باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #چقدر_پنجره
به قلم #سعید_بیابانکی
نشر #شهرستان_ادب
#برشی_از_کتاب 👇🏻
تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان
گل آفتاب ما را، لب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی، گل آفتابگردان؟
نه گلی فقط که نوری، نه که نور بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان
نفس بهار دستت، من و روزگار مستت
قدح پر از شرابی، گل آفتابگردان
نه گلی نه آفتابی، من و این هوای ابری
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان؟
تو بتاب و گل بیفشان، سر آن ندارد امشب
که بر آید آفتابی، گل آفتابگردان
***
سعید بیابانکی از آن شاعران ناب ودرخشان #ایرانی است؛ شاعری با شعرهایی دلنشین در قالبهای گوناگون؛ از #غزل گرفته تا نیمایی، از #شعر طنز گرفته تا شعر آئینی؛ همه فن حریف است!
ولی آنچه بیشتر دلها و ذهنها را به خود درگیر میکند غزلهای بی نظیر اوست. غزلهایی که به عمق جان تو مینشیند.
حالا فکر کنید در"چقدر پنجره" چقدر غزل کنار هم ردیف شده است!
۶۰ غزل بینظیر این #کتاب را محمدحسین نعمتی و علی داودی از میان شعرهای آقا سعید بیابانکی ما انتخاب کردهاند.
#شاعر ما کتابش را با شکایت از زخم زبانهای دوستان شروع میکند:
«بيا كه آينه روزگار، زنگاریست
بيا كه زخمزبانهای دوستان، كاریست»
و در غزل پایانی از ندیدن محبوبش گله دارد:
«چندیست خو گرفته دلم با ندیدنت
عمری نمانده است، الهی ببینمت!»
خواندنی است!
در اولویت قرار گرفتنی است!
هدیه دادنی است!
و مهمتر از همه، داشتنی است...
سرودههای این شاعر عزیز را میشود مشتی از خرمن غزلهای این روزها دانست که به شما میگوید حال امروز این قالب قدیمی بهتر از قصیدهها و مثنویها است.
حال امروز شعر ما، به لطف این غزل ها خوب است👌🏻
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #به_نام_یونس
انتشارات #شهرستان_ادب
به قلم #علی_آرمین
یا مُجیبَ نِداءِ یونُسَ فِی الظُلُمات
#برشی_از_کتاب 👇🏻
آمنتقی نفس عمیقی کشید و گفت: «قندیلها نور دارند ولی آدم باید اوستای مشبکسازی باشه تا بتونه طرحهای منفی رو برش بزنه»
#یونس تمام توجهش به آمنتقی بود و سر تکان میداد. آمنتقی ادامه داد: «آدمها عین قندیلاند. حج آقا یونس، نور دارند ولی اوستا میخواند که بتواند نورانیشان کنه»
یونس استکان خالیاش را در سینی گذاشت. «وقتی خودشان نور نخواند، به زور نیست بزرگوار.» آمنتقی با لبخند سر تکان داد. «ها، ولی خیلی وقتها هم اوستاها یا نابلدند و یا کم #صبر.»
***
یونس #روحانی است و نذر میکند برای شفای دخترش به سفری تبلیغاتی در روستای دور افتادهای با آداب و رسوم خاص برود.
از قسمتهای دلنشین داستان میتوان به آن قسمتهایی اشاره کرد که #خواننده، با تصویرسازیِ مناسبِ #نویسنده، به خوبی میتواند خانههای کاهگلی و محیط روستایی را در ذهن خود متصور شود.
استفاده از گویش و لهجه خاص محلی در بین دیالوگها از دیگرجذابیتهای داستان است و همراهی مخاطب را تا انتهای داستان حفظ میکند.
قیاس بین شخصیت یونس و داستان #یونس_نبی نیز، این اثر را به یک اثر تلمیحگونه تبدیل کرده است.
هر دوی آنها برای تبلیغ آمدهاند، هر دو با ذهنهایی مملو از #خرافات رو به رو هستند، هر دو از طرف مردم طرد میشوند و باز هم قرعه به نام یونس میافتد...
یونس نبی به دریا میرود و یونس طلبه به چاه...
سیاهی چاه، یونس را به سمت #نور سوق میدهد ...
طراحی خلاقانه جلد به خوبی میتواند برای هر نوع مخاطبی وسوسهانگیز باشد.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #تماشایی
انتشارات #شهرستان_ادب
به قلم #میلاد_عرفان_پور
دل به دلِ #شاعر که بدَهی، #عاشق میشوی، شاعرِ عاشق، دستت را میگیرد و تو را با خود میبرد به همانجا که آمده، همانجا که شروع کرده زندگی را:
"به دنیا آمدم با گریهای،گویا چنین روزی...
به من لبخند زد، لبخند زد #دنیا چنین روزی
اذان صبح بود آری... اذان گفتند در گوشم
دل از من برد آن #موسیقی زیبا چنین روزی"
بزرگ میشود، #ازدواج میکند و از همسرش، از عاشقانههایش برایت میگوید:
"خندههایش کودکانه،گریههایش مادرانه
همسر من یک فرشته، از بهشت جاودانه
عطر هِل گم میشود در عطرِ نابِ دستهایش
این شرابِ خانگی را دوست دارم #عاشقانه..."
شاعر هم دل دارد دیگر.... گاهی #دلتنگ میشود:
"عمر، آیینهی عذاب شد بعد از تو
دلتنگیِ ما #کتاب شد بعد از تو
ای گرمترین سلامِ دنیا! برگرد
سرما، سرِ ما خراب شد بعد از تو"
کتاب #تماشایی اثر جدید #شاعر خوشذوق و جوان شیرازیتبار، # میلاد_عرفانپور است که اشعارش را در سه دفتر گنجانده:
دفتر نخست: #غزلیات
دفتر دوم: #نیمایی
و دفتر سوم: #رباعی که میتوان گفت اشعار رباعی ایشان به مراتب قویتر و جذابتر از اشعار دیگر و همچنین باعث شهرتشان شده است.
خلاصه دل به دل شاعر که بدهی #عاشق میشوی...
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #شاخ_دماغی_ها
به قلم #سیده_عذرا_موسوی
انتشارات #شهرستان_ادب
#برشی_از_کتاب 👇🏻
برای نیلوفر خوشحالم. وقتش رسیده که او هم خوشحال باشد. راستش آنقدرها هم که فکر میکردم بدجنس و گنده دماغ نیست. اگر خوب نگاهش کنی، میبینی که یکجورایی مثل مامان و خاله مهربان است. دلم برایش میسوزد .حتما تو این مدت که از خاله و عمو دور بوده حسابی بهش سخت گذشته و غصه خورده.
حالا هم که عمو زنگ زده و گفته که هیچی به هیچی؛ همه چیز کشک، پشم...
بیچاره نیلو که الکی الکی این همه سختی کشید....
***
#شاخ_دماغیها، #رمان_اجتماعی #نوجوانپسندانهای است که بیست و سه فصل دارد و در دوران #معاصر میگذرد...
این #رمان با دو راوی پیش میرود و قصه را از نگاه 《نیلوفر》 و 《سهیل》 بازگو میکند که همین نوع پردازشِ جسورانه و #نثر_روان باعث این شده است که هم #مخاطب نوجوان ، چه دختر و چه پسر از آن لذت ببرند.
#شاخدماغیها اثری جذاب و خواندنی از سیده عذرا موسوی است ،نخستین رمان نوجوانانه است که در #مدرسه_رمان نوشته شده و به چاپ رسیده است.
این نویسنده با استفاده از تکهکلامها و لحنهای مُختَصِ #نوجوانان، به خوبی نشان داده که ارتباطش با این قشر عمیق است و به خوبی توانسته شخصیتهای داستان را به تصویر بکشد.
علاوه بر طرح جلد جذاب و سوالبرانگیز این کتاب، نثر روان و مخاطبشناسی دقیقش، راه را هموار کرد تا در بخش نوجوان در #جشنواره #جایزه_ادبی_پروین دیده شود و جایزه این قسمت از جشنواره را از آنِ خود کند و اثرِ تقدیری این جشنواره شناخته شود.
جایزه ادبی پروین، یکی ازبزرگترین جوایز ادبی کشورمان است که هر دوسال برگزار میشود و کتابها را مورد بررسی قرار میدهد.
کتاب #کودک_نوجوان
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
کتاب #قاف
به قلم #یاسین_حجازی
انتشارات #شهرستان_ادب
#برش_کتاب📚
#دو_کلمه_حرفِ_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#خوب_کتاب_بخوانیم
#باشگاه_هواداران_کتاب
#روزی_۳۴_صفحه_کتاب_بخوانیم
کتاب #پس_از_بیست_سال
به قلم #سلمان_کدیور
انتشارات #شهرستان_ادب
#برش_کتاب📚
#دو_کلمه_حرفِ_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#خوب_کتاب_بخوانیم
#باشگاه_هواداران_کتاب
#روزی_۳۴_صفحه_کتاب_بخوانیم
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #پرچم_صلح
به قلم #شهریار_شفیعی
انتشارات #شهرستان_ادب
#برشی_از_کتاب 👇🏻
فاصلهها را
پنجره به پنجره میشمارم
حالا
تنها مانده یکی
آخرین ایستگاه
این
پنجره کرامت توست
اینجا قفل تمام بغضها
با نام تو میشکند
آنقدر هقهق چشمها را
شنیده و چشیده است
فولادش آبدیده است
کاسه چه کنم را به سقاخانه
بال پروازم را به کفشداری
و دلم را به دلداریت میسپارم
اشتیاق مرا ببین
که در آینهی دیوارها تکثیر شده
حالا رسیدهام
رو به روی خورشید
خورشیدی که چشم را نمیزند
آقا
مهمانی پشت پنجره را ببین
کوله بار سلام و التماس مسافران را بشنو
من اما آمدهام فقط بگویم
چقدر این همه شاهی
به شما میآید
حالا
قلب دومم را از کفشداری میگیرم
و سکوت تو
سمت چپ سینه ام را سبک میکند
***
تو را همراه میکند...
تو را با خود همراه میکند تا در کمال #معرفت در شعرهایش قدم بزنی و در روزمرگیهایت با فرشتههای تنگنفسی آشنا شوی که #کرونا ندارند اما به #نفس افتادهاند؛ برخی از اثرات گازهایشیمیایی، برخی از رنج یورش به داشتهها و اعتقاداتشان و برخی از هردو.
#سکوت انتخاب آنهاست. انتخاب آنها که عمری مجاهدت کردند؛ سکوتی که نشان رضایت از شرایط موجود نیست اما صدای #جنگ و یورش را خاموش میکند، خروج از پردهدریها را نمایان میکند و رسوا میکند آنان را که به دنبال شهرت و مقام و ثروت هستند. سکوت اما کجا رنج مجاهده را از بین میبرد؟
سپیدهایی که تو را با واژه به واژهی شهریار عاشق، منقلب و به تأمل محکوم میکند.
شهریار شفیعی در هر قطعه #شعر از #کتاب با جادوی کلمات آنچنان به قلبت راه باز میکند که بعد از اتمام هر قطعه مشتاقتر میشوی؛ نه به خواندن قطعهبعد بلکه برای غرق شدن چندباره در همان قطعه!
اشعاری که عاشقانههایش بوی ...
جنگ و یورش میدهد یا صلح و سکوت! نمیدانم شاید عاشقانهای از هر دو باشد. صلحی که جنگِ اعتقاد به راه میاندازد و سکوتی که یورش میبرد به افکار آرام درونت.
پرچم صلح، #شعر_سپید است؛ به قول شاملو چون رقصی است که به موسیقی احساس نیاز نمیکند.
سپید شهریار، پرچمصلح را بخوانید.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #روایت_دلخواه_پسری_شبیه_سمیر
به قلم #محمدرضا_شرفی_خبوشان
انتشارات #شهرستان_ادب
#برشی_از_کتاب 👇🏻
جدا قطعهای از زمانی خاص میتواند مهم شود؛ فرق ندارد صفوان یا مکانی غیر صفوان. شخص است فیالواقع که آن مکان و آن زمان را مهم میکند.
حق داری! تو از کل روایات من، مایلی زیاده روایاتی را مسموع بشوی که به طریقی مربوط میشوند به سیزدهم تشرینالاول هفتادوهشت؛ به اداره انتقالات صفوان؛ به حدود کویت؛ به سیدی که قرار است بعد از سیزده سال تبعید، از عراق خارج شود و تشریف ببرد جهان رامبهوت و متعجب کند.
***
داستان این #کتاب از #وادی_السلام آغاز میشود و در همانجا خاتمه مییابد. قبرستانی با چند هزارسال قدمت که راوی #تاریخ است. روایتها تن به تن نقل میشوند و انتقال پیدا میکنند. به نسل بعد؛ به کسانی که بعدا خواهند آمد و حتی به گذشتگان.
یکی درسالهای اخیر مهمان این #خاک شده و دیگری هزاران سال میزبان بوده است. روایتها بین ساکنان این قبرستان میگردند و هرکس روایت دلخواهش را انتخاب میکند. آن را میگوید و از آن میشنود. ساکنان این قبرستان به روایتهایشان #زندگی میکنند و به روایتهایشان زنده میمانند.
نقطهی پرگار این کتاب، روایت دلخواه پسری شبیه سمیر است. جوانی که در خاک جبهههای #جنوب، چشم میبندد و در خاک #نجف ادامه میدهد. درحین روایتهای او از #امام میشنویم. از استواری و شجاعتش؛ از ابهت و صلابتش و از آرامش و اقتدار... امامی که اشداء علی الکفار ورحماء بینهم است. روایتی از #فیضیه میگوید و مظلومیت روحانیهای #جوان. شاهی را میبینیم که گفتگو با چماق میکند و مخالفت با تیر؛ منطقش زندان است و سرورش اسرائیل. روایتی از #جنگ میگوید؛ از جوانهای مشتاق #خمینی؛ از پشت جبههها و حمایت مردم. از شیعههای #عراق میشنویم؛ همسران و مادران دل نگران...
و از صدام و خباثت و خباثت و خباثت...
کتاب از روایتی شروع میشود و به روایتهایی ختم میگردد. روایتهایی که راوی بخشی از تاریخ هستند؛ داستان دو کشور همسایه و دشمنان و قهرمانانشان...
روایاتی که خواندنیاند و ارزشمند...
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #باغ_خرمالو
به قلم #هادی_حکیمیان
انتشارات #شهرستان_ادب
#برشی_از_کتاب 👇🏻
همهی تنم یکباره خیس عرق شد. حالا درست است که ما بیاجازه رفته بودیم بالای پشتبام ولی دیگر #دزد هم نبودیم. تازه اصلا کفتر چاهی که صاحب نداشت. یعنی صاحبش اولین نفری بود که آن را میگرفت. اما خب مصیبت اینجا بود که این #قانون را همه اهالی ده باور داشتند الا فیضالله، که حالا چماق به دست جلوی بخشداری ایستاده بود.
***
هادی حکیمیان، نویسندهٔ باغ خرمالو در این #کتاب، میکوشد که تصویری از زندگی و شرایط حاکم در دوران #رضاخان را مجسم کند.
اولین چیزی که از ابتدای خواندن باغ خرمالو شما را جذب میکند شخصیتهای متفاوت #داستان است که #نویسنده توانستهاست به خوبی فضای #زندگی روستایی را به تصویر بکشد.
فضایی بهدور از امکانات و با تبعیض فراوان که میتواند #نوجوان را بهفکر فرو برد.
نویسنده هیچ تلاشی نکردهاست که داستان را معماگونه پیش ببرد و از همان ابتدای داستان متوجه خواهید شد که این کتاب حول محور سالهای واپسین زندگی شخصیتی بیتوان و مفلوک به نام #رضا_خان میگذرد.
بازهٔ زمانی این کتاب، همزمان با #جنگ_جهانی_دوم و اخراج رضاخان است و شخصیت نوجوان این کتاب با چالشهای پیشروی زندگیاش، راوی این کتاب است.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #مرور_پنجره_ها
به قلم #سید_وحید_سمنانی
انتشارات #شهرستان_ادب
#برشی_از_کتاب 👇🏻
گم کرده ام در غربتی انبوه، انسان را
در جنگل پاییز، مفهوم درختان را
تقویم های ناگزیرم را بهاری نیست
حس میکنم هرصبح فروردین زمستان را
هفتاد گاو لاغر و هفتاد سال اندوه
تعبیر کن ای #عشق! این خواب پریشان را...
***
در حقیقت ابداع و نوآوری در #شعر_نیمایی و آزاد تنها به #نیما_یوشیج و #قیصر_امین_پور و دیگر شعرای این سبک شعری و ادبی مختصر نماند و ما هر روز شاهد رشد و نمایان شدن استعدادهایی درخشان و مستعد در این حوزه هستیم.
در حقیقت شعر نیمایی یا آزاد توانست در مدت زمانی کوتاه مخاطبین خود را پیدا کند و این امر جرأت شاعران این سبک را برای سرودن لوحههای ادبی خود با این سبک زیبا دوچندان کرد و این امر به وضوح در دیوان شعر نو "مرور پنجرهها" واضح و آشکار است. کما اینکه این نوع سبک مورد ملامت و گاها مذمت شعرای شعر عمودی و سبک قدیم قرار گرفته شده است.
در این کتاب تمام زوایا و موارد تخصصی شعر نو مراعات شده است به گونهای که برخی از صاحب نظران "سید وحید سمنانی" را پدیدهای در شعر نو یا نیمایی پنداشتند.
انتخاب لوحههای ادبی زیبا و سهل و آسان، فهم آنها را برای هر #خواننده و #مخاطب و دوستار #سبک_ادبی نو آسان نموده است و این امر، تخصص #شاعر عزیز در زمینه سرودن #شعر_نو را میرساند.
#کتاب را که تصفح نمایید و به غزل های سروده شده آن توجه کنید *عرفان، عشق، وصف زیباییها و وفاداری* در آنها موج میزند و این امر باعث شده که تعداد کثیری از دوستداران #شعر و ادب نو این کتاب را مورد مطالعه قرار دهند.
در حقیقت این کتاب و این نوع شعر را میتوان یک #نوآوری جدید در #ادبیات نو قلمداد کرد چرا که #شاعر سعی بر آن داشته است که تلفیقی از ادبیاتنو و آیینی را در سرودههای خود بکار برد که این امر به نوبه خود باید مورد توجه مخاطبان این عرصه قرار گیرد.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/