eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
علی که رشته ی خلقت به دست قدرت اوست مقدرات جهان بسته بر نظارت اوست مقام او به تصور نمی رسد که خیال شکسته بال تر از اوج بی نهایت اوست علی که هرچه که خوبی است توأمان دارد علی که هر چه که پاکی است در طریقت اوست علی که حج و نماز و دعا و صبر و رضا ست علی که آینه ی کفر و دین مودت اوست علی که نقطه ی باء است باء بسم الله علی که شرط قبول عمل ولایت اوست @hosenih غدیر فصل خطاب است بر کبیر و صغیر که حرف اول آخر فقط محبت اوست نهاده کیسه خرما به دوش در پی کیست؟! شهی که تکه ای از نان خشک قسمت اوست لباس وصله بر اندام هیچ شاهی نیست که همترازی با اهل فقر عادت اوست همان علی که به هنگامه ی رکوع نماز زکات چشمه جوشنده ی سخاوت اوست همان علی که برای نشاط طفل یتیم خمیده مرکب بازی بلند قامت اوست همان علی که علمدار فتح خیبر شد همان علی که ظفر وام دار رٱیت اوست همان که تیغ اگر خورد پای پس نکشید همان علی که احد جلوه ی اطاعت اوست چنانکه در تب و تاب نبرد ثابت کرد که ذوالفقار برازنده ی شجاعت اوست دلاوری که چنان او نزاده مادر دهر امیر مقتدری که کرم سجیت اوست همان علی که به خندق خلوص ضربت او نماد روشنی از قله ی عبادت اوست حماسه واژه ی گنگی است در نبرد علی به وقت جنگ زمین عرصه ی قیامت اوست همان علی که اگر فتح کرد یک تنه کرد همان که چشم فلک خیره بر رشادت اوست اگرچه خفته جهان بود خفت جای نبی که ترس واژه ی بی معنی هویت اوست به کهکشان علی هر ستاره خورشیدی است علی که نور تر از نور واقعیت اوست کمال هرچه کمال و جمال هرچه جمال چکیده از سر انگشت با کرامت اوست خدا که گنج نهان است رخ نموده در او علی تجلی انسانی حقیقت اوست حقیقتی که به خون غرقه گشت در شب قدر حقیقتی که به دلها غم شهادت اوست به فکر قاتل خود نیز بود و وا عجبا از آن امیر دلیری که عدل خصلت اوست زن یهودی و خلخال و آه تلخ علی دلیل تلخی این آه تلخ غیرت اوست نه از علی نتوان دید ظلم بر موری از آن علی که جهان در کف کفایت اوست عقیل عدل علی را چشیده است و زمان هنوز در عجب از جلوه ی عدالت اوست به غیر گوهر از آن لب نکرده بذل علی به گونه ای که بیان قاصر از فصاحت اوست علی که هر چه که گفتیم از فضایل او به قدر سایه ای از کاروان شوکت اوست به جز کلام خدا ,آیه های روشن وحی کدام جمله سزاوار وصف و مدحت اوست جهان ندیده چنان او امام مظلومی هر آنچه مانده ز اسلام رنج ومحنت اوست به شقشقیه قسم خار در میانه ی چشم چو استخوان به گلو باز گوی غربت اوست چه غربتی که فقط چاه همدمش شده بود چه غربتی که فقط مرگ خواب راحت اوست به پشت در که رسید اشک شد به گونه چکید چو دید دختر یاسین پی حمایت اوست گرفته قاطبه کفر تازیانه به دست به خون کشیدن آیات وحی نیت اوست کسی نبود بگوید مزن حرامی پست که این کبوتر زخمی تمام عزت اوست @hosenih علی شکست در آن صبر ناگزیر که دید تلاش دشمن غدار هتک حرمت اوست از این عریضه ی غم بار و تلخ می گذرم از این عریضه که مردن سزای صحبت اوست نباشد آنکه نبیند علی ولی خداست بمیرد آنکه به دل در پی عداوت اوست هزار شکر خدا را که شیعه ایم و هنوز هر آنچه لطف به ما می رسد به برکت اوست به نام نامی زهرا قصیده خاتمه یافت که نام فاطمه باب شروع رافت اوست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شکر خدا که دست خدا دستگیر ماست لایق ترین خلیفه ی عالم امیر