eitaa logo
حِرفِه‌ی هُنَر/ زهرا ملک‌ثابت
476 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
144 ویدیو
91 فایل
کانال عمومی حرفه‌ی هنر راه ارتباطی: @zisabet
مشاهده در ایتا
دانلود
مجله همشهری داستان، مجدد راه‌اندازی شد. https://eitaa.com/herfeyehonar
مجله ناداستان، خودخواسته تعطیل شد. https://eitaa.com/herfeyehonar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انصاف نبود! ذوالفقار در کناره‌ای به ذکر "یارحمان" بود، نه در میانه و به چکاچاک. نویسنده: زهرا ملک‌ثابت 🔻🔻🔻🔻 کانال حرفه‌هنر https://eitaa.com/herfeyehonar
🔰 معرفی کتاب برای ایده‌یابی کتاب "رساله صدفرمان" یک کتاب کم‌حجم است به نویسندگی جلال سمیعی. انتشارات کتاب قاف، آنرا منتشر کرده‌. ☝🏼چند فرمان از رساله صدفرمان: _ زیاد نباشید تا کم نشوید. _ صریح باشید وگرنه با کنایه حذف‌تان می‌کنند. _ آنقدر خودتان را جدی نگیرید که همه به شما بخندند. 🔻🔻🔻🔻🔻 فوروارد فقط بالینک کانال حرفه‌هنر https://eitaa.com/herfeyehonar
احمدشاه مسعود: "همه این جنگ و عملیات ما برای ادبیات است" https://eitaa.com/herfeyehonar
🪩 احمد شاه مسعود و ادبیات (این عملیات ها از خاطر همین ادبیاته) 🔴 لینک در آپارات 👇🏻👇🏼👇🏽 https://www.aparat.com/v/3tiAV خاطره‌ای در مورد شهید احمدشاه مسعود و ادبیات‌فارسی 🔻🔻🔻🔻 کانال حرفه‌هنر https://eitaa.com/herfeyehonar
4_5769536298654113413.mp3
37.52M
پادکست جافکری- موفقیت چند پتانسیلی ها فرهنگ عمومی به شكلی قاطعانه اين باور رو به ما منتقل ميكنه كه موفقيت و تاثير گذاري تنها حاصل متخصص شدن و عميق شدن در يك حوزه خاصه. در اين اپيزود برداشتي از كتاب وسعت يا عمق رو براتون تعريف می كنيم كه ما رو با ديدگاه متفاوتي درباره موفقيت آشنا ميكنه و بررسی می كنيم كه چطور چند پتانسيلی ها می تونن موفق و تاثير گذار باشن 🌱"گاهی دست کشیدن و رهاکردن باعث میشه آدم دنیای جدیدی را تجربه کنه." https://eitaa.com/andokhteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕋📿 زرنگ باشید در اعمال مثلا برای صلوات فرستادن، نیت را این‌طوری کنید: صلوات و درودی برپیامبر و خاندانش می‌فرستم که تا قیامت ادامه داشته باشه. خوندن ترجمه صحیفه‌سجادیه، معرفتهای زیادی را به ما یادمیده. در شبهای قدر، خوندن صحیفه سجادیه سفارش شده. با یک تسبیح خاص ذکر نخونید. سعی کنید با همه یا چند تسبیحی که دارید ذکر بخونید. بعدش تسبیح‌ها را جاهای مختلف بگذارید نه یکجا. چون هر کدوم انرژی گرفتند از ذکرهای شما. قرآن را ظرف یک دقیقه ختم کنید با خوندن سه مرتبه سوره توحید یا "قل هو الله" به نیت ختم کل قرآن البته این دستور را اهل‌بیت زمانهایی انجام‌ میدادند که وقت تنگ و کارشان زیاد بوده. اگه مفید بود، التماس دعا 🤲 زهرا ملک‌ثابت 🔻🔻🔻🔻 کانال حرفه‌هنر https://eitaa.com/herfeyehonar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📎 همه طرحهای زیر را باکمک هوش مصنوعی اجرا کردم. در مورد هوش مصنوعی قبلا در این کانال صحبت کردیم. می‌تونید به این لینک مراجعه کنید.👇🏼👇🏽 https://eitaa.com/herfeyehonar/2475
هدایت شده از زهرا ملک ثابت
هوش مصنوعی+ هوش آدمیزاد https://eitaa.com/herfeyehonar
هدایت شده از زهرا ملک ثابت
هوش مصنوعی+ هوش آدمیزاد https://eitaa.com/herfeyehonar
هدایت شده از زهرا ملک ثابت
هوش مصنوعی + هوش آدمیزاد https://eitaa.com/herfeyehonar
هدایت شده از زهرا ملک ثابت
هوش مصنوعی + هوش آدمیزاد https://eitaa.com/herfeyehonar
هوش مصنوعی + هوش آدمیزاد https://eitaa.com/herfeyehonar
دوستِ امینی دارم. از همانها که راجع به هرچیزی می‌توان با آنها صحبت کرد بی‌آنکه قضاوت کنند. از آنها که درکشان بالاست. سرشان پُر است. ولی افاده‌ای نیستند. دقیقاً در اوج شکست اخیرم که گروه حرفه‌داستان منحل شد و بعضی از دولتی‌ها نامردی کردند و به نویسندگی کم‌رغبت شده‌بودم، خوابی دیدم. برای دوستِ امین تعریف کردم. گفتم نمی‌دانم خوابِ صادق است یا نه. گره را گشود و گفت اگر متصل به بیداری شد، صادق است. متصل به بیداری بود و در وقت سحر. ولی بازهم سوال داشتم که چرا همچنین خوابی دیده‌ام؟ در خواب حسرت می‌خوردم بابت تمام نوشته‌هایی که نوشته‌ام ولی مذهبی نیستند. هرچند بیشتر نویسنده اجتماعی‌ بودم، گاهی هم مذهبی و مقاومت می‌نوشتم. ولی آنچه هم که اجتماعی نوشتم در مقابل دین و مذهب نبوده. دوستِ امین بازهم گره را باز کرد و گفت: این همان آینده توست. تو که ننوشتی و داری حسرت می‌خوری بابت نَنِوشته‌هایت. پس گاهی هم می‌نوشتم با اینکه مصمم به تغییر شغل بودم. مدتی بعد بازهم خوابی دیدم که متصل به بیداری شد، وقتی همه‌جا به طرز عجیبی ساکت بود. به‌محض بیداری باخودم می‌گفتم این کلمات و روایت زیبا چرا به خوابم آمده؟ "حقّ" "یاعلی" "العلی مع الحقُ والحق مع العلی" کاری انجام نداده‌بودم که دیگران انجام نداده‌باشند. ذهنم سریع رفت به‌سمت یک سه‌خطی ( شاید "ذهنم سریع کشید به‌سمت" درست‌تر باشد تا میزان سرعت پردازش ذهنم بهتر درک شود) همان داستانک که برای مولاامیرالمونین نوشته‌بودم. از آنجا که داستانک بازخورد چندانی نگرفته‌بود، تعجب کرده‌بودم. ( فقط در حد یک پیام تشویقی بازخورد گرفت و یک کانال عمومی منتشر کرد) چندبار بعد از انتشار در کانال بادقت داستانک را خوانده‌بودم. فکر می‌کردم شاید در محتوایش چیزی درست نیست که محل توجه قرارنگرفته. ولی محتوا و تکنیک، همه خوب بود. از ماجرا گذشتم و دیگر به آن فکر نکردم. اگر قبلاً گروه بود، همانطور که داستانِ دوستان را نقد می‌کردم آنها هم داستانم را نقد می‌کردند. در محیط صمیمی از هم رفع اشکال می‌کردیم و قوت قلب برای همدیگر می‌شدیم. ولی حالا به‌نظرم اگر از دوستی بخواهم داستانم را نقد کند، نوعی مزاحمت است. سعی کردم با گروه بانوی فرهنگ وابسته به حوزه هنری تهران مرتبط شوم و بازخورد آنها را از این داستانک بدانم. چون این گروه تلاش زیادی در حوزه داستانک دارد. ولی هیچ جواب و اعتنایی ندیدم. البته که چند مرتبه قبل‌تر هم برای ارتباط تلاش کرده‌بودم. از طرفی هم از آنجا که به و در داستان‌نویسی‌ام اطمینان دارم، حاضر نیستم بروم فلان سازمان دولتی در استان و زیرنظر فلان کسی بنویسم که تخصصش در این حوزه از من پائین‌تر است. یا بروم عضو فلان گروه خصوصی شوم که به قدرتمند بودن گروهش می‌بالد و اساتید و اعضای زیادی را جذب کرده. و مسئله اینجاست که نمی‌توانم قبول کنم، تخصصم از بعضی‌ها در حوزه و پائین‌تر است و باید یک عضو معمولی باشم. نمی‌توانم قبول کنم به‌صرف اینکه کسی از لحاظ سن ‌و سال از من بزرگتر است، پس در این حوزه استاد یا پیشکسوت است. بارها لفظ را به‌طرز کنایه از بعضی‌ها شنیده‌‌ام یا دیده‌ام. انگار که برای دلخوش کردن یا تمسخرکردن به بعضی بگویند. دوستانی موضع‌گیری‌ام را در مسئله بی‌حجابی شخصی در اختتامیه یک جشنواره و اصرارِ دبیر برای نوشتن مقدمه بر کتاب گروهی توسط این خانم یا موضع‌گیری‌های صریحم را در زمینه مطالبه‌گری از مسئولین، مانع کار می‌دانند. درواقع خودم را مانع می‌دانند. ولی با آن خوابها و تعبیرها، دستِ‌کم چیزهایی برایم ثابت شده تا بااطمینان بیشتر و باقدرت تحمل بالاتری قلم بردارم. ✍️ زهرا ملک‌ثابت https://eitaa.com/herfeyehonar