هو
و از اينكه فساد بر زمانه و محيط غالب باشد نبايد مأيوس شده، خود را تسليم نفس و كردار زشت نمود: «لا يضركم من ضل اذا اهتديتم» يك نفر زن فرعون در ميان فرعونيان ايمان خود را نگاه داشت.
#رساله_شریفه_پندصالح
#حضرت_آقای_صالحعلیشاه
هو
ره ميخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکين حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در ميخانه کين خمار خام است
ميان مسجد و ميخانه راهي است
بجوئيد اي عزيزان کين کدام است
به ميخانه امامي مست خفته است
نمي دانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حريفم قاضي و ساقي امام است
برو عطار کو خود مي شناسد
که سرور کيست سرگردان کدام است
جناب عطار
هو
اکنون جمعی با نام و شکل و شمایل درویش پیدا شده که ایشان را
رنگی و ینگی بیش نیست ، سخنان بی عملشان فریبی بیش نیست .
دانه و دامی و شمعی و قندیل نیرنگی و زنبیل پر دلقی و سفره و سرایی و دکانی و اجتماعی و صومعه و خانقاهی و مکتب خانه هایی دارای ایوان و بارگاه پر آب و رنگی ساخته اند.
قومی بی تهجدی گروهی بی تشهدی بعضی صوف پوشیده گروهی موی تراشیده و دل هزار کس خراشیده
آستین کوتاه چون اهل راز کرده اما دست به مناهی دراز کرده و روز تا شب از کرامات خود گفته و شب تا روز به غفلت خفته ، از سوز سر به نام و القاب قانع و از دین با ایشان هزار مانع
کلماتشان همه از مشاهده و مکاشفه اما فرسنگ ها دور از مجاهده و در ظاهر زراقند و در باطن بینی براقند .
ایشان را نه در خانه دل هوایی و نه در خوان فقر نوایی و نه در شهر شهود رای و جایی است .
هر یک را در ادعای ارتباط با ملایک اوهام خود با فریب خلق در هوای نفس دکانی است و تو پنداری که ایشان صوفیانند نی نی اینان لافیانند .
به صورت جمع عشقاند و به سیرت جمع فساقند اندیشه ایشان شکم و هوای شهرت و چه چهان مردم است و پیشه ایشان جاهلی ست .
چون زاهد بینند طوطیانند و چون شاهد یافتند لوطیانند و با اینهمه غفلت و غی یحتسبون انهم علی شئی
ای سالک راستین روشن جبین
اهل صفه را بدین چشم مبین
این جنگ با فرقه ا یست که ناموس ایشان خرقه ایست ، کبود پوشان خوارند و زرد رویان سیه کارند ، در رقص بر افشانند آستین و از صد یکی نه راستین شجره خبیثه خورند و نام خود امت محمد نام اند اما در باطن قوم لوط اند.
جاهلی چند از پی رنگی شده
صوف پوشیده از شیوه ی ننگی شده
هر یکی را ظاهری معمور لیک
باطنی ویران و دل سنگی شده
خواب و خور را کرده عادت همچو گاو
در راه طاعت خر لنگی شده
مرد باید در ریاضت روز و شب
استخوان و پوست چون جنگی شده
#تفاوت_بین_دوریشان_حقیقی_و_مجازی
#خواجه_عبدالله_انصاری
هو
" انی بری مما تشرکون " نیک معلوم کن...
سلطان عشق ازبدایت تا نهایت نیک مغرور است .
از آن مر عاشقان را به سیوف غیرت سر غیر بین بردارد، باش!! که صفت معشوق در مکر معشوق ندیدهای...
شیخ روزبهان شیرازی
هو
صیّادان، ماهی را به یک بار نمیکَشَند. چَنگال در حُلقوم چون رفته باشد، پارهای میکَشَند تا خونش میرود و سُست و ضعیف میگردد، بازش رَها میکنند و همچنین بازش میکَشَند تا به کُلّی ضعیف میگردد. چَنگالِ عشق نیز چون در کامِ آدمی میافتد، حق تعالی او را به تَدریج میکَشَد که آن قوّتها و خونهای باطل که در اوست، پارهپاره از او برود که
: اِنَّ اللهُ یَقْبِضُ وَ یَبْسُطُ
#فیه_ما_فیه
#مولانا
#شمس
هو
✨
ذکر الهی را در اوایل حال چندان باید به زبان مداومت نمود که آن ذکر قلبی شود و قلب سالک بدون مزاحمت و مشارکت لسان ذاکر گردد که در جمیع احوال در خواب و بیداری بی اختیار زبان قلب ذاکر متذکر بود و اگر سالک ذاکر به این مقام رسد لازم است که مراقب شود قلب را به ذکر خفی قلبی و عزل نماید لسان را از ذکر تا آنکه بگردد قلب او مستغرق در ذکر الهی و غایب شود شخص سالک از حواس ظاهریه و مشاهده نماید ملکوت الهیه را به بصیرت قلبیه.
#رساله خطی آداب المریدین فی السلوک
میرزا ابوالقاسم راز شیرازی ذَهَبی
https://t.me/Analhaghhoo
هو
@daricheh4
چوب را حرمت برای میوه اش باشد و چون ،
میوه نباشد ، سوختن را شاید.
آن کس که واقفِ معنی باشد ، از این معنی بگیرد.
صورت نیکوست ،
چون معنی با آن یار باشد.
#حضرت_شمس
هو
«غرض تو از سؤال کردن و سخن گفتن، قبول دلهاست_ که در دلها شیرین شوی. چون برعکس میشود کار و از آن تغیّر دلها حاصل میآید و رنج آن به تو عاید میشود، دل روا نمیدارد.»
- #مقالات_شمس.
هو
وصل تو بس عزیز آمد
افسوس که عمر وفا نمی کند ،
جهان پر زری باید تا نثار کنم وصل تو را .
#مقالات_شمس_تبریزی