بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها
#میلاد_حسنی
▶️
گاه باید شام را با دیدهی تر سر کند
گاه باید روزها را دیده بر در سر کند
حالتِ از کربلا جا مانده گاه اینگونه است
کودکی که دور از دامان مادر سر کند
@hosenih
دسته ها رفتند و کوچیدند، قسمت را ببین
خیره بر عکس حرم باید کبوتر سر کند
فرصت شبهای گرم عاشقی از دست رفت
با چنین داغی چگونه باید آخر سر کند
چارهای کو عاشق از کاروان جا مانده را؟
جز همینکه خاک صحرا گیرد و بر سر کند
@hosenih
رنگی از معشوق خود نگرفته بگذارید پس
با همین ننگی که دارد بر تنش سر، سر کند
باز هم از قافله جا مانده گویا دختری
در خرابه باید اون اینبار دیگر سر کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#شهاب_الدین_خالقی
#مهدی_رحیمی
▶️
از اول این مرثیه تا آخر افتادن
زائر شدن در راه مثل خواهر افتادن
زینب زیارتنامهاش را خوانده در این راه
مثل روایات صحیحه با سر افتادن
@hosenih
از كودكان كاروان آموختم این را
از ناقهها در مقدم یكدیگر افتادن
تا مرز تاول زخم پا را میبرم در راه
خوب است در این راه با این باور افتادن
هر خط شبیه نامه و هر جمله یک كودک
با تازیانه آخرش از دفتر افتادن
كل زیارتنامهی عباس یک حرف است
كاری نمیشد كرد وقت معجر افتادن
@hosenih
كل زیارتنامهی حیدر ولی این بود
وقتی كه در افتاد با آتش در افتادن
در این مسیر این داستان برعكس شد اما...
زینب علی میگشت در وقت سر افتادن
افتادن اصلآ معنیاش پرواز خواهد شد
در آخر این راه مثل خواهر افتادن
زهرا حسینش را امانت داد به زینب
ربط است بین زیور و انگشتر افتادن
اصغر شدن اما علی اكبری رفتن
اكبر شدن اما علی اصغر افتادن
رونق گرفته كسب و كار مردم بازار
كار سرت تا هست در تشت زر افتادن
@hosenih
پیشی گرفته حرمله با تیر معروفش
شمر است و در اینجا به فكر خنجر افتادن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#یوسف_رحیمی
▶️
از هر چه به غير تو رها، میآييم
با عشق تو در شور و نوا میآييم
@hosenih
میآیی و پشت سرت انشاءالله
از صحن نجف به کربلا میآییم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#مهدی_محمدی
▶️
اربعین آمد، دلم را غم گرفت
بهر زینب عالمی ماتم گرفت
سوز اهل آسمان آید بهگوش
نالهی صاحبزمان آید بهگوش
@hosenih
جان اهل بیت عصمت بر لب است
كاروانسالار آنها زینب است
جملهمستان سوی ساقی آمدند
مستِ مست از جام باقی آمدند
سینه ها آماج رگبار بلا
جای زخم ریسمان بر دستها
هوش از سر رفته و دل باخته
جسم خود را بر زمین انداخته
هر یكی در جستجوی تربتی
بر لب هر یک كلامی صحبتی
قلبها پر شِكوه از بیداد بود
آشنای قبرها سجاد بود
@hosenih
رهبر زینب امام راستین
حجت حق بود زینالعابدین
با كلامش عمه را مغموم كرد
تا كه قبر یار را معلوم كرد
آمده همراه دخت بوتراب
بر سر آن قبر كلثوم و رباب
زخمهای این سفر سر باز كرد
هر كسی درد دلی آغاز كرد
زینب از مژگان خود یاقوت سفت
داستان این سفر را باز گفت
گفت ای سالار زینب السلام
ماه شام تار زینب السلام
@hosenih
بر تو پیغام سفر آوردهام
از فتوحاتم خبر آوردهام
كرد با من این مسیرِ عشق طی
راس تو منزل به منزل روی نی
معجرم نیلی شد و مویم سپید
از غم دوری تو قدم خمید
گر كه دست رحمت و صبرت نبود
زینبت در راه كوفه مرده بود
ظلم دشمن تا كه بیاندازه شد
ماجراهای سقیفه تازه شد
ریسمان بر گردن سجاد بود
غربت بابا مرا در یاد بود
دیدی از نی دست خواهر بسته بود
گویی دستان حیدر بسته بود
@hosenih
یاسها را جوهر نیلی زدند
بر رخ آن اختران سیلی زدند
از شماتتكردن دشمن مپرس
از سهساله دخترت از من مپرس
سرِ تو یک نیمهشب مهمان او
با وصالت بر لب آمد جان او
مرد در ویرانه و من زندهام
بیرقیه آمدم شرمندهام
بارها از دوریات جان باختم
بین مقتل من تو را نشناختم
@hosenih
گر تو ای لبتشنه برداری سرت
حال نشناسی دگر این خواهرت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حسن_لطفی
▶️
دلخون تر از ابر و طوفان، غمگین تر از باد و باران
مانده به راهِ برادر، تنهاترین چشمِ گریان
در موجِ خون نیمه باز است، چشمی که جانی ندارد
پیراهنی غرقِ خون را، بر سینه اش می فشارد
@hosenih
ای رفتنت قاتلِ من، باز آ و بنگر دوباره
این مرگِ تدریجی ام را، جان دادنِ بی شماره
یادم نرفته برادر، عهدی که من با تو بستم
اما تو رفتی و ماتم، بی تو چِسان زنده هستم
یادم نرفته چگونه، تا قتلگاهت دویدم
آری برادر شکستم،آری برادر بُریدم
@hosenih
رفتی ندیدی زِ داغت، با دودمانم چه کردی
با آتشت کُن تماشا،با استخوانم چه کردی
رفتی ندیدی لوایت، دل از من و نیزه ها بُرد
اُفتاد و در پیشِ طفلت، سنگی که کُنج لبت خورد
رفتی ندیدی که زینب، در کوچه ها دربه در شد
منزل به منزل پیاده، با قاتلت همسفر شد
@hosenih
یادم نرفته که عباس، در اضطرابم نیامد
من بودم و نا قه ی غم، اما رکابم نیامد
دیدم رُبابت که می گفت، ای نیزه بر من توان ده
طفلم علی آرمیده، کمتر سرت را تکان ده
آه ای تنِ بوریایی، آه ای لبِ خیزرانی
مثل رقیه برادر، من رابِبَر...می توانی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#زیارت_کربلا
#سجاد_احمدلو
▶️
گفته بودی که حرم میبرمت ممنونم
از پذیرایی و لطف و کرمت ممنونم
@hosenih
خواب خوش بود که آخر تو محقق کردیش
اربعین پای پیاده حرمت ممنونم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#مهدی_رحیمی
▶️
اولین مرحله این است فقط رو بزنی
پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی
دومین مرحله این است که خود را بِبَری
مُهر با اصل برابر شده بر او بزنی
@hosenih
سومین مرحله سخت است که در طیِّ طریق
با خودت مو نزنی دست چو بر مو بزنی
چارمین مرحله خوب است که از تاول پات؛
در تنت باغچه ای از گُل شب بو بزنی
پنجمین مرحله باید بشوی خود، جاده
کَف پای همه را با مُژه جارو بزنی
@hosenih
ششمین مرحله باید بروی قبل حسین
حرم حضرت عباس دو زانو بزنی
هفتمین مرحله چون اول راهت باید؛
به ضریح و به حریم و به حرم رو بزنی
هشتمین مرحله عشق است که پیش ارباب
در حرم نعره ی یا ضامن آهو بزنی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حسن_لطفی
▶️
اگرچه شعله کشیدی تمامِ هستم را
دوباره لطفِ نگاهت گرفت دستم را
دلم گرفته برایت چرا نمی خیزی
رسیده ام به کنارت به پا نمی خیزی؟
@hosenih
کنارِ سنگِ مزارت غریب برگشتم
در آرزویِ همین بویِ سیب برگشتم
نفس بده که بگویم بر آتشِ جگرم
توان بده که بگویم چه آمده به سرم
جدا زِ مونس یار و شفیق آمده ام
برای بوسه به زخمی عمیق آمده ام
@hosenih
مَنیکه شامِ غمت را به اشک سر کردم
سوارِ ناقه یِ نامحرمان سفر کردم
به رویِ دست رسیدم که تار می بینم
هنوز دور و برم را غبار می بینم
هنوز در نظرم مانده شیبِ آن گودال
هنوز زخمِ تو را بی شُمار می بینم
@hosenih
در ازدحامِ حرامی و سنگ و سرنیزه
سری بُریده در آن گیر و دار می بینم
برای فاتحه خواندن به جسمِ بی جانت
به گرد گرد تو صد نیزه دار می بینم
تو رفتی و زِ غمت قامتِ کمانم سوخت
فراق شعله شد و بی تو دودمانم سوخت
@hosenih
رسیدم از سفری که مرا زِ پا انداخت
مرا به حلقه یِ لبخند و ناسزا انداخت
رسیدم از سفری که یتیم را کشتند
از آن سفر که به زلفش چه شانه ها انداخت
از آن سفر که یهودی به حالِ ما خندید
به طعنه تکه ی نانی به پیشِ ما انداخت
@hosenih
از آن سفر که پس از کوچه دخترانت را
میانِ مجلس چشمانِ بی حیا انداخت
از آن سفر که به سنگی شکست دندانت
لبانِ سرخِ تو را آخر از صدا انداخت
چقدر پیش نگاهم اصابتِ یک سنگ
به رویِ خاک سرت را زِ نیزه ها انداخت
@hosenih
تمام اهل و عیالت به کُنجِ ویران و
سرِ تو را به رویِ طشتی از طلا انداخت
فقط نه حلقه ی زنجیر و خیزران دیدیم
که رویِ چهره ی ما تازیانه جا انداخت
نبود باورم انگار خواب می دیدم
بنای خانه ی خود را خراب می دیدم
@hosenih
چگونه با تو بگویم چگونه خواهر رفت
تمام سویِ دو چشمم پس از برادر رفت
به جای آن همه تیری که بر تنت آمد
لباس کهنه و انگشتری مطهر رفت
صدای حرمله می آمد و نوایِ طفلِ رباب
کنار نیزه ی طفلش زِ هوش مادر رفت
@hosenih
حرم در آتش و طفلی نفس نفس می زد
نگاهها پِیِ غارت به سمتِ دختر رفت
برای غارت یک گوشواره ی کوچک
دو چشم رفت، گُلِ سر شکست، معجر رفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حبیب_باقرزاده
▶️
اول شعر تبرک شده با بسم الله
ابتدای همهی مرثیهها بسم الله
هرکه دارد به سرش شور و نوا بسم الله
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
دل ما را به سوی کرببلایت بکشان
بوی سیب حرمت را به مشامم برسان
@hosenih
اربعین آمده و گریه فراوان دارم
بعد چل روز ببین حال پریشان دارم
به لبم زمزمه و ذکر حسین جان دارم
چشم امید به دستان کریمان دارم
روزی اشک مرا در همهی سال دهید
پر پرواز ندارم به منم بال دهید
@hosenih
گریه بر مرثیهی زینب کبری خوب است
گریه بر ذریهی حضرت زهرا خوب است
گریه بر تشنگی کودک و بابا خوب است
گریه بر فاجعهی نیزه و سرها خوب است
باز هم گریهکن زینب کبری شدهام
اربعین آمده و عاشق و شیدا شدهام
@hosenih
کاروان اسراء سوی حرم آمده است
حضرت عالمه بانوی کرم آمده است
با تنی زخمی و لبریز ورم آمده است
با دلی پر زغم و دیدهی نم آمده است
کاروان آمده افسوس که آبآور نیست
قاسم و اصغر و شهزاده علیاکبر نیست
@hosenih
وادی کرببلا حال و هوایی شده است
بر سر قبر حسین شور و نوایی شده است
کار زینب به خدا نوحهسرایی شده است
خاطرات سفرش باز تداعی شده است
ای برادر به خدا بعد تو غوغایی بود
بر سر راس تو ای شاه چه دعوایی بود
@hosenih
دیدم از دور همه بال و پرت را بردند
دیدم از دور چگونه سپرت را بردند
شال بستهشده دور کمرت را بردند
ناگهان در دل گودال سرت را بردند
اشک میریزم و یاد غم عاشورایم
یاد غارت شدن روسری زنهایم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#مهدی_رحیمی
▶️
آنگونه که حاجیست در احرام پیاده
من هم شدهام سوی تو اعزام پیاده
طوفانم و میآیم و در حلقهی عشاق
بر خویش سوارم ولی از نام پیاده
@hosenih
بر عرش سوارش بکنی روز قیامت
هر کس طرفت آمده یک گام پیاده
ای خاصترین عام، میآیند دوباره
خاصان طرفت در ملاء عام پیاده
ای کاش بگویند که در راه حرم مرد
یک شاعر ایرانی ناکام، پیاده
زینب شده از ناقه پیاده که بیایند
بر تسلیتش لشکر خدام پیاده
زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال
باران شود از ابر سرانجام پیاده
@hosenih
امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت
یک روز ز ناقه شده آرام پیاده
زانوی قدح بوده و بازوی پیاله
هر جا که شرابی شده از جام پیاده
از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام
تا کرب و بلا آمده از شام پیاده
@hosenih
شامی که در آن از پس ِهفده سرِ بر "نی"
خورشید شده بر سر هر بام پیاده
ناموس خدا، زینب کبری، به زمین خورد
تا بین خلایق شود اسلام پیاده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#علی_زمانیان
▶️
براى عرض ارادت به يار راه افتاد
درست چنددقيقه به چار راه افتاد
در ازدحام خيابان به راهبندان خورد
وَ قبل از اينكه بيايد،قطار راه افتاد
@hosenih
دويد خيس عرق سمت پنجره فولاد
رسيد،گريه بى اختيار راه افتاد
همين كه گفت به پهلوى مادرت حس كرد
كنار پنجره فولاد كار راه افتاد
@hosenih
تمام راه دو چشمم دو ابر باران بود
خلاصه چشم كه وا كرد مرز مهران بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#محمدجواد_الهی_پور
▶️
هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به سویم
میتوانم از همین جا عطر صحنت را ببویم
قطرهام اما سرِ دریا شدن دارم دوباره
می روم خود را در اقیانوس نور تو بشویم
@hosenih
حُرّم و دارم به سمت شاه برمیگردم ای کاش
گرچه دستم خالی است اما نریزد آبرویم
لطف تو حتی مجال شرم را از من گرفته
مرحمت کردی نیاوردی بدیها را به رویم
پابرهنه میدوم سوی تو مست از جام عشقم
قطره قطره چای شیرین عراقیها سبویم
@hosenih
آن قدَر مستم که گاهی از خودم میپرسم اصلا
من به سوی تو میآیم یا تو میآیی به سویم؟
بیتو سر شد در میان حیرت و غفلت، جوانی
با تو اما آب رفته باز میگردد به جویم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih