#گزارش
#بینالملل
💯اولین داور #محجبه در المپیک توکیو
🏀این داور مصری که در رشته بسکتبال فعالیت دارد، نخستین زن مسلمان باحجاب خواهد بود که بازیهای بسکتبال المپیک را قضاوت میکند.
🔻"سارا جمال" همچنین اولین زن عرب و آفریقایی خواهد بود که قضاوت بسکتبال سه نفره را در المپیک انجام میدهد.
¶این مسئولیت بزرگی است که من نه تنها نماینده کشور خود هستم بلکه آفریقا و جهان عرب را نمایندگی میکنم. این آسان نیست، اما من میخواهم نماینده خوبی برای آنها باشم. بنابراین تمام تلاش خود را برای این کار میکنم.
🔻این داور محجبه ادامه داد: هر وقت به موفقیتی میرسم و فکر میکنم این بزرگترین چیز است، خدا من را غافلگیر میکند و فرصتی جدید را پیش روی من قرار میدهد که حتی بزرگتر از قبل است. وقتی شما در کاری اولین باشید آسان نیست؛ برای انجام آن باید شجاع باشید. اما وقتی به چیزی اعتقاد دارید، باید باور داشته باشید که اگر قدمی بردارید، نتیجه میگیرید.
¶وی افزود: همکارانم بازیهای من را تماشا میکنند و البته در المپیک نیز از من حمایت خواهند کرد. او معتقد است که دین اسلام باعث تقویت روحی او در این مسیر شده است.
🌐منبع:https://abcnews.go.com/Sports/hijab-wearing-basketball-referee-blaze-trail-tokyo-olympics/story?id=78742099
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
🔹شرارت در جامعه🔹 🔸قسمت اول سلام دوستم...🖐 سلام به تویی که اگه سوالی هم درباره #حجاب داری..⁉️ اگه شب
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_سی_و_دو
💠#فصل_ششم_جنگ
هنوز در حال و هوای #انقلاب بودیم که ناغافل، #جنگ بر سرمان خراب شد.
خانه ی ما به پالایشگاه نزدیک بود. هر روز هواپیماهای #عراقی برای بمباران پالایشگاه می آمدند. دود سیاهی که از سوختن تانک فازم بلند شده بود،همه آبادان را پوشانده بود.
با #شروع_جنگ همه جا به هم ریخته بود. بعضی از مردم، همان اول خانه و زندگی و شهر را ول کردند و رفتند.
برای اینکه نگران مادر نباشم، او را به خانه خودمان آوردیم. مهرداد چند ماه پیش از شروع جنگ به خدمت سربازی رفته بود. او در مهر سال 59در شلمچه خدمت می کرد. مهران هم به عنوان #نیروی_مردمی با بچه های مسجد فعالیت می کرد.
مهری و مینا هم هر روز صبح برای کمک به مسجد پیروز مبرفتند و هر وقت کارشان تمام می شد، خسته و گرسنه بر میگشتند.
#زینب و شهلا هم به مسجد قدس و جامعه معلمان می رفتند و هر کاری از دستشان برمی آمد انجام می دادند.
برق شهر قطع بود. شب ها فانوس روشن می کردیم. من و مادرم و شهرام در خانه بودیم و دعا می کردیم.
صدای هواپیما و خمپاره هم از صبح تا شب شنیده می شد.
یکی از روزهای مهر ماه، یکی از بچه های مسجد قدس به خانه ی ما آمد و گفت: تعدادی از سربازها را به مسجد آورده اند و گرسنه اند، ما هم چیزی نداریم به آنها بدهیم.
من هر چیزی در خانه داشتیم ، اعم از تخم مرغ و گوجه و سیب زمینی، همه را جمع کردم و به آنها دادم.
#بنی_صدر که مثلا رئیس جمهور بود اصلا کاری نمی کرد. هر روز که می گذشت وضع بدتر می شد و خمپاره و توپ بیشتری روی آبادان می ریختند؛
طوری که ما صدای خراب شدن بعضی از ساختمان های اطرافمان را می شنیدیم.
اما من راضی بودم که همه ی خطرها را تحمل کنم و در آبادان بمانم.
دخترها هم بی آبی و بی برقی و خطر را تحمل می کردند و حاضر نبودند از آبادان فرار کنند. مهری و مینا برای #کمک به مسجد پیروز(مهدی موعود) در ایستگاه 12می رفتند.
در آنجا تعدادی از زن ها به سرپرستی خانم کریمی (مادر میمنت کریمی) برای رزمندگان غذا درست می کردند.
گاوهایی که در اطراف آبادان زخمی می شدند را در مسجد سرمی بریدند و زن ها گوشت ها ی آنها را تکه می کردند و آبگوشت درست می کردند و گوشت کوبیده آن را ساندویچ می کردند و به #خرمشهر می فرستادند.
مینا بارها در دلش از خدا خواسته بود که مهرداد هم از آن گوشت بخورد. اتفاقا یک بار که مهرداد از #جبهه به خانه آمد از ماجرای گرسنگی چند روزه در جبهه و گوشتی که خورده بود تعریف کرد ما فهمیدیم مهرداد همان ساندویچ های گوشت دست ساخته ی دخترها را خورده است.
مهران و مهرداد اصرار داشتند که ما همگی از شهر خارج شویم. همه دختر ها مخالف رفتن بودند .
زینب عاشق آبادان بود و تحمل دوری از آبادان را نداشت. اصلا ما جایی را نداشتیم که برویم.
در همه ی این سالها بچه ها حتی برای سفر هم از آبادان خارج نشده بودند.
بین مهران و مهرداد و دخترها سر ماندن و رفتن از آبادان، دعوا سر گرفت. مهرداد هر چند روز یک بار از خرمشهر می آمد و وقتی می دید که ما هنوز توی شهر هستیم عصبانی می شد، می خواست خودش را بکشد.
اواسط مهر ماه خیلی از خانواده ها از شهر خارج شده بودند.
#ادامه_دارد....
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
❤️ عڪسنوشتهها و پوسترهاے ڪانال دانشگاهحجابرواینڪانالتولیدمیڪنہ😊👇 🌺 eitaa.com/joinchat/353691
👆 یه روزی این کانال به کارتون میاد.🌹
دانشگاه حجاب
به سبک فرشته ها☺️ بخش دوم: آشنایی با پارچه های چادری 🔹قسمت دوم🔹 خب در این قسمت میخوایم با دو نوع پ
به سبک فرشته ها☺️
بخش دوم:
آشنایی با پارچه های چادری
🔹قسمت سوم🔹
🌀کن کن
پارچه کن کن از دسته پارچه های نیمه براقه والبته بسیار سبک و لطیف...
این پارچه به دلیل زیبایی و ظرافت خاص اش بیشتر مناسب مجالسهست و خب به دلیل همین ظرافت اش احتمال نخ کش شدن این پارچه زیاده!
🌀کرپ کن کن
پارچه کرپ کن کن مورد استقبال خیلی از بانوان قرار گرفته که میتونه یکی از دلایلش این باشه که👈 پشت این پارچه حالت کرپ داره ونمای روی سر بسیار زیبا است.
🌀مهاراجه
پارچه کرپ مهاراجه از جنس شناخته شده کرپه که چادری نرم، لطیف و مقاوم از این پارچه به دست میاد و با توجه به بافت ریزش هم، سَبُکه.رنگ این پارچه بسیار مشکی و ماته، همچنین بخاطر تراکم بالا به سختی چروک میشه!
خب دخترای گل🌺
امیدوارم تا الان مطالب مفیدی گیرتون اومده باشه🙃
و پیشنهاد میکنم برای کامل شدن اطلاعاتتون قسمت های بعد رو هم مطالعه کنید😉
با ما همراه باشید👋🏼
#پارچه_چادر
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم ✅ روایت کارشناس عرب ایرانی از آنچه در خوزستان میگذرد: 📍مردم مطالبات به حقى دارند ام
🛑به روز باشیم
#خوزستان
✍متن از کانال دلنوشته های یک طلبه، جناب حدادپور جهرمی:
عزیزان سوال کردند که چرا درباره خوزستان چیزی نمیگی؟!
جوابش خیلی ساده است: بنده درباره خوزستان، اطلاعات دقیق و کارشناسی ندارم.
هر کی یه چیزی میگه. مشخص هم نیست که حرفهای درست و حسابی بزنند. حتی تحلیلگران سر صحنه و اهل خوزستان، اغلب دارن احساسی مینویسند و هیچ کس راهبرد دقیقی مطرح نمیکنه.
بخاطر همین، وقت شما را نمیگیرم.
اوضاع جوری شده که حتی نمیشه همدردی کرد.
چون هیچ کس منظور از بی آبی را درست برای مردم روشن نمیکنه! حتی خود بچه های اونجا!
بی آبی برای شرب؟
برای گاومیش ها؟
برای شلتوک؟
برای کشاورزی های معمولی؟
برای شنای بچه ها در هور؟
برای چی دقیقا؟!
هر کدومش حساب کتاب خاص خودش داره
برای هر کدوم از بچه های آبادان و خرمشهر و اهواز و سوسنگرد هم که تماس گرفتم و پرسیدم، گفتند آب خوردن دارن. فقط از بی آبی و کم آبی بعضی روستاها حرف زدند.
ولی رفقا
این درگیری و خشونت و تیر و تیراندازی که ما داریم میبینیم، نه مال تشنه هاست!
نه مال مناطق بی آب شرب
و نه مال مناطق عمومی خوزستان
بلکه متعلق به چند نقطه خاص هست که اتفاقا در همان نقاط، مشکل حیاتی و تهدید نسل و تهدید انسانی وجود ندارد.
البته تا جایی که من اطلاع دارم و شخصا پرسیدم.
ضمنا
یک نکته ای رو عرض کنم که به نظرم خیلی مهم هست و باید بهش توجه بشه. اونم مواجهه غیر دقیق، غیر کارشناسی و متاثر از احساسات رسانه ها، کنشگران و مسئولان با موضوعات این چنینی هست.
فراگیر شدن اطلاعات و گزاره های مغشوش و اشتباه در این موارد به شدت گر میگیره جوری که در نهایت کسی متوجه نمیشه اصل مشکل کجاست و چه جوری باید رفت سراغش و راه حلش چیه.
(در حاشیه این قضیه هم مشخصه که در نبود اطلاعات دقیق هم این فرصت طلایی برای آدم های مسئول فراهم میشه که بگن ببینید در ۴۰ سال گذشته کلا این جوری سیاست گذاری کردیم که به اینجا رسیدیم و همه مسئولیت بپذیرند به غیر از ما و دریغ از یه خط توضیح که تو دوره مسئولیتشون دقیقا چه کردند. اما این اصل بحث من نیست)
اجازه بدین یه مثال بزنم که مشخص بشه منظورم از برخورد غیر دقیق و مخرب مجموع کنشگران اعم از مسئول و رسانه و ... چیه.
سر قضیه سیل دو سال پیش تعدادی از دوستان رسانه ای و غیر رسانه ای ما رفتن خوزستان که مشکل و از نزدیک ببینن. ( که حتما کار خوبی بوده و هست) این رفقا وقتی مشکلات کشاورزایی که کشتشون رفته بود زیر آب رو دیدن یک اصرار شدیدی رو شروع کردن که فشار بیارید کشت شلتوک برنج تو خوزستان آزاد بشه ( این خواسته همون کشاورزا بود). در اثر این فشارها و همراهی بخشی از مسئولان این اتفاق افتاد. همون زمان دوستان کارشناس میگفتن گول ترسالی امسال رو نخورید. کشت شلتوک درسته که به شدت برای کشاورز سودآوری داره ولی آب زیادی مصرف میکنه و بارش ها یه خورده کم بشه بحران درست میکنه. دیگه هم نمیشه به کشاورز گفت برنج کشت نکن و اگر مجوزش رو دادی برای پس گرفتنش باید درگیری های مشابه همین روزها رو ببینیم.
خوب همین کنشگران فشار آوردن و کردن و شد.
حالا همین قضیه دقیقا یکی از مهم ترین مشکلات حوضه آبریز کرخه و هور هست. از ۱۶۰ متر مکعب بر ثانیه ای که از ابتدای هفته رها شده از پشت سد حدود ۸ تا به هور میرسه. بقیه ش کجاست؟ قرار بود از ۷۵ تای قبلی یه عدد خوبی به هور برسه ولی هیچی نمیرسید.
حالا دقیقا عین اون رفتار از سر احساس و غیر کارشناسی سر قضیه گاومیش ها و هور داره تکرار میشه.
