🔸 #ماه_رمضان برای احمد طعم خاصی داشت، #انتظار ماه رمضان🌙 را می کشید که اعتکاف کند و #شبهای_قدر احیا و شب زنده داری نماید.
🔹او رمضان را ایستگاهی⛔️ برای توقف و به راه افتادن با #نیروی_بیشتر می دانست
سفارش می کرد که به #ایتام رسیدگی کنیم، از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد🏘 و همه را به خانواده های #مستضعفی که می شناخت می داد.
🔸با این کار هم #بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی👥 و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب شریک💞 کند. بچه ها همچنان #راه_احمد را ادامه داده و این کار را انجام میدهند.
#شهید_احمد_مشلب🌷
#شهید_مدافع_حرم
💟: @hemmat_hadi
مقصر #خودمانیم👉
که آدم شدن را #وعده داده ایم...
↵از #رجب به↫ شعبان
↵از شعبان به↫ #رمضان
↵از رمضان به↫ محرم
↵از محرم به↫ فاطمیه🏴
و...
کسی از لحظه ی دیگر خبر دارد⁉️
در خانه🏡 اگر کس است، #یک_حرف بس است📛
✔️ #خوب_شدن
✔️و #خوب_ماندن را
♨️وعده به فردا ندهیم♨️
#امروز را دریابیم...!
#زندگیتون_شهدایی
#قدم_در_راه_شهدا_بگذاریم
#آرزوی_شهادت🌷
↪ @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰یک روز که حسابی دلش هوای #روح_الله را کرده بود، دور از چشم خانواده اش به خانه خودشان رفت.
کلید را که به در انداخت و وارد شد بیشتر احساس #دلتنگی کرد.
🔰خیلی دلش برای روح الله تنگ شده بود با قدم های آهسته و چشمی #گریان، خودش را به اتاق او رساند. به کتابخانه📚 #روح_الله نگاه کرد. از بین آن همه کتاب و جزوه های #نظامی، نگاهش روی هشت کتاب سهراب سپهری، که روح الله برایش کادو خریده بود ثابت ماند.
🔰جلو رفت و آن را از بین کتاب های دیگر بیرون کشید با دست خاک رویش را پاک کرد و آن را باز کرد #کتاب را ورق زد، دوتا #گلبرگ گل رزخشک شده از آن بیرون افتاد. #زینب عادت داشت، گل هایی را که روح الله برایش می خرید، پرپر می کرد و لای کتاب #خشک می کرد.
🔰در یکی از #نبودن های روح الله، وقتی دلتنگش شده بود، روی یکی از گلبرگ ها نوشت: آن چنان #مهر_توام در دل و جان جای گرفت، که اگر #سر برود از دل و از جان نرود این گلبرگ را خودش نوشته بود.
🔰اما جریان #گلبرگ_دوم را نمی دانست. وقتی آن را برگرداند، دستخط #روح_الله را شناخت که روی #گلبرگ نوشت بود:
••●❣ عشقِ من #دلتنگ_نباش ❣●••
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#سالروز_ولادت
💟: @hemmat_hadi🌷
هدایت شده از طرح شهید ابراهیم هادی
🌸 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم 🌸
🔶 طرح شهید ابراهیم هادی
🌹کمک جهت تهیّه اقلام
💠زمان اجرا ماه مبارک رمضان ان شاءالله
﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏
💠✨ به نیابت از:
❤️ازطرف بسیجیان خیریه شهید هادی واریزی ماهانه اردیبهشت 405 تومن به طرح خرید اقلام اضافه میشه
💟 شهیدحججی🌹100ت
💟 شهیدعلمدار🌹110ت
💟 شهید گمنام🌹20ت
💟ولادت حضرت رقیه س🌹100تومن
💟شهیدسجادزبرجدی🌹5تومن
💟شهدای گمنام 2🌹30ت
💟شهده مرضیه سادات🌹100ت
💟مرحوم مصطفی رشیدی🌹100ت
💟شهیدبابک نوروزی🌹30ت
💟شهیدتهرانی مقدم و مرحومه مادرشان🌹30ت
💟مرحوم حسینعلی دهقان پور🌹50ت
💟شهید خلیلی🌹 20ت
💟شهدای غواص4🌹30ت
💟میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام🌹 100ت
🔰برای شرکت در این طرح ایدی👇🏻👇🏻
@shahidhadi
سلام بر ابراهیم
🌸 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم 🌸 🔶 طرح شهید ابراهیم هادی 🌹کمک جهت تهیّه اقلام 💠زمان اجرا
دوستان توجه کنید بدلیل تورم هنوز مبلغ کافی برا خرید اقلام جمع اوری نشده
ان شاءالله این طرح در یکی از شبهای قدر ( شب 23 )توسط اعضاو بسیجیان طرح در اطراف کرمان و درمناطق محروم ان اجرا خواهد شد عزیزان میتوانند خیرات و کفاره های خودرا برا خرید اقلام در نظر بگیرند
لطفا حمایت خود را دریغ نفرمایید
🔸سر بستن ساک وسایلش کلی بحث کردیم،خواستم وسایلش را داخل #چمدان تک نفره چرخ دار بچینم، کلی لباس و وسیله شخصی ردیف کردم، همین که داخل چمدان چیدم #حمید آمد و دانه دانه برداشت قایم کرد و یا پشت مبل ها می انداخت
🔹برایش #بیسکوییت خریده بودم، بیسکوییت آن مدلی #دوست نداشت شوخی و جدی گفت: «چه خبره این همه لباس و وسایل و خوراکی⁉️ به خدا فردا همکارای من یدونه لباس انداختن داخل یه نایلون اومدن،اون وقت من باید با #چمدان و عینک دودی برم بهم بخندن، من با چمدان نمیرم! وسایلمو داخل #ساک بچین»
🔸فقط یک ساک داشت، آن هم برای باشگاه کاراته اش بود، گفتم: ساک به این کوچکی، چطور این همه وسایلو جا کنم بالاخره من را مجاب کرد که #بیخیال چمدان شوم، با این که ساک خیلی جمع و جور بود #همه_وسایل را چیدم الا همان #بیسکوییت ها، بین همه وسایلی که گذاشته بودم فقط از قرآن جیبی خوشش آمد، قرآن کوچکی که همراه با معنی بود، گفت: این #قرآن به همه وسایلی که چیدی می ارزه
🔹شماره تماس📞 #خودم، پدر و مادرش و پدرم را داخل یک کاغذ نوشتم📝 بین وسایل گذاشتم که اگر نیاز شد خودش یا #همکارانش با ما در ارتباط باشند. برایش #مسواک جدید قرمز رنگ گذاشتم، می خواست مسواک سبز رنگ قبلی را داخل سطل آشغال🗑 بیندازد، از دستش گرفتم و گفتم: بذار #یادگاری بمونه، من را نگاه کرد و لبخند زد انگار یک چیزهایی هم به #دل_حمید و هم به دل من برات شده بود.
#یادت_باشد
#به_روایت_همسر_شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
💟: @hemmat_hadi🌷
✍ #خاطره_شهدا🌷
🍃حسین تا دو سالگی به دور از اعضای فامیل و در هوای گرم اهواز بزرگ شد. بعدها به #تهران منتقل شدیم و تا هفت سالگی حسین در منازل سازمانی نیروی هوایی در افسریه تهران زندگی می کردیم.
🍃از همون اوایل کودکی، حسین #مسئولیت_پذیر بود. ما آب آشامیدنی مورد نیاز مون رو از شیر مخصوصی در بیرون از خونه می آوردیم.حسین سعی می کرد، #خودش بره و با دبه آب بیاره تا مادر و خواهراش بیرون نرن.
🍃به همین خاطر در منازل سازمانی معروف بود و مردم می گفتند: «دبه ی حسین هم اندازه ی خودشه» حتی برای خرید نان هم خودش می رفت. حسین بچه #پرانرژی بود و فعالیتش خیلی زیاد بود، علیرغم سن کمش خیلی حرف های بزرگی می زد.
راوی: پدرشهید
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
💟: @hemmat_hadi🌷
#میخواهم_مثل_تو_باشم
♨️پیش بینی شهید اندرزگو
🔸چند ماه قبل از #شهادتش در خانه نشسته بودیم. #سیدعلی یک ذغال گداخته🔥 را برداشت و کف #دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید😲 دستت نمی سوزد⁉️
🔹سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به #آتش_جهنم هم حرام⛔️ است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و #انقلاب پیروز✌️ خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش #سید_علی است. از آنروز به بعد منتظر #ظهور حضرت ولی عصر(عج)💫 باشید.
🔸بعد گفت: #دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. #همسرشهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان #رئیس_جمهور می شوید⁉️ سید پاسخ داد خیر❌ من آنروز نیستم.
❤️شهید سید علی اندرزگو❤️
👌شهیدی که #ولادت_وشهادتش با مولا علی گره خورده است و در #شب_قدر آسمانی شد.
#امام_خمینی(ره) در وصف ایشان فرمود:
💠اگر #ده_نفر مثل او (شهیداندرزگو) داشتیم دنیـ🌍ـا زیر سلطه اسلام بود
روای: همسر بزرگوار شهید
#شهید_سیدعلی_اندرزگو
#سالروز_شهادت🌷
💟: @hemmat_hadi🌷
♦️♦️ #وصیتنامه و آخرین #سفارشهای امیرالمومنین(ع) به شیعیان
✅ اى حسن! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هر كسیكه اين وصيتنامه به او برسد به تقوا و ترس از خداوندى كه پروردگار شماست سفارش مى كنم و بايد نميريد جز اينكه مسلمان باشيد و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد زيرا به راستى من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنيدم كه مى فرمود:
🔹اصلاح دادن ميان مردمان از همه نماز و روزه بهتر است
🔹و آنچه دين را تباه ساخته و از بين مىبرد، افساد ميان مردمان است
ولا قوه الا بالله العلى العظيم [نيرويى جز به وسيله خداى بزرگ نيست].
✅ به خويشان و ارحام خويش توجه داشته باشيد و به آنان پيوند كنيد، صله رحم كنيد تا خداوند در روز قيامت حساب را بر شما آسان گرداند
✅ الله الله فى الايتام، فلا تغبوا افواههم، ولا تضيعوا بحضرتكم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد، درباره يتيمان، پس براى دهنهاشان به سبب سنگدلىتان نوبت قرار ندهيد (كه گاهى سير و گاهى گرسنه نگاهشان داريد)
✅الله الله فى جيرانكم، فانهم وصيه نبيكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره همسايگانتان كه رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش كرده و پيوسته درباره آنان توصيه مى فرمود به اندازه اى كه ما گمان كرديم براى همسايگان از همسايه خود ارث قرار میدهد و حرمت آنان به اندازهاى است كه سهمى در مالشان براى همسايه تعيين كرده!
✅ الله الله فى القرآن، فلايسبقكم الى العمل به احد غيركم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره قرآن مبادا كسى به عملكردن بدان بر شما سبقت جويد.
✅ الله الله فى الصلاه فانه خير العمل وانها عمود دينكم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره نماز، زيرا كه نماز ستون دين شماست.
✅ الله الله فى بيت ربكم لاتخلوه ما بقيتم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره خانه پروردگارتان (خانه كعبه)، مبادا تا زنده هستيد آن خانه از شما خالی بماند كه اگر رها شد مهلت داده نمىشويد و به عذاب دچار میشويد و اگر از شما خالى ماند كيفر خداوند فرصت زندگى به شما نمی دهد.
✅الله الله فى الزكاه فانها تطفى غضب ربكم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد در دادن زكات اموال خود كه زكات خشم پروردگار را فرو نشاند.
✅ الله الله فى شهر رمضان فان صيامه جُنه من النار
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره روزه ماه رمضان، زيرا كه آن براى شما چون سپرى است از آتش دوزخ.
✅ الله الله فى الفقراء والمساكين فشاركوهم فى معاشكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره بينوايان و مسكينان و آنها را در زندگى خود شريك سازيد و از خوراك و لباس خود به آنها نيز بدهيد.
✅ الله الله فى الجهاد باموالكم وانفسكم والسنتكم
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره پيكار كردن در راه خدا به مالها و جانها و زبانهاى خويش.
✅ الله الله فى ذريه نبيكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره امت پيغمبرتان، مبادا در ميان شما ظلم و ستمى واقع شود.
✅ الله الله فى اصحاب نبيكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره اصحاب پيغمبرتان؛ زيرا كه رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش فرموده
✅ الله الله فى النساء و فيما ملكت ايمانكم...
🔹از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره زيردستانتان، غلامان و كنيزان، زيرا كه آخرين سفارش و وصيت رسول خدا(ص) اين بود كه فرمود: «من شما را درباره دو دسته ناتوان كه زيردست شما هستند، سفارش می كنم»
✅ الصلاه الصلاه، لا تخافوا فى الله لومه لائم...
🔹نماز! نماز! درباره خداوند از سرزنش مردمان نهراسيد؛ چه، هر كس به شما ستم كند يا انديشه بد داشته باشد، خداوند شر او را كفايت فرمايد
✅ با مردم به نيكى سخن بگوييد همان گونه كه خدا فرمود. امر به معروف و نهى از منكر را ترك مكنيد كه رشته كار از دست شما بيرون شود، آنگاه هر چه دعا كنيد و از خداوند دفع شر خواهيد، پذيرفته نشود و به اجابت نرسد
✅ بر شما باد هنگام معاشرت، به فروتنى و بخشش و نيكويى درباره يكديگر و زنهار از جدايى و تفرقه و پراكندگى و روى گردانيدن از هم و در نيكوكارى، يار و مددكار يكديگر باشيد و بر گناه و ستمكارى كمك مباشيد كه شكنجه و عذاب خدا بسيار سخت است.
📚 نهج البلاغه؛ نامه 47
💟: @hemmat_hadi
#خاطرات_خود_نوشته_شهید:
💠مراقبت از حریم عشق
🔰به #شب_قدر و شب #شهادت حضرت علی(علیه السلام) رسیدیم. با بچه ها تصمیم گرفتیم خودمان اعمال و ادعیه وارد شده آن شب را انجام دهیم .ما فقط #مفاتیح_حامد را داشتیم.
🔰از سر شب هر کدام از ما #نوبتی یا داخل موضع خودمان کار مراقبت را انجام می دادیم یا یک گوشه دنج می نشستیم پای #مناجات و به جا آوردن اعمال و حالا معنی #غربت را می فهمیدیم
🔰ما در شهری بودیم که حـــرم #دخترحضرت_علی(علیه السلام) و دختر امام حسین(علیه السلام) در آن شهر بود اما نمی توانستیم #امشب در کنار این حرم ها باشیم و این نبودن به شکستن بغض ما کمک می کرد.
🔰یک دفعه دلم برای #هیئت_ریحانه و روضه خواندن محمد حسین تنگ شد. تنها چیزی که به دلم #آرامش میداد این حرف یکی از دوستان بود که میگفت:
#حضرت_علی(علیه السلام) برای مراقبت از حریم💫 دخترش ما را انتخاب کرده است.
📚برشی از کتاب #رفیق_مثل_رسول
#شهید_رسول_خلیلی🌷
💟: @hemmat_hadi🌷
🍃❣🍃❣🍃
🌸ماه رمضان بود.
جهاد نیمه شب #تماس گرفت و گفت که آماده شوم و به چند نفر دیگر از دوستانمان که از
افراد #مورد_اعتماد جهاد بودند بگويم حاضر شوند، میخواهیم برویم جایی
🌸 ساعت نزدیک 3، 2:30 #صبح بود در محلی که قرار گذاشته بودیم جمع شدیم. همه نگاه ها به دهان جهاد بود تا باز شود و بگوید که #چرا مارا اینجا جمع کرده،
🌸جهاد بعد از چند دقیقه گفت بچه ها سوار شوید ما هم بدون اینکه چیزی بپرسیم سوار شدیم. در راه کسی حرف نزد. در خانه ای ایستاد که از ظاهر کوچه معلوم بود افراد ساکن در اینجا وضع خوبی #ندارند.
🌸از ماشین پیاده شد وماهم همین طور نگاهش میکردیم، بسته ای از صندوق عقب ماشین درآورد و به من داد و گفت برو در آن خانه و این را بده و بيا.
🌸گفتم جهاد این چیه؟ گفت کمی خوراکی هست برو ... چند قدم که رفتم برگشتم و با #تعجب نگاهش کردم و او هم مرا نگاه کرد و یک لبخند زد وگفت راه برو دیگر ..... رفتم سمت در و در را زدم کسی آمد جلوی در و بدون اینکه از من سوالی بکند بسته را گرفت، تشکر
کرد و رفت داخل خانه ..
🌸آن لحظه بود که فهمیدم جهاد قبلا هم اینکار را میکرده و برای آن ها چیزی میفرستاده و ما #بیخبر بودیم، حالا هم برای اینکه ممکن بود کسی بشناسدش نیامد بسته را بدهد.
🌸تنها چند نفر از خانواده اش این را میدانستند، آن
هم فقط به این خاطر که ماه رمضان که #دیروقت می امد نگرانش نشوند. بعد از شهادتش بود که فهمیدند، جوانی که #شبهای_رمضان، #سفارش مولایش امیر المومنین را ترک نمیکرد، شهید جهاد مغنیه بود.
#شهید_جهاد_مغنیه
@hemmat_hadi