eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
✅كداميك از اين چهار توفيق را داريد امام صادق عليه السلام : به كسي كه چهار چيز داده شود از چهارچيز ديگر محروم نيست: 🍃به كسي كه توفيق دعا داده شود : از استجابت محروم نميشود 🍃به كسي كه توفيق استغفار داده شود از توبه محروم نميشود 🍃به كسي كه توفيق شكر نعمت داده شود از افزايش نعمت محروم نميشود 🍃به كسي كه صبر وشكيبايي عطا شود از اجر آن محروم نشود 📚خصال مرحوم شيخ صدوق ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
🍃حدیث روز 🛑 از حسد بر حذر باش، كه در شأن تو نيست، و از بداخلاقى دورى كن، كه از سرشت تو نيست؛ زيرا تو به وسيله آن دو، جز به ضرر نمى زنى، و هرگاه به ضرر رساندى، دشمنت را از پرداختن به كار تو كفايت مى كنى؛ زيرا دشمنى تو با ، از دشمنى ديگرى زيان بارتر است. امام صادق(ع) ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
زاویه دید به زندگی 🔹راننده تاکسی گفت میدونی بهترین شغل دنیا چيه؟ ♦️ گفتم : چیه ؟ 🔹گفت: راننده تاكسی. 🔸خنديدم. راننده گفت: جون تو... هروقت بخوای ميای سركار، هروقت نخوای نميای، هر مسيری خودت بخوای می‌ری، هروقت دلت خواست يه گوشه می‌زنی بغل استراحت می‌كنی، مدام آدم جديد می‌بينی، آدم‌های مختلف، حرف‌های مختلف، داستان‌های مختلف. 🔹موقع كار می‌تونی راديو گوش بدی، می‌تونی گوش ندی، می‌تونی روز بخوابی شب بری سر كار. 🔸هر كيو دوست داری می‌تونی سوار كنی، هر كيو دوست نداری سوار نمی‌كنی، آزادی و راحت. 🔹ديدم راست می‌گه، گفتم: خوش به حالتون. 🔸راننده گفت: حالا اگه گفتی بدترين شغل دنيا چيه؟ 🔹گفتم: چی؟ 🔸راننده گفت: راننده تاكسی. 🔹و ادامه داد: هر روز بايد بری سركار، دو روز كار نكنی ديگه هيچی تو دست و بالت نيست، از صبح هی كلاچ، هی ترمز، پادرد، زانودرد، كمردرد. 🔸با اين لوازم يدكی گرون، يه تصادفم بكنی كه ديگه واويلا می‌شه، هر مسيری مسافر بگه بايد همون رو بری، هرچی آدم عجيب و غريب هست سوار ماشينت می‌شه، همه هم ازت طلبكارن. 🔹حرف بزنی يه جور، حرف نزنی يه جور، راديو روشن كنی يه جور، راديو روشن نكنی يه جور. 🔸دعوا سر كرايه، دعوا سر مسير، دعوا سر پول خرد، تابستون‌ها از گرما می‌پزی، زمستون‌ها از سرما كبود می‌شی. هرچی می‌دويی آخرش هم لنگی. 🔹به راننده نگاه كردم. راننده خنديد و گفت: زندگی همه چيش همين‌جوره. هم می‌شه بهش خوب نگاه كرد، هم می‌شه بد نگاه كرد. ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
خورشيد بىوقفه مى تابد. هوا بسيار گرم شده و صحراى كربلا، غرق تشنگى است. كودكان از سوز تشنگى بى تابى مى كنند و رخساره آنها، دل هر بيننده اى را مى سوزاند. ابن حُصين هَمْدانى، نزد امام مى آيد و مى گويد: "مولاى من! اجازه دهيد بروم و با عمرسعد سخن بگويم. شايد بتوانم او را راضى كنم تا آب را آزاد كند". امام با نظر او موافقت مى كند و او به سوى لشكر كوفه مى رود و به آنها مى گويد: "من مى خواهم با فرمانده شما سخن بگويم". او را به خيمه عمرسعد مى برند و او وارد خيمه مى شود، امّا سلام نمى كند. عمرسعد از اين رفتار او ناراحت مى شود و به او مى گويد: "چرا به من سلام نكردى، مگر مرا مسلمان نمى دانى؟". ابن حُصين هَمْدانى در جواب مى گويد: "اگر تو خودت را مسلمان مى دانى چرا آب فرات را بر خاندان پيامبر بسته اى؟ آيا درست است كه حيوانات اين صحرا از آب فرات بنوشند، امّا فرزندان پيامبر لب تشنه باشند؟ در كدام مذهب است كه آب را بر كودكان ببندند؟" عمرسعد سر خود را پايين مى اندازد و مى گويد: "مى دانم كه تشنه گذاردن خاندان پيامبر، حرام است، امّا چه كنم ابن زياد به من اين دستور را داده است. باور كن كه من در شرايط سختى قرار گرفته ام و خودم هم نمى دانم چه كنم؟ آيا بايد حكومت رى را رها كنم. حكومتى كه در اشتياق آن مى سوزم. دلم اسير رى شده است. به خدا قسم نمى توانم از آن چشم بپوشم". اين جاست كه ابن حُصين هَمْدانى باز مى گردد، در حالى كه مى داند سخن گفتن با عمرسعد كار بيهوده اى است. او چنان عاشق حكومت رى شده كه براى رسيدن به آن حاضر است به هر كارى دست بزند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
❇️حاج آقا (ره): 🍃هـــر ڪارے میخــواهے ڪُن امـا این ‌را بدان ڪه این‌‌ عمل تو را خدا پیغـمبر و مومنین مےبینند! ‌ 👌حیا ڪن‌ ڪه یڪ ‌وقت نڪند عمـل زشــتت‌ را ببرند نشـان آقا‌ رســول الله (ص) بـــدهند. ‎‎‌‌‎‎‌↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا به توکل به اسم اعظمت می گشایيم دفتر امـــروزمان را ... باشد ڪه در پایان روز مُهر تایید بندگی زینت بخش دفترم باشد ... الهی به امید تو💚 🌻🌸💐🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
❤️ ✨فقط مے‌گوییم بیا و ما را نجات بده! هیچ‌وقت تو را برای خودت نخواستیم یک‌بار نگفتیم بیا، چون غیبتت آزارت مےدهد! بیا، که باشے!💔 فقط همین...😭 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ اسوه بودن حضرت ابراهیم (ع) (4⃣) 💐✨ در مطالب قبل، به اسوه بودن پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص)، اشاره شد. 💐✨ در آیه 4 سوره ممتحنه، خداوند حضرت ابراهیم (ع) و پیروان او را نیز الگو و سرمشقی برای مؤمنان معرفی می‌کند: 💐💫 قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ۖ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ (آیه 4 سوره ممتحنه) مسلماً برای شما در ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست، آن گاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خدا می‌پرستید بیزاریم، ما به شما کافریم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده است، تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان آورید. [آری، ابراهیم و مؤمنان جز اعلام بیزاری سخنی با بت پرستان نداشتند] مگر سخن ابراهیم به پدرش که گفت: من برای تو [در صورتی که دست از دشمنی و کینه با حق برداری] آمرزش خواهم خواست و در برابر خدا به سود تو اختیار چیزی را ندارم. پروردگارا! بر تو توکل کردیم، و به سوی تو بازگشتیم، و بازگشت به سوی توست. ✅💐 هم انبيا الگو هستند و هم پيروان و تربيت شدگان آن بزرگواران. ✅💐 گذشت زمان، نقش الگوهاى دينى و معنوى را كم رنگ نمى‌كند. حضرت ابراهيم (ع) مى‌تواند براى امروز ما نیز الگو باشد. ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
:+بله که میشناسم :_زحمت میکشی بری صداش کنی؟ :+چشم بالاخره پیدا کردم،حاصل کاوش میشود یک آبنبات. به طرفش میگیرم، :_بفر مایید علی آقا،این مال شماست.. نگاهی به آبنبات و نگاهی به صورت من میاندازد،تردید از چشمانش میبارد. :+نه،مامانم گفته از غریبه ها چیزی نگیرم. صدایی از ورودی مسجد میآید:بگیر علی جان، ایشون غریبه نیستن. علی بلند میشود:دایی،مامان بزرگ همه جا رو دنبالتون گشت. بلند میشوم،سید جواد است. سرم را پایین میاندازم :_ سالم :+سالم علی میگوید:خب دایی من میرم خونه شمام بیا.. و از کنار سیدجواد رد میشود،سید از شانه اش میگیرد:ولی فکر کنم قرار بود یه کاری کنی و به من اشاره میکند،علی انگار تازه یادش آمده میگوید:وای اآلن مشدی رو صدا میکنم. و به طرف مسجد میدود . سید جواد میخندد و سر تکان میدهد :+عشق داییشه ناخودآگاه لبخند میزنم :_خدا حفظش کنه میگوید :+راستش به بچه ها سپرده بودم اگه شما رو دیدن، عوض من حلالیت بگیرن،شکر خدا خودتون رو دیدم. خوبی،بدی دیدین حلال کنین :_اختیار دارین،من جز خوبیندیدم. شما لطف بزرگی در حق من انجام دادین،یعنی من مدیون شمام. :+نفرمایین،انجام وظیفه بوده :_دوباره به سلامتی میرید عراق؟ :+نه،راستش...راستش میرم سوریه.. سرم را بالا میآورم،نگاهش به زمین است و لبخند،حاکم لبهایش... میخواهم چیزی بگویم که صدای مشدی میآید: به به،باباجان خوش اومدی،عقر بخیر سالم مشدی،شرمنده این چندوقت درگیر درس بودم. مِن بعد بیشتر میام ان شاءالله ّ و بسته را از زیر جادرم بیرون میآورم:بفرمایید مشدی،این مال شماست. :+این چیه دخترم؟ :_کلاهه مشدی،کلاهه حصیری. گفتم این روزا تو گرما اینو بذارید سرتون،آفتاب به پوست و چشمتون آسیب نزنه.. :+دستت درد نکنه دخترم،زحمت کشیدی باباجان. کسی از داخل صدایش میزند:مشدی مشدی باز تشکر میکند:ممنون دخترم،من برم تو یاعلی باباجان مشدی میرود و علی خودش را به سیدجواد میچسباند،در حالی که آبنبات را گوشه ی لپش گذاشته. خودش ر ا لوس میکند:دایی برام بستنی میخری؟ سید موهایش را بهم میریزد:وروجک فعال اونو تموم کن بعد.. به طرف من برمیگردد :+راستی مادر،پنجشنبه این هفته ختم انعام دارن،تو مسجد. گفته بودن به شمام بگم تشریف بیارین. تعجب میکنم :_مادر شما؟آخه منو که... :+بله ذکر خیرتون رو از خانمای مسجد شنیدن. :_آها،باشه چشم،قبول باشه :+سلامت باشید سید سرش را بلند میکند و به آن طرف خیابان چشم میدوزد :+اون آقا با شما کار دارن؟؟ سرم را برمیگردانم،یک ماشین شاسی بلند آخرین سیستم،آن طرف خیابان ایستاده ،شیشه های دودی اش اجازه نمیدهد،خوب ببینم اما انگار کسی داخلش برایم دست تکان میدهد. میگویم:فکر نمیکنم... راننده اش پیاده میشود،تازه میشناسمش... بلند داد میزند:نیکی و دست تکان میدهد. سید با تردید میپرسد:اگه مزاحمه... نفسم را با صدا بیرون میدهم:نه آشناست چشمانم را میبندم،نفس عمیق میکشم و چند قدم جلو میر وم. یادم میآید خداحافظی نکرده ام. برمیگردم. سید جواد مات و مبهوت مانده. :_من برم دیگه بااجازه تون،سلام منو به حاج خانم برسونین. :+به سلامت،بزرگواری تون رو میرسونم. ☘ 🌹☘ 🌹🌹☘ 🌹🌹🌹☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
ذکر روز پنجشنبه 🦋🌹💖
زندگی دخترها: 🍂2 سالگی نفس بابا,که با کفشای قیژ قیژیش راه میره. 🌼3 سالگی بَلای بابا,که ماتیک زده و خوشگل شده!!! 🍂4 سالگی جیگر بابا,وقتی بابا از در خسته میاد میگه بابا خشته نباشی شی شی خریدی؟ 🌼9 سالگی مونس بابا,وقتی بابا خستس برای بابا اولین چایو میریزه. 🍂12 سالگی شیطون بابا!که وقتی بابارو بوس میکنه همه خستگی های بابا یه جا از تنش در میاد! 🌼15 سالگی عسل بابا!که موفقیتهاش و کارنامه رنگارنگش رو برا بابا میاره 🍂18 سالگی خانوم بابا!که دانشگاه قبول شده و بابا بهش افتخار میکنه! 🌼23 سالگی خانوم دکتر ، مهندس، وکیل .... بابا که فارغ تحصیل شده! 🍂25 سالگی عشق همسر که خستگیش با نگاهش در میره! 🌼27 سالگی همه چیز یه مرد که بهش میگه عشقم.! 🍂30 سالگی مادر,مونس قلب فرزند و همراه همسر! 🌼40 سالگی سلطان قلب فرزندان و یار همسر! 🍂50 سالگی عشقه نوه ها,تاج سر فرزندان و همدم همسر! 🌼60 سالگی بزرگ خانواده ,همراه شاه خانواده! قانون پایستگی همراه دخترا هست. از دلی به دل دیگه جابه جا میشن اما چیزی از ارزششون کم نمیشه... دم هرچی زن گرم....... تقدیم به تمام خانم ها ❤️ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
✅8 راهکار برای جلوگيری از آلزايمر ! 👈مسافرت 👈حفظ کردن شعر 👈آموختن،گوش دادن موسیقی 👈معاشرت با دیگران 👈آموختن زبانی جدید 👈مصرف‎ ماهیهایی‌‎ مثل‌‎ قزل آلا و ساردین‎، آنتی اکسیدان ها، ویتامین C 🍀 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
كتاب تاريخ طَبرى در دست من است. اين سخن استاد طَبرى است: عُمَر اوّلين كسى بود كه با ابوبكر بيعت كرد، بعد از بيعت او، بيشتر مردم با ابوبكر بيعت كردند، امّا گروهى خلافت ابوبكر را قبول نداشتند، آن ها مى خواستند با على بيعت نمايند و براى همين در خانه على جمع شده بودند. عُمَر به سوى خانه على آمد و گفت: "از اين خانه خارج شويد! به خدا قسم اگر اين كار را نكنيد، اين خانه را آتش مى زنم". من امروز متوجّه مى شوم كه استاد طَبرى هم اين ماجرا را قبول داشته است! او در سخن اشاره مى كند كه عُمَر تهديد كرد خانه فاطمه(س) را آتش خواهد زد، چرا آن آقاى سُنّى همه اين ماجرا را افسانه مى داند؟ آيا او كتاب تاريخ طَبرى را نخوانده است؟ آيا كتاب "صحيح بخارى" را مى شناسى؟ آيا مى دانى اين كتاب چقدر مهم است؟ صحيح بخارى، بهترين كتاب اهل سنّت مى باشد. آن ها به اين كتاب، اعتقاد زيادى دارند و آن را برادرِ قرآن مى خوانند. نويسنده اين كتاب، استاد بُخارى است، او در شهر "بخارا" به دنيا آمد، براى همين او را استاد بُخارى نام نهاده اند، او براى كسب علم و دانش، از شهر خود به عربستان و مصر و عراق سفر نمود. استاد بُخارى، به هر استادى اعتماد نمى كرد، همين ويژگى اوست كه باعث شده تا كتاب او، حرف اوّل را در ميان صدها كتاب بزند. من خبردار شده ام كه استاد بُخارى در شهر كوفه است. من دوست دارم او را ببينم، براى همين از فرصت استفاده مى كنم و به شهر كوفه مى روم. يادت نرود ما قرن سوم هجرى هستيم. استاد بُخارى به كوفه آمده است تا نزد استاد ابن ابى شَيبه شاگردى كند. ●●●☆☆☆☆☆●●● eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🦋❤️🦋
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: در تعریف از امام على (ع) فرمودند: او پیشوائى الهى و ربّانى است، تجسّم نور و روشنائى است، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گوینده‌اى حقگو و هدایتگر است، او مركز و محور امامت و رهبریّت است.✨ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
بسم الله الرحمن الرحیم لبیک یاصاحب الزمان سلام 70هزارملک هستند مامور جابجائی جنازه هستند.. درباره اهل بیت بااجازه اهل بیت جنازه انها راهرکجا فرمودندمی برند ... قبرحضرت زهراسلام الله نجف ایوان طلای حضرت علی علیه السلام است.. والسلام یازهرا ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
13.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 پنجشنبه است و ياد درگذشتگان 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَالمُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ،تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّڪَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّڪَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّڪَ عَلَے ڪُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ          🌹 مادر مهربانے ، پدر عزیزی فرزند دلبندے، برادر و خواهر نازنینی رفیقے دوست داشتنے، همسایه خوبی و همه آنهایے ڪه رفته اند را یاد ڪنیم با دادن خیرات و یا فاتحه و صلواتی 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💖🌹🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ به نام خداوند لــــوح و قلم حقیقت نگـــار وجود و عـــدم خـــــدایی که داننده رازهاست نخســــــتین سرآغاز آغازهاست باتوکل به اسم اعظمت الهی به امید تو💚 💖🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷
چه انتظار عجیبی !!! تو بین منتظران هم عزیز من ، چه غریبی عجیب تر، که چه آسان نبودنت شده عادت چه بیخیال نشستیم، نه کوششی نه وفایی فقط نشسته و گفتیم؛ خدا کند که بیایی اگر تو را نداشتم فراق بی وصال بود حکایت جدائیم ز محضرت مدام بود، اگر تو را نداشتم حسین سرورم نبود چگونه بی امام عشق، عشق را دوام بود ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هر روز یک سلام به امام حسین علیه السلام داشته باشید... صلی‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله صلی‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله صلی‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله ↶🌼 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