رسانه، مسئول و کنشگر دست در دست فشار میارن که خروجی آب سد کرخه رو بیشتر کنید. آب رها میشه و بالاخره به هور میرسه. تصاویر و متن های احساسی از گاومیش ها و بچه هایی که دارن از پشت گاومیش ها کله معلق میزنن توی آب پر کرده همه رسانه ها رو. اما واقعیت چیه؟ واقعیت اینه که ورودی رودخانه کرخه بیشتر از ۷۰ درصد نسبت به پارسال کمتر شده و پشت سد کاملا خالیه. رها کردن این میزان آب یعنی دقیقا کمتر از دو ماه دیگه نه تنها برای هور و گاومیش ها آبی نخواهد بود، بلکه اون بخش با مشکل آب شرب هم مواجه خواهد شد و کشت محصول استراتژیک گندم هم طبعا از بین میره. یعنی علاوه بر مشکل آب گاومیش ها، مشکل آب شرب و آب کشاورزی نرمال رو هم خواهیم داشت.
در مناطق نزدیک تر به سد هم کشاورز خوزستانی برنج کار میبیند که آب بیشتر شده و برای کشت دوم و سوم شلتوک آماده میشود.
برای همین معتقدم ورود به این موضوعات مسئولیت پذیری بالایی میطلبد. طبعا بی محابا دمیدن در مطالبه ای که آینده را سخت تر میکند مسئولانه نیست.
از آقا صادق برای تکمیل شدن این متن تشکر میکنم.
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_سی_و_دو 💠#فصل_ششم_جنگ هنوز در حال و هوای #انقلاب بودیم که ناغافل، #جن
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_سی_و_سه
ما تا آخر مهرماه راضی به رفتن نشدیم. بابای مهران قصد داشت ما را به خانه ی تنها خواهرش در ماهشهر یا به خانه ی فامیل های پدری اش در رامهرمز ببرد.
چند سال قبل از #جنگ دختر عموی جعفر برای گذراندن دوره ی تربیت معلم آمده بود آبادان و مدت زیادی پیش ما بود. من هم حسابی از او پذیرایی کرده بودم.
مادرم چند بار دعوتش کرد و ماهی صبور و قلیه ماهی برایش درست کرد. منزل عموی بابای مهران در #رامهرمز بود و جعفر اصرار داشت ما را به آنجا ببرد و تا آخر مهر ماه راضی به رفتن نشدیم.
اوضاع شهر روز به روز خراب تر میشد. بازار و مغازه ها تعطیل شده بود. مواد غذایی پیدا نمیشد. نان گیر نمی آمد.
حمله ی عراقی ها هم هر روز سنگین تر میشد. مردم بعضی از محله ها در کوچه و خیابان هایشان #سنگر ساخته بودند و در سنگر زندگی میکردند. ولی ما سنگر نداشتیم توی خانه شرکتی خودمان زندگی میکردیم.
حیاط سیمانی خانه زیر دوده ی سیاه پیدا نبود. مخزن های #نفت پالایشگاه #آتش گرفته بود و شبانه روز در حال سوختن بودند و دوده ی سیاه آنها حیاط همه ی خانه های اطراف پالایشگاه را پر کرده بود.
یکی از روزهای آخر مهر ماه، مهران و مهرداد دوتایی با عصبانیت به خانه آمدند و گفتند: شما باید از شهر بروید.
من و مادرم مخالفت کردیم. مهرداد گفت: شما که مخالفت میکنید، اگر #عراقی ها آمدند وارد خانه شدند، با دخترها چه میکنید؟
من گفتم:توی باغچه گودال بکنید، ما را در گودال خاک کنید.
آن روز مهری و مینا از دست برادرها فرار کردند و به مسجد پیروز رفتند و آنجا پنهان شدند.
مهران و مادرم به دنبال دخترها به مسجد پیروز رفتند. بابای مهران و پسرها مصمم شده بودند که ما را از آبادان بیرون ببرند.
مهری و مینا توی مسجد قایم شده بودند و حاضر به ترک آبادان نبودند. مهران به زور آنها را از مسجد بیرون آورد و به خانه برگرداند. من تسلیم شده بودم .با دخترها حرف میزدم که آنها را راضی به رفتن کنم اما دخترها مرتب گریه میکردند و اعتراض داشتند.
مینا که عصبانی تر از بقیه دخترها بود شروع به داد و فریاد کرد و گفت: من از شهرم فرار نمیکنم و میخواهم بمانم و دفاع کنم.
مهرداد که از دست دخترها عصبانی بودو غصه ناموسش را داشت و از اینکه دخترها دست عراقی ها بیفتند وحشت داشت، برای اولین بار خواهرش را زد مهردا با عصبانیت آنچنان لگدی به سمت مینا پرت کرد که یک طرف صورت مینا کبود شد.
