📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی بر حکمت عملی)
بخش شانزدهم:
🔸 عامل اصلی در تغییر و سازندگی حیات انسانی، عاملیت انسان ونیروی عقل، محبت و ارادهی مسئولانه است. نه شرایط اجتماعی ومحیط پیرامونی بگونهای که عاملیت،عامل ثانوی ومحصول شرایط پیرامونی تلقی شود.
🔹 درواقع هردوعامل موثرند ونقشی مهم در سازندگی حیات انسانی وسیر تکاملی بشریت دارند و سازنده تاریخند. اما نقش اصلی ازعاملیت انسان ونیروی عقل، عشق وارادهی اوست که پیشران حرکت انسان وتاریخ است. اما شرایط اجتماعی ومحیط پیرامونی و نیروهای مادی و معنوی میتوانند با عاملیت انسان جهت وصورت متفاوت بدهد وبستر مناسبی برای عاملیت فراهم کنند.
🔸نکته مهم این است که شرایط ومحیط پیرامونی خودمحصول عمومی شدن و فراگیر شدن بخشی از عاملیت انسانی به صورت فرهنگ(نظام معنایی) وساختارهای عینی است که به کنترل ومدیریت سایر عاملیتها میانجامد.
🔹 دراین صورت نمیتوان حکم مطلقی برای نسبت میان عاملیت تکتک افراد و شرایطپیرامونی عرضه کرد. زیرا براساس کیفیت عاملیت کنشگران، میزان و نوع تاثیرگذاری و یا تأثیرپذیری آنها بر شرایط پیرامونی متفاوت است. در مجموع عواملی چند در کیفیت و قدرت عاملیت انسان موثر است که مهمترین آنها از این قرار است:
۱. احساس کرامت، بزرگی وعظمت روحی؛
۲. رشد فکری وشعور اجتماعی؛
۳. داشتن هدف، مقصد، آرمان واقعی وارزشمند؛
۴. قدرت عشق وایمان به حقايق وآرمانها؛
۵. اعتماد به امدادهای غیبی وعناصر جبران کنندهی خلأها وعقبماندگیها؛
۶. خوشبینی واعتماد به نظم آفرینش، قوانین حرکت، نیروها، امکانات وهمراهان؛
۷. امید به پیروزی وتحقق ایندهی روشن.
🔸 چنین کنشگری میتواند بابهرهگیری از امکانات، فرصتها و استعدادهای دیگران، درمحیط پیرامونی حضور فعال و پویا و اثربخش داشته باشد وشرایط رادگرگون وفضای مناسب را برای زندگی وحرکت بهتر فراهم سازد.
🔹 همهی این ویژگیها در پرتو #توحید و تأله میسر است. توحید انسان را به عاملیت موثر وسازنده (قیام) در همهی ساحتهای زندگی دعوت میکند.
🔸 دردرون قیام وحرکت توحیدی دوحرکت نهفته است:
۱. اثبات حقیقت متعالی، یکیسازی درون و بیرون در پرتو حقیقت واحد وتلاش برای اقامه و تحقق عینی آن حقیقت درجان آدمی ومحيط اجتماعی؛
۲. نفی باطل و تخریب و رهایی از روابط غلط و نامتوازن تصلبیافته درجان آدمی(ملکات اخلاقی) و محیط اجتماعي( فرهنگ و ملکات اجتماعی).
✔️"قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ(سبا ۴۶)
🔹 در نظام اخلاق توحیدی، عاملیت انسان به عاملیت فردی فروکاسته نمیشود بلکه انسان موجودی اجتماعی است و در بستر حیات اجتماعی است لذا عاملیتش دو لایه است یعنی علاوه بر #عاملیت_فردی، #عاملیت_جمعی و مشارکت فعال و پویای جمعی مردم هم بسیار مهم است. میان این دو قسم از عاملیت روابط متقابل و تاثیر و تأثر متقابل وجود دارد.
🔸 کنشگران فردی بر اساس نظام اخلاق توحیدی، از چنان توسعهی کیفی در خود برخوردارند که میتوانند رابطهای متقابل بر پایه محبت، ولایت و اخوت برقرار کنند.
🔹هنگامی که مجموعهای از عاملهای فردی بر پایه اهداف و آرمانهای مشترک نوع خاصی از نظاممعنایی و روابط انسانی را در یک شبکهی اجتماعی(جامعه)به وجود میآورند و درآن نیرو و قدرت جدیدی متولد میشود که حاصل جمع جبری نیروهای فردی نیست؛ بلکه ایجاد هویتی جدید است که امکانهایی را برای انسان فراهم میسازد و تحولات بزرگ درحیات انسانی را به وجود میآورد.
🔸عاملیت جمعی دربستر حیات اجتماعی نیازمند به نظمها و رویههای مشترک بیناذهنی است که امکان عاملیت جمعی و همکاری و مشارکت فعال وهمافزا رافراهم کند. لذاعاملیت جمعی برپایهی اهداف و آرمانها و ارزشهای مشترک، هم ساختارساز است و هم ساختارشکن است. یعنی نظمها، رویههای مشترک وساختارهایی رامتناسب با اهداف وآرمانها به وجود میآورد و نظمها و ساختارهای غیر متناسب و غیر هماهنگ بااهداف وآرمانهای جمعی راحتی اگرمتصلب هم شده باشد درهم میشکند وآنها را تغییر میدهد.
🔹براساس لایهی قدرت و کیفیت عاملیت فردی حداقل سه نوع عاملیت جمعی ممکن است:
۱. فعال، پویا و سازنده وپیشرو
۲. فعال، پویا، مخرب وعقب برنده؛
۳. منفعل، ایستا وپیرو.
نوع اول ازآنِ عاملهایی است که ازثبات شخصیت و سلامت واستقامت درفکر وعمل برخوردار است.
نوع دوم از آنِ عاملهایی است که ازثبات وقدرت شخصیت برخوردار است اما از سلامت فکری و عملی برخوردار نیستند و حرکت جمع را به انحراف میکشاند.
نوع سوم عاملهایی هستند که ازثبات شخصیت واعتماد به نفس ضعیفی برخوردارند و هیچ طرحی برای حیات وزندگی خود ندارند وهمواره چشم به طرح ودست دیگران دارند.
🔴 ادامه دارد...
#حرکت
#تعقل
#دستگاه_محاسباتی
#عقلانیت
#کنش_اخلاقی
#عاملیت
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121