ماست @hosenih گیرم که دیگران همه سویی دگر روند راه علی عالی اعلا مسیر ماست راهی که می رسد به حقیقت به عاشقی راه امام منتخب بی نظیر ماست خاکیم خاک مقدم پر فیض بوتراب در این مقام مهر فروزان حقیر ماست در فکر چیست آدم کج فهم حق ستیز روشن ترین چراغ هدایت غدیر ماست خندق علی و بدر علی و احد علی فتح الفتوح کار امیر دلیر ماست نورش فروغ روشن شبهای کائنات یادش شروع رویش گل در کویر ماست @hosenih تا عالمی به نام علی آشنا شود نامش مدام ذکر صغیر و کبیرر ماست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلی که سوخته جز آه راه چاره ندارد که داغ سوختگان غمت شماره ندارد @hosenih بیا به دیدن ما خستگان کنج خرابه ببین که شام غریبان ما ستاره ندارد بگو به مردم این شهر شوم خیره نمانند بگو که اشک یتیم حرم نظاره ندارد رقیه آمده و گریه می کند بغل من گلایه می کند از این که گوشواره ندارد گلایه می کند از این که چادرش شده غارت به روی سر به جز این روسری پاره ندارد رباب را چه کنم زیر آفتاب نشسته تمام غصه اش این است شیر خواره ندارد @hosenih بغل گرفته خیالِ علی اصغر خود را دلش خوش است ولی حیف گاهواره ندارد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه از تو با خبریم و نه از تو بی‌خبریم اسیر زندگی و بندگی بی‌ثمریم هزار بغض فرو خورده در گلو داریم میان برزخ بیم و امید در‌به‌دریم رسیده‌ایم به شب‌های سرد کوچه‌ی یأس به پنجه بر تن دیوار در پیِ سحریم پر از غمیم و به درماندگی دچار اما گلایه‌های دل آزار را کجا ببریم در آستانه‌ی بُهت هزار سال دروغ هنوز منتظر بازگشت منتَظَریم اگرچه کوچه‌ی معشوقه سر شکن هر بار به شوق خوردن سنگی دوباره می‌گذریم گدای بی سر و پاییم و دستمان خالی‌ست مگر که می‌شود از پادشاه دل ببریم ** به روضه ختم شده روزهای ما آری هزار شکر که در بزم گریه شعله‌وریم شقایقیم و به دل داغ عاشقی داریم که سال‌هاست پریشان زخم میخ دریم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کبوترم که غزل صحن آسمان من است کلام پهنه‌ی پرواز بی‌کران من است به عارفانه‌ترین اوجها رسیده پرم به عاشقانه‌ترین شعرها نشان من است همیشه در پی توصیف عشق می‌گشتم که عشق نقطه‌ی آغاز داستان من است «همه قبیله‌ی من عالمان دین بودند» کنون ببین که جنون سهم دودمان من است به فکر واژه‌ای از جنس عاشقی بودم حسین گفتی و گفتم حسین "جان" من است حسین گفتی و آتش گرفت ابیاتم که یاد خون خدا آتش نهان من است شراره‌ای است که پنهان نمی‌شود در دل حرارتی است که در سینه میهمان من است قداستی است که در قلب می‌تپد شب و روز محبتی است که آیین خاندان من است در این زمانه که هر گوشه تیره‌گی چیره است چراغ روشن تاریکی جهان من است منم که فطرسم و نادم از گذشته‌ی خویش حسین پاسخ الغوث و الامان من است چگونه با تو بگویم من از حقیقت او حسین بغض فرو خورده‌ی بیان من است حسین نام بلندی که بعد نام خدا همیشه و همه جا بر سر زبان من است کسی که عبد خدا بوده است از آغاز یگانه‌ای است که مولای مهربان من است حسین گفتی و گفتم "حسین" یعنی "عشق" بلی حسین فقط "عشق جاودان" من است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن زن که عقل و عشق را پیوسته با هم داشت شأنی فرا از هاجر و حوا و مریم داشت ذات زلالش محو در نور الهی بود روح صبورش ریشه در جسمی مُکّرم داشت در روزگاری که جهان در جهل خود گم بود اندیشه‌ای روشن‌تر از ادراک عالم داشت صبحی که حرف از بندگی و حق پذیری بود نور خدیجه سِبقه و جانی مقدم داشت زخم زبان می‌دید اما کم نمی‌آورد بر یاری پیغمبرش عزمی مصمّم داشت هر گاه پیغمبر میان کوچه زخمی بود می‌آمد و در دست‌هایش مهر و مرهم داشت تا بود او، پیغمبر از غم‌ها نمی‌رنجید تا بود او، پشت و پناهی قرص و محکم داشت هر جا که دشمن فکر تکذیب حقیقت بود ختم رسل امید تنها بر دو محرم داشت اول امیرالمؤمنین دلگرمی او بود آنگاه ام‌المؤمنین قدری مسلم داشت شِعب ابی طالب گواه دردهای اوست اویی که چشمی خیس‌تر از چشم زمزم داشت دارایی‌اش را نذر ترویج حقیقت کرد آن ثروتی را که به دست خود فراهم داشت از ثروتش قدر کفن باقی نماند آخر از بس که لطف و بخشش و جود دمادم داشت دلخوش به لبخند پیمبر بود از این عالم با بودن او از جهان چیزی مگر کم داشت! دلدارِ هم، غمخوارِ هم، آرامِ هم بودند در پیش یکدیگر کجا دل‌هایشان غم داشت! پرورد در آغوش خود آیات کوثر را گل بود و بر دامان خود پاکیِ شنبم داشت افسوس قدرش را زمینی‌ها نفهمیدند نشناختند او را که جا در عرش اعظم داشت بین عبا پیچید و دفنش کرد پیغمبر شاخه گلی را که شمیم یاس و مریم داشت زهرا کنارش گریه می‌کرد و رسول الله وقت وداعش چشم‌هایی خیس و نَم‌نَم داشت بگذار پایان گیرد این شعر سراسر غم بگذار پنهان مانَد آن رازی که خاتم داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه گَرد نشسته به دامن حرمش ستاره می‌شکفد از غبار هر قدمش نسیم می‌رود از صحن او به سوی بهشت که عطر فاطمه دارد نسیم صبح‌دمش "حسن" کلام بزرگی‌ست، فهم ناقص ما، چه درک می‌کند از جایگاه محترمش! کسی که دامن او را گرفته می‌داند امید می‌چکد از دست‌های با کرمش به نام فاطمه پیوند خورده نام حسن به داغ فاطمه پیوند خورده است غمش خیال کرده حرم را خراب کرده، بگو: بیا ببین که دل شیعیان شده حرمش... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت اگرچه گرد نشسته به دامن حرمش ستاره می‌شکفد از غبار هر قدمش نسیم می‌رود از صحن او به سوی بهشت که عطر فاطمه دارد نسیم صبحدمش حسن کلام بزرگی‌ست، فهم ناقص ما، چه درک می‌کند از جایگاه محترمش کسی که دامن او را گرفته می‌داند امید می‌چکد از دست‌های با کرمش به نام فاطمه پیوند خورده نام حسن به داغ فاطمه پیوند خورده است غمش خیال کرده حرم را خراب کرده، بگو: بیا ببین که دل شیعیان شده حرمش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه شمعم و اندک زبانه‌ای دارم هنوز سوز و گداز شبانه‌ای دارم خوشا به من که در این روزگار تیره و تار کنار خانه‌ی خورشید، خانه‌ای دارم دلم که می‌شکند می‌روم به سمت حرم برای گریه در آنجا بهانه‌ای دارم درخت خشکم و هر گاه در حرم هستم به دست‌های دعایم جوانه‌ای دارم کبوترانه دلم را سپرده‌ام به شما خوشم که پیش شما آب و دانه‌ای دارم به یاد کودکی و بوسه بر ضریح زدن هنوز حس خوش کودکانه‌ای دارم قسم به گنبد و گل دسته‌ات که در این شهر من از بهشت دلیل و نشانه‌ای دارم مرا رها نکنی بین این شلوغی‌ها مرا رها نکنی ای پناه آهوها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ببار ای روح باران بر بیابانی که من دارم بتاب ای ماه، در شام غریبانی که من دارم در این قحطی عشق و سردی لبخندها گاهی بگیر ای مهربان دستانِ لرزانی که من دارم به سویت آمدم با غصه‌هایی تازه، می‌دانم_ که آگاهی تو از اندوهِ پنهانی که من دارم به جز تو ای امید مردم درمانده‌ی عالم که درمان می‌کند درد فراوانی که من دارم برایت بازگو کردم دلم را چون یقین دارم تو تسکین می‌دهی قلب پریشانی که من دارم چراغ گریه را برداشتم در صحن آزادی که شاید بگذرد یوسف به زندانی که من دارم جواب التماسم را بده، ای ضامن آهو ببین در اشک‌ها قلب هراسانی که من دارم دلم مثل کبوتر می‌پرد در صحن‌ها، آری به کاخ آسمان می‌ارزد ایوانی که من دارم جهان هرگز نمی‌بیند شکستِ شیعیانش را همیشه رأیتش بالاست سلطانی که من دارم امین الله می‌خوانم به چشم خیس و می‌گویم امانت پیش تو ای شاه، ایمانی که من دارم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مگر مولا بپرسد از کرم حال موالی را که غیر از او نمی‌گیرد کسی دستان خالی را کسی جز او نمی‌گیرد سراغ دردمندان را کسی جز او نمی‌فهمد چنین افسرده‌حالی را اگر دست کرم را وا کند، انگشتر لطفش گشاید برخلایق باب فضل لایزالی را نگاه مهر او بارانی از جود و کرم دارد ببارد گر به ما، پایان دهد این خشکسالی را نمی‌گنجد مضامینش به شعر شاعران، آری صفاتش برده بیرون از تصورها تعالی را علی علم است، یا حلم است، یا فضل است، یا عدل است چه تمثیلی سزاوار آید این حد، بی مثالی را ولی و والی و والا، علی و عالی و اعلا که دارد غیر مولا اینچنین اوصاف عالی را؟ علی حق است حقی آنچنان واضح، که خورشیدش فروزان کرده مثل روز، روشن این حوالی را میان صحن، رو در روی ایوان از علی گفتن خدا از ما نگیرد لطف این نازک‌خیالی را به وقت مرگ‌ چون می‌آید او، خوش باد جان دادن بیا ای مرگ و از ما بر نگیر این نیک‌فالی را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا یکی و نبی یک تن و امیر یکی است پس از رسول خدا رحمت کثیر یکی است نگاه شیعه همیشه به پرچم علوی است برای اهل یقین تا ابد مسیر یکی است اگر تمام حقیقت به یک نفر برسد امیر لایق این لفظ دلپذیر یکی است خبر همین که علی برگزیده‌ی ازلی است خبر همین که پسندیده‌ی غدیر یکی است به واژه واژه‌ی آیات بینات قسم که در کتاب خدا منذر و بشیر یکی است علی است جان نبی و نبی است جان علی برای "اَنْفُسَنا" مرجع ضمیر یکی است دم طواف ادب کن که خانه خانه‌ی اوست به مستجار بگو منجی و مجیر یکی است حدیث منزلت این نکته را به عالم گفت برای سرور افلاکیان وزیر یکی است سپرد هستی خود را به ساقی کوثر که کفو فاطمه آن چشمه‌ی حریر یکی است هنوز تکیه‌ی اسلام بر وجود علی است میان حادثه‌ها جوشن کبیر یکی است بگو به اهل تغابن خیال بد نکنند که همچنان اسداللهِ بی نظیر یکی است اُحُد به فتنه گران گفت هیچ دم نزنید که کوه غیرتی ورطه‌ی خطیر یکی است چنان که ضربه‌ی خندق به اهل خیبر گفت هنوز هم که هنوز است آن دلیر یکی است بگو به دشمن او آن یلی که از پایش طبیب وقت عبادت کشیده تیر یکی است کسی که از غم طفل یتیم و آه فقیر به قدر وعده‌ی نانی نخورده سیر یکی است دلا گدای علی شو که در طریقت او مقام و منزلت شاه با فقیر یکی است بگیر دامن او را که شرط بندگی است مرو به سوی دگر، شاهِ دستگیر یکی است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شکر خدا که دست خدا دستگیر ماست لایق‌ترین خلیفه‌ی عالَم امیر ماست گیرم که دیگران همه سویی دگر روند راه علیِ عالیِ اعلا، مسیر ماست راهی که می‌رسد به حقیقت، به عاشقی راهِ امام منتخب بی نظیر ماست خاکیم، خاک مَقدم پُر فیض بوتراب در این مقام، مهر فروزان حقیر ماست در فکر چیست آدم کج فهم حق ستیز؟! روشن‌ترین چراغ هدایت غدیر ماست خَندق علی و بَدر علی و اُحد علی فتح الفتوح، کار امیر دلیر ماست نورش فروغ روشنِ شب‌های کائنات یادش شروع رویش گل در کویر ماست تا عالَمی به نام علی آشنا شود نامش مدام ذکر صغیر و کبیر ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای چاره‌سازِ مردم عالم، حسین جان آرامِ قلب‌های پُر از غم، حسین جان بابِ نجات مردم درمانده از گناه شرط قبول توبه‌ی آدم، حسین جان خواندیم آیه‌آیه غمت را و سوختیم تفسیر سرخ سوره‌ی مریم، حسین جان فرصت کم است! روزی چشم مرا بده آقای گریه‌های دمادم، حسین جان جانِ تمام مرثیه‌خوانان فدای تو ای شور روضه‌های محرم، حسین جان در پای روضه‌های تو جانْ نذر کوچکی است ما را ببخش بابت این کم، حسین جان :: افتاده‌ای میانه‌ی گودال روی خاک تسبیح دانه‌دانه‌ی درهم، حسین جان بر روی نیزه‌های غریبی چه می‌کنی؟! خورشید نسل‌های مکرم،‌ حسین جان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تمام باور زینب حسین بود حسین همیشه یاور زینب حسین بود حسین چنانکه چشم به چشمش گشود در آغاز کلام آخر زینب حسین بود حسین عجب نبود اگر بی برادرش غم داشت که نیم دیگر زینب حسین بود حسین در آن خزان که  زمین غرق حُسن یوسف بود گل معطر زینب حسین بود حسین کشید شعله‌ی آهی ز دامن محمل که در برابر زینب حسین بود حسین دلیل آنکه در آن ظهر پیش چشم خدا شکسته شد سر زینب حسین بود حسین به گوش کوفه‌ی نامرد در کشاکش درد خطاب منبر زینب حسین بود حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روضه‌ها را دوست دارم، روضه‌های ساده‌ات را روضه‌خوان‌های گلو آزرده‌ی آزاده‌ات را کودکان خیمه‌های نذری کنج خیابان پیرهای مو سپیدِ از نفس افتاده‌ات را دوست دارم خادمان مخلصت را شاه عطشان عاشقانی چون حبیب و عابس دلداده‌ات را اشک، تسبیح است و تکیه، مسجد ما روسیاهان پهن کن بر چشم ما بار دگر سجاده‌ات را ای حسین! ای مهربان! آقای بی ه‍متای عالم! وقف ما بیچاره‌گان کن لطف آقازاده‌ات را اربعین تا اربعین ما تشنه‌ی شور تو هستیم ظرف ما خالی‌ست ساقی! صرف ما کن باده‌ات را قسمت ما کن نجف تا کربلا پای پیاده اربعین‌های شلوغ و ازدحام جاده‌ات را کوله‌ام را بسته‌ام، عزم سفر دارم دوباره زائر نور حرم کن نوکر آماده‌ات را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پس از مادر که لبخندش گشاید باب رحمت را خدا بر دختران بخشیده دریای محبت را به مردان شعله‌ای از غیرت خود داده و جایش به زن‌ها هدیه داده مهربانی و نجابت را به آنان که پسر داده، توان و عزت افزوده به هرکه دختری بخشیده کامل کرده نعمت را پسر دلگرمی و آرام مادر می‌شود اما پدر با دخترش طی می‌کند راه سعادت را به دخترها مگر چیزی به‌غیراز ناز می‌آید پدرها خوب می‌فهمند وصف این لطافت را خدا آیات رحمت را به دختر دارها گفته بپرس از هرکه دختر دارد این حق و حقیقت را زمانی می‌شود ام‌ابیها بهر پیغمبر به پایان می‌رساند سال‌ها ظلم و جهالت را زمانی می‌شود زینت برای ساقی کوثر مزین می‌کند دامان خورشید ولایت را زمانی چون سه‌ساله دختر شیرین ثارالله وجودش رنگ بو بخشد بهار سبز عصمت را یگانه دختری از نسل پیغام‌آور خاتم به روی دست آورده برای خلق رحمت را یگانه دختری مثل علی عالی اعلا صبورانه به عالم هدیه می‌دارد هدایت را سه‌ساله دختری از نسل نور و آب و آیینه که مثل جده‌اش زهرا شرف داده شرافت را حسین بن علی را جان و از جان نیز شیرین‌تر بمیرم این‌همه آرامش و مهر و عطوفت را دل‌وجان پدر بوده، دل‌وجان پدر برده چه باید گفت این دلدادگی بی‌نهایت را گلی که ارث برده از عموی مهربان خود بصیرت را، فضیلت را، اصالت را، شجاعت را بمیرم دختری را که به زینب اقتدا کرده به‌جا آورده چون او حق پاکی و صداقت را در آن وادی که از هر سو بلایی تازه سر می‌زد به صبری زینبی می‌برد با خود درد غربت را به روی شانه‌ها می‌برد پرچم را اگر زینب سه‌ساله برملا می‌کرد با گریه حقیقت را دم دروازه‌ی ساعت که خون شد چشم‌ها از غم به لحن کودکی فریاد زد بر شام غیرت را خرابه دردهایش را به پایان برد تا زینب به خاک تیره بسپارد نسیم صبح رحمت را میان چادری کوچک نهانش کرد تا فردا به دست کوچک خود وا‌کند قفل قیامت را ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
دلی که سوخته، جز آه، راه چاره ندارد که داغ سوختگانِ غمت، شماره ندارد بیا به دیدن ما خستگانِ کنج خرابه ببین که شام غریبانِ ما ستاره ندارد بگو به مردم این شهرِ شوم، خیره نمانند بگو که اشکِ یتیم حرم، نظاره ندارد رباب را چه کنم زیر آفتاب نشسته تمام غصه‌اش این است شیرخواره ندارد بغل گرفته خیالِ علیِ اصغر خود را دلش خوش است ولی حیف گاهواره ندارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی نشد  پیاده بیاییم و بی قرار تو باشیم نشد که این شب جمعه حرم کنار تو باشیم نشد که دل بزداییم از تعلق دنیا نشد که در سفر اربعین دچار تو باشیم نشد پیاده بیاییم و از رقیه بخوانیم به پای آبله هم‌درد یادگار تو باشیم شبیه رود بیایم سوی پهنه‌ی دریا یکی ز خیل محبین بی‌شمار تو باشیم عمود تا به عمود از غم تو روضه بخوانیم تمام راه عزادار و اشکبار تو باشیم نشد که روضه بگیریم کنج صحن ابالفضل نشد که پیش علمدار داغدار تو باشیم قبول، اینکه دل ما نبود لایقت اما قبول کن که در این شهر سوگوار تو باشیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه گرد نشسته به دامن حرمش ستاره می‌شکفد از غبار هر قدمش نسیم می‌رود از صحن او به سوی بهشت که عطر فاطمه دارد نسیم صبح‌دمش حسن کلام بزرگی‌ست، فهم ناقص ما، چه درک می‌کند از جایگاه محترمش! کسی که دامن او را گرفته می‌داند امید می‌چکد از دست‌های با کرمش به نام فاطمه پیوند خورده نام حسن به داغ فاطمه پیوند خورده است غمش :: خیال کرده حرم را خراب کرده، بگو: بیا ببین که دل شیعیان شده حرمش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی که پشت لبخندش غمی آکنده از آه‌‌ست مرور روزهایش، روضه‌های تلخ و جانکاه‌ست ندارد گنبد و گلدسته و ایوان طلا؛ اما مسیر آسمان تا مرقدش بسیار کوتاه‌ست برایش دشت‌ها صحن و تمام آسمان گنبد چراغ روشنِ صحن و سرایش تا سحر ماه‌ست اگر مخفی‌ست قبر فاطمه، قبر حسن خاکی‌ست عزیز فاطمه با مادرش همواره همراه‌ست به دستان کریم اوست در عالم اگر خیری‌ست که لطف دیگران با منت و خواری و اکراه‌ست جذامی‌ها کنار او نشستند و جهان فهمید کرامت، گردی از دامانِ خاک‌آلود این شاه‌ست برای شادی زهرا بگو ذکر "حسن جان" را  اگر توفیق می‌خواهی، فقط راهش همین راه‌ست به سمت روضه می‌گردد مسیر شعر و می‌دانم پریشان می‌شود قلبی که از این راز، آگاه‌ست :: نمی‌گویم که در کوچه چه پیش آمد، تو هم بگذر فقط سر بسته می‌گویم که زهرا عصمت الله‌ست مپرس از من چه دید آنجا، فقط این درد را بشنو سپیدی‌های موی او، غمِ سیلیِ ناگاه‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قطره بودم در حریم قدسی‌ات دریا شدم ذره بودم با نگاهت آسمان آرا شدم زندگی می‌بُرد سمت تیرگی‌هایش مرا دیده گرداندی به من؛ در روشنی پیدا شدم سنگی از جنس عدم بودم شبی کنج رواق توبه کردم از خودم، آیینه‌ای زیبا شدم در جدالِ سختِ بین بندگی و برده‌گی دست پیش آوردی و از خواب غفلت پا شدم من نمی‌دانم کجا بودم!؟ چه می‌کردم!؟ فقط اینقدر می‌دانم از لطف شما آقا شدم باز بود ابواب تو هر جا که درها بسته بود گرم بود آغوش تو هر لحظه‌ای تنها شدم نور تو دست مرا در عین گمراهی گرفت پا به پا آورد تا در روضه‌ها معنا شدم روضه خواندم ناله‌ی «یابن شبیب» آمد به گوش باز دلخون از غم دردانه‌ی زهرا شدم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
که می‌داند چه پایانی‌ست فصل آخر مارا کدامین باد خواهد بست فردا دفتر ما را تمام عمر در غفلت گذشت و آه از این حسرت خدایا صرف خود کن چند روز دیگر ما را زمین‌گیریم و جامانده، به خاک آلوده، درمانده به سوی آسمان‌ها باز کن بال و پر ما را به دنیا مبتلاییم و عطشناکیم، ای دریا! پر از آرامش خود کن سبوی باور ما را دل ما با حسین توست؛ باب توبه را بگشا شهادت می‌دهد این روضه‌ها چشم تر ما را لباس نوکری بر تن بگیر ای مرگ جان ما مگر این جامه در محشر بپوشد پیکر ما را میان بیم و امیدیم مثل -جوون- شاید که حسین بن علی بر پای خود گیرد سر ما را پس از عمری علی گفتن، خدایا لحظه‌ی مردن به سیمای علی بگشا نگاه آخر ما را قیامت پهنه‌ی بیم است اما من یقین دارم "حسن" آرام خواهد ساخت هول محشر ما را به آتش در مکش ما را، تو را سوگند بر زهرا که آتش سوخته بد جور روزی مادر ما را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قسم بر چهره‌ی چون ماه تابان علی اکبر جهان دیگر نخواهد دید همسان علی اکبر.. حسین بن علی کار تمام نوکرانش را سپرده از سر رحمت به دستان علی اکبر اگر چه می‌دهد روزیِ عالم را ابوفاضل به شیعه می‌رسد پیوسته احسان علی اکبر شبی پایین پا خلوت کن و بنگر جهان آن‌جا گرفته دست خواهش را به دامان علی اکبر شب جمعه که مهمانان ثارالله بسیارند ببین با چشم دل زهراست مهمان علی اکبر ضریح از بوی سیب سرخ لبریز است و می‌آید شمیم یاس از سمت گلستان علی اکبر بساط روضه بر پا می‌شود با گریه‌ی زهرا پریشان می‌شود عالَم، پریشان علی اکبر در آن باران اشک و آه پایین پای ثارالله بمیرم کاش از داغ فراوان علی اکبر دل غم دیده‌ای دارم که نذر شاه خواهم کرد سر نا قابلم را هم به قربان علی اکبر.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای چاره‌سازِ مردم عالم، حسین جان آرامِ قلب‌های پُر از غم، حسین جان بابِ نجات مردم درمانده از گناه شرط قبول توبه‌ی آدم، حسین جان خواندیم آیه‌آیه غمت را و سوختیم تفسیر سرخ سوره‌ی مریم، حسین جان فرصت کم است! روزی چشم مرا بده آقای گریه‌های دمادم، حسین جان جانِ تمام مرثیه‌خوانان فدای تو ای شور روضه‌های محرم، حسین جان در پای روضه‌های تو جانْ نذر کوچکی است ما را ببخش بابت این کم، حسین جان :: افتاده‌ای میانه‌ی گودال روی خاک تسبیح دانه‌دانه‌ی درهم، حسین جان بر روی نیزه‌های غریبی چه می‌کنی؟! خورشید نسل‌های مکرم،‌ حسین جان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e