eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
350 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
با کدام آبرویی روزشمارش باشیم عصرها منتظر صبح بهارش باشیم کاروانِ سحرش بهر همه جا دارد تا که جا هست، چرا گرد و غبارش باشیم سال‌ها منتظر سیصد و اندی مردست آن‌قَدَر مرد نبودیم که یارش باشیم گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم سالها در پی کار دل ما راه افتاد یادمان رفت ولی درپی کارش باشیم ما چرا؟! خوب‌ترین‌ها به فدای قدمش حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم :: اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای مرا دلبر و دلدار! اَجِرنا مِنْ نار آمده عبد خطاکار! اَجِرنا مِنْ نار تا که گردیم سبک‌بال، الهی العفو تا که باشیم سبک‌بار! اَجِرنا مِنْ نار مُذعناً معترفا آمده‌ام! در وا کن بدم و می‌کنم اقرار! اَجِرنا مِنْ نار با بدی‌ها شده‌ام طرد! اغثنا یارب با گناهان شده‌ام خار! اَجِرنا مِنْ نار با کلافِ دلِ بی طاقت و بی سامانم آمدم بر سر بازار! اَجِرنا مِنْ نار راه کج گرچه مرا دور ز درگاهت کرد حال برگشته‌ام ای یار! اَجِرنا مِنْ نار شد شب سیزدهم، یاد نجف افتادم به علی حیدر کرار! اَجِرنا مِنْ نار به سحرهایِ حرم اُنس گرفتم یعنی: به دمِ قدسیِ زوار! اَجِرنا مِنْ نار به همان مادر مظلومه و تنهایی که، ماند بین در و دیوار! اَجِرنا مِنْ نار به سِرِشکی که روان گشت ز چشمانم با، روضه‌ی داغی مسمار! اَجِرنا مِنْ نار به غم شام غریبان اباعبدالله که حرم گشت شرربار! اَجِرنا مِنْ نار به همان طفل سه ساله که پس از غارت شد، وسط شعله گرفتار! اَجِرنا مِنْ نار ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ای آشنای عبد گنهکار، یا مجیر مشکل‌گشای هرچه گرفتار، یا مجیر از من تمام عمر گنه دیدی و گنه شرمنده‌ام از این همه تکرار، یا مجیر از بس که تو ندیده گرفتی گناه من بر معصیت نموده‌ام اصرار، یا مجیر دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن ای آشنای عبد گنهکار، یا مجیر می‌ترسم از قیامت و از دوری حسین برگ امان به من بده از نار، یا مجیر دستِ خودم که نیست، لبم تشنه می‌شود، هستم به یاد تشنگی یار، یا مجیر :: تا کربلای حضرت ارباب پَر کشم با یک سلام لحظۀ افطار، یا مجیر آیا شود فدای علی اکبرم کنی؟! پایین پای حضرت دلدار، یا مجیر امشب جواب سوز و نوای مرا بده دیگر برات کرب و بلای مرا بده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ هرچه عمرم رفت و شد مویم سپید چشم تو از من به جز غفلت ندید قصه‌ی من هم به پایانش رسید ناامیدم ناامیدم ناامید آمده عبد فراری سر به زیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر گرچه من نان علی را خورده‌ام دل به دست او، ولی نسپرده‌ام صاحبم را سال‌ها آزرده‌ام آخر کارم شده، افسرده‌ام شرم بر من! توبه کردم دیر دیر یا مجیر یا مجیر یا مجیر رفت از یادم که نوبت می‌رسد این شلوغی‌ها به غربت‌ می‌رسد لحظه‌ی مرگم به سرعت می‌رسد نوبت آن قبر خلوت می‌رسد دوملک هستند آن‌هم سختگیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر دیگر این پرونده پیش قاضی است حضرت صاحب ز من ناراضی است من‌ نماز و روزه‌هایم بازی است سال‌ها کارم فقط لفاظی ست تو بزرگی و من آن عبد فقیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آخر از امروز و فردا کردنم بوی معصیت گرفته این تنم دوستی‌ها می‌کنم با دشمنم آنکه عمرش را هدر داده منم حضرت باران! بزن بر این کویر یا مجیر و‌ یا مجیر و یا مجیر غُصه دارم، غُصه‌های بی حساب مستحقم تا بسوزم در عذاب مانده بهر من فقط یک انتخاب ناله از دل می‌کشم یا بوتراب من علی دارم! امامی بی نظیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر مستم و هشیار می‌گویم علی هرکه گفت از یار، می‌گویم علی یکصدو ده بار می‌گویم علی جای استغفار می‌گویم علی او گرسنه، نوکرانش سیرِ سیر یا مجیر یا مجیر یا مجیر گرچه ما خاریم، گلشن کربلاست خاک ما گفته‌ست میهن کربلاست جنت عشاق اصلاً کربلاست راهِ آدم گشتن من کربلاست کربلا! راهم بده، ای دلپذیر! یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر در شلوغی‌های آن گودال تنگ گیسویی از پشت سر می‌خورد چنگ نیزه بود و تیغ بود و چوب و سنگ پیش زینب خورد طبل ختم جنگ ماند بی سر پیکری بین حصیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر 📚مفاتیح الجنان : هر كه دعای مجیر را در «ایام البیض» (روزهاى سیزدهم و چهارهم و پانزدهم ماه رمضان) بخواند، گناهش آمرزیده مى‌شود، هرچند به عدد دانه‏‌هاى باران و برگ‌هاى درختان و ریگ‌هاى بیابان باشد. و خواندن آن براى شفاى‏ بیمار و اداى دین و بی نیازى و توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من آمده‌ا‌م! ‌تو‌شه‌ا‌ی ‌ا‌ز ‌آ‌هم ‌د‌ه سوز ‌نفس و اشک ‌سحرگاهم ده هر چند ‌تما‌م کرده‌ا‌ی ‌نعمت را یک بار دگر به کربلا راهم ده@hosseinieh_net@dobeity_robaey
چه والاست با او مقام فقیر عجب با شکوه است نام فقیر به آب و غذا، "جود" محدود نیست حسن می‌شود هم‌کلام فقیر کریمانه آغوش او باز بود به وقت جوابِ سلامِ فقیر گدایی بهانه‌ست تا لحظه‌ای رسد بوی او بر مشام فقیر همه زندگانی او بوده است به نامِ کریم و به کامِ فقیر عجب نیست گر یار مسکین شود پدر چون علی شد، پسر این شود... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد از به نام عشق و به نام خدا... حسن دارد ردیف می‌شود این شعر با حسن این تحفه‌ایست آمده از سمت آسمان این نسخه‌ایست آمده از کبریا حسن اینجا نوشته است به خطی شبیه نور طاها حسن، بُروج حسن، والضحی حسن در نسخه‌ای به خط خداوند آمده زهرا حسن، حسین حسن، مصطفی حسن با «اِنَّمَا وَلیُّّکُم» و «اِنَّمَا یُرید» پیچیده در کرامت سبز کسا، حسن هستند اهل‌بیت جمالِ جمیلِ عشق هر یازده امام ز سر تا به پا حسن دارد چقدر خاطره از کوچه‌های شهر دارد چقدر خاطره از هَلْ أَتَیٰ حسن گاهی شکفته می‌شد و گهگاه می‌شکست با خنده‌ها و گریه‌ی خیرالنسا حسن جایی که هست حضرت مشگل‌گشا علی البته هست حضرت مشگل گشا حسن پای جمل به تیغ کجش پی شد... آفرین در جنگ و صلح، مقتدر و مقتدا حسن باید به سر دوید از این بیت تا حسین باید به دل دوید از این بیت تا حسن در مصرعی نوشت که یا مجتبا حسین در مصرعی نوشت که یا مجتبی حسن زهرائی است هر که بدون مکاشفه از یا حسین می‌شنود بوی یا حسن باید نوشت آخر این ماجرا حسین باید نوشت اول این ماجرا حسن.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه گَرد نشسته به دامن حرمش ستاره می‌شکفد از غبار هر قدمش نسیم می‌رود از صحن او به سوی بهشت که عطر فاطمه دارد نسیم صبح‌دمش "حسن" کلام بزرگی‌ست، فهم ناقص ما، چه درک می‌کند از جایگاه محترمش! کسی که دامن او را گرفته می‌داند امید می‌چکد از دست‌های با کرمش به نام فاطمه پیوند خورده نام حسن به داغ فاطمه پیوند خورده است غمش خیال کرده حرم را خراب کرده، بگو: بیا ببین که دل شیعیان شده حرمش... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تویی امیر جمل، ذوالفقار غیرت حیدر لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشگر؟ به هیچ جا نرسیده است آنکه در همه‌ی عمر بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر بپای عشق تو آن‌کس که سر نداده عجب نیست که با معاویه در پای چند سکه نهد سر ستون دینی و قرآن ناطقی! چه نیازی به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟! صدای غُرّش شمشیر در غلاف، گواه است که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر :: نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که شکست پیش نگاه تو گوشواره‌ی مادر امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به دربار تو، حاتم نیز از خیل خدم باشد کنار سفره‌ات هر وعده سائل بیش و کم، باشد! به عشق تو قمر دور زمین می‌گردد و باید قد ماه از ادب پیشِ بلندای تو خَم باشد چه کس مثل تو می‌بخشد سه دفعه زندگی‌اش را؟! چه کس مثل تو نام خانه‌اش دارالکرم باشد؟! ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی‌ها شود هم‌سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد! ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد... ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش؛ اما تمام سهمش از دنیا، مزاری بی حرم باشد! برای افتخار مردم ایران همین کافی‌ست همین که کار صحنت دستِ معماری عجم باشد سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد النگوهای خود را نذر صحنت کرده تا شاید کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تویی که خانه‌ات صندوق صدها راز سربسته‌‌ست غلط گفتند شاعرها، اگر گفتند: "در" بسته‌ست کریما! مهربانا! حضرتا! یا مجتبی! مولا! تو درها را نمی‌بندی، خودم بستم اگر بسته‌ست به رویم وسعت آغوش تو باز است اما حیف چطور از آسمان سر در بیارد آنکه پَر بسته‌ست ندیدم هیچ جا در دفتر تاریخ بنویسند که مولا خانه را بر روی حتی یک نفر بسته‌ست همیشه خانه‌ات را ازدحام سائلان پُر کرد همیشه کوچه‌ات را ازدحام رهگذر بسته‌ست به دیدار جذامی‌ها که رفتی، تازه فهمیدم کریم آن است که بر یاری سائل کمر بسته‌ست به هرکس قدر هر ظرفی که آورده‌ست، می‌بخشی چه ظرف کوچکی آورده‌ام! این‌هم که دربسته‌ست بقیعت آرزویم بوده، سمتت راه می‌افتم چه رنجی می‌کشم وقتی که پایم در سفر بسته‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان که ضرب تیغ میدان می‌دهد سیّاس را برهان سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ اگر هم بسته باشد مجتبا با دشمنش پیمان حسن اصل کرامت بود، عالم بر درش سائل حسن عقل مجسم بود، عالم بی حسن نادان حسن تنها نه در منزل اسیر حیله‌ی زن بود که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامه‌ی احمد به‌روی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان بپرس از کوچه‌ها بعد از علی ابن ابی طالب کدامین شانه در تاریکیِ شب می‌بُرد انبان؟ کسی که گرد فرشش را تبرک می‌بَرَد جبریل نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان معزّ المومنین است او، بپرس از مردم نجران کریم اهل بیت است او، بپرس از سوره‌ی انسان خوشا بر من که در عالَم امامی این چنین دارم که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن سر و جانم فدای این دو سید، این دو تا سلطان 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e