eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
188 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
ج26هنر زن بودن7-4-94.mp3
32.4M
✅ *سلسله لوازم جلسات _ هنر زن بودن _ جلسه بیست و ششم* 🎵استاد محمدجعفرغفرانی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
11.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زن و مرد دکتر سعید 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
❣شـــــهیدانہ❣ یاد شهید امربه معروف علی خلیلی بخیر که همیشه میگفت: تنهاراه‌رسیدن‌به‌سعادت،بندگی‌خداست... آخرش هم همین جمله کوتاه اما عمیق، شد نقش زیبای سنگ مزارش... سوم فروردین سالگرد شهادت شهید امربه معروف گرامی باد.🌹🕊 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین‌بار تو حرم شما چادر به سر کردم آقاجان🌱 💚تومراچادرےخواستہ‌اے | 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
♨️افسردگی و خودکشی نتیجه ی هدایت کردن مسئولان مدرسه به سمت "همجنس بازی" و تغییر جنسیت 🚶‍♀دختر نوجوان آمریکایی در دوران نوجوانی دچار بحران هویت میشه و تمایلش به دخترها رو با مسئولان مدرسه درمیون می‌ذاره 🔻مسئولان مدرسه بهش میگن به گروه های همجنس باز بپیونده و در این رابطه به خانوادش چیزی نگه 🔻تا اونجایی پیش می‌ره که بهش میگن بهتره جنسیتش رو تغییر بده تا هویت ش رو پیدا کنه 🔻به گفته مادر این دختر، دخترش کاملا سالم بوده و مسئولان مدرسه بجای اینکه افسردگیش رو درمان کنن اون رو به مسیری هدایت کردن که منجر به خودکشی و مرگ این دختر شد 📌نتیجه ی آزادی و بی بند و باری این میشه که انواع انحرافات جنسی شکل بگیره و روز به روز تعداد افرادی که بحران هویت جنسی و گرایشات ناسالم دارن بیشتر بشه تا اونجایی که دولت هاشون مجبور بشن حمایت کنن از این افراد 🌐منبع:https://www.dailymail.co.uk/news/article-10612285/California-mom-claims-LA-school-encouraged-daughter-transition-blame-suicide.html 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
از جهنم تا بهشت 🌺👇
دانشگاه حجاب
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_هفتاد_و_دوم چشمام رو باز ميكنم. به خاطر نور تندي كه تو محيط بود
دوباره زنگ میزنه ، و دوباره. سه بار زنگ میزنه اما جواب نمیدم. با بهت و نگرانی فقط به صفحه گوشی خیره میشم. بعد از پنج دقیقه از همون شماره یه پیام میاد . با ترس و دستایی که کاملا میلرزیدن پیام رو باز میکنم _ سلام جیگر. خوبی ؟ چرا قطع کردی؟ یا تلفن رو جواب بده یا بیا درو باز کن. یا بیا درو باز کن؟ ادرس اینجا رو از کجا اورده؟ چند ثانیه بعد دوباره صدای زنگ موبایل تو اتاق میپیچه. _ بله؟ آرمان: اوف . جون. بلاخره افتخار دادی؟ _ خفه شو. بگو چی میخوای ؟ آرمان: او لالا. چه خشن. بابا ترسیدم. میبینم که انقدر بدبخت شدی که لچک سیاه میندازی سرت میری مخ این جوجه بسیجیا رو میزنی. اخی. عزیزم. بیا که آرمان جونت اومده. از لحن نفرت انگیزش حالم به هم میخوره و با صدای تحلیل رفته ای میگم:چی میخوای؟ آرمان_ تورو. _ ببند اون دهن کثیفتو. آرمان:او او. بد اخلاقی نداریما. ببین خانوم کوچولو. ما نتونستیم خیلی باهم حال کنیم. اومدم که جبران کنم . همین. حالا هم برو اون بچه ریشورو ردش کن. فردا هم میای جای همیشگی. _ درست صحبت کن. اون آقای محترم نامزد منه. محرمه منه. صدای قهقهش میپیچه تو گوشی و منو عصبی تر میکنه. آرمان:اون آقای به اصطلاح محترم میدونه نامزد نامحترمش دوست پسر داشته؟ _ چیکار میخوای بکنی؟ آرمان: فردا ساعت ده جای همیشگی. بابای جوجو . و بوق ممتد تلفن. گوشی رو پرت میکنم رو زمین. خودم رو روی بالشت میزارم و طبق معمول این بالشت محکوم به تحمل اشک های من میشه. بلاخره تصمیم خودم رو میگیرم. من باید برم. برای نجات زندگیم. برای نجات آبروم . تای چادرم رو باز میکنم و روی سرم میندازمش. با مامان خداحافظی میکنم و به بهونه کتابخونه بیرون میام . به محض باز کردن در ، با بی ام وه مشکی رنگی روبه رو میشم. ماشین آرمان. در عقب رو باز میکنم و سوار میشم. ترکیب بوی سیگار و عطر تلخش افتضاح بود. حالت تهوع میگرم و شیشه رو پایین میکشم. آرمان:سلام نفس. بیا جلو. _ راحتم. آرمان: نکنه با این گونی میخوای با من بیای؟ _ مشکلیه پیاده بشم. بدون هیچ حرفی ماشین رو روشن میکنه و میره همون کافه ای که یاداور تمام خاطرات تلخم بوده و ظاهرا داره میشه. از ماشین پیاده میشم و بدون اینکه منتظر آرمان بشم ، در چوبی رو هل میدم و وارد میشم. به جز یک میز که یه دختر و پسر جوون با اوضاعی افتضاح اشغالش کرده بودن بقیه میزها خالی بود، میز وسط رو انتخاب میکنم ، صندلی رو عقب میکشم و میشینم. آرمان هم بعد از من روی صندلی رو به رو میشینه. منو رو به طرفم میگیره و میگه: عشقم انتخاب کن . منو رو ازش میگیرم و روی میز میکوبم. با نفرت تو چشم هاش زل میزنم و میگم: من عشق تو نیستم اولا . دوما کارت رو بگو عجله دارم. آرمان:جونم چه جیگری میشی وقتی عصبی میشی. _ خفه شو. کارتو بگو. آرمان:عه. اینجوریاست ؟ میخوای بد قلقی کنی؟ باشه. اصل مطلب ، میری و به اون بچه بسیجیه میگه تمام. همین. ازجام بلند میشم _ خوش گذشت. برمیگردم که از کافه خارج بشم که صداش میخکوبم میکنه. آرمان_ خانواده و نامزد جونت اگه بدونن چه غلطایی کردی مثلا چیکار میکنن؟ برمیگردم طرفش_ آرمان تو خودتم میدونی ، من و تو فقط در حد یه دوست معمولی بودیم همین. مگه چیکار کردم ؟ آرمان: اره. من میدونم تو هم میدونی . ولی ولی اونا که نمیدونن. _ با کدوم مدرک میخوای دروغتو ثابت کنی؟ آرمان: مدرک معتبر تر از عکس، عموت و دوستای صمیمیت؟ _ چیییی؟ آرمان: بشین. _ چی گفتی؟ عموم ؟ آرمان:گفتم بشین. سرجام میشینم و پرسشی خیره میشم به آرمان. آرمان:عمو جونت همونجوری که آدرست رو داد شاهد غلطای به قول خودت نکردت هم میشه. تو فتوشاپ هم که میدونی مهارت دارم. اون دوست جونیات هم که جونشون میره که فقط یک شب با من دوست باشن ، پس ، شاهد و مدرک حله . _ عموم آدرس منو داده؟ آرمان:اوهوم. در قبال همکاری تو یه پروژه توپ. اشکام دوباره بی اجازه روونه صورتم میشن. _ از من چی میخوای ؟ آرمان: فکر نکنم به درد ازدواج بخوری ، شایدم خوردی البته. فعلا برو اون بچه بسیجیه رو رد کن. تا ساعت دهفرصت داری. وگرنه ، هم آدرسش رو دارم هم شمارشو. _ خیلی پستی. آرمان: اختیار داری لیدی. از کافه بیرون میرم ، دیگه نمیتونم جلوی هق هق گریم رو بگیرم. دستم رو به دیوار میگیرم و خودم رو تا نیمکتی که تو پارک کنار کافه بود میرسونم. فکر جدایی از امیرحسین برام بدتر از مرگ بود. اما مطمئنا حاضر نمیشد با حانیه ای زندگی کنه آرمان با مدارک جعلیش میساخت یا پدر و مادر من که رو مسئله دوستی با جنس مخالف انقدر مخالف بودن و حتی از مهمونیای من خبر نداشتن. اگه با عشق از هم جدا میشدیم ، بهتر از نفرت بود. آره بهتر بود. نباید زود تصمیم میگرفتم ولی این تنها راهم بود . 🌸 @hejabuni |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
597.5K
🎤سوال ازشما👇👇 📌من تو زندگیم خیلی گیجم و خیلی سوال تو ذهنم پیش میاد مثلا اینکه دلیل حجاب،نماز خوندن، دلیل انتخاب راهی که خدا گفته اینارو میخام دقیق بفهمم راهی هست بتونم جواب سوالامو پیداکنم؟ 🎵پاسخ از حجه الاسلام مختاری 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 حفظ شخصیت اسلامے جامعه⇩⇩⇩⇩⇩ وابستہ بہ حجاب 🖌آیت الله صافی گلپایگانے | 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 | دلیل بسیاری از ♨️ ویژگی مشترک در اکثر کسانی که خودکُشی می‌کنند! ⁉️ محرک اصلی خودکُشی‌ها چیست؟! ♨️ افسردگی، ناامیدی و خودکُشی! ✅ عاملی که منجر به داشتن فرزندان سالم و صالح می‌شود! _________________________ 🔹 برشی از سخنرانی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