#انتخابات
📌مسولیت انتخاب
📌انتخاب فکر
📌رای به هدایت گر ذهن مردم
تصویر انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۶٠
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
#طرح_کلی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/118
هدایت شده از عقلانیت انقلاب اسلامی
📌 تذکر یک اشتباه راهبردی
کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» صرفا یک کتاب ادبی و شور افکن و هیجان انگیز نیست که برخی بر آن تأکید دارند و انتظار موج آفرینی و آتشفشانی رادیکالی و ضربتی از آن دارند و هر چه غیر این را بخصوص آتشنشان میخوانند.
بلکه در درجه اول یک کتاب معرفتی و علمی است که در ادامه سنت کلامی، فلسفی و الهیاتی متفکران مسلمان تا دوران معاصر و بخصوص دستگاه الهیاتی و مکتب فکری انقلاب اسلامی به وجود آمده است و یک صورت و شیوهی جدید در نظام معرفت دینی را عرضه میکند و همین نظام وارهی معرفتی بدیع، این کتاب را برجسته ساخته است و موجب اقبال نسل جوان شده است.
بنابراین کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی» یک کتاب نظری و علمی و عقلانی نظام واره است و میتواند بنیاد فکری عقلانیت و خلاقیت کنشگران انقلاب اسلامی باشد. نتیجه این طرحواره حکیمانه و فقیهانه، موج آفرینی و حرکت مسئولانه و متعهدانه برای بسط ولایت و همبستگی اجتماعی و سازندگی همهجانبهای ایران عزیز است. نهضت نرمافزاری و جنبش تولید علم و رسیدن به قلههای بلند علم و فنآوری، از مهمترین ابعاد موج آفرینی و حرکت پرتلاش الهیات صاحب کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است.
✍ سید مهدی موسوی
دوشنبه ۳ دیماه ۱۴۰۳
#طرح_کلی
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
#آیت_الله_خامنهای
#نظام_اندیشه
┄══•ஜ📖ஜ•══┄
❇️ #عقلانیت_انقلاب_اسلامی
https://eitaa.com/usul121/1793
هدایت شده از عقلانیت انقلاب اسلامی
📌 استثناانگاری و کتابنخوانی
(درآمدی بر فهم و تفسیر آثار متفکران انقلاب اسلامی)
🔹 یکی از پدیدههای مکرری که در ایران به طور عام و حوزویان بهطور خاص دیده میشود پدیده «استثناانگاری» و «معجزهپنداری» افراد یا آثار است. یعنی بعد از آنی که یک شخص با یک متفکر و گوینده آشنا میشود و یا کتابی را خوب و دقیق میخواند و با حرفها و نظرات جدیدی آشنا میشود که تا قبل آن نخوانده و نشنیده است به سرعت حکم بر فوقالعاده بودن، استثنابودن و معجزه بودن آن متفکر، گوینده و یا کتاب و نظریه میکند و معتقد میشود که هیچ فرد دیگری مثل او وجود ندارد و هیچ شخص دیگری چنین نظریهای نداده است.
🔸 این یک پدیده رایج و متداول میان ما ایرانیان و حوزویان است. نتیجه این نگاه هم، اثبات یک نفر و نفی دیگران است، یعنی «اثبات شئ، نفی ماعدا میکند»!!!
🔹 این پدیدهی استثناانگاری، معحزهپنداری و نفی دیگران، اگر چه ریشه در «حبّ الشئ یعمی و یصم» دارد؛ اما اگر خوب بنگریم ریشه عمیقتری دارد و آن هم «کتاب نخواندن» و گسترهی اطلاعاتی و مطالعاتی کم آنها از تاریخ اندیشه، متفکران، کتابها و نظریههاست.
🔸 افرادی که زیاد کتاب نمیخوانند و با کتابهای متفکران و نویسندگان آشنا نیستند و از تاریخ فکر و اندیشه مطلع نیستند، زمانی که به یک فرد و یا کتابی بر میخورند که نکات جدیدی دارد سریع جذب میشوند و به همان اکتفا میکنند و حاضر نیستند به تاریخ اندیشه مراجعه کنند و ریشه های فکری و استادان وهمعصران آن متفکر را مطالعه و مقایسه کنند و وجه شباهتها و تمایزهای میان آنها را به دقت بررسی کنند. نتیجه این ضعف مطالعاتی، محدود شدن و بسته شدن ذهنها و قضاوتهای زودهنگام و از سرِ حبّ و بغض سطحی است.
🔹 والا افرادی که اهل مطالعهی جدی و واقعی تاریخ اندیشه هستند و با متفکران و کتابها مأنوس هستند و از تازههای چاپ و نشر مطلع هستند و کتابهایی که از متفکران گذشته تا امروز هست را مطالعه و تحقیق و مقایسه کنند، مییابند که هیچ متفکری استثنا نیست، هیچ کتاب بشری، معجزه نیست و هیچ نظریهی علمی در خلأ به وجود نمیآید و بدون سابقه و پیشینه نیست. بلکه همهی متفکران بر دوش متفکران قبل از خود ایستادهاند و به نحو حداکثری از آثار و اندیشههای آنان بهره بردهاند. در خط به خط هر اثر و نظریهای، متفکران پیشین و نظریههای دیگران به نحو آگاهانه و یا غیر آگاهانه حضور دارند.
🔸 افراد أهل مطالعهی حقیقی و تحقیق واقعی (یعنی مأنوس به کتابهای قدیم و جدید، داخلی و خارجی، عمومی و تخصصی)، خوب میدانند که در هر عصر و دورانی - که گاه سیصد چهارصد سال طول میکشد- متفکران و نویسندگان، دغدغههای مشترکی دارند و از روح زمانه و دردهای مشترکی برخوردارند و در افقهای نزدیک به یکدیگر میاندیشند. با هم گفتوگوی مستقیم و غیرمستقیم دارند، از آثار یکدیگر استفاده میکنند؛ به نحوی که اگر خوب در آثار و اندیشههای آنها نگاه شود و مقایسه شود، بخش اعظم تولیدات آنها شباهت زیادی به هم دارد؛ هرچند که تمایزهای آنها در واژهپردازی، اصطلاحسازی، نحوه استدلال و نتیجهگیری و ... نیز غیر قابل انکار است.
🔹 هنر معلمان، مروجان و مفسران یک متفکر و یک اندیشه این نیست که استثناانگاری کند و یا معجزهپنداری، ذهن مخاطب را محدود کند و آنها را نسبت به سایر متفکران و اندیشهها بدبین کند و آنها را در جهل مرکب فرو ببرد، بلکه هنر این استکه ذهن مخاطبان را باز کرد، آنها را با تاریخ فکر و اندیشه و حیات متفکران مختلف آشنا کند، تطورات و تحولات فکر و اندیشه را به درستی تحلیل کند، ریشه های فکری متفکر و کتاب مورد نظر خود را نشان دهد، اشتراکات و شباهتهای آنها را با دیگر متفکران همعصر آشکار کند و بعد همهی اینها، تمایزها و نوآوریهای متفکر و کتاب مورد نظر را تبیین کند.
🔸 در عقلانیت انقلاب اسلامی، هرگونه استثناانگاری، معجزهپنداری و نفی دیگران، مردود است. متفکران انقلاب اسلامی در ادامه متفکران و اندیشمندان مسلمان از صدر اسلام تا دوران معاصر، حرکت کردهاند. تحولات گسترده علمی و اجتماعی در دوران معاصر را مطالعه کردهاند و از بخشهای مثبت آن تأثیر پذیرفتهاند و به بازخوانی اندیشه اسلامی و پاسخ به پرسشهای پرداختهاند. متفکران انقلاب اسلامی در ادامه الهیات اجتماعی دو سده اخیر جهان اسلام، اندیشیدهاند و به صورت یک جبهه واحد متصل و هماهنگ به تولید فکر پرداختهاند و از آثار و اندیشههای یکدیگر و سایر مصلحان، روشنفکران و نویسندگان بهره بردهاند و بعداز آن به نگارش کتاب پرداختهاند.
🔹متفکران انقلاب اسلامی همچون امامخمینی، آیتاللهخامنهای، علامهطباطبایی، شهیدان مطهری، بهشتی، باهنر، آیتالله طالقانی و... یک جبهه فکری مکمل و مؤید هم هستند.
✍ سید مهدی موسوی
سه شنبه ۴ دی ماه ۱۴۰۳
#طرح_کلی
#نظام_اندیشه
┄══•ஜ📖ஜ•══┄
❇️ #عقلانیت_انقلاب_اسلامی
https://eitaa.com/usul121/1794
📌 جایگاه دو کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» و «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا» در دستگاه فکری آیت الله خامنهای
⏹ بخش اول:
🔹در جلسهای که با محوریت تبیین «نظریه اجتماعی آیت الله خامنهای» با حضور جمعی از استادان و پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی برگزار شد، مطلبی در باب جایگاه دو کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» و «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا» در دستگاه فکری آیت الله خامنهای طرح شد که خلاصه آن در این یادداشت عرض میشود تا باب گفتگویی را بگشاید.
🔸 در فرصت بسیار محدودی که شاید کمتر ۵ دقیق شد بنا بود که همه نکاتم را در باب نظریهی اجتماعی آیت الله خامنهای عرض کنم. یکی از نکاتی که در این فرصت بسیار کوتاه، مطرح شد این بود که مجموع مباحث اجتماعی آیت الله خامنهای در موضوعات مختلف، کاملا مبتنی بر یک نظریه مبنایی و چارچوب مفهومی فکرشده و صورتبندی شده است که ایشان آن را در دو کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» و «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا» به صورت تفصیلی و نظری بیان کردهاند و آن را در قالب یک صورت خاص از «الهیات اجتماعی» عرضه کردهاند لذا برای صورتبندی نظریه اجتماعی ایشان حتما باید به این دو کتاب مراجعه شود و ضمن کشف الگوی ایشان از «الهیات اجتماعی» به عنوان زیرساخت نظری همهی اندیشهها، به کشف نظریه اجتماعی ایشان پرداخت. چرا که خود ایشان در مقدمه کتاب طرح کلی مدعای اصلی خود را «طرح اسلام به عنوان مسلک اجتماعی داری اصول یک آهنگ و منسجم و ناظر به زندگی جمعی» دانستهاند که به دو مقوله «ساختار و قواره جامعه» و همچنین «تعهدات اجتماعی انسانها» در قالب یک «نظریه» باید بپردازد.
همچنین عرض شد که حضرت آقا در ۴ / ۴ / ۱۳۸۱ در جمع هیأت امنای موسسه پژوهش و فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار خودشان) تصریح کردهاند که (هرکس میخواهد مچ ما را بگیرد باید به آن مباحث طرح کلی رجوع کند و الان هم به آن مباحث معتقد هستم.) - نقل به مضمون- بنابراین در تبیین نظریهی اجتماعی ایشان باید به این آثار مراجعه شود و سپس براساس این نظریه کلان اجتماعی، سایر موضوعات اجتماعی موجود در جامعه شناسی همچون هویت، پیشرفت، طبقه، عدالت، امنیت و ... از منظر ایشان تحلیل و تبیین شود.
همچنین عرض شد که بنده بعد از ۱۳ سال انس مداوم با مجموعه آثار و بیانات مقام معظم رهبری به این نتیجه رسیدهام که مهمترین و محوریترین مفهوم اجتماعی در دستگاه فکری ایشان «تحول اجتماعی» و «دگرگونی اجتماعی» است و کل نظریهی اجتماعی ایشان بر حول این محور میچرخد که اصول آن را در ۱۵ نکته نوشتهام و فرصت طرح آن نیست.
🔹 بعد از بحث گفتگوهای میان استادان محترم و مباحث حاشیهای، ریاست جلسه، در جمع بندی نکات بسیار مهمی را بیان کرد. یکی از نکات ایشان ناظر به مطلب اینجانب بود و تصریح کردند که -نقل به مضمون و تلخیص- (نکته دربارهی تأکید بر کتاب طرح کلی و روح توحید به این کلیت درست نیست. چرا که آنها آثار دوران جوانی حضرت آقا است و بعد از آنها ایشان بیش از ۵۰ سال رشد کردهاند و جلو آمدهاند بخصوص اینکه بعد از انقلاب در ۴۵ سال یا نفر دوم و یا نفر اول نظام اسلامی بودهاند. والا لازم میآید که بگوییم ایشان توقف کردهاند و هیچ حرفنویی در این ۵۰ سال بعد از آن بحثها نداشتهاند که قطعا این درست نیست. و ما بحثهای جدیدی از ایشان سراغ داریم.
مضافاً بر آنها اینکه خود حضرت آقا در حاشیه یکی از چاپهای متن منتشر شده از کتاب مختصر طرح کلی، حواشی نوشتهاند و مرقوم داشتهاند که به برخی از مباحث اشاره کردهاند که در آن جلسات مطرح نشده و باید مطرح میشد. لذا اگر ایشان امروز بخواهند طرح کلی اندیشه اسلامی را بیان کنند حتما از بحثهای ۵۰ سال پیش بسیار متفاوت خواهد بود. بنابراین باید به بیانات امروز حضرت آقا توجه شود و نظرات ایشان درباره موضوعات اجتماعی و آسیبهای اجتماعی سالهای اخیر همچون فتنهها، اغتشاشات، تغییر سلایق جوانان، طرح ایران همدل بررسی شود.)
🔸 مطالب رئیس جلسه را کاملا گوش دادم و با همه مطالب آن موافق بودم اما فرصت نبود تا مقصودم را از توجه ویژه به آن دو کتاب را عرض کنم.
🔹اما مباحث بسیار خوبی مطرح شد که به نظرم آمد در باب آن فکر کنم و در ادامه این یادداشت تلاش میکنم تا تبیینی از جایگاه دو کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» و «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا» در دستگاه فکری و نظریهی اجتماعی آیت الله خامنهای در قالب چند نکته کلی ارائه شود.
🛑 ادامه دارد ...
✍ سید مهدی موسوی
۱۶ بهمن ۱۴۰۳
#نظریه_اجتماعی
#تحول_اجتماعی
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
#طرح_کلی
#کتاب_شناسی
#آیتالله_خامنهای
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2363
طرح کلی.pdf
حجم:
1.64M
📌 مقاله «طرح کلی اندیشه اسلامی در قران» الگویی از الهیات اجتماعی اسلام
✍ حجةالاسلام دکتر سید مهدی موسوی
#نظریه_اجتماعی
#تحول_اجتماعی
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
#طرح_کلی
#کتاب_شناسی
#آیتالله_خامنهای
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2369
📌 جایگاه دو کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» و «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا» در دستگاه فکری آیت الله خامنهای
⏹ بخش دوم:
🔹 ۱. طبیعی است که در مطالعه آثار و اندیشههای هر متفکری لازم است که به تطورات فکری وی توجه شود و برای این منظور باید همهی آثار وی در همه دوران حیات او مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد تا از این طریق نظرات وی استخراج و صورتبندی علمی شود. بر این اساس نمیتوان به یک دورهی فکری متفکر بسنده کرد و از دورههای دیگر حیات فکری وی غفلت کرد. مطالعهی آثار و اندیشههای آیت الله خامنهای هم از قاعده کلی مستثنا نیست. و حتما باید به آثار مکتوب و شفاهی ایشان از سال ۱۳۴۵ که دست به قلم بردهاند تا امروز توجه شود و از تطورات و تحولات فکری ایشان مطلع شد و بعد از جمع اجتهادی آنها، رأی نهایی ایشان را تبیین کرد.
🔸 ۲. اما دوران هر متفکری را میتوان به چند دوره تقسیم کرد:
دوره اول: دوره تحصیل؛
دوره دوم: مطالعه و پژوهش طرحها و نظرات و رسیدن به یک مسئله مهم و بیان اجمالی از پاسخ آن؛
دوره سوم: دوره پختگی اندیشه و تفصیل مبادی و مبانی فکری و نظری فهم خود از مسئله و تلاش برای تعمیق و تحقیق طرح جامع خود در پاسخ به آن مسئله؛
دوره چهارم: دوره ترویج و تبلیغ طرح خود و بیان دلالتها و آثار و نتایج در عرصههای و ساخت های مختلف حیات اجتماعی است.
دوران حیات آیت الله خامنهای هم بر همین چهار دوره قابل تقسیم است.
- از ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۳ دوران تحصیل ایشان در مشهد، نجف و قم است.
- از ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۹ دوران مطالعه و ترجمه طرحها و آثار متفکران جهان اسلام است و تلاش دارد تا اندیشههای مختلف را بررسی کند و راه برون رفت از مشکلات جهان اسلام و دگرگونی اجتماعی را بیابد.
- از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ دوره سوم حیات فکری و علمی ایشان است. به تفصیل و تعمیق اندیشه خود در قالب یک دستگاه الهیاتی منسجم پرداختهاند و آثار اصلی خود را در این دوران تألیف و بیان کردهاند.
- از سال ۱۳۵۷ تا امروز، دوره ترویج و امتداد آن مبانی و اصول در ساختها و عرصههای مختلف است. البته در این دوره بخشهایی از آن طرح کلی بسط پیدا کرده است و ممکن است بخشهایی هم اصلاح و ارتقا یافته باشد اما در مجموع مبانی و اصول آن که برگرفته از معارف اسلامی و دانشهای بنیادین در جامعه اسلامی است تغییر نکرده است چرا که در ادامه یک جریان خلاق فکری تالیف و تدوین شده است.
بر این اساس کتابهایی نظیر «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» و «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا»، نقش بسیار مهم و اساسی در فهم دستگاه فکری آیت الله خامنهای دارد چرا که در این آثار مبانی و بنیانهای دستگاه فکری خود را در قالب یک دستگاه الهیاتی منسجم و اجتماعی بیان کردهاند و بعد از آن ایشان هیچ وقت فرصت نکردهاند که دوباره آن را به این کیفیت مدرسی و نظری تفصیل بدهند بلکه همواره آن مبانی و اصول را به عنوان #اصل_موضوعه مقدمه مباحث کاربردی قرار دادهاند و حتی در سال ۱۳۸۱ به صراحت فرمودهاند که هنوز هم به همه آن مبانی و اصول باور دارند و اگر الان هم بخواهند وارد آن مباحث بشوند همانها را خواهند گفت.
🔸آیت الله خامنهای در مورخهی ۱۳۸۱/۴/۴ در دیدار اعضاى هیأت مؤسس و هیأت امناى مؤسسهى پژوهشى - فرهنگى انقلاب اسلامى که مسئولیت تنظیم و نشر آثار ایشان را بر عهده گرفته است میفرماید:
«بنده یک ماهِ رمضان در مسجد امام حسنِ مشهد سخنرانىِ مستمر سى جلسهاى داشتم. آن زمان به ضبط سخنرانیها خیلى اهمیت داده نمىشد؛ اما استثنائاً همهى این سى سخنرانى ضبط شده است. این سخنرانیها منبع خوبی برای مچگیری ماست! در آن سخنرانیها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوّت و سایر مباحث اساسى بحث شده است که #الان هم آنها را #تأیید مىکنم. اینها پایههاى فکرى براى ایجاد یک نظام اسلامى بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامى شش، هفت سال دیگر محقّق شود. مىگفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایههاى فکرىاش اینهاست. آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوانِ آن روز بود.»
تفصیل این بحث را در (اینجا) بخوانید.
✍ سید مهدی موسوی
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
#نظریه_اجتماعی
#تحول_اجتماعی
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
#طرح_کلی
#کتاب_شناسی
#آیتالله_خامنهای
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2370
📌ماهیت و طرح کلی «تحول اجتماعی» در الهیات اجتماعی آیت الله العظمی خامنهای
(چارچوب مفهومی و سیر متنی کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن)
⏹بخش اول
مفهوم محوری «طرح کلی اندیشه اسلامی» در دیدگاه آیت الله العظمی خامنهای، مفهوم «تحول اجتماعی» و دگرگونی اجتماعی است.
ویژگیها و ساختار دستگاه فکری تحولگرای ایشان را در محورهای زیر میتوان خلاصه کرد:
۱. «تحول»، حرکت، تلاس، پویایی، صیرورت و شدن جوهری است که علاوه بر حفظ ذات، همان ذات تکامل وجودی و اشتداد جوهری مییابد. بر این اساس همواره انسان موجودی واحد و در عین حال پوینده و تلاشگری در مسیر شدن و شکوفا شدن استعدادها و ظرفیتهای وجودی است.
۲. تحول در این نگاه، یک حرکت سطحی و سیر از نقطهای به نقطه دیگر نیست بلکه، تعالی و حرکت رو به کمال از طریق فعلیت استعدادها و ظرفیتهای وجودی است. سرعت و سبقت است. در مقابل هرآنچه مانع تعالی و سرعت و سبقت شود و موجب توقف شود «گناه» است. گناه هر آن چیزی است که روح انسانی را از تعالی و تکاملش باز میدارد. (بر همین مبنا، رهبانیت و زندگیگریزی یک تفکر انحرافی است و بالعکس «تقوا» انسان را به زندگی و حضور فعال و مؤثر در اجتماع دعوت - سرعت و سبقت- میکند و موجبات رحمت و مغفرت را فراهم میکند تا جبران خلأهای حرکت و التیام بخش زخم های روح شود).
۳. تحول اجتماعی، حرکتی آگاهانه و ارادی و قصدمند در متن زندگی است که به صورت طبیعی جاری و ساری است. شکوفایی و استکمال وجودی (طلب آگاهانه و ارادی کمال) و تعالی بخش به زندگی و مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی است. لذا برخی از اندیشهها و کارها موجب رشد و تعالی انسان و پر کردن خلاءهای او و جامعه میشود و همواره، انسان در حال حرکت و تحول، به آنها ایمان دارد و ملتزم به آنها است. ایمان وابستگی فکری، اعتقادی، قلبی و روانی به یک قطب و مرکز، مقصد و هدف است که لوازم و تعهداتی را در انسان به همراه دارد و انسان را به نوع خاصی از اعمال و انجام وظایف میکشاند. بدون آن لوازم و تعهدها، اصلا ایمانی نیست.(معنای اطاعت خدا این است). همیشه ایمان متناسب با مقصد و مرکز، نشانهایی دارد که براساس آن میتوان ایمان افراد را سنجید. (به طور مثال در ایمان دینی، قرآن چند شاخصه را بیان کرده است: تقوا، اصلاح روابط اجتماعی و اطاعت از خدا و ...)
۴. در «تحول اجتماعی»، ابتدا برای ذهن آدمی افقهای متعالی ظاهر میشود و به علم و یقین تبدیل میشود یعنی ذهن با حقیقت ارتباط، اتصال و اتحاد مییابد (عقیده و باور) و به تبع آن جان آدمی نیز تحول مییابد و افق نیازها و سطح خواستههای او تغییر میکند. به تبع این ارتباط و اتصال وجودیِ آحاد جامعه با حقیقت، افق آرمانها و سطح خواستهها، ساختارها و نظام جامعه به صورت مستمر متحول میشود.
۵. «تحول اجتماعی»، یک پدیدهی چند حیثیتی و چند بُعدی است که به صورت شبکهای و مجموعهای تحقق مییابد، یعنی اینگونه نیست که جامعه از یک جهت تغییر کند و از جهات و حیثیتهای دیگر ثابت باشد.
۶. تحول اجتماعی، یک پدیدهی جمعی و حرکت استکمال عمومی است که در نتیجه تغییر و تحول در باطن افراد جامعه و گسترش آن در فرهنگ عمومی از طریق فعالیت تبلیغی و گفتمانسازی محقق میشود.
۷. «ایمان» اهل جامعه، کمیت و کیفیت حرکت و تحول اجتماعی، را مشخص میسازد. به تعبیر دیگر نوع آن ایمان، بنیاد «تحول اجتماعی» را شکل میدهد. اگر ایمان و گرایش انسان امری ۱. آگاهانه، عاقلانه و مبتنی بر حقیقت و ۲. همراه با عمل، متعهدانه و مسئولانه به یک آرمان و هدف متعالی و منفعت عمومی باشد، مردم را برای خیزش و تحول بزرگ آماده میسازد.
۸. ایمان آگاهانه و متعهدانه سه ویژگی دارد: همگانی، همهجایی و همشگی است.
۹. خوشبختی و سعادتمندی در گرو باور به ۱۲ مولفه است که نتیجه «ایمان» آگاهانه و متعهدانه به یک حقیقت متعالی است.
۱۰. ایمانی که میتواند «تحول اجتماعی» را رقم بزند، ایمان به حقیقت «توحید» است چرا که «توحید» فقط یک بینش خشک و مجرد و بیارتباط با زندگی نیست بلکه حقیقتی است عقلانی و آگاهانه که حامل بالاترین آرمانها و کمالاتی است که مطلوب آدمی است و هر انسانی فطرتا به دنبال آن است و بزرگترین و عمومیترین تعهدات اجتماعی را بر دوش انسان و جامعه موحد میگذارد. بنابراین نظریهای عملزا و زندگیساز است. ایمان به توحید، انسان را به یک انسان کنشگر عاقل فعال مؤثر و مسئول اجتماعی تبدیل میکند که سعی در «رشد جامع» جمعی و تکامل اجتماعی انسان در همهی ساحتهای وجودی به صورت شبکهای دارد.
🛑 ادامه دارد ...
#طرح_کلی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2605
📌ماهیت و طرح کلی «تحول اجتماعی» در الهیات اجتماعی آیت الله العظمی خامنهای
(چارچوب مفهومی و سیر متنی کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن)
⏹بخش دوم
۱۱. توحید فقط اذعان به «خالقیت انحصاری» نیست بلکه از آن مهمتر، اذهان به لوازم آن یعنی باور و اعتقاد قلبی به «الوهیت انحصاری» و «ربوبیت انحصاری» برای خداوند متعال است.
۱۲. تعهد توحید، نفی اطاعت از هرگونه شیطان و طاغوت درونی (شهوتها، غضبها، توهمات) و بیرونی (در شکلهای مختلف قانون، ساختارهای اجتماعی، طبقات اجتماعی) است. هر آنچیزی که مانع آشکار شدن «واقعیت» و پیروی از «حقیقت» میشود.
۱۳. تعهدات برآمده از ایمان به توحید، به تعیین شکل و قواره جامعه و تعیین حقوق و وظایف انسانها در درون جامعه برای رشد جمعی و تکامل اجتماعی همه جانبه انسانها میانجامد که از طریق وحی و نبوت در اختیار انسان قرار میگیرد.
۱۴. جامعهی توحیدی در برابر جامعه طاغوتی است که از ویژگیهای بنیادین متضادی برخوردارند که مهمترین آن عبارت است از: ۱. خرد محور و آگاهی پایه، ۲. تحت فرمان خدا و دارای مقررات الهی، ۳. عادلانه همه مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی بدون هرگونه امتیازات ویژه برای طبقات اجتماعی، ۴. فراهم بودن زمینه برای رشد و تعالی همگان، کار و تلاش، مالکیت و بهرمندی از نعمتهای الهی، ۵. ارزش بودن آزادیهای اجتماعی مؤثر در رشد و خلاقیت انسانها، ۶. نقش آفرینی حداکثری مردم در سرنوشت خویش.
۱۵. انسان موحد نیز در پرتو توحید از یک جوهره و ذات ویژهای برخوردار میشود که مهمترین آنها عبارتند از: دارای وسعت دید و نظرگاه، جهتگیری درست و مشخص، امید بیپایان، شور و تلاس، خستگی ناپذیر، آسیبناپذیر از ترس و طمع، آزاد از هر اطلاعات غیرخدا، کرامتمدار و عزتمند.
۱۶. وحی و نبوت، هم طرح و نقشه تحول اجتماعی، ساخت و نظم جامعهی متعالی است و هم عملیات تحول و رستاخیز اجتماعی در جهت ساخت جامعه جدید است. وحی، ابتدا جان پیامبر را متحول و رستاخیزی در باطن او به وجود میآورد و سپس از طریق جان نبی، ذهن مردم و روابط انسانی و ساختارهای جامعه را به تدریج دگرگون میسازد.
۱۷. انبیا (علیهمالسلام) مربیان حقیقی جامعه و طراحان نظم اجتماعی عادلانه هستند که به نوبت موجب ارتقا عقلانی و تکامل اجتماعی بشریت شدهاند و هرگاه مردم جامعه پای طرح و برنامهی انبیا (علیهمالسلام) آمدهاند حاکمیت توحیدی و جامعهی عادلانهای به وسیلهی خود مردمو تحت هدایت عقلانی پیامبران (علیهمالسلام) به وجود آمده است.
۱۸. ادامهی طرح نبی (علیه السلام) و تثبیت نظم اجتماعی جدید برآمده از تحول و بعثت، در گرو، وجود «ولایت» و شکل گیری یک جبهه متصل و مستحکم از آحاد جامعه است.
۱۹. «ولایت» سه مرتبه و لایه دارد: ۱. پیوستگی مؤمنان ۲. مرزبندی با دیگران و ۳. انتخاب امام از میان جامعه بر عنوان نظام بخش به حرکت جمعی کنشگران و حفاظت از مرزهای فکری و عقیدتی جامعه توحیدی.
۲۰. ولایت به طور استقلالی از آن خداوند متعال است و هرگونه ولایت مستقل از خدا شرک است. از اینرو، امام در جامعه اسلامی، منصوب الهی است و باید کاملترین مردم باشد و نزد مردم شناخته شده باشد.
۲۱. اندیشه ولایت، مقطعی و تمام شدنی نیست بلکه اساس «حیات اجتماعی» و عامل بقای جامعه است از اینرو، تعهدی مستمر و پایدار بر دوش انسان ولایت مدار میگذارد که اساس آن، تبعیت از امام جامعه در مسیر تقویت همبستگی و اخوت اجتماعی و مرزبندی با دیگران و بیگانگان و تلاش مستمر جهادی برای تحقق جامعهای عادلانه و تأمین مصالح عمومی است.
۲۲. آن هنگام که جامعه توحیدی و ولایی شکل گرفت که نظم و ساختار اجتماعی انسان را در مسیر هدایت و خوشبختی قرار داد دیگر دلیلی ندارد که انسان موحد تحت نظام جاهلیت طاغوتی قرار گیرد و به تقویت آن بپردازد بلکه میبایست از سرزمین جهل و طاغوت به جامعهی توحیدی هجرت کند و در مسیر تحقق جهان عاری از جهل و ظلم و طاغوت، مؤثر باشد.
🛑 پایان.
سید مهدی موسوی
ساعت ۱ بامداد یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ (روز بصیرت)
#طرح_کلی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2606