#داستانک
وارد اتاق شدم اعصابم از همه خورد بود دیگه خسته شده بودم از بس گفتن بهم این کار نکن خدا خوشش نمیاد اون کار کن خدا خوشش میاد.از شدت عصبانیت به خانمی که پشت میز بود توپیدم که:
این چه وضعشه شورش درآوردین دیگه همه اش میگن حجاب فلان بهمان بابا خدا مهربون تر شماست شما مارو از خدا دور میکنید جای اینکه به خدا نزدیک کنید خسته مون کردید ها.......
خانمی که پشت میز نشسته بود لبخندی زد و از روی میز لیوان را پر از آب کرد و به سمت من آمد مرا به آرامش دعوت کرد و آن لیوان آب را به من داد و گفت: عزیزم این لیوان آب را بخور تا یکم آروم بشوی بعدش بیا اینجا بنشین ببینم کی دختر خوشگل مارو اینقدر عصبی کرده.
از برخوردش متعجب شدم اما اینقدر کلافه بودم که خودم را به بی خیالی زدم.
+خب عزیزم آروم شدی؟
—بله ممنون بهترم.
+خب عزیزم حالا بگو ببینم چیشده؟
—خانواده من مذهبی هستند از بچگی به من یاد دادند که حجاب خوبه منم بهشون گوش دادم اما چند مدته واقعا برام سوال شده چرا باید حجاب کنم مگه خدا مهربان نیست؟خدایی که مهربانه دلش نمیاد مارو بخاطر چند تا تار مو بندازه جهنم.منم به خدا و پیامبر و ائمه اعتقاد دارم حتی تو اکثر کارام حضرت زهرا رو الگو خودم قرار دادم اما نمیتونم قبول کنم چرا حجاب کنم؟؟ هروقت حجاب میکنم دوستام مسخره ام میکنند منم میخوام دوست داشته باشم.
تمام وقتی که داشتم حرف میزدم آن خانم ساکت بود و به حرف هایم گوش میکرد. همانند مادری مهربان بود.
+عزیزم شما گفتی حضرت زهرا رو الگو قرار دادید درسته؟
—بله درسته.
+روز قیامت حضرت زهرا شما را شفاعت میکنه یا دوستات؟
—خب معلومه حضرت زهرا
+پس این درسته که بخاطر دوستات شفاعت اون دنیای حضرت زهرا رو از دست بدی؟
در فکر فرو رفتم اشک از چشمانم سرازیر شد خودم را در آغوش آن خانم مهربان انداختم و گفتم:
من از الان به حضرت زهرا قول میدم دیگه بدون حجاب جایی نرم و از امانت ایشون درست استفاده کنم به حرف دیگران هم اهمیت ندم.
از شما هم خیلی ممنونم اصلا فکر نمیکردم طلبه ها اینقدر مهربان وخوش اخلاق با محبت باشند.
✍🏻نویسنده:فاطمه هژبری
#داستان
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
🙊اینم از نتیجه برابری زن و مرد
🔻مردی که ۴ ساله دامن و کفش پاشنه بلند می پوشه تا ثابت کنه مرد و زن برابر هستن و لباسها به زنانه و مردانه تقسیم نمیشن
📌این هم نتیجه حمایت غرب از نظریه برابری زن و مرد
وقتی بخوای با خلقت انسانها در بیوفتی و عقاید پوچ رو به کرسی بشونی
🌐منبع:https://www.dailymail.co.uk/femail/article-8847579/Straight-married-father-three-reveals-hes-worn-skirts-high-heels-day-four-years.html
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 قسمت بیست و پنجم از آن لحظه به بعد قلبم با ضرب آهنگ دیگری می تپید. نگاهها
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
قسمت بیست و ششم
کمی این پا آن پا کردم و گفتم:
-فاطمه ...میشه...کمکم کنی یه اسم خوب برا خودم پیدا کنم🙃
+همین حالا؟🤔
-آره تو خیلی کتاب خوندی با سوادی یه اسم که بهم بخوره بگو دیگه😊
فاطمه چشم هایش را رو به آسمان چرخاند و بعد از مکث نسبتا طولانی، گفت:
+تبسم
-تبسم؟!
+آره یعنی لبخند، چون لبخندت قشنگه این اسمو پیشنهاد دادم
-راستش فکر کردم یه اسم با معنی بهتری بگی
+معنی لبخندم خوبه، ببین شعرا شکفتن گل رو به لبخند تشبیه کردن، عرفا هم شکفتن گل رو دقیقا زمانی میدونن که گل به اوج کمال و رشدش رسیده باشه، امام علی(ع) میفرماید:🌸
" کاری که در توان زن نیست به او مسپار زیرا که او چون گلی ست نه خدمتکار و پیشکار." خب ما اسم تبسم رو انتخاب میکنیم به امید روزی که تو به اون مرحله از زندگیت برسی که مثل یه گل شکوفا بشی.😍
-هرکی دوستت داره حق داره! تو خیلی خوبی فاطمه
+چی میگی؟
-هیچی لطفا زود جوابشو برام بیار
+باشه
او رفت و من بازهم غرق افکارم شدم. شب که شد به سختی خوابم برد با اینکه اذان صبح در کانون اصلاح و تربیت پخش نمی شد، ولی دقیقا در زمان اذان بیدار شدم. 🌱
رفتم داخل راهرو به ساعت بزرگ روی دیوار خیره شدم. درست همان ساعت و دقیقه ای که دیروز فاطمه در نمازخانه گفته بود زمان اذان صبح است. 🧡
رفتم وضو گرفتم و تنها در نماز خانه نماز خواندم. بعدش سر سجاده یک دل سیر گریه کردم و باز گفتم: خدایا فقط ولم نکن!😭
آن روز تا ظهر بی قرار بودم. میخواستم بدانم اصلا حاج آقا جوابم را می دهد یا نه! فاطمه که از در وارد شد دویدم کاغذم را طلب کردم.📄
چیزی نگفت و فقط کاغذ را دستم داد. رفتم یک گوشه میخواستم بازش کنم که صدای اذان پخش شد.🌌
کاغذ را در دستم فشردم و رفتم سمت نماز خانه، فاصله بین خواندن دو نماز، کاغذ را باز کردم. زیر دستخط کودکانه ام که نوشته بودم: راه خلاصی از حسادت؟😣
با دست خط خیلی زیبایی نوشته شده بود:
"اگر به تو حسادت می کنند از حسود دوری کن
اگر خودت به کسی حسادت میکنی به او محبت کن"
لبخندی زدم و گفتم: به خدا دوای دردم همینه!
به خودم که آمدم همه نگاهها سمتم چرخیده بود. خودم را نشکستم و رفتم صف اول ایستادم برای خواندن نماز عصر.
از آن دقیقه از کاغذی که برایم سفیر عشق بود، مثل گنج مراقبت میکردم. به فاطمه هم به نسبت اخلاق خودم بیشتر محبت میکردم. روزهایم بهتر شده بود و شبهایم بی قرارتر!💓
تا اینکه یک روز فاطمه بعد از نماز گفت همراهم می آید...
ادامه دارد.... "#رمان را هر شب در کانال دنبال کنید"
به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری
@hejabuni
دانشگاه حجاب
تجربه پس از مرگ 🎵جلسه هشتم #شرح_و_بررسی_کتاب_سه دقیقه_درقیامت #براساس واقعیت 🔺تجربه نزدیک به
سه دقيقه در قيامت 09.mp3
23.23M
تجربه پس از مرگ
🎵جلسه نهم
#شرح_و_بررسی_کتاب_سه دقیقه_درقیامت
#براساس واقعیت
🔺تجربه نزدیک به مرگ یک جانباز #مدافع_حرم
👤استاد امینی خواه
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
میدونید چیه⁉️
یعنی در عجبم از اونایی که هنوز بر می گردن میگن
حجابا رو بردارین همه چی عادی میشه❗️
تازه بعضیام میان مردای غربی رو مثال میزنن که اینا دیگه کلاً شاهکار خلقتن😜با اینهمه آمار تجاوز و آزار جنسی تو غرب که هر روز خبرگزاری های خودشون منتشر میکنن...
بابا
خود خدا داره میگه من تو این مورد ضعیف خلقتون کردم
بعد شما خیلی شیک میای اینطوری میگی؟:/
💠آیه ۲۸ سوره نساء
💠تفسير نور(۱۰جلدى)، ج۲، ص: ۵۳
#زن_در_غرب
#تولیدی_کامل
🌸 @hejabuni |دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭شهید امر به معروف ونهی از منکر
💔شهید غیرت
🎥 وداع با شهيد امر به معروف «محمد محمدی» در معراج شهدا
🖤🖤🖤🖤
اهدای زندگی پس از شهادت❤️
🔹اعضای بدن شهید محمد محمدی با رضایت خانوادهاش به بیماران نیازمند اهدا شد.
🔸بسیجی ۳۹ ساله، محمد محمدی دو روز پیش در درگیری با اراذل و اوباش تهرانپارس با چاقو به شهادت رسید.
#شهدا در حیات ومّمات هم موثرند
#عند_ربهم_یرزقون
#تصویری
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
#تلنگرانہ💭
دلش نمےاومد گناھکنه🍃...
اما ...
باز هم گفت :
این باره آخره🔚
مواظب " بار آخر"هایی باشیم که
"بارِآخرتمان"را سنگین میکند😓
••🦋
•←•| زرنگباشیـد...|•
ازخوردنوخوابیدنوتفـریحو
درسوڪسـبوڪارهـمبراۍ
#بندگی ڪردناستفادهڪنید...✨
••
مثلا :
اگهمیخوایغذاخـوردنتهمدر
جھتبندگۍباشه،خوشمزگیو
طعـمغذاوسیرشدنرونبیـن... !
•√هدفتاینباشهڪہیڪطعام
طیبوسالمبخوریتاانرژیبگیری
براڪاروتلاشدرراهخدا...🖇🌱
#انقلابےنویسـ
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔔زنگ تفریح ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﭘﻔﮏ ﻭ ﭼﯿﭙﺲ ﻭ ﺍﯾﻨﺎ ﻧﺨﻮﺭ ﺷﺎﯾﺪ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺩﻟﺶ ﺑﺨﻮﺍ
🔔زنگ تفریح
میگن حاجی رفت بالا منبر گفت ای امت میدونین میخوام چی بگم؟
گفتن نه
گفت نمیدونین پس چرا بگم
فردا گفت مردم میدونین چی میخوام بگم؟
گفتن اره
گفت اگه میدونین خوب چرا بگم
ملت که حسابی ضايع شده بودن تصمیم گرفتن فردا نصف بگن اره نصف بگن نه...
حاجی فردا گفت ملت میدونین چی میخوام بگم
نصف گفتن اره نصف نه
گفت اونایی که میدونن به اونایی که نمیدونن هم بگن😐😂😂
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم یاران خائن، موجبصلح امام حسن شدند!! #صلح_تحمیلی متاسفانه برخی مسئولین برای پیشبرد ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به روز باشیم
✅ نوام چامسکی:
📍ترور سليمانی و تحسین آن در آمریکا نشان داد چقدر تفکر داخلی ما افراطی و قانون گریز است...!
🔻ایران و بسیاری از کشورها موافق عدم اشاعه هستند به جز دو کشور، اسرائیل و پدرخوانده...!
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
♨️گذشتن از شهروندی کشور آلمان بخاطر دست ندادن با نامحرم
👨⚕دکتر لبنانی بعد از سالها درس خواندن در رشته پزشکی و ۱۳ سال زندگی در کشور آلمان وقتی میخوان شهروندی رو بهش اعطا کنن بخاطر دست ندادن با خانمی که مدرک رو میخواسته اعطا کنه از حق شهروندی محروم میشه
🔻این دکتر مسلمان بخاطر اعتقادات دینی و وفا به عهدی که با همسرش بسته بود که با خانمای نامحرم دست نده از دریافت شهروندی کشور آلمان گذشت
⚖دادگاه آلمان گفته بخاطر برابری زن و مرد این حرکت توهین به اون خانم بوده و دست دادن اهمیت خاصی برای اونها داره
📌بعد از انفجار لبنان شروع کردن به همدردی با مردم لبنان و حمایت از اونها ولی در عمل از اعطای حق شهروندی دریغ کردن.مطمئن باشید اونها دلسوز مسلمونها نیستن و منتظر موقعیت هستن تا مردم کشورهای مسلمان رو علیه اعتقادات و نظام اسلامی متحد کنن و به اسم حمایت از اونها اعتقاداتشون رو بگیرن ازشون
🌐منبع:
https://www.dailymail.co.uk/news/article-8854519/Muslim-doctor-refused-shake-womans-hand-denied-German-citizenship.html
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 قسمت بیست و ششم کمی این پا آن پا کردم و گفتم: -فاطمه ...میشه...کمکم کنی یه اس
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
قسمت بیست و هفتم
تا اینکه یک روز فاطمه بعد از نماز به من گفت که همراهم می آید. با تعجب پرسیدم:
-کجا؟کجا باهام میای؟😳
+آزمایشگاه دیگه...مگه خانم مدیر بهت نگفت؟ غیر از تو دوتا از دخترا رو میخوان ببرن آزمایش
-پس بلاخره اون روز رسید!
+خب حالا سرتو بیار بالا ببینم خودم باهاتم دیگه، توکل به خدا
از روی اضطرار تکرار کردم: توکل به خدا. 😣
وارد آزمایشگاه که شدیم استرس داشتم مدام دست فاطمه را فشار میدادم و می پرسیدم : نکنه یه وقت ایندفعه جواب مثبت باشه؟😭
او هم چشم غره ای میرفت و مرا به سکوت دعوت میکرد. وقتی نوبتم شد با ترس و لرز بلند شدم. در دلم گفتم چقدر خوب است که آدمها خیلی چیزها را نمی دانند.😕
اگر ادمهایی که کنارم روی صندلی نشسته اند میدانستند برای چه آزمایشی آمده ام حتما دوباره به آن دخترک بی ارزش و تحقیر شده و منفور تبدیل می شدم.😞
آزمایش خون که دادم. همینکه از اتاق بیرون آمدم حاج آقا را دیدم. چشم های ریز و کشیده ام از تعحب گرد شدند. سلام کردم. او مرا نشناخت ولی از روی ادب جواب سلامم را گفت. و وارد اتاق کناری شد.🤯
رفتم طرف فاطمه هنوز چیزی نپرسیده بودم که با خنده گفت: یادم نبود داداشم امروز نوبت آزمایش داره...🤗
تعجبم بیشتر شد پرسیدم:
-حاج آقا؟
+آره...بهت نگفته بودم میثم داداشمه؟
-معلومه که نگفته بودی
+حالا چرا اینقدر...🤨
یکدفعه نگاهش به پشت سرم چرخید و حرفش ناتمام ماند. یک دختر ظریف و سفید رو از پشت سرم آمد و جلوترم ایستاد. 🧕🏻
چادرش را که مثل چشم هایش سیاهِ سیاه بود، روی سرش مرتب کرد و رو به فاطمه پرسید: آقا میثم هنوز نیومده؟🙃
هنوز حالیم نشده بود چه خبر است. فاطمه با او گرم گفتگو بود که خانم مدیر همراه دو دختر دیگر آمد و به فاطمه گفت که باید برویم.👋
فاطمه صورت آن دختر را بوسید و خداحافظی کرد. در راه خانم مدیر و فاطمه در مورد آن دختر صحبت کردند:
-فاطمه جان چقدر خوشکل بود زن داداشت
+ممنون هنوزکه زن داداشم نشده حالا ان شاالله آزمایشاشون بهم بخوره...
دیگر هیچ صدایی نشنیدم...😫
دستم را روی سرم فشردم و در صندلی فرو رفتم. از آن روز دوباره گوشه گیر و تنها شدم. نمازم را سریع میخواندم و برای حلقه های گفتگو، نمی ماندم. ☹️
درس و سر درد را بهانه میکردم و از همه فاصله می گرفتم. تا اینکه بیست روز بعد جواب آزمایشم آمد...
ادامه دارد.... "#رمان را هر شب در کانال دنبال کنید"
به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری
@hejabuni
Javedan-3.mp3
3.5M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤آیت الله جــــــاودان
✅ #شیطانباخیالاتواردمیشود
✅ هرچه انسان دارد مال خداست ،،پس دست شیطان نمی رسد به چیزی اگر.....
🌺 #نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست
✅ دعایی که بخوانی، شیطان نمی تواند کاری کند
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
✅غیرت؛آره
❌بی غیرتی؛نه
🚫تعصب بیجا و غیرعاقلانه هم؛نه
☝️نه از این ور بوم بیفتیم نه از اون ور
✅درست همون جایی بایستیم که
👈خدا گفته👉
نه افراط⬆️ ، نه تفریط⬇️
اعتدال⬅️غیرت ورزی در چارچوبی که خدا تعیین کرده
#غیرت
#تولیدی_کامل
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅این صحنه شکوه انقلاب است
رفراندوم حمایت از حجاب است
😡انزجار و برائت از بدحجابی
در پی کشف حجاب یک خانم دوچرخه سوار در شهر نجف آباد اصفهان شهر شهید حججی بانوان عفیف نجف آباد در حضوری پر شکوه این حرکت را محکوم کردن
#تصویری
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
✅ براے #مجرد_ها :
👈حواسمون باشه تو زمان مجردی داریم چیکار میکنیم ...
🔸از هر دستی بدی از همون دست میگیری ...
🔸اگه به نامحرم زیاد نگاه می کردی ؛
🔸اگه با نامحرم چت کردی ؛
🔸اگه بیشتر وقت و تفریحت با حضور نامحرم بود،
🔸اگه بهش لبخند زدی ؛
پس بپذیر که همسر آیندت هم این کارارو انجام بده!!!
👈 زمان مجردی امتحان بزرگی برای انسانه ...
شاید خدا میخواد ببینه ،چند مَرده حلاجی؟
که به نسبت تلاش ، عمل و مقاومتت دربرابر گناه ، روزیت رو تعیین کنه !
☝️حواست باشه . . . .
🔹شاید یه لبخند
🔹شاید یه نگاه حرام
🔹شاید یه چت ؛ یه دایرکت نابجا ؛
🔹ازدواجت رو بهمون اندازه تأخیر بندازه ...
🔹شاید لیاقت داشتن همسر خوب و پاک رو که خدا برات مقدر کرده بوده، با تکرار همین اشتباهات از دست بدی ...
♡همسر یعنی #همسفر_تا_بهشت ♡
به خودت بیا #رفیق
شاید سخت باشه .... اما شدنیه 😊
@modarese_novin
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
پایبنــــدی به قانـــون‼️
#وصیت_شهدا
#شهید_بهشتی
#تولیدی
🕊شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات
🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔔زنگ تفریح میگن حاجی رفت بالا منبر گفت ای امت میدونین میخوام چی بگم؟ گفتن نه گفت نمیدونین پس چرا بگ
🔔زنگ تفریح
شوهر شما چطوره؟🤔
ﺍﮔﻪ ﺍﺯ شوهر ﺧﻮﺩ راضی ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ
ﺍﮔﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ
اگر دائما حرص شما را در می آورد
ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻛﻼﻓﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺪﮔﻴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺭ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺳﺎﺧﺘﻪ !!!
ﺍﺻﻼ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ
مال ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ
ﻛﻼ ﺍﻳﻨﺎ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭﻳﻦ...
شوهر کردن همینه
فايده نداره درست بشو هم نيستن
کفش تن تاک بخر فرار کن
یا تو همین شرایط کرونا، پسش بده مامانش که اینقدر سنگشو به سینه میزنه. مال خودش 🤗😂
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
📚 کتابچه مدرسه حجاب
✅ گزیدهای از آیات، احادیث و احکام در مورد #حجاب به بیان ساده برای کودکان و نوجوانان با تصاویر رنگی
🖋مؤلف: محمد حسین قاسمی
📔 تعداد صفحه: 32
👥رده سنی : #کودک #نوجوان
📷 تصاویر بیشتر👇
https://eitaa.com/tasavir2/241
🌐 کانال کتاب کودک و نوجوان👇
https://eitaa.com/joinchat/4011720751C49bba0503c
✍پ.ن: معرفی کانالهای فروش کتاب از سوی ما صرفاً جهت پیشنهاد است. لطفا پیش از سفارش به هر نحوی که صلاح میدانید اعتبارسنجی نمایید.
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم ✅ نوام چامسکی: 📍ترور سليمانی و تحسین آن در آمریکا نشان داد چقدر تفکر داخلی ما افراطی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به روز باشیم
✅ نوام چامسکی | بخش دوم:
📍به ایران فشار میآوریم، میکشیم و تهدید میکنیم برای محافظت از اسرائیل...!
🔻این مسئله ای است که نمیتوانید در آمریکا از آن صحبت کنید...!
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
♨️فشارها بر روی کلیسا جواب داد؛تغییر موضع کلیسا نسبت به افراد همجنس باز
⛪️پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان، گفته است که به عقیده او افراد همجنس باید اجازه زندگی مشترک را داشته باشند.
🔻او گفت: "آنها هم فرزندان خدا هستند و حق دارند که در یک خانواده باشند. هیچ کس نباید آنها را کنار بگذارد یا زندگی را برایشان سخت کند."
این اظهارات درحالی صورت گرفته که پاپ قبلا همجنس بازی را گناه میدانسته
📙نهی از همجنس بازی در متون دینی مسیحیت:
«و با ذکور مثل زن جماع مکن ؛ زیرا که این فجور است.»[1]
پولس که ما از وی به عنوان معمار مسیحیت امروز نام می بریم، نیز به زشتی و سیاهی و تباهی این عمل شنیع اذعان می کند:
«آیا نمی دانید که ظالمان وارث ملکوت خدا نمی شوند؟ فریب مخورید؛ زیرا فاسقان و بت پرستان و زانیان و متنعمان و لُوّاط [لواط کراران-همجنس گرایان] و دزدان و طمعکاران و میگساران و فحاشان و ستمگران وارث ملکوت خدا نخواهند شد.»[2]
[1] لاویان / 18 : 22
[2] رساله اول به قرنتیان / 6 : 9 - 10
🌐منبع:https://www.dailymail.co.uk/news/article-8864193/Pope-Francis-endorses-sex-civil-unions-saying-Homosexuals-children-God.html
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 قسمت بیست و هفتم تا اینکه یک روز فاطمه بعد از نماز به من گفت که همراهم می آید
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
قسمت بیست و هشتم
دیگر چه فرقی میکرد جواب چه بود. من انگیزه ای برای زندگی نداشتم. نرفتم جواب را بپرسم.😢
یک روز ظهر فاطمه آمد پیدایم کرد و گفت:
+نمی خوای بدونی جواب آزمایشت چیه؟
-بگو و برو
+جواب آزمایشت منفیه، واقعا خدا رو شکر....شنیدی چی گفتم؟
-آره ممنون
+تو چته؟
-فقط میخوام تنها باشم
+خب چرا؟ بهم بگو چیشده؟
-میدونستم هرکاری کنم هم نمیتونم مثل یه آدم عادی زندگی کنم. گذشته ام دست از سرم بر نمیداره هرشب کابوس! هر روز با شنیدن یه اهنگ با پیچیدن یه عطر تند، با اومدن یه اسم، همه وجودم زیرو رو میشه اعصابم بهم میریزه کاش بمیرم.😭😤
+چاره ظرفی که آلوده شده شکستنش نیست...باید زیر آب پاک و جاری بگیریش تا اونقدر پر از زلالی بشه که آلودگی باقی نمونه😉
-نمی فهمم چی میگی
+ذهنتو خاطرتو با یه چیز خوب و آرامش بخش پر کن تا جایی برای مرور خاطرات تلخ گذشته ات باقی نمونه
-چی میتونه به اندازه همه عمرم بزرگ باشه اونقدر شیرین باشه که تلخیامو کمرنگ کنه؟
+چیزی که زمینی نیست. یه صدای آسمونی
-صدای آسمونی تو گوش بدبختی مثل من نمی پیچه
+اگه خودت بخوای میشه
-خیلی خب میخوام از وضعی که دارم خلاص بشم چاره ام چیه؟
+قرآن حفظ کن. کلام خدا رو بکش رو سرت
-من دو کلاس به زور سواد دارم چطور عربی حالیم بشه؟
+یه واکمن و نوارای استاد پرهیزگارو بهت میدم گوش میکنی سه بار تکراره تو باهوشی حافظتم خوبه، زود حفظ میشی.
قرار شد در کشتی نوح بمانم و از طوفان های سهمگین زندگیم عبور کنم.
نمیدانم چرا اما با اینکه قرار بود اولین نواری که از قرآن گوش میکنم بخش اول جزء اول باشد اما فاطمه نواری به من داد که دقیقا از سوره یاسین شروع می شد!😍
بارها و بارها به آن آوای دلنشین و آسمانی گوش کردم. این سوره چیزی در وجودم زنده کرده بود که باید میفهمیدمش هرجور شده یک قرآن پیدا کردم تا معنیش را بخوانم. وقتی به آیه ۲۱ رسیدم جواب سوالم را گرفتم...
ادامه دارد.... "#رمان را هر شب در کانال دنبال کنید"
به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری
@hejabuni