eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
329 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب ای غم از دل ما دور باش امشب ای عفریت خودبین کور باش امشب ای ماه منیر آسمان از پس ابر سیه رخ کن عیان @hosenih امشب ای پروانۀ شب زنده دار دور شمع یار پر زن بی قرار امشب ای گمگشتگان شورا کنید تا دیار یار را پیدا کنید امشب ای شهر پر آشوب حجاز بر سپهر و ماه و اختر ها بناز خاکیان نازند بر افلاکیان عرشیان محتاج فیض خاکیان ای قلم امشب کجا بردی مرا تا حریم کبریا بردی مرا @hosenih باز سوی کهکشانم می بری تا کدامین آسمانم می بری می دهد این مژده جبریل امین شد شب میلاد عیسای زمین یک صدا عالم صدایش میکند عیسی مریم دعایش میکند @hosenih گر بشر گویم بشر حیران اوست ور ملک گویم ملک دربان اوست او جواد است و عزیز مرتضاست راحت جان علی موسی الرضاست گوید ارباب خرد با اعتقاد یا جواد و یا جواد و یا جواد ای هواداران اولاد رسول وی ثنا گویان زهرای بتول همت مرغ همائیتان کجاست حال کشکول گدائیتان کجاست @hosenih نور در ظلمت سفیدی می دهد فاطمه بر شیعه عیدی می دهد سردهید این زمزمه اندر نهاد یا جواد و یا جواد و یا جواد قاصدا امشب به رضوانم ببر نه به رضوان بر خراسانم ببر گو مبارک باد این فرخنده عید جان ایران جان جانانت رسید طوس را امشب چراغان کرده اند جشن بر پا در خراسان کرده اند @hosenih مادری، فرخنده زاد آورده است نازنینی چون جواد آورده است گوید احسن ای گل باغ وداد یاجواد و یاجواد و یاجواد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ غم مخور ای دِلَک غمگینم دل غربت زدۀ مسکینم تا به پرواز درآئی امشب! سفرۀ ذکر علی می چینم تکیه برخانه ارباب بزن کن خطابش پسر یاسینم! نظری کن به دل منتظرم دین من مذهب من آئینم به اباالفضل خلاص خود را دست شش ماهۀ تو می بینم شاد باش قدمش شادم کن از همه غیر خود آزادم کن @hosenih ای نسیم نفست معجزه ساز! مترادف لقبت با اعجاز مهد تو کعبۀ عباس علی لب خشکیدۀ تو زمزم ناز باب حاجات خلائق اصغر می کنی رو به گدایت در باز؟ ای بزرگان همگی آورده جانب دست تو دستان نیاز هیچکس چون تو ز دستان حسین سوی زهرا ننموده پرواز ای به ظاهر تو صغیرالشهدا وی چو عباس امیر الشهدا @hosenih من و فیض نظرت طفل رباب! رحمت چشم ترت طفل رباب! علما و عرفا عارف بر... روضۀ پر اثرت طفل رباب کفر اشعار مرا می بخشند انبیاء پشت درت طفل رباب مات چشمان پریشان تو شد چشم خون پدرت طفل رباب کاش یک لحظه دلم می گردید روی نی همسفرت طفل رباب کشته ی مهر تو بودن عشق است تا خدا بال گشودن عشق است @hosenih گرچه از یمن قدومت شادم لیک در روضۀ حلقت! دادم حنجرت را سحری زار زدم در غم تو ز نفس افتادم گر نگاهی به دلم اندازی به خدا تا به ابد آبادم آتشم کردی، خاکستر کن پس... بده با نفسی بر بادم آرزوی دل غمگین من است که به آهی بکنی بنیادم پسر آخر ارباب علی دل سودا زده... دریاب علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شد امشب از رخ ابن الرضا چشم رضا روشن چنانكه چشم احمد شد ز روى مرتضى روشن به چشم دل تماشا كن كه هم چون اهل دل بینى ز نور كبریایى شد حریم كبریا روشن @hosenih امام هشتمین را داده حق طفلى كه مى‌باشد ز انفاسش صبا خرم ز رخسارش فضا روشن گلستان حیاتش زین گل ریحانه شد خرم شبستان امیدش گشت از این بَدرُ الدُجا روشن همه شب تا سحر بر مهد ناز طفل نوزادش بجاى شمع باشد روى آن شمس الضحى روشن @hosenih جواد آمد كه شادان شد ز میلادش دل زهرا جواد آمد كز و شد قلب ختم الانبیا روشن الا یا خاندان وحى و قرآن یا بنى الزهرا ز میلاد جواد ابن الرضا چشم شما روشن شكوه رحمتش چون مهر باشد هر طرف تابان مقام عصمتش چون روز باشد هر كجا روشن شود از غم چو شب روز بد اندیشى كه پندارد نماند مشعل دین مبین بعد از رضا روشن @hosenih دگر تا روز محشر روشن و خاموش مى‌ماند چراغى را كه مىسازد خدا خاموش یا روشن «مؤید» را چه وحشت اندرین ظلمت‌سرا باشد كه دارد جان و دل پیوسته از نور ولا روشن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ گرفته‌اند ز روی تو انشعاب زیاد که ماه بودن تو داشت بازتاب زیاد اگر به سن اباالفضل می‌رسیدی تو یقین به سینه نمی زد دگر رباب زیاد همینکه شیر به او می‌دهی بس است رباب نده به کودک خود بعد شیر آب زیاد برای خاطر شش ماه بعد سر ظهر ببر علیِ خودت را به آفتاب زیاد بگیر سخت‌تر آماده‌ی نبردش کن مده علی خودت را به سینه تاب زیاد خلاصه اینکه به شش‌ماه دل بِکَن از او خلاصه اینکه نکن روی او حساب زیاد @hosenih شبیه حرف بدی کز دهن در آمده است دریغ و درد که تیر از کمان در آمده است برای اهل حرم حاوی پیام بدی است که گاهواره‌ی تو از تکان در آمده است یقین به علت زیر گلوی چون ماهت هزار حرمله هم از گمان در آمده است سرت به واسطۀ تکیۀ سه شعبه تیر چه سربلند از این امتحان در آمده است چنان رها شده که غیر بچه های حرم صدای همهمه ی دشمنان در آمده است سه شعبه چیست سه شعبه سه خنجر تیز است که زهر خورده سپس از دکان در آمده است سه شعبه...آه...نه بذار تا خیال کنم ز حنجر تو سه تا استخوان در آمده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز دلتنگ، قلم می گیرم راه دیدار حرم می گیرم متوسل به شمایم ،اغلب دامن قافیه کم می گیرم کاسۀ خالی خود را تنها سوی ارباب کرم می گیرم همه را مست شما می سازم بر سر دوش علم می گیرم همۀ عمر به عشق نظرت شور تو دارم و دم می گیرم جلوۀ جود خدا ادرکنی یا جواد ابن رضا ادرکنی @hosenih قصد دارم سفری تازه کنم فکر چشمان تری تازه کنم قصد دارم به هوای کویت رکعتی در سحری تازه کنم قصد دارم که خوش آمد گویان بر جمالت نظری تازه کنم با توکل به پر قنداقت همت بال و پری تازه کنم قصدم اینست که ان شاءالله پیش پای تو سری تازه کنم از غمت زار شدن می ارزد کشتۀ یار شدن می ارزد @hosenih ای قدت نخله ی طوبای رضا چشم تو ساغر و مینای رضا ای لبت کوثر خیرات، جواد اشبه الناس به زهرای رضا ای ولیعهد، جناب سلطان! همه سرمایه ی فردای رضا پیش چشمان پدر راه برو ای علی اکبر لیلای رضا یا جوادابن جواد ابن جواد یوسف خوش قد و بالای رضا لب ما و لب پیمانۀ تو سرما و در میخانۀ تو @hosenih بَرِکت آمده با آمدنت دست تطهیر خدا شسته تنت! چشمۀ آب حیات است مگر؟ لب نهاده است پدر بر دهنت! مهد تو باغ انارِ بابا خواب رفته است کنار چمنت مثل یعقوب کشد بر دیده وای از معجزۀ پیرهنت نوۀ موسیِ جعفر! موسی رفته از هوش ز طرز سخنت خضر دامان تو را می گیرد دامنت را بکشی می میرد @hosenih جود از نام و نشانت پیداست لطف از لحن بیانت پیداست اینکه فرزند رضا هستی از... محشر کنج لبانت پیداست هیچ کس چون تو گدا پرور نیست از برون مهر نهانت پیداست سفره داری تو از روی خوش و مزه ی تازۀ نانت پیداست سرخی صورت زردی درهم... پشت پلک نگرانت پیداست ای شب وروز به یاد زهرا کوثر عشق جواد زهرا @hosenih دلبر مه وش شهر آشوبم نازنین، ناز ادای خوبم تا سر از پنجره بیرون آری سرِ خود بر در تو می کوبم مه جبین فکر لبت کشت مرا چاره ای کن صنم محبوبم گوشه ای گوش بده می خوانم ای شفا بخش دل معیوبم همچوخاکم،... ز لباست متکان هرچه هستم به شما منسوبم بگذارید هم اینجا باشم نوکری باشم و آقا باشم @hosenih ای امیدم به دل نومیدی روی ماهت همه شب خورشیدی چه سحرها که صدایت کردم؟ و تو زاری دلم را دیدی آه که جای نوازش جانا ناز کردی... به رخم خندیدی! جرات شعر مرا می بخشی خواستم تا که بگیرم عیدی هیچکس حال مرا درک نکرد این تو بودی که مرا فهمیدی بیقرارانه تو را می خوانم تو دوای دلمی می دانم @hosenih هرکه با توست دلش بی غم تر دست لطفت ز همه محکم تر پدر تو ز همه عیسی تر مادر تو ز همه مریم تر درد دلهای مرا گوش بده هیچکس نیست ز تو محرم تر به خدا غربتی قرب توام دوری از این دل ما کن کم تر شستشو کن دل رسوای مرا نیست از اشک شما زمزم تر چاره سازا کرمی... کاری کن دل طوفان زده را یاری کن @hosenih از نگاه تو کرم می ریزد لطف تو روی سرم می ریزد شب میلاد تو مشتاقانه اشک از چشم ترم می ریزد و خداوند به یمن قدمت فیض جاری به دلم می ریزد غم لب تشنگی شاه شهید در دلت کاسۀ غم می ریزد همسر سنگ دلت با چه دلی در دل ناز تو سم می ریزد آه ای کشته تزویر زنت کشته ما را نفس یا حسنت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی محمد هم که باشی باز دلبند رضا هستی میان بهترین هایی چه تفضیلی از این برتر که بابای علی هستی و فرزند رضا هستی به مشهد که به جای خود دلم در کاظمینت هم بگوید یا رضا از بس همانند رضا هستی قسم خوردن به نامت می دهد حاجت به قدری که به محشر هم گمانم ذکر سربند رضا هستی @hosenih خدا می خواست تا معنای بخشیدن عیان گردد جواد آمد که این معنا برای ما روان گردد رضا که صاحب فرزند میشد آخرش ، اما ؛ خدا می خواست تا این فیض ، سهم خیزران گردد پسر گشتن از این سو و امام شیعه از آن سو جواد آمد که این گردد جواد آمد که آن گردد حکایت ها فراوان است از هر لحظه ی این طفل چنان که صد گلستان ضرب در صد بوستان گردد علی هر چند فرزند محمد بود ، این دفعه محمد از علی آمد که فخر شیعیان گردد دراین وادی اگر سودی ست با درویش خرسند است تجارت جز درِ این خانه سودش هم زیان گردد پدر با داغ فرزندش ، پدر با داغ دلبندش ولی اینجا پسر با داغ بابا امتحان گردد شب میلاد فرزندش همین که تشنه لب باشد گمانم "خیزران" هم اشک ریز خیزران گردد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ طلوع چشم تو را آفتاب باور كرد هواي آمدنت چشم را كبوتر