eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
341 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هوای کهنه‌ی این شهر تازه دم کرده گناهکاریمان «تُنزل النِقم» کرده «ظلمتُ نَفسی» ما را شنید دلبر و گفت : امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده @hosenih به شوق یوسف اگر چشم‌مان چو یعقوب است هنوز گریه به درد فراق کم کرده چه می‌شود سحری دیده بارد و بیند کریم، بارش باران به ما کرم کرده ای آسمان ز چه گشتی بخیل؟ پر وا کن گناه کرده اگر شیعه، توبه هم کرده به توبه‌های محرم قسم که شوق ظهور فدائیان تو را با تو هم‌قسم کرده محرم آمد و غم شد فزون‌تر و دیدم کتیبه‌ای هوس شعر محتشم کرده @hosenih دوباره چادر مشکی وصله‌دارش را زنی برای پسربچه‌اش علم کرده هوای کرب و بلا جان تازه‌ام داده دل حزین مرا راهی حرم کرده امام عشق و محبت! خدا کند بینم نسیم کرب و بلا آسمانی‌ام کرده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در معرض نگاه شما نور می‌شوم بی‌نور تو ز محضرتان دور می‌شوم کم با تو حرف می‌زنم امّا دلم پر است از شرمساری است که مهجور می‌شوم @hosenih اصلاً به روی من نمیاری که من بَدَم وقتی که باز وصله‌ی ناجور می‌شوم بی‌آبرویم و به غمت گریه می‌کنم آنگاه از نگاه تو مسرور می‌شوم چشمان توست جوشش آب حیات من من با تو زنده می‌شوم و نور می‌شوم وقتی به سبک زندگی‌ات زندگی کنم پس با مسیر بندگی‌ات جور می‌شوم در پیش پات سفره‌ی جان پهن می‌کنم روزی که در سپاه تو مأمور می‌شوم دارم امید روز قیامت به اذن تو من باز روضه‌خوان تو محشور می‌شوم @hosenih گاهی شباهتی به تو پیدا کند دلم با یک فرازِ ناحیه، مأجور می‌شوم پس ندبه می‌کنم به غریبی جدّ تو آنقدر گریه می‌کنم که دگر کور می‌شوم یا منتقم سپاه تو تشکیل می‌شود من هم در آن به نام تو مشهور می‌شوم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این شهر را هوای محرم گرفته است حال و هوای قلب مرا غم گرفته است @hosenih قبل از دهه برای عزای تو مادرم اسپند و چایی و رطب بم گرفته است ((باز این چه شورش است))تو را مادرم حسین در وقت شیر دادن من دم گرفته است در بین نوکران تو لات محل ما شیون کنان برای تو پرچم گرفته است @hosenih وقتی سماورم ز غمت جوش میزند یعنی که چای روضه ی ما دم گرفته است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ باز هم کوچه و بازار، پر از غم شده است بر سر و سینه بکوبید، محرّم شده است هر طرف می‌نگرم بوی عطش می‌آید غیرت آب از آنسوی عطش می‌آید @hosenih از محرّم چه بگویم، سخنم گویا نیست از محرّم چه بخوانم، غزلم شیوا نیست از محرّم چه بگویم، جگرم خون شده است آه، انگار جهان نیز دگرگون شده است من کی ام؟ ذره‌ی ناچیز سر راه حسین ای خوشا بوسه نشاندن به گلوگاه حسین من کی‌ام؟ گرد و غبار لب درگاه حسین من کی‌ام؟ شاعر گمنام هواخواه حسین از قلم، معجزه‌ی تازه‌تری می‌خواهم شعر سوزان شدید الاثری می‌خواهم روضه خوانان! گره از عقدۀ ما باز کنید دم بگیرید و همه مرثیه آغاز کنید دم بگیرید و بگریید، شب عاشوراست شب غربت، شب طوفان، شب مردان خداست @hosenih روح ما راهی بین الحرمین است، فقط جان ما پیشکش عشق حسین است، فقط قصه آغاز شد و سنگ به هق هق افتاد آتش فاجعه در جان خلائق افتاد شاهزاده علی اکبر که به میدان آمد مثل یک سرو سرافراز خرامان آمد همه مبهوت جوانمردی و رزم آوری اش همه دلباخته ی معرفت حیدری اش عطر فردوس و نفسهای مسیحایی داشت خوی پیغمبری و جذبه ی لیلایی داشت ناگهان، همهمه در پرده ی افلاک افتاد پیکر پاک علی اکبر، برخاک افتاد از جگر گوشه ی لیلا چه بگویم، سخت است ... دیگر از آن قد و بالا چه بگویم، سخت است ... @hosenih قاسم بن الحسن از دشت جنون می آمد با لب تشنه و آغشته به خون می آمد نوجوان بود ولی سینه ی دریایی داشت قامت کوچک و تدبیر صف آرایی داشت نوجوان بود ولی جام ولایت نوشید عاقبت شربت شیرین شهادت نوشید نوبت کودک شش ماهه، علی اصغر شد حیف از آن غنچه که با تیر جفا، پرپر شد ساقی تشنه لبان، مشک به دندان آمد مثل یک ماه جهانتاب رجزخوان آمد کاش جاروکش آن صحن و سرایت بشوم کاش «یا حضرت عباس» فدایت بشوم لحظه ای که علم از دوش علمدار افتاد کوه محنت به دل قافله سالار افتاد @hosenih وای از قافله سالار و تن بی کفنش وای از گودی گودال و سر بی بدنش از جگرپاره ی زهرا چه بگویم ، سخت است ... از عزیز دل مولا چه بگویم، سخت است ... بعد از آن، قوم نبی را به اسارت بردند هرچه از اهل حرم بود به غارت بردند کنج تاریک خرابه،گل سرخی خفته وای از درد یتیمی و غم ناگفته... بیرق افتاد ولی زینب کبرا برخاست با همان خطبه ی معروفش از جا برخاست @hosenih گرچه از داغ برادر،کمرش خم شده بود آخرین فرصت پیکار،فراهم شده بود ** کربلا هرچه بخواهیم، به ما خواهد داد کربلا حاجت ما را به خدا خواهد داد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ طوقی دلم به گنبدت زائر شد پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد @hosenih پیک از طرف فاطمه آورده خبر پیراهن مشکی شما حاضر شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر پا شده است در دل من خیمه‌ی غمی جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی عمری‌است دل‌خوشم به همین غم که در جهان غیر از غمت نداشته‌ام یار و همدمی @hosenih بر سیل اشک، خانه بنا کرده‌ام ولی این بیت سُست را نفروشم به عالمی گفتی شکار آتش دوزخ نمی‌شود چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی دستی به زلف دسته‌ی زنجیرزن بکش آشفته‌ام میان صفوف منظّمی @hosenih می‌خوانی‌ام به حُکم روایات روشنی می‌خواهمت مطابق آیات محکمی ذی‌الحجّه‌اش درست به پایان نمی‌رسد تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
📢زائرین گرامی: 📎قابل ذکر است که مجموعه «حسینیه» جهت استفاده هرچه بیشتر شما گرامیان از مطالب و آرامش فضای کانال های «حسینیه» ، از تبلیغات و تبادل لینک صرف نظر کرده است. 📎لذا خواهشمندیم در صورت تمایل در معرفی کانال های «حسینیه» با خادمین این مجموعه همکاری نمایید . 1⃣کانال : @hosenih @hosenih @hosenih 2⃣کانال : @hosenih_maghtal @hosenih_maghtal @hosenih_maghtal 🔵لطفا رسانه باشید🔵 🔺التماس دعا🔺
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در مُحرم هر که صاحب منبر است در قیامت عرش را تاج َسر است غافل از "کبریت اَحمر" گر شود* شعله ی سرد و نهال بی بَر است بی مرور این کتاب رهگشا مطلبش ناقص کلامش اَبتر است شرح حال و روز نوکر خواندنی است بارها کبریت اَحمر خواندنی است @hosenih دانش هرکس وسیع تر دُرّتر است پُر بُکاتر هرکه باشد کُر تر است با وفاتر هر که شد، عباس تر با ادب تر هرکه باشد، حُر تر است مستند خوان تو که مُقُبِل تر شوی فاطمه گِرید که بیدل تر شوی ⏹ *كتاب كبريت احمر تاليف عالم جليل القدر آيت الله محمد باقر بيرجندي(ره) كتابي است كه در اصل براي وعاظ و اهل منبر نوشته شده است و شرايط و آداب منبر را به تفصيل بيان ميكند اما به دليل اين كه اين كتاب شامل بسياري از مطالب اخلاقي و عرفاني است خواندن آن براي عموم توصيه ميشود. © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با شعله‌ی در سینه نوشتم که بخوانی تا شعله‌ی پنهانِ دلم را بنشانی افسوس، نسیم سحری، زود سفر کرد گفتم که سلام منِ غمگین برسانی کار دلم از کار گذشته‌‌ست... مبادا بی‌پرده شود کارم و در پرده بمانی @hosenih خورشیدی و من، بوته‌ی در خاک، اسیرم دردی‌ست: تَمَنّا کنی اما نتوانی انصاف نباشد که به دنبال تو باشم بی‌مبدأ و بی‌مقصد و بی‌برگ «نشانی» یا گم شده یابن‌الحسنم در مِه اندوه یا حبس شده پشت دعاهای زبانی @hosenih ای کاش بیایی و کنارم بنشینی تا خاک گِلیم دل تنگم بتکانی آمین که نباشد، کلمات‌اند دعاها! آمینِ دعاهای همه در رمضانی هرچند امامی و دلت خانه‌ی وحی است قربان دلت! خون شده از تیر و کمانی @hosenih من تاب تماشای لبِ تشنه ندارم آری... تو مگر پای دلم را بکشانی قنداقه‌ی خونین و تنِ کوچکِ نوزاد بغض پدری بر سر بالین جوانی گفتند: غروب آمد و آشوب شد عالَم شاید که سری از سر نِی گفته اذانی @hosenih گفتند: «تمام است» و دویدند به سویش آن لحظه رسیدند که می‌زد ضربانی قربان دلت! باز برای تو بگویم؟ بوسید لبی شوق شریف شریانی چشمان تو سرشار تماشای مدام است با خاطره‌ها روز و شبی می‌گذرانی شرمنده‌ی تکرار مصیبت شدم اما ای کاش که بنشینم و «تو»، روضه بخوانی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ شب اول برای روضه رفتم اذن از مادر گرفتم/ با غم و مهر حسین دستور تا آخر گرفتم/ چونکه رخصت داد مادر سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم @hosenih آمدم در روضه با احساس، حس پنج گانه/ صادقانه/ بیکرانه/ شاعرانه/ عاقلانه/ عاشقانه پس برای روضه های سخت آن طوری که دیدن جایگاه ویژه‌ای دارد/ برای روضه ی مادر شنیدن جایگاه ویژه‌ای دارد @hosenih برای روضه‌ی غیرت و لیکن چشم و گوشم را گرفتم تا نفهمم درد یعنی چه؟/ گرفتم گوش را تا نشنوم طعم صدای خوردن سیلی به روی زن، کنار مرد یعنی چه؟ برای روضه‌ی غیرت برای خاطر مولا برای درک آقایم/ فقط با حس بوئیدن به متن روضه می‌آیم همینکه بو کشیدم آمد از شش سمت بوی یاس/ ولی درعطر این گل طعم پررنگ کبودی نیز شد احساس به جز بوی کبود یاس بوی عود هم آمد/ مشامم سوخت زیرا بر مشامم بوی داغ دود هم آمد @hosenih چنانکه حرف تیز میخ را دراصل گوش چوب می فهمد/ کسی که خورده سیلی بوی خون را خوب می فهمد چه بوی گرم خونی می رسد از راه در اینجا/ و من از بوی خاک و بوی نم فهمیدم آمد اشکهای شاه در اینجا کناردر/ مشامم پرشده دیگر/ می آید بوی یاس و بوی دود و بوی خاک و بوی خاکستر @hosenih ودر پایان روضه آه بوی تند سیبی ناگهان آمد/ گمانم که حسین بن علی ازخانه سمت مادرش سینه زنان آمد میان روضه ی مادر رسیده برمشامم بوی خاک کربلا آخر/ که هرجا سرگذارم می گذارم سربه سجده روی خاک کربلا آخر حواس پنج گانه پرت شد ازمادر و آمد سوی گودال/ رسیده خواهری با پنج حس کامل خود اسب خونین را به استقبال/ و زینب می رود از حال/ بااندوه مالامال @hosenih حواس اهل خیمه کاملا از کار افتادند/ پس از این اهل خیمه روی خار و سنگ ها بسیار افتادند دراینجا تا صدای اسب ها آمد برای خیمه واضح شد که پیکر برنمی گردد / فقط حس ششم می گفت دیگر برنمی گردد/ فقط حس ششم می گفت با زینب برادر برنمی گردد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من گدایی درت را دوست می‌دارم حسین سائلان محضرت را دوست می‌دارم حسین دست‌بوس نوکرت‌بودن برای من بس است نوکری نوکرت را دوست می‌دارم حسین @hosenih "بارالها، گریه‌کن‌های حسینم را ببخش!" این دعای مادرت را دوست می‌دارم حسین من برای ماندن اسلام بعد از کربلا دست زینب‌پرورت را دوست می‌دارم حسین @hosenih در میان آن شهیدانی که دورت خفته‌اند زیر پایت... اکبرت را دوست می‌دارم حسین در کنار علقمه، با دیدن آب فرات هیبت آب آورت را دوست می‌دارم حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ همین که جذبه‌ی چشم حسین دام گذاشت مرا کشید به سمتش "غلام" نام گذاشت همین که شبنم مرثیّه روی گونه نشست به چشم‌های ترم دستی احترام گذاشت @hosenih مقام گریه‌کنانش مقام پاکان است که بود آن‌که مرا هم در این مقام گذاشت؟ که بود آن‌که پس از مستی حسین حسین حساب مستی من را کنار جام گذاشت که بود، مادر سادات بوده واللهِ برای مثل منی باز هم مرام گذاشت @hosenih چه لقمه‌های حلالی که فاطمه هر شب به روی سفره‌ی خالی این غلام گذاشت و گفت روضه بخوانم؛ «که بود پایش را به روی سینه‌ی غمدیده‌ی امام گذاشت؟» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih