#گزارش
#بینالملل
♨️متوسل شدن به زور و جبر برای سوراخ کردن گوش دختر بچه ای در انگلیس
🔻در یک مغازه جواهر فروشی شهر "یورکشایر" انگلیس زنی با صحنه ای مواجه می شه که چند نفر به جان دختر بچه ای افتادن تا گوشش رو سوراخ کنن.دختر بچه جیغ میزد و می گفت نمی خواد گوشش سوراخ بشه
🔻این خانم از صحنه فیلم می گیره و با عنوان خشونت و کودک آزاری اون رو منتشر می کنه بلکه صدای این کودک رو به جایی برسونه
📌انواع و اقسام سختی ها رو برای زیبایی تحمل می کنن و حتی به زور متوسل می شن اما کسی حرفی نمیزنه.فقط حجاب که تیکه پارچه ای هست و ضرری برای کسی نداره رو تحمیلی و سرکوب کننده می دونن
🌐منبع:https://www.mirror.co.uk/news/uk-news/young-girl-screams-terror-shes-25256279
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_یکم 💠 در را که پشت سرش بست صدای #اذان مغرب بلند شد و شاید برای همی
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_دوم
💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا میکردند.
پارگی پهلوی رزمندهای را بدون بیهوشی بخیه میزدند، میگفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.
💠 دختربچهای در حمله #خمپارهای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمیدانست با این #جراحت چه کند، جان داد.
صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه نالههای حیدر پَرپَر میزد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.
💠 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانیام برد، زنعمو اعتراض کرد :«سِر نمیکنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمیبینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»
و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک میفرسته! چرا واسه ما نمیفرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»
💠 یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمیکنه! باید #ایرانیها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«میخوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»
پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا میکنه!»
💠 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمیآمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش میبارید، بخیه را شروع کرد.
حالا سوزش سوزن در پیشانیام بهانه خوبی بود که به یاد نالههای #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بیواهمه گریه کنم.
💠 به چه کسی میشد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زنعمو میتوانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟
حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و میدانستم نه از عباس که از هیچکس کاری برای نجات حیدر برنمیآید.
💠 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون میخوردم و از چشمانم خون میباریدم.
میدانستم بوی خون این دل پاره رسوایم میکند که از همه فرار میکردم و تنها در بستر زار میزدم.
💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس میکردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه نالهاش را میشنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.
عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.
💠 انگشتانم مثل تکهای یخ شده و جرأت نمیکردم فیلم را باز کنم که میدانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.
دلم میخواست ببینم حیدرم هنوز نفس میکشد و میدانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.
💠 انگشتم دیگر بیتاب شده بود، بیاختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.
پلک میزدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.
💠 لبهایش را به هم فشار میداد تا نالهاش بلند نشود، پاهای به هم بستهاش را روی خاک میکشید و من نمیدانستم از کدام زخمش درد میکشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.
فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمیام بهجای اشک، خون فواره زد.
💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ میزدم و به #خدا التماس میکردم تا #معجزهای کند.
دیگر به حال خودم نبودم که این گریهها با اهل خانه چه میکند، بیپروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا میزدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپارههای #داعش شهر را به هم ریخت.
💠 از قدارهکشیهای عدنان میفهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتشبازی این شبها تفریحشان شده بود.
خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔰چادر ؛ دین و تاریخ ملی 🔰 قسمت چهارم ب) كاركرد جلباب: براي فهميدن كاركرد جلباب و كيفيت پوششي آن
🔰 چادر، دین و تاریخ ملی
🔰قسمت پنجم:
⬅️ادعاي دوم: حجاب در شكل و قالب چادر مربوط به زمان قاجاريه است.
پاسخ👇
1⃣⬅️: اثبات اين ادعا، نيازمند ارائهي سند و مدارك معتبر تاريخي است
⏺اما ايشان مدركي براي سخن خود ارائه نكردهاند؛ بنابراين، كلام ايشان مدعايي بدون دليل ومدرك و در نتيجه، فاقد ارزش و اعتبار علمي است.
2⃣⬅️: فرض ميكنيم ايشان با ارائه ي سند و مدارك تاريخي اثبات ميكردند كه چادر در زمان قاجار در ايران رسم شده است⬇️
💠پس از اثبات ارتباط محكم چادر با قرآن در نقد ادعاي اول و اين كه به هر حال، چادر يكي از مصاديق پوششي است كه تأمين كننده ي حجاب بيش تر و بهتر زنان و لذا مطلوب اسلام نيز هست
⏪زنان ايراني به خاطر استفاده از چادر به عنوان الگوي پوشش مناسب در رویارویی با نامحرم به خود ميبالند، نه اين كه از آن گلايه مند باشند.👌
3⃣⬅️:بر مبنای گواهي منابع حجاب و لباس، اسناد و مدارك تاريخي زير مبين آن است كه پيشينه ي تاريخي كه حجاب در شكل چادر، به صدها سال قبل از پيدايش قاجار در ايران بر ميگردد.👇
❇️الف) در زمان ايران باستان به تصاويري از بانوان ايراني بر ميخوريم كه علاوه بر لباس، بدن خود را با چادري كه شبيه به چادر زن امروز ايران است ميپوشاندند؛ (1)
❇️ب) زنان عهد هخامنشي و اشكاني، اکثرا چادر بر سر داشته و پيراهنهاي بلندي كه تا مچ پاي آنان را ميپوشانده به تن ميكرده اند. (2)
❇️ج) زنان عهد ساساني، گاهي چادر گشاد و پُرچين به سر ميكردند كه تا وسط ساق پا ميرسيده است. نقوشي از بانوان ساساني در بشقابهاي نقره ساخته شده است كه در آن هر يك از بانوان، چادري به خود پيچيده دارند. (3)
⬅️به اين ترتيب، ادعاي دوم گوينده ي محترم نيز ابطال گرديد
و روشن شد كه ⏬
🧕حجاب در شكل چادر،
✅علاوه بر ريشه ي عميق ديني،
✅داراي ريشه ي عميق تاريخي و ملي نيز هست
✅و صدها سال قبل از پيدايش قاجار از آن استفاده ميشده است.
................
📚منبع کتاب حجاب شناسی چالش ها وکاوش های جدید (حسین مهدی زاده )
➖➖➖➖➖➖
(1). مهدي قانع، «انسان پوشش و ريشههاي تاريخي» پيام زن، شماره ۱۹، ص ۶۹.
(2). غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي،
ص ۲۵.
(3). مهدي مهريزي، حجاب، ص ۴۶.
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ در تفڪر اومانیسم و فمینیسم
یڪ "انسان" میگوید "زن" ڪیست!
🔻میشود گفت؛ اومانیسم محور تمام مکاتب فلسفی در غرب است.
در اومانیسم انسان اصالت دارد و انسان محور ھمہ چیز است.
زن را در مکتب غرب، یک "انسان" تعریف میکند انسانی کہ محدود است، انسانی کہ زن را باتمام عظمتش بر اساس تمایلات خود، محدود بہ جذابیت ھای زنانہ اش میکند.
در مکتب اومانیسم زن تا زمانی کہ زیباست قابل استفادہ است
درمکتب اسلام اما..
🔹خالقِ زن، زن را ریحانہ خلقت می نامد. زنی کہ از نظر آثار نیمی از جمعیت و ازنظر آثار مادرِ کرہ ی زمین است..!
#بانوی_تراز
#الگوی_سوم
@clad_girls
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#میلاد_پیامبر_اکرم ﷺ✨
•| اݪسڵامُعَلَیْکَیاحَبیبالله...💚
#تولیدی | #استوری | #هفته_وحدت
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم 🎥 اگر رضاشاه قره سو رو به آتاتورک و ترکیه نبخشیده بود!!! 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم
👈مطالبه گری و انقلاب ستیزی
🔹بعضی از دوستان انقلابی فرق این دو را نمی دانند و به جای اینکه علم مطالبه گری را در دست بگیرند تا دشمن با سواستفاده از ضعفها در عملکرد مسئولین، اسلام و انقلاب را از ریشه نزند؛
خودشان آنقدر بی مهابا و بدون انصاف و بی پایه و منطق همه جا را میکوبند که انگار مشکل فقط این بود که به جای یک کراواتی لندن نشین یک تسبیح به دست قم نشین، بیاید و لجن پراکنی کند!!!!
🔸آقا، خانم اگر منافقی که این نوع عملکردت نوش جانت. اما اگر نه نمی توانی فرق مطالبه گری و انقلاب ستیزی را تشخیص دهی لطفا ساکت باش تا صدای فهمیده ها شنیده شود.
#تجمع_مشکوک_غیرقانونی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_دوم 💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همان
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_سوم
💠 هول انفجاری که دوباره خانه را زیر و رو کرده بود، گریه را در گلویم خفه کرد و تنها آرزو میکردم این #خمپارهها فرشته مرگم باشند، اما نه!
من به حیدر قول داده بودم هر اتفاقی افتاد مقاوم باشم و نمیدانستم این #مقاومت به عذاب حیدر ختم میشود که حالا مرگ تنها رؤیایم شده بود.
💠 زنعمو با صدای بلند اسمم را تکرار میکرد و مرا در تاریکی نمیدید، عمو با نور موبایلش وارد اتاق شد، خیال میکردند دوباره کابووس دیدهام و نمیدانستند اینبار در بیداری شاهد #شهادت عشقم هستم.
زنعمو شانههایم را در آغوشش گرفته بود تا آرامم کند، عمو دوباره میخواست ما را کنج آشپزخانه جمع کند و جنازه من از روی بستر تکان نمیخورد.
💠 #وحشت همین حمله و تاریکی محض خانه، فرصت خوبی به دلم داده بود تا مقابل چشم همه از داغ حیدرم ذره ذره بسوزم و دم نزنم.
چطور میتوانستم دم بزنم وقتی میدیدم در همین مدت عمو و زنعمو چقدر شکسته شده و امشب دیگر قلب عمو نمیکشید که دستش را روی سینه گرفته و با همان حال میخواست مراقب ما باشد.
💠 حلیه یوسف را در آغوشش محکم گرفته بود تا کمتر بیتابی کند و زهرا وحشتزده پرسید :«برق چرا رفته؟» عمو نور موبایلش را در حیاط انداخت و پس از چند لحظه پاسخ داد :«موتور برق رو زدن.»
شاید #داعشیها خمپارهباران کور میکردند، اما ما حقیقتاً کور شدیم که دیگر نه خبری از برق بود، نه پنکه نه شارژ موبایل.
💠 گرمای هوا بهحدی بود که همین چند دقیقه از کار افتادن پنکه، نفس یوسف را بند آورده و در نور موبایل میدیدم موهایش خیس از عرق به سرش چسبیده و صورت کوچکش گل انداخته است.
البته این گرما، خنکای نیمه شب بود، میدانستم تن لطیفش طاقت گرمای روز تابستان آمرلی را ندارد و میترسیدم از اینکه علیاصغر #کربلای آمرلی، یوسف باشد.
💠 تنها راه پیش پای حلیه، بردن یوسف به خانه همسایهها بود، اما سوخت موتور برق خانهها هم یکی پس از دیگری تمام شد.
تنها چند روز طول کشید تا خانههای #آمرلی تبدیل به کورههایی شوند که بیرحمانه تنمان را کباب میکرد و اگر میخواستیم از خانه خارج شویم، آفتاب داغ تابستان آتشمان میزد.
💠 ماه #رمضان تمام شده و ما همچنان روزه بودیم که غذای چندانی در خانه نبود و هر یک برای دیگری #ایثار میکرد.
اگر عدنان تهدید به زجرکش کردن حیدر کرده بود، داعش هم مردم آمرلی را با تیغ #تشنگی و گرسنگی سر میبرید.
💠 دیگر زنده ماندن مردم تنها وابسته به آذوقه و دارویی بود که هرازگاهی هلیکوپترها در آتش شدید داعش برای شهر میآوردند.
گرمای هوا و شورهآب چاه کار خودش را کرده و یوسف مرتب حالش به هم میخورد، در درمانگاه دارویی پیدا نمیشد و حلیه پا به پای طفلش جان میداد.
💠 موبایلها همه خاموش شده، برقی برای شارژ کردن نبود و من آخرین خبری که از حیدر داشتم همان پیکر #مظلومی بود که روی زمین در خون دست و پا میزد.
همه با آرزوی رسیدن نیروهای مردمی و شکست #محاصره مقاومت میکردند و من از رازی خبر داشتم که آرزویم مرگ در محاصره بود.
💠 چطور میتوانستم #آزادی شهر را ببینم وقتی ناله حیدر را شنیده بودم، چند لحظه زجرکشیدنش را دیده بودم و دیگر از این زندگی سیر بودم.
روزها زخم دلم را پشت پرده #صبر و سکوت پنهان میکردم و فقط منتظر شب بودم تا در تنهایی بستر، بیخبر از حال حیدر خون گریه کنم، اما امشب حتی قسمت نبود با خاطره #عشقم باشم که داعش دوباره با خمپاره بر سرمان خراب شد.
💠 در تاریکی و گرمایی که خانه را به دلگیری قبر کرده بود، گوشمان به غرّش خمپارهها بود و چشممان هر لحظه منتظر نور انفجار که #اذان صبح در آسمان شهر پیچید.
دیگر داعشیها مطمئن شده بودند امشب هم خواب را حراممان کردهاند که دست سر از شهر برداشته و با خیال راحت در لانههایشان خزیدند.
💠 با فروکش کردن حملات، حلیه بلاخره توانست یوسف را بخواباند و گریه یوسف که ساکت شد، بقیه هم خوابشان برد، اما چشمان من خمار خیال حیدر بود و خوابشان نمیبرد.
پشت پنجرههای بدون شیشه، به حیاط و درختانی که از بیآبی مرده بودند، نگاه میکردم و #حسرت حضور حیدر در همین خانه را میخوردم که عباس از در حیاط وارد شد با لباس خاکی و خونی که از سرِ انگشتانش میچکید.
💠 دستش را با چفیهای بسته بود، اما خونش میرفت و رنگ صورتش به سپیدی ماه میزد که کاسه صبر از دست دلم افتاد و پابرهنه از اتاق بیرون دویدم.
دلش نمیخواست کسی او را با این وضعیت ببیند که همانجا پای ایوان روی زمین نشسته بود، از ضعف خونریزی و خستگی سرش را از پشت به دیوار تکیه داده و چشمانش را بسته بود...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
💥 جامع ترین وبینار رایگان 💥
#تندخوانی #تقویت_حافظه
#فتوریدینگ #روش_های_مطالعاتی
#مدیریت_زمان #عزت_نفس
#مدیریت_استرس #هدفگذاری
روز یکشنبه 2 آبان ماه ساعت 16 قطعا متفاوت ترین یکشنبه زندگیت خواهد بود
جهت شرکت مشخصات خودرا به این آیدی ارسال کنید 👇👇👇
@emadi_help8
🛑 ظرفیت محدود 🛑
دانشگاه مجازی متخصص شو 👇
https://eitaa.com/joinchat/1563492481C28e01194a2
دانشگاه حجاب
💥 جامع ترین وبینار رایگان 💥 #تندخوانی #تقویت_حافظه #فتوریدینگ #روش_های_مطالعاتی #مدیریت_زمان #عزت_ن
ببین از من میشنوی این کلاس رایگان و پر محتوا را از دست نده 👌
قبل از تکمیل ظرفیت شون یه پیام به این آیدی بده👇 و خیالت را راحت کن
@emadi_help6
همنامی با پیامبر (ص).mp3
9.07M
طعم شیرین حجاب 🍯
🔸قسمت اول
❇️اهل ایالت کالیفرنیای آمریکاست و با صحبتها و راهنماییهای مادرش، از یک مسیحی کاتولیک، به مسلمانی آگاه تبدیل شده است.
در گفت وگویی، نکات قابل توجهی را در مورد حجاب و تربیت دختران بیان کرده است که آن را به همه زنان و دختران مهدوی❤️، تقدیم میکنیم؛
✅چرا که یکی از خواستههای #حضرت_مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف درخواست ⏬
حجاب و عفاف برای بانوان جامعه اسلامی است و ایشان از خدا میخواهد:
«پروردگارا بر زنان ما حیا و عفت را تفضّل فرما». 🤲
🔰تبلیغ پنهانی مادرم
در سال ۱۹۷۹، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مادرم در یکی از دفاتر اسلامی در امریکا، با یک خانم ایرانی آشنا شد. در طول یک سال، تحقیقات مفصلی کرد، جاهای مختلفی رفت، و در نهایت، تصمیم گرفت دینش را عوض کند و مسلمان شود.
ما کاتولیک بودیم و مادربزرگم آدم متعصبی بود و مسلماً نمی گذاشت که دخترش به این راحتی، دینش را عوض کند.به همین خاطر، مادرم پنهانی عباداتش را به جا میآورد.
🌺 اگرچه او برای ما هم جسته و گریخته از توحید و پرستش خدای یگانه سخن میگفت، اما هیچ گاه مستقیماً از اسلام و گرایش به آن، صحبتی نمی کرد؛ بلکه به طور غیرمستقیم اشارههایی میکرد.
🌸 مثلاً از مهربانی خداوند و بزرگی و اوصافش میگفت و ما را به تفکر و تأمل وا میداشت.
تا این که بالاخره روزی به ما گفت:
واین داستان عشق ومعرفت ادامه دارد😍
.............
📖 منبع کتاب بایسته های زنان منتظر
➖
[۱]: پای سخن خانم زهرا گونزالس، مسلمان آمریکایی
#جمعه_های_انتظار
#تولیدی_کامل | #خاطرات_حجاب
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🌸اگر بیایی دنیا رو بپات میریزم
🌸اگر بیایی.......
#ویژه_جمعه
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸رهبرانقلاباسلامی: اگر زن ها با #قرآن مأنوس شوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد. چون زنِ آشنای با قرآن میتواند در #تربیت_فرزند تاثیرات زیادی داشته باشد.
#انس_با_قرآن
@khamenei_reyhaneh
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸|#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
عالم بہ شۅق آمدنٺ ندبہ خۅاݧ ٺوسٺ...🌱
#تولیدی | #استوری
🌸@hejabuni | دانشگاهحجاب🎓
#گزارش
#بینالملل
♨️حمله به زن باردار و کشتن فرزندش در خیابان های کشور انگلیس
🔻اینم اون امنیت و صلح و صفایی که انقد ازش دم میزنن😏
توی کشور انگلیس مردی دوست دخترش که هفت ماهه باردار بوده رو انقد میزنه و روی زمین می کشه تا وقتی دختر رو به بیمارستان منتقل می کنن جنین مرده بود
🔻پلیس از روی ویس هایی که توی گوشی دختر بوده متوجه می شه که این دختر قبل از اینکه با این مرد آشنا بشه باردار بوده و حالا این مرد متوجه شده و کاری کرده تا بچه بمیره
📌خب اینم از اوضاع کشور انگلیس.ماشا الله در اثر عادی شدن روابط نامشروع هیچ مشکلی ام ندارن
🌐منبع:https://www.dailymail.co.uk/news/article-10107513/Jealous-boyfriend-35-deliberately-destroyed-pregnant-girlfriends-baby.htm
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