روز خیلی بدی بود؛ حمله دشمن یک طرف، ترک خانه و شهرمان و دعوای خواهرها و برادرها یک طرف دیگر اعصاب همه ی ما خورد شده بود.
در طی همه ی سالهایی که آبادان زندگی کردیم،هیچوقت بین بچه هایم دعوا و ناراحتی نشده بود، تا یادم می آمد پسرها و دخترهایم همه کس هم بودند و به هم #احترام می گذاشتند. اما آن روز پسرها یک طرف #فریاد میزدند و دخترها یک طرف.
تک تک بچه ها به آبادان وابسته بودند. در همه ی سالهای زندگیمان حتی یک مسافرت نرفته بودیم. همه خوشی ما همان خانه و محله و شهر خودمان بود.
کسی را هم نداشتیم که خانه اش برویم. تنها عمه ی بچه ها که شوهرش عرب و آشپز شرکت نفت بود در #ماهشهر زندگی میکرد.
او هشت تا بچه داشت ما هیچ وقت مزاحم او نشده بودیم.
خانه ی فامیلهای بابای مهران در رامهرمز هم نرفته بودیم. حالا با این وضع باید همه ی ما به عنوان #جنگ_زده و خانه از دست داده به جاهایی می رفتیم که تا آن روز با عزت هم نرفته بودیم.
ما دلخوشی به #آینده داشتیم. فقط چند دست لباس برداشتیم. به این امید بودیم که #جنگ در چند روز آینده یا چند ماه آینده تمام می شود و به خانه خودمان برمی گریم.
فقط مینا و مهری حاضر نشدند که لباس جمع کنند تا لحضه آخر کتاب #مفاتیح در دست شان بود و دعا می خواندند و از خدا می خواستند که یک اتفاقی بیفتد ، معجزه ای بشود که ما از #آبادان بیرون نرویم.
غم سنگینی هم در صورت #زینب نشسته بود، حرفی نمیزد چون کوچکترین دختر بود به خودش اجازه نمی داد که خیلی مخالفت کند سنش کم بود و میدانست کسی به او اجازه ماندن نمیدهد.
#ادامه_دارد...
🔶 #نویسنده_معصومه_رامهرمزی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
khotbe ghadir part2.mp3
2.19M
🎤خوانش #خطبه_غدیر پیامبر اکرم
2️⃣🔶بخش دوم خطبه : فرمان الهی برای اعلان ولایت امیرالمومنین علیه السلام
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔹شرارت در جامعه🔹 🔸قسمت اول سلام دوستم...🖐 سلام به تویی که اگه سوالی هم درباره #حجاب داری..⁉️ اگه شب
🔹شرارت در جامعه🔹
🔸قسمت دوم
پیرو متن قبلی...🖐
امام جواد علیه السلام فرمودند:👇
💛اِیاکَ وَ مصاحِبَةَ الشِّریرِ ، فَاِنَّهُ کالسَّیفِ المَسلولِ یُحسِنُ مَنظَرَه وَ یَقبَحُ اَثَره؛💛
💚از همراهی و رفاقت با آدم شرور👺 بپرهیز ،زیرا که او مانند شمشیر برهنه است🗡که ظاهرش نیکو 🌼 و اثرش زشت🥀 است.💚
تا حالا یه شمشیر رو از نزدیک دیدی؟...
راستش منم از نزدیک ندیدم فقط تو فیلم مختار نامه و امام علی....😅
اما همون چند باری هم که دیدم یادمه اولش که شمشیر از قلافش کشیده شد بیرون 🗡 از ظرافت و برقی 💖 که روش افتاده بود لذت بردم و با خودم فکر کردم چه سازنده خوش سلیقهای داشته...❣
حالا تصور کن اون شمشیر اگه آروم آروم بهم نزدیک بشه و اصابت کنه چی؟😣⁉️
وقتی کاملا درکش کنم و دردی که میتونه بهم وارد کنه رو بچشم چی؟😖⁉️
بازم ازش خوشم میاد؟⁉️
خوب...❗️
واضحه که نه...☹️
تو جامعه الان ماهم که الا ماشاءالله شرور وجود داره...😔
یعنی آدما یا جوّ و شرایطی که از دور لذتبخش هستن اما وقتی از نزدیک باهاشون خوب آشنا شی و تحقیق کنی، متوجه میشی که اگه باهاشون همراه شی چه بلایی سرت میاد🤦♀ و از ریشه نابودت میکنه..😮
⬅️ادامه دارد
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | #کلیپ زیبا درباره «حقیقت گناه»
🔰حتما ببینید
#گناه
#استاد_شهید_مطهری
عاااااالی 👌
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
مشتے واسہ عیدغــــ💚ـــــدیࢪچہڪࢪدے؟
💚⃢/🍏 #پروفایل_سِٺ
💚⃢/🍏 #استورے
💚⃢/🍏 #استیڪࢪ
ویژهےعـــــیدغدیࢪ😍 برو برداࢪ از اینجا👇
eitaa.com/joinchat/3536912486C6ad0729047
•✿°∞°❀~عــــــــــلے ؏~❀°∞°✿•
مدححــیدࢪࢪاهمینجملہڪفایٺمےڪند...
خــــندهاشحتےیهودےࢪاهـــــدایٺمےڪند....
#تولیدی #پروفایل
#غدیررازندھنگاھداࢪیـــــمـــــ....
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔔 #زنگ_تفریح
⭕️ -خبرنگار بیبیسی: فکر نمیکنید فیلمتون زیادی سیاهه؟
-اصغر فرهادی: نه؛ این واقعیت جامعه ماست، جامعه ما دل مُردهست
خیلی هنر میخواد که آدم از بیبیسی هم بیشرفتر باشهها!
😂😂
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
💥💥
برد تیم والیبال ایران در مقابل تیم لهستان رو تبریک می گیم...😎
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#پرسش_پاسخ
#حجاب #چادر
❓چرا انقد گیر میدین به چادر مگه حجاب فقط به چادره؟
❌ببین عزیزم بحث سر این نیست که اگر کسی چادر سرش نکنه بی حجاب محسوب بشه.اما اگر گاها تاکید میشه روی چادر به دلیل این هست که چادر پوشش برتر هست که می تونه چیزی که اسلام از خانمها خواسته رو به طور کامل حفظ کنه اگر به درستی از اون استفاده بشه.
💯ما وقتی می خوایم کاری انجام بدیم سعی می کنیم تحقیق کنیم تا بهترین شیوه ای که مارو به هدف مون می رسونه انتخاب کنیم.درمورد چادر هم بهترین وسیله برای حفظ کرامت و حجاب خانمها محسوب میشه
🔁اما اگر خواستیم محجبه باشیم ولی بدون چادر باید حجاب ما طوری باشه که اسلام از ما خواسته.یعنی لباس ما چسبان و یا با رنگ های زننده که مارو انگشت نما می کنه نباشه و آرایش و لاک و هر چیزی که زینت حساب میشه نداشته باشیم.ملاک برای ما باید اجرای کامل حکم خدا باشه
💠مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:
«حجاب برتر که شما اشاره کردید که مراد همین چادر ایرانی خود ماست حقیقتا حجاب برتر است؛هیچ تردیدی در این نباید داشت البته من هیچ وقت نگفتم که چادر را در جایی اجباری کنند؛ اما همیشه گفته ام که چادر یک حجاب ایرانی است و زن ایرانی این را انتخاب کرده و خوب حجابی هم هست و می تواند کاملا حفاظ و حجاب داشته باشد.حالا بعضی ها هستند که از هرچه ایرانی و خودی است ناراحتند و دلشان را می زند دلشان می خواهد سراغ چیزهایی بروند که از خودی بودن دورتر است به هر حال اگر حجاب را حفظ کنند باز هم خلاف شرعی انجام نداده اند؛منتها چیز بهتری را از دست داده اند»[۱]
📚[۱] ۷۰/۱۰/۴
#تولیدی_کامل
🌸 @hejabuni |دانشگاه حجاب
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم #خوزستان ✍متن از کانال دلنوشته های یک طلبه، جناب حدادپور جهرمی: عزیزان سوال کردند ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑به روز باشیم
جواد فروغی، مدافع حرم، مدافع سلامت، قهرمان جهان و حالا قهرمان المپیک
آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری👌
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌲#راز_درخت_کاج🌲
فصل ششم ... جنگ
📣📣
باعرض سلام خدمت همراهان همیشگی دانشگاه حجاب👇👇
بدلیل حفظ حق ناشر ادامه ی رمان بصورت صوتی از سایت ایران صدا خدمت شما بزرگواران بازنشرخواهد شد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