eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گاه باید شام را با دیده‌ی تر سر کند گاه باید روزها را دیده بر در سر کند حالتِ از کربلا جا مانده گاه اینگونه است کودکی که دور از دامان مادر سر کند @hosenih دسته ها رفتند و کوچیدند، قسمت را ببین خیره بر عکس حرم باید کبوتر سر کند فرصت شب‌های گرم عاشقی از دست رفت با چنین داغی چگونه باید آخر سر کند چاره‌ای کو عاشق از کاروان جا مانده را؟ جز همینکه خاک صحرا گیرد و بر سر کند @hosenih رنگی از معشوق خود نگرفته بگذارید پس با همین ننگی که دارد بر تنش سر، سر کند باز هم از قافله جا مانده گویا دختری در خرابه باید اون اینبار دیگر سر کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از اول این مرثیه تا آخر افتادن زائر شدن در راه مثل خواهر افتادن زینب زیارتنامه‌اش را خوانده در این راه مثل روایات صحیحه با سر افتادن @hosenih از كودكان كاروان آموختم این را از ناقه‌ها در مقدم یكدیگر افتادن تا مرز تاول زخم پا را می‌برم در راه خوب است در این راه با این باور افتادن هر خط شبیه نامه و هر جمله یک كودک با تازیانه آخرش از دفتر افتادن كل زیارتنامه‌ی عباس یک حرف است كاری نمی‌شد كرد وقت معجر افتادن @hosenih كل زیارتنامه‌ی حیدر ولی این بود وقتی كه در افتاد با آتش در افتادن در این مسیر این داستان برعكس شد اما... زینب علی می‌گشت در وقت سر افتادن افتادن اصلآ معنی‌اش پرواز خواهد شد در آخر این راه مثل خواهر افتادن زهرا حسینش را امانت داد به زینب ربط است بین زیور و انگشتر افتادن اصغر شدن اما علی اكبری رفتن اكبر شدن اما علی اصغر افتادن رونق گرفته كسب و كار مردم بازار كار سرت تا هست در تشت زر افتادن @hosenih پیشی گرفته حرمله با تیر معروفش شمر است و در اینجا به فكر خنجر افتادن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از هر چه به غير تو رها، می‌آييم با عشق تو در شور و نوا می‌آييم @hosenih می‌آیی و پشت سرت ان‌شاء‌الله از صحن نجف به کربلا می‌آییم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اربعین آمد، دلم را غم گرفت بهر زینب عالمی ماتم گرفت سوز اهل آسمان آید به‌گوش ناله‌ی صاحب‌زمان آید به‌گوش @hosenih جان اهل بیت عصمت بر لب است كاروان‌سالار آن‌ها زینب است جمله‌مستان سوی ساقی آمدند مستِ مست از جام باقی آمدند سینه ها آماج رگبار بلا جای زخم ریسمان بر دست‌ها هوش از سر رفته و دل باخته جسم خود را بر زمین انداخته هر یكی در جستجوی تربتی بر لب هر یک كلامی صحبتی قلب‌ها پر شِكوه از بیداد بود آشنای قبرها سجاد بود @hosenih رهبر زینب امام راستین حجت حق بود زین‌العابدین با كلامش عمه را مغموم كرد تا كه قبر یار را معلوم كرد آمده همراه دخت بوتراب بر سر آن قبر كلثوم و رباب زخم‌های این سفر سر باز كرد هر كسی درد دلی آغاز كرد زینب از مژگان خود یاقوت سفت داستان این سفر را باز گفت گفت ای سالار زینب السلام ماه شام تار زینب السلام @hosenih بر تو پیغام سفر آورده‌ام از فتوحاتم خبر آورده‌ام كرد با من این مسیرِ عشق طی راس تو منزل به منزل روی نی معجرم نیلی شد و مویم سپید از غم دوری تو قدم خمید گر كه دست رحمت و صبرت نبود زینبت در راه كوفه مرده بود ظلم دشمن تا كه بی‌اندازه شد ماجراهای سقیفه تازه شد ریسمان بر گردن سجاد بود غربت بابا مرا در یاد بود دیدی از نی دست خواهر بسته بود گویی دستان حیدر بسته بود @hosenih یاس‌ها را جوهر نیلی زدند بر رخ آن اختران سیلی زدند از شماتت‌كردن دشمن مپرس از سه‌ساله دخترت از من مپرس سرِ تو یک نیمه‌شب مهمان او با وصالت بر لب آمد جان او مرد در ویرانه و من زنده‌ام بی‌رقیه آمدم شرمنده‌ام بارها از دوری‌ات جان باختم بین مقتل من تو را نشناختم @hosenih گر تو ای لب‌تشنه برداری سرت حال نشناسی دگر این خواهرت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلخون تر از ابر و طوفان، غمگین تر از باد و باران مانده به راهِ برادر، تنهاترین چشمِ گریان در موجِ خون نیمه باز است، چشمی که جانی ندارد پیراهنی غرقِ خون را، بر سینه اش می فشارد @hosenih ای رفتنت قاتلِ من، باز آ و بنگر دوباره این مرگِ تدریجی ام را، جان دادنِ بی شماره یادم نرفته برادر، عهدی که من با تو بستم اما تو رفتی و ماتم، بی تو چِسان زنده هستم یادم نرفته چگونه، تا قتلگاهت دویدم آری برادر شکستم،آری برادر بُریدم @hosenih رفتی ندیدی زِ داغت، با دودمانم چه کردی با آتشت کُن تماشا،با استخوانم چه کردی رفتی ندیدی لوایت، دل از من و نیزه ها بُرد اُفتاد و در پیشِ طفلت، سنگی که کُنج لبت خورد رفتی ندیدی که زینب، در کوچه ها دربه در شد منزل به منزل پیاده، با قاتلت همسفر شد @hosenih یادم نرفته که عباس، در اضطرابم نیامد من بودم و نا قه ی غم، اما رکابم نیامد دیدم رُبابت که می گفت، ای نیزه بر من توان ده طفلم علی آرمیده، کمتر سرت را تکان ده آه ای تنِ بوریایی، آه ای لبِ خیزرانی مثل رقیه برادر، من رابِبَر...می توانی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ گفته بودی که حرم می‌برمت ممنونم از پذیرایی و لطف و کرمت ممنونم @hosenih خواب خوش بود که آخر تو محقق کردیش اربعین پای پیاده حرمت ممنونم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اولین مرحله این است فقط رو بزنی پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی دومین مرحله این است که خود را بِبَری مُهر با اصل برابر شده بر او بزنی @hosenih سومین مرحله سخت است که در طیِّ طریق با خودت مو نزنی دست چو بر مو بزنی چارمین مرحله خوب است که از تاول پات؛ در تنت باغچه ای از گُل شب بو بزنی پنجمین مرحله باید بشوی خود، جاده کَف پای همه را با مُژه جارو بزنی @hosenih ششمین مرحله باید بروی قبل حسین حرم حضرت عباس دو زانو بزنی هفتمین مرحله چون اول راهت باید؛ به ضریح و به حریم و به حرم رو بزنی هشتمین مرحله عشق است که پیش ارباب در حرم نعره ی یا ضامن آهو بزنی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اگرچه شعله کشیدی تمامِ هستم را دوباره لطفِ نگاهت گرفت دستم را دلم گرفته برایت چرا نمی خیزی رسیده ام به کنارت به پا نمی خیزی؟ @hosenih کنارِ سنگِ مزارت غریب برگشتم در آرزویِ همین بویِ سیب برگشتم نفس بده که بگویم بر آتشِ جگرم توان بده که بگویم چه آمده به سرم جدا زِ مونس یار و شفیق آمده ام برای بوسه به زخمی عمیق آمده ام @hosenih مَنیکه شامِ غمت را به اشک سر کردم سوارِ ناقه یِ نامحرمان سفر کردم به رویِ دست رسیدم که تار می بینم هنوز دور و برم را غبار می بینم هنوز در نظرم مانده شیبِ آن گودال هنوز زخمِ تو را بی شُمار می بینم @hosenih در ازدحامِ حرامی و سنگ و سرنیزه سری بُریده در آن گیر و دار می بینم برای فاتحه خواندن به جسمِ بی جانت به گرد گرد تو صد نیزه دار می بینم تو رفتی و زِ غمت قامتِ کمانم سوخت فراق شعله شد و بی تو دودمانم سوخت @hosenih رسیدم از سفری که مرا زِ پا انداخت مرا به حلقه یِ لبخند و ناسزا انداخت رسیدم از سفری که یتیم را کشتند از آن سفر که به زلفش چه شانه ها انداخت از آن سفر که یهودی به حالِ ما خندید به طعنه تکه ی نانی به پیشِ ما انداخت @hosenih از آن سفر که پس از کوچه دخترانت را میانِ مجلس چشمانِ بی حیا انداخت از آن سفر که به سنگی شکست دندانت لبانِ سرخِ تو را آخر از صدا انداخت چقدر پیش نگاهم اصابتِ یک سنگ به رویِ خاک سرت را زِ نیزه ها انداخت @hosenih تمام اهل و عیالت به کُنجِ ویران و سرِ تو را به رویِ طشتی از طلا انداخت فقط نه حلقه ی زنجیر و خیزران دیدیم که رویِ چهره ی ما تازیانه جا انداخت نبود باورم انگار خواب می دیدم بنای خانه ی خود را خراب می دیدم @hosenih چگونه با تو بگویم چگونه خواهر رفت تمام سویِ دو چشمم پس از برادر رفت به جای آن همه تیری که بر تنت آمد لباس کهنه و انگشتری مطهر رفت صدای حرمله می آمد و نوایِ طفلِ رباب کنار نیزه ی طفلش زِ هوش مادر رفت @hosenih حرم در آتش و طفلی نفس نفس می زد نگاهها پِیِ غارت به سمتِ دختر رفت برای غارت یک گوشواره ی کوچک دو چشم رفت، گُلِ سر شکست، معجر رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اول شعر تبرک شده با بسم الله ابتدای همه‌ی مرثیه‌ها بسم الله هرکه دارد به سرش شور و نوا بسم الله هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله دل ما را به سوی کرببلایت بکشان بوی سیب حرمت را به مشامم برسان @hosenih اربعین آمده و گریه فراوان دارم بعد چل روز ببین حال پریشان دارم به لبم زمزمه و ذکر حسین جان دارم چشم امید به دستان کریمان دارم روزی اشک مرا در همه‌ی سال دهید پر پرواز ندارم به منم بال دهید @hosenih گریه بر مرثیه‌ی زینب کبری خوب است گریه بر ذریه‌ی حضرت زهرا خوب است گریه بر تشنگی کودک و بابا خوب است گریه بر فاجعه‌ی نیزه و سرها خوب است باز هم گریه‌کن زینب کبری شده‌ام اربعین آمده و عاشق و شیدا شده‌ام @hosenih کاروان اسراء سوی حرم آمده است حضرت عالمه بانوی کرم آمده است با تنی زخمی و لبریز ورم آمده است با دلی پر زغم و دیده‌ی نم آمده است کاروان آمده افسوس که آب‌آور نیست قاسم و اصغر و شهزاده علی‌اکبر نیست @hosenih وادی کرببلا حال و هوایی شده است بر سر قبر حسین شور و نوایی شده است کار زینب به خدا نوحه‌سرایی شده است خاطرات سفرش باز تداعی شده است ای برادر به خدا بعد تو غوغایی بود بر سر راس تو ای شاه چه دعوایی بود @hosenih دیدم از دور همه بال و پرت را بردند دیدم از دور چگونه سپرت را بردند شال بسته‌شده دور کمرت را بردند ناگهان در دل گودال سرت را بردند اشک می‌ریزم و یاد غم عاشورایم یاد غارت شدن روسری زن‌هایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آن‌گونه که حاجی‌ست در احرام پیاده من هم شده‌ام سوی تو اعزام پیاده طوفانم و می‌آیم و در حلقه‌ی عشاق بر خویش سوارم ولی از نام پیاده @hosenih بر عرش سوارش بکنی روز قیامت هر کس طرفت آمده یک گام پیاده ای خاص‌ترین عام، می‌آیند دوباره خاصان طرفت در ملاء عام پیاده ای کاش بگویند که در راه حرم مرد یک شاعر ایرانی ناکام، پیاده زینب شده از ناقه پیاده که بیایند بر تسلیتش لشکر خدام پیاده زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال باران شود از ابر سرانجام پیاده @hosenih امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت یک روز ز ناقه شده آرام پیاده زانوی قدح بوده و بازوی پیاله هر جا که شرابی شده از جام پیاده از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام تا کرب و بلا آمده از شام پیاده @hosenih شامی که در آن از پس ِهفده سرِ بر "نی" خورشید شده بر سر هر بام پیاده ناموس خدا، زینب کبری، به زمین خورد تا بین خلایق شود اسلام پیاده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ براى عرض ارادت به يار راه افتاد درست چنددقيقه به چار راه افتاد در ازدحام خيابان به راهبندان خورد وَ قبل از اينكه بيايد،قطار راه افتاد @hosenih دويد خيس عرق سمت پنجره فولاد رسيد،گريه بى اختيار راه افتاد همين كه گفت به پهلوى مادرت حس كرد كنار پنجره فولاد كار راه افتاد @hosenih تمام راه دو چشمم دو ابر باران بود خلاصه چشم كه وا كرد مرز مهران بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به سویم می‌توانم از همین جا عطر صحنت را ببویم قطره‌ام اما سرِ دریا شدن دارم دوباره می روم خود را در اقیانوس نور تو بشویم @hosenih حُرّم و دارم به سمت شاه برمی‌گردم ای کاش گرچه دستم خالی است اما نریزد آبرویم لطف تو حتی مجال شرم را از من گرفته مرحمت کردی نیاوردی بدی‌ها را به رویم پابرهنه می‌دوم سوی تو مست از جام عشقم قطره قطره چای شیرین عراقی‌ها سبویم @hosenih آن قدَر مستم که گاهی از خودم می‌پرسم اصلا من به سوی تو می‌آیم یا تو می‌آیی به سویم؟ بی‌تو سر شد در میان حیرت و غفلت، جوانی با تو اما آب رفته باز می‌گردد به جویم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih