📌عجب ماجرایی
🔹این پنجشنبه و جمعه توفیق شد چند کتاب تحلیلی دربارهی جریانهای فکری معاصر ایران بخوانم و بار دیگر در باب چرایی شکلگیری انبوه جریانها و فرقهها با لباسها اسلامی و غیر اسلامی فکر کنم.
🔸شاید در هیچ زمانی به اندازه زمان ما یعنی یکصد سال اخیر فرقه سازی و گروهبندی شکل نگرفته باشد الا در دو سه قرن اول اسلام.
🔹مکتب قرآن گرایان، سوسیالیستهای خداپرست، حزب برادران، نهضت آزادی، فرقان، مجاهدین خلق، حزب توده، چریکهای فدایی خلق، کانون نویسندگان، انجمن شاهنشاهی فلسفه، دارالتبلیغ، گروههای کوچک چپ اسلامی، انجمن حجتیه، و صدها جریان و فرقهی دیگر در پیش از انقلاب اسلامی.
همچنین شخصیتهای چون: احمد کسروی، علی اکبر حکمیزاده، خرقانی، شریعت سنگلچی، تنکابنی، قلمداران، ابوالفضل برقعی، محمدتقی شریعتی، علی شریعتی، محمد حنیفنژاد، احسان طبری، اکبر گودرزی، مسعود رجوی، حسین روحانی، حبیبالله آشوری، مهدی بازرگان، حبیبالله پیمان، احمد فردید، جلال آلاحمد، حسین نصر، سید محمود طالقانی، سبد محمد موسوی خوئینیها و صدها شخصیت فکری و کنشگر اجتماعی دیگر.
🔸هر کدام از این جریانات و شخصیتها بنیانهای فکری و سرنوشت ویژهای داشتهاند که خوانش دقیق آنها میتواند چراغ آیندهی ما و محکی برای شناخت جریانات و گروههای زمان ما باشد.
🔹میتوان با شناخت مشترکات فکری از سرنوشت محتمل جریانات و شخصیتهای زمان خودمان مطلع شد و در انتخاب ها و پیرویها، اعتمادها و بیاعتمادیهای خودمان احتیاط کرد.
🔸در این میان آنچه زیاد خودنمایی میکند فراوانی دغدغهی #چپ_اسلامی و تلاش برای روایت چپگرایانه و عدالتخواهانه از اسلام و نقد تاریخ تشیع و علوم اسلامی بخصوص علوم عقلی همچون فلسفه و منطق اجتهاد (علم اصول) به جهت دغدغهی تغییر اجتماعی و سرپرستی جامعه است.
این جریانها با نگرش انتقادی به تاریخ حوزههای علمیه و علوم اسلامی، تلاش دارند تا شیوههای متفاوتی را برای فهم دین و تغییر اجتماعی و سرپرستی جامعه معرفی کنند. برخی با دال توحید، برخی با اندیشه ولایت، برخی با مفهوم عدالت. اما همه از، نوزایی تفکر (رنسانس) و تأسیس فلسفه، منطق، روش و علوم جدید اسلامی سخن میگویند. جالبتر اینکه بنیاد این رنسانس و تأسیس را هم در انقطاع تاریخی و گسست فرهنگی از تاریخ تشیع و بازگشت بیواسطه به متون اصلی قرآن یا حدیث میدانند.
🔹عموم این جریانها با برساخته دانستن عقل، عقل شیعی از شیخ مفید و فارابی و ابن سینا، تا خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا و شیخ انصاری را تابعی از فلسفهی یونانی و جریان اعتزال سنی میدانند و هیچ نوع اصالت و هویت مستقلی برای فلسفهی اسلامی و علم اصول شیعی (منطق اجتهاد) قائل نیستند، از اینرو، بر انقطاع تاریخی و گسست فرهنگی اصرار دارند و بر بازگشت به نقطه صفر و آغاز از نو و تأسیس فلسفه و روش و منطق حجیت تمرکز کردهاند.
🔸پرسش مهم این است که چرا اشخاص و جریانهای #چپ_اسلامی همواره با فلسفه اسلامی موجود و اجتهاد عمیق جواهری مرسوم در حوزهها مخالف هستند و درصدد تولید فلسفههای جدید و تغییر منطق اجتهاد بر پایهی نوعی «سلفیگری مدرن» یا «روشنفکری سلفی» هستند؟
#روشنفکری_سلفی
#سلفیگری_مدرن
#نواخباری
#چپ_اسلامی
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121