ،همّ و غمّی برایش نداشتم ! حس می‌کردم هرچه که هست ، در مراسم ها و ایستگاه هاو تشکیلاتِ بزرگ است !
بعد از به دنیا آمدن دخترم ،یک شب مهمان یک روضه ی کوچک و باصفا شدم. صاحب خانه مثل مادر از ما پذیرایی و مراقبت کرد. دخترهای خانه مثل پروانه دور ما می چرخیدند. روضه که می‌خواندند ، صدای هق هقِ خانمهای محل در همان اتاق کوچک ، در جانم می‌پیچید. و بعد از مراسم ، احوالپرسی های گرمشان ،دلم را شاد می‌کرد. دخترم آن جا را به تمام روضه های بزرگ وتاریک ، ترجیح می داد. هم خوراکی بود و هم بازی و همبازی... شدم پای ثابت همان غم خانه ی حضرت زینب .در کوچه پس کوچه های قدیمیِ نزدیک حرم !
تمامِ ذوق و شوقشان این بود که این مراسم کوچک را قشنگ تر برگزار کنند. کتیبه های جدید برای خانه می‌خریدند. استکان های مخصوص روضه، خوراکی های جدید برای بچه ها... انگار تمام محورِ این خانه بر پایه ی اباعبدالله ❤️بود. دخترهای خانه بسیار مهربان ، مسئولیت پذیر ،اجتماعی ... و من می‌دانستم که تمامِ این ها بخاطر همین یک شب روضه است ! یک شب نبود...شش شبانه روز کار و تلاش و تدارک بود. یک سینی چای ویک لبخند نبود...کرور کرور حال خوب بود که در آن مجلس از صاحبخانه به جان ما لبریز می‌شد !
حالا چند مدتی است که از آن روضه ی زیبا محروم شده ام ، اما هرهفته برایم پیام دعوت می‌آید ! و هربار می‌روم ، همه برای من آغوش باز می‌کنند ! از آن روز ، آرزوی من برای خانه ام ، همین است ! ❤️ یعنی می‌شود روزی نور حسین علیه السلام در خانه ی من هم بتابد !؟ امیدوارم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. از نظر لطفی که نسبت به این اتاقِ کوچک و دنجِ نوشته های من دارید ، ممنونم. چه پیامهای شناس و چه ناشناس ! . حقیقتا انرژی مضاعف می‌گیرم ...
حتی بیشتر
نوشته بودید که این خانه ی قدیمیِ باحال و روضه ی باصفایش برای شما چقدر جالب است. نوشته بودید روضه ی خانگی که از آن گفتم، برایتان دوست داشتنی و خواستنی است ! .
. دقیقا هدفم همین بود !
هرکسی در طول مدت زندگیِ خودش ، در این عالَم اثری می‌گذارد. قدیمی ها خوب بلد بودند نور خلق کنند. با نیت های پاک و فکرهای قشنگشان نور معنویت را خیلی قشنگ پخش می‌کردند ! و من معتقدم هرکس در این عالَم نور خلق می‌کند و ما مستفیض می‌شویم ،بر گردن ما این حق را دارد که از آن بگوییم و روایت کنیم !
. اعمال خوب، نباید با رفتن آدمها دفن شود. سینه به سینه باید یادبگیریم انجام بدهیم نور بپاشیم .
حتی بیشتر
این خانه ی همسایه ی ما که حالا سالهای سال است روضه خوانی دارد ، قصه ی قشنگی دارد! باید برایتان روایت کنم قصه ی خانه ی حاج ابراهیم !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌خواستم قصه ی حاج ابراهیم را امشب که مهمان سیدالشهداست ، اینجا بگذارم ! اما ...نتوانستم! هدیه به تمام کسانی که تک تکِ موهایشان را با عشق مولایشان سپید کردند ، امشب یک یاحسین❤️ بگویید ! تا فردا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... و من تا مادر نشدم تا ناز دختری نازُک را نَکِشیدم ... غم تو را نفهمیدم ! هنوز هم ... گریه می‌کنم ، اما ... انگار نمی‌فهمم! حالِ تو را دختران مدافعانِ حریمت می‌دانند ! آنها که بابا را فدای تو کردند ! رقیه ی نازپرورِ ......بی بابا !🖤😭 @hattabishtar