eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
725 ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو 🔸 ⭕️ اَسرار حق را به اغیار نباید گفت. وصیّت می‌کنیم یاران را که: چون شما را عَروسانِ معنی در باطن روی نمایند و اَسرار کشف گردد، هان و هان، تا آن را به اغیار نگویید و شرح نکنید و این سخنِ ما را که می‌شنوید، به هر کس مگویید که: لا تُعْطُوا الْحِکْمَةَ لِغَیْرِ اَهْلِهَا فَتَظْلِمُوْهَا وَ لَا تَمْنَعُوْهَا عَنْ اَهْلِهَا فَتَظْلِمُوْهُمْ[۱]. تو را اگر شاهدی یا مَعشوقه‌ای به دست آید و در خانه‌ی تو پنهان شود که: «مَرا به کس مَنمای که من از آنِ توأم»، هرگز رَوا باشد و سزد که او را در بازارها گردانی و هر کس را گویی که: بیا این خوب را ببین؟! آن مَعشوقه را هرگز این خوش آید؟ برِ ایشان نرود و از تو، خود خَشم گیرد. حق تعالی این سخن‌ها را بر ایشان حَرام کرده است. [۱]  حکمت را به نااهلش مدهید که بدان حکمت ستم می‌کنید، و حکمت را از اهلش دریغ ندارید چرا که بدانان ظلم خواهید کرد. (منسوب به حضرت عیسی علیه السلام) @sarire_kelk
هو ای فقیه، از بهرِ لله علمِ عشق آموز تو زآنکه بعد از مرگ، حِلّ و حرمت و ایجاب کو @sarire_kelk
هو سر بخرابات مغان در نهم در قدم پیر مغان سر نهم در قدم پیر مغان در نهم وز کف او جام پیاپی کشم چون بخورم باده شوم مست ازو نیست شوم باز شوم هست ازو «شمس مغربی»
هو از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید . . .
هو منم که عاشق دیدار یار خود باشم منم که والهٔ زلف نگار خود باشم منم که سیدم و بندهٔ خداوندم منم که دانه و دام شکار خود باشم منم چو پرده و جانم امیر پرده نشین منم که میر خود و پرده دار خود باشم به هر کنار که باشم از این میان به یقین چو نیک بنگرم اندر کنار خود باشم به گرد کوه و بیابان دگر نخواهم گشت به کنج دل روم و یار غار خود باشم چرا جفا کشم از هر کسی درین غربت به شهر خود روم و شهریار خود باشم به غیر عشق مرا نیست کاری و باری از آن مدام پی کار و بار خود باشم از آنکه عاشق و معشوق نعمةاللهم به گرد کار خود و کردگار خود باشم حضرت شاه نعمت‌الله ولی
هو از حال چه می جوئی و از قال چه پرسی مستیم و  خرابیم و  ندانیم چه حال است
هو زلیخا همتی در عرصه‌ی عالم نمی‌بینم ! وگرنه جنس یوسف، کاروان در کاروان دارم [[[[جناب صائب تبریزی]]]]
هو گرفتارِ کمندِ ماه‌رویان ، نه ، از مدحش خبر باشد ، نه ، از ذم ،
هو نه هر که راه دید، در راه برفت و نه هر که رفت، به مقصد رسید.
هو اگر با مردمان بی‌نفاق دمی می‌زنی، بر تو دگر سلام مسلمانی نکنند. اول و آخر من با یاران طریق راستی می‌خواستم که بورزم بی‌نفاق، که آن همه واقعه شد. شمس الدین محمد تبریزی
هو گر بمیری ز خود بقا یابی ور کشی زحمتی عطا یابی هر که مرد او دگر نخواهد مرد گر بمیری ز خود بقا یابی
هو پس پاهایش را ببریدند ، تبسمی کرد و گفت : " بدین پای سفر خاکی میکردم ، قدمی دیگر دارم که هم اکنون سفر دو عالم بکند اگر توانید آن قدم را ببرید ." ذکر حسین حلاج تذکره الاولیا عطار