🔰 فاطمه زهرا سلاماللهعلیها مجمع همه خیرات عالم است
🔻رهبرانقلاب: بشريت يكجا مرهون فاطمهى زهرا است - و اين گزاف نيست؛ حقيقتى است - همچنان كه بشريت مرهون اسلام، مرهون قرآن، مرهون تعليمات انبيا و پيامبر خاتم است... ۱۳۷۰/۱۰/۵
🗓 به مناسبت فرارسیدن خجسته سالروز ولادت امابیها حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
📜 khl.ink/khat | #مناسبت
📌حضرت زهرا(سلام الله علیها) و سلوک معنوی انسان
حضرت آیت الله العظمی محمد علی شاه آبادی رحمت الله علیه می فرمود:
🔹سالک الی الله در صورتی می تواند به جایی برسد که در ضمن سیر، اوّل مرتبه اتکاء به خانم حضرت صدیقه سلام الله علیها داشته باشد و این محبت خانم حضرت صدیقه سلام الله علیها است که انسان را به راهی که باید برود هدایت می کند و اگر نباشد اصلاً سیری وجود نخواهد داشت.
🔸[ ایشان* از ائمه علیهم السلام روایت می کردند که] شما هر وقت محتاج می شوید دست به دامن ما شوید و ما هر وقت گرفتار می شویم دست به دامن مادرمان می شویم.
🔹گرفتاری و احتیاج ائمه علیهم السلام همان مقامات قرب الهی است که حد یقف ندارد و لذا ایشان می فرمود محال است سالک سیر و سلوک کند و به جایی برسد مگر از طریق خانم حضرت زهرا سلام الله علیها و البته منظور از این که به جایی برسد، نه این امور که مثلاً افکار را بخواند یا هر چیز می خواهد برای او مهیّا باشد، نه! آن ها اصلاً ارزش ندارد. آن چیزی که ارزش دارد مقام قرب پروردگار است و این مقام محقق نمی شود مگر از طریق خانم حضرت زهرا سلام الله علیها.
🔸در نوافل شب، به مقام شامخ حضرت زهرا (علیهاالسلام )توجه کنید و بدانید که استمداد گرفتن از آن حضرت، موجب ترقی و قُرب معنوی می شود و خداشناسی انسان را زیاد می کند.
🔹همچنین قبل از اذان صبح، صلوات حضرت زهرا علیهاالسلام را بفرستید.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
امام على عليه السلام :
🔹اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِىالْعَواقِبِ؛
🔸بدانيد عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و درعواقب امور بنگرد.
[غررالحكم، ح ۲۷۷۸]
📌امام على (علیهالسلام):
🔸 لَیسَ العاقِلُ مَن یَعرِفُ الخَیرَ مِنَ الشَّرِّ وَلکِنَّ العاقِلُ مَن یَعرِفُ خَیرَ الشَّرَّینِ؛
🔹عاقل آن نیست که خیر را از شر تشخیص دهد، بلکه عاقل کسى است که میان دو شر، آن را که ضررش کمتر است بشناسد.
(بحار الانوار(ط-بیروت)ج۷۵،ص۶)
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
امام على عليه السلام : 🔹اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ
📌 مؤلفه های تفکر انتقادی
🔹از جمله بایسته های تعالی انسان و رشد اجتماعی داشتن #تفکر_انتقادی است. تفکری که به کشف واقعیت نظر دارد و انسان را به حقیقت رهنمون می سازد.
🔸در تفکر انتقادی چند امر مورد توجه است:
۱. در تفکر انتقادی، توجه به اندیشه ها و نظریه های متفکران و اندیشمندان و شنیدن درست سخنان دیگران یک شرط لازم و ضروري است. انسان متفکر می داند که در خلأ نمی توان فکر و عمل کرد. بزرگترین سرمایه برای فکر و عمل، میراث علمی و تجربه های زیسته انسانی است که هر کدام می تواند افقی بگشاید، یا طریقی را نشاند دهد و یا ایده ای را پیشنهاد دهد. بنابراین نمی توان از میراث بشری و تلاش عالمان و فرهیختگان و تجربه کنشگران غفلت کرد و در بی اطلاعی از اندیشه ها و نظریه ها، فکری داشت و ایده ای خلق کرد و به مسئله ای پاسخ کارآمد و راه گشا داد.
۲. در تفکر انتقادی بر شنیدن درست و دریافت کامل سخن ها و اندیشه ها تاکید می شود. توضیح اینکه، هر انسانی دارای کوله باری از اطلاعات، تجربیات و احساسا است و نسبت به برخی از امور نظریه ای و در مواجهه با مسائلي، پاسخی هایی دارد. همین موجب می شود که انسان از شنیدن درست سایر نظریه ها و پاسخ ها خود را بی نیاز بداند و یا اصلا نشنود و یا به ظاهر سخن دیگران اکتفا کند و موضعی تهاجمی و یا انفعالی بگیرد. اما در تفکر انتقادی گفته می شود که سخن ها و نظریه ها تک سطحی و تک لایه نیستند بلکه دارای ابعاد، لایه ها و وجوه متعددی است و به سادگی نمی توان آن را شناخت، به اغراض، مقاصد و مراد گوینده پی برد و آن به بوته نقد و سنجش سپرد. به همین جهت، باید همدلانه سخن ها و نظریه ها را شنید و در فرایند پیچیده فهم، وارد گفتگو شد و از صاحب سخن، پرسش های استفهامی کرد تا به اغراض، مقاصد، مراد و وجوه فکری او پی برد. به نحوی که صاحب سخن بپذیرد که سخن او فهم عمیق شده است.
۳. یکی از بزرگترین موانع شناخت، عجله و شتاب در اظهارنظر اثباتی و یا سلبی است. تفکر انتقادی، انسان را از عجله و شتاب در تأیید و یا رد سخن و اندیشه ای باز می دارد و به تأمل و تأني فرا می خواند چرا که در فرصت فراخ می توان به ابعاد، لایه و وجوه اندیشه ای پی برد و از کفایت و تمامیت استدلال ها و شواهد پرسش کرد و به عواقب، نتایج و پیامدهای آن اندیشید.
۴. انسان متفکر پس از گفتگوی حضوری و یا رفت و برگشت ذهنی با متن، و پس شنیدن درست و کامل سخنان و نظریه ها، به وجوه و اطراف آن نظر می افکند و با فکر صائب و سالم به سنجش و نقادی اندیشه ها و بررسی استدلالها و شواهد مدعا می پردازد. در این مرحله به اندیشه نظر دارد و به (ماقال) نظر دارد و (مَن قال) را دلیل تأييد و یا رد اندیشه نمی پندارد. به تعبیر دیگر، مدعای فهمیده شده را باید از گوینده مستقل دانست و فقط به ادله و شواهد مدعا نظر و تمرکز داشت.
۵. در بررسی ادله و شواهد اندیشه ها و نظریه ها، ملاک، منطق و تخصص علمی است. یعنی می بایست از روشهای علمی و نظرات کارشناسان مورد تأیید جامعه علمی پیروی کرد و از آنارشیسم علمی و هرج و مرج روشی و نوآوری های بدون ضابطه پرهیز کرد. البته حساب نوآوری های بنیادین و نظریه پردازی های ساختارشکنانه جداست و آن را باید در متن جامعه علمی و در کرسی های نظریه پردازی پیگیری کرد و نه در متن جامعه و عرصه عمومی.
۶. در فرایند نقد و سنجش، اخلاق و ادب علمی یک مؤلفه مهم در تفکر انتقادی است. اگر مدعایی ضعف و استدلالی نقص دارد به همان میزان ضعف و نقص باید به رد و نفی آن پرداخت و از تسری آن به سایر بخشها و یا تخریب کل مدعا پرهیز کرد. همچنین ضعف مدعا و نظریه و نقص استدلال و شواهد نباید به تخریب صاحب مدعا و نظریه پرداز منجر شود. طعنه، توهین، تمسخر، برچسب زنی به اندیشه و صاحب اندیشه با ارزشهای حاکم بر تفکر انتقادی و عقلانیت ناهمگن و ناهمجنس بلکه معارض و متضاد است.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/582
📌امام صادق (علیهالسلام):
🔹 دِعامَهُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ
وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَهُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُ
وَ بِالْعَقْلِ یَکْمُلُ وَ هُوَ دَلیلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتاحُ اَمْرِهِ
فَاِذا کانَ تَاْییدُ عَقْلِهِ مِنَ النّورِ کانَ عالِما حافِظا ذاکِرا فَطِنا فَهِما
فَعَلِمَ بِذلِکَ کَیْفَ وَ لِمَ وَ حَیْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ وَ مَنْ غَشَّهُ فَاِذا عَرَفَ ذلِکَ عَرَفَ مَجْراهُ وَ مَوصولَهُ وَ مَفْصولَهُ وَ اَخْلَصَُّهُ مِنْ تَاْییدِ العَقْلِ؛
ستون انسانیت، عقل است و از عقل، زیرکى، فهم، حفظ و دانش بر مى خیزد. با عقل، انسان به کمال مى رسد. عقل، راهنماى انسان، بینا کننده و کلید کارهاى اوست. هر گاه عقل با نور یارى شود، دانا، حافظ، تیزهوش و فهیم مى شود و بدین وسیله (پاسخ) چگونه، چرا و کجا را مى فهمد و خیرخواه و دغلکار را مى شناسد و هرگاه این را دانست، مسیر حرکت و خویش و بیگانه را مى شناسد و در توحید و طاعت خداوند اخلاص مى ورزد و چون چنین کرد، آنچه از دست رفته جبران مى کند و بر آنچه در آینده مى آید چنان وارد مى شود که مى داند در کجاى آن است و براى چه منظورى در آنجاست. از کجا آمده و به کجا مى رود. و این همه از پرتو تأیید عقل است.
(کافى، ج ۱، ص ۲۵)
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121