eitaa logo
حیات قلم
1.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
494 ویدیو
56 فایل
🌿🌿 اینجا محلی است برای نشر آثار داستانی اساتید و فارغ التحصیلان «انجمن هنری باغ انار» 🌹نشانی گروه: https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 🔸نمایشگاه انجمن: @ANARSTORY http://www.6w9.ir/msg/8113423 :ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
💔💕💔💕💔💕💔💕 💔💕💔💕💔💕💔 💔💕💔💕💔💕 💔💕💔💕💔 💔💕💔💕 💔💕💔 💔💕 💔 💔 😍 ✍🏻 تا حیدر برگردد، توی آشپزخانه مشغول بود. چند بار تا جلوی اتاق محمد یاسین رفته بود و وقتی او را مشغول چسب کاری ماشینش دیده بود، حرفی به او نزده بود. بشری برای خودش مشغول بازی و چرخیدن توی پذیرایی بزرگ خانه بود. صدای بسته شدن در خانه را که شنید، بشری را بغل گرفت و رفت سمت اتاق یاسین. سه اتاق کنار هم بودند؛ اتاق وسط اتاق بشری بود و دست راست اتاق محمد یاسین. نگاهی انداخت. پسرک کنار ماشینش خوابیده بود. در اتاق را آهسته بست و به استقبال حیدر رفت. بشری تا حیدر وارد شد، خودش را به آغوش او انداخت: - بابا... حیدر با عشق خندید و صورتش را دوبار محکم بوسید: - جان بابا، عشق بابا. خوبی عمرمن؟ بشری صورت پدرش را آبدار بوسید. همین باعث شد حیدر بلندتر بخندد. - عزیز دلم. تمنا نفس عمیقی گرفت و گفت: - گفتم دختر نمی‌خواما... اینم نتیجه‌ش! آقا اصلا منو نمی‌بینه. حیدر خم شد و سر تمنا را بوسید: - شما که زندگی منید. حالا این جوجه یکم خودشو لوس می‌کنه برام دل می‌بره ازم. تمنا شانه بالا انداخت و چرخید. حیدر پشت سرش آمد و پرسید: - محمد کو؟ تمنا لب گزید و پر از خواهش زل زد به حیدر: - بچه‌ست دیگه. کوتاه بیا. از صبح بیرون نیومده از اتاقش. دخترک را به آغوش مادر فرستاد و ابروهایش را بهم نزدیک کرد. - تا لباس عوض می‌کنم صداش کن. تمنا دخترک را بین اسباب بازی‌هایش گذاشت و به طرف اتاق محمدیاسین رفت. آهسته در اتاق را باز کرد و وارد شد. جلو رفت و خواست ماشین چسب کاری شده را از زمین بردارد؛ اما محکم چسبیده بود. وای زمزمه کرد و بیخیال ماشین شد. آهسته گفت: - محمدیاسین، مامان؟ بابا کارت دارن. چشم پسرک سریع باز شد و از جا پرید. با چشم های وق زده و رنگی پریده گفت: - گفتی بهش؟ تمنا هنوز لب باز نکرده صدای محکم حیدر آمد. پسرک توی خودش جمع شد و با چشمی پر از اشک زل زد به مادرش. - محمد یاسین، بیا اینجا ببینم! یاسین از جا بلند شد و از اتاق بیرون رفت. تمنا نگاهی به ماشین و فرش انداخت و لب زد: - فرش رو چیکار کنم؟ 🚫کپے مطلقا ممنوع🚫 💔💞💔💞💔💞💔 💞 💞@hayateghalam💔 💔💞💔💞💔💞💔 💞