eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
345 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌺🍃 ❣تصور نمی‌کردم حزب اللهی ها این قدر و شنگول باشند.اصلا آدم های را که می‌دیدم تصور میکردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند. ❣محمدحسین یک میز گذاشته بود توی خانه دانشجویی اش .وارد که می‌شدیم بعد از نماز اول وقت، و مسخره بازی شروع میشد. ❣لذت میبردم از بودن کنارشان از میترکیدی بدون ذره ای . 🌷 ❤️👉 @hemmat_hadi
اخرین سپاه عاشقی تو بوده ای و به آسمان پر کشیده ای و هزاران سلیمانی به کشورت داده ای ای شهید با وفا ای سلیمانی عاشقان ای همه صفا ای قاسم مهربان در جبهه ی مقاومت پشت سنگری هنوز صدای تو در گوش من حرف میزند هنوز با شهادتت چه افتخار شد برای من برای ما ای شهید باوفا ای بهترین ما الگو ما تویی از درون سرنوشت یارو راه ما تویی ❤️ @hemmat_hadi
خاورمیانه را به تقلید شرقیِ تو ساخته‌اند: پُر اِلتهاب اندوهگین زیبا شهادت: ۱۳۶۳/۱/۲۲؛ عملیات والفجر یک ❤️ @hemmat_hadi
✍ابراهیم در مقابل برای خودش شخصیتی نمیدید. هرکاری میتوانست برای انجام میداد. 💢 یکبار وارد مسجد شدم. میخواستم به دستشویی بروم. دیدم دو نفر دیگر از زیرزمین برگشتند و گفتند چاه دستشویی گرفته. برای نماز به خانه! 💢 من هم خواستم برگردم که همون موقع ابراهیم رسید. وقتی ماجرا را شنید آستینش رو بالا زد و رفت توی زیر زمین و در رو بست! یک ربع بعد در را باز کرد. چاه دستشویی رو کرده بود و همه جا رو و تمیز کرده بود! 💢ابراهیم خودش رو درمقابل خدا کوچک میدید و داشت. خدا هم در چشم مردم، به او داد! 📚سلام بر ابراهیم2 ❤️👉 @hemmat_hadi
🍃🌺🍃🌺🍃 ✨از مال دنیا هرچه داشت می کرد. مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو و یک را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، آنان را هم پرداخت می‌کرد. ✨ او یک بار زندگی اش را در واقع کرد تا بتواند دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند و دست آخر خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را بدهد! ✨از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!» 📚کتاب فرمانده نابغه 🌷 ❤️👉 @hemmat_hadi
شیوه شهدا زمان جنگ وقتی فرمانده نیروی زمینی بود، چند ماه خونه نیومده بود، یه روز دیدم در می زنند، رفتم پشت در دو نفر بودند، یكیشون گفت: منزل جناب سرهنگ_شیرازی همین جاست دلم هری ریخت، گفتم، حتما برایش اتفاقی افتاده گفت: جناب سرهنگ براتون فرستاده و بعد یه پاكتی بهم داد اومدم توی حیاط و پاكت رو بازكردم هنوز فكر می كردم خبر_شهادتش را برایم آوردند، آن را باز كردم، یه نامه توش بود با یه انگشتر عقیق در آن نامه نوشته بود: 'برای از زحمت های تو، همیشه دعات می كنم' از اشك توی چشمام جمع شد. ❤️👉 @hemmat_hadi
⭕️ 💢یک روز مریم آمد و گفت: به من یک روز بده. رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود! پرسیدم: کردی⁉️ 💢جوابی ... پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لوله‌های که خدا می‌داندتوی آفتابـ☀️داغ چقدر داغ می‌شدند راه رفته! 💢پرسیدم: این کار رو کردی؟ گفت: شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی🔥 در آخرت منتظر من است. گفتم: تو که کاری جز نمی کنی. 💢گفت: فکر می‌کنی! بعضی اشاره‌ها، بعضی سکوت های ؛ همه‌ی اینها کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون می‌شن😔 ❤️👉 @hemmat_hadi
🔰مهدي حسن قمي از كوچك ترين ابراهيم مي گفت: 🌷يادم هست ابراهيم به علاقه داشت. اما هر جايي براي ساندويچ نمي رفت. 🌷يك ساندويچ فروشي در١٧ شهريور بود كه به فروشنده اش آقاشيخ مي گفتند. يعني آدم و مسجدي بود. ابراهيم هميشه پيش او مي رفت. حساب دفتري پيش او داشت. 🌷مي دانست توي الويه؛ كالباس نمي ريزد وفقط از استفاده مي كند. ابراهيم سوسيس و همبرگر و ...هرگز استفاده نمي كرد. اينگونه به ما درس مي داد كه هرچيزي نخوريم و هرجايي براي غذا نرويم. 🌷مي دانست كه اين فروشنده به حلال و حرام خيلي دقت دارد، براي همين آنجا مي رفت. چرا كه دستور مي دهد: انسان به غذايي كه ميخورد توجه داشته باشد. كتاب سلام بر ابراهيم ٢ 🌷 ❤️👉 @hemmd_hadi
🔰خستگی‌ناپذیر 🔸دوکوهه مسئول پیشتیبانی بود و کارش سخت و بود از هشت صبح تا هشت شب خادمی بود و از نه شب تا یازده شب هم گردان تخریب بود, 🔹که باید با زائران خواهر همراهی می‌کردیم و پای ثابت این کار او و یکی از دوستان? بودند تازه ساعت دوازده شب تا چهار صبح کنار رادیو? 🔸 باید پست می‌دادیم هیچ‌وقت نمی‌نالید و با عشق کار می‌کرد خلوص نیت در عملش بود? و خستگی نداشت. همیشه برای انجام کارها بود بنیه قوی? و بدن سالمی داشت. که او را سرحال نگه‌ می‌داشت تا را به نحو مطلوبی انجام دهد. ❤️ @hemmat_hadi
🌷ابراهیم ؛ مهمان نواز تر از کردها 🌿از کرمانشاه به جبهه آمده بودم و شدم. دستم از کار افتاد و ناچار شدم برای مداوا به بیایم. 🌸ابراهیم در این وضعیت مرا تنها نگذاشت و به همراهم به تهران آمد و چند روز در آن ها بودم و به خانواده ابراهیم مخصوصا مادر ایشان خیلی زحمت دادم. 💐ابراهیم با موتور من را به همه جا می برد و پی گیر درمانم بود. بعد از این به دوستانم گفتم که من در تهران فردی را دیدم که از ما کردها هم مهمان نوازتر است. 📚سلام بر ابراهیم 🌻راوی: سردار امیر نوحی 🌷 ❤️ @hemmat_hadi
اواخر سال ۱۳۶۰ سردار سرلشکر پاسدار محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران وقت ، طی حکمی سردار سلیمانی را به فرماندهی تیپ ثارالله منصوب کرد. او بسیار زیرک بود و با استفاده از همین ویژگی در عملیات‌های مختلفی همچون والفجر ۸، کربلای ۱، کربلای ۵، تک شلمچه و چندین عملیات دیگر بسیار موفق عمل کرد که حاصل آن کارنامه‌ای درخشان در این دوران بود. فرماندهی این لشکر را که به لشکر برادران معروف شد، از بدو تشکیل تا انتهای دوران دفاع مقدس، حاج قاسم سلیمانی بر عهده داشت. ❤️ @hemmat_hadi