كرد ستاره هم به نوايي رسيد از نورت حضور سبز تو حال زمانه بهتر كرد كنار خانۀ آقا فرشته باران است چه، خنده هات زمين را فرشته پرور كرد به چشم هاي تو سوگند، اي علي چهره خدا به خلقت چشمت دوباره محشر كرد هزار مرتبه شكر است بر لبم، هر روز كه حق شفاعت ما را به تو مقدر كرد تو هم طراز دو دست رشيد عباسي و فاطمه به شما يك حساب ديگر كرد خدا كه خواست مرا هم كسي ببيند، پس مرا هميشه گداي عليِ اصغر كرد سرودن از تو تواني عظيم مي خواهد عنايت از كلماتي كريم مي خواهد @hosenih تو انتخاب خدايي براي فرداها ضمانت تو اميد حسينيِ ماها اگر چه كودكي اما بزرگ دنيايي نديده اند شبيه تو چشم دنياها چه معجزيست به چشمان فاطمي ات كه مسيح چشم تو جان مي دهد به عيسي ها من از قبيلۀ دردم، غلام زاده ي تان تو از قبيلۀ عشقي ز نسل آقاها چه آهوانه مرا تا جنون كشاندي و نوشته ايم يكي از تمام ليلا ها هنوز زمزمۀ مادرم به گوشم هست كه مي سرود شما را به جاي لالا ها قسم به لحظۀ بالا نشيني ات تا عرش مرا ببر به حريمت در اوج بالا ها ببر به سمت جنونم به عشق محرم كن تمام سال مرا هفتم محرًم كن @hosenih طنين خندۀ تو تا به آسمان پيچيد دل حسين به هر خندۀ تو مي لرزيد بدون هيچ معطل شدن به دست پدر دوباره اسم شما هم فقط علي گرديد نشسته اند كنارت ذخيره هاي زمين شده تجمع ماه و ستاره و خورشيد فقط نشانِ بزرگيِ خانوادۀ توست كه پير و كودكتان اينچنين كرم داريد چه كرده درس نگاهت كه اينچنين گشتند مريد و شيفتۀ تو مراجع تقليد درست مثل دو دست گره گشاي عمو خدا به دست تو باب الحوائجي بخشيد در آرزوي علمداري ات كنار عمو چه خواب ها كه برايت رباب خواهد ديد عزيز من پسرم پا به راه خواهي شد تو هم براي خودت يك سپاه خواهي شد @hosenih حماسه ي تو هنوز از زبان نيفتاده توسلِ به تو از چشممان نيفتاده تو قصۀ شبِ مادر بزرگ هاي كه كرامت نفست از بيان نيفتاده شعاع دلبري ات شاهزاده بي حد بود كه اسمت از دهن آسمان نيفتاده عروج سرخ تو محكم نمود راه غدير چرا كه نام علي از اذان نيفتاده نيامده به سفر مي روي مراقب باش كه چشم شور پيِ كاروان نيفتاده خدا كند كه دروغ است اينكه مي گويند : چه بارها كه سرت از سنان نيفتاده دوباره شاعر دلخسته مي نويسد اين دو مصرعي كه هنوز از دهان نيفتاده: چه قدر زير گلويت سفيد و جذاب است به قب قبت اثر بوسه هاي ارباب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی بساط عشق بازی چیده می شد سجادۀ سبزی کنارش دیده می شد یک پیرِ عاشق با دعای مستجابش در امتحانِ عاشقی سنجیده می شد صبرش اگر چه شهرۀ هفت آسمان بود گه گاهی از زخم زبان رنجیده می شد گویا دوباره کوثری در بین راه است کم کم سحر شام دل غمدیده می شد از نور زهراییِ این فرزند خورشید طومار غربت در جهان برچیده می شد دانید این اسطورۀ دلدادگی کیست؟ در آسمان ها این چنین نامیده می شد او کیست؟ آقازادۀ شمس الشموس است آرامش جان و دلِ سلطان طوس است @hosenih او مثل نوری جلوه کرد و بهترین شد همچون رسول الله پیغمبر ترین شد از آسمان ها آمد و جاری تر از اشک مانند زهرا مادرش کوثرترین شد سر تا به پایش بود توحید مجسم بر بادۀ رب الکرم ساغر ترین شد او چندسالی گر چه مهمان بود ما را اما تجلی کرد و نام آور ترین شد بر تار گیسویش گره خورده دل ما این شاه زاده، تک پسر، دلبرترین شد شد زنده یاد یوسف لیلا دوباره ابن الرضا بود و علی اکبر ترین شد در چند جایی که عیان شد غیرت او با نام زهرا مادرش حیدر ترین شد فرمود بابایش از او بهتر نباشد مولودی از او با برکت تر نباشد @hosenih او آمد و ابن الرضایی کرد ما را از برکت نامش خدایی کرد ما را مشتی ز خاکیم و قدم بر ما نهاد و تا عرش برد و کبریایی کرد ما را دست کریمِ این امامِ ذره پرور یک عمر مشغول گدایی کرد ما را صوت دل آرای مناجاتش سحر ها سر مست جانان و هوایی کرد ما را بوسیدن خال رطب دارش در این ماه مهمان بزم با صفایی کرد ما را یک قطرۀ اشک از کنار سفرۀ او هر نیمۀ شب مردی بکایی کرد ما را از گوشۀ صحن و سرای کاظمینش مست حسین و کربلایی کرد ما را نیمه نگاه اوست تسکین الفؤادم کلب امیر کاظمین، عبدالجوادم @hosenih لبخند او آرامش جان رضا شد یوسف شد و مهمان کنعان رضا شد سجادۀ بابا شده گهوارۀ او لالایی اش آهنگ قرآن رضا شد آمد که باقی ماندۀ توحید باشد با نام او شیعه مسلمان رضا شد هر کس که از باب الجواد آمد زیارت با دست پُر، مشمول احسان رضا شد امشب دلم جایی دگر هم پر گشوده ارباب ما آغوش بر اصغر گشوده @hosenih امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم می جوشم و می جوشم و لبریزم از اشک چله نشینی پای خَم کرده شرابم امشب دخیل گوشۀ گهواره هستم دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم عشاق را گویم ازین پس تا قیامت با نام اصلی ام کنید اینسان خطابم عالم همه دانند در کوی محبت من ریزه خوار سفرۀ طفل ربابم با اذن سقا در حرم سرباز عشقِ شش ماه سردار خیام بوترابم ای کاش همچون حق شناس پاک طینت عبد علی اصغر کند زهرا حسابم حالا که غم آلود گشته ناله هایم انگار باب القبله ی کرب و بلایم @hosenih او را خدا می خواست مه پاره ببیند مسند نشین کنج گهواره ببیند بر روی دستان پدر با کام عطشان با روی خونین، حنجری پاره ببیند یک عمر با زخمی که مانده روی سینه دور حرم بانویی آواره ببیند اما در آخر چون عموجانش ابالفضل او را صفِ محشر همه کاره ببیند لب تشنگان اشک را این طفل ساقیست شش ماه تا قربانی شش ماه باقیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ عشق گاهی در جدایی گاه در پیوندهاست عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخندهاست عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست عشق می آید که بعد از شب سحر پیدا شود عشق گاهی می رسد تا یک نفر بابا شود @hosenih یک نفر امّا دو عالم بنده ی سلطانی اش بنده نه ، قربانی قربانی قربانی اش مهربانی که تمام مهربانان فانی اش دعوتند امشب همه افلاک در مهمانی اش با حضور انبیاء و اولیاء و ابر و باد آدرس : مشهد ؛ حرم ؛ پشت درِ باب الجواد @hosenih عرشیان هستند در مهمان سرای حضرتی در صف خدمت گذاری با غذای حضرتی آب سقا خانه جام کاسه های حضرتی بعد از آن هم شاعرانند و ردای حضرتی جبرئیل از میهمانان میزبانی می کند بعد دعبل میرسد اُرجوزه خوانی می کند @hosenih ای زمین از عرش بر فرش آسمانت را ببین ای پرستوی مهاجر آشیانت را ببین ای دل غمگین امام شادمانت را ببین امشب ای سلطان ولیعهد جوانت را ببین ای امام مهربان باب المرادت آمده میوه ی قلبت دل آرامت جوادت آمده @hosenih مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر میشود طفلی که از او نیست طفلی خوب تر سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو مردمان ری فدای روی گندمگون تو @hosenih سبط موسی هستی و کار مسیحا میکنی مثل عیسایی که در گهواره لب وا میکنی با عصایت معجزه مانند موسی میکنی دیده ی کور منافق را تو بینا میکنی بر حقیری بنی عباس دامن میزنی پور اکثم را به تیغ عِلم گردن میزنی @hosenih آن خدایی که به تقدیرم گدایی را نوشت در مرام نام تو مشکل گشایی را نوشت ذیل اوصاف تو در بخشش خدایی را نوشت مهربانی علی موسی الرضایی را نوشت در میان تیرگی ها آفتاب من شدی تو قسم های همیشه مستجاب من شدی @hosenih چون به سائل میدهی از هرچه بهتر ، بیشتر میخورد باب المراد خانه ات در ، بیشتر گرچه نام تو شده حاجت بر آور بیشتر لیک حساس است بابایت به مادر بیشتر پس قسم خوردیم بعد از تو به حق فاطمه تا که امضا گردد امشب کربلای ما همه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چقدر در شریانش بهار در جریان است گلی که عطر گلابش، غبار چشم خزان است هنوز هشت بهار از شکفتنش نگذشته جوانه ای که به دوشش، عبای خوشه نشان است @hosenih همین پرنده ی کوچک که بال های ظریفش پناهگاه تمام پرندگان جهان است اگرچه کوچکی اما ،حدیث گوشه ی لبهات برای اهل بلاغت شروع درس بیان است چه نسبتی است میان گل و لبان دعایت کدام غنچه ی قمصر، چنین گلاب چکان است؟ @hosenih زلال جود خودت را ببار ، ابر سخاوت که چشمهای درختان به چشمه های روان است جواد نام قشنگی برای توست که عطرت هزار فصل گذشت و هنوز در ضربان است! میان صحن خراسان و کاظمین تو انگار دل شکسته ی زهرا همیشه نامه رسان است @hosenih خزان اگر چه بریزد دوباره زهر خودش را همیشه از لب گلها ، گلاب در فوران است! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ز آسمان تولا به دل ندا آمد ز آل فاطمه آئینۀ خدا آمد گره گشای امامِ گره گشا آمد خبر رسید که دردانۀ رضا آمد نماز شکر بخوانید قبله می آید ز آل قبله جواد الائمه می آید @hosenih دوباره واژۀ خیر کثیر افشا شد به رغم مدعیان عید آل زهرا شد ز خانوادۀ توحید گل شکوفا شد بگو به شیعه امام رئوف بابا شد عوالم است هم آوای ما خدا را شکر رسید حضرت ابن الرضا خدا را شکر @hosenih خدا نوشت جنان را ز ریزش کرمش کجاست با برکت تر ز شوکت قدمش به واقفیه بگو یک نظاره بر حرمش پدر بزرگ و پسر زاده زیر یک عَلَمش ز شهر طوس شبی تا حسین باید رفت ز کربلا سفری کاظمین باید رفت @hosenih برای عالمیان یک جواد کافی بود به عصرها و زمان یک جواد کافی بود تمام کون و مکان یک جواد کافی بود خدا نوشت همان یک جواد کافی بود خدای جود به امر خدا تجسم کرد رئوف بعد چهل سال یک تبسم کرد @hosenih اگر نبود جواد الائمه نور نبود برای آل علی شادی و سرور نبود نبود موسی عمران و کوه طور نبود بساط بندگی ما همیشه جور نبود اگر نبود جواد الائمه واللهِ ز فتنه بود که میرفت دین به بیراهه @hosenih اگر چه دین خدا را رسالت نبوی است اگرچه رمز امامت عدالت علوی است اگرچه منطق دشمن خشونت اُمَوی است سلاح و منطق قرآن ولایت رضوی است مسیر ابن رضا انقلاب اسلامی است چنانچه منطق ما انقلاب اسلامی است @hosenih مناظرات جواد الائمه فرهنگیست زمان،زمانِ وی و فتنه، فتنۀ رنگیست به جنگ نرم نه آهن نه حربۀ سنگیست مشاجرات اگرچه گزینۀ جنگیست به هوش دین خدا را حرامیان نبرند ولایت رضوی را منافقان نبرند @hosenih به رغم زمزمۀ ادعای بدخواهان عقیم ماند دگر ماجرای بد خواهان چرا شدند کسان همصدای بدخواهان گرفت خدعۀ ابلیس پای بدخواهان چه زود زمزمۀ فتح مکه می افتد رژیم آل سعود از اریکه می افتد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز شبیه شب بارانی ام زاده ی دریایم و طوفانی ام مثل اویس از قرن آواره ام در پی یاران خراسانی ام عاشقی ام را همه فهمیده اند مِهر شده مُهر به پیشانی ام دست نسیم است سر گیسویش دست خودم نیست پریشانی ام ابروی او نورٌ عَلی نور شد عاشق این طاق چراغانی ام داده جنون هستی من را به باد روز نخستی که شنیدم جواد @hosenih می چکد از کنج لبانم شراب خانه ات آباد خرابم خراب سنگ تراشی دل سنگم گرفت تیشه زد و ساخت از آن دُر ناب شانه زد و یکسره دل ریخت ریخت در خم آن گیسوی پر پیچ و تاب وای اگر دست تو افتد دلم فارقم از روز حساب و کتاب جاذبه ی محض مرا نور کن حضرت خورشید به جانم بتاب جذبه ی پیغمبر اُمّی جواد ای به ابی انت و اُمی جواد @hosenih نیست فقط روز مبادا کریم هست همه روز و شبم با کریم یاد گرفته است که بر هیچ کس رو نزند این دلم الا کریم هر چه گره بیشترم می زند می شود این فاصله ها ... تا کریم خواهش ما جرعه ای از آب بود داد ولی پهنه ی دریا کریم بس که درِ بسته زدم خسته ام باز نشد هیچ در امّا کریم در نزده در به روی ام باز کرد باز همین طایفه اعجاز کرد @hosenih فیض مسیحایی ات عیسی بَرَد دست به دامان تو موسی برد از همه دل می برد آقای ما بیشتر از حضرت زهرا برد روی پرش لطف کن و پا گذار رتبه ی جبریل به بالا برد شکر برایت حرم آخر رسید ناله ی مجنون دل لیلا برد بال بده تا حرم کاظمین ... با نفس وای حسینم ... حسین @hosenih مثل همیشه دم ایوان طلا نام تو شد نام تو سوگند ما نام تو گفتم و باران گرفت خیس شد از گریه ی ما صحن ها پنجره فولاد گره باز کرد از من افتاده به لطف شما مثل همیشه دم باب الجواد حاجت ما بود که آقا رضا ... ... جان جوادت ببرم کاظمین تا که بخوانیم به پایین پا ... ..." آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده " @hosenih وای اگر غصه ی مادر نبود حال تو اینقدر مکدر نبود مثل حسن شد جگرت ریز ریز حیف که بالین تو خواهر نبود کاش زمین آب نمی ریختند حیف به جز خنده پسِ در نبود سخت کشیدند تو را روی بام وای اگر بام کبوتر نبود شکر خدا قسمت تو بام شد گودی و نامحرم و خنجر نبود خوب شد از حنجره ات خون نریخت حرمله در لحظه ی آخر نبود شکر خدا پیش نگاهت ز بام بر سر نیزه سر اصغر نبود شکر خدا پیکرت عریان نشد زیر سم اسب پریشان نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih